بازار سهام از اوایل خرداد ماه (خاتمه یافتن رشد مقطعی در ماههای نخست سال تحت تاثیر انتظارات تورمی) هرگز روی خوش ندیده و شاخص کل نیز از ارتفاع یک میلیون و 607 هزار واحد در حالی افت نزدیک به 20 درصدی را تجربه کرده که در همین مدت بازارهای موازی (ارز، سکه، مسکن، بانک) نیز روند صعودی یا دستکم نوسانی داشتهاند.
تجارت و اقتصاد
موضوعات اقتصادی .تجارت .اداره . آموزش مدیریت .تجارت در اسلام
عرضه و تقاضا
رضه و تقاضا (پروژه)
عرضه و تقاضا
عَرضه و تقاضا یک مدل اقتصادی میباشد که اثر قیمت را بر روی مقدار در بازار رقابتی بررسی میکند.قیمت بر روی مقدار تقاضا از طرف مصرفکنندگان و مقدار تولید از طرف عرضهکنندگان اثر میگذارد.در نتیجه اقتصاد در قیمت و مقدار به تعادل میرسد.سایر عوامل موثر در تعادل اقتصادی نیز در این مدل باعث تغییر پیش بینی تقاضای بازار چیست؟ تقاضا و عرضه میشوند.
عَرضه عبارتست از جریان کالا - خدمات به بازار برای برآوردن تقاضا.همچنین میتوان گفت:مقدار کالا و خدماتی است که تولید کنندگان حاضرند در قیمتهای مختلف در اختیار مصرف کنندگان قرار دهند. شایان ذکراست که عرضه بستگی به دو عامل دارد:
همچنین با ثابت در نظرگرفتن بعضی عوامل در کوتاه مدت یک رابطه مثبت بین مقدار عرضه کالا یا خدمات و قیمت آن ایجاد میشود که به قانون عرضه شهرت دارد.
تقاضا چیست؟
تقاضا یعنی میل و خواست و توانایی یک فرد برای دریافت کالا یا خدمتی.منحنی تقاضا مکان هندسی مجموعه نقاطی است که یک فرد برای بدست آوردن کالا یا خدماتی حاضر به پرداخت چه میزان پول است.و یک تولید کننده به ازای هر قیمتی مایل به چقدر تولید است.
شیب منحنی تقاضا منفی است، یعنی اینکه هر چقدر قیمت افزایش یابد مقدار تقاضا کاهش مییابد. عوامل زیادی بجز قیمت بر روی تقاضای افراد موثر است که از آن جمله میتوان به قیمت کالاهای جانشین و مکمل، سلیقه مصرف کنندگان، انتظارات از آینده و میزان درآمد مصرف کنندگان اشاره نمود.
قانون تقاضا نیز به این معنی که با افزایش قیمت، مقدار تقاضا کاهش یافته و در مقابل با کاهش قیمت، مقدار تقاضا افزایش مییابد.به رابطه منفی قیمت و تقاضا قانون تقاضا میگویند
عرضه و تقاضا به عنوان پایگاه عدالت
از موضوعات چالش برانگیز امروز مدیریت توسعه اقتصادی و معضلات اجتماعی ناشی از آن مانند تورم، کنترل قیمت ها، مکانیزم عرضه و تقاضا، نحوه واردات و صادرات، اولویت بندی در تولید کالاهای ضروری، توزیع عادلانه کالا، . می باشد، علاوه بر نیازهای اقتصادی معضلات در جایگاه نرم افزاری دیگری وجود دارد که نیازمند نگاه عمیق تری است، از جمله، انگیزه ایجاد یک نیاز مصرفی در جامعه و اولویت بندی و شاخصه انتخاب نیازهای مؤثر اجتماعی و چگونگی توزیع بین اقشار مختلف از کم درآمد تا مرفه است، برخی سؤالاتی که در این حوزه به ذهن می رسد عبارتند از:
▪ نحوه و علل پیدایش ناهنجاری های اقتصادی مانند تورم چیست؟
▪ مبنا و محور الگوهای مورد استفاده برای تحلیل و بررسی این ناهنجاری ها چیست؟
▪ معیار و شاخص تعیین اولویت موضوعی پیش بینی تقاضای بازار چیست؟ در ایجاد، توزیع نیاز، مدیریت و توزیع منابع طبیعی، ابزاری و انسانی کدام است؟
▪ پیدایش عرضه و تقاضا، مکانیزم عرضه و تقاضا و نقش تعاریف در نظام عرضه و تقاضا و ارتباط قانون با این نظام چگونه است؟
اهمیت این محورها به این جهت است که مکانیزم عرضه و تقاضا می تواند پایگاه عدالت اجتماعی، عدالت سیاسی و فرهنگی و اقتصادی باشد. این سؤالات و بسیاری دیگری ابهامات حوزه وضعیت اقتصادی جامعه و محورهای حاکم برآن از جمله مباحثی است که توسط علامه منیرالدین حسینی هاشمی(ره) در دوره های مختلف دروس اقتصادی به آن پرداخته شده است، اکنون که به سالگرد رحلت این استاد فرزانه نزدیک شده ایم (۱۲ اسفند ۱۳۷۹، مطابق ۶ ذی الحجّه) و نیز به دلیل احساس نیاز برای تشکیل گروه های تخصصی به منظور تنظیم سیاست های برنامه پنجم توسعه کشور برآن شدیم تا فرازهایی از تحلیل ایشان را در برنامه دوّم توسعه اقتصادی کشور را، که امروز می تواند ناظر بر دیدگاه آینده نگر ایشان در سال ۱۳۷۳ می باشد و هم راهگشایی برای طراحی و برنامه ریزی، برنامه های پنج ساله توسعه است، ارائه نماییم:
تقاضا یک «نیاز ابزار شده» است، انسان احتیاج به چیزی دارد که آن را ظاهر و ابراز می کند، پس تقاضا طلب و خواستن است، «عرضه» هم به معنای این است که شخص دیگری که می تواند این نیاز را برطرف کند و وسیله برآوردن آن نیاز در اختیار او می باشد، آن را ابراز و ظاهر می کند که به این «عرضه» گفته می شود. پس هرگاه وسیله «ارضاء نیاز» ارائه شود به آن «عرضه» گفته می شود.
انسان دارای اراده و قدرت گزینش است و می تواند اختیار خود را به میدان عرضه و تقاضا بیاورد و امکان عملکرد او مانند اشیاء نیست، بلکه شرایط و روابط در قدرت گزینش او مؤثر است البته این قدرت انتخاب تنها در موضوعات و سطح نازل مصرف نیست بلکه در سایر سطوح اجتماعی یعنی در ایجاد قوانین و انحصارات نیز وجود دارد. استاد علامه(ره)، سپس قوانین حاکم بر نظام عرضه و تقاضا را از دیدگاه رایج اقتصاد جهانی اینگونه مطرح می نمایند: عرضه و تقاضا از سه «نظام تعاریف»، «نظام تنظیم» و «نظام تخصیص» جدا نیست»، به عبارت دیگر گفته می شود «قوانین نسبیت» بر جریان اشیاء حاکم بوده، و به نحو طبیعی و قهری وجود داشته و ثابت است، . آنها (اقتصاد سرمایه داری) نظام حقوقی و نظام تعاریف را برآمده از عرضه و تقاضا می دانند.
