عملیات غیرممکن یا ممکن؟
اواخر هفته گذشته عبدالناصر همتی در حالی به ریاست بانک مرکزی نائل شد که اقتصاد ایران شرایط بسیار خاصی را تجربه میکند. ماههاست که بازارهای مختلف کشور از جمله سکه، ارز، طلا، مسکن و . شاهد فراز و نشیبهای بسیاری هستند که منجر به افزایش قیمتهای باورنکردنی شده است.
به گزارش خرداد، روزنامه آفتاب یزد نوشت: اواخر هفته گذشته عبدالناصر همتی در حالی به ریاست بانک مرکزی نائل شد که اقتصاد ایران شرایط بسیار خاصی را تجربه اصول کسب سود در فراز و نشیبهای قیمت اصول کسب سود در فراز و نشیبهای قیمت میکند. ماههاست که بازارهای مختلف کشور از جمله سکه، ارز، طلا، مسکن و . شاهد فراز و نشیبهای بسیاری هستند که منجر به افزایش قیمتهای باورنکردنی شده است؛ به گونهای که روز گذشته شاهد عبور قیمت سکه از مرز سه و نیم میلیون تومان بودیم. این در حالی است که برخی تحلیلهای کارشناسانه نشان میدهد، این قیمتها حتی بالاتر از این نیز خواهد رفت. در این اوضاع، بیتردید سیاستهای بانک مرکزی میتواند نقش بسزایی در بهبود یا پسرفت اقتصاد ایفا کند. ناگفته پیداست که تعویض ولیالله سیف با عبدالناصر همتی نیز در همین راستا و با هدف ایجاد تغییرات مثبت صورت گرفته است. اما اکنون باید دید همتی به عنوان هجدهمین رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران چه تدابیری برای کنترل وضعیت موجود و مدیریت مهمترین ارگان اقتصادی کشور در ذهن میپروراند. از سوی دیگر با توجه به اینکه به باور برخی اقتصاددانان، آینده چندان قابل پیشبینی نیست، لزوم شرح وضعیت کنونی بانک مرکزی توسط عبدالناصر همتی به شدت احساس میشود؛ اینکه وی با شفافیت تمام اقدام به اعلام جزئیات بستهای کند که توسط سیف به وی تحویل میشود، از یک سو منجر به جلب رضایت و اعتماد عمومی و از بین رفتن بسیاری شبهات خواهد شد و از سوی دیگر میتواند در ماهها و سالهای آتی چالشهای پولی و بانکی کشور را توجیهپذیرتر سازد.
در پی تصمیم نهایی حسن روحانی، از این پس عبدالناصر همتی جایگزین ولی الله سیف در بانک مرکزی خواهد شد. در همین راستا، هیئت دولت در جلسه روز پنجشنبه سوم مرداد ماه به عبدالناصر همتی به عنوان رئیس کل جدید بانک مرکزی رای اعتماد داد.
گفتنی است، عبدالناصر همتی پیش از این ریاست بیمه مرکزی را بر عهده داشت و بعد از آن بهعنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در چین انتخاب شد. از سوی دیگر، حسن روحانی، همتی را فردی تحصیلکرده، آگاه و دارای تجربیات ارزنده در بانک و بیمه، با نشاط، فعال و دارای روحیه، قوی و خوب و دارای توان معرفی کرده است. همچنین رئیسجمهور اصلاح نظام بانکی، سیاستهای مالی، پولی و بهبود روابط بانکی با دنیا و توسعه پیمانهای پولی دو جانبه، حفظ و مراقبت از ذخائر ارزی را از اولویتهای رئیس کل جدید بانک مرکزی دانسته و کلیه اعضای دولت را به همکاری با ایشان توصیه کرده است.
طبق مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام، حکم رئیسکل بانک مرکزی پنج ساله است و رئیس جمهور در صورتی که از دوره تصدی رئیسکل بیش از یک سال باقی مانده باشد، میتواند رئیسکل بانک مرکزی را تغییر دهد. براساس این مصوبه رئیسکل بانک مرکزی بهپیشنهاد وزیر امور اقتصادی و دارایی و بعد از تصویب هیئت دولت، با تایید و حکم رئیس جمهور نصب میشود و دوره تصدی ریاستکل بانک مرکزی پنج سال خواهد بود و انتخاب مجدد وی بلامانع است.
از سال 1339 تاکنون بانک مرکزی 17 رئیسکل را به خود دیده که هرکدام سیاستها و عقاید متفاوتی در خصوص بانکداری و بازار پولی و ارزی داشتند و همین امر موجب شد تا اقتصاد ایران در سالهای مختلف شاهد وقایع متفاوت ارزی و پولی باشد.
ابراهیم کاشانی، علیاصغر پورهمایون، مهدی سمیعی، خداداد فرمانفرمائیان، عبدالعلی جهانشاهی، محمد یگانه، حسنعلی مهران، یوسف خوشکیش، محمدعلی مولوی، علیرضا نوبری، سید محسن نوربخش، مجید قاسمی، سید محمدحسین عادلی، ابراهیم شیبانی، طهماسب مظاهری و محمود بهمنی، روسای بانک مرکزی از سال 1339 تا 1392 هستند. همچنین با حکم رئیس جمهور نام ولیالله سیف بهعنوان هفدهمین رئیسکل بانک مرکزی در تاریخ ثبت شد. اکنون نیز عبدالناصر همتی بر کرسی هجدهمین رئیس کل بانک مرکزی خواهد نشست.
در این میان، دامنه توقعات از رئیس کل جدید بانک مرکزی بسیار بالاست؛ چرا که بیماری اقتصاد ایران را در بر گرفته و همه در انتظار اقدامات اساسی همتی برای جبران کاستیهای موجود و رونق بخشیدن به ارکان مختلف اقتصاد کشور هستند.
در همین راستا، رئیس کل جدید بانک مرکزی در اولین پست اینستاگرامی خود پس از تصدی این منصب نوشت: «تمام داشتههای علمی و تجربی خود را در دولت و شبکه بانکی کشور برای پیشبرد اقتصاد کشور به کار خواهم گرفت.»
عبدالناصر همتی با انتشار پیامی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «خدا را شاکرم توفیق خدمت به ملت بزرگ ایران در مسئولیت خطیر بانک مرکزی نصیب اینجانب شد.»
وی در ادامه پیام خود آورده است: «تمام داشتههای علمی و تجربی خود را با استعانت از خداوند متعال و همراهی همکارانم در دولت و شبکه بانکی کشور برای پیشبرد اقتصاد کشور به کار خواهم گرفت. ملت ایران شایسته بهترینهاست.»
اکنون باید دید همتی دقیقا چه راهکارهایی برای نجات اقتصاد ایران اندیشیده و چگونه و از طریق چه ابزارهایی قصد نیل به سوی اهداف خود را دارد.
محمود جامساز، اقتصاددان در این راستا به آفتاب یزد گفت: «مسئله اساسی ساختار بانک مرکزی، ساختار پولی کشور و ساختار اقتصاد کلان کشور است که از ناکارآمدیهای درونی رنج میبرد. این ناکارآمدیها با مدیریت صحیح سازگار نیست. چون مدیریت صحیح مبتنی بر اصول صحیح علمی و اقتصادی است که متاسفانه در ساختار ناکارآمد اقتصاد دولتی کارآیی ندارد. اقتصاد دولتی یک اقتصاد دستوری است که با الزامات علم اقتصاد همخوانی ندارد.»
جامساز افزود: «در مورد بانک مرکزی، یکی از مسائل بسیار مهمی که وجود دارد، عدم استقلال این بانک از ابتدای انقلاب تاکنون است. یعنی در حقیقت، بانک مرکزی مجری اوامر و دستورات دولت بوده و به دلیل اینکه اقتصاد ما یک اقتصاد رانتی بوده و هست، این فساد باعث بدتر شدن اوضاع اقتصادی و عدم توزیع بهینه منابع از یک طرف و عدم توزیع عادلانه ثروت از سوی دیگر شده است.
در نتیجه فاصله طبقاتی افزایش یافته و مسائلی که در چند سال اخیر به وجود آمده، استمرار سیاستهای گذشته بانک مرکزی است که صرف سیاستهای دولتها اتفاق افتاده است.»
این اقتصاددان تصریح کرد: «پس از ریاست آقای سیف نیز به دلایل خاص سیاسی و تعارضات جناحی و گروهی، مقدار زیادی از این فسادهای مالی و اقتصادی افشا شد و در این میان گروههای مختلف نیز یکدیگر را بیشتر رسوا کردند. این عدم شفافیت بانک مرکزی و دولت در سیاست پولی بهصورت افشای فساد اقتصادی و اختلاسها برملا شد.»
