کار های کلاسی دانشجویان اقتصاد
مسائل مربوط به محاسبه GNP از روش ارزش افزوده و از روش مجموع مخارج واز روش مجموع درآمد ها
سوال یک- اطلاعات زیر در مورد حسابهای ملی کشوری موجود است:
جمع ارزش افزوده تمامی بخش های اقتصاد 2200 میلیون تومان
خاص صادرات کالا وخدمات 90 میلیون تومان
خالص درآمد عوامل ازخارج 120 میلیون تومان
مخارج مصرفی خصوصی 1300 میلیون تومان
خالص مخارج سرمایه گذاری 400 میلیون تومان
کارمزد احتسابی 100 میلیون تومان
میزان استهلاک سرمایه در کل اقتصاد 50 میلیون تومان
مخارج دولتی 500 میلیون تومان
الف- منظور از خالص مخارج سرمایه گذاری چیست؟
ب- تولید ناخالص ملی به قیمت عوامل در این کشور چقدر است؟
ج- درآمد ملی این کشور چقدر است؟
د- خالص مالیات های غیر مستقیم در این جامعه چقدر است؟
پاسخ: منظور از خالص مخارج سرمایه گذاری تفاوت بین کل مخارج سرمایه گذاری ومیزان استهلاک سرمایه ها در کل اقتصاد
خالص درآمد عوامل از خارج + تولید ناخالص داخلی به قیمت عوامل = تولید ناخالص ملی به قیمت عوامل
میلیون تومان 2100=100-2200=تولید ناخالص داخلی به قیمت عوامل
میلیون تومان 2220=120+2100=تولید ناخالص ملی به قیمت عوامل
تولید ناخالص ملی به قیمت عوامل=درآمد ملی
میلیون تومان 2170=50-2220=تولید خالص ملی به قیمت عوامل
تولید خالص ملی به قیمت بازار= مخارج مصرفی خصوصی + خالص مخارج سرمایه گذاری + مخارج دولتی + خالص درآمد
عوامل از خارج + خالص صادرات کالاها وخدمات
میلیون تومان 2410=120+90+500+400+1300=تولید خالص ملی به قیمت بازار
تولید خالص به قیمت عوامل – تولید خالص ملی به قیمت بازار=خالص مالیات های غیر مستقیم
میلیون تومان 240=2170-2410=خالص مالیات های غیر مستقیم
سوال دو- اطلاعات زیر در مورد حساب های ملی کشور (الف) با جمعیت 40 میلیون نفر موجود است:
ارزش افزوده بخش کشاورزی 1000میلیارد ریال
ارزش افزوده بخش صنایع ومعادن 1500 میلیارد ریال
ارزش افزوده بخش خدمات 3300 میلیارد ریال
ارزش افزوده سایر بخش های اقتصاد 400 میلیارد ریال
خالص مالیات های غیر مستقیم 100 میلیارد ریال
استهلاک سالیانه سرمایه در کل اقتصاد 65 میلیارد ریال
کارمزد احتسابی 50 میلیارد ریال
درآمد خارجیان از تولید ملی کشور 40 میلیارد ریال
الف- تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار در این جامعه چقدر است؟
ب- تولید خالص ملی به قیمت عوامل در این جامعه چقدر است؟
ج- درآمد ملی و درآمد سرانه این جامعه را محاسبه کنید؟
پاسخ: میلیارد ریال 5850=50-400+3000+1500+1000=جمع ارزش افزوده بخشهای مختلف این اقتصاد
خالص مالیات های غیر مستقیم + تولید ناخالص داخلی به قیمت عوامل = تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار
میلیارد ریال 5950=100+5850=تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار
خالص درآمد عوامل از خارج + اسهتلاک - تولید ناخالص داخلی به قیمت عوامل=تولید خالص ملی به قیمت عوامل
میلیارد ریال 5575=(40-65)+300-5850= تولید خالص ملی به قیمت عوامل
میلیارد ریال 5575=تولید خالص ملی به قیمت عوامل= درآمد ملی
ریال 139375= 40/5575000=جمعیت/درآمد ملی=درآمد سرانه
سوال سه- با توجه به اقلام زیر که مربوط به یک اقتصاد فرضی است به پرسش های مطرح شده پاسخ دهید:
ذخیره استهلاک 45 میلیون ریال
خرید های دولت 125 میلیون ریال
دستمزد، حقوق ومزایا 325 میلیون ریال
مخارج مصرفی خصوصی 350 میلیون ریال
سرمایه گذاری ناخالص داخلی 80 میلیون ریال
درآمد قابل تصرف 430 میلیون ریال
مالیات برسود شرکت ها 5 میلیون ریال
مالیات بردرآمد اشخاص 80 میلیون ریال
خالص صادرات کالاها وخدمات 15 میلیون ریال
مقادیر تولید ناخالص ملی، تولید خالص ملی، درآمد شخصی، وخالص مالیات های غیر مستقیم در این اقتصاد را بدست آورید.