بحث مهم تشریحی ما این است که شاقول و معیار اساسی در «نظام حقوقی» و یا «نظام تعاریف»، «نظام تنظیم» و «نظام تخصیص» چیست؟ اگر گفته شود که هر سه تای اینها از عرضه و تقاضا می آید و در سه سطح می باشند، می گویم: ربط «عرضه و تقاضای اجتماعی» با «تکامل اجتماعی» چیست؟ آن وقت می گویم که: هرگز رابطه عرضه و تقاضا با جهت تحرک تکاملی جامعه، نمی تواند قطع باشد، یعنی می توان سؤال کرد که این انحصارات و محدودیتها از کجا آمده؟ و چرا آمده؟ عرضه و تقاضایی که از بستر خودش بریده باشد در کجای عالم قابلیت تحقق دارد؟!
عرضه و تقاضائی که بخواهد قیمت ها را معین کند یعنی در حقیقت وزن مخصوص کالاها را مشخص نماید باید در شرایط انسانی باشد. یعنی آیا می توان عرضه و تقاضای انسان را از اراده و از نظام اجتماعی او جدا کرد و فقط به آن عرضه و تقاضا گفت؟. بله! نسبت به امور خرد یک ساده نگری های ابتدائی ـ از افرادی که دقت نمی کنند یا نمی خواهند دقت کنند ـ در بازار دیده می شود. مثلا می گویند امروز در بازار هندوانه بیش از تقاضا بوده و در حال ضایع شدن است پس قیمت را کم کردند، فردا که مثلا پیاز چنین شد قیمت گران می شود. این دیدگاه با عرضه و تقاضای مورد نظر ما تفاوت دارد.
ما باید بتوانیم قوانینی برای تعریف درست کنیم که «اسباب مالکیت» را معرفی کند و قوانینی برای «تنظیم» معرفی نمائیم که بتواند قوانینی را برای «تخصیص» معین نماید و در نهایت نیز بتوانیم نسبت این سه دسته قوانین را به «تکامل اجتماعی» تعریف کنیم، البته عرضه و تقاضا در بستر و در نظامی عمل می کند که متناسب با توسعه آن نظام، یک کشش و تنشی هم دارد، ولی این کشش و تنشی که منشأ تحرک می شود آیا در نظام حاکم «اصل» می شود یا نه؟ لذا می گوییم که عرضه و تقاضا، بدون بستر، امری خیالی است و بلکه باید گفت: که تحت حاکمیت قوانین حقوقی می باشد.
قوانین حاکم بر مکانیزم عرضه و تقاضای رایج در نظام اقتصادی اسلامی تعیین کننده و کارآمد نیست و به بن بست رسیدن کارشناس ها در نهایت به دلیل همین درگیری با فرهنگ اسلامی است که بطور طبیعی اموری را نفی می کند. این درگیری به نوعی با درگیری قوانین زمان شاه با اسلام شبیه است که احساس ظلم مردم نهایتاً منجر به پرخاش علیه شاه و اعتراضات عمومی گردید.
نحوه پیدایش سه نظام تعاریف، تنظیم، و تخصیص در نظام اجتماعی در قالب چهار فرض یا گمانه مطرح می شود:
۱) فرض اوّل: اخذ ابزار «تعریف»، «تنظیم» و «تخصیص»، همه از شرع مقدس
۲) فرض دوّم: اخذ ابزار «تعریف» از مذهب و ابزار «تنظیم و تخصیص»، از عقل
۳) فرض سوّم: اخذ ابزار «تعریف» از شرع و ابزار «تنظیم و تخصیص»، از عرف
۴) فرض چهارم: اخذ ابزار «تعریف»، «تنظیم» و «تخصیص»، همگی از عقل
در فرض اوّل که هم در تکوین، هم در تاریخ و هم در جامعه شرایط حاکم برنظام عرضه و تقاضا و نهایتاً «نظام موازنه قدرت» (رابطه بین تکامل و عرضه و تقاضا) باید از دین بدست آید. در غیر این صورت هر نوع عرضه و هر نوع تقاضایی نمی تواند رسمیت داشته باشد. در مقاله بعدی هر یک از فروض فوق توضیح بیشتری داده می شود.
کشش تقاضا و عرضه
1-كشش تقاضا و عرضه
كه اگر قيمت افزايش پيدا كند تقاضا كاهش و اگر قيمت كاهش پيدا كند. تقاضا افزايش پيدا مي كند. طبق اين افزايش قيمت با ثابت بودن ساير عوامل مي بينيم كه چه قدر تقاضا كاهش مي يابد، اين حساسيت را در اقتصاد بنام كشش ((Elasticity مي نامند.
2- كشش قيمتي تقاضا
كشش قيمتي تقاضا واكنش وحساسيت مصرف كننده را در برابر قيمت اندازه گيري ميكند. كشش قيمتي تقاضا E معمولا منفي است و در اقتصاد E بزرگ را به e كوچك داخل قدر مطلق نمايش ميدهد.
مثال:- اگر افزايش 25% در قيمت بنزين سبب 5% كاهش در مقدار تقاضايي بنزين شود در آنصورت كشش تقاضا براي بنزين عبارت است از:-
Eمساوي مي شود به درصد تغيير در مقدار تقاضاي بيزين تقسيم در قيمت بنزين
يعني منفي -5 درصد تقسيم در 25 درصد مساوي ميشود به 0.2-
كشش0.2-% براي تقاضاي بنزين بدين معني است كه يك درصد افزايش قيمت بنزين سبب كاهش 0.2% در مقدار تقاضايي بنزين خواهد شد.
انواع مختلف كشش قيمتي تقاضا:-
هنگامي كه قيمت كالا يك درصد تغيير كند ممكن است تقاضاي آن كالا بيشتر يا كمتر از يك درصد تغيير كند. كه حالت هاي مختلف دارد.
1-تقاضايي با كششe>0
هرگاه درصد تغييرات مقدار تقاضا بيش از درصد تغييرات كه در قيمت ايجاد مي شود باشد كالاي با كشش است. مثلا كالاهاي كه مشابه همديگر است وبراي مصرف كننده مطلوبيت يكسان دارد.
مثال:- ماكاراني با مارك هاي مختلف.