جامساز ادامه داد: «بانک مرکزی درحال حاضر با مشکلات بسیار زیادی روبروست که مهمترین آنها مسئله عدم استقلال این بانک است. هر مدیر باتجربه و کارآمدی که بر صندلی ریاست بانک مرکزی تکیه بزند، با این ابزارها و شرایطی که در اختیارش است، کاری از پیش نخواهد برد زیرا فساد بسیار زیاد است، قدرتهایی که این فسادها را تقویت میکنند بسیار زیاد هستند و جلوی هر گونه اقدام اصلاحی به یکنوعی گرفته میشود.»
وی تاکید کرد: «عدم استقلال بانک مرکزی موجب بروز مشکل و فساد میشود. یعنی وقتی دولت کسری بودجه داشت و به بانک مرکزی مراجعه کرده است، هیچ رئیس بانک مرکزی طی سالهای گذشته وجود نداشته که به دولت "نه" گفته باشد و استقلال خود را حفظ کند. درحالی که در بانکهای مرکزی دنیا، روسای این بانکها با سیستمی متفاوت از ایران انتخاب میشوند. از سوی دیگر، همواره سیاستهایی بر بانک مرکزی تحمیل میشود که دست و پای این بانک را میبندد.»
جامساز خاطرنشان کرد: «از زمان ریاست جمهوری آقای روحانی تاکنون، به واسطه تحمیلهایی که دولت به بانک مرکزی روا داشته، نقدینگی به حدود 1530 هزار میلیارد تومان رسیده که به معنی سه برابر شدن آن است؛ یعنی 300 درصد بر نقدینگی ما افزوده شده است. اکنون سوال اینجاست که این نقدینگی کجا رفته، چگونه بانک مرکزی آن را کنترل کرده و چگونه بر بانکهای دولتی و خصوصی نظارت کرده است؟ همچنین چرا موسسات و تعاونیهای پولی و اعتباری فاقد مجوز بانک مرکزی طی سالهای اخیر درحال فعالیت بودند و بانک مرکزی که به موجب قانون میتوانست مانع فعالیت آنها شود این کار را نکرد؟ به عنوان مثال، تعاونی مالی و اعتباری ثامنالحجج که 300 هزار میلیارد تومان اختلاس کرده، با شش میلیون تومان سرمایه در سبزوار مشهد تاسیس شده و این درحالی است که بانک مرکزی میتوانست به راحتی مانع فعالیت این تعاونی شود.»
این اقتصاددان افزود: «از سوی دیگر، دولت به بانک مرکزی بدهی دارد، بانکها به بانک مرکزی بدهی دارند و خود دولت به بانکها بدهکار است که این مسئله تبدیل به یک کلاف سردرگم شده است. بنابراین همه این جزئیات باید در اختیار مردم و مسئولان قرار بگیرد تا در راستای شفافسازی از تکرار مجدد آن در آینده جلوگیری شود.»
جامساز تاکید کرد: «سیاستگذاری همیشه مهمتر از اجراست. هر چند اجرا نیز دارای اهمیت است، اما سیاستگذاری یک کار بسیار تخصصی و فنی است. سیاستگذار باید بداند که یک برنامه کوتاهمدت و بلندمدت را چگونه تنظیم کند تا بانک مرکزی بتواند بر تمام معضلات کنونی فائق آید.»
وی در ادامه خاطرنشان ساخت: «من به آقای همتی توصیه میکنم که با تمام نیرو جهت مستقل ساختن بانک مرکزی اقدام کند و با تسلیم یک لایحه به مجلس، بانک مرکزی را از سیاستهای مالی دولت مستقل کند. البته در این میان باید هماهنگی میان سیاستهای پولی و مالی وجود داشته باشد، اما استقلال بانک مرکزی منجر به در اختیار گرفتن افراد کاردان و بالیاقت خواهد شد. بانک مرکزی باید اقدام به کمک به رشد اقتصادی، موازنه پرداختها و حفظ ارزش پول کند. همچنین باید جلوی تورم را بگیرد و در مورد نرخ ارز برنامهریزی صحیحی داشته باشد.»
جامساز افزود: «باید نرخ واقعی ارز که هیچوقت در کشور ما محاسبه نشده، مشخص شود و بهتدریج به آن نرخ مبادلات انجام شود. اگر اقتصاد درست عمل کند، تلورانس نرخ ارز واقعی بسیار کم خواهد بود و در نتیجه فعالان اقتصادی میتوانند پیشبینی کنند که در یک دوره 10 ساله نرخ ارز چه مقدار افزایش خواهد یافت تا برنامهریزیها بر همان اساس انجام شود. همچنین اولین هدف بانک مرکزی باید حمایت از تولید باشد تا اگر پولهایی در خارج از چرخه تولید و در بازارهای مختلف است به سمت تولید سرازیر شود.» اکنون باید در انتظار دستاوردهای ریاست جدید بانک مرکزی برای این بانک، دولت و اقتصاد ایران بود. برخی ناظران ماموریت همتی در بانک مرکزی را بسان یک عملیات غیرممکن میدانند. از همین رو آفتاب یزد به وی توصیه میکند به صورت شفاف اعلام کند که از رئیس پیشین چه تحویل گرفته است.
ولی الله سیف: از همه اقشار میخواهم که عملکرد بانک مرکزی در دوره پنج ساله ریاست من بر این بانک را مورد نقد قرار دهند.
اگرچه اعداد نشان میدهد متوسط نرخ رشد نقدینگی از بلندمدت متوسط آن بیشتر است، بسیاری از نقدها توسط جامعه و رسانهها در این ارتباط به بانک مرکزی وارد شد اما این در شرایطی قابل قبول است که بانک مرکزی مستقل باشد در حالی که چند سالی است هیچ تجدیدنظر معناداری در قوانین برای استقلال این بانک صورت نگرفته است.
استقلال واقعی بانک مرکزی مستلزم قانون مناسب، اختیارات کافی و نیروی انسانی مناسب است که خود مستلزم ایجاد نظام انگیزشی و معنوی است.
اسحاق جهانگیری: در طول پنج سالی که آقای سیف سکاندار بانک مرکزی بود، ایشان با کمک دوستان خود در بانک و در مجموعه دولت سیاستهای خوبی را پیش گرفتند و نتیجه این سیاستها باعث شد تا شاخصهای اصلی اقتصاد کشور در طول چند سال اخیر روند مثبتی داشته باشد.
با شناخت دقیقی که از عبدالناصر همتی دارم، وی از صاحب نظران اقتصادی و دانشگاهیان ایران است و کارهای علمی خوبی انجام داده، ضمن اینکه ایشان سابقه مدیریت خوبی در بانک خصوصی، بزرگترین بانک دولتی و به عنوان رئیس کل بیمه مرکزی داشتند؛ همچنین در ایشان سابقه اجرایی و توان علمی وجود دارد، وی یکی از مدیران خوب اقتصادی کشور خواهد بود.
عبدالناصر همتی: بنده در چه شرایط سختی سمت ریاست بانک مرکزی را دریافت کردهام، اما آمادهام برای کشور، دولت و مردم اقدامات مثبتی انجام دهم.
تحریمها فرصتی برای ارتقای توان کشور است و وضعیت بازار ارز، عدم ترازنامه بانکها، بیتدبیری در سیاستهای پولی و سردرگمی از مشکلات موجود است.
سیاست صادقانه و ثبات منطبق با درخواستهای مردم اعلام و اصول کسب سود در فراز و نشیبهای قیمت اجرایی خواهند شد؛ برای این امر حفظ قدرت ارزی کشور و متناسب با کنترل نرخ تورم و اصلاح ناترازی بانکها و مهار نقدینگی و هدایت آن مدنظر قرار خواهد گرفت.
در دوره جدید بانک مرکزی تلاش میشود تا پیامآور ثبات و تقویت اعتماد عمومی به سیاستگذاران باشیم و ثبات قیمتها پیگیری میشود و ضمن اذعان به مشکلات موجود، باید تلاش کرد تا از راههای صحیح و نظرات کارشناسی استفاده کرد. همچنین باید به حذف رانت خواری و فساد توجه ویژه شود و از صاحب نظران میخواهم دیدگاه طیفهای مختلف را اعلام کنند.
فراز و نشيبهاي پیوستن ايران به WTO
امروزه جهاني شدن بهطور اعم و جهاني شدن اقتصاد بهطور اخص به يكي از موضوعات بحث برانگيز و در عين حال جنجالآفرين تبديل شده است و دنياي پر چالش كسب و كار ما را مجبور ميسازد با ديگر كشورها به سوي جهاني شدن حركت كنيم.
به گزارش خبرنگار اقتصادي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقهخوزستان، از ميان سازمانها و نهادهاي مختلف بينالمللي سازمان تجارت جهاني يا WTO كه مبناي اصلي تشكيل آن اصل آزادي تجارت است يكي از نهادهايي است كه ميتواند در كوتاهمدت و بلندمدت براي بسياري از كشورهاي جهان منافع اقتصادي و تجاري به همراه داشته باشد و به تخصيص بهينه منابع جهان كمك كند. به همين علت ايران پس از سالها مطالعه، بررسي و ارزيابي آثار مثبت و منفي الحاق به اين سازمان، نهايتاً تصميم گرفت تقاضاي عضويت خود را در سال 1375 مطرح نمايد و بالاخره در سال 1385 به عنوان عضو ناضر اين سازمان پذيرفته شد.