پاسخ: میلیون ریال 570=15+125+80+350=تولید ناخالص ملی
میلیون ریال 525 =45-570=تولید خالص ملی
مالیات بر درآمد اشخاص + درآمد قابل تصرف =درآمد شخصی
میلیون ریال 510=80+430=درآمد شخصی
مالیات بر سود شرکت ها+ درآمد شخصی = درآمد ملی
میلیون ریال 515=5+510=درامد ملی
درآمد ملی – تولید خالص ملی= خالص مالیات های غیر مستقیم
میلیون ریال 10=515-525=خالص مالیاتهای غیر مستقیم
این وبلاگ مر بوط به کارهای کلاسی دانشجویان درس اقتصاد کلان و تجارت بین الملل دانشکده اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد است.
صورت سود و زیان
در دنیای متغییر امروز نیاز است که عملکرد مالی یک شرکت یا سازمان در یک بازه زمانی خاص اندازه گیری شود. بازه زمانی میتواند ماهیانه، فصلی، سالیانه و حتی طی چند روز باشد. به اطلاعاتی که میتوان از روی آن عملکرد مالی را سنجید، صورت سود و زیان گفته میشود. در این مقاله به اهمیت اجزا گزارش سود و زیان در حسابداری برای شرکت های مختلف خواهیم پرداخت. صورت سود و زیان جامع و صورت سود و زیان تلفیقی را نیز بررسی خواهیم کرد.
سود و زیان در حسابداری به چه معناست؟
در بخش حسابداری صورت سود و زیان از اهمیت زیادی برخوردار است. سود و زیان در یک نگاه اجمالی خلاصهای از هزینهها و درآمدهای ناشی از فعالیتهای عملیاتی، فعالیتهای غیر عملیاتی و سود و زیان خالص را نشان میدهد تا یک گزارش از فعالیتهای کسب و کار به دست آید تا میزان رشد و افت مالی مشخص شود.
اهمیت صورت سود و زیان
صورت سود و زیان به قدری مهم است که بارها دیده و شنیده شده است که مدیران در فواصل کوتاه آن را درخواست کردهاند زیرا به کمک سود و زیان میتوان از میزان سود آوری شرکت مطلع شد. اطلاع از جایگاه سازمان و شرکت باعث میشود که:
- میزان پیشرفت یا پسرفت نسبت به رقبا سنجیده شود.
- با توجه به صورت سود و زیان، تصمیمات درون سازمانی و برون سازمانی گرفته شود.
انواع سود
شناختن انواع سودها کمک میکند تا راحتتر مفاهیم سود و زیان در حسابداری درک شود که در ادامه توضیح مختصر هر یک از مفاهیم سود آمده است:
- سود ناخالص: سود ناخالص سودی است که از کسر میزان فروش کالا از هزینه تمام شده به دست میآید.
- سود خالص: سود خالص از کسر مالیات از درآمدهای شرکت (عملیاتی و غیر عملیاتی) به دست میآید.
- سود عملیاتی: سود عملیاتی از کسر درآمدهای عملیاتی از هزینهها به دست میآید که میزان سود شرکت قبل از کسر مالیات را نشان میدهد.
فرمول محاسبه سود و زیان در حسابداری
محاسبه سود و زیان در حسابداری از فرمول خاصی تبعیت میکند که به قرار زیر است:
- سود دوره مالی = هزینههای دوره مالی – میزان درآمدهای دوره مالی
- زیان دوره مالی = درآمدهای دوره مالی – میزان هزینههای دوره مالی
در واقع تمام درآمدها با هم جمع شده و سپس همه هزینهها از آن کسر میشود و پس از آن مالیات نیز از آن کسر میشود. اگر درآمدها بیشتر از هزینهها باشد شرکت سودآور بوده است ولی اگر هزینهها بیشتر از درآمدها باشد، شرکت زیان ده است.
