تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بورس چیست؟
تحلیلها مهمترین بخش معامله در بازار سرمایه هستند که توسط آنها میتوان سهام یک شرکت را ارزیابی کرده و ارزنده بودن آن را تشخیص داد. سرمایهگذارانی که قصد دارند بهصورت مستقل در بازارهای مالی به ویژه بازار بورس، فعالیت نمایند، باید با استفاده از قدرت تحلیل بتوانند سهامی را شناسایی کنند، بهموقع خرید کنند و بهموقع هم بفروشند. خرید و فروش سهام بدون آگاهی و استفاده از تحلیلهای موجود، همانند رها کردن تیری در تاریکی است که احتمال اصابت آن به هدف شانسی و نامشخص میباشد. در بازار سرمایه دو روش کاملاً متفاوت برای تحلیل سهام وجود دارد. تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. برای درک تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بورس، قبل از هر چیزی باید هر یک از آنها را بهخوبی بشناسیم. هر یک از این تحلیلها بر اساس اطلاعات خاصی بنا میشوند. اما هدف اصلی و نهایی آنها پیشبینی روند تغییر قیمتها در سهام مختلف است.
اگر شما هم جزء تازهواردان بورسی هستید و سوالاتی از این قبیل را در ذهن دارید که تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل بنیادی چیست؟ تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در چیست؟ کدام یک بر دیگری برتری دارد؟ و …، با ادامهی این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ همراه باشید.
تحلیل بنیادی چیست؟
در تحلیل بنیادی یا فاندامنتال گفته میشود که قیمت جاری سهام در بازار همیشه با ارزش ذاتی و حقیقی شرکت مربوط به آن برابر نیست. تحلیلگران با استفاده از تحلیل بنیادی، به بررسی صورتهای مالی، روشهای مدیریت، تحلیل رقبا، مزیتهای رقابتی و از همه مهمتر سودهای آتی یک سهم میپردازند و از همین طریق هم ارزش ذاتی سهم را محاسبه میکنند؛ در واقع، میتوان گفت که فاندامتالیستها بیش از هر چیزی سلامت سهم را بررسی میکنند. سپس با توجه به مقایسهی ارزش بازار و ذاتی که برای آن سهم تخمین میزنند، میتواند تشخیص دهند که سهم ارزان و زیرقیمت (under value) است یا گران و بالای قیمت (over value). در نهایت و از این طریق اقدام به خرید و فروش سهم خواهند کرد. تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی
تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در بازار بورس؛ ماهیت تحلیل بنیادی
تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در بازار بورس؛ ماهیت تحلیل بنیادی
در روش فاندامنتال، سعی بر این است که ابتدا همهی عوامل موثر را شناخت و بعد ارزش ذاتی سهم را محاسبه کرد. بهعبارتی میتوان گفت که فاندامنتالیستها همانند یک متخصص تغذیه عمل میکنند که یک وعدهی غذایی را از لحاظ پروتئین، چربی، کربوهیدراتها و …، بررسی کرده و در نهایت از لحاظ ارزش تغذیه، آن وعدهی غذایی را باارزش یا بیارزش اعلام مینماید. در بیان تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بورس، همچنین باید گفت که برخلاف تحلیل تکنیکال، روش فاندامنتال یک روش دو مرحلهای است که در ابتدا بسیاری از عوامل آتی را حدس میزند و سپس بر اساس این حدسیات، سودهای آتی را پیشبینی میکند. در نهایت با استخراج این موارد، ارزش ذاتی را محاسبه میکند. همین چند مرحلهای بودن موجب میشود تا امکان خطا تا حد زیادی افزایش یابد.
مشکل دیگر تحلیل فاندامنتال این است که هیچ روش مشخصی را برای پذیرش اشتباه بودن تحلیل، ارائه نمیکند. برای مثال اگر سهمی ۵۰ درصد زیر قیمت ارزش ذاتیاش در حال معامله باشد، در آن توصیه به خرید میشود. درحالیکه در بسیاری از مواقع مثل رکود سال ۲۰۰۸، هیچ دلیلی وجود ندارد که سهم ۵۰درصد یا حتی ۹۵درصد از ارزش واقعی خود فاصله بگیرد!
تحلیل تکنیکال چیست؟
اصلیترین تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در این است که تحلیل تکنیکال بر خلاف تحلیل بنیادی، تنها بر روند تغییرات قیمت داراییها تمرکز دارد. در واقع، در این روش تحلیل سعی بر این است که با بررسی روند قیمتی، آرایشهای تاریخی و حجم معاملات گذشتهی یک سهم، رفتار کلی سهم را مطالعه و نسبت به پیشبینی آیندهی قیمت سهم اقدام کند. تکنیکالیستها معتقدند که گذشتهی نمودار سهم میتواند، چراغ راه آینده باشد؛ یعنی با مطالعهی گذشته و بررسی رفتارهای عمومی سهم، میتوان آیندهی آن را شبیهسازی کرد. حجم معاملات نیز عنصر کلیدی دیگری در تحلیل تکنیکال است. برای مثال شکسته شدن روند میانگین حجم معاملات میتواند نشانگر افزایش یا کاهش سطح قیمت باشد. دقت داشته باشید که هنگام استفاده از این نوع تحلیل فرض بر آن است که تمامی فاکتورهای بنیادی از جمله سلامت مالی شرکتها و صنایع، وضعیت اقتصادی و …، از قبل در قیمت داراییها لحاظ شدهاند.
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس؛ ماهیت تحلیل تکنیکال
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس؛ ماهیت تحلیل تکنیکال
در بحث تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی میتوان گفت که برخلاف تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال سعی در تحلیل برآیند عوامل موثر بر قیمت سهم دارد. رفتار آن به مانند یک اشتهاسنج است که اشتهای فرد را میسنجد. یک فرد بسیار گرسنه ممکن است غذاهای فاقد ارزش کیفی را هم مصرف کند. اما برعکس، یک فرد کاملاً سیر از صرف باارزشترین غذاها نیز خودداری میکند. تحلیل تکنیکال هم درست به همین شکل است. در این روش انرژی فعلی، اشتها و تمایل حرکتی بازار به ادامهی روند فعلی سنجیده میشود. درست برعکس تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال یک مرحلهای بوده و با بررسی رفتار واقعی بازار که همان نمودار قیمت و حجم معاملات میباشد، اقدام به قضاوت میکند. این تحلیل، تنها روشی است که قبل از معامله، سیگنالی مشخص برای تشخیص اشتباه بودن تحلیل ارائه میکند تا معاملهگر با ریسکی روشن وارد بازار شود.
تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی
برای درک بهتر تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی به این مثال توجه کنید:
سرمایهگذار الف، یک تحلیلگر فاندامنتال و سرمایهگذار ب، یک تکنیکالیست میباشد. هر دوی این افراد در بررسی ارزشمند بودن چند مرکز خرید برای سرمایهگذاری هستند. سرمایهگذار الف، به هرکدام از این مراکز خرید سر میزند. محصولات، طراحی و صورتهای مالی هریک از آنها را بهصورت جداگانه بررسی میکند و بعد تصمیم میگیرد که سهام شرکت را خریداری کند یا خیر؟ چرا که او بهدنبال فروشگاهی است که بهترین شرایط بنیادی را داراست و عواملی مثل محصولات خوب، مدیران مسئولیتپذیر و … را در نظر میگیرد. تحلیلگران تکنیکال، با توجه به روندهای تاریخی که از صعود قیمت خبر میدهند، اقدام به خرید سهام یک شرکت میکنند. نه با توجه به آنچه که در شرکت رخ میدهد.
اما سرمایهگذار ب، از طریق کامپیوتر، وضعیت قیمت سهام فروشگاهها و نمودار شرکتهای مختلف را بررسی میکند تا متوجه شود که ارزش سهام کدام یک از این شرکتها بهترین عملکرد را داشته است؟ سپس الگوهای قیمتی را شناسایی میکند که بیانگر روند صعودی و قدرت ارزش سهام یک شرکت باشند. در تحلیل تکنیکال، سرمایهگذار ب، محصولات فروشگاه و وضعیت مالی آن را در نظر نمیگیرد. چرا که او یک تکنیکالیست است و معتقد است که تمام عوامل بنیادی را میتوان از قیمت سهام فهمید. درواقع، این سرمایهگذار نیازی ندارد که برای تصمیمگیری به فروشگاهها سر بزند. خب این هم دیگر تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی است؛ در واقع، یک تحلیلگر فاندانتال، با توجه به عملکرد شرکتها برای معامله، تصمیمگیری میکند. آنها معتقدند که عوامل بنیادی در قیمت سهام یک شرکت و یا در آیندهی آن تاثیر خواهند گذاشت.
در نهایت، هر دوی این سرمایهگذاران، با وجود دلایل متفاوتی که برای انتخاب سهم دارند، ممکن است که در یک فروشگاه مشترک سرمایهگذاری کنند.
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس؛ کدام یک بهتر است؟
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس؛ کدام یک بهتر است؟
حالا که با تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس آشنا شدید، احتمالاً این سوال برایتان پیش خواهد آمد که کدام یک از این روشها بر دیگری برتری دارد؟ باید بگوییم که هر دوی این تحلیلها برای ارزیابی و تحلیل بورس و سهام کارایی دارند. در اصل، این استراتژی و نگرش افراد در سرمایهگذاری یا معاملهگری است که مشخص میکند کدام تحلیل برای شما مفیدتر است. پس بهتر است، ابتدا اهداف و روش سرمایهگذاری خود را مشخص کنید تا ببینید کدام تحلیل برای شما مناسبتر است؟ البته گاهی ممکن است بهطور همزمان از هر دو روش برای تصمیمگیری خرید استفاده کنید. توصیهی بسیاری از حرفهایهای بازار، این است که همزمان از هر دو تحلیل برای انتخاب سرمایهگذاری و سهام مناسب جهت خرید استفاده نمایید. پس بهجای داشتن نگاه متعصبانه به یک نوع تحلیل، دانش و آگاهی خود را نسبت به تحلیلها گسترش دهید.
برای آشنایی بیشتر با تحلیل بنیادی و تکنیکال و آگاهی از ویژگیهای هر کدام از آنها، میتوانید از اینجا شروع کنید 👇👇👇
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس پرداختیم و راجع به ويژگیهای هر یک از آنها صحبت کردیم. در کل، تحلیل بنیادی بهترین گزینه برای کسانیست که میخواهند بر عملکرد شرکتها تمرکز کنند و تمایل به سرمایهگذاری بلندمدت دارند؛ این تحلیل برای سرمایهگذاری دوران بازنشستگی و دیگر اهداف بلندمدت سرمایهگذاری ایدهآل است. جایی که نتایج مالی بلندمدت کسبوکارها میزان موفقیت سرمایهگذاری را تعیین میکنند. اما تحلیل تکنیکال بهترین گزینه برای سرمایهگذارانی است که میخواهند از تغییرات قیمت داراییها استفاده کنند و برای سرمایهگذاری کوتاهمدت و کسانی که ریسکپذیری بیشتری در قبال داراییهایشان دارند، بسیار کاربردی است. اما همانطور که در این مقاله گفتیم که لزومی ندارد، بهعنوان سرمایهگذار، استراتژی سرمایهگذاریتان را صرفاً به یک نوع تحلیل وابسته نمایید. ممکن است در برخی موقعیتها تحلیل تکنیکال و در برخی دیگر تحلیل بنیادی را موثر بیابید.
چراغ ، بهعنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی مهم در زمینهی کار و سرمایهگذاری به شما برای رسیدن به موفقیت در این زمینهها کمک نماید.
تفاوت تحلیلگر و معاملهگر چیست؟
تحلیل هفتگی: شروع بول ران جدید برای بیت کوین؟
تحلیل تکنیکال (هفته دوم آبان) موقعیت مناسب برای خریداران بیتکوینمنطقه حمایتی برای بیتکوین، فعلا نظارهگر باشید از زیر و بم کریپتو با خبر شوید! دریافت نشریه کریپتو 360 موقعیت مناسب برای خریداران بیتکوین تحلیلگر: KlejdiCuni رمزارز: BTC تایم فریم.
