بارنامه دریایی و اصطلاحات رایج دریانوردی
در صنعت حمل و نقل دریایی اصطلاحات زیادی وجود دارد که بهتر است با رایجترین آنها آشنا باشید زیرا این اصطلاحات در بسیاری از بارنامه های دریایی به کار می روند و اگر با آن ها آشنایی نداشته باشید، قادر به درک، ارزیابی یا نوشتن یک بارنامه دریایی مناسب نخواهید بود. برخی از این اصطلاحات حمل و نقل دریایی به شرح زیر میباشد:
فعالیت فورواردی و وظایف فورواردر
فعالیت فورواردی به این معناست که تمام امور و هماهنگیها برای جابجای کالا توسط شرکت حمل و نقل انجام میشود. وظایف این این شرکتها که فورواردر نام دارند عبارتند از صدور بارنامه، صدور پروفرمای حمل، انبارداری، بیمه باربری، انجام تمامی تشریفات گمرکی در مبدا، بستهبندی بار، عقد قرارداد با موسسات مختلف و دریافت راهنامه یا بارنامه از آنها، تحویل کالا به گمرک مقصد و دریافت تاییدیه، ارائه اطلاعات دقیق از قرارداد و جریان حمل به طرفین معامله، بررسی سلامت کالا در هنگام تحویل به هر کدام از گمرکات مبدا یا مقصد و اعلام ورود کالا به طرفین. درهنگام عقد قرارداد فورواردی تمام این بندها را به صورت واضح در قرارداد بیان کنید.
انواع بارنامه دریایی
بارنامه دریایی دارای تقسیم بندیها و اشکال مختلفی است که هرکدام از منظری دسته بندی شدهاند. در ادامه به انواع بارنامه های دریایی از منظرهای گوناگون می پردازیم.
به صورت کلی بنا بر نوع اجاره کشتی، بارنامه به دو مدل زیر تقسیم میشوند:
- بارنامه برای حمل گذری (TRAMP) که طبق یک قرارداد اجاره (CHARTER) صادر می شود.
در این مدل بارنامه، کشتی معمولا یک یا قسمتی از یک محموله کامل را منتقل میکند. پس مالک کشتی تعهد میپذیرد که در قرارداد اجاره کشتی آمده و قید شده است. در نتیجه بارنامه ترامپ، بر حمل توسط یک کشتی که به صورت خط (LINER) عمل نمی کند ناظر است.
درحالت حمل توسط خط کشتیرانی، توافق اجاره یا ذخیره کردن جا در کشتی مد نظر بوده و تایید می کند که جای لازم برای کالای مورد نظر در کشتی پیش بینی شده است. به عبارت دیگر بارنامه خط کشتیرانی دارای مفاد و شرایطی است که به منزله تعهد ومسئولیت خط است. برای تقریب ذهن شما مخاطب عزیز با این دو مدل بارنامه میتوان گفت، این دو نوع بارنامه مشابه تاکسی خطی و تاکسی دربستی است.
بارنامه مستقیم (Direct B/L)
این سند حاکی از آن است که در هنگام حمل کالا از مبدا تا مقصد وسیله حمل تغییر نکند. به عبارت دیگر، کالا به صورت مستقیم و تنها با کشتی به اسکله مقصد برسد. در حمل کالا بسته به شرایط برخی از کالاها در کشور ثالث مجددا بارگیری شده و از طریق زمینی یا هوایی به مقصد نهایی ارسال میشود. با امضای بارنامه مستقیم دیگر این اتفاق رخ نمیدهد.
بارنامه دریایی سراسری (Through B/L)
دقیقا برعکس بارنامه مستقیم در بارنامه سراسری شما این اجازه را به شرکت فورواردر میدهید که در صورت لزوم چندین مرتبه وسیله نقلیه را تغییر دهد. اما، وسیله اولیه حمل کشتی است.
بارنامه چارتر (Charter Party B/L)
این بارنامه تحت خدمت کشتیرانی ترامپ اجرا میشود. پس این سند دلالت بر حمل محموله با کشتی اجارهای و دربست دارد. به این معنی که، تمام ظرفیت کشتی تنها متعلق به یک مشتری است و هیچ کالای متفرقهای جز محموله مشتری نباید در آن قرار بگیرد. البته، این سند نزد بانکها معتبر نیست. دلیل این موضوع هم در این نکته است، زمانی که سن کشتی ها از ۱۵ سال بگذرد به کشتی های اجاره ای دربست تبدیل می شوند.
بارنامه سرویسهای منظم دریایی (Liner B/L)
این سند برای آن دسته از کشتیهایی صادر میشود که از برنامه حرکتی مشخص تبعیت کرده و دارای قوانین مخصوص به خود هستند. نرخ و اصول این نوع از کشتیها با سایر کشتیهای باربری کاملا متفاوت است. البته، هزینه ارسال بار از این طریق کمی گران است.
بارنامه دریایی حمل مرکب فیاتا (F.B.L)
این سند برای مشخص کردن خدمه و عاملین شرکت حمل و نقل در نظر گرفته شده است. سند حمل مرکب جزو سندهای معاملهای بوده که مورد تایید اتاق بازرگانی بین المللی است. در این سند قید شده است که شرکت حمل کننده کالا مسئولیت تحویل کالا به مقصد و همچنین مسئولیت تمام خدمه کشتی را برعهده دارد. این سند جزو اسناد قابل معامله است مگر اینکه خلاف آن در قرارداد ثبت شود.
دیسپاچ (Dispatch)
این اصطلاح درواقع شامل پاداش به شرکتهایی میشود که زودتر از موعد تحویل بارها را به مقصد برسانند. معمولا، طرفین قرارداد پس از اینکه یک زمان تقریبی برای تحویل کالا به مقصد تعیین کردند، میتوانند در قرارداد خود به این موضوع اشاره کنند که در صورت تحویل سریع کالا، پاداشی به فورواردر تعلق گیرد.
دموراژ (Demmurage)
طرفین میتوانند در بارنامه دریایی خود به این موضوع اشاره کنند که در صورت معطل شدن کشتی هنگام بارگیری، صاحب کالا موظف است خسارت دیرکرد در بارگیری را پرداخت کند. البته، توصیه میشود تا جایی که میتوانید این بند را در بارنامه لحاظ نکنید. چراکه برخی از شرکتهای فورواردی از عمد کالا را دیر بارگیری میکنند تا از شما خسارت دریافت کنند.
ظرفیت ناخالص کشتی (GRT)
این اصطلاح اشاره به تمام ظرفیت موجود در کشتی دارد. فضاهایی تعاریف اصطلاحات متداول در معاملات تعاریف اصطلاحات متداول در معاملات نظیر موتورخانه، عرشه، کابین مسافران، کابین خدمه، انبار و غیره که همگی به GRT شناخته میشوند.
ظرفیت بارگیری (DWT)
معمولا، در بارنامه دریایی به ظرفیت کشتی برای بارگیری اشاره میشود. هیچ شرکتی حق ندارد کالا را بیش از ظرفیت کشتی بارگیری کند. در غیر این صورت هر دوی طرفین قرارداد جریمه خواهند شد. این ظرفیت بر حسب تن است.
فاس (تحویل کنار کشتی)
فاس (FAS) به معنی تحویل محموله در کنار کشتی است؛ به گونهای که پس از تحویل کالا توسط فروشنده به فورواردر تمامی مسئولیتها و جبران خسارتهای احتمالی از روی دوش او بر داشته میشود.
فوب (تحویل روی عرشه کشتی)
فوب (FOB) به این معناست که تمامی مسئولیتهای فروشنده در قبال کالا زمانی به پایان میرسد که او محموله را بر روی عرشه کشتی در مبدا تعیین شده بارگیری کند. این موضوع در بارنامه دریایی حتما باید قید شود تا فورواردر در جریان تمام امور قرار بگیرد. در غیر این صورت شرکت تحویل گیرنده هیچ مسئولیتی در قبال این موضوع بر عهده نخواهد گرفت.
فوب (تحویل روی عرشه کشتی)
فوب (FOB) به این معناست که تمامی مسئولیتهای فروشنده در قبال کالا زمانی به پایان میرسد که او محموله را بر روی عرشه کشتی در مبدا تعیین شده بارگیری کند. این موضوع در بارنامه دریایی حتما باید قید شود تا فورواردر در جریان تمام امور قرار بگیرد. در غیر این صورت شرکت تحویل گیرنده هیچ مسئولیتی در قبال این موضوع بر عهده نخواهد گرفت.
سایر بارنامههای دریایی
بارنامههای دریایی از نظر موقعیت، تعداد وسیله حمل، نوع خدمات و غیره دارای انواع مختلف دیگری نیز هستند که در ادامه به معرفی آنها خواهیم پرداخت.
