اگر من ثروت کلانی به دست نیاوردهام تنها دلیلش این است که داراییهایم را به فروش رساندهام. دلیل این موضوع هرگز این نیست که من چیزهای مناسبی نخریدهام. من همیشه چیزهایی مناسب در زمان مناسب خریدهام، اما هرگز آنها را بهاندازه کافی نگه نداشتهام.
Your access to this site has been limited by the site owner
If you think you have been blocked in error, contact the owner of this site for assistance.
If you are a WordPress user with administrative privileges on this site, please enter your email address in the box below and click "Send". You will then receive an email that helps you regain access.
Block Technical Data
Block Reason: | Access from your area has been temporarily limited for security reasons. |
---|---|
Time: | Tue, 25 Oct 2022 12:16:53 GMT |
About Wordfence
Wordfence is a security plugin installed on over 4 million WordPress sites. The owner of this site is using Wordfence to manage access to their site.
You can also read the documentation to learn about Wordfence's blocking tools, or visit wordfence.com to learn more about Wordfence.
Click here to learn more: Documentation
Generated by Wordfence at Tue, 25 Oct 2022 12:16:53 GMT.
Your computer's time: .
شرکتهای بورسی چقدر از سود خود را تقسیم میکنند؟
یک استاد دانشگاه در سلسه مطالبی با محوریت «درسگونههایی از اقتصاد مالی برای فصل مجامع» به تشریح مفاهیم علمی و کاربردی اقتصاد مالی و بازار پول و سرمایه پرداخته که در این گزارش موضوع «نسبت پرداخت سود تقسیمی» را در یادداشتی اختصاصی برای ایبِنا تشریح کرده است.
به گزارش خبرنگار ایبِنا، به کسر یا نسبت میزان مبلغی از درآمد خالص شرکت که به سهامداران آن پرداخت میشود "نسبت پرداخت سود تقسیمی یا نقدی" میگویند. این درصدی از سود (Earning) پرداختی به سهامداران از طریق سود تقسیمی یا نقدی است. میزان مبلغی که به سهامداران پرداخت نمیشود، سود انباشتهای است که صرف عملیات اصلی شرکت و توسعه آن می شود. گاهی برای سهولت به نسبت فوق "نسبت پرداخت (Payout ratio) نیز میگویند.
فرمول و چگونگی محاسبه نرخ پرداخت سود تقسیمی :
با تقسیم سود تقسیمی سالیانه هر سهم (DPS) به سود هر سهم (EPS) و یا از تقسیم سود نقدی بر درآمد خالص نسبت پرداخت سود تقسیمی و یا نسبت سود نقدی پرداختی بدست میآید.
و یا نسبت مزبور را میتوان از طریق فرمول زیر به دست آورد.
بر مبنای هر سهم "نسبت حفظ و نگهداری" را میتوان به صورت زیر نوشت:
که در آن سود هر سهم = EPS و سود تقسیمی یا نقدی هر سهم = DPS است.
نکته مهم برای یادآوری آنست که نسبت سود تقسیمی که به سهامداران پرداخت میشود (DPR) مبیین آنست که چه مقدار پول یک شرکت به سهامداران آن برگشت شده و چه مقدار در دست شرکت باقی مانده تا برای رشد سرمایهگذاری مجدد شود و یا برای پرداخت بدهی و یا اضافه کردن به ذخایر نقدی (سود انباشته و ذخیره ها) از آن استفاده شود.
پیام این نسبت برای شما چیست؟
در تفسیر و تعبیر نسبت پرداخت سود تقسیمی یا نقدی باید ملاحظات چندی را لحاظ نمود که مهمترین آن سطح "بلوغ" (maturity) و کمال سازمانی یک شرکت است. برا یک شرکت نوپا که برای رشد و شکوفایی در صحنه رقابت جهتگیری کرده و هدفش بسط و توسعه و عرضه محصولات جدید است و تلاش دارد بازارهای جدیدی را تسخیر کند و بر سهم و قدرت بازار خود بیفزاید، باید انتظار داشت که تمام یا بیشتر سود خود را صرف سرمایهگذاری مجدد کند و لذا نسبت پرداختی ناچیز و یا صفر داشته باشد. بنابراین، نسبت پرداخت (PR) برای شرکتهایی که تمامی درآمد خالص خود را به صورت سود تقسیمی و نقدی میپردازند ۱۰۰ درصد و برای شرکتهایی که سود نقدی نمیپردازند صفر درصد است.
از طرف دیگر، شرکتهای صاحب نام و با سابقه و قدر مثل اپل که اکثراً سود نقدی ناچیز یا صفر دارند وقتی به بورس چقدر سود بدهد خوب است؟ نقطهای از رشد میرسند سود تقسیمی یا نقدی میپردازند. در همین اپل در ۲۰۱۲ بعد از آنکه حدود ۲۰ سال سود تقسیمی نمیپرداخت، تعویض مدیرعامل و نگرش جدید در "سیاست سود نقدی" شرکت باعث شد بین سهامداران خود سود تقسیمی توزیع کند.
پایداری سود تقسیمی و نقدی:
همچنین "نسبت پرداخت" برای ارزیابی پایداری سود تقسیمی مفید است. شرکتها به شدت برای کاهش سود تقسیمی از خود رغبتی نشان نمیدهند، چرا که این امر قیمت سهام آنها را کاهش میدهد و انعکاسی از ضعف مدیریت است. نکته مهم آنست که سرمایهگذاران در مورد انتظارات سود آتی شرکتها دیدی آیندهنگر بجای گذشتهنگر به نسبت پرداخت داشته باشند. روند بلند مدت نسبت پرداخت نیز از اهمیت خاصی برخوردار است.
افزایش پیوسته این نسبت میتواند گویای آن باشد که کسب و کار مزبور مرحله بلوغ را رد کرده و از سلامت و بنیه خوبی بهرهمند است و برعکس سود تقسیمی جهشی میتواند به معنی عدم پایداری آن بحساب آید.
چگونه نسبت پرداخت بکار گرفته میشود : مثال
شرکتهایی که در پایان دوره مالی خود سود ساختهاند میتوانند آن را در راههای گوناگونی صرف کنند. آنها میتوانند بخشی از آن را بین سهامداران توزیع کنند و بخشی را برای رشد و بسط و توسعه شرکت و کسب و کار خود به کار گیرند. سهمی و بخشی از آن سود که شرکت انتخاب میکند تا به سهامداران بپردازد با "نسبت پرداخت" اندازهگیری میشود. در سوم ژانویه ۲۰۲۲ ، EPS یا سود هر سهم اپل ۵.۶۷ دلار بود که به ازای هر سهم ۰.۸۷ دلار سود نقدی پرداخت کرد. بنابراین با تقسیم ۰.۸۷ بورس چقدر سود بدهد خوب است؟ بر ۵.۶۷ داریم ۱۵.۳درصد که "نسبت پرداخت" سهم اپل است.