8 نکته مهم برای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال
سرمایهگذاری در حوزه ارز دیجیتال یکی از پرطرفدارترین راههای سرمایهگذاری است. اگر قصد فعالیت در این بازار را دارید باید توجه کنید که نوسان عضو جداییناپذیر بازار ارزهای دیجیتال است و شما برای در امان ماندن از این نوسانها باید حرفهای عمل کنید. در این مقاله، نکات.
بهترین روش سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال چیست؟
در دنیای امروز با توجه به پیشرفت دنیای تکنولوژی، بازارهای مالی و همچنین کاهش روزانه ارزش پول ملی و ریال، سرمایهگذاری دلاری برای ایرانیها اهمیت زیادی دارد. در چنین شرایطی بازار ارزهای دیجیتال با توجه به سودهایی که میدهد، از محبوبیت زیادی برخوردار است. اما سوالی پیش.
تحلیل هفتگی: دو سناریو برای بیتکوین بعد از اعلام نرخ بهره
تحلیل تکنیکال تریدرهای دارایا (هفته چهارم شهریور) شکستن 20 هزار دلار شرط ورود به پوزیشن لانگ از زیر و بم کریپتو با خبر شوید! دریافت نشریه کریپتو 360 شکستن 20 هزار دلار شرط ورود به پوزیشن لانگ تحلیلگر: محمد شهابی رمزارز: BTC تایم فریم: 4 ساعته پروفایل.
تفاوت معاملهگری و سرمایهگذاری چیست؟
مفهوم سرمایهگذاری و معاملهگری گاهی بهجای هم استفاده میشود درحالی که تفاوتهای اساسی بین این دو استراتژی مالی وجود دارد؛ هدف سرمایه گذاری کسب سود در بلندمدت است در صورتی که هدف معاملهگری کسب سود در کوتاهمدت میباشد. در ادامهی این مطلب نگاهی به اصول.
تفاوت سرمایه گذاری و سفته بازی در ارزهای دیجیتال
اگر بخواهیم خلاصه ای از تفاوت سرمایه گذاری و سفته بازی در ارزهای دیجیتال را بگوییم، می توانیم بگوییم که تفاوت سفته بازی (نوسان گیری ) و سرمایه گذاری برای سرمایه گذار با هوش از اهمیت خاصی برخوردار است ، بنابراین در ابتدا میخواهیم تعریفی جهت این دو مقوله بشرح ذیل داشته باشیم.
سرمایه گذاری چیست ؟
سرمایه گذاری از نظر لغوی به معنی قرار دادن پول در طرحهای اقتصادی ، سرمایهگذاری در بورس ، زمین و یا غیره با در نظر گرفتن اینکه در آینده عایدی جهت ذینفع داشته باشد.
از نظر ماهیت سرمایهگذار به شخصی اطلاق می شود که با خرید دارایی ها به دنبال کسب سود و درآمد از معامله آنها می باشد. همچنین این سرمایهگذار غالباً داراییهایی را مورد معامله قرار میدهد که قابلیت حفظ آن برای زمانهای طولانی تری می باشد ، بنابراین سرمایه گذاران دارای اهداف بلندمدت می باشند و باید سرمایهگذاری خود را برای سالهای متمادی نگهداری نمایند تا به سود قابل ملاحظهای دست یابند.
آنالیز شرکت یا ارز دیجیتال به صورت دقیق توسط سرمایهگذار انجام می گیرد تا بتواند در جهت سرمایه گذاری خود با در نظر گرفتن این موضوع که به اندازه کافی زیر ارزش ذاتی تخفیف گرفته، تصمیم بگیرد. به همین خاطر انتخاب مکان مناسب جهت سرمایه گذاری از اهمیت ویژهای برخوردار است ، در برخی موارد ممکن است تحقیق و بررسی قبل از سرمایهگذاری در یک کمپانی ، دارایی یا ارز دیجیتال وقت زیادی از سرمایهگذار بگیرد.
در آخر در مورد سرمایهگذاری میتوان گفت سرمایه گذار همیشه و در همه حال به دنبال اطمینان خاطر از سرمایهگذاری مستند و امن بوده و سود به دست آمده متناسب با ریسک و سختی های سرمایه گذار می باشد ، در نتیجه سرمایه گذارها داراییهای خود را در موارد کم خطر سرمایه گذاری کرده و غالباً سود چنین سرمایهگذاری هایی نیز اندک میباشد.
اصول سرمایه گذاری
سرمایه گذاری از نظر گراهام دارای سه اصل می باشد:
اصل اول: پیش از خرید سهام باید کاملاً شرکت مورد نظر مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد ( تحلیل فاندامنتال و تکنیکال )
اصل دوم: محافظت از سرمایه در مقابل ضرر های جدی از طریق تعمق و کنکاش فراوان
اصل سوم: متناسب بودن ریسک و بازده نه بازده فوق العاده
سفته بازی
در ابتدا برای توضیح سفتهبازی تعریفی از سفته باز را ارائه میدهیم ، سفته باز عبارت است از شخصی که برای به دست آوردن سود احتمالی بالاتر از حد متوسط به ریسکهای بالاتر از حد متوسط دست میزند. بر اساس اینکه بازارهای مالی ما از عمق کمتری برخوردار می باشند این پدیده در کشور ما نسبت به سایر کشورها رایج تر است.
در واقع سفته بازی با پذیرش ریسک بالاتر ، مخصوصاً بر اساس پیش بینی آینده امیدوار به سودآوری سریع و زیاد است. در مقابل سرمایهگذاری و سفته بازی قرار دارد که از ریسک بالاتری برخوردار بوده و متناسب با این ریسک ، بازده بیشتری نیز دارد.
بنابر این سفته بازی نوعی سرمایهگذاری بر اساس یک تئوری یا حدس یک موضوع بدون داشتن مدارک محکم در ارزهای دیجیتال و سایر موارد با هدف کسب سود در ازای ریسک بالاتر از دست دادن سرمایه ( ضرر ) خواهد بود.