سایر بارنامههای دریایی
از نظر موقعیت کالا
این سند به دو گروه کالای بارگیری شده و کالای دریافت شده تقسیم میشود. بارنامه کالای بارگیری شده نشاندهنده این است که محموله توسط مسئول حمل دریافت شده و بر روی عرشه کشتی بارگیری شده است. بارنامه کالای دریافت شده نیز به این معنی است که مسئول حمل کالا را دریافت کرده، اما هنوز اقدامی به بارگیری آن بر روی عرشه کشتی نکرده است. معمولا، بانکها از پذیرفتن این نوع بارنامه خودداری میکنند؛ مگر آنکه بین طرفین معامله امضا شده باشد.
بارنامه تمیز یا غیر مخدوش (Clean Bill Of Lading)
بارنامه دریایی تمیز به این معناست که هنگام تحویل کالا توسط فورواردر هیچ بندی در سند که به معیوب بودن یا نبودن آن اشاره کرده باشد، وجود ندارد. این سند به بارنامه تمیز یا بی قید و شرط معروف است. البته، تمام بارنامهها باید این بند را در محتویات خود قید کنند، در غیر این صورت از ارزش قانونی ساقط میشوند.
بارنامه غیر تمیز یا غیر مخدوش (Claused Bill of Lading)
این سند نقطه مقابل سند مخدوش است؛ به گونهای که صراحتا به معیوب بودن یا نبودن کالا اشاره شده است. این سند نزد تمام ارگانهای حقوقی و بانکها مورد تایید است. توجه داشته باشید که حتما در تمام بارنامههای که از شرکتهای حمل و نقل دریافت میکنید، این بند را در سند قید کنید.
بارنامه دریایی ترانسشیپ (Transshipment Bill of Lading)
این بارنامه نیز از لحاظ محتویات شبیه به بارنامه مستقیم است. یعنی کالاها صرفا از طریق دریا جابجا شده و از یک کشتی به کشتی دیگر منتقل میشود. همچنین، تمامی مقاصدی که کشتی در آنجا توقف خواهد کرد نیز در سند قید میشود.
تعاریف اصطلاحات متداول در معاملات
آشنایی با اصطلاحات مهم در بازرگانی خارجی
صادرات
انواع اصطلاحات مهم در بازرگانی خارجی و اهمیت آنها
تجارت و بازرگانی از زمان پیدایش انسان تاکنون وجود داشته و در آینده نیز همچنان وجود خواهد داشت. هر چند روندها و فرایندهای انجام این کار به مرور زمان دچار تغییر و تحول شده، اما داد و ستد کالا همواره یکی از مهمترین نیازهای بشر بوده و در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
با این حال، انجام این کار مستلزم داشتن مهارت در برخی حوزهها و مسائل بوده که یکی از مهمترین آنها تسلط بر اصطلاحات بازرگانی خارجی است. اصطلاحات بازرگانی مهم در بازرگانی خارجی، واژگانی بوده که به صورت متفقالقول مورد قبول تمام کشورها، تجار و بازرگانان جهان است.
این واژگان هر کدام دارای بار معنایی خاصی در بازرگانی خارجی بوده و تسلط بر آنها بر تمام فعالان این حوزه ضروری است. اهمیت اصطلاحات تجارت بینالملل از آنجاست که هم در مکاتبات تجاری و هم در مذاکرات بازرگانی با طرفهای خارجی اهمیت خواهد داشت.
بنابراین عدم تسلط بر آنها، افراد را به دردسر خواهد انداخت. ما در این مقاله تلاش میکنیم تا به مهمترین این اصطلاحات اشاره و آنها را تعریف کنیم.
اظهارنامه گمرکی کالا World Customs Organization
این اصطلاح مربوط به زمانی است که واردکننده یا صادرکننده قصد صادرات یا واردات کالای خود را داشته و نیاز به ترخیص کالا دارد. در اینجا فرد باید کالای خود و ویژگیهای آن را در فرم مربوطه وارد کند تا مسئولان گمرکی آن را بررسی کنند.
در واقع در اینجا صادرکننده یا واردکننده جهت ترخیص کالا، آن را به زبان خود معرفی خواهد کرد. تمام کالاها برای ورود یا خروج از کشور باید دارای اظهارنامه گمرکی بوده و این سند، یک الزام حقوقی برای فرد محسوب میشود. یعنی مسئولیت اظهارنامه و مشخصات درج شده در آن بر عهده فرد خواهد بود.
گواهی بیمه Insurance Certificate
گواهی بیمه سند و برگهای است که نشان میدهد بیمهنامه برای کالای مذکور صادر شده است. بیمه کردن کالا در امر تجارت و بازرگانی معمولا ضروری بوده و این کار توسط شرکتهای بیمهای در داخل یا خارج از کشور صورت میگیرد. گواهی بیمه برگهای است که معمولا قابلیت انتقال ندارد.
اظهارنامه مبدا Declaration of Origin
اظهارنامه مبدا یکی دیگر از اصطلاحات بازرگانی خارجی است. اظهارنامه مبدا سندی است که در آن در خصوص مبدا کالای مورد نظر توضیح داده شده است. این سند میتواند فاکتور کالا یا هر برگه دیگری باشد. اظهارنامه مبدا توسط فردی که کالا را تولید کرده یا فردی که آن را صادر میکند، نوشته میشود.
سیاهه تجاری Commercial Invoice
سیاهه تجاری برگهای است که در آن مشخصات مربوط به کالا نوشته و از جانب فروشنده به نام خریدار صادر خواهد شد. در واقع براساس این سند هزینه کالای مورد نظر به حساب خریدار زده خواهد شد.
سیاهه تجاری باید حاوی برخی اطلاعات مهم از قبیل مشخصات خریدار و فروشنده، وزن کالا، ویژگیهای کالا، قیمت، شرایط پرداخت هزینه و برخی مواد باشد.
پیشفاکتور Proforma Invoice (پروفرما)
پیشفاکتور یکی از اصلیترین اصطلاحات مهم در بازرگانی خارجی است. پیشفاکتور در واقع یک سند یا توافقنامه اولیه محسوب میشود.
در واقع بعد از آنکه خریدار و فروشنده به توافق اولیه در خصوص معامله دست یافتند، فروشنده کالا پیشفاکتور را به نام خریدار صادر میکند. با استفاده از این پیشفاکتور، خریدار میتواند در کشور خود مقدمات ثبت سفارش کالا را انجام دهد.
وزن قانونی کالا Declaration of gross weight
وزن قانونی زمانی اهمیت پیدا میکند که حقوق ورودی کالا براساس وزن آن تعیین شود. براساس قانون گمرک، وزن قانونی کالا برابر است با وزن ناخالصی (وزن با ظرف) که وزن ظرف از آن کم شده باشد.
معمولا به این صورت بوده در گمرک وزن ظرفها کاملا مشخص و تعیین شده است. بنابراین به راحتی میتوان آنها را کم کرد. وزن قانونی مبنایی برای پرداخت عوارض و حقوق گمرکی خواهد شد.
سود بازرگانی Commercial Profit
سود بازرگانی مبلغی بوده که علاوه بر حقوق گمرکی و عوارض به هنگام واردات برخی از کالاها گرفته میشود. انجام این کار با استناد به مصوبه هیئت وزیران بوده و بیشتر به منظور حمایت از تولید داخلی صورت میگیرد.
میزان سود بازرگانی متغیر بوده و هر ساله میتواند تغییر یابد. بنابراین یک عدد ثابت و مشخص نیست. ضمن آنکه سود بازرگانی از تمام کالاها گرفته نشده و مربوط به برخی کالاهای خاص است. همچنین سود بازرگانی ارتباطی به کالاهای صادراتی ندارد.
کارنه تیر TIR Carnet
این اصطلاح بازرگانی خارجی مربوط به حمل و نقل زمینی کالا است. تصور کنید یک کالا از مقصد روسیه به وسیله زمینی به ایران ارسال میشود. در بین راه باید از برخی کشورهای دیگر عبور کند. کارنه تیر باعث میشود تا تشریفات و امور گمرکی مربوط به کشورهای مابین دو کشور حذف شود. این کار روند تجارت کالا را از راه زمینی بسیار آسان خواهد کرد.
مانیفست Manifest
مانیفست یکی دیگر از اصطلاحات تجاری بوده که بسیاری از افراد با بارنامه آن را اشتباه میگیرند. مانیفست اشاره به مجموعه بارهای مختلفی دارد که توسط یک وسیله نقلیه حمل میشود. فارغ از این که آن بارها متعلق به چه افرادی خواهد بود.
معمولا توسط هر وسیله نقلیه (کشتی، قطار، هواپیما، کامیون) ممکن است مجموعهای از بارها حمل شود و همه آنها متعلق به یک نفر نباشد. مانیفست شامل برخی اطلاعات از قبیل گیرنده، فرستنده، ویژگیهای کالا، سند حمل و برخی اطلاعات دیگر است.
بحث اینکوترمز یکی از اصلیترین مباحث در انواع اصطلاحات بازرگانی خارجی است.
بارنامه یا اسناد حمل
بارنامه که به آن اسناد حمل نیز میگویند به سندی اشاره دارد که معمولا توسط حمل کننده کالا صادر میشود. در بارنامه غالبا اطلاعات مهمی از قبیل مشخصات عامل حمل کالا، مشخصات گیرنده، هزینه حمل، نوع وسیله حمل، بندر بارگیری و تخلیه نوشته میشود.