عموماً محاسبه نسبت مزبور بر مبنای هر سهم محاسبه میشود، مثل مثال بالا. بنابراین برای بدست آوردن آن نسبت باید سود تقسیمی یا نقدی سالیانه هر سهم عادی بر سود هر سهم (EPS) تقسیم کرد.
سود تقسیمی پرداختی در مقابل بازدهی سود تقسیمی:
وقتی این دو معیار را با یکدیگر مقایسه میکنیم، این نکته مهم است که بدانیم "بازدهی سود تقسیمی" آنچه به شما میگوید آنست که چه نرخی از بازده به شکل سود تقسیمی نقد به سهامداران تعلق میگیرد، ولی "نسبت سود تقسیمی پرداختی" مبیین آنست که چه مقدار از عایدی خالص شرکت بعنوان سود تقسیمی پرداخت شده است.
در حالیکه بازدهی سود تقسیمی عموماً شناختهتر و با وسواس و دقت بررسی شده است، بورس چقدر سود بدهد خوب است؟ بسیاری بر این باورند که نسبت سود تقسیمی پرداختی نماگر بهتری برای تواناییهای توزیع سود تقسیمی توسط شرکت بطور منظم و پیوسته در آینده به حساب میآید. نسبت سود تقسیمی پرداختی به شدت به "جریان نقد (cash flow) شرکت مرتبط است.
بازدهی تقسیمی نشانگر آنست که چه مقدار یک شرکت در طول یکسال از پولی که سهامداران بابت خرید سهم شرکت پرداخته اند در قالب سود نقدی و تقسیمی بدانها برگردانده است.
همانطور که در یادداشتهای قبلی اشاره شد بازدهی مزبور بصورت درصد بیان می شود و نه یک میزان و مبلغ به تومان. این امر باعث سهولت آن میشود که ببینیم چه مقدار بازده به ازای هر تومان (هر واحد پولی) سرمایهگذاری شده توسط سهامدار از طریق سود تقسیمی یا نقدی بدست او میرسد. بازدهی مزبور از رابطه زیر بدست میآید:
میبینید که چگونه افزایش قیمت سهم درصد بازدهی سود تقسیمی را کاهش می دهد و برعکس اگر قیمت سهم کاهش یابد بازدهی مزبور افزایش می یابد.
آیا یک نسبت سود تقسیمی پرداختی بالا خوب است؟
یک نسبت سود تقسیمی پرداختی همیشه نزد سرمایه گذاران فعال ارزشمند تلقی نمیشود. معمولاً یک نسبت سود تقسیمی بالا میتواند حکایت از آن داشته باشد که شرکت بر چهره اوضاع و احوال به وضعیت خود در مقابل دیدگان سرمایهگذاران با پیشنهاد و عرضه سود نقدی افراطی و مبالغه آمیز نقاب زده است و به همین سادگی باید گفت شرکت طرحی ندارد تا بطور جسورانه "سرمایه در گردش" (Working Capita) را بسط و توسعه دهد.
سرمایه گذاری در بورس با ماهی ۱۰۰ هزار تومان برای ۲۰ سال
سرمایه گذاری در بورس با ماهی ۱۰۰ هزار تومان برای ۲۰ سال
با در نظر گرفتن چشمانداز ۲۰ ساله سرمایه گذاری در بورس، شما یک سرمایه گذار بلندمدت بهحساب میآیید. درصورتیکه پول خود را بهصورت مستقیم یا از طریق صندوق های سرمایه گذاری در بورس سرمایه گذاری کنید، ارزش سرمایه گذاری شما ممکن است در دورههای زمانی کوتاه دچار نوسان شود، امّا در یک بازه زمانی طولانیتر، بازده متوسّط شما از آنچه توسط گزینههای دیگر نظیر بانک و مسکن عایدتان میشود، بالاتر خواهد بود. (اگر مطمئن نیستید درس سوم دوره آموزشی آشنایی با سهام را بخوانید)
سهام یا سرمایه گذاری شما در صندوق ممکن است یک سال تا ۴۵% رشد کند، سال بعد تا ۱۰% افت کند و سپس دوباره رشد کرده و به ۲۵% برسد و این روند همینطور ادامه داشته باشد. پس سرمایه گذاری در بورس مانند حساب پس انداز یا گواهی سپرده بانکی، ساده نخواهد بود. امّا، وقتی شما ۲۰ سال از حضور در دنیای بورس را گذرانده باشید، احتمال میرود که در پایان با یک گنج واقعی روبرو شوید. تنها به شرطی که اندکی ریسک پذیر باشید و ماهیانه مقداری از درآمد خود را به سرمایه گذاری در بورس اختصاص دهید.
چرا سرمایه گذاری در بورس به صورت ماهیانه مهم است؟
چون شما ماهیانه ۱۰۰ تومان سرمایه گذاری میکنید، بنابراین هم در زمانهای خوب و هم در زمانهای بد سهام میخرید. در زمانهای خوب ارزش سهام شما افزایش مییابد. بهطور مثال، فرض کنید شروع به خرید سهمی میکنید که قیمت آن ۲۰ تومان است. شما مجموعاً پنج سهم با قیمت ۱۰۰ تومان میخرید. در سال اول، عملکرد سهم شما خوب بوده و قیمت هر سهم به ۲۵ تومان افزایش مییابد. در ابتدای سال دوم تنها میتوانید ۴ سهم با همان سرمایه گذاری ۱۰۰ تومانی بخرید، امّا بههرحال خوشحال هستید. پنج سهم شما افزایش ارزش داشته و ارزش فعلی آنها ۱۲۵ تومان است، یعنی شما درآمد ۲۵ تومانی کسب کردهاید.