همچنين ايران درخواست عضويت خود به WTO را در آبان سال 1388 بار ديگر اعلام كرد و با وجود اينكه هر كشوري كه ميخواهد به اين سازمان بپيوندد، دو هفته تا يك ماه پس از ارائه درخواست خود، كارگروه الحاق براي آن كشور تشكيل ميشود اما تاكنون پس از گذشت چهار سال، اين كارگروه براي ايران تشكيل نشده است. از دلايل اصلي عدم تشكيل گروه كاري الحاق، روابط سياسي بوده است.
عضويت در WTO فرآيندي پيچيده و طولاني است و با عضويت در ديگر سازمانهاي بينالمللي به كلي تفاوت دارد. الحاق به اين سازمان اساساً طي كردن يك فرآيند مذاكره است؛ به اين معنا كه كشور متقاضي عضويت طي انجام مراحل متعدد، زمانگير و در قالب مذاكرات دوجانبه و چندجانبه بايد براي تعيين شرايط عضويت با گروه كاري به توافق برسد و اينگونه نيست كه الزامات استانداري وجود داشته باشد و هر كشور با رعايت اين استانداردها خود به خود به عضويت سازمان پذيرفته شود.
طولاني شدن مذاكره نهايتاً به آمادگي كشور متقاضي براي قبول قوانين و مقررات WTO و ميزان گشايش بازار كالا و خدمات به روي ساير اعضاء دارد.
مسائل مالي، ساختاري و مديريتي در اقتصاد دولتي باعث شده تا سطح كارايي بسيار پايين و از انعطافپذيري ناچيزي برخوردار باشد. عليرغم بهكارگيري سياست خصوصيسازي و كاهش حجم تصديگري دولت طي برنامههاي اول، دوم و به ويژه برنامههاي سوم و چهارم توسعه، به ميزان قابل توجهي از حجم تصديگري دولت كاسته نشده و كارآيي لازم افزايش نيافته است.
دولت براي حمايت از صنايع داخلي، تعرفههاي گمركي بسيار سنگینی براي محصولات وارداتي وضع كرده است. الحاق ايران به WTO مستلزم تغييرات اساسي در اقتصاد بسته ايران است. وضع تعرفههاي سنگين، بزرگترين مانع تجارت آزاد به حساب ميآيد و با اصول اين سازمان سازگاري ندارد.
همچنين مقررات صادرات و واردات كشور در بسياري از موارد براي ورود و صدور كالاها، قائل به محدوديتها و مجوزهايي از سوي وزارت بازرگاني و يا ساير ارگانها شده كه اين فرآيند نيز با اصول سازمان هماهنگي ندارد و بايد تعديل شود.
سازمان تجارت جهاني، سازماني چند مليتي است كه براي پرداختن به مقررات تجاري بين ملتها شكل گرفته و هدف آن كمك به توليدكنندگان كالا و خدمات، صادركنندگان و واردكنندگان از طريق كاهش يا حذف موانع و محدوديتهاي تجاري در سراسر جهان است. در موافقتنامه تجارت چندجانبه تصريح شده كه بايد اقدامات مثبتي صورت گيرد تا كشورهاي در حال توسعه بتوانند سهم بيشتري از رشد تجارت بينالمللي به دست آورند.
آزادسازي مالي در مسير الحاق ايران به WTO
بخش مالي ارتباط تنگاتنگي با تجارت دارد؛ براي اينكه تحول در بخش مالي و آزادسازي آن به نتايج مطلوبي بيانجامد و نيز توسعه اقتصاد را به دنبال داشته باشد، لازم است آزادسازي اين بخش به نحو مناسب و ترتيب درستي طراحي شود. اما براي بسياري از كشورهاي در حال توسعه فراهم آوردن اين مقدمات همچنان به صورت يك چالش جدي باقيمانده است. آزادسازي خدمات مالي موانع موجود بر سر راه تجارت خدمات مالي را هدف ميگيرد. آزادسازي خدمات مالي، رقابت را ايجاد ميكند و رقابت بيشتر موجب ورود رقباي خارجي و در نهايت افزايش سطح بهرهوري و كارايي ميشود اما با آغاز فعاليت اقتصادي آزادانه ديگر كشورها در كشوري كه به تازگي به اين سازمان پيوسته، به تدريج نقش بيشتري در اقتصاد به دست ميآورند و با سوءاستفاده از اقتدار خود، منافع آن كشور را به خطر مياندازد. ورود رقباي خارجي، كاهش شديد سودآوري و درآمدهاي غير بهرهاي بانك هاي داخلي را به دنبال خواهد داشت.
بنابراين آزادسازي خدمات مالي كه شامل بانكداري، بيمهاي و معاملات اوراق قرضه ميشود الزامات نهادي و نظارتي ويژهاي را طلب ميكند كه معمولاً در كشورهاي در حال توسعه وجود ندارد.
WTO و بخش كشاورزي ايران
از ميان زيربخشهاي گوناگون اقتصادي، بخش كشاورزي به دليل آسيبپذيري و حساسيت زياد، به دقت دوچندان براي تصميمگيري نياز دارد. بر اساس معاملات بانك جهاني و سازمان همكاريهاي اقتصادي و توسعه، ميزان بهبود اقتصاد جهاني از راه كاهش تعرفههاي كالا به حدود 212 تا 270 ميليارد دلار سالانه برآورد ميشود كه 90 درصد اين سود برگرفته از اصلاحات در بخش تجارت محصولات كشاورزي است. همچنين موافقتهاي انجام شده در زمينه تجارت محصولات كشاورزي ممكن است به 10 درصد افزايش در قيمت محصولات كشاورزي در سطح جهاني بيانجامد. بهطور قطع كشورهاي در حال توسعه به ميزان مساوي از اجراي موافقتنامه سود نخواهند برد و به طور مشخص واردكنندگان خوراك با قيمت هاي بالاتر روبه رو مي شوند كه اين امر به دليل آزادسازي محصولات كشاورزي بوده و راهي براي مقابله با كاهش يارانه توليدي است.
در صورت عضويت ايران در WTO قيمت واردات محصولات كشاورزي بالا رفته كه اين كار از يك سو تحميلي بر مصرف كننده و از سوي ديگر مشوق براي توليد است. حضور ايران در WTO مي تواند براي كشاورزان ايران سودمند باشد و در فضاي رقابتي افزايش كارايي و توليد در واحد سطح را به همراه داشته و حتي در بلندمدت از وابستگي كشور به محصولات غذايي وارداتي بكاهد.
WTO و صنایع غذایی ایران
صنایعغذایی ایران یکی از پرسابقهترین صنایع در کشور و یکی از رشتههای مهم صنعتی است که تعداد قابل توجهی واحد صنعتی را تحت پوشش خود قرار می دهد. تحلیل مزیتهای نسبی مختلف موجود در این صنعت گویای مزیت نسبی در این صنعت میباشد؛ به طوریکه فرصتهای موجود برای اقتصاد ایران در زمینه صنایع غذایی به مراتب بیشتر از تعداد تهدیدهای آن است.
همچنین با توجه به مزیتهایی که کشور ما دارد میتواند بسیاری از این تهدیدها را به فرصت تبدیل کند. ورود به بازارهای جدید محصولات غذایی جهانی، تخصص شاغلان و استفاده کامل از ظرفیت تولید از جمله مزایای پیوستن به WTO در حوزه صنایع غذایی است.
برای جویا شدن از مزایای پیوستن به این سازمان با توجه به شرایطی فعلی کشور به سراغ یک عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز میرویم.
حسن فرازمند در گفتوگو با خبرنگار اقتصادي ايسنا، پيوستن به WTO را اين چنین توصيف ميكند: پیوستن به WTO هدف مطلوب و خوبی است و کشور باید سعی کند برنامهریزیهای خود را بهگونهای انجام دهد که جامعه بتواند این مسیر را در کوتاهترین زمان ممکن طی کند، زیرا از این طریق جامعه قادر است منابع اولیه و سرمایهها را به صورت بهینه بهكار بگيرد.
وي ادامهداد: لازمه ورود به عرصه جهاني بالا بردن قدرت رقابت اصول کسب سود در فراز و نشیبهای قیمت و كارآمدسازي بخش توليد برای بنگاههای اقتصادی است.
فرازمند ضمن تاکید بر اینکه در شرایط حاضر امکان بالا بردن قدرت رقابت متناسب با شاخصها به اندازه كافي وجود ندارد، تصریحکرد: بنابراين تولیدکنندگان بايد بتوانند در تمام بخشها وارد عمل شوند که ملزوماتی مانند بهبود قوانین مربوط به صادرات و واردات، بهبود قوانین در بخش تولید داخل، بهبود آموزش، بهبود مهارت و توانمندیها، ایجاد شرایط مناسب برای تولید محصولاتی که براساس مزیت نسبی هستند، ایجاد شود.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز خاطرنشانکرد: به نظر ميرسد با ایجاد تمهیداتی در حوزههای دولتی، مالی و بانکی بتوان بخشهای کوچکی را در این زمینه حمایت کرد تا اين بخشها بتوانند با توجه به شرایط موجود فعلي، در سطح مناسبی وارد بازارهای جهانی شوند و امکان توسعه صادرات غیرنفتی که کمتر متکی به منابع طبیعی هستند را براي آنها فراهم کرد.