2- تقاضايي بي كشش e اهمیت عرضه و تقاضا در تعیین سود بانکی
در چند سال اخیر تعیین نرخ سود بانکی به یکی از چالش های سیستم بانکی تبدیل شده است. اگرچه در دو سال اخیر نرخ سود بانکی بدون توجه به عوامل اقتصادی و به شیوه دستوری کاهش یافته است اما مقاومت بانک مرکزی برای کاهش یا حتی تعیین نرخ سود و اجرای سیاست های انقباضی نشان از واقعیت بحران یا وضعیت حساس در سیستم پولی کشور دارد که نشانگر مشکلات عمیق و اساسی در این حوزه از اقتصاد است. این امر نشان می دهد که قاطعیت برای حل بحران و رسیدن به یک نقطه باثبات بسیار لازم است.
جلوگیری از کاهش دستوری نرخ سود اقدامی کاملا صحیح و منطقی و مسوولانه است اما معلوم نیست تا چه حد قابل اجرا و عملی خواهد بود.
از نظر بسیاری از کارشناسان اقتصادی، رسیدن به این نقطه که بانک مرکزی و بانک ها ناچار شوند به تعیین نرخ سود در شرایطی غیردستوری بپردازند قابل پیش بینی بود زیرا تعیین نرخ کم تر از نقطه تعادلی عرضه و تقاضا باعث اتلاف ناگزیر منابع و زیان خواهد شد. تعیین نرخ سود بانکی یکی از متغیرهای کلیدی و اساسی اقتصاد است و ارتباط این شاخص اساسی با میزان پس انداز ملی، سرمایه گذاری، میزان توان جذب منابع بانک ها، ارایه تسهیلات، رشد صنعتی و بخش های مختلف تولید، کنترل نقدینگی، تورم، اشتغال، رونق و رکود اقتصادی و. باعث شده که تعیین نرخ سود بانکی در همه کشورهای جهان و به خصوص اقتصادهای پیشرفته از حساسیت ویژه ای برخوردار باشد .
نرخ سود بانکی در شرایط عرضه و تقاضا در نقطه ای به تعادل می رسد که متناسب با نرخ تورم باشد و برای پس اندازکنندگان، انگیزه سپردن پول به بانک ها را تقویت کند و از طرف دیگر تسهیلات بانکی با نرخی به وام گیرندگان ارایه نشود، که باعث ایجاد صف و رانت و فرصت های ویژه نشود بلکه در شرایطی رقابتی و منطقی و با نرخ سود بانکی متناسب با نرخ تورم، این امکان برای همه پیش بینی تقاضای بازار چیست؟ متقاضیان وجود داشته باشد که بتوانند متقاضی دریافت وام باشند.
در غیر این صورت و در شرایط تعیین دستوری نرخ سود بانکی، تقاضا برای دریافت تسهیلات بیش از منابع بانک ها خواهد بود و این موضوع هم صف طویل متقاضیان را ایجاد می کند و هم ممکن است به فرصت ها و رانت هایی برای دریافت وام منجر شود. از این رو اقتصاددانان بزرگ جهان توصیه می کنند که نرخ سود بانکی باید از طریق نهاد عرضه و تقاضا و سازوکار قیمت ها و به شکل غیردستوری و در شرایط طبیعی عرضه و تقاضا تعیین شود تا نرخ سود بانکی به گونه ای مشخص شود که تعادل نسبی را در حجم پول، نقدینگی، تسهیلات بانکی، پس اندازها و . ایجاد کند.
سازوکار طبیعی عرضه و تقاضا برای تعیین نرخ سود بانکی تا حدی اهمیت دارد که اقتصاددانان، دولت ها را به کنترل حجم پول از طریق انضباط مالی و پولی و حجم بودجه و میزان مالیات ها توصیه می کنند و معتقدند باید از دستکاری قیمت ها و نرخ ها و نظام عرضه و تقاضا پرهیز کنیم. در اقتصاد ایران نیز که دولت حضوری گسترده در اقتصاد دارد ضروری است بیش از اقتصادهای دیگر به اصلاح نظام قیمت ها و احترام به نظام عرضه و تقاضا و پرهیز از تعیین دستوری قیمت ها و نرخ ها توجه شود تا کارایی مورد انتظار حاصل شود.
اصول بنیادی عرضه و تقاضا
مدل عرضه و تقاضا در واقع برای بازار رقابتی تنظیم شده است که در آن هیچ یک از خریداران و فروشندگان نمیتوانند اثر زیادی بر روی قیمت بگذارند ،و قیمت به صورت یک داده است.مقدار تولید محصول توسط تولیدکننده و مقدار تقاضا توسط مصرفکننده ٬ وابسته به قیمت محصول در بازار است.قانون عرضه میگوید که در ثابت بودن سایر شرایط مقدار عرضه وابسته به قیمت است و در قیمت بالاتر عرضه بیشتر و در قیمت پایینتر عرضه کمتر خواهد بود.و قانون تقاضا نیز میگوید با ثابت بودن سایر عوامل در قیمتهای بالا تقاضا کمتر و در قیمتهای پایین تقاضا بیشتر خواهد بود.
در بازار رقابتی قیمت تعادلی و مقدار تعادلی یک کالا با عرضه و تقاضای بازار برای آن کالا تعیین میشود.قیمت تعادلی یک کالا دقیقا برابر با قیمتی است که مصرفکنندگان مقدار کالایی را که حاضرند در یک دوره زمانی خاص بخرند برابر با مقداری است که تولیدکنندگان آن کالا حاضرند عرضه کنند.در قیمتهای بالاتر کمبود تقاضا باعث میگردد و باعث مازاد عرضه میشود.این اضافه عرضه به قیمت فشار میآورد و باعث میشود که قیمت دوباره به سطح تعادلی بازگردد.در قیمتهای پایینتر نیز٬مقدار تقاضا از مقدار عرضه بیشتر میشود و باعث مازاد تقاضا میشود.این مازاد تقاضا باعث افزایش قیمت و در نتیجه بازگشت قیمت به اندازه قبل خود (قیمت تعادلی)میشود.پس از اینکه قیمت به تعادل رسید٬این قیمت میل به استمرار و باقی ماندن دارد.
پیشبینی وضعیت بورس 25 مهر 1401 / تلخی تمام نشدنی بازار
بازار سهام از اوایل خرداد ماه (خاتمه یافتن رشد مقطعی در ماههای نخست سال تحت تاثیر انتظارات تورمی) هرگز روی خوش ندیده و شاخص کل نیز از ارتفاع یک میلیون و 607 هزار واحد در حالی افت نزدیک به 20 درصدی را تجربه کرده که در همین مدت بازارهای موازی (ارز، سکه، مسکن، بانک) نیز روند صعودی یا دستکم نوسانی داشتهاند.
1) پیشبینی بازار .
بورس24 : در شرایطی به مصاف معاملات سومین روز کاری هفته میرویم که بازار روز گذشته مطابق با انتظار بیرمق آغاز کرد. برای دقایقی بهتر شد اما خالی بودن سمت تقاضا موجب شد تا رفتهرفته فروشندهها میداندار شوند. در نتیجه این رویداد، شاخص کل با ثبت افت بیش از 6 هزار واحدی تا ارتفاع یک میلیون و 311 هزار واحدی عقبگرد داشت. نماگر هموزن دیگر شاخصی که بسیاری از اهالی بازار به آن توجه دارند. این شاخص مدتی است که روند کاهشی گرفته و به سمت سطح حمایتی 360 – 365 هزار واحدی در حرکت است. ارزش معاملات کماکان محدود بوده و خروج پول ادامه دارد. نقدینگی خارج شده در بازار روز گذشته تقریبا معادل 22 درصد از ارزش معاملات خرد بود که نشان از بیانگیزگی حقیقیها و عدم اعتقاد به برگشت بازار دارد.