بهاینترتیب اگرچه شما با همان میزان سرمایه گذاری، سهام کمتری میخرید، اما همین افزایش ارزش باعث خوشحالی بورس چقدر سود بدهد خوب است؟ شما میشود. پس اگرچه در زمانهای خوب، شما میتوانید صاحب سهام کمتری شوید و این میتواند پتانسیل سود در آینده را کاهش دهد، اما از سوی دیگر شما یک درآمد عالی روی مجموع سرمایه گذاریتان نیز به دست میآورید؛ اما داستان در اینجا خلاصه نمیشود. شما قرار است ماهیانه ۱۰۰ تومان سرمایه گذاری کنید. پس بیایید به جزئیات بیشتر سرمایه گذاری شما بپردازیم. پس بورس چقدر سود بدهد خوب است؟ به جدول زیر توجه کنید:
سود یا زیان کل | جمع کل سهام | تعداد سهام خریداریشده در ماه | قیمت سهم | میزان سرمایه گذاری در بورس | ماه |
۰ | ۵ | ۵ | ۲۰ تومان | ۱۰۰ تومان | اول |
۵- | ۱۰٫۲۶ | ۵٫۲۶ | ۱۹ تومان | ۱۰۰ تومان | دوم |
۴۶- | ۱۶٫۹۳ | ۶٫۶۷ | ۱۵ تومان | ۱۰۰ تومان | سوم |
۴۶- | ۲۳٫۶ | ۶٫۶۷ | ۱۵ تومان | ۱۰۰ تومان | چهارم |
۲۲٫۴- | ۲۹٫۸۵ | ۶٫۲۵ | ۱۶ تومان | ۱۰۰ تومان | پنجم |
۳۷٫۲ | ۳۵٫۴ | ۵٫۵۵ | ۱۸ تومان | ۱۰۰ تومان | ششم |
۱۰۸ | ۴۰٫۴ | ۵ | ۲۰ تومان | ۱۰۰ تومان | هفتم |
۱۰۸ | ۴۵٫۴ | ۵ | ۲۰ تومان | ۱۰۰ تومان | هشتم |
۱۵۳٫۳۶ | ۵۰٫۱۶ | ۴٫۷۶ | ۲۱ تومان | ۱۰۰ تومان | نهم |
۳۰۳٫۹۲ | ۵۴٫۳۳ | ۴٫۱۷ | ۲۴ تومان | ۱۰۰ تومان | دهم |
۲۴۹٫۶۴ | ۵۸٫۶۸ | ۴٫۳۵ | ۲۳ تومان | ۱۰۰ تومان | یازدهم |
۳۶۷ | ۶۲٫۶۸ | ۴ | ۲۵ تومان | ۱۰۰ تومان | دوازدهم |
حالا فرض کنید قیمت هر سهم از ۲۰ تومان به ۱۹ تومان در ماه اوّل کاهش پیدا کند. شما یک ضرر ۵ تومانی از سرمایه گذاری ماه اوّلتان داشتهاید. ماه دوّم شما سهام را با قیمت ۱۹ تومان خریدید، یعنی ۵٫۲۶ سهم. ماه سوم قیمت هر سهم به ۱۵ تومان میرسد مجموع زیان شما تا پایان ماه دوم ۴۶ تومان است و شما همچنان به سرمایه گذاری در بورس ادامه میدهید و در این ماه ۶٫۶۷ سهم دیگر میخرید. این روند ادامه پیدا میکند و همراه با کاهش یا افزایش قیمت سهام، سرمایه گذاری شما همچنان ادامه پیدا میکند و مجموع سود یا زیان شما هم در نوسان است.
اگر شما خونسردی خود را حفظ کنید و در شرایط افت بازار هم به برنامه خود پایبند باشید، سهام بیشتری در قبال پولتان میخرید و وقتی بازار به جایگاه اولیه خود بازمیگردد این سهام اضافی مجموع سود سرمایه گذاری شما را تقویت میکند. به همین دلیل بازار بورس برای کسانی که میخواهند بهطور مرتب سرمایه گذاری کنند، سود درازمدت بیشتری نسبت به سایر بازارها خواهد داشت.
با سود نقدی دریافتی از سهام چه کنیم؟
بسیاری از شرکتها درصدی از سود ناشی از فعالیتهای خود را بهصورت نقدی بین سهامداران تقسیم میکنند. حال شما میتوانید با سرمایه گذاری مجدد سودهای دریافتی در سهام شرکت موقعیت خود را تقویت کنید و بیشتر سود کنید. با این کار شما میتوانید مکانیزم بهره مرکب را برای سهام موجود در سبد سهام خود ایجاد کنید.
مکانیزم بهره مرکب چطور باعث رشد بیشتر سرمایه گذاری میشود؟
در دنیای مالی دو نوع بهره وجود دارد. یکی بهره ساده و دیگری بهره مرکب.
وقتی در یک سپرده بانکی یک میلیون تومانی با سود سالانه ۲۴ درصدی سرمایه گذاری میکنید، شما فقط سود اصل سپرده خود را دریافت میکنید. به این معنی که سپرده شما در حسابی جداگانه ذخیره میشود ولی سود حاصل از سپرده بهحساب دیگری واریز میشود و بهرهای به سود سپرده شما تعلق نمیگیرد. این قاعده به علت پیروی از اصول بانکداری اسلامی شکل گرفته است.
در بهره مرکب سود سپرده در پایان ماه اول به همان حسابی که اصل سپرده قرار دارد واریز میشود و چنانچه شما سود ماه اول را برداشت نکنید، بهرهای که در ماه دوم به شما تعلق میگیرد شامل اصل سپرده و سود ماه اول است. به این صورت رشد سرمایه گذاری شما بهصورت تصاعدی در خواهد آمد. حال بیایید با تشریح مثال بالا دو حالت فوق را با هم مقایسه کنیم:
یک. سود سپرده را مجدداً سرمایه گذاری نکنید:
در این صورت شما یک میلیون تومان سرمایه گذاری میکنید و ماهیانه مبلغ ۲۰۰۰۰ تومان سود دریافت میکنید (نرخ بهره ماهیانه ۲ درصد است). با این اوصاف در پایان هر ماه به شما ۲۰۰۰۰ تومان تعلق میگیرد. مثلاً در پایان ماه سوم شما صاحب ۱۰۶۰۰۰۰ تومان هستید.
دو: سود سپرده را با همان نرخ مجدداً سرمایه گذاری کنید:
در این صورت در پایان ماه اول شما صاحب ۱۰۲۰۰۰۰ تومان هستید. چنانچه این مبلغ را دوباره با نرخ سالانه ۲۴ درصد سرمایه گذاری کنید این بار سود ۲ درصدی به کل اندوخته شما یعنی ۱۰۲۰۰۰۰ تومان تعلق میگیرد و در پایان ماه دوم کل سرمایه شما به ۱۰۴۰۴۰۰ تومان میرسد. به همین ترتیب در پایان ماه سوم سرمایه شما ۱۰۶۱۲۰۸ تومان میشود و این یعنی ۱۲۰۸ تومان بیشتر از حالت بهره ساده!
همانطور که پیشازاین گفتیم قاعده بهره مرکب به علت ماهیت ربوی بودن آن در بانکداری اسلامی مورد پذیرش نیست؛ اما در دنیای بورس شما میتوانید سود نقدی ناشی از سرمایه گذاری در سهام را مجدداً در سهام شرکت سرمایه گذاری کنید و بهاینترتیب منافع بیشتری کسب کنید.