از سوي ديگر یونس حسیننژاديان، معاون توسعه تجارت خارجی سازمان صنعت، معدن و تجارت خوزستان معتقد است: بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول پیشنهاد میکنند که کشورهای توسعه نیافته که با کمبود سرمایه و تکنولوژی رو به رو هستند، میتوانند با جلب سرمایهگذاری خارجی و شرکتهای چند ملیتی این مشکل را رفع نمایند. اما مشکلات سیاسی یکی از دلایل عدم پیوستن کشور به WTO است و شرکتهای چندملیتی در گزارشات خود علت عدم فعالیت در ایران را تضاد سیاسی با آمریکا ذکر کردهاند. این تضاد سیاسی حتی پیوستن کشور به WTO را مشکل كرده است، چرا که درخواست عضویت ایران با وتوی آمریکا رو به رو میشود.
وي تصریحکرد: پیوستن به WTO بازار رقابتی بزرگی را پیش روی تولیدکنندگان ایرانی میگشاید که از طریق آن میتوانند توانمندیهای خود را جهانی سازند.
حسيننژاديان خاطرنشانکرد: باید توجه داشت یکی از امیدهای ایران برای حضور در WTO محصولات متنوع بخش کشاورزی است زیرا در همه فصول سال به دست میآیند و در مراکز خصوصی اروپا بازار مناسبی خواهد داشت.
معاون توسعه تجارت خارجی سازمان صنعت، معدن و تجارت خوزستان تاکیدکرد: با وجود حمایتهایی که سالهاي اخير از صادرات غیرنفتی صورت گرفته است، هنوز قدرت کافی برای کسب سود بیشتر در این زمینه حاصل نشده است. به همین علت تا زمانی که به تحول در ساختار تجارت خارجی کشور و بسترسازی اقتصادی و افزایش توان رقابت محصولات صادراتی کشور نپرداختهایم، باید مسأله عضویت در WTO را با تامل و اندیشه بیشتری دنبال كنيم.
سازمان تجارت جهانی نه یک سازمان دشمن و نه فرشته نجات کشورهای در حال توسعه و طبقات فقیر جوامع است. این سازمان فقط برای گسترش تجارت خارجی در سطح بینالمللی به وجود آمد و نه برای تعادل طبقاتی، ابقاء گسترش حقوق بشر، حمایت از محیط زیست و سایر مسائلي كه ممکن است مهم باشند. دستیابی و عضویت در WTO برای هیچ کشوری شفابخش تمام امراض سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن کشور نیست ولی میتوان گفت گام بلندي در جهت بهسازی ساختار اقتصادی و رشد اقتصادی کشورها است.
در این میان کاهش تهدیدها و آسیبها و استفاده از فرصتها و تقویت آن، زمینه مناسبی برای کاهش آثار منفی حضور در اقتصاد بینالمللی و از جمله عضویت در WTO است.
آنچه نباید فراموش شود این نكته اساسی است که اگر میخواهیم همانند نیم قرن اخیر حضورمان در اقتصاد جهانی به فروش نفت خام و ورود انواع کالاها خلاصه شود، باید WTO را فراموش کرد زیرا عضویت در این سازمان یک مقوله توسعهای است و به نگرش جامع ما به توسعه اقتصادی و تجارت کشور در بلندمدت بستگی دارد.
بدیهی است با کاهش تعرفههای سنگین گمرکی، بسیاری از کالاهای ایرانی مصرفکنندگان خود را از دست میدهد و از صحنه بازار خارج میشوند یکی از دلایل این امر، عدم رشد اقتصاد ایران در محیط رقابتی است؛ ولی مقررات سازمان، متناسب با وضعیت اقتصادی هر کشور انعطافپذیر میشود.
عدم عضويت ايران در WTO انزواي اقتصادي و دورشدن از اقتصاد جهاني را افزايش ميدهد و به همين علت بايد موانع و نارساييهاي ساختار اقتصادي را جدي گرفت و به سيل خروشان جهاني شد تجارت پيوست.
برقراري تجارت آزاد و پيروي از نظام آن به نفع كشورهاي توليدكننده و صادركننده كالا و خدمات صنعتي است و كشورهايي چون ايران كه صادرات عمده آن نفت است، در اين بازار از پيش باختهاند؛ به همين علت ضروري است قوانين حمايت از صنايع داخلي چون روح در پيكر سياستهاي پيشنهادي و اجرايي دولت جاري باشد و در اين راه صلاح و مصلحت خود را بر اساس واقعيات جامعه در نظر گرفت و نه بر اساس تئوريهايي كه بسياري از آنها عملاٌ از حيطه كاغذ اصول کسب سود در فراز و نشیبهای قیمت فراتر نرفتهاند.
با چشمانداز تازهاي كه در روابط ايران و آمريكا به وجود آمده و عزم ايران براي پيوستن به سازمان تجارت جهاني، به نظر ميرسد روند پيوستن به WTO داراي تحرك جديدي شود، به ويژه آنكه اين امر رسماً با قيد هرچه زودتر، در دستور كار وزير صنعت، معدن و تجارت قرار گرفته است. اكنون بايد منتظر بود و ديد ايران چگونه اين مسير پرفراز و نشيب را ميپيمايد و چگونه از پيوستن به اين سازمان به نفع تجارت خود استفاده ميكند.
اصول کسب سود در فراز و نشیبهای قیمت
امروز به مقاله آموزش پیدا کردن حمایت و مقاومت میپردازیم. با ما تیم فیبوتک همراه باشید.
روایت مبادله و سرمایه گذاری در بازار ارزهای رمزنگاری شده منفی است. با توجه به نوسانات موجود، اکثریت نقاط حمایت و مقاومت را حدس و گمان محض میدانند. در مقابل، با پذیرش نهادی و پذیرش گسترده، بازار ارزهای دیجیتال موقعیت خود را به عنوان یک معدن طلا تقویت میکند. یکی از اصول حیاتی برای ایجاد ثروت در این بازار تجزیه و تحلیل فنی است.
با بیان ساده، تجزیه و تحلیل فنی در زمینه ارزهای رمزنگاری شده در حال مطالعه داده های تاریخی یک کوین/توکن، سنجش روندهای فعلی و پیش بینی قیمت آینده آن است. در این رشته، ابزار کلیدی همان شناسایی مناطق پشتیبانی و مقاومت است و از آنها برای ایجاد یک استراتژی تجاری قوی استفاده میکند.
- نقاط حمایت و مقاومت در معاملات رمزنگاری شده چیست؟
- چگونه نقاط حمایتی و مقاومت را بیابیم؟
- چگونه نقاط حمایت و مقاومت را ترسیم کنیم؟
- ترسیم خطوط حمایت و مقاومت
- بهترین شاخص های خطوط حمایت و مقاومت کدامند؟
- نتیجه
نقاط حمایت و مقاومت در اصول کسب سود در فراز و نشیبهای قیمت معاملات رمزنگاری شده چیست؟
تشخیص خط حمایت و مقاومت در معاملات رمزنگاری دو مفهوم اساسی در مورد تجزیه و تحلیل فنی دارد. در اصل، این سطوح قیمتی هستند که به عنوان مانع حرکت قیمت عمل میکنند. آنها به عنوان شاخص هایی برای شروع روند معکوس عمل میکنند.
هنگامی که قیمت ارزهای رمزنگاری شده به طور مداوم کاهش مییابد، انتظار میرود روند نزولی در نقاط حمایتی سطح قیمتی متوقف شود. این “حمایت” به دلیل هجوم خریدارانی است که به دنبال خرید ارز با قیمت پایین هستند. افزایش تقاضا خود را به عنوان پشتوانه ای برای کوین نشان میدهد.
بالعکس، وقتی قیمت ها رو به رشد میروند، مقاومت در سطح قیمتی ایجاد میشود که دارندگان ارز به دنبال کسب سود هستند. آنها مانع یا سقفی روانی برای قیمت ارز ایجاد میکنند در حالی که درک ارزش بیش از حد آن شکوفا میشود. در این مقطع، بازار عموماً مملو از سفارشات فروش است و کسانی که به دنبال وارد شدن در موقعیت های شورت هستند، به سمت جلو حرکت میکنند.
در اینجا، استنباط استفاده از حمایت و مقاومت در معاملات رمزنگاری به عنوان شاخص های کلیدی قیمت است. اما، این واقعیت که آنها قانونی نیستند و بلکه مفاهیم صرفی هستند که از تجربه تکامل یافته اند، باید همیشه یادآوری شود.