بازار سهام از اوایل خرداد ماه (خاتمه یافتن رشد مقطعی در ماههای نخست سال تحت تاثیر انتظارات تورمی) هرگز روی خوش ندیده و شاخص کل نیز از ارتفاع یک میلیون و 607 هزار واحد در حالی افت نزدیک به 20 درصدی را تجربه کرده که در همین مدت بازارهای موازی (ارز، سکه، مسکن، بانک) نیز روند صعودی یا دستکم نوسانی داشتهاند. در واقع برداشت قالب به این شکل است که بازار سرمایه از دایره توجهات دولت خارج است. اگر نقطه ابتدایی این مقایسه را به مرداد سال گذشته (زمان آغاز به کار دولت سیزدهم) بست دهیم، میبینیم که بازار سرمایه در نقطه سر به سر قرار داشته و عملا اثرات تورم در قیمت سهام لحاظ نشده است.
بنابراین به شکل واضحی مشخص است که بازار برای خروج از وضعیت فعلی و برگشت بخشی از اعتماد از دست رفته، نیاز به شوکهای خبری اساسی، تزریق نقدینگی و حمایت عملی دارد. در واقع بازار به لحاظ تکنیکی و بنیادی در محدوده بسیاری خوبی برای برگشت قرار دارد و این دولت است که باید آستین را بالا زده و بازار را از حالت پنیک نجات دهد. در غیر اینصورت روند کاهشی بازار ادامه خواهد داشت چراکه این روزها عمده معاملهگران تبدیل به تماشاچیان بیتفاوت شدهاند. برای امروز احتمالا بازار با همان فرمان روز گذشته کار خود را آغاز کند اما این امیدواری وجود دارد که در نیمه بازار به مرور معاملات روانتر با تقاضای بهتری را داشته باشیم.
برنامه ریزی تولید
با کارشناسان ما در مدیرفا تماس بگیرید تا مشاوره رایگان در زمینه پیاده برنامه ریزی و مدیریت تولید دریافت نمایید .
برنامه ریزی تولید چیزی بیش از به حداکثر رساندن بهره وری از دستگاه ها و تجهیزات است ، تهیه برنامه مطلوب تولید و استفاده بهینه از منابع، نیاز به توازن عملیاتی و مناسب برای سازمان را دارد.
اما برنامه ریزی و مدیریت تولید چیست؟
چه یک تولید کننده جدید باشید که برای اولین بار ماشین آلات خود را روغن می زند و چه یک تولید کننده قدیمی باشید که هزاران کالا را تولید می کند ، برنامه ریزی و مدیریت تولید یک الزام است. همانند نحوه عملکرد نرم افزارهای اسکرام و برنامه های ماهانه ، برنامه های تولید استفاده بهینه از منابع را تضمین می کنند.
ابتدا بیایید اصطلاحات اساسی در مورد برنامه ریزی و مدیریت تولید را درک کنیم ، ببینیم چگونه این کار انجام می شود ، به مشکلات مشترکی که باید از آنها آگاه باشیم ، نگاه کنیم ، با انواع برنامه ریزی تولید آشنا شویم و در آخر برخی از مباحث و راه کار های مربوط به برنامه ریزی و مدیریت تولید مرور کنیم .
در صورت تولید محصول بر اساس سفارش (MTO) ، سفارشات تولید یا سفارشات کاری پس از دریافت سفارشات مشتری، صادر می گردند. شرکتی که به دنبال تولید بر اساس موجودی انبار است (MTS) ، بسته به تقاضا ، نوسانات بازار، موجودی انبار و استراتژی های کلان سازمان، سفارشات تولید را ایجاد می کند. برنامه های تولید معمولاً توسط مدیران تولید یا مدیران ارشد که وضعیت بازار و فروش را پایش می کنند، طرح ریزی می شود. یک برنامه تولید خوب ، بهترین استفاده را از منابع موجود برای برآورده کردن مناسب نیاز ها و انتظارات و هم چنین تحویل به موقع سفارشات، می کند.
چرا باید تولید خود را برنامه ریزی و مدیریت کنیم؟
رسیدگی به چند سفارش تولید به صورت گسترده کار ساده ای است، اما برای تولید کنندگان بزرگ ، پیچیدگی بسیار زیاد می شود. برنامه ریزی تولید هم چنین به برنامه ریزی تهیه مواد اولیه بر اساس مقدار محصولات نهایی تولیدی نیز کمک می کند. این امر همچنین بر موجودی ، گردش پول ، فروش و توزیع تأثیر می گذارد. علاوه بر این یکی از مهم ترین منابع سازمان که نیروی انسانی می باشد، در صورت وجود برنامه ریزی برای تولید نیز، بهینه میگردد.
چگونه می توان برنامه ریزی را برای تولید انجام داد؟
پنج گام برای طرح ریزی و بهبود برنامه ریزی برای تولید : در ادامه به پنج نکته اشاره می کنیم که این نکات برای تهیه برنامه تولید و بهبود کارایی آن ها، ضروری هستند.
الف) پیش بینی تقاضا : قبل از برنامه ریزی برای تولید ، اولین اقدامی که انجام می شود پیش بینی تقاضای محصولات است. پیش بینی تقاضا می تواند بر اساس سفارشات مشتریان یا بر اساس موجودی انبار (دو نوع سازمان های تولیدی) باشد. اگرچه این پیش بینی ممکن است تا پیش بینی تقاضای بازار چیست؟ آخرین رقم دقیق نباشد ، اما تخصیص تقریبی نیاز ها برای تخصیص منابع، مهم است. پیش بینی را می توان براساس عواملی مانند داده های گذشته و روند / تقاضای بازار انجام داد. لازم به ذکر است که علم آمار مبحث تحلیل پیش بینی نیز در این مبحث ،کاربرد به سزایی دارد. ترسیم یک پیش بینی مناسب، به برنامه ریزی نوع و مقدار مواد اولیه مورد نیاز و همچنین برنامه ریزی برای تهیه مواد اولیه، کمک می کند.
ب) موجودی کالا را کنترل کنید : هر دو حالت کمبود موجودی و مازاد موجودی وضعیت نامطلوبی هستند. درصورت کمبود نمی توانید تولید را ادامه دهید و در صورت مازاد ، فضا و پول را هدر می دهید. کنترل موثر موجودی شامل سفارش مجدد موجودی فعلی زمانی که به کمتر از سطح مشخص شده برسند و محاسبه زمان تحویل تامین کننده برای سفارش موارد با زمان تحویل طولانی از جمله فواید کنترل کوجودی کالا ها می باشد.