سایر عوامل
ممکن است در واقعیت نتیجه کار آنطور که محاسبات نشان میدهند، دقیق از آب درنیایند. بههرحال سرمایه گذاری در بورس هزینههایی خواهد داشت. هزینه کارمزد کارگزاری یا صندوق های سرمایه گذاری تأثیر اندکی بر محاسبات خواهد گذاشت. همینطور امکان سرمایه گذاری مجدد سود دریافتی به سرعت و بدون فوت زمان امکانپذیر نیست. قطعاً تقسیم سهم بهصورت اعشاری هم امری غیرممکن است و شما ناچار هستید یک ماه کمتر و ماه دیگر بیشتر سرمایه گذاری کنید.
در عمل ممکن است شما نتوانید با مبالغ کمی نظیر صد هزار تومان در ماه، در صندوق ها سرمایه گذاری کنید. چراکه واحدهای صندوق ها معمولاً گران هستند و این باعث میشود شما چند ماه پس انداز کنید و سپس با مجموع مبلغ پس انداز شده یک واحد از صندوق موردنظر خود را بخرید.
پیشنهاد مدیر مالی به شما این است که یک برنامهریزی دقیق برای سرمایه گذاری در بورس داشته باشید. ماهانه مبلغی را به سرمایه گذاری اختصاص دهید و خود را ملزم به اجرای برنامهتان کنید. نترسید… آموزش ببینید و سرمایه گذاری کنید.(نگاهی به مجموعه مقالات آموزش بورس بیاندازید). مطمئناً ریسکی که با هدف باشد پاداش شیرینی برای شما به ارمغان خواهد داشت.
13 در مورد “سرمایه گذاری در بورس با ماهی ۱۰۰ هزار تومان برای ۲۰ سال”
سلام. چنین گزاره ای صحیح نیست و اینطور نیست که شما اگر در سهام شرکتهای بزرگی مثل ایرانخودرو یا بانک ملت سرمایه گذاری کنید حتما سهامتان رشد میکند و سود میکنید. بهتر است بگوییم در بلندمدت سهامی که از نظر بنیادی در شرایط خوبی هستند و به طور مستمر سود آوری شان افزایش پیدا میکند و عملکرد خوبی دارند، گزینه های خوبی برای سرمایه گذاری بلندمدت هستند. ضمن اینکه اگر میخواهید بلندمدت در بازار بورس حضور داشته باشید بهتر است در صندوقهای سرمایه گذاری در سهام سرمایه گذاری کنید که عملکرد خوبی دارند.
موفق باشید
سلام اینکه میگویند برای سرمایه گذاری بلند مدت در شرکتهای بزرگ سرمایه گذاری کنید درسته ؟مثلا لیست ده شرکت برتر بورس رو ببینیم و در یکی از اونها سرمایه گذاری کنیم؟
سلام مهرداد عزیز
ممنون که سوالات خودتون رو از ما میپرسید
معمولا برای ارزشگذاری شرکت ها از صورتهای مالی و گزارشهای فروش و پیش بینی سود استفاده میشه
مثلا در شرکتهای پتروشیمی نرخ خوراک و نرخ محضولات با توجه به روند قیمتی دلار و مواد خام مصرفی محاسبه میشه
و با روشهای مثلا روش سود به پیش بینی قیمت سهام اتفاق میوفته و اگر پیش بینی بالاتر از قیمت فعلی باشه گزینه مناسبی
برای خرید هستش.
در مورد عرضه اولیه ها همین اتفاق میوفته اما باتوجه به سطح پایین شفافیت اطلاعاتی معمولا پیش بینی ها با خطایی همراه هستش
سلام
برای شناسایی شرکت هایی با نرخ رشد به چه مواردی باید توجه کرد؟ مثلا شرکت مخابرات ایران مشخص هست که شرکتی سودده هست و خرید سهام این شرکت هرچند با افت و خیز همراه هست ولی سود تضمین شده ای داره . اما مثلا شرکت های بیمه ای مثلا آسیا از کجا باید متوجه بشیم که آیا در دراز مدت این شرکت باز هم سوددهی خواهد داشت یا خیر ؟ همینطور برای شرکت هایی همچون پتروشیمی و استخراج معادن و ….
سوال دیگرم هم در خصوص شرکت های نوپا و عرضه اولیه هاست چه معیاری برای سنجش چنین شرکت هایی وجود داره ؟ پشتوانه ی این شرکت هارو از کجا میشه به درستی شناخت ؟همچنین اگر شرکتی نوپا با برنامه قوی و به روز عرضه اولیه ارایه داد آیا باز هم میتوان در طول زمان از چنین شرکت هایی سهام خرید یا خیر؟
ببخشید طولانی شد . سبز و مانا باشید
سلام
بهتره سرمایه گذاری و تحلیل سهام را یاد بگیرید و به رویکرد بلند مدت در سهامی که پتانسیل رشد بالایی دارند سرمایه گذاری کنید
موفق باشید
~سلام.. من میخوام ده ساله سرمایه گذاری کنم.. با مبلغ ۵۰ میلیون.. چه سهمی بخرم خوبه؟؟
سلام شاهین عزیز
شما ابتدا به یک کارگزاری مراجعه میکنید. اونجا کد بورسی میگیرید، اگر کارگزاری بزرگی باشه کارهای مربوط به سجام رو هم همونجا انجام میدید و بعد کارگزاری پسورد و یوزرنیم برای دسترسی به بخش معاملات آنلاین رو در اختیارتون قرار میده.
با وارد شدن به حساب آنلاین شما ابتدا حسابتون رو به مقداری که میخواید شارژ میکنید و بعد دستور خرید میدید.
برای خرید و فروش فقط بایستی از طریق کارگزاری ها اقدام کنید نه سایت بورس یا سایتهای دیگه.
موفق باشید
سلام لطفا بفرمایید بعد از دریافت کد بورسی و ثبت سامانه سجام چطور باید سهام بخریم دقیقا به صورت اینترنتی چکار باید بکنیم ؟باید بورس چقدر سود بدهد خوب است؟ بریم تو سایتهای کارگزاریها یا بریم توی سایت بورس یا کجا باید بریم دقیقا؟
ممنونم
سلام به نظر من توی ارز های دیجیتال سرمایه گذاری کنید مثل بازار بورس روی عرضه و تقاضا هست و طی ۵ سال آینده با همین ۱۰۰ هزار تومن میزان سودش از بورس سهام خیلی بالاتره
سلام و وقت بخیر
کارگزاری ها مثل بانک هستند و صرفا امکان خرید و فروش سهام رو برای شما فراهم میکنن
و شما خودتون بایستی دستور خرید و فروش سهام رو بدید و کارگزاری ها برای شما خرید نمیکنند.