داشتن بارنامه نقش زیادی در خصوص دریافت خسارت از شرکتهای بیمه دارد. بارنامهها خود در انواع مختلفی صادر میشوند که شامل بارنامه دریایی، هوایی، راهآهن، کامیون و سایر بارنامههای دیگر است.
استریپ strip
استریپ به عملیاتی گفته میشود که در آن کالای مورد نظر بعد از رسیدن به مقصد بارگیری و به کامیون یا وسیله نقلیه انتقال داده میشود که در واقع همان عملیات تخلیه است.
در استریپ باید صاحب کالا یا نماینده وی به همراه لیست جابجایی حضور داشته باشد. عملیات تخلیه معمولا توسط لیفتراک از طریق کارگران صورت میگیرد. استافینگ نیز معمولا عکس استریپ خواهد بود. در استافینگ معمولا کالا از کامیون به داخل کانتینر منتقل میشود.
اینکوترمز چیست و چه اهمیتی دارد؟
در قسمتهای قبل به مجموعهای از مهمترین انواع اصطلاحات بازرگانی اشاره کردیم. اما در اینجا قصد داریم تا به مهمترین موضوع در این خصوص یعنی اینکوترمز (Incoterms) بپردازیم. این اصطلاح ترکیبی از سه کلمه لاتین (International Commercial Terms) بوده که به معنای واژگان بینالمللی بازرگانی است.
یک کالا از بدو تولید تا رسیدن به دست خریدار مراحل مختلفی را طی میکند. ممکن است به صورتهای مختلفی این کالا به دست خریدار برسد. اصطلاحات اینکوترمز به صورت بینالمللی بوده و در برگیرنده حالتهای مختلف رسیدن کالا از تولیدکننده به خریدار است. به صورتی که در هر کدام از این حالتها، مسئولیتها و هزینههای را برای طرفین مشخص کرده است.
در حالات مختلف تحویل کالا، ممکن است دو طرف خریدار و فروشنده متقبل مسئولیتها و هزینههای مختلف شوند. Incoterms برای هر کدام از این حالات، واژگان و اصطلاحات مختلف را در نظر گرفته است.
اتاق بازرگانی بینالمللی مسئول تدوین اینکوترمز بوده و هر 10 سال یکبار آن را مورد بازبینی قرار میدهد. در حال حاضر جدیدترین نسخه آن اینکوترمز 2020 بوده که جدیدا تدوین شده است. این نسخه دچار تغییراتی نسبت به نسخه 2010 است.
اما سوال این است که اینکوترمز چه کاربردی دارد؟ فرض کنید که تولیدکننده یا صادرکننده یک کالا هستید، شما میتوانید کالای تولید خود را در درب کارخانه یا در نقاط دیگری به خریدار تحویل دهید. بنابراین در قرارداد تجاری و اسناد مربوطه نیاز است که چگونگی تحویل کالا کاملا شرح داده شود.
در اینجاست که باید از اینکوترمز استفاده کنید. یعنی در قراردادها و اسناد حقوقی فیمابین طرفین ذکر میکنید که براساس کدام یک از حالا مختلف اینکوترمز قصد دارید کالا را به خریدار تحویل دهید.
بنابراین با این کار جای هر گونه تفسیر و تحلیل شخصی گرفته میشود و دو طرف میتوانند به یک سند واحد استناد کنند. برای استفاده از قواعد اینکوترمز باید سه نکته مهم را در نظر بگیرید.
نکته اول این است که حتما از قاعده اینکوترمز انتخاب شده را مشخص کنید. به عنوان مثال، ممکن است که شما قصد داشته باشید که از قاعده CIF استفاده کنید. سپس باید نام مکان و بندری که در آنحا کالا را به خریدار تحویل میدهید، ذکر کنید. اینکوترمز 2020 که جدیدترین نسخه بوده در یازده فصل و حالت مختلف تدوین شده است.
با یک مشاور صحبت کن
صادرات و واردات
دریافت مشاوره
مشاور صادرات و واردات - تلفنی و حضوری
خدمات مشاوره صادرات و واردات چه کمکی به شما میکند؟ احتمالا برای شما هم سوالاتی در خصوص نحوه صادرات کالا، چگونگی واردات، صادرات کالا به کشورهای مختلف و مسائلی از این قبیل مطرح است. اما چون اطلاعات خاصی در این زمینه نداشتهاید، بعد از مدتی از انجام آن کارها منصرف شدهاید. اگرچه تجارت و بازرگانی به خودی خود پیچده بوده، اما میتوان با کمک گرفتن مشورت از یک فرد باتجربه در این زمینهها، کمکم به این حوزه ورود و فعالیت خود را آغاز کرد. استفاده از مشاوره جهت صادرات و واردات پیشنهادی است که تا حد زیادی میتواند به شما در این راه کمک کند. فردی که در این حوزه دارای تجربه است، میتواند به سوالات شما در زمینههای زیر پاسخ دهد: خدمات مشاوره در زمینه صادرات بسیاری از کالاهای ایرانی قابلیت صادرات به کشورهای مختلف خصوصا کشورهای همسایه را دارند. صادرات به عراق و صادرات به قطر از جمله مقاصد مهم کالاهای ایرانی به شمار میروند که معمولا سود خوبی برای تجار به ارمغان میآورند. مشاوره صادرات و واردات به شما در برخی مسائل کمک میکند تا بتوانید به راحتی نسبت به انجام صادرات اقدام کنید. از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: روش اجرایی صادرات کالا تحلیل بازارهای صادراتی چگونگی ترخیص کالا از گمرک هزینههای حملونقل کالا بازارایابی صادراتی در کشورهای مبدا امور مربوط به بارنامه و بیمه خدمات مشاوره در زمینه واردات هر ساله برای تامین نیازهای داخلی کشور، کالاهای و محصولات زیادی وارد میشوند. این کار علاوه بر تامین نیازهای داخلی کشور، برای واردکنندگان نیز همراه با حاشیه سود مناسبی خواهد بود. به عنوان مثال، واردات از چین یا از برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس در چند سال اخیر رونق چشمگیری داشته و بسیاری از تجار به دنبال واردات نیازهای کشور از این کشورها هستند. با این حال مراحل واردات کالا و روشهای اجرایی آن چندان ساده نبوده و افراد نیازمند آن هستند که از فردی کمک بگیرند. مشاوره واردات کالا به شما در زمینههای زیر کمک میکند: مراحل واردات کالا به زبان ساده ترخیص کالا از گمرک ثبت سفارش نحوه تخصیص ارز اطلاع از قوانین و مقررات وارداتی تحلیل بازار برای واردات کالا شرکتهای مشاوره صادرات و واردات چه خدماتی ارائه میدهند؟ بسیاری از افراد یا شرکتهایی که به تازگی اقدام به صادرات یا واردات کالا میکنند، معمولا سعی میکنند تا از خدمات شرکتهای مشاوره صادرات و واردات استفاده کنند. این موضوع باعث میشود تا سریعتر فعالیتها و روند انجام کارها را یاد بگیرند و نیاز به سعی و خطای متعدد نداشته باشند. شرکتهای مشاوره صادرات و واردات معمولا دارای چندین سال سابقه فعالیت در امر تجارت و بازرگانی خارجی هستند. به همین دلیل به بسیاری از امور و فرایندهای تجاری مسلط هستند. این شرکتها نه تنها در امر مشاوره صادرات واردات بلکه در زمینه انجام خدمات تجاری نیز میتوانند به سایر شرکتها یا افراد حقیقی کمک کنند. بسیاری از افراد تمایل دارند تا فعالیت تجاری خود را به صورت واسطهای انجام دهند. این کار برای آنها دردسر به مراتب بسیار کمتری خواهد داشت. شرکتهای مشاوره صادرات و واردات بهترین گزینه در این خصوص محسوب میشوند. دریافت مشاوره صادرات و واردات الوبیزنس به عنوان یک پلتفرم مشاوره کسبوکار این امکان را فراهم آورده تا تمامی افرادی که در حوزههای مختلف بتوانند به بهترین مشاوران کشور دسترسی داشته باشند. مشاوره تجارت و بازرگانی شامل بخشهای مختلفی از جمله صادرات، واردات و نقلوانتقال ارزی بوده که شما میتوانید به دو صورت تلفنی و حضوری سوالات و مشکلات خود را در این حوزهها مطرح کنید.
واژهنامه فارکس
در صنعت فارکس اصطلاحات بیشماری وجود دارد که برخی از آنها به آسانی با گذشت زمان فراموش میشوند. ولی از آنجا که آموزش فارکس بدون واژهنامه اصطلاحات فارکس کامل نیست، واژهنامهای را برای تشریح تعارف کلیدی به سادهترین صورت ممکن، گردآوری کردهایم. بدین ترتیب دیگر هرگز دچار سردرگمی نخواهید شد.
وقتی بانک یا نهاد مالی از طرف مشتری در معرض قراردادهای فارکس قرار بگیرد.