ج) برای همه چیز و همه پرسنل برنامه ریزی کنید : غالباً ، هنگام تهیه برنامه های تولیدی ، برخی از دستگاه ها یا برخی از پرسنل ، نادیده گرفته می شوند. مسئله در اینجا این است که ممکن است آن دستگاه خراب شود یا کارگر در مرخصی باشد یا بدتر از آن ، روی محصول / دستگاه دیگری کار کند. از این رو برای هر ماشین ، مواد اولیه ، ایستگاه کاری ، انبار و کارمندان برنامه ریزی کنید.
د) پایش کنید : پس از نهایی شدن برنامه تولید و تحویل سفارشات کاری ، مراحل تولید آغاز می شود. در این مرحله ، ممکن است برخی از موارد برنامه ریزی اشتباه پیش برود ، ماشین ها توقف کنند ، یا خطا رخ دهد. پایش مداوم لایه های عملیاتی سازمان با سرپرستان یا با دستگاه های اینترنت اشیا (IOT) باعث می شود که همه قطعات عوامل تاثیر گذار در برنامه تولید، طبق برنامه پیش روند.
ه) بروز رسانی و بهبود : علی رغم بهترین برنامه ریزی شما ، در سطح عملیاتی، اوضاع مطابق برنامه و دلخواه شما پیش نمی رود. هر اتفاقی ممکن است رخ دهد، از تأمین دیر هنگام مواد اولیه توسط تامین کنندگان تا کارگرانی که از کار می افتند و دستگاه هایی که خراب می شوند. بسیار مهم است که انعطاف پذیر باشید و سریع با این تغییرات سازگار شوید تا مقادیر برنامه ریزی شده به موقع تحویل داده شوند. در حالت ایده آل ، شما همچنین باید از قبل برای چنین خطراتی برنامه ریزی کنید.
گام های فوق، گام های کلی مورد نیاز برنامه ریزی و مدیریت تولید در سازمان ها می باشد. برنامه ریزی تولید با ابزار مناسب به راحتی انجام می شود. با تخصیص دقیق منابع ، برنامه ریزی برای موجودی کالا و جلوگیری از اشتباه، می توانید سفارشات خود را به موقع تحویل دهید.
تیم مدیرفا با سابقه ای 13 ساله از سال 1387 در صنایع گوناگون، انواع سیستم های مدیریتی و متد های مورد نیاز صنایع را اجرا کرده است. هم چنین تیم مدیرفا آماده ارائه خدمات و مشاوره برنامه ریزی و مدیریت تولید به تمامی سازمان های تولیدی با انواع سیستم های تولیدی می باشد.
احساسات مردم چقدر در بازار کریپتو تاثیرگذار است؟ آشنایی کامل با تحلیل احساسات
در تمام بازارهای مالی از جمله بازار رمز ارزها، تریدرها و سرمایه گذاران با روشها و استراتژیهای مختلفی سعی میکنند تا سود بیشتری دریافت کنند و درآمد خود را افزایش دهند. تمام این روشها در دو دسته بندی کلی قرار میگیرد: تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال؛ اما یک عامل بسیار مهم دیگر نیز در تمام این بازارها تاثیرگذار است و آن، احساسات معاملهگران است. از این رو، در این مقاله قصد داریم به تحلیل احساسات یا تحلیل سنتیمنتال (Sentimental) بپردازیم. با ما همراه باشید.
مفهوم تحلیل احساسات در بازار ارزهای دیجیتال
احساسات در بازار کریپتو، احساس و حالتهای مختلف سرمایهگذاران را در مورد یک دارایی در نظر میگیرد. این احساسات همیشه یک دارایی یا اصول اولیه پروژه را نشان نمیدهند، اما میتوانند قیمت لحظهای ارزهای دیجیتال را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار دهند. تحلیل سنتیمنتال یا تحلیل احساسات در بازار رمزارزها، نوعی تحقیق است که با استفاده از آن سعی میکنند حرکات قیمت را پیش بینی کنند.
درست مثل سایر داراییها، قیمت رمز ارزها با عرضه و تقاضای بازار ارتباط مستقیم دارد. این نیروهای بازار میتوانند به دلایل مختلفی از جمله افکار عمومی، مطبوعات و رسانههای اجتماعی تغییر کنند.
بسیاری از معاملهگران برای پیش بینی پتانسیل کوتاه مدت و میان مدت دارایی کریپتویی، احساسات بازار را تجزیه و تحلیل میکنند. همراه با تحلیل تکنیکال و فاندامنتال، بررسی احساسات بازار کریپتوها میتواند ابزار ارزشمندی برای یک معاملهگر باشد.
احساسات بازار نگرش جمعی تجار و سرمایهگذاران نسبت به یک دارایی مالی یا بازار است. این مفهوم در همه بازارهای مالی از جمله بازار رمزارزها وجود دارد. احساسات بازار قدرت تاثیرگذاری بر چرخههای بازار دارد.
البته همیشه احساسات مطلوب در بازار منجر به شرایط مثبت قیمت نمیشود؛ گاهی اوقات، ممکن است احساسات به شدت مثبت، قبل از اصلاح بازار یا حتی در یک بازار نزولی ظاهر شود. تحلیلگران علاوه بر تحلیل میزان تقاضای بازار، میتوانند با تحلیل سنتیمنتال میزان بالقوه سودآوری را پیش بینی کنند. احساسات بازار اصول و نحوه کارکرد یک پروژه را در نظر نمیگیرند؛ اما ممکن است گاهی اوقات با هم مرتبط شوند.
بیایید دوج کوین را به عنوان مثال در نظر بگیریم. افزایش تقاضای این ارز دیجیتال، ناشی از هیاهوی رسانههای اجتماعی است (که منجر به احساسات مثبت در بازار شد). بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران این رمزارز را بدون در نظر گرفتن اهداف پروژه و فقط به دلیل احساس مثبت حال حاضر بازار خریداری کردند. حتی گاهی اوقات یک توییت از چهرهای مشهور مانند ایلان ماسک برای ایجاد احساس مثبت یا منفی در بازار کافی است.
چرا تحلیل سنتیمنتال در بازار کریپتوها مهم است؟
تجزیه و تحلیل احساسات بازار بخشی اساسی در بسیاری از استراتژیهای ترید است. مانند تجزیه و تحلیل تکنیکال و بنیادی، تحلیل احساسات بازار کریپتو معمولا ایده خوبی است که با استفاده از آن میتوانید تصمیمات بهتری را در جهت سرمایهگذاری درست اتخاذ کنید.