در نتیجه بسیاری از معامله گران خصوصیت سفته بازی به خود گرفته یعنی بدون تحلیل بنیادی ساده در قیمتها با استفاده از شانس و اقبال در این بازار سرمایه گذاری میکنند و سرمایهگذاران زیادی در ارزهای دیجیتال از طریق وب سایت های مختلف با این دیدگاه سرمایه گذاری نموده اند ، البته سفتهبازی مختص ارزهای دیجیتال نیست و واسطهگران و سرمایه گذارانی که به دنبال سود ناچیز از راه تورم و ناکارآمدی بازار هستند در گروه سفته بازان قرار میگیرند.
سفتهبازی معمولاً در سهام یا ارز دیجیتال با بنیادی که مدتی بازار از توجه به آنها غافل بوده است و به خاطر ویژگی مهم حجم مبنای پایین ، به سهولت ارز یا سهام را اصطلاحاً باد کرده و شروع به نوسان گیری می نمایند.
چه کسانی سفته باز هستند ؟
سفته بازها دو گروه هستند:
گروه اول: کسانی که با استفاده از پول از تحلیلگران جهت عملی کردن زیرکانه برنامههایشان میباشند.
گروه دوم: کسانی که خود تحلیلگر و معاملهگر بوده و معمولاً روی یک سهم تمرکز می کنند.
سفته بازان چگونه سفتهبازی میکنند؟
هر دو گروه سفته بازان سهم یا یک نوع ارز دیجیتال را طی روزهای متوالی تحت نظر قرار میدهند و سپس با کدهای مختلف معاملاتی که مربوط به خودشان نیست در نقطه قیمتی مناسب اقدام به خرید سهام یا ارز در پله های مختلف می کنند که تفاوت آن با خریدهای معمولی این است که :
- با حجم بالا اقدام به خرید می نمایند
- از طریق کد های مختلف معاملات را انجام میدهند که جزو سهامداران درصدی به شمار نیایند که در این صورت قابل ردیابی و پیگیری خواهد بود
- تبلیغ ارز یا سهام شان از طریق رسانههای مجازی: از این طریق اقدام به جلب توجه سرمایهگذاران و تحلیلگران نموده
- اخیراً سفته بازها در حمایت های تکنیکی اقدام به بالا بردن حجم معاملات: که به صورت حرفهای این کار را به سرانجام میرسانند.
چگونه از سرمایه خود در مقابل سفته بازها محافظت بکنیم؟
چنانچه سفتهبازی در حال کار روی یک ارز یا یک سهم باشد و شما ببینید که حجم ارز یا سهم در روز چندین برابر حجم میانگین ماهانه اش معامله شده است و تکرار آن طی روزهای دیگر مبین قضیه سفته بازی است.
شما می توانید از طریق حجم معاملات متوجه ورود پول هوشمند و ورود پول جهت سفته بازی در سهام بشوید. در حالی که اگر سهمی یا ارزی دارای ارزش باشد حجم معاملات اش کم کم افزایش می یابد و حتی ممکن است چندین ماه خنثی باشد.
بنابراین فقط در حمایت های معتبر اقدام به خرید نمایید نه هر حمایتی که در مقابل سهم یا ارز بود و حد ضرر خود را نیز همیشه رعایت کنید و متناسب با رشد هر سهم حد ضرر تان را بالا بیاورید.
تاثیر سرمایه گذاران و سفته بازان در بازار ارز ها و سهام:
1- یک نوسانگیر همیشه تلاش به بالا بردن قیمت سهم یا ارز کمک میکند تا به حداکثر برسد ، ولی یک سرمایه گذار قیمت ها را به تعادل می کشاند و در طولانی مدت قیمت سهم یا ارز دیجیتال نمادی از ارزش واقعی شرکت به نمایش می گذارد.
2- وقتی سفته باز میخواهد سهمی یا ارزی بخرد ، سرمایه گذار هست که به او سهم یا ارز می فروشد و وقتی که سفته باز میخواهد سهمی یا ارزی را بفروشد باز سرمایه گذار هست که از او می خرد.
3- اگر همه خریداران بر اساس سرمایهگذاری دست به خرید سهم و ارز می زدند قیمت ها انقدر با ارزش ذاتی شرکت ها فاصله نداشت و به این میزان نوسان در بازار به وجود نمی آمد ، بنابراین سرمایهگذاران مدیون نوسان گیر است که با بالا و پایین آوردن قیمت ها ، فرصت طلایی برای خرید دارائی خود را به وجود میآورند.
7 تفاوت سرمایهگذار با سفته باز
- در مقابل نوسان گیر ها ( سفته بازها ) بیشترین دغدغه سرمایه گذار امنیت سرمایه اصلی است.
- بر خلاف نوسان گیر ها ( سفته بازها ) سرمایهگذاران به دنبال خرید دارایی هایی می باشند که قابلیت نگهداری بالاتری دارند.
- سرمایه گذار بر اساس کارهای تجاری که یک شرکت انجام میدهد ارزش آن را محاسبه می کند در حالی که یک نوسان گیر بر اساس اینکه شخص دیگری در آینده حاضر است پول بیشتری برای سهم بپردازد بر روی سهم شرط بندی می کند.
- سرمایه گذار بر اساس استانداردهای ارزشگذاری ، قیمت بازار را برای ارز و سهم تعیین میکند در حالی که نوسان گیر بر اساس قیمت بازار استانداردهای ارزشگذاری ارز و سهم را تعیین می کند.
- برای نوسان گیر قیمت های لحظه ای و پیوسته سهم حکم اکسیژن را دارد که اگر جلوی آن را بگیرند خواهد مرد در حالی که برای سرمایه گذار تفاوت تحلیلگر و معاملهگر چیست؟ ارزش قیمتی سهم ارزش چندانی ندارد سرمایهگذار با نداشتن قیمت روزانه سهم احساس راحتی و آرامش بیشتری می کند
- همانند قماربازی و شرط بندی روی اسب، نوسانگیری در بازار خیلی هیجان انگیز است و حتی ممکن است بازدهی خوبی داشته باشد ( اگر خوش شانس باشید ) ولی این بدترین راه برای بدست آوردن ثروت و سود کردن است. برای همین بازار سهام و ارز در آخر روز مثل کازینو یا میدان اسب دوانی فقط از شرط بندی ها و نوسان گیری ها سود می برد .سرمایهگذاری نوع خاصی از کازینو است که شما در آخر ضرر نمی کنید تا اینکه از قوانین به نحو خودتان بهره ببرید.