قیمتی که یک معامله گر در آن سطح، خرید یک ابزار مالی را قبول می کند.
کالا/منبع دارای ارزش.
نرخی که بانک مرکزی کشور با آن به بانکهای داخل کشور وام میدهد.
در یک جفت ارزی، اولین ارز جفت ارز پایه نام دارد. مثلاً در جفت USD/JPY، دلار آمریکا (USD) ارز پایه است.
زمانی ایجاد میشود که قیمت اوراق بهادار، دارایی یا بازار معینی رو به نزول باشد.
قیمتی که بازرگان در آن آماده فروش اوراق بهادار میشود.
زمانی ایجاد میشود که قیمت اوراق بهادار، دارایی یا بازار معینی رو به صعود باشد.
سفارشی برای انجام دادن تراکنشی در یک قیمت معین یا پایینتر از آن. واژه «حد» به قیمت مشخص اشاره دارد.
وقتی سرمایهگذار با نرخ بهره پایین وام میگیرد تا بتواند به خرید سرمایههایی که احتمالاً نرخ بهره بالاتری ایجاد میکنند، بپردازد.
با بسته شدن جایگاه تراکنش کامل میشود، چه جایگاه بلند باشد چه کوتاه یا چه سودآور باشد چه زیانآور.
با عنوان قیمت بستن نیز شناخته میشود و نرخ نهایی داد و ستد اوراق بهادار در یک روز، شمع یا بازه زمانی معین است.
وقتی ارزش ارزی در برابر ارز دیگر بالا میرود.
گروه مشخصی از ارزها که با ایجاد میانگینی وزنی معیار ارزشگذاری تعهد را شکل میدهد.
قراردادی که در آن قیمت خرید یا فروش ارز در تاریخ مشخص شده آینده تعیین میشود. سرمایهگذاران از قراردادهای سلف اغلب برای جبران ریسک استفاده میکنند.
جفتی که با دو ارز متفاوت که در تراکنش فارکس داد و ستد میشوند شکل میگیرد. مثلاً: EUR/USD.
نموداری که تحولات اوراق بهادار را در یک روز نشان میدهد.
معاملهای که ظرف یک روز باز و بسته شود.
حساب داد و ستد که با پول مجازی پر میشود و بازرگان به کمک آن میتواند پیش از سپردن پول واقعی به حساب داد و ستد زنده به بررسی بازارها و آزمایش سکوی داد و ستد مورد نظر خود بپردازد.
تعداد سفارشهای باز خرید و فروش که در قیمتهای متغیر برای اوراق بهادار ارائه میشود.
وقتی ارزش سرمایهای کاهش مییابد، فاصله بین نقطه اوج و پایینترین نقطه آن افت نامیده میشود.
کارگزاری که ارتباط مستقیم مشتریان خود را با استفاده از «شبکه ارتباطات الکترونیکی» (ECN) با تامینکنندگان نقدینگی برقرار میکند.
نرخی که در آن میتوان ارزی را با ارز دیگر مبادله کرد.
وقتی داد و ستدی انجام میگیرد.
به مبلغ سرمایهگذاری شده در اوراق بهادار که در معرض ریسک بازار قرار میگیرد اشاره دارد.
وقتی سرمایهگذار قصد دارد معاملهای را با قیمت بسیار دقیقی انجام دهد، سفارش «اجرا یا توقف» میدهد - یعنی اگر سفارش در قیمت مطلوب اجرا نشود، باید فسخ یا متوقف شود.
قیمتی که سفارش با آن تکمیل شده است.
نرخ برابری که ثابت نیست و بسته به عرضه و تقاضا برای ارز معینی نسبت به سایر ارزها تعدیل میشود.
نمودار دیجیتال که نوسان قیمت جفت ارزی را نشان میدهد و سرمایهگذاران به کمک آن میتوانند تصمیمات تجاری آگاهانه بگیرند.
راهبردی تجاری مبتنی بر این مفهوم که اگر شما ارزی را در بازه زمانی بسیار کوتاهی بخرید و بفروشید (یا بفروشید و بخرید)، به احتمال فراوان سودی بیشتر از آنچه بر اثر نوسان شدید قیمت به دست میآمد، به دست میآورید.
سامانهای که سیگنالها را در اختیار بازرگان قرار میدهد تا مشخص شود که آیا زمان خاصی برای خریدن یا فروختن جفت ارزی مناسب است یا خیر.
نرخ برابری ارز که جفت ارزی را در آن میتوان خرید یا فروخت.
به نرمافزار داد و ستد خودکار اشاره دارد که برای تصمیمگیری درباره لزوم خریدن یا فروختن جفت ارزی در یک زمان معین طراحی شده است.
تاثیر رویدادهای اقتصادی و سیاسی بر قیمتهای بازار مالی (اعلام نرخ بهره، نرخ بیکاری و. )
سرمایهگذاران از داد و ستد تامینی برای محافظت از خودشان از طریق کاهش ریسک احتمالی از نوسانات زیانآور بازار استفاده میکنند. داد و ستد تامینی به معنای دو سرمایهگذاری متعادلکننده برای کمینه کردن زیان احتمالی ناشی از نوسانات قیمت است.
نرخ بهرهای که از وامهای کوتاهمدت بین بانکی دریافت میشود.
کارگزاران اهرم را برای بیشینه کردن قدرت خرید بازرگان از طریق ایجاد امکان سپردهگذاری اندک و داد و ستد در حجم بیشتر عرضه میکنند. اهرم به شکل نسبت بیان میشود، یعنی اگر 1:100 باشد، قدرت خرید بازرگان 100 برابر میشود.
سفارشی برای اجرا کردن داد و ستد در یک قیمت معین یا قیمت بهتر.
قیمتی که به سفارش حدی مربوط میشود.
حجمی از یک جفت ارزی مشخص که در بازار در دسترس است.
گرفتن جایگاه بلند در قبال یک ارز به آن معنی است که آن را میخرید. در جفت ارزی، اولین ارز از جفت ارزی، یعنی ارز پایه، را میخرید.
لات مقداری استاندارد از ابزار مشمول داد و ستد است. در فارکس یک لات 100,000 واحد از یک ارز مشخص است.
به مقدار پولی که برای حفظ جایگاه باز باید در حساب خود داشته باشید اطلاق میشود.
اعلانی است که به شما میگوید که باید پول بیشتری به حساب داد و ستد خود واریز کنید تا مارجین کافی برای حفظ جایگاه باز موجود فراهم شود.
قیمت یک جایگاه باز در صورتی که در نرخ جاری بازار بسته شود.
سفارش معامله که باید فوری با بهترین قیمت موجود اجرا شود.
مظنه جاری یک جفت ارزی.
میکرو لات معادل 1,000 واحد از ارز پایه در جفت ارزی است.
قیمتی که دقیقاً بین قیمتهای پیشنهاد و درخواست قرار میگیرد.
وقتی بازرگان به بازار بین بانکی دسترسی مستقیم داشته باشد و میز معامله در معاملات بازرگان نقش نداشته باشد.
جایگاه گرفته شده برای جفت ارزی/اوراق بهادار که مشمول سود یا زیان است.
روش سنتی داد و ستد فارکس «روی پیشخوان» بود که در آن بازرگان معاملات فارکس را از طریق تلفن یا دستگاههای الکترونیکی انجام میداد.
وقتی جایگاه بازرگان باز میماند و به روز کاری بعدی منتقل میشود.
پیپ (Pip) سرنام «درصد در نقطه» (Percentage in Point) است و کوچکترین تغییر قیمتی است که در نرخ برابری دیده میشود. در بیشتر موارد جفتهای ارزی با چهار رقم اعشار قیمتگذاری میشود و کوچکترین تغییر را میتوان در آخرین رقم اعشار دید.
بستن جایگاه برای کسب سود.
ارز مظنه همان ارز دوم جفت ارز است. مثلاً در EUR/USD، دلار آمریکا (USD) ارز مظنه است.
بازاری که مشمول قوانین و مقرراتی است که برای محافظت از سرمایهگذاران اجرا میشود.
سطح قیمتی که سهام یا ارزی به سختی از آن بالاتر میرود و در نتیجه ممکن است نزولی شود.
ابزارها و راهبردهایی که بازرگان از آنها برای محدود کردن هر چه بیشتر ریسک مالی استفاده میکند.
در فارکس، نرخ تجدید نرخ بهرهای است که بازرگان با باز نگه داشتن (تمدید) جایگاه در طول شب میپردازد یا کسب میکند.
به کل مقدار وجوه مشمول باز کردن و بستن جایگاه اشاره دارد.
زمانی رخ میدهد که بازرگان سفارشی را در قیمتی اجرا کند که با قیمتی که انتظار میرود در آن داد و ستد اجرا شود، بسیار متفاوت باشد. این وضعیت معمولاً در دورههای پرنوسان که بازرگانان از سفارشهای بازار و سفارشهای قطع زیان استفاده میکنند رخ میدهد.
ارزی است که به رویدادهای سیاسی و اقتصادی حساس است و در نتیجه دچار نوسان شدید میشود و معمولاً ناپایدار است.