به عنوان مثال، تحلیل احساسات در بازار میتواند به شما کمک کند تا بررسی کنید آیا فومو بر بازار حاکم است یا صرفا نتیجه ذهنیت افراد است. به طور کلی، ترکیب تحلیل فنی و بنیادی با تحلیل سنتیمنتال بازار، مزایای زیر را به همراه دارد:
- دید بهتری از روند کوتاه و میان مدت قیمت میگیرید
- کنترل بهتری بر احساسات خود خواهید داشت
- فرصتهای بالقوه سودآور را کشف میکنید
چگونه میتوان احساسات بازار را تحلیل کرد؟
برای درک احساسات بازار، باید نظرات و ایدههای فعالان بازار را جمع آوری کنید. اگرچه تحلیل سنتیمنتال میتواند مفید باشد، اما شما نباید تنها به آن اعتماد کنید؛ بهتر است قبل از نتیجهگیری عملی، از اطلاعات جمع آوری شده همراه با دانش و تجربه خود نیز استفاده کنید.
برای شروع، ممکن است در جستجوی صفحات و کانالهای مربوط به رسانههای اجتماعی باشید تا درک کنید که جامعه و سرمایهگذاران در مورد یک پروژه خاص چه احساسی دارند. همچنین میتوانید به انجمنهای رسمی یا گروههای تلگرامی بپیوندید تا مستقیما با تیم پروژه و اعضای جامعه آن در ارتباط باشید. اما مراقب باشید! کلاهبرداران زیادی در این گروهها وجود دارند. به افراد تصادفی اعتماد نکنید و اطمینان حاصل کنید که قبل از ریسک کردن، تحقیقات خود را انجام دهید.
کانالهای شبکههای اجتماعی فقط اولین قدم هستند. شما میتوانید از روشهای بسیاری استفاده کنید تا نمای کلی از احساسات بازار را به دست آورید. علاوه بر نظارت بر کانالهای اجتماعی (به ویژه توییتر، با توجه به محبوبیت آن در میان طرفداران ارزهای دیجیتال)، میتوانید موارد زیر را نیز در نظر بگیرید:
- پیگیری احساسات در شبکههای اجتماعی با ابزارهای نرمافزاری جمع آوری دادهها
- از طریق پورتالهای رسانهای و وبلاگها، آخرین اخبار صنعت رمز ارزها را دنبال کنید
- معاملات بزرگ انجام شده توسط نهنگها را ردیابی کنید. این حرکات به طور منظم توسط برخی از سرمایهگذاران کریپتو پیگیری میشود و گاهی ممکن است بر احساسات بازار تاثیر بگذارد. رباتهای هشدار تراکنشهای نهنگها را میتوانید در تلگرام و توییتر پیدا کنید. یکی از بهترین منابع، سایت Whale Alert است.
- شاخصهای احساس بازار و سیگنالهای قیمت گذاری را در سایت کوینمارکتکپ بررسی کنید. این شاخصها طیف وسیعی از منابع مختلف را تحلیل کرده و خلاصهای از احساسات فعلی بازار را ارائه میدهند.
- میزان علاقه به صنعت ارزهای دیجیتال را با Google Trends اندازه گیری کنید. به عنوان مثال، حجم زیادی از جستجو برای “نحوه فروش رمزارزها”، میتواند نشان از احساسات منفی در بازار باشد.
بر اساس احساسات خود معامله نکنید. این یکی از اولین قواعدی است که یک تریدر میآموزد؛ زیرا تمام احساساتی که با آن روبرو میشوید مانند پشیمانی، طمع، رضایت و یا ناامیدی میتواند منجر به یک فاجعه شود. اما احساسات دیگران چه؟
شما ممکن است تریدری باشید که احساسات خود را کنترل میکند؛ اما بقیه بازار اینگونه رفتار نمیکند و تصمیمهای آنها هرچند غیرمنطقی، قیمتها را در بازار نوسان میدهد. به عنوان نمونهای از تحلیل احساسات، جابهجایی دورهای بیت کوین توسط یکی از مدیران صرافی Mt Gox را در نظر بگیرید. هر بار که او مقداری کوین را به یک آدرس دیگر ارسال میکرد، قیمت بیت کوین کاهش مییافت.
از لحاظ فنی، این اتفاق به این دلیل میافتد که مردم انتظار دارند که وقتی او ۸۰۰۰ بیتکوین را وارد بازار آزاد میکند، قیمت BTC سقوط کند. با وجود این که مدیر این اکسچنج اطمینان داده بود که کوینهایش را به این شکل به فروش نمیرساند، اما قیمت بزرگترین ارز دیجیتال در لحظه جابهجایی توسط او، کاهش مییافت.
تنها تفسیر این است که تریدرها انتظار دارند که بقیه معاملهگران با شنیدن این خبر اقدام به فروش بیت کوینهایشان خواهند کرد. حتی اگر به حرف این فرد اطمینان داشتید نیز تحلیل احساسات به شما میگوید که اقدام به فروش Bitcoinهای خود کنید.
ارتباط مستقیم بین تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و سنتیمنتال
تجزیه و تحلیل فنی، بنیادی و احساسات موضوعاتی هستند که با یکدیگر ارتباط نزدیکی دارند. حتی اگر شما به طور آشکارا فاکتور تحلیل احساسات را در مبادلات خود در نظر نگیرید، این امر بر تصمیمات شما تاثیر میگذارد.
به عنوان مثال، تعدادی از تریدرهای معروف ارزهای دیجیتال، به کوین ترون (TRX) علاقه دارند که به نظر میرسد که این یک رمز ارز بیارزش و بدون آینده است؛ اما این باعث نمیشود که هر زمان قیمت ترون کاهش پیدا کرد و به سطح حمایت خود رسید، تریدرها اقدام به خرید این کوین نکنند. زیرا آنها تقریبا مطمئن هستند که دوباره قیمت این کوین افزایش مییابد، اما نمیتوانند با استفاده از تجزیه تحلیل فنی یا بنیادی دلایل منطقی برای این اتفاق پیدا کنند.
تحلیل احساسات اساسا پیشگویی خود را انجام میدهد: اگر تریدرها به اندازه کافی به X باور داشته باشند، X تحقق مییابد.
به عنوان مثال، آیا قیمت ارزهای دیجیتال پس از اضافه شدن به صرافی بایننس (Binance) به دلیل افزایش نقدینگی و امکان قابل دسترس بودن توسط سرمایهگذاران، به میزان ۱۰۰ درصد افزایش مییابد؟ و یا این افزایش قیمت ناشی از انتظار همه برای افزایش قیمت است و این امر منجر به تحریک تریدرها برای خرید این کوین میشود؟ در بیشتر مواقع پاسخ مثبت است؛ زیرا تریدرها اعتقاد دارند زمانی که یک رمز ارز در بایننس لیست میشود، قیمت آن حتما افزایش خواهد یافت.
اندیکاتورهای تحلیل احساسات در بازار کریپتو
سرمایهگذاران میتوانند برای درک بهتر صعودی یا نزولی بودن بازار یا دارایی، به اندیکاتورهای احساسات در بازار نگاه کنند. اندیکاتورها این احساسات را به صورت گرافیکی یا با نوعی مقیاس نشان میدهند. این ابزارها میتوانند بخشی از فرآیند تحلیل احساسات توسط شما باشند، اما نباید فقط به آنها اعتماد کرد. بهترین کار این است که از چندین شاخص استفاده کنید تا دید متعادلتری از بازار داشته باشید.