میتونید با شرایطی که دارید در صندوقها سرمایه گذاری کنید. در وب سایت جستجو کنید و آموزشهای لازم رو مطالعه کنید
با آرزوی موفقیت برای شما
سلام، وقت بخیر. من شرایط مالی خوبی ندارم. اما میخوام ماهی ۱۰۰ هزار تومن رو به بورس اختصاص بدم. برای دراز مدت، مثلا پنج تا ده سال.
آیا کارگزاری پیدا میشه که بتونم برای سرمایه اندکم به او.کار بسپرم و البته اعتماد کنم؟ سپاس از وقتی که میذارید
سلام امین عزیز
سرمایه گذاری در بورس مانند سپرده گذاری در بانک نیست و سود تضمین شده ای به صورت ماهیانه یا سالیانه ندارد.
پیشنهاد میکنیم تحقیق بیشتری کنید و سرمایه خود بدون داشتن اطلاعات پایه ای، در اختیار هیچ فردی قرار ندهید.
با آرزوی موفقیت برای شما
باسلام و عرض و ادب و احترام ؛
میخواستم بدونم فردی هست که ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه جهت خرید و فروش سهام با کدبورسی بنده انجام بده و با توافق قبلی و قرارداد سود ماهانه را تقسیم نمائیم ؟ درصورت امکان شرایط را با جزئیات کامل برای بنده ایمیل نمائید
باتشکر
سود و درآمد سرمایه گذاری در بورس چقدر است؟
سود و درآمد سرمایه گذاری در بورس ایران و حتی وال استریت نیویورک، به میزان دانش و سرمایه شما و مهم تر از همه، صبوری شما بستگی دارد. شما برای سود و درآمد و سرمایه گذاری در هر بازاری، باید استراتژی (راهبرد) داشته باشد. یعنی برنامه داشته باشید. در این گفتار، شما را با موضوعاتی درباره سود و درامد سرمایه گذاری در بورس ایران در بازه های مختلف با مثال آشنا میکنیم.
اگر شما هم تجربه و دیدگاهی دارید و استراتژی خاصی دارید، از طریق بخش کامنت با ما به اشتراک بگذارید.
با ما همراه باشید.
سود در بورس چگونه حاصل می شود؟
روش های مختلفی برای کسب سود در بورس است:
- خودمان خرید و فروش سهام کنیم و نوسان بگیریم. به صورت روزانه یا هفتگی یا ماهانه.
- خودمان خرید و فروش سهام کنیم و فقط در عرضه اولیه سهام شرکت های تازه پذیرفته شده در بورس اقدام کنیم. مثل خرید سهام شرکت تاصیکو که ۹ اردیبهشت ۹۸ عرضه شد و به هر دارنده کدبورس، چند هزار سهمیه، اختصاص پیدا کرد.
- سهام «عرضه اولیه » خرید کنیم و بفروشیم. معمولا ظرف ۴ روز، ۲۰ بورس چقدر سود بدهد خوب است؟ درصد سود دارد.
- سرمایه خود را در اختیار یک سبد گردان قرار دهید که او به مدیریت دارایی اقدام کرده و پرتفو تشکیل دهد و سود سالانه به شما بدهد.
- از صندوق های سرمایه گذاری مشترک استفاده کنیم و بلوک خریداری کنیم. قیمت هر بلوک بین ۱ میلیون تا ۵ میلیون ریال است.
- فقط در مجامع شرکت های بورسی که تقسیم سود می کنند شرکت کنیم و سود تقسیمی را بگیریم. البته باید صبوری کنید تا پس از مجمع، گپ قیمتی ناشی از تقسیم سود، پوشش داده شود و شما ضرر نکنید.
کارمزد معاملاتی چقدر است؟
در هر خرید و فروش شما، مجموعا ۱.۵ درصد، کارمزد معاملاتی است که شامل سهم کارگزار و سازمان بورس و مالیات است. یعنی اگر شما ۱ میلیون تومان سهم خرید و فروش کنید، ۱۵ هزار تومان از آن کسر می شود. حال شما برای این که شاهد کاهش سرمایه نباشید با توجه به کارمزد ۱.۵ درصدی، بایستی سود بیش تر از ۱.۵ درصد در بازار کسب کنید که نیاز به صبر و تامل دارد.
نوسان گیری بهتر است یا سهامداری؟
این سوال خوبی نیست. چون بازه نوسان گیری برای سهامداران، از ۲ روز تا چند ماه فرق دارد.
نوسان گیری یعنی سهم را روی یک قیمت در یک تاریخ خرید، و در مدت کمی با افزایش قیمت فروخته تا پس از کسر کارمزد معاملاتی (۱.۵ درصد)، آن چه می ماند، سود ما باشد. مثلا سهمی را روی ۱۰۰ تومان خرید کرده ایم و پس از مدتی (مثلا ۳ هفته) روی ۱۲۰ تومان می فروشیم. سود ما، پس از کسر ۱.۵ درصد کارمزد، ۱۸ تومان است که ضرب در تعداد سهم خریداری شده و سود ما را تعیین می کند.
حال اگر این سهم ۱۰۰ تومانی را ۶ ماه نگهداریم، در صورتی که بر اساس استراتژی و حد ضرر و آگاهی بوده باشد، می توان سودی بیش از ۱۸.۵ درصد در عرض شش ماه کسب کرد. شاید هم باید برای کسب سود، تا ۱۲ ماه صبر کرد. اما معمولا سهام با استراتژی خوب و پتانسیل خوب، در بازه یک ساله، سودی بیش از سود عرف سپرده گذاری بانکی به سهامدار واقعی می دهد و از نوسان گیری پر ریسک، بهتر است.
میانگین درآمد ماهانه در بورس چقدر است؟
این هم سوال خوبی نیست. چون، استراتژی من با شما برای خرید سهام بورس و فرا بورس و صنایع مختلف فرق دارد و تحمل حد ضرر و آستانه ریسک پذیری و نگاهم به بازار با شما فرق می کند. از طرفی، کسی که ۱ میلیون ریال سرمایه وارد بازار می کند با کسی که ۱۰ میلیارد ریال سرمایه دارد،استراتژی و انتظار و سبک و روش سرمایه گذاری اش متفاوت است و درآمد ماهانه نیز مختلف است. برای سرمایه های کلان، انتظار درامد ماهانه، نادرست است و باید سبدی تشکیل داده و به سهام،اجازه افزایش روند سود دهی داد.