- سرمایهگذار برای خودش سود سازی می کند در حالی که نوسان گیر برای کار گزارش پول جمع می کند به خاطر همین در بورس سرمایه گذاران به پیرمرد و نوسان گیران به افراد شجاع و پرتحرک شبیه شدهاند.
سفتهبازی کار راحتی نیست چون ممکن است :
- هم زمان با سفته بازان برخی دیگر این ارز یا سهام را بخرند و بعد از چند روز که در سود بودند اقدام به فروش قبل از سفته بازان نمایند و این کار باید باعث کاهش سود سفته بازان خواهد شد.
- این کار غیر اخلاقی و غیر قانونی است که به هر دلیلی اگر با بقیه کنار نیایند ممکن است تمام نقشههایشان درست از آب درنیاید.
” ممنون که تا پایان مطلب تفاوت سرمایه گذاری و سفته بازی در ارزهای دیجیتال با ما همراه بودید “
بازار خرسی چیست؟ چطور در این بازار معامله کنیم؟
بازار خرسی چیست در مقابل مفهوم بازار گاوی قرار دارد. بازار خرسی در واقع همان دوره کاهش قیمت در بازارهای مالی است. این بازار میتواند برای معاملهگران کمتجربه بسیار خطرناک و چالشبرانگیز باشد و حتی منجر به ضررهای جبرانناپذیر و فرار همیشگی از بازارهای مالی شود.
تمامی بازارهای مالی در طول روندهای متفاوتی حرکت میکنند و دراینبین درک تفاوت میان روندها مهم است. در واقع درک این تفاوتها در تصمیمات هوشمندانه سرمایهگذاری بسیار مؤثر است. اهمیت این موضوع زمانی مشخص میشود که روندهای مختلف در بازار میتوانند شرایط بسیار متفاوتی را در بازار ایجاد کنند. اگر ندانید که با چه روندی سروکار دارید پس چگونه میتوانید با شرایط بازار سازگار شوید؟ بهطورکلی روند بازار جهتی است که تفاوت تحلیلگر و معاملهگر چیست؟ بازار در آن پیش میرود. در بازار خرسی، قیمتها عموماً در حال کاهشاند. بازار خرسی میتواند زمانی چالشبرانگیز برای معاملهگری یا سرمایهگذاری بهویژه برای تازهکاران باشد.
اکثر معاملهگران ارزهای دیجیتال و تحلیل گران تکنیکال بر این باورند که بیت کوین از ابتدا تا به امروز، همواره در یک روند گاوی (صعودی) قرار داشته است. بااینوجود در بازار ارزهای دیجیتال بارها شاهد بازار خرسی بزرگی بودهایم. حتی زمانی قیمت بیت کوین بیش از ۸۰ درصد کاهش پیداکرده و همچنین آلت کوینها (altcoin) شاهد کاهش ۹۰ درصدی قیمت بودهاند. پس در چنین مواقعی چه میتوان کرد؟ در ادامه میتوانید بیشتر در این خصوص که بازار خرسی چیست و چگونه میتوان دربرابر آن واکنش نشان داد و برای آن آماده شد، بخوانید.
بازار خرسی چیست؟
همانطور که گفتیم بازار خرسی اصطلاحی است که به بازارهای نزولی مالی نسبت داده میشود، اما آیا این مسئله به این معنی است که معاملهگران باید قید کسب سود در این بازار را بزنند؟
اصطلاحی رایج در میان معاملهگران و تریدرها میگوید: “پلهها برای صعود، آسانسورها برای سقوط (نزول).”
این جمله به این معنی است که حرکت به سمت بالا میتواند آهسته و ثابت باشد، اما حرکتهای نزولی بسیار سریعتر و خشنتر رخ میدهند. درست مثل تفاوت پله و آسانسور. اما چرا؟
زمانی که قیمت شروع به سقوط میکنند بسیاری از معاملهگران طی اقدامات احساسی شروع به خروج از بازار میکنند. دلیل این کار میتواند نقد شدن سرمایه باشد و یا کسب سود از موقعیتهای بلندمدتی که معاملهگر برای خود در نظر گرفته است. همین مسئله بهسادگی میتواند یک اثر دومینویی در بازار داشته باشند. معاملهگران و سرمایهگذاران یکی پس از دیگری اقدام به فروش و خروج از بازار میکنند. اگر در این بازار معاملات مارجین هم وجود داشته باشد، افت قیمتها و فروش با شدت بسیار بیشتری رخ میدهد.
این اتفاق در بازارهای گاوی به نحو شیرینتری رقم میخورد. قیمتها با سرعت فوقالعادهای رشد میکنند و همبستگی در خرید، همه داراییها را با رشد قیمت چشمگیری مواجه میکند.
بهطورمعمول سرمایهگذاران در یک بازار خرسی نقش خرس را ایفا میکنند و منتظرند تا قیمتها کاهش پیدا کند. احساسات، پیشبینیها و صحبتها در بازار، همگی در راستای کاهش قیمتهاست. بااینوجود اغلب در هنگام انتظار برای کاهش قیمت، به دنبال موقعیتسازیهای بیشتر برای خود نیز هستند.
نمونههای بازار خرسی
همانطور که پیشتر اشاره شد، بسیاری از سرمایهگذاران فکر میکنند که بیت کوین از ابتدا یک روند گاوی (صعودی)را طی کرده است. اما آیا این بدان معنا است که بازارهای خرسی درون بازارهای گاوی به وجود نمیآید؟ در پاسخ به این سؤال باید اشاره داشت که پس از لمس قیمت ۲۰,۰۰۰ دلاری بیت کوین در دسامبر ۲۰۱۷، بازار به تفاوت تحلیلگر و معاملهگر چیست؟ شکل خرسی بیرحمانه پیش رفت و افت قیمتی شدیدی به وجود آمد.