بازرگانی که در هنگام داد و ستد ریسک هنگفتی میکند و به امید کسب سود بالا به داد و ستد ابزارهایی با ریسک بالا میپردازد.
بالا رفتن یا پایین آمدن ناگهانی قیمت که در بازه زمانی کوتاهی رخ میدهد.
تفاوت بین قیمت درخواست و پیشنهاد جفت ارزی.
سفارشی که برای خریدن یا فروختن اوراق بهادار/ارز به شرط حاصل شدن یک قیمت معین ارائه میشود. این سفارش برای محدود کردن زیان جایگاه ارائه میشود.
سفارشی که برای بستن یک جایگاه پس از رسیدن به یک قیمت معین ارائه میشود.
بازرگانان از تحلیل فنی برای پیشبینی قیمت از طریق بررسی دادههای بازار/تاریخی به کمک نمودارها و شاخصهای تجاری بهره میگیرند.
به سطح عدم قطعیت مربوط به نوسانات قیمت اوراق بهادار/جفت ارز مشخص گفته میشود.
سود به بازده سرمایهگذاری گفته میشود و معمولاً بر حسب درصد بیان میشود.
- اطلاعات بیشتر درباره FXTM
- MyFXTM - داشبورد مشتری
- وابستگان تجاری همکاران FXTM و برنامه نمایندگی IB
- همکاران FXTM
- ویجتهای همکاری
- شغل ها
- رویدادها
- خدمات مشتریان
- شرایط معاملاتی عالی
- طرح های تشویقی معاملات فارکس
- مسابقه معاملات تعاریف اصطلاحات متداول در معاملات فارکس
- معرفی یک دوست
- کارگزار مجاز
- صندوق جبران خسارت کمیسیون مالی
- بیانیه سیاست
- سیاست کوکی ها
- افشای خطر
- قراردادهای افتتاح حساب
برند FXTM در حوزههای قضایی مختلف دارای مجوز است.
ForexTime Limited (www.forextime.com/eu) تحت نظارت کمیسیون اوراق بهادار و بورس قبرس با شماره مجوز CIF 185/12 است و دارای مجوز ادارۀ امور مالی بخش (FSCA) آفریقای جنوبی با FSP شماره 46614 است. این شرکت همچنین در اداره مالی امور مالی انگلستان با شماره 600475 ثبت شده است.
ForexTime (www.forextime.com/uk) دارای مجوز و تحت رگولاتوری ادارۀ امور مالی با مجوز شماره 777911 است.
(www.forextime.com) Exinity Limited تحت نظارت کمیسون خدمات مالی جمهوری موریس با مجوز Investment Dealer به شماره C113012295 تنظیم شده است.
تراکنش های کارت از طریق FT Global Services Ltd ، شماره ثبت HE 335426 انجام می شود که به آدرس Ioannis Stylianou ، 6 ، طبقه 2 ، واحد 202 2003 ، نیکوزیا ، قبرس ثبت شده است. آدرس مکاتبات دارندگان کارت: [email protected] آدرس مکان بازرگانی: FXTM Tower ، 35 Lamprou Konstantara ، Kato Polemidia ، 4156 ، لیماسول ، قبرس.
Exinity Limited یکی از اعضای کمیسیون مالی و یک سازمان بین المللی منتخب برای حل اختلافات در صنعت خدمات مالی بازار فارکس است.
هشدار خطر: معاملات فارکس و ابزارهای مالیاتی لوریج دار شامل ریسک قابل توجهی می شود و می تواند منجر به از دست رفتن سرمایه شما شود. شما نباید بیش از توان تحمل خود برای ضرر کردن، سرمایه گذاری کنید و باید اطمینان حاصل کنید که به طور کامل خطرات موجود را درک می کنید. معاملات محصولات دارای لوریج، ممکن است برای همه سرمایه گذاران مناسب نباشد. قبل از انجام معاملات، لطفا سطح تجربه و اهداف سرمایه گذاری خود را در نظر بگیرید و در صورت لزوم مشاوره مالی مستقل بگیرید. این وظیفه مشتری است تا اطمینان حاصل کند که بر اساس الزامات قانونی در کشور محل اقامت خود، مجاز به استفاده از خدمات برند FXTM است. لطفا قسمت افشای کامل ریسک FXTM را بخوانید.
محدودیت های منطقه ای: مارک FXTM به ساکنان ایالات متحده آمریکا ، موریس ، ژاپن ، کانادا ، هائیتی ، سورینام ، جمهوری دموکراتیک کره ، پورتوریکو ،برزیل ، منطقه اشغال شده قبرس و هنگ کنگ خدمات ارائه نمی دهد. اطلاعات بیشتر در قوانین در پرسشهای متداول مراجعه کنید.
© 2011 - 2022 FXTM
هشدار ریسک: معامله با ریسک همراه است و سرمایه شما در معرض خطر است. Exinity Limited تحت نظارت FSC موریس تنظیم شده است.
هشدار ریسک: معامله با ریسک همراه است و سرمایه شما در معرض خطر است. Exinity Limited تحت نظارت FSC موریس تنظیم شده است.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تاریخ تکرار میشود! روندها، قیمتها و نوساناتی که در بازار اتفاق میافتد معمولا به صورت دوره ای تکرار میشود و میتوان از گذشته برای پیش بینی آینده استفاده کرد. اگر شما در بازار سرمایه فعالیت داشتهاید، احتمال زیاد اصطلاح تحلیل تکنیکال را شنیدهاید. تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی (Technical Analysis) روشی برای پیشبینی قیمتها در یک بازار از طریق مطالعه وضعیت گذشته بازار است. تحلیل تکنیکال را میتوان در هر بازاری که قیمت ها در حال نوسان است استفاده کرد. تفاوتی نمی کند بازار بورس اوراق بهادار باشد یا بازار ارز. تحلیگر تکنیکال تنها به کمک آنالیز شرایط قیمتی بازار در گذشته، قیمت آینده را پیش بینی میکند. البته استفاده از تحلیل تکنیکال برای پیش بینی قیمت سهام مختلف در بورس بسیار متداول تر است. اما چگونه همچنین چیزی ممکن است؟ چه ارتباطی بین گذشته و آینده قیمت یک سهم وجود دارد؟ تحلیگر فنی به ابزاری برای این کار نیاز دارد؟ اصولا تحلیل تکنیکال چیست و چقدر میتوان به آن اعتماد کرد؟ در این مقاله قصد داریم به طور مفصل به بررسی این مسائل بپردازیم. شما بعد از مطالعه این مقاله پی خواهید برد که:
- تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
- تعاریف و اصطلاحات رایج در تحلیل فنی
- انواع تحلیل تکنیکال کدام است؟
- علم تحلیل فنی چیست و تحلیلگر فنی کیست؟
- چگونه میتوان از تحلیل تکنیکال استفاده کرد؟
در این مقاله تمرکز خود را بر تحلیل تکنیکال با موضوعیت تحلیل قیمت سهامهای بورسی قرار میدهیم. در تحلیل تکنیکال، از طریق بررسی تغییرات و نوسانهای قیمتها و حجم معاملات و عرضه و تقاضا در گذشته میتوان وضعیت قیمتها در آینده را پیشبینی کرد. در واقع تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی یک سهم را اندازهگیری نمیکنند، در عوض از نمودارها و ابزارهای دیگر برای شناسایی الگوهایی که میتواند فعالیت آینده سهم را پیشبینی کند، بهره میجویند.
تعاریف و اصطلاحات رایج در تحلیل تکنیکال
در ابتدا نگاهی به تعاریف و اصطلاحات متداول مربوط به تحلیل فنی میاندازیم:
نمودار قیمت: به نمودار قیمت یک سهم در طول یک بازه معین و بر حسب زمانهای مختلف، نمودار قیمت سهم میگویند. نمودار قیمت معمولا به سه روش زیر نمایش داده میشود:
- نمودار خطی (Line Chart)
- نمودار میلهای (Bar Chart)
- نمودار شمعی (Candlestick Chart)
دره (Bottom) و قله (TOP) : به پایین ترین قیمت نسبی در یک نمودار دره و به بالاترین قیمت نسبی در نمودار قله میگوییم. در شکل زیر درهها و قلهها مشخص شده اند.
روند (Trend): به روند حرکت کلی قیمت یک سهم روند سهم میگوییم. روندها زمانی تشکیل میشود که تغییرات نرخ قیمت یک سهم به صورت مداوم در یک مسیر خاص به وقوع بپیوندد که ممکن است سه حالت داشته باشد:
- روند صعدوی Up trend: به روندی صعودی گفته میشود که در آن دره ها و قلههای بالاتری ساخته میشوند.
- روند نزولی Down trend: به روندی نزولی گفته میشود که در آن دره ها و قلههای پایین تر از قبل تشکیل میشود.
- روند خنثی
خط روند (Trend line): خط روند از اتصال حداقل دو دره کف یا دو قله سقف به یکدیگر ساخته میشود. در روند صعودی از اتصال دره ها و در روند نزولی از اتصال قله ها (هر چه تعداد نقاط اتصال بیشتر باشد خط روند معتبر تر است).