قیمت هر سهم «انرژی۳» در ۲۰ فروردین ۹۷، ۱۰۴۰ تومان بود که در ۲۰ مرداد ۹۷ که در تابلو بالا مشاهده می کنید، به ۷۱۲۵ تومان رسید. قیمت سالانه آن نیز ۸۳۰۰ تومان بود. قیمت هر سهم «انرژی۳» در ۹ بهمن ۹۷ به ۷۷۸۵ تومان رسید. یعنی بیش از ۶۰۰ درصد سود ظرف ۱۰ ماه.
مثال بالا نشان می دهد فرق «سهامبازی» با «سهامداری» درست را.
اگر شما در اخبار خواندید که میانگین درآمد ماهانه یا فصلی یا سالانه بورس، مثلا X عدد است، این عدد برای شما نباید اهمیتی داشته باشد. چرا که میانگین است و قابل تعمیم به کل بورس نیست.
چرا که برخی ها در سال ۹۷، ۸۰۰ درصد (انرژی۳) روی برخی سهام سودکردند و بعضی نیز زیر ۴۰ درصد، متوسط سود دهی آن ها بود. پس، این گونه به بازار نگاه نکنید. به جای این سوال ها،دنبال استراتژی ، یادگیری روش معاملات، تحلیل صورت های مالی و تکتیک تابلوخوانی و آشنایی با چارت ها باشید.
بهترین روش خرید و فروش سهام برای سود حداکثری در بورس کدام است؟
بین مدیران و تئوریسین های علم مدیریت، یک اصل پذیرفته شده وجود دارد: هیچ بهترین روش مدیریتی وجود ندارد. چرا؟ چون، مدیریت، تلفیق از علم و هنر است. در بورس هم همین اصل، پذیرفته شده است: هیچ بهترین روش خرید و فروش در بازار سرمایه نداریم. اگر تنها یک روش پذیرفته شده قطعی وجود داشت که ریسک و عدم قطعیت و زیان، بی معنی بود و همه سودمی کردند!
اهمیت استراتژی برای کسب سود و درآمد در بورس
باید استراتژی داشت. استراتژی، به ما کمک می کند که :
- مقدار پولی که برای سرمایه گذاری در بورس نیاز داریم را مشخص کنیم.
- پولی که وام گرفته ایم و قرض گرفته ایم و نزول گرفته ایم و به آن نیاز مبرم داریم، وارد بورس نکنیم.
- بین سهامداری و سهامبازی، تفاوت قائل شویم.
- صنایع پر پتانسیل برای خرید سهام، شناسایی و روی آن ها سرمایه گذاری شود.
- پرتفو (سبد) از سهام خوب در صنایع خوب با آینده خوب، شناسایی و خریداری شود.
- برای خرید های خوب، حد ضرر تعیین کنیم.
- برای فروش های خود، در صورتی که زیر حد ضرر، تثبیت شد، اقدام کنیم.
- تکنیک تابلوخوانی را فرا بگیریم و گول خرید و فروش های سهامداران حقوقی خرد و کل را نخوریم!
- نگاه ما به بازار، بلند مدت باشد و اسیر احساسات مقطعی (صف فروش ها) نشویم.
صبوری در بورس، یک اصل پذیرفته شده است که «وارن بافت» ثروتمند ترین سرمایه گذار بورس بر آن تاکید دارد. متاسفانه، بازار بورس: «بازار انتقال ثروت از سهامداران عجول به سهامدارن صبور است».
در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمیشود!
این روزها که بازارهای مالی به رونق فراوانی رسیدهاند و وضعیت اقتصادی دنیا به سمت خوبی پیش نمیرود، تعداد زیادی از مردم تلاش میکنند به معاملهگر بازارهای مالی تبدیل شوند تا بتوانند به درآمد دلخواه خود برسند. با این حال، نیکلاس گوک (Niklas Göke)، نویسنده مطرح اقتصادی در مدیوم، در مقاله تازه خود استدلال میکند که معاملهگری بورس چقدر سود بدهد خوب است؟ نمیتواند افراد را به ثروت برساند. متن کامل مقاله نیکلاس گوک را در ادامه میخوانید.
«هرگز نفروشید»؛ این توصیهای است که کارتر توماس (Carter Thomas) آرزو میکند کاش ۲۰ سال زودتر به آن عمل میکرد.
کارتر در سال ۲۰۰۳ همه پولی را که از شغل تابستانی خود بهعنوان یک غریق نجات به دست آورده بود روی سهام شرکت اپل سرمایهگذاری کرد. کل سرمایه او در آن دوره ۱۸ هزار دلار بود؛ یک تصمیم هوشمندانه.
اینکه کارتر [مانند اغلب معاملهگران] دو ماه بعد همه سرمایه خود را صرف هزینههای غیرضروری یا خرید کالاهای لوکس کند، تصمیمی هوشمندانه به نظر نمیرسید. پس از تجزیه سهام (تقسیم سهام به تعداد بیشتری سهم) و افزایش قیمت، ارزش سهام کارتر امروزه بیش از ۱۰ میلیون دلار است.
با نگاهی به این تجربه، کارتر یک درس ساده اما عمیق آموخته است که اغلب افراد شبیه او که میخواهند ثروتی برای خود ایجاد کنند، آن را نادیده میگیرند. او میگوید:
اگر من ثروت کلانی به دست نیاوردهام تنها دلیلش این است که داراییهایم را به فروش رساندهام. دلیل این موضوع هرگز این نیست که من چیزهای مناسبی نخریدهام. من همیشه چیزهایی مناسب در زمان مناسب خریدهام، اما هرگز آنها را بهاندازه کافی نگه نداشتهام.
نمیتوانم خودم را با کارتر توماس مقایسه کنم، ام من هم بارها چنین اشتباهاتی را مرتکب شدهام، بنابراین صرفاً میخواهم برای خودم یک موضوع را یادآوری کنم:
شما با سود معامله ثروتمند نمیشوید. با داشتن داراییهای ارزشمند ثروتمند میشوید.
سلب مسئولیت: من مشاور مالی نیستم. این یک مشاوره و توصیه مالی نیست.
ساده است: دارایی خوب بخرید، نفروشید!
در اینجا سادهترین الگوی ثروت دومرحلهای که من میشناسم، ارائه شده است:
۱. باید داراییهایی بخرید که فکر میکنید دارای ارزش بالایی هستند.
۲. نباید آنها را بفروشید.
همه تصور میکنند انتخاب داراییهای مناسب، قسمت سخت ماجراست، اما در واقع فشار روانی ناشی از مبارزه مداوم با رضایت فوری است که توانایی ما و پتانسیل مالی را محدود میکند.