بازار بیت کوین و سقوط قیمتی پس از بازار گاوی سال ۲۰۱۷
پیش از بازار خرسی در سال ۲۰۱۸ ، بیت کوین افت قیمتی ۸۶ درصدی را در سال ۲۰۱۴ تجربه کرد.
افت ۸۶ درصدی قیمت از سال ۲۰۱۳
در ژوئیه سال ۲۰۲۰ ، محدوده بازار خرسی قبلی در حدود ۳۰۰۰ دلار دوباره مورد آزمایش قرار گرفت اما این محدوده هرگز شکسته نشد. اگر چنین شکست قیمتی رخ میداد، میشد استدلال کرد که بازار چند ساله خرسی بیت کوین هنوز در جریان است و ادامه پیدا خواهد کرد.
از آنجا که سطح حمایتی شکسته نشد، میتوان حدس زد که سقوط قیمتی صرفاً به خاطر ترس از بحران ویروس کرونا بوده است و سطح حمایتی فقط دوباره مورد آزمایش قرار گرفته است. البته فراموش نکنید که هیچ قطعیتی در مورد تحلیل تکنیکال وجود ندارد و اینها تنها گمانهزنی محسوب میشوند.
سایر نمونههای برجسته بازار خرسی را نیز میتوان در بازار اوراق بهادار یافت. رکود بزرگ، بحران مالی سال ۲۰۰۸ یا سقوط بازار سهام سال ۲۰۲۰ به دلیل شیوع ویروس کرونا، همگی از نمونههای قابلتوجه هستند. این رویدادها خسارت بزرگی به وال استریت وارد کرد و قیمت سهام را تا حد زیادی تحت تأثیر قرارداد. شاخصهای بازار مانند Nasdaq 100 ، داو جونز (DJIA) یا شاخص S&P 500 میتوانند در زمانهای اینچنینی کاهشهای قابلتوجه قیمتی را تجربه کنند.
بازار خرسی ۲۰۲۲
بازار خرسی فعلی به عقیده بسیاری از تحلیلگران بدترین بازار خرسی اخیر است و با سایر دورهها متفاوت است. بازار بیت کوین رکورد جدیدی را در تاریخ این صنعت ثبت کرده است. قیمت بیت کوین در دورههای نزولی قبلی بازار هرگز به کمتر از رکوردهای تاریخی خود نرسیده بود. با این حال این بار کاهش قیمت بیت کوین به ۱۷۶۰۰ دلار، سرمایهگذاران زیادی را نگران کرده است. در حال حاضر عدهای از تحلیلگران معتقدند که بازار نزولی فعلی، به زودی به پایان خواهد رسید اما در سویی دیگر اغلب تحلیلگران معتقدند که قیمت بیت کوین تا سال ۲۰۲۴ یعنی هاوینگ بعدی، در روند نزولی گرفتار خواهد بود. این مسئله میتواند برای عدهای ترسناک و برای عدهای دیگر هیجان انگیز باشد. علاوه بر این عدهای دیگر معتقدند که بیت کوین به پایان راه خود رسیده است. فراموش نکنید که در یک بازار نزولی اخبار همیشه منفی است. پس تحت تاثیر این اخبار تصمیم نگیرید و با تحقیق دست به عمل بزنید. در همین لحظه عده بسیاری برای از دست رفتن همیشگی بیت کوین سوگواری میکنند و عدهای دیگر قیمت فعلی را یک فرصت جذاب برای خرید قلمداد میکنند. فراموش نکنید که یک تصمیم سنجیده هرگز پشیمانی نخواهد داشت.
تفاوت عمده بازار خرسی و گاوی در چیست؟
تفاوت این دو بازار نسبتاً بسیار ساده است. در بازار گاوی، قیمتها در حال افزایش است، درحالیکه در بازار خرسی، قیمتها کاهش مییابد.
تفاوت قابلتوجه دیگر این دو بازار میتواند این باشد که بازارهای نزولی از ثبات طولانیمدتی برخوردارند. در این مواقع نوسانات بازار بسیار کم است و تعداد معاملات کمی در بازار اتفاق میافتد. اگرچه ممکن است این مورد در بازارهای گاوی نیز مشاهده شود، اما ثبات و بیمیلی به معامله بیشتر در بازار خرسی دیده میشود. بههرحال ، کاهش قیمت طولانیمدت برای اکثر سرمایهگذاران امر جذابی نیست.
چطور در بازار خرسی معامله کنیم؟
یکی از سادهترین استراتژیهایی که تریدرها میتوانند در بازار خرسی استفاده کنند، نقد کردن سرمایه یا تبدیل آن به ارزهای دیجیتال با نرخ ثابت است. اگر نمیتوانید کاهش قیمتها را بپذیرید، بهترین کار این است که صبر کنید تا بازار از این قلمرو خارج شود. نقد کردن دارایی در ضرر به شما کمک میکند تا از ضررهای بیشتر جلوگیری کنید. با این وجود بسیاری معتقدند که اگر تا پیش از بازار نزولی دارایی خود را نقد نکردهاید؛ پس از شروع روند نزولی هم دست به نقد کردن سرمایه خود نزنید. هرچند نقد کردن تمامی یا بخشی از دارایی به بسیاری کمک میکند تا از اضطراب بازار خرسی در امان باشند. با این وجود اگر امید به بازگشت بازار دارید؛ خرید در قیمتهای پایین کمک میکند تا میانگین ضرر خود را کم کنید.
اگر انتظار و مشاهدات شما نشان از یک بازار گاوی غریب الوقوع دارد، میتوانید از این فرصت استفاده کنید و داراییها را با قیمت پایینتری خریداری کنید.
در صورتی که استراتژی سرمایهگذاری HODLing طولانیمدت با افق زمانی چندین ساله یا چند دهه را در پیشگرفتهاید که یک بازار خرسی لزوماً نباید شما را وسوسه به فروش کند.