چگونه نقاط حمایتی و مقاومت را بیابیم؟
همانطور که میدانید، یافتن نقاط حمایت و مقاومت در معاملات روزانه کمی دردسر ساز است. در اصل، ما در تلاش هستیم تا سطح قیمتی را که قیمت ارز با آن اصلاح میشود، پیدا کنیم. برخی از شاخص هایی که به ما در یافتن خطوط پشتیبانی و مقاومت کمک میکنند عبارتند از:
اندیکاتور شاخص روند
یک استراتژی متداول این است که یک خط روند را در نمودار قیمت یک ارز در بازه های زمانی خاص قرار دهید. در شکل مثلث صعودی، خط روند نصب شده در نقاط بالا، مقاومت را نشان میدهد در حالی که خط روند دیگری که در نقاط پایین کشیده شده است حمایت را.
اعداد فیبوناچی
این یک تکنیک پیشرفته است که برای یافتن مناطق حمایت و مقاومت با استفاده از ابزار اصلاح فیبوناچی استفاده میشود. اصلاح فیبوناچی با استفاده از تاریخچه قیمت برای تشکیل یک دنباله، نسبت هایی را برای نقاط قیمتی قابل توجهی ایجاد میکند که میتواند برای پیدا کردن حمایت و مقاومت مورد استفاده قرار گیرد.
قله ها و دره ها
تجزیه و تحلیل فراز و نشیب یک ارز در یک بازه زمانی، محور اصلی این استراتژی است. اگر قیمت ارز به بالاترین و پایین ترین سطح خود برسد، نشان دهنده احساسات قوی بازار است. در این مورد، اغلب بالا و پایین به ترتیب به عنوان مقاومت و پشتیبانی عمل میکنند.
میانگین متحرک
یک استراتژی ساده که بر روندهای گذشته ارز تأثیر میگذارد و قیمت های متوسط را برای یک بازه زمانی مشخص تولید میکند. از میانگین های متحرک برای بازه های زمانی مختلف مانند 10 روز یا 52 هفته میتوان برای یافتن مناطق حمایت و مقاومت کوتاه مدت و بلند مدت استفاده کرد.
چگونه نقاط حمایت و مقاومت را ترسیم کنیم؟
ترسیم ناط حمایت و خطوط مقاومت یک سرمایه کلیدی برای هر معامله گر و/یا سرمایه گذار رمزنگاری است. برای شروع ترسیم به یک نمودار با کیفیت مانند TradingView نیاز است.
چارچوب های زمانی مناسب را بیابید
قبل از رسم نقاط حمایت و مقاومت، روشن شدن اهداف بسیار مهم است. برای معاملات کوتاه مدت، بازه های زمانی زیر 6 ماه برای تجزیه و تحلیل حمایت و مقاومت کافی است. با این حال، برای بلند مدت، بارگذاری نقاط داده حداقل 12 تا 18 ماه مطلوب است.
شناسایی مناطق قیمت
در بازه های زمانی تعیین شده، مجموعه ای از افزایش و افت قیمت وجود دارد که فعالیت های تجاری با حجم بالا را به تصویر میکشد. اغلب، این مناطق نشان دهنده سطح حمایت و مقاومت قبلی هستند. بسته به چارچوب زمانی، شناسایی 3 یا بیشتر از این مناطق قیمتی، باید تصور درستی از نحوه عملکرد ارز را ارائه دهد.
ترسیم خطوط حمایت و مقاومت
مناطق قیمت مشخص شده را با یک خط افقی متصل کنید. برای مناطق قیمتی در شکل مثلث صعودی، خط افقی مقاومت است. و به طور مشابه، برای مناطق قیمتی در شکل مثلث نزولی، این پشتوانه خواهد بود.
ترسیم خطوط حمایت و مقاومت
در اینجا تصویری از نمودار قیمت بیت کوین (BTC) برای سال 2021 را مشاهده میکنید. در چارت بالا، مناطق فعالیت 32000 دلار در سه زمان مشخص وجود دارد که نشان دهنده افزایش تقاضا برای BTC است. در این نقطه قیمت، خریداران به طور مداوم BTC را جمع آوری میکردند که نشان دهنده پشتیبانی قوی بود.
ترسیم خطوط حمایت و مقاومت
در همان نمودار قیمت بیت کوین، 58 هزار دلار به عنوان یک منطقه مقاومت قوی ظاهر شد. در این نقطه قیمت، با کاهش احساسات صعودی، سقف روانی شکل میگیرد. با وجود پیشرفت های گاه و بیگاه، محدوده بین 57،000 تا 60،000 دلار به عنوان مقاومت عمل کرده است که باعث معکوس شدن روند میشود.
خطوط حمایت و مقاومت خوب، نمادی از یک استراتژی تجاری معتبر در بازار رمزنگاری است. برای افزایش دقت استراتژی، یادگیری نحوه استفاده از اصول کسب سود در فراز و نشیبهای قیمت TradingView بسیار توصیه میشود.
بهترین شاخص های خطوط حمایت و مقاومت کدامند؟
امروزه، چندین ابزار خودکار و سفارشی در بازار وجود دارد تا معامله گران رمزنگاری از آن استفاده کنند. در میان انبوهی از گزینه ها، در اینجا بهترین شاخص های مناطق پشتیبانی و مقاومت وجود دارد. هر یک از آنها زمان آزمایش شده و اساساً در بازار قوی هستند که ویژگی بارز آن نوسانات آن است.
باندهای فیبوناچی بولینگر
این شاخص خاص دارای گروههای محبوب Bollinger، یک باند سه خطی است که برای مدت 20 روز ثابت ترسیم شده و با استفاده از میانگین متحرک وزنی حجم محاسبه میشود. مطابق با عقب نشینی های فیبوناچی، این یکی از دقیق ترین شاخص های مناطق پشتیبانی و مقاومت در بازار است.
نقطه محوری
تجزیه و تحلیل نقطه محوری سه نقطه قیمت (بالا، پایین و بسته شدن) یک دارایی را در نظر میگیرد. با تقسیم بر سه، نقطه محوری به دست میآید. این شاخص، پس از محاسبه، سه سطح پشتیبانی و سه سطح مقاومت را ارائه میدهد و بینش و محدوده و احساسات بازار را نشان میدهد.
فیبوناچی اتوماتیک
همانطور که قبلاً ذکر شد، نسبت های فیبوناچی راهی عالی برای یافتن نقاط حمایتی و مقاومت هستند. همین امر از این شاخص استفاده میکند که سطوح fib را بین بالا و پایین یک بازه زمانی خاص کاربر تعیین میکند. با استفاده از این در TradingView، خطوط فیبوناچی به طور خودکار ردیابی میشوند و بار کاری معامله گر را کاهش میدهند.
نتیجه
هدف این مقاله، سرآغازی برای معامله گران است که به دنبال ایجاد یک استراتژی تجاری قوی بر اساس نقاط حمایت و مقاومت هستند. آنها مقاط قابل اعتمادی هستند که اگر به درستی اجرا شوند، تمام سقف های پولساز در بازار رمزنگاری را میشکنند.
اولویت های بازاریابی شبکه های اجتماعی – افزایش مخاطبین
100ها نکته آموزشی رایگان در اینستاگرام نیوسئو
بازاریابی شبکه های اجتماعی یکی از راههای بازاریابی اینترنتی می باشد. برای موفقیت در آن، میبایست نسبت به اولیت های بازاریابی در شبکه های اجتماعی شناخت کافی داشته باشید. در این مقاله که از سایت MOZ ترجمه شده است، می خواهم به شما بگویم که چرا باید بر روی به دست آوردن و افزایش مخاطبین و تاثیرگذاری بر روی آنها تمرکز کنید و چطور باید این کار را انجام دهید تا تلاش هایی که برای بازاریابی شبکه های اجتماعی خود می کنید منجر به بازگشت سرمایه یا ROI بیشتری شود.
اغلب وقتی تازه شروع به بازاریابی محتوایی در شبکه های اجتماعی می کنید، یک چالش اساسی و اصلی دارید؛ باید برای محتوای خود، مخاطب دست و پا کنید! حتی اگر صاحب یک برند بزرگ با طرفداران زیادی باشید، بازهم احتمالا شما را به عنوان منتشر کننده مطالب باارزش نمی شناسند. به عبارتی دیگر، هنوز کلی کار باید انجام بدهید!
مارکت پلیس (Market Place) خود را ترسیم نمایید
اولین مسئله ای که باید متوجه آن باشید، این است که مشتریان بالقوه در یک مارکت پلیس محدود هستند. همچنین، تعداد سایت های بزرگ رسانه و بلاگ هایی که مخاطب واقعی دارند نیز محدود است. تعداد مخاطبین معمولی وبلاگ نویس ها و رسانه ها در مارکت پلیس، چیزی شبیه به این است:
به طور سنتی، سئوکارها سعی می کنند محتوای خود را تا جای ممکن، بر روی دامنه های زیادی منتشر کنند. اوایلی که سئو به وجود آمده بود، تئوری آن گرفتن لینک از دامنه های مختلف و زیاد، تا جای ممکن بود تا به این شکل بتوانند رنک وب سایت خود را بهبود بخشند.