از منظر تاریخی تقریباً همه بازارها رو به بالا حرکت میکنند. به ۱۰، ۲۰ و یا ۳۰ سال پیش برگردید و به قیمتها نگاه کنید. بازار سهام: رو به بالا. املاک و مستغلات: رو به بالا. کالا و اجناس: رو به بالا. ارز دیجیتال: رو به بالا. سرمایه خطرپذیر: رو به بالا. حتی قیمت کارتهای بازی پوکمون گو نیز روندی صعودی داشتهاند.
همه چیز بهطور مداوم بالا میرود، زیرا پول سیستمی مصنوعی است که انسان آن را ایجاد کرده و کنترل میکند و میدانیم که انسان موجودی جایزالخطاست. هر یک از ما با خودکنترلی درگیر هستیم و بشر بهطور کلی با این موضوع دستوپنجه نرم میکند. پول یک آزمایش مارشمالو (marshmallow experiment) غولپیکر برای بشریت است. دکمه «چاپ پول بیشتر» یک زنگ قرمز بزرگ است و اگر شما چنین زنگی را به دست افرادی دهید که خودکنترلی اندکی داشته باشند، واقعاً چقدر میتوانید انتظار داشته باشید که قبل از فشردن زنگ خودشان را کنترل کنند؟
قیمتها چیزی بیشتر از اعدادی نیستند که ما در کنار نام کالاها مینویسیم و سپس میگوییم «اگر تورم در طول سال ۲% افزایش پیدا کند، خوب است»؛ زیرا اقتصاد را هم بشر اختراع کرده است. ما پول بیشتری چاپ میکنیم و به تبع آن همه اعداد بالا میروند. آیا قیمتها کار دیگری جز بالا رفتن میتوانند انجام دهند؟
تنها در این سالِ استثنایی فدرال رزرو ایالاتمتحده نزدیک به ۵ تریلیون دلار چاپ کرده است. به ازای هر ۴ دلاری که در آغاز سال ۲۰۲۰ وجود داشت، اکنون دلار دیگری در گردش است. آیا میدانید این موضوع به چه معناست؟ این یعنی اعداد باید بالا بروند.
اگر چاپ پول قیمتها را بهصورت یکنواخت تغییر میداد، امسال ۲۵٪ به قیمت همه چیزهایی که با دلار اندازهگیری میشوند، افزوده میشد. از آنجا که این اتفاق رخ نمیدهد برخی حوزهها (جایی که پولهای تازه چاپشده ابتدا جریان مییابد) افزایش بیشتری را تجربه میکنند. بازار سهام، اوراق قرضه، رهن و وام معمولاً جزو حوزههایی هستند که این افزایش را بیشتر تجربه میکنند. نهایتاً پول همواره راه خودش را به بازارهای جدیدتر، حاشیهایتر و کمتر قانونگذاریشده نظیر تأمین مالی جمعی، ارز دیجیتال و همچنین کارتهای پوکمون پیدا میکند.
نکتهای که وجود دارد این است که چه به نمودار ۱۰۰ ساله بازار سهام، چه به نمودار ۵۰ ساله املاک و مستغلات و چه به نمودار ۳۰ ساله بازار طلا نگاه کنید، اعداد همواره بالا میروند. حتی اگر یک میمون بدون فکر تعدادی سهام (یا سایر داراییها) را از کلاهی بهصورت کاملاً تصادفی بردارد باز هم در یک دوره زمانی چندین دههای عملکرد خوبی از خود به نمایش خواهد گذاشت.
با این حال و علیرغم اینکه ما اختلاف یک درصدی به لحاظ کروموزومی با میمونها داریم، معمولاً در این قرعهکشی که همه میتوانند در آن برنده شوند، موفق نمیشویم. دلیل آن هم یک چیز است: ما داراییهای خود را خیلی زود میفروشیم.
یک سرمایهگذار با گذشت زمان درآمد کسب میکند. او کاری ارزشمندتر از این نمیتواند انجام دهد و در اغلب مواقع کار درستی است.
چرا میفروشیم؟
چرا هیچ کاری نکردن سخت است و نمیتوان از این فرصت استفاده کرد؟ چرا نمیتوانیم اجازه دهیم که بازار از داراییهای ما مراقبت کند؟ دو دلیل وجود دارد: طمع و ترس.
طمع سرمایهگذار زمانی است که شما چیزی را خریدهاید که به آن اعتقاد دارید ولی خیلی زود آن را میفروشید، زیرا فکر میکنید باهوشتر از بازار هستید و یا تفکر کوتهبینانه بر شما سایه افکنده است.
من در سال ۲۰۱۷ چین لینک (Chainlink) را به قیمت ۰٫۰۹ دلار خریدم. میدانستم که این ارز دیجیتال و شبکه آن چه کاری قرار است انجام دهد. فکر کردم چیز خوبی است و میخواستم آن را نگه دارم. چند هفته بعد تسلیم شدم و کاری که همه به من گفتند را انجام دادم: سود کسب کردم. هر واحد لینک را به قیمت ۰٫۵۵ دلار فروختم. بیش از حد خوشحال بودم. ظرف چند هفته شش برابر سود کرده بودم. چطور میتوانستم عملکرد بهتری از این داشته باشم؟ امروزه مأموریت چین لینک در حال تحقق است. قیمت لینک در زمان نوشتن این مقاله حدود ۱۵ دلار بوده و به اوج قیمتی خود ۲۰ دلار نیز رسیده است. من ۱۰۰ هزار دلار را بهراحتی از دست دادم. در واقع من تحتتأثیر تفکر کوتهبینانه قرار گرفتم.
ترس سرمایهگذار هنگامی رخ میدهد که شما چیزی را میخرید که به آن اعتقادی ندارید. فقط خریدید چون میترسید سودی را که دیگران به دست میآورند از دست بدهید. در این شرایط شما یک بمب ساعتی هستید که بر روی یک بمب ساعتی نشستهاید. سؤالی که به وجود میآید این است: کدام یک زودتر منفجر خواهد شد؟
وقتی ۱۸ ساله بودم، سهام سه شرکتی را که در یک مجله توصیه شده بود به قیمت ۴۰۰ یورو خریدم. من صرفاً تصویر مبهمی از کاری که شرکتها انجام میدادند داشتم و هرگز این اطلاعات را بررسی نکرده بودم. سهمهایی که خریده بودم ۲۵ درصد ضرر داد. برای یک جوان ۱۸ ساله ۱۰۰ یورو پول زیادی بود. پس از ماهها انتظار و عذاب، در نهایت همه سهامم را با ۵۰ یورو ضرر فروختم، اما هزینه روحی آن بسیار بیشتر بود. نهتنها پولم را بلکه انرژی و آرامشم را هم از دست دادم. در یک سرمایهگذاری بد ورود کرده بودم و امیدوار بودم که ضررهایم جبران شود.