بیشتر شاخصهای احساسات در بازار کریپتو روی بیت کوین متمرکز شدهاند، اما میتوانید شاخصهای احساسات بازار اتریوم را نیز پیدا کنید. شاخص ترس و طمع (Fear & Greed Index) بیتکوین شاید شناخته شدهترین شاخص احساسات در بازار کریپتوها است. این شاخص با تجزیه و تحلیل پنج منبع اطلاعاتی مختلف شامل نوسانات، حجم معاملات، رسانههای اجتماعی، میزان سلطه و روندها، ترس یا طمع بازار BTC را در مقیاس صفر تا ۱۰۰ نشان میدهد.
برای انجام تحلیل سنتیمنتال، شاخص صعود و نزول (Bull & Bear Index) شاخص متفاوت دیگری است که با تمرکز روی شبکههای اجتماعی، با یک نرمافزار مبتنی بر هوش مصنوعی و با استفاده از مکالمات در توییتر، ردیت و بیت کوین تاک، ۹۳ مورد از احساسات و موضوعات را تجزیه و تحلیل میکند. سازندگان این شاخص عملکرد شاخص خود را با دادههای با ارزش موجود بک تست میکنند. عدد صفر در این اندیکاتور نمایانگر بازار به شدت نزولی و عدد یک نمایانگر روند کاملا صعودی است.
از ابزارها در کنار هم استفاده کنید
تجزیه و تحلیل کانالهای رسانههای اجتماعی، معیارهای درون زنجیره و سایر اندیکاتورهای رمزارزها میتواند دیدگاه خوبی در مورد یک ارز یا احساسات پیرامون یک پروژه ارائه دهد. با درک بهتر نگرشهای فعلی بازار، به احتمال زیاد تصمیمات معاملاتی یا سرمایهگذاری بهتری خواهید داشت.
برای کمک به حداکثر رساندن تاثیر تجزیه و تحلیل احساسات، معمولا بهتر است آن را با موارد زیر ترکیب کنید:
- تحلیل تکنیکال: به شما کمک میکند هنگام انجام معاملات کوتاه مدت، پیش بینیهای بهتری از قیمت داشته باشید.
- تحلیل فاندامنتال: برای تعیین پتانسیل بلندمدت یک پروژه.
تریدرهای حرفهای در زمان ورود و خروج خود به بازار، تجزیه و تحلیل احساسات را در نظر میگیرند. بسیاری از تریدرها پرش زیاد بیت کوین و آلتکوینها را پس از اجماع پیشبینی کرده بودند. چون این مهم نیست که این اتفاقی که در سه سال پیش افتاد تصادفی بوده یا خیر. مهم این است که اگر تعداد کافی از سرمایهگذاران انتظار داشته باشند که این اتفاق در سال جاری نیز بیفتد، پس رخ خواهد داد.
با این که تمام ابزارهای خودکار، رباتها و شاخصهایی که در طول سالها توسعه یافتهاند، بازارها بسیار غیرمنطقی و غرق در احساسات انسانی هستند.
جمع بندی
احساسات در تمام بازارهای مالی تاثیرگذار است و ما میتوانیم در کنار تحلیل تکنیکال و فاندامنتال، از تحلیل احساسات نیز برای پیش بینی دقیقتر قیمت و روند رمز ارزها استفاده کنیم. از آنجا که بازار کریپتو هنوز کاملا بالغ نیست، تصورات و احساسات عمومی میتواند باعث نوسانات شدید قیمتها شود.
مطالعه فرصت چیست و چه تفاوتی با مطالعات امکان سنجی دارد؟
مطالعه فرصت چیست ، مطالعه فرصت (Opportunity Study) ابزار و راهکاری برای شناسایی سریع و برآورد محبوبیت عمومی به منظور ایجاد کسب و کار در بازار است. مطالعه فرصت بخش مهم و اولیهای از برنامه ریزی استراتژیک کسب و کار است و پیش از اقدام به تولید یک محصول جدید یا ارائه خدمات متمایز در یک کسب و کار قدیمی و یا دریک کسب و کار تازه است تا از این طریق بتوان بازار بالقوه را برای کسب سود محتمل و درآمد ناشی از ایجاد این کسب و کار ارزیابی کرد. در این مقاله از اکو ساختمان با همراه باشید تا درباره مطالعات فرصت و ویژگیهای آن بیشتر بدانیم.
مطالعه فرصت چیست؟
مطالعه فرصت در واقع ابزار اصلی مورد استفاده برای تعیین و اندازه گیری پارامترها، اطلاعات و دادههای مورد نیاز برای تبدیل یک ایده به یک کسب و کار است. اجازه دهید مطالعه فرصت را با یک مثال توضیح دهیم، یک سرمایه گذار در زمینه املاک و مستغلات در حال بررسی ساخت یک آپارتمان در نزدیکی یک دانشگاه است. این سرمایه گذار آگاه است که دانشگاه نزدیک آپارتمانی که قصد توسعه و ساخت آن را دارد، با مشکلات کمبود خوابگاه برای دانشجویان مواجه است و خوابگاه بسیاری از دانشجویان فاصله قابل توجهی با دانشگاه دارد. قبل از اجرای پروژه، این سرمایه گذار قصد دارد تحقیقات بازار انجام دهد تا درک کند که تقاضا واقعی برای آپارتمانهای دانشجویی نزدیک به محوطه دانشگاه وجود دارد و اگر وجود دارد چقدر است. به این مطالعه، مطالعه فرصت گفته میشود و معمولاً پیش از مطالعات امکان سنجی و پیش امکان سنجی انجام میشود.
هدف مطالعه فرصت چیست؟
پس از اطلاع از اینکه مطالعه فرصت چیست حالاباید از اهداف این مطالعه مطلع شویم. ۱۵مطالعه فرصت مطالعاتی است که به دنبال شناسایی سریع و ارزان حقایق برجسته بازار در یک فرصت سرمایه گذاری انجام میشود. هدف اصلی مطالعه فرصت، شناسایی فرصتهای سرمایه گذاری و ترویج پروژههای سرمایه گذاری در یک حوزه خاص از فعالیت یا در یک منطقه است. از جمله مهمترین فاکتورهایی که در مطالعات فرصت مورد بررسی قرار میگیرد، پیش بینی تقاضا برای محصول و یا خدماتی است که قرار است به بازار عرضه شود.
مطالعه فرصت چه چیزی را تحلیل میکند؟
منابع طبیعی موجود در یک منطقه مشخص که ممکن است مورد استفاده قرار بگیرند. تقاضای فعلی و بالقوه برای کالاهای مصرفی یا خدمات مصرفی خاص و پتانسیل افزایش جمعیت یا قدرت خرید و وضعیت واردات و صادرات در سطح یک منطقه یا فعالیت خاص از جمله ارزیابیهایی است که در مطالعه فرصت انجام میشود.