اگر الگوریتم گوگل را با دقت زیادی مشاهده نمایید، می توانید ببینید که این مسئله هنوز هم صحت دارد. اما من معتقدم باید دیدگاه جامع تری از بازار داشته باشیم. صادقانه اگر بگویم، من دوست ندارم برای هر لینکی که می گیرم بجنگم. دوست دارم مردم به خاطر صلاحیت و لیاقت من به من لینک بدهند.
به همین دلیل، ما مشتریانمان را قانع می کنیم که چگالی وب سایت خود را افزایش دهند، به مخاطبین خود بیافزایند و اثرگذاری داشته باشند. اگر این کار را به خوبی انجام دهید، بستری را برای به دست آوردن طبیعی لینک ها فراهم کرده اید. ارزش منتشر کردن محتوا را در نظر بگیرید تا بتوانید بدون تلاش های بیهوده لینک های خوبی به دست آورید.
شاید بترسید از اینکه باید محتوای خیلی خوبی تولید کنید تا افراد شما را لینک نمایند، اما باید بدانید که اگر با مخاطبی که می خواهد ببیند شما چه چیزی برای گفتن دارید، کاملا یکپارچه شوید، عمل جذب و دریافت لینک ها به طور معناداری ساده تر خواهد شد.
برای انجام هرچه بهتر این کار، باید با اینفلوئنسرهای کلیدی، وبلاگ نویس ها و افراد فعال در رسانه ها در ارتباط باشید و افرادی که بیش از همه به شما کمک می کنند را در اولویت قرار دهید.
نکته اصلی اینجاست که در اینفلوئنسر مارکتینگ، اینفلوئنسرهای اصلی در مارکت پلیس، باید از ارتباطی که با مخاطبین خود دارند محافظت نمایند. این افراد به شما کمک نخواهند کرد، مگر اینکه شما راهی برای دادن ارزش بیشتر به مخاطبینشان پیدا کنید.
معنی این امر آن است که شما باید کسب و کار خود را به منبع اصلی محتوا و ایده تبدیل کنید. همچنین باید به عنوان شریک اینفلونسرها و حامی اهدافشان به نظر برسید. حالا، بیایید شروع کنیم!
مخاطب اصلی خود را تشخیص دهید
ابتدا، بیایید به نقشه ای دیگر نگاه کنیم. این بار می خواهیم نگاهی به آرایش افراد در بازار مشخص بیاندازیم:
در نمودار بالا، فکر می کنید چه کسی محتوای شما را بازنشر خواهد داد یا آن را لینک خواهد کرد؟ مسلما، دیرپذیرندگان (laggards)، یا حتی اکثریت اولیه (early majority) و اکثریت ثانویه (late majority) نخواهند بود. کلی اگر بخواهم بگویم، این افراد، افرادی نیستند که دنبال کننده های زیادی در شبکه های اجتماعی داشته باشند، یا صاحب بلاگ های خیلی معروفی در بازار شما باشند. افرادی که این ویژگی ها را دارند در زیر پررنگ شده اند:
نوجویان (Innovators) و پذیرندگان آغازین (early adopters) ممکن است محتوای شما را به شکلی به اشتراک گذارند یا لینک کنند که تاثیر زیادی داشته باشد. اگر محتوای شما نتواند به خوبی آنها را هیجان زده کند، شما شکست می خورید. این افراد نه تنها می توانند توجه بیشتری را نسبت به محتوای شما جلب کنند، بلکه وقتی محتوای شما را به اشتراک می گذارند، ارزش آن را تایید می کنند.
با این مخاطب ها ارتباط برقرار کنید. حتی اگر صاحب برند بزرگی باشید، ارتباط برند با مخاطبین و برقراری ارتباط خوب با مخاطب ضروری است. چرا که می تواند به محتوای شما اعتبار ببخشد.
به همان جایی بروید که مخاطب موردنظرتان در آنجا حضور دارد
مشتری مورد نظر شما زمان زیادی را در بخش های مختلف اینترنت می گذراند. حتما با آنها، همان جایی که هستند ارتباط برقرار کنید.
دلیل انجام این کار، سرعت بخشیدن به رشد مخاطبان شما و ارتباط آنها با محتوایتان است. من اغلب به این کار، حضور در مقابل OPA) Other People’s Audiences) یا مخاطبین دیگران می گویم. این یکی از قدرتمندترین راه های افزایش مخاطبین و وفاداری آنها به شماست. همچنین با این کار می توانید موقعیت هایی برای ساخت مخاطب مستقیم خود بسازید.
گفته می شود که باید این کار را با دقت بالایی انجام دهید. اگر بدون فکر به سراغ تالارهای گفتمان بروید و در آنها پیام های تبلیغاتی بگذارید، وجهه خوبی را از خود به نمایش نخواهید گذاشت. بهتر است موارد زیر را انجام دهید:
- در سایت های رسانه ای معتبر مطالب خود را درج کنید
- در شبکه های اجتماعی خود اطلاعات باارزشی را به اشتراک بگذارید
- به صورت آنلاین، با اینفلونسرها در تعامل باشید
- در رویدادهای آنلاین و آفلاین شرکت کنید (وبینارها و کنفرانس ها)
این ها فقط چند ایده بودند. به یاد داشته باشید، شما برای ارزشمندتر کردن خود آنجا هستید و ارزشمندتر کردن به این معنی نیست که به مردم تمامی کارهایی که می توانند با محصولات شما بکنند را نشان دهید. محتوای کارآمد و غیر تبلیغاتی ارائه کنید و سوالاتی را مطرح کنید که پاسخ صریح آنها محصولات یا خدماتتان نباشند.
نقش ستون ها (The role of columns)
همانطور که قبلا گفتیم، بهترین سایت های رسانه ای بیشترین تاثیر را در مارکت پلیس (marketplace) دارند. در تصویر زیر می توانید دیدگاهی دیگر را نسبت به آن ببینید.
اگر به دنبال OPA هستید، بهترین سایت های رسانه ای که بازار شما را پوشش می دهند، مقدار زیادی از آن را دارند و اگر اجازه انتشار رایگان محتوا در سایت آنها را داشته باشید، به شما یک تاییدیه ضمنی نیز می دهند. سئوی قدیمی به ما می گوید که ستون ها (column) ارزش چندانی ندارند چرا که گوگل قبلا به دیده شدن تعداد دامنه های بیشتر، بیشتر از حضور تکراری در سایت های با چگالی بالا ارزش می داد، اما روند بازاریابی اینترنتی دیگر به این سادگی ها نیست.
شاید تغییرات گوگل شما را کمی به فکر فرو برده باشد، اما نمی توانید انکار کنید که داشتن یک رابطه دو طرفه با یک سایت با چگالی بالا، نسبت به ده ارتباط با سایتی که هیچ کس از آنها بازدید نمی کند، بهتر می تواند چگالی سایت را نشان دهد. اگر فکر می کنید گوگل متوجه تفاوت این دو مورد نمی شود، باید ذهن خود را به روز کنید!
دوستان عزیزم، این مقاله را دنبال کنید و سوالات خود را از امیر قمصری و تیم نیوسئو بپرسید.
مانی خوشبین: از فقر تا امپراطوری املاک در آمریکا
در این نوشته سعی داریم مسیر برنده بودن در حرفه املاک را با مرور زندگی پر فراز و نشیب یکی از موفقترینهای حرفهی املاک در آمریکا، به شما آموزش دهیم. این فرد کسی نیست جز مانی خوشبین. ایرانی الاصلی که از هیچ، به امپراطوری املاک در آمریکا رسید.
وقتی از موفقیت در حرفهی املاک صحبت میکنیم، منظور کسب سود بسیار بالا، با ریسک بسیار پایین است. نکته جذاب این است که هر چند راه رسیدن به چنین وضعیتی برای مشاورین املاک هموارتر است، اما هر فردی با بدست آوردن دانش مورد نیاز میتواند در این مسیر به موفقیت برسد.
اگر تا انتهای این نوشته ما را همراهی کنید، به این باور رسیده و میتوانید مانند مانی خوشبین، آینده خود اصول کسب سود در فراز و نشیبهای قیمت را زیر و رو کنید. مطالبی که در این مقاله میخوانید عبارتند از:
- مهاجرت مانی خوشبین به آمریکا: رویایی که با کابوس شروع شد!
- کار، شکست و ورشکستگی
- ورود مانی خوشبین به حرفه املاک: شروعی بر زندگی رویایی
- گامهای کوچک برای ساخت امپراطوری بزرگ در بازار املاک آمریکا
گروه تحقیقات بازار مسکن مهندس علیرضا عمویی به شما پیشنهاد میکند تمامی بخشهای این نوشته را با دقت مطالعه کنید، تا باور کنید که شما هم میتوانید یک مانی خوشبین باشید.