در معاملهگری و سرمایهگذاری بهترین کار این است که با روند بازار معامله کنید. به همین تفاوت تحلیلگر و معاملهگر چیست؟ دلیل است که یک استراتژی سودآور دیگر در بازارهای خرس میتواند باز کردن موقعیتهای Short باشد. بهاینترتیب ، وقتی قیمت داراییها کاهش مییابد ، معاملهگران میتوانند از این کاهش سود ببرند. برای اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله معامله شورت و لانگ را در لینک پیوند شده بخوانید.
این موقعیتها میتوانند معاملات روزانه ، معاملات نوسانی یا معاملات موقعیتی باشند اما هدف اصلی صرفاً معاملات در جهت روند است. با این اوصاف، بسیاری از معاملهگران به دنبال معاملات “ضد روند” میروند ، به معنی معاملاتی در خلاف جهت روند اصلی بازار. بیایید ببینیم که چگونه کار میکند.
در مورد بازار خرسی، شیوه کار به اینگونه است که یک موقعیت Long در یک جهش باز میشود. این جهش گاهی به نام “رالی بازار خرسی” یا ” جهش گربه مرده” شناخته میشود. همانطور که حدس زدهاید در این زمان قیمت برخلاف روند حرکت کرده و نوسانات شدیدی دارد، زیرا ممکن است بسیاری از معاملهگران از فرصت استفاده کنند و یک موقعیت Long برای این جهش کوتاهمدت باز کنند. بااینوجود، تا زمان تائید پایان رسیدن بازار خرسی، فرض این است که روند نزولی درست پسازاین جهش دوباره از سر گرفته خواهد شد.
به همین دلیل است که معاملهگران موفق قبل از شروع روند نزولی سود خود را (در حدود و نزدیکی اوجهای اخیر قیمتی) برداشت کرده و از آن موقعیت خارج میشوند. در غیر این صورت، ممکن است در موقعیت طولانی خود گیر کنند. این در حالی است که بازار خرسی به حکمرانی خود ادامه میدهد. به همین ترتیب، تفاوت تحلیلگر و معاملهگر چیست؟ باید توجه کرد که استراتژی اشارهشده یک استراتژی بسیار خطرناک است. حتی حرفهایترین معاملهگران نیز در هنگام تلاش برای گرفتن چاقوی در حال سقوط (Catch a falling knife) متحمل ضررهای زیادی میشوند.
سخن پایانی؛ در بازار خرسی با احتیاط تردد کنید!
همانطور که اشاره شد، بازار خرسی موقعیت بسیار چالشبرانگیزی است ولی بااینوجود میتوان در برابر آن مقاومت کرد و سرمایه خود را از دست نداد. به طور خلاصه میتوان گفت که سادهترین استراتژی آمادگی کامل برای فروش و نقد کردن سرمایه در بازار خرسی است و صبر برای یک موقعیت مناسب و مطمئن بهترین کاری است که در این بازار میتوان انجام داد. حتی در چنین بازاری بسیاری از معاملهگران به دنبال ایجاد موقعیتهای کوتاهمدت هستند اما عاقلانهترین کار این است که خطر نکرده و از روند بازار پیروی کنیم.
تفاوت بازار بورس و فرابورس چیست؟
بازار سرمایه، محیطی جذاب و مکانی برای رشد و پیشرفت شرکت هاست. البته نه هر شرکتی، بلکه شرکت هایی که سهامشان تاییدهای لازم برای ورود به این بازار را دریافت کنند. برای هر چه آسانتر شدن ورود شرکت ها به این بازار، سازوکاری تعیین شد که باعث به وجود آمدن فرابورس در کنار بورس شد. در ادامه به بررسی دقیقتر این دو بازار و تفاوت بازار بورس و فرابورس خواهیم پرداخت.
بورس و فرابورس
بر اساس مبانی علم اقتصاد، منظور از بورس، بازاری است که قیمت گذاری و خرید و فروش کالا و اوراق بهادار در آن انجام میشود و در یک طبقهبندی کلی شامل بورس کالا و بورس اوراق بهادار میشود.
ازآنجاییکه ورود به بازار سرمایه معمولاً یکی از اهداف اکثر شرکت هاست، نیاز به فرآیندی بود تا این امر با سرعت بیشتری میسر شود؛ بنابراین محیطی به نام فرابورس ایجاد شد که ازنظر ساختار و جایگاه قانونی مشابه بورس بوده ولی شرایط پذیرش شرکت ها در این حوزه آسانتر از بورس باشد. درواقع اصلیترین وظیفهی فرابورس ایران، ساماندهی و هدایت آن بخش از بازار سرمایه است که شرایط ورود به بورس اوراق بهادار تهران را ندارند و یا به هر دلیلی، تمایل به ورود به بورس را ندارند.
برخی فرابورس را به نام OTC میشناسند. جالب است بدانید که نام این بازار در ایران از معادل انگلیسی آن یعنی Over The Counter گرفتهشده است.
روال و تنوع شرایط پذیرش شرکت ها در فرابورس به سبکی است که با احراز حداقل شرایط و درزمانی سریعتر، امکان ورود به بازار و بهرهمندی از سرمایهی موجود در آن برای شرکت ها فراهم میشود.
تفاوتهای اصلی و عمدهی بورس و فرابورس:
فرابورس ایران نیز با مجوز شورای عالی بورس ایجادشده و تحت نظارت سازمان بورس اوراق بهادار قرار دارد، همچون بورس کالا ؛ اما تفاوت فرابورس و بورس را میتوان در دو بخش عمده خلاصه کرد:
تفاوت در بازارها
تفاوت در فرآیند پذیرش
۱- تفاوت در بازارها:
برای توضیح بهتر در این زمینه، باید ابتدا بازارهای مختص بورس و فرابورس را بشناسیم.
فرابورس
در یک طبقهبندی کلی، بازار فرابورس ایران شامل بازارهای اول، دوم، سوم (بازار عرضه) و بازار پایه است. در زیر بهاختصار دربارهی هرکدام توضیح خواهیم داد. البته ناگفته نماند که بازارهای دیگری که عمدتاً نیز جدید هستند که در سایت فرابورس ایران مشاهده میشوند. برای مطالعهی جزییات بیشتر دربارهی آنها میتوانید به سایت رسمی این سازمان مراجعه نمایید.