تأثیر محیط زیست، بخشهای تولیدی که در سایر مناطق با سطح توسعه، سرمایه، نیروی کار و منابع طبیعی و شرایط اقتصادی مشابه، موفق بودهاند، امکانات و جایگزینهایی برای گسترش تولید یا افزایش تنوع آنها، شرایط سرمایه گذاری عمومی و سیاستهای صنعتی یک منطقه و هزینه راهاندازی و هزینه تولید از جمله مواردی هستند که در یک مطالعه فرصت بررسی میشوند.
مزایای مطالعه فرصت چیست
مطالعه فرصت در طراحی یک پروژه سرمایه گذاری بسیار ارزشمند است و درصد نسبتاً بالایی از پروژهها به دلیل عدم انطباق، عدم امکان توسعه یک پروژه خاص و یا کمبود منابع، در این مرحله متوقف میشوند. اگر این مطالعه انجام نشود، ممکن است و پروژه بدون در نظر گرفتن ملاحظات مطالعه فرصت اجرا شود و مهمتر از همه، منابع قابل توجهی را مصرف کند؛ و پس از مطالعه پیش امکان سنجی و امکان سنجی نهایی، عدم انطباق با اهداف تعیین شده مشخص شود و پروژه متوقف گردد که یک شکست محسوب میشود.
مطالعه فرصت چه مراحلی دارد؟
مطالعه فرصت و مطالعات امکان سنجی و پیش امکان سنجی همگی زیر بخشهایی دارند که طبق استانداردها باید این زیر بخشها همگی در آن مطالعه گنجانده شود. در ادامه به مراحل و زیر بخشهای مطالعه فرصت اشاره شده است.
معرفی و شناسایی عوامل محیطی و تأثیرگذار در یک کسب و کار
عواملی که در این بخش باید به عنوان عوامل تأثیرگذار پیرامونی مورد مطالعه قرار بگیرند شامل شرایط اقتصادی، تحلیلهای مرتبط به ابعاد حقوقی و قانونی، ویژگیها و مشخصات ساختارهای تکنولوژیک (آخرین تکنولوژی بازار، وضعیت توسعه و پژوهش)، مسائل مرتبط اجتماعی و تحلیلهای مربوط به محیط طبیعی هستند.
تحلیلهای محیطی در بخش املاک و مستغلات و در طی انجام مطالعات فرصت یک پروژه ساختمانی شامل مطالعه و بررسی محیط فیزیکی پیرامون اطراف محل تعیین شده برای پروژه، ویژگیهای شهر و محله مورد نظر، کیفیت سطح زندگی، کاربریها، دسترسیها، قوانین و مقررات شهری، قیمت زمین و سایر هزینهها، خدمات شهری را شامل میشود.
توصیف صنعت مدنظر و چشم انداز آن
در این مطالعه فرصت باید تحلیلی جامع از صنعت مورد نظر صورت گیرد. برآورد اندازه و نوع این صنعت در زمان حال و پیش بینی آن برای حداقل ۳ تا ۵ سال آینده، تحلیل انواع روشهای موجود بازاریابی در کسب و کار مورد نظر، گرایشهای اصلی توسعه در صنعت مورد نظر و اصلیترین راهکارهایی که این حوزه برای فرصت پیش رو قرار میدهد، از جمله توصیف چشم اندازهای مدنظر است.
تحلیل رقبای اصلی
در این بخش از مطالعه فرصت، محصول و یا خدمات مورد نظر باید به خوبی شرح داده شود و جایگاه آن در بازار معین و مشخص شود. تصمیم گیری نسبت به این محصول، خدمات و نوع آن، حاصل مطالعات صورت گرفته در مراحل قبلی است. گاهی ممکن است محصول و یا خدمات در حالتهای مختلفی در نظر گرفته شود. سناریو نویسی به تصمیم گیرندگان کمک میکند که در صورت عدم توجیه پذیری یک طرح در انتهای مطالعه، بتوانند حالتهای مختلف دیگر را نیز مورد بررسی قرار دهند و بنابراین انعطاف پذیری بالاتری در تصمیم گیری داشته باشند.
تعیین مشخصات بازار هدف
فاکتورهایی که باید در قسمت تعیین مشخصات بازار هدف مورد توجه قرار گیرند، شامل شناسایی مشتریان بالقوه، کانالهای موجود برای ارتباط، نیازهای عمومی گروه مخاطب، شناسایی سلایق و خواستههای گروه مخاطب، شناسایی نحوه تصمیم گیری مخاطبان برای خرید و موضوعات تأثیرگذار بر انتخاب مخاطبان میشود.
پیش بینی فروش و تحلیلهای مالی
بهطورکلی از طریق ابزارهای مختلف قیمت گذاری و پیشبینیهای حجم و مدت زمان فروش پیش بینی فروش و تحلیلهای مالی صورت میگیرد؛ سپس با استفاده از تحلیلهای مالی و استفاده از مفاهیمی همچون نرخ بازگشت سرمایه، نرخ بازده داخلی و آنالیز حساسیت ارزش خالص فعلی پروژه راجع به ورود این محصول و یا خدمات به بازار تصمیم گیری میشود. در صورتی که طرح بر مبنای سناریو نویسی پیش رفته باشد و بیش از یک انتخاب نیز موجود باشد، تحلیلهای مالی بسیار کمک کننده هستند که در کنار در نظر گرفتن انواع دیگر شرایط موجود، یک گزینه به عنوان گزینه برتر انتخاب میشود.
تفاوت مطالعات امکان سنجی با مطالعه فرصت چیست
تفاوت میان مطالعه فرصت و مطالعه امکان سنجی در آن است که مطالعه فرصت پیش از هرگونه اقدام و تصمیم گیری نسبت به آغاز یک پروژه انجام می گیرد و سعی میکند یک پروژه را در بهترین حالت ممکن در بازار سرمایه گذاری، تعیین و انتخاب کند. در حالی که مطالعات امکان سنجی پس از انتخاب نوع و مشخصات یک پروژه صورت میگیرد و امکان عملی شدن آن از لحاظ تکنیکی و از نظر مالی، سودآوری پروژه را مورد بررسی قرار می گیرد و برای سرمایه گذاران و تصمیم گیرندگان امکان تصمیم گیری در مشارکت در یک پروژه خاص را فراهم میکند.
سخن آخر
مطالعه فرصت در عمل شامل اقدامات مختلفی است که بنا به هر پروژه و نوع درخواست کارفرما، شرایط موجود و استراتژیهای گروه انجام دهنده مطالعه فرصت ممکن است دارای تفاوتهایی باشد. با این حال، کلیات این نوع از مطالعات در چارچوب یکسان است. به منظور انجام مطالعات فرصت، امکان سنجی، پیش امکان سنجی و پیش بینی قیمت مسکن و مصالح ساختمانی به اکو ساختمان مراجعه کنید.
دیدگاه شما