مهاجرت مانی خوشبین به آمریکا: رویایی که با کابوس شروع شد!
مانی خوشبین در سال ۱۹۸۴ – ۱۹۸۵ (۱۳۶۲ – ۱۳۶۳)، در بحبوحه جنگ و زمانی که فقط ۱۴ سال داشت، به همراه خانواده به آمریکا مهاجرت کرد. پس از اینکه پدر مانی برادران خود را در جنگ از دست داد، از ترس اینکه اتفاقی برای مانی بیافتد، تصمیم به مهاجرت به آمریکا گرفت.
قرار نبود این مهاجرت تبدیل به یک کابوس شود، اما اتفاقاتی رقم خورد که زندگی و آینده خانواده و مانی خوشبین را تحت تاثیر قرار داد.
پدر مانی به اعتبار صحبت با دوستی که ساکن آمریکا بود، اقدام به مهاجرت کرد. اما این دوست خیلی زود پشت خانواده مانی را خالی کرد و آنها مجبور به زندگی در یک دستگاه ماشین وَن شدند.
این اتفاق در قدم اول احساس گناه را درون مانی بوجود آورد. چرا که دلیل اصلی مهاجرت، مانی و ترس از اعزام او در سن ۱۸ سالگی به خدمت سربازی بود. اما این احساس گناه خیلی سریع تبدیل به احساس مسئولیت شد. مسئولیت خوشبخت کردن خود و خانواده.
کار، شکست، ورشکستگی
همین احساس مسئولیت بود که اجازه نداد بلد نبودن زبان انگلیسی، ضعیف بودن و کتک خوردن از همکلاسیها، فقر، برخوردهای نژادپرستانه و… مانع او شود. این احساس مسئولیت برای خوشبختی بود که او را در سن ۱۴ سالگی به سمت فروش اجناس دست دوم هدایت کرد.
پیش از ادامه ماجرای زندگی مانی خوشبین، اجازه دهید یک سوال مطرح کنیم. «هدف شما از کار کردن چیست؟»
بسیاری از ما کار میکنیم، اما هدف واقعی ما از کار کردن چیست؟ کسب درآمد؟ تامین هزینههای هر ماه؟ پرداخت اجاره و قبوض مختلف؟ همین؟ آیا هدف شما از کار کردن، ایجاد تحول اساسی در زندگی است؟ آیا با هدف خوشبخت کردن خود کار و تلاش میکنید؟
قطعا پاسخ مانی خوشبین در سن ۱۴ سالگی به این سوالات واضح و روشن بود. به همین دلیل است که او اینک در سال ۲۰۲۰ با ۵۰ سال، ثروتی بالغ بر ۸۰ میلیون دلار دارد.
او برای پول درآوردن کار نمیکرد. بلکه به خاطر احساس سنگین مسئولیتی که در درون خود حس میکرد، برای خوشبخت شدن تلاش میکرد. همین جنس از تلاش او را به ثروتی که امروز دارد رسانده است.
برمیگردیم به ماجرای مانی، کار، تلاش، شکست و ورشکستگی. وقتی مانی به سن ۱۶ سالگی رسید، به عنوان اولین تجربه کاری، در فروشگاه کِیمارت (Kmart) مشغول به کار خدمات و نظافت شد.
فروشگاه کیمارت، اولین جایی که مانی خوشبین رسما استخدام شد.
تلاش مانی در فروشگاه کیمارت منجر به پیشرفت سریع او شد. تا جایی که در مدت یکسال، معاون مدیریت قسمت کالاهای ورزشی شد. او خیلی سریع متوجه شد که با حقوق کارمندی نمیتواند به آنچه میخواهد برسد.
بنابراین این کار را رها کرد و دوباره وارد حوزه فروش شد. فروش خانه به خانهی برای شرکتی که آجیل و شکلات را بستهبندی میکرد. این انتخاب او را به سمت تجربهای هدایت کرد برای آیندهاش بسیار مفید بود. تجربه اولین شکست!
تجربه اولین شکست برای مانی خوشبین!
مانی بعد از مدتی کار بازاریابی و فروش برای آجیلها و شکلاتهای بستهبندی شده، متوجه شد صاحب آن مجموعه سود قابل توجهی از کار بازاریابهایش به دست میآورد. بنابراین تصمیم گرفت خودش این کار را انجام دهد.
وسایل و مواد اولیه لازم را تهیه کرد. بستهبندی و فروش را نیز آغاز نمود. تا مدتی کارها خوب پیش میرفت تا اینکه اداره بهداشت مانع اصول کسب سود در فراز و نشیبهای قیمت کار او شد. چرا که مانی در بستهبندیها نکات بهداشتی مد نظر اداره بهداشت را رعایت نمیکرد.
از آن جایی که رعایت این نکات نیازمند خرید دستگاههای پیشرفتهتری بود، کار مانی در این زمینه با شکست روبرو شد. اولین شکست برای او درسی به همراه داشت که بیدقتی به آن، باعث ورشکستگی شد.
ورشکستگی مانی خوشبین و شروع دورانی طلایی
این شکست هر چند کوچک بود، اما برای مانی که در شروع سنین جوانی بود، بسیار سخت و تلخ به حساب میآمد. اما دنیا همچنان فرصتهایی برای او به همراه داشت.
این فرصت، دعوت به همکاری از سوی مدیر شرکتی بود که مانی به آنها آجیل میفروخت. بنابراین مانی پس از شکست در کار بستهبندی و فروش آجیل، به عنوان معاون مدیر استخدام و مشغول به کار شد.
شاید فکر کنید مانی خوشبین آدم خوش شانسی است. اما ما اینطور فکر نمیکنیم. نکات برجستهی زیادی در زندگی مانی خوشبین وجود دارد. یکی از این نکات، سختکوشی او در هر شرایطی است.
وقتی در هر شرایطی، جدا از اینکه تلاش ما چه نتیجهای برای ما به همراه دارد، حداکثر توان خود را به کار گیریم، قطعا فرصتهایی را برای خود خلق میکنیم. فرصتهایی که شاید نسبت به ایجاد شدن آنها آگاهی نداشته باشیم، اما قطعا بوجود میآیند.
مانی از فرصت بوجود آمده برای تجدید قوا استفاده کرد. تنها یک سال در این شغل ماندگار شد و پس از آن دوباره با کار کارمندی خداحافظی کرد. در این مرحله بود که بیتوجهی به درسی که در شکست اول وجود داشت. او را به ورشکستگی کشاند.
مانی خوشبین در سال ۱۹۹۱، زمانی که ۲۱ سال داشت، تصمیم گرفت یک پمپ بنزین سیار خریداری کند. از آن جایی که قیمت این پمپ بنزین ۱۰ درصد زیر قیمت بازار بود، این فرصت را از دست نداد و تمام پولی که داشت را در این کار سرمایهگذاری کرد.
این سرمایهگذاری مانی را به یک ورشکسته تبدیل کرد. چرا که فروشنده در عمل کلاهبردار بود. در نتیجه مانی در این معامله تمام پول و پسانداز خود را از دست داد. البته فراموش نکنیم، سرمایه اصلی او، تلاش و ریسکپذیری بود.
البته بعد از این شکست، سرمایهی دیگری به داشتههای او اضافه شد. سرمایهای به نام درس گرفتن از اشتباهات.
درسی که در شکست و ورشکستگی مانی خوشبین نهفته بود
ار از هر شکستی درس بگیریم، به زودی به موفقیت میرسیم.
فکر میکنید چه درسی در شکست اول وجود داشت که مانی متوجه آن نشده بود؟ این درس در یکی از جملات وارن بافت نهفته است:
«ریسک، از عدم آگاهی از کاری که انجام میدهید سرچشمه میگیرد.»
در واقع مانی در شکست اول متوجه این نکته نشده بوده که با آگاهی کامل وارد آن کار نشده. همین موضوع باعث شد در معامله پمپ بنزین، دچار ورشکستگی شود. اما این تجربیات، راه آیندهی او را روشن کرد.
ورود مانی خوشبین به حرفه املاک: شروعی بر زندگی رویایی
این ورشکستگی در سن ۲۱ سالگی برای مانی بیپولی، بیشغلی و تمام شدن پسانداز را به همراه داشت. اما باز هم دست از تلاش نکشید. این بار جواز (لایسنس) کار در املاک را به طور رسمی دریافت کرد. سپس در یک شرکت مرهونات، مشغول به کار شد.
دوستان عزیز باید بدانند که بازار املاک آمریکا با ایران تفاوتهای بسیاری دارد. در واقع عناوین شغلی در ایالات متحده آمریکا برای کار املاک، به بیش از ۱۰ مورد میرسد. مانی خوشبین نیز در یکی از شغلها با عنوان کارمند صدور وام، مشغول به کار شد.
مانی همانطور که قبلا ثابت کرده بود، اهل کار کارمندی نبود. به همین دلیل ۶ ماه در این شغل باقی ماند تا زیر و بم کار را بیاموزد. سپس شرکت مرهوناتی خود را تاسیس کرد و این شروعی شد برای رسیدن به ثروت و شهرت جهانی.