کانال Channel: محصور کردن نوسان قیمت یک سهم در یک چهارچوب و کانال که میتواند شامل انواع کانال صعودی و نزولی باشد.
حد ضرر Stop Loss : به میزان ضرری که شما برای یک معامله در نظر می گیرید و حاضر نیستید بیش تر از آن ضرر کنید، حد ضرر میگویند. مثلا سهامی را خریده اید و برای خود مشخص می کنید که ضرر من در این معامله نهایتا ده درصد خواهد بود یا مثلا ضرر من در این معامله فلان میزان خواهد بود و اجازه ضرر بیشتر نمی دهم و معامله را با ضرر می بندم. هدف از داشتم حد ضرر یا حد توقف زیان این است که از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.
هدف Target: به معنای هدف می باشد. مثلا شما سهامی را در قیمت 200 تومان میخرید و پیش بینی می کنید که به قیمت 300 تومان خواهد رسید. این 300 تومان می شود هدف قیمتی یا تارگت شما.
حد سود Take Profit: به اختصار(TP=Take Profit) هم گفته می شود و به معنای این است هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید قیمتی را برای خارج شدن از آن معامله با سود در نظر بگیریم که به این قیمت حد سود یا تیک پروفیت گفته می شود.
اشباع خرید Overbought: به بازاری اطلاق می شود که در آن سرعت افزایش بهای ارزیا سهام بیش از میزان معمول است وامکان تغییر حالت وجود دارد.(خریداران به نهایت قدرت رسیده اند)
اشباع فروش Oversold: به بازاری اطلاق می شود که در آن کاهش بهای ارز یا سهام با سرعتی بیش از میزان معمول صورت گرفته وامکان تغییر حالت وجود دارد.(فروشندگان به نهایت قدرت رسیده اند)
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
حمایت Support: به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع ریزش و ادامه سقوط قیمت می شود. در سطوح حمایت عرضه ها کاهش و تقاضا زیاد می شود
مقاومت Resistance: به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع افزایش و رشد قیمت می شود و سدی برای قیمت محسوب می شود. در سطوح مقاومت عرضه بر تقاضا پیشی می گیرد.
پیوت Pivot: پیوت یکی از تعاریف کلیدی تحلیل تکنیکال می باشد و به معنای نقاط چرخش و تغییر در نمودار قیمتی است در اصل به نقاطی اطلاق می شود که نمودار دچار تغییر مسیر می شود (به بیان ساده تر نقاطی که قله ها و دره های قیمتی را میسازد). پیووت ها دو نوع هستند مینور و ماژور. در پیوت مینور تغییر اندک و در نوع ماژور تغییر زیاد است.
پولبک Pullback: پولبک (در لغت یعنی برگشت به عقب) یا بوسه خداحافظی به برگشت قیمت به سطح مهم قبلی به منظور قدرت گرفتن برای ادامه حرکت گفته میشود (مثلا اگر خط روندی شکسته شود و قیمت بعد از کمی دور شدن از خط روند در حرکت اصلاحی خود به خط روندش سری بزند و برگردد به آن پولبک گفته میشود.)
بازار خرسی Bear Market: اصطلاحا به بازاری گفته میشود که نزولی و کاهشی است (خرس نماد بازار نزولی است)
بازار گاوی Bull Market: اصطلاحا به بازار صعودی گفته میشود (گاو نر نماد بازار صعودی است)
تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟
تحلیل تکنیکی یا فنی، با بررسی قیمتهای گذشته و حجم مبادلات، حرکتهای آینده قیمت را پیشبینی میکند. اساس این تحلیلها بر استفاده از نمودار و رابطههای ریاضی و هندسی متمرکز است تا بدین گونه روندهای کوچک و بزرگ بدست آید و بر اساس آن پوزیشن های خرید و فروش مشخص شود. تحلیل تکنیکی دانشی تجربی است که در طی زمان تکامل یافته و افراد بسیاری در رشد و هدایت آن نقش داشتهاند. چارلز داو را میتوان بنیانگذار تحلیل تکنیکی دانست. بدون تردید پایههای تحلیل تکنیکی که امروز بهطور گسترده در سراسر دنیا بکار برده میشود، توسط بررسیها و نتیجهگیریهای چارلز داو بنا نهاده شد. معاملهگر و تحلیلگر فنی با مشاهده چارت قیمتها و استفاده از ابزاری مثل اندیکاتورها، به تحلیل بازار میپردازد. دیدگاه تحلیل گران تکنیکالی این است که وقایع مربوط به یک سهم (شامل صورت های مالی، تغییرات داخلی شرکت، فروش و اخبار اقتصادی) هرچه که باشند اثر خود را بر روی قیمت و در نهایت روی چارت میگذارند بنابراین کسی که چارت را بشناسد فارغ از اخبار و وقایع میتواند سهم را تحلیل و به معامله آن بپردازد.
فلسفه و مبانی تحلیل تکنیکال
هدف یک تحلیلگر، پیش بینی قیمتهای آینده سهم است. در ابتدا توجه کنید که پیش بینی را با پیش گویی اشتباه نگیرید. قرار نیست هر پیش بینی که انجام میشود، درست باشد. در تحلیل تکنیکال به کمک مطالعه رفتار و حرکات قیمت و حجم سهام در گذشته یک سهم میتوان قیمت و روند یک سهم را در آینده پیش بینی کرد. به دلایل مختلف ممکن است این پیش بینی تحقق نیابد.
یک نگرش اشتباه در مورد تحلیل تکنیکال: قیمت های گذشته برای پیش بینی آینده کارایی ندارند 🔍
یکی از انتقادهای مهم به تحلیل تکنیکال مبنی بر این موضوع است که اصولا هیچ راهی وجود ندارد که قیمت های گذشته بتوانند همچون یک گوی شیشه ای جادویی برای پیش بینی قیمت های آینده مورد استفاده تحلیلگر قرار بگیرند. باید بگوییم که این استدلال به شدت نقض شده است. اگرچه قیمت گدشته یک سهم نمیتواند حجم گوی پیش گویی را داشته باشد، اما با دلایل منطقی و تجربی این امر اثبات شده است که میتوان از آنها برای پیشبینی قیمت در آینده استفاده کرد.
اما چه فلفسه ای پشت این قضیه است؟ هر فردی که تا کنون سهمی را خریداری کرده باشد می تواند تاثیر روانی صعود یا نزول یک معامله را بر روی خودش تایید کند. این طبیعت انسان بوده و دلیل خوبی بر این موضوع است که قیمت های ورود به معامله، حداقل روی رفتارهای آینده ما تاثیرگذار هستند. فراموش نکنیم که ما عملکرد خود را در سرمایه گذاری با مقایسه قیمت فعلی یک سهم با قیمت ورود خود ما به آن معامله و با علم بر اینکه قیمت های ورود ما قیمت های گذشته هستند مورد قضاوت قرار می دهیم. به این دلیل که قیمت ورود به معامله ارتباط تنگاتنگی با تصمیمات نهایی برای خروج از آن معامله و یا ماندن در آن دارد. این تصور که قیمت های گذشته تاثیری بر چگونگی معامله سهام در آینده ندارد با این تفسیر، بسیار ساده لوحانه به نظر می رسد. شما معمولا وقتی می خواهید یک معامله را انجام دهید به قیمت آن سهم در گذشته نگاه میکنید مخصوصا اگر قبلا نیز در ان سهم معامله کرده باشید. همین رجوع عمده سرمایه گذاران به قیمت های گذشته، یک اجماع کلی را سبب میشود که مثلا فلان سهم در فلان قیمت برای خرید بسیار مناسب است. این فلسفه بوجود آمدن تحلیل تکنیکال است.
تحلیل تکنیکال راهی است برای یافتن منطقهی قیمتی با احتمال بالای تغییر قدرت عرضه و تقاضا به نحوی که در جایی امکان چربیدن تقاضا بر عرضه به عنوان حمایت و جایی احتمال چربیدن عرضه بر تقاضا و در نتیجه احتمال مقاوت در رشد قیمت در نمودار وجود دارد. نمودار قیمت و یا به اصطلاح تحلیلگران چارت ( Chart) سهم حرف های زیادی برای گفتن دارد. اگرچه این چارت توانایی پیش بینی دقیق تغییرات و نوسانات قیمت روز به روز سهام را برای چند سال آینده ندارند اما می توانند در انجام معاملات سودآور مستمر در زمان فعلی مفید باشد. در واقع تحلیل تکنیکال مکمل تحلیل بنیادی است. معمولا توصیه میشود که باید سهم را با تحلیل بنیادی انتخاب کرد و با تحلیل تکنیکال زمان ورود به معامله را مشخص کرد و سپس با توجه به روانشناسی بازار و تابلوی معاملات وارد معامله شد.