بازار اول، در این بازار سهام شرکت هایی معامله میشود که آخرین سرمایه ی ثبتشدهی آنها حداقل ۱۰ میلیارد ریال باشد. همچنین باید حداقل دو سال از زمان بهرهبرداری آنها گذشته و زیان انباشته نداشته باشند.
بازار دوم، بازاری است که عمدتاً شامل سهام شرکت های زیان ده، تازه تأسیس، شرکت های کوچک و … هست. آخرین سرمایه ی ثبتشدهی این شرکت ها باید حداقل یک میلیارد ریال باشد و حداقل یک سال نیز از بهرهبرداری آنها گذشته باشد.
بازار سوم که به بازار “عرضه” نیز شهرت دارد، بهطور خلاصه مکانی است برای عرضهی یکجا و پذیرهنویسی اوراق بهادار. برای مثال، انجام پذیرهنویسی انواع اوراق بهادار ازجمله شرکت های سهامی عام در شرف تأسیس، نمونهای از فعالیتهای ویژهی این بازار است.
بازار پایه، ازجمله بازارهای فرابورس است که مطابق با ماده ۴ “دستورالعمل پذیرش، بهمنظور عرضه و نقلوانتقال اوراق بهادار در فرابورس ایران” راهاندازی شده است. پس از ثبت شرکتها نزد سازمان بورس و اوراق بهادار، مدارک ارائهشده از جانب شرکتها در کمیته عرضه فرابورس موردبررسی قرار میگیرد. سپس در فهرست نرخهای بازار پایه فرابورس درج میشوند. لازم به ذکر است این شرکتها فرایند پذیرش را طی نمیکنند.
بازار پایه
شامل سه بازار، الف – ب – ج میشود.
بهطورکلی در مورد این بازارها میتوان گفت که هرچه پایینتر میرویم، شفافیت مالی و اطلاعاتی شرکت ها کمتر شده و ریسک سرمایه گذاری در آنها بالاتر میرود؛ بنابراین اگر قصد سرمایه گذاری در بازار پایهی فرابورس رادارید، بهتر است کمی بیشتر تأملکنید!
بورس
از طرف دیگر، شرکت بورس تهران فقط دارای ۲ بازار تحت عناوین “بازار اول” و “بازار دوم” است. برای مثال یکی از مهمترین تفاوتهای این دو بازار، به میزان سرمایهی ثبتشدهی شرکت ها برمیگردد. شرکت های با سرمایهی بیشتر، در بازار اول بورس قرار خواهند گرفت.
۲- تفاوت در فرآیند پذیرش در بازار بورس و فرابورس:
برای مقایسهی شرایط پذیرش سهام بین بازار بورس و فرابورس، به جدول زیر توجه نمایید.
همچنین برخی دیگر از تفاوت های بازار بورس با فرابورس عبارتاند از:
۱- بازار فرابورس هیچ مکان فیزیکی متمرکز و خاصی ندارد که دادوستدکنندگان یا متخصصین همچون بورس های کلاسیک گرد همآیند.
۲- قوانین استاندارد اقلام مورد مبادله در بازار فرابورس انعطافپذیر میباشند یعنی قوانین معمولاً ناشی از توافق طرفین هست.
۳- ساعات کار فرابورس از انعطافپذیری بیشتری برخوردار است.
۴- در بازار فرابورس با توجه به اینکه شرایط معاملات با نظر طرفین تعیین میگردد مزایایی از قبیل شفافیت قیمت ها و کاهش ریسک وجود ندارد.
۵- بورس رسمی برای فعالان در این بازار مزایایی از قبیل شفافیت قیمتها و کاهش ریسک را به دنبال دارد درصورتیکه در بازار فرابورس با توجه به اینکه شرایط معاملات با نظر طرفین قرارداد تعیین میگردد، این شرایط بهصورت کامل وجود ندارد.
مزایای فرابورس برای شرکت های پذیرفتهشده در آن
همانطور که ذکر کردیم، تمام مزایا و موقعیتهای موجود برای شرکت های پذیرفتهشده در بورس، برای شرکت های فرابورسی نیز محیاست. ازجملهی این مزایا میتوان موارد زیر را نام برد:
- تأمین مالی آسان و ارزان
- افزایش نقد شوندگی سهام
- بهرهمندی از معافیت مالیاتی شرکتهای پذیرفتهشده در فرابورس
- نقلوانتقال سهام بهصورت آسان، سریع و کمهزینه
- شفافیت و اعتبار قیمت سهام بهواسطه مبادله در فرابورس
- اطلاعرسانی هماهنگ و عادلانه به سرمایهگذاران بالفعل و بالقوه
- بهرهگیری از امکان وثیقه گذاری سهام و اخذ سادهتر تسهیلات بانکی
- معرفی شرکت و محصولات به طیف وسیعی از اقشار جامعه و افزایش اعتبار شرکت
- صدور اوراق مشارکت و گواهی سپرده در فرابورس پذیرهنویسی و انتشار اوراق مشارکت و گواهی سپرده
- پیشبینی فرآیند ساده خروج از فرابورس
نتیجهگیری:
بورس، بازاری است که در آن داراییهای مختلف مورد معاملهی خریداران و فروشندگان قرار میگیرد. شرایط، ضوابط و قوانین ورود به بورس اوراق بهادار برای بسیاری از شرکت ها دشوار و زمانبر است. و این باعث میشود که تعداد کمتری از شرکت ها شرایط ورود به بازار بورس اوراق بهادار را کسب نمایند. لذا با توجه به علاقهی شرکت ها برای ورود به بازار بورس (به دلایل گوناگونی ازجمله برخی معافیتهای مالیاتی، تامین مالی آسانتر، کسب اعتبار بیشتر و …) و همچنین عدم احراز شرایط ورود به بورس، بازاری دیگر شبیه به بورس و بانام فرابورس ایجاد شد. یک تفاوت بازار بورس و فرابورس را میتوان ورود و پذیرش آسانتر و سریعتر شرکت ها در فرابورس از بورس و همچنین برخورداری از انعطاف بیشتر بازار فرابورس نسبت به بورس دانست.
دیدگاه شما