پس از تاسیس این شرکت، مانی سرمایهگذاری خود را روی املاک توقیف شده یا مصادره شده که در آمریکا با نام Foreclosure Homes شناخته میشوند، شروع کرد.
گامهای کوچک برای ساخت امپراطوری بزرگ در بازار املاک آمریکا
مانی نه پدر پولداری داشت، نه ارثی به او رسید، بلکه گام به گام و با تلاش به موفقیت دست یافت.
همانطور که قبلا گفتیم، مانی خوشبین دو ویژگی مهم دارد. از دست ندادن فرصتها و تلاش بیوقفه و خستگی ناپذیر. به همین خاطر است که شعار او: «Never Give Up» به معنی «هرگز تسلیم نشو» است.
او با تکیه بر همین ویژگیها، اولین سرمایهگذاری در بازار املاک را با استفاده از پسانداز خود انجام داد. در اولین قدم یک خانه کوچک (خانههایی که در آمریکا به Single-Family home معروف هستند) را خریداری کرد. با باقی مانده همان پسانداز، خانه را بازسازی نمود و آن را اجاره داد.
پس از ۲ سال که اوضاع بازار مسکن در آمریکا به سمت رونق حرکت کرد، خانه را فروخت و از این معامله ۱۰۰ هزار دلار سود بدست آورد.
در قدم بعدی، مانند یک سرمایهگذاری واقعی، تمام سودی که بدست آورده بود را دوباره وارد سرمایه گذاری کرد. او با پولی که بدست آورده بود، ۳ خانه دیگر خرید. این خانهها را نیز اصول کسب سود در فراز و نشیبهای قیمت بازسازی نمود و با فروش آنها پول بیشتری بدست آورد.
با سرمایهای که بدست آورده بود، توانست به سمت خرید، فروش و بازسازی آپارتمانها که گرانتر از Single-Family home بودند حرکت کند. مانی با افزایش سرمایه از این راه توانست به مرور وارد بازار املاک تجاری که در آمریکا بسیار جذاب است شود.
مانی به جای اینکه با سودی که بدست میآورد، زندگی دلخواه خود را بسازد، تلاش کرد با پول، پول بسازد و این کار را تا جایی ادامه داد که اکنون دیگر برای پول درآوردن، نیازی به کار کردن ندارد. هرگز این جمله مهم در سرمایهگذاری را فراموش نکنید:
«پول، پول میسازد و پولی که با پول ساخته شده باشد، باز هم پول میسازد. این یعنی کسب سود مرکب»
همانطور که میبینید، مانی خوشبین با کسب سود مرکب از فعالیتهای اقتصادی و سرمایه گذاری خود در بازار املاک، توانسته زندگی فراتر از تصوری برای خود فراهم کند.
چند نکته برای هموطنان ایرانی در خصوص بازار املاک
بازار املاک ایران و آمریکا تفاوتهای بسیاری دارند. اما این تفاوتها در جزییات است. همانطور که در بازار املاک ایران میتوان از دریافت کمیسیون درآمد داشت (حتی میتوان با دریافت کمیسیون توافقی درآمد بیشتری کسب کرد)، در آمریکا نیز اغلب فعالین بازار از همین راه درآمد دارند.
همانطور که در بازار آمریکا میتوان با سرمایهگذاری در بازار مسکن و املاک به ثروت رسید، در بازار املاک ایران نیز میتوان با سرمایهگذاری ثروتمند شد. در واقع میتوان گفت بازار ایران و آمریکا، در روشها متفاوت هستند، نه در اصول.
متاسفانه در ایران هم اغلب مشاورین املاک (درست مثل آمریکا)، بیشتر تلاش میکنند درآمد خود را از راه دریافت کمیسیون افزایش دهند. در حالی که در ایران کمتر کسی است که به موضوع سرمایهگذاری در بازار املاک توجه کند.
در ایران از قدیم معرف بوده که: «اگه میخوای از زمین بلند شی دستتو بذار روی زمین». قطعا بسیاری از خوانندگان این مقاله کسانی را میشناسند یا شنیدهاند که فلان شخص با خرید و فروش ملک (بخوانید سرمایهگذاری در بازار املاک)، بار خود را بست.
امیدواریم این مطلب تلنگری باشد برای فعالین بازار املاک و همه دوستانی که این مطلب را میخوانند. باور داشته باشید که شاید زندگی رویایی در یک قدمی شما باشد، برای رسیدن به آن تنها کافی است تلاش کنید، جسارت داشته باشید و به خوبی بیاموزید.
در ادامه به صورت مختصر به داراییها و البته زندگی مانی خوشبین اشاره میکنیم.
داراییها و زندگی مانی خوشبین در سال ۲۰۲۰
تصاویری از مانی خوشبین در کنار همسرش لیلا میلانی و فرزندانشان، انزو و پریسیلا.
مانی خوشبین در سال ۲۰۱۱ با لیلا میلانی ازدواج کرد. آنها دو فرزند به نامهای انزو پاشا و پریسیلا دارند. بر اساس گزارش سایت affairpost.com ثروت خالص مانی خوشبین معادل ۴۶ میلیون دلار است.
این ثروت به واسطه فعالیت و سرمایهگذاری مانی در بازار املاک ایلات متحده آمریکا و از طریق شرکت خوشبین (The Khoshbin company) بدست آمده. شرکت املاک مانی خوشبین در حال حاضر ۶ ایالت از ایالتهای آمریکا را تحت پوشش قرار میدهد.
بخشی از داراییهای مانی املاک هستند که روی آنها سرمایهگذاری کرده و بخش دیگر از این داراییها، کلکسیون جذاب ماشینهای او هستند.
بنا به گفته سایت هاتکارز، در زمان نوشتن این مقاله (تابستان سال ۹۹)، ارزش کلکسیون ماشینهای مانی خوشبین ۳۰ میلیون دلار است. البته ظاهرا قرار است ماشینهایی به ارزش ۱۷ میلیون دلار به این مجموعه جذاب اضافه شوند.
برخی از ماشینهایی که در کلکسیون او بوده یا همچنان هستند یا به زودی به این مجموعه ماشینهای او اضافه میشوند عبارتند از:
- Bugatti Veyron Mansory
- Bugatti Veyron black/blue
- Bugatti Chiron Hermes
- McLaren SLR 722 grey
- McLaren SLR black coupe
- McLaren SLR white Roadster
- McLaren p1 Carbon white interior
- McLaren 650 can am (2016)
- Koenigsegg Agera RS “Phoenix” with one:1 engine (با قیمت 2.2 میلیون دلار خریداری شد و با قیمت 4.1 میلیون دلار فروخته شد)
- Koenigsegg Jesko
- Lamborghini SV MIURA homage blue
- Lamborghini SV wet look carbon
- Mercedes g 500 4×4²
- Mercedes AMG ONE
- McLaren Speedtail
- McLaren Senna
- Pagani Huayra Hermes
- 911 R 2016
- Porsche 918 white
- Porsche GT yellow
- Porsche RS GT3
- Rolls Royce drophead white
- Rolls Royce Ghost infinity edition
- Saleen S7 TT competition
جمعبندی
دردآورترین و با شکوهترین نقاط عطف زندگی شما کجاست؟ امیدواریم شما در حال حاضر فرد موفقی باشید؛ اما حقیقت این است که اغلب افراد عادی، افرادی که همیشه در آرزوی موفقیت هستند، نه درههای عمیقی در زندگی خود داشتهاند، نه قلههای با شکوهی.
تا زمانی که به استقبال تلخیها و سختیهای زندگی نرویم، تا زمانی که خود را برای سقوط در درههای شکست و حتی ورشکستگی آماده نکنیم، هرگز نمیتوانیم به اوج قلههای موفقیت برسیم. خطر کردن، جسارت و تلاش، لازمه موفقیت هستند.
به قول عطار نیشابوری:
گر مرد رهی میان خون باید رفت
از پای فُتاده، سرنگون باید رفت
مهاجرت، شرایط سخت و زندگی، کار کردن از سن ۱۴ سالگی، بلد نبودن زبان انگلیسی در آمریکا، کتک خوردن از همکلاسیها، تحمل تبعیضهای نژادی، مسخره شدن، نابودی ۲ کسب و کار، ورشکستگی و بیپولی همه اینها درههای شکستی بود که برای مانی خوشبین از سن ۱۴ تا ۲۱ سالگی اتفاق افتاد.
هیچ کدام از این مشکلات او را نکشت، بلکه قویتر کرد. او از شکستها و ناکامیهایش درس گرفت، مسیر درست را پیدا کرد و با تجربهای که کسب کرده بود، درهای موفقیت و زندگی ایدهآل را به روی خود گشود. چرا که خود را مسئول خوشبختی خود میدانست.
شما تا چه حد اعتقاد دارید که مسئول خوشبخت کردن خود هستید؟ تا چه حد حاضر هستید برای کسب این خوشبختی تلاش کنید؟
دیدگاه شما