هدف از تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیلگر تکنیکال در هنگام تحلیل یک سهم به موارد زیر توجه میکند:
- قیمت کنونی که بازار بر روی آن به دادوستد مشغول است
- پیشینه تاریخی اطلاعات قیمتی و حجم معاملات
- الگوهای حرکتی سهم
هدف از تحلیل تکنیکال این است که با شناسایی نقاط پیوت و خطوط حمایت و مقاومت، زمان مناسب برای خرید و فروش را پیدا کند. در واقع تحلیل تکنیکی به دنبال تعیین قیمت نیست و تمرکز آن بیشتر بر روی پیشبینی روندها و حرکتهای آینده قیمت است. روند قیمت مهم تر از خود قیمت است. ممکن است در تحلیل تکنیکال بتوان نقاط ورودی را باتوجه به تغییر روند مشخص کرد اما نمیتوان با اطمینان از پیش بینی قیمت آینده صحبت کرد. البته همین نکته برای یک معامله گر کافی است. شعار تحلیلگران فنی این است که روندها را بشناسید و با آنها دوست باشید. کلید موفقیت در بازار این است.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
معرفی اصطلاحات پرکاربرد در مدیریت پروژه و برنامه
«مدیریت پروژه» و «مدیریت برنامه» در بیشتر کسبوکارها و صنایع، اصطلاحات آشنایی هستند. با این حال این اصطلاحات و سایر واژههای تخصصی در این حوزه، ممکن است برای افراد مختلف، معانی متفاوتی داشته باشند. این امر اغلب به این خاطر است که افراد بدون درک معنای ورای این واژهها، آنها را از زبان دیگران شنیده و بعد هم استفاده میکنند. این مسئله ممکن است به سردرگمی بزرگی منجر شود! این مطلب مرجعی فوری است برای واژههایی که معمولا در حوزهی مدیریت پروژه و برنامه استفاده میشوند، به همراه تعاریف آنها.
حتما بخوانید:
این مطلب کمکتان میکند مسیرتان را در میدان مین «صحبت» دربارهی مدیریت پروژه و برنامه بیابید. اگر سازمان شما از متدولوژی مدیریت پروژهی خاصی استفاده میکند، همیشه به واژهنامهی اختصاصی متدولوژی خودتان رجوع کنید. در ادامه با این اصطلاحات و تعریف مواردی که ممکن است جای ابهام داشته باشند، آشنا میشوید.
اصطلاحات مربوط به افراد و سازمان
۱. مدیر برنامه
کسی که مسئول برنامه است.
۲. تحلیلگر پروژه
کسی که با انجام تحقیقات، ارائهی اسناد و پیگیری بودجه و زمانبندی، از مدیر پروژهی در پروژههای بزرگ پشتیبانی میکند.
۳. مدیر پروژه
شخصی که مسئول اطمینان از این است که پروژه طبق مشخصات، سر وقت و با بودجهی مورد نظر تحویل داده میشود. مدیران پروژه باید فعالیتهای متخصصان زیادی را با هم هماهنگ کنند.
۴. دفتر پروژه (برنامه)
در پروژهها و برنامههای بزرگ، اغلب دفتر برنامهای وجود دارد که با حضور مدیر دفتر برنامه، و شاید سرپرست و حتی حسابدار، مجهز میشود. وظیفهی دفتر برنامه، یکی کردنِ گزارشها مربوط به پیشرفت منظم از سوی مدیران پروژههای مختلف برای مدیر برنامه است؛ این دفتر، از پایگاه دادهی مرکزی اسناد پروژه نگهداری میکند، قالبهای ثابت اسناد را جمعآوری کرده و اجرا میکند و سایر وظایف متمرکز مدیریتی را برای حمایت از کارکنان پروژه اجرا مینماید.
۵. حامی پروژه
«قهرمان» پروژه، کسی که میخواهد مزایای مورد نظر پروژهها به دست آیند تا بخشی از سازمان را که او مسئول آن است بهبود ببخشد.
۶. ذینفعان
ذینفعان گروهها یا اشخاصی هستند که در نتیجهی پروژه نفع دارند، اما نفعی که هر گروه از آن برخوردار است، معمولا مختص خود آن گروه است. ذینفعان معمول ممکن است شامل سهامداران، مشتریان، تامینکنندگان، شرکا و اعضای گروه پروژه باشند. مدیریت ذینفعان میتواند بخش بسیار مهمی از شغل مدیر پروژه یا حامی پروژه باشد.
اصطلاحات مربوط به اسناد
۱. طرح تجاری
طرح تجاری، دلیل انجام یک پروژه، سود پروژه، چگونگی دستیابی به آن، اینکه چقدر هزینه به دنبال دارد و چقدر طول میکشد را شرح میدهد. طرح تجاری معمولا در دو مرحله ایجاد میشود: طرح تجاری اولیه، در حد نظریه است و برای گرفتنِ تایید برای پروژه استفاده میشود. وقتی این مرحله تمام شد، نخستین مسئولیت مدیر پروژه، توسعهی طرح تجاری کامل، شامل هزینهها و زمانبندی دقیق خواهد بود. معمولا این هم پیش از آنکه پروژه جلو برود، باید توسط گروه ارشد مدیریتی مورد تایید قرار بگیرد.
۲. کنترل تغییر
اگر در برخی از جنبههای طرح پایهی پروژه نیاز به تغییری باشد، سند کنترل تغییر باید پر و تایید شود. این سند توجیه این تغییر، اینکه چه کسی آن را تایید کرده و تاثیری که این تغییر روی هزینه و زمانبنید دارد را ثبت میکند. تغییرات تاییدشده، در ثبت تغییر گرداوری میشوند.
۳. بازبینی پس از اجرا (PIR)
PIR بازبینیای برای چند ماه پس از اجرای پروژه است تا ارزیابی کند که آیا مزایای تجاریای که قرار بود خروجی این پروژه داشته باشد ارائه کرده است یا نه.
۴. منشور پروژه
منشورهای پروژه در نخستین گامهای چرخهی عمر پروژه ایجاد شده و دربردارندهی مقصود و گسترهی کلی پروژه، و اسامی حامیان، ذینفعان اصلی و مدیر پروژهی پیشنهادی هستند. این منشورها اغلب در طی نخستین مراحل تایید گرفتن برای پروژه ضروری هستند.
۵. سند آغاز پروژه (PID)
PID که در مراحل نخست از چرخهی زندگی پروژه ایجاد میشود، راهنمایی برای پروژه است که توجیه پروژه، مقاصد آن و چگونگی سازماندهی آن را به طور واضح مشخص میکند. این امر کمک میکند که مطمئن شوید همه بدانند از همان قدم نخست چه خبر است. سند آغاز پروژه، جزئیات بیشتری نسبت به منشور پروژه دارد و دربردارندهی طرح تجاری مفصل پروژهی مورد نظر و همینطور برنامهی آغازین پروژه خواهد بود. این سند پس از آنکه پروژه تایید شد، ایجاد میشود.
۶. جرقهی پروژه
سندی که معمولا پروژهای را راه میاندازد. مدیران ارشد این سند را ایجاد میکنند. معمولا به آنچه پروژه برای موفقیت نیاز دارد و چگونگی سازگاری آن با استراتژی کلی اشاره دارد. معمولا همهی محدودیتهای مهم و مرزهای گسترهی آن را مشخص میکند. شاید هم شامل طرح تجاری باشد یا شاید متناوبا توسعهی این طرح تجاری اولیه، نخستین وظیفهای باشد که پیش از اینکه پروژه برای اجرا کاملا مورد تایید قرار بگیرد لازم باشد.
۷. ساختار شکست کار (WBS)
ساختار شکست کار، وظایف حجیم پروژه را به قسمتهای کاری یا عملیاتی قابل مدیریتتری تقسیم میکند. سپس این قسمتهای کوچکتر میتوانند با استفاده از ماتریس تخصیص مسئولیت، به گروهها یا اشخاص سپرده شوند.
اصطلاحات مربوط به نظارت و گزارشدهی
۱. ثبت CARDI (قیود، فرضیات، ریسکها، وابستگیها، مشکلات)
ثبت CARDI، محدودیتها(Constraints)، فرضیات (Assumptions)، ریسکها (Risks)، وابستگیها (Dependencies) و مشکلاتی (Issues) را ثبت میکند که با پروژه در ارتباط هستند. این ثبت معمولا نشان میدهد که برای هر نوعی، چه کسی قید را، چه کسی فرضیه را، چه کسی ریسک، وابستگی و مشکل را شناسایی میکند؛ چه کسی مسئول مدیریت آن و اقدامی است که پیشنهاد شده و یا اجرا میشود.
در میان این پنج بخش ثبت، ثبت ریسک عموما پرکاربردترین است. یک ریسک، مشکلی بالقوه است؛ و بر عکس، یک مشکل، همان ریسکی است که واقعا روی داده است.
۲. وضعیت RAG
RAG از حروف نخست عبارات Red-Amber-Green (قرمز، کهربایی، سبز) تشکیل شده و وضعیت پروژه یا بخشی از پروژه را روی داشبورد پروژه شرح میدهد.