تریدر شدن
اشتباه نکنید؛ گرگ والاستریت هم تریدر نبود. او کارگزار سهام بود و از کمیسیونها به ثروت رسید.
طمع و ترس شما را از یک سرمایهگذار به یک تریدر تبدیل میکند. تریدر شدن حرفهای است که اگر مفهوم آن را بدانید احتمالاً نمیخواهید در آن فعالیت داشته باشید و قطعاً کاری است که شما نمیتوانید با ترس و طمع در آن به موفقیت برسید.
اما تریدر شدن خیلی راحت به نظر میرسد. اینطور نیست؟
همه میخواهند تریدر شوند. معاملهگری باحال است. جذابیت دارد. باعث میشود احساس زندهبودن کنید. همچنین یک روش سریع برای از بین بردن بهرهوری، سلامت روانی و همچنین ویرانکردن سبد سرمایهگذاریتان برای رسیدن به یک بازدهی مناسب است.
اگر مردم میدانستند که «تریدر بودن» شغلی مانند سایر شغلهاست، شغلی که صرفاً اگر بهطور مداوم کسب سود کنید، میشود بر روی آن حساب کرد، ممکن بود تصورشان از این حرفه تغییر پیدا کند. اما اغلب فکر میکنند میتوان با نشستن روی سنگ توالت بعد از ناهار و فکرکردن در مورد آن میتوانند در این حوزه مسلط شوند.
وقتی شما یک تریدر باشید، حقوق شما از خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا حاصل میشود. متوجه هستید؟ اگر معامله موفقی نداشته باشید، پولی برای غذا خوردن ندارید. این یک شرط برای یک تریدر تماموقت واقعی است. اگر یکی از آنها نیستید خوششانس هستید!
خوششانس هستید که حقوق شما با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا به دست نمیآید. پس چرا بهدنبال کار دوم هستید؟ بهویژه چیزی که در آن مهارتی ندارید. بنابراین فقط بخرید و برای همیشه نگه دارید. از پولتان برای ذخیره چیزهای باارزشتر استفاده کنید.
هنگامیکه شما داراییای را میخرید که به آن اعتقاد دارید، دیگر پرسیدن این سؤال که چه زمانی آن را بفروشم بیمعناست. بهصورت پیشفرض پاسخ این سؤال هرگز است. در واقع تا زمانی که شرایط بهطور بنیادین تغییر پیدا نکند، پاسخ شما نیز نباید تغییر کند.
فرض کنیم شما آمازون را دوست دارید. وقتی که سهام آمازون را خریدید، جف بزوس برای شما بورس چقدر سود بدهد خوب است؟ کار میکند؛ نه بهصورت خیالی بلکه به معنای واقعی کلمه این اتفاق رخ میدهد. اگر جف بزوس در کار خود موفق بود، ارزش سبد دارایی شما نیز بالا خواهد رفت. به مدت ۲۰ سال این مرد ثابت کرده که میداند چه کاری دارد انجام میدهد. چرا باید چنین گزینهای را از فهرست خود حذف کنید؟ آیا جف بزوس را اخراج میکنید؟ نه، اما شما سهام آمازون خود را میفروشید و این دقیقاً به معنای اخراج جف بزوس است.
کمبود یک ذهنیت باعث میشود که ما همانند یک تریدر رفتار کنیم، آن هم در حالی که هیچ مهارتی برای موفقیت در آن نداریم. ما خودمان را گول میزنیم و در یک تلاش واهی موقعیت (پوزیشن معاملاتی) خود را تغییر میدهیم تا «هزینه فرصت» خود را مدیریت کنیم. ما نگران نحوه سرمایهگذاری ۵۰۰ دلار بعدی هستیم.
در عوض ما (سرمایهگذاران) فقط نیازمند این هستیم که درآمد بیشتری کسب کرده و آنچه را که به آن اعتقاد داریم بخریم. ما نیاز به قدرت شلیک بیشتری داریم. [برخلاف تریدرها که مسائل زیادی دارند] تنها مسئله برای ما این است: نیاز به پول بیشتری داریم تا بتوانیم داراییهای بیشتری بخریم و برای همیشه آن را نگه داریم.
اگر شما به سرمایهگذاریتان در زمانی که آن را انجام میدهید، اعتقاد داشته باشید، دیگر نیازی به اقدامات عجیبوغریب نیست. تنها یک نیاز برای خرید بیشتر وجود دارد و بهترین راه برای رسیدن به این هدف، کسب درآمد بیشتر از شغلی است که در آن مهارت دارید تا اینکه بخواهید بهصورت پارهوقت و ضعیف معامله کنید.
یک تریدر نباشد. بلکه یک سرمایهگذار باشید و سپس سعی بورس چقدر سود بدهد خوب است؟ کنید تا میتوانید در کار خود درآمدزایی کنید تا بتوانید هر چه بیشتر سرمایهگذاری کنید.
ثروتمند شدن
ثروتمند شدن بهمعنای خوابیدن مثل یک نوزاد است. ثروتمند شدن بهمعنای داشتن چیزهایی است که در طول زندگیتان و تا آخر عمر با شما همراه باشد. تنها راه برای این کار مالکیت داراییهای ارزشمند برای همیشه است.
تمدن این کار را از آنچه فکر میکنیم آسانتر کرده است؛ زیرا از نظر تاریخی، در بلندمدت اعداد همواره بالا میروند. این سیستم برای ما ایجاد شده و نه بر علیه ما. در نتیجه ما فقط به این دلیل که در جلوی راه خودمان قرار گرفتهایم در سرمایهگذاری موفق نمیشویم.
روانشناسی انسان و نه توانایی او عامل موفقیت مالی ماست. ما با تأدیب نفس، حرص، ترس و یک حس ناخوشایند از پتانسیل درآمدیمان مبارزه میکنیم. حتی اگر بدانیم هیچ اقدامی نکردن، بهترین اقدام برای یک سرمایهگذار است، اما هنوز عمل به آن را تقریباً غیرممکن میدانیم.
کارتر تیز مجبور شد این درس را بهسختی بیاموزد، اما این کار را کرد و اکنون او به این توصیهها کاملاً توجه میکند:
من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کردهام، همه آنها یکچیز میگفتند: مهمترین چیز داشتن دارایی است. اگر میخواهید ثروت داشته باشید، فقط باید داراییهای بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.
شما با کسب سود معامله ثروتمند نمیشوید، با داشتن چیزهای ارزشمند ثروتمند میشوید. هر چیزی که در مسیرتان قرار گرفت را خریداری نکنید. چیزهایی بخرید که میخواهید برای همیشه آنها را نگه دارید و سپس ذهنتان را مدیریت کنید تا واقعاً این کار را انجام دهید.
دیدگاه شما