۳. داشبورد پروژه
داشبورد پروژه، گزارشی بصری است که پیشرفت پروژهها در طی برنامه را نشان میدهد. این داشبورد زمانی بیشترین فایدهی ممکن را دارد که به طور منظم منتشر شود، عموما به صورت هفتگی؛ و برای مدیران برنامه و حامیان بسیار مفید است.
اصطلاحات مربوط به زمانبندی
۱. مسیر بحرانی
در طی پروژه، بسیاری از فعالیتها همزمان روی میدهند. اما برخی فعالیتها باید به ترتیب انجام شوند. مسیر بحرانیِ پروژه، ترتیب وظایفی است که حداقل زمان ممکنِ پروژه را تعریف میکند. تاخیر در هر یک از فعالیتها در این مسیر بحرانی، تکمیل پروژه را به تاخیر میاندازد.
۲. مایلستون
نقاط عطف نقاط اصلی موفقیت یا رویدادهای مهم در پروژههای بزرگتر هستند. آنها معمولا در گزارش نقاط عطف پروژه کنترل میشوند.
۳. نمودار گانت
نمودار گانت ابزار برنامهریزیای است که به مدیران پروژه کمک میکند وظایفی که باید در پروژهی مورد نظر تکمیل شوند را سازماندهی و زمانبندی کنند و این زمانبندی را به اطلاع دیگر اعضای پروژه هم برسانند.
۴. نمودار PERT
نمودارهای PERT از نظر ظاهری شبیه به نمودارهای تحلیل مسیر بحرانی هستند، اما سعی میکنند زمانی که هر فعالیتی نیاز دارد را دقیقتر تخمین بزنند و این کار را با استفاده از فرمولی برای محاسبهی محتملترین بازهی زمانی هر فعالیت بر اساس طولانی ترین و کوتاه ترین زمانها و همینطور زمان موردانتظار انجام میدهند.
تخمین زمان، موضوع مهمی در مدیریت زمان است و این گرایش در افراد وجود دارد که زمان مورد نیاز برای تکمیل فعالیت را دست پایین ارزیابی میکنند. استفاده از PERT به افراد کمک میکند ارزیابی بهتری از زمان داشته باشند.
۵. خرد کردن
تکنیک کوتاه کردن زمانبندی پروژه برای رسیدن به حداقل هزینه با استفاده از افزودن منایع. به عبارت دیگر مسیر بحرانی پروژه و زمانبندی آن، با تخصیص منابع اضافی به فعالیتهای مهمِ آن «تکه تکه میشود» یا کاهش مییابد.
اصطلاحات مربوط به هزینه
۱. قیمت ثابت
شکلی از قیمتگذاری قرارداد است که در آن، قیمت برای تحویل کارهای مشخصی، پیشاپیش با پیمانکار مورد توافق قرار گرفته است. مدیران پروژه، به این شکل از قیمتگذاری علاقه دارند چون به آنها اجازه میدهد کنترل هزینههای پروژههایشان را در دست داشته باشند. از سوی دیگر، پیمانکاران آن را دوست ندارند، چون اگر شرایط پیشبینی نشدهای روی بدهد، آنها با ریسک شکست مواجه میشوند و این یعنی باید بیش از انتظار کار کنند؛ یا اگر مقدار کاری که برای نخستین تحویل نیاز داشتند را دست کم گرفته باشند. در نتیجه، قیمتهایی که برای قراردادهایی با قیمت ثابت در نظر گرفته میشوند، باید بیشتر باشند تا این ریسک را پوشش دهند.
۲. قیمتگذاری بههمراه هزینهگذاری
قیمتگذاری بر مبنای هزینه شکلی از قیمتگذاری قرارداد است که طی آن پیمانکار قیمت کار را بر اساس کل هزینه پروژه به علاوهی یک هزینهی ثابت یا (معمولا) درصدی از هزینه کل محاسبه میکند. این شکل از قیمتگذاری برای پیمانکاران جذاب است، چرا که ریسک آنها را کم میکند. معمولا جذابیت کمتری برای مدیران پروژه دارد زیرا بودجهبندی را دشوار میکند و این یعنی اگر بازههای زمانی گسترش پیدا کنند، یا اگر نیاز به تجهیزات بیشتری باشد، پروژه با ریسک هزینههای اضافی روبرو خواهد شد. قیمتگذاری برمبنای هزینه به طور خاص برای مدیران پروژه مخاطرهآمیز است، زیرا پیمانکاران به هیچ شیوهای تحریک نمیشوند که سریع و موثر کار کنند (در حقیقت، پیمانکاران را تحریک میکند که پروژهها را بیشتر طول بدهند).
۳. قیمتگذاری بر مبنای مواد و زمان
شکلی از قیمتگذاری شبیه به قیمتگذاری بههمراه هزینهگذاری که در آن کار انجامشده بر اساس مقدار زمانی که روی آن صرف شده و هزینهی موادی که استفاده شده قیمتگذاری میشود.
اصطلاحات عمومی
۱. پایه
طرح اولیهی تاییدشدهی پروژه (شامل گستره، بودجه و زمانبندی). پیشرفت پروژه با این مبنا مقایسه شده و هر گونه تغییری در طرح اولیه به نسبت آن بیان میشود.
۲. گستره
دامنهای که پروژه در آن فعالیت میکند. این دامنه، سیستمها، رابطها، فرایندها، بخشها و ذینفعان بیرونی (همچون تامینکنندگان و مشتریان) را پوشش میدهد. همینطور بیان اینکه پروژه و محدودهی آن دربردارندهی چه هستند، گاهی اوقات برای تعیین چیزهایی که خارج از گسترهی پروژه هستند هم مفید است. پروژههایی که متحمل «خزش گستره» میشوند، به احتمال بسیار زیاد از زمانبندی و بودجهی اولیهی خود فراتر میروند.
۳. تشدید
اگر مشکلی در پروژه روی دهد که مسئولِ مستقیم آن نتواند حلش کند، از سلسلهمراتب مدیریت پروژه یا برنامه بالا میرود تا به کسی برسد که بتواند راه حلی ارائه کند.
۴. لغزش
این مقدار زمانی است که یک پروژه یا فعالیتی در پروژه، از زمانبندی برنامه عقب است.
۵. پروژههای کلیددردست
نام «کلیددردست» از این ایده نشات میگیرد که حامی پروژه میتواند کلید پروژهی تحویلشده را بچرخاند و بهرهبرداری از آن را آغاز کند. پروژههای کلیددردست اغلب بخشی از برنامههای بزرگتر هستند، برای مثال بساز و بفروش، مسئولیت لولهکشی ساختمان را به پیمانکاری خارج از شرکت میسپارد. این بساز و بفروش انتظار دارد زمانی که پروژهی آن لولهکش به پایان رسید، همهی اجزای لولهکشی ساختمان به طور کامل کار کنند.
۶. پرینس۲
PRINCE2 که از حروف نخست عبارت PRojects IN Controlled Environments (پروژه در محیط کنترلشده) تشکیل شده است، احتمالا پرکاربرترین متدولوژی مدیریت پروژه است. این متدولوژی در اصل برای استفاده در پروژههای فناوری اطلاعات در بخش دولتی انگلستان توسعه یافت، اما اکنون طیف گستردهای از صنایع بخش خصوصی در سرتاسر جهان از آن استفاده میکنند.
۷. پیامباک
پیکرهی دانش مدیریت پروژه (PMBOK) استانداردی جهانی برای روش ها و اطلاعات در مدیریت پروژه است. این استاندارد را موسسهی مدیریت پروژه (Project Management Institute) مستقر در ایالات متحده منتشر کرده است.
۸. مدیریت پروژهی چابک (اجایل)
مدیریت پروژهی چابک به جای آنکه از مرحلهی توسعهی تکی به همراه رویکردهای مدیریت پروژهی سنتی «آبشاری» استفاده کند، از مراحل کوتاه توسعه و مراحل تست یکپارچه استفاده میکند. برای پروژههایی مناسب است که با سرعت پیش میروند یا در معرض تغییرات متناوب هستند، مانند پروژهها و استارتآپهای کسبوکار در حوزهی فناوری اطلاعات.
۹. ورودی
بسیاری از پروژههای بزرگ به چند مرحله تقسیم میشوند، مانند تحقیق، توسعه، آزمایش و انتشار. پیش از هر مرحلهای، یک ورودی وجود دارد و مدیر پروژه است که تصمیم میگیرد چه وقت پروژه آمادهی عبور از آن است تا مرحلهی بعدی آغاز شود.
مدیریت پروژه محدود به این واژهها نیست. ما سعی کردیم شما را با برخی از پرکاربردترین واژهها آشنا کنیم. اگر تجربه مدیریت پروژه دارید، از این اصطلاحات چقدر استفاده میکنید؟ به نظرتان چه واژههای پرکاربرد دیگری میتوان به این فهرست اضافه کرد؟
در این مجموعه ارزشمند، تمام نیازمندیهای شما برای شروع و رشد کسبوکار فراهم شده است.
این مجموعه حاصل تجربیات اساتید هاروارد است که هر یک، از کارآفرینان و مشاوران بزرگ در دنیا هستند.
دیدگاه شما