تفاوت سود با درآمد
آیا درآمد و سود متفاوت هستند؟ هر دو کلمه درآمد و سود دارای جریان مثبت نقدینگی هستند و کمی به هم شبیه هستند. البته باید گفت ممکن است سود کاهش یافته باشد که به آن تعدیل سود منفی گفته میشود از این رو همیشه هم سود مثبت نیست. سود پس از کسر هزینهها حاصل میشود که با توجه به نوع هزینهای که از درآمد کسر میشود در سطحهای مختلف قابل محاسبه است اما درآمد با افزایش قیمتها بر تعداد کالاهای فروخته شده محاسبه میشود یا به عبارتی دیگر درآمد در واقع تمام درآمدی است که قبل از برداشت هزینهها به دست میآید.
پس میتوان گفت درآمد میزان مبلغی را که پس از فروش محصولات یا کالا دریافت میشود، میباشد. درآمد مبلغی ناخالص است که مبالغ مربوط به مواد اولیه و تولید محصول از آن کسر نشده است. اگر شرکتی دارای درآمدهای چندگانه باشد، مجموع درآمدهای به دست آمده به درآمد کل شرکت افزوده میشود.
تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی
در مقالات قبلی در مورد عوامل کلان موثر در تحلیل بنیادی صحبت کردیم. به طور کلی عوامل اقتصادی و سیاسی متعددی میتوانند بر وضعیت اقتصادی یک کشور و به تبع آن بازار سرمایه آن کشور اثر بگذارند. هر چه قدر که این عوامل در راستای افزایش تولید و بهرهوری باشند، وضعیت صنایع مختلف نیز بهتر بوده و سرمایهگذاری در بازار سهام با بازدهی بالاتری همراه خواهد بود. از آن جا که تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی به عنوان دو متغیر مهم در اقتصاد کشورها شناخته میشوند، در این مقاله قصد داریم که به معرفی این دو متغیر مهم و شباهتها و تفاوتهای بینشان بپردازیم.
تولید ناخالص به چه معناست؟!
“تولید ناخالص” در لغت به معنای مجموع ارزش محصولات و خدمات نهایی (بدون در نظر گرفتن استهلاک و مالیات) در یک واحد یا مجموعه اقتصادی است. در اقتصاد کلان تولید ناخالص به عنوان معیاری برای رشد اقتصادی کشورها در نظر گرفته میشود. در واقع به مجموع ارزش کالاهای تولید شده و همچنین خدمات ارائه شده در طی یک دوره معین (معمولا یک ساله) تولید ناخالص میگویند.
معمولا مفهوم تولید (درآمد) ناخالص در برابر تولید (درآمد) خالص قرار میگیرد. لذا تولید خالص را میتوان با کسر کردن استهلاک کالاها و داراییهای سرمایهای از تولید ناخالص به دست آورد.
استهلاک – تولید (درآمد ناخالص) = تولید (درآمد) خالص
به طور کلی تولید ناخالص را به دو شیوه بیان میکنند:
تولید ناخالص داخلی (GDP)
تولید ناخالص ملی (GNP)
تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product)
در میان معیارهای اقتصادی، تولید ناخالص داخلی یا همان GDP، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. این شاخص نه تنها برای مقایسه و بررسی عملکرد اقتصاد یک کشور، بلکه برای محاسبه و تجزیه و تحلیل سایر شاخصههای اقتصادی نیز مورد استفاده قرار میگیرد. در یک تعریف کلی “به کل ارزش (ریالی) محصولات نهایی تولید شده توسط واحدهای اقتصادی مقیم کشور در یک بازه زمانی مشخص (معمولا یک ساله)، تولید ناخالص داخلی میگویند.”
در این تعریف لازم است به دو عبارت “مقیم کشور” و “محصولات نهایی” دقت کنید.
منظور از واحدهای اقتصادی مقیم کشور این است که در محاسبه GDP، تنها تولیدات واحدهایی که در داخل کشور فعالیت میکنند باید لحاظ شود. لذا تولیدات ناشی از سرمایهگذاریهای خارجی و مشابه آن، در این تعریف نمیگنجد.
محاسبه تولید ناخالص داخلی با استفاده از روش تولید (Production Method)
در هنگام تولید یک کالا مثل نان، مراحل مختلفی اعم از کاشت گندم، تولید آرد و نهایتا تهیه نان انجام میشود. در محاسبه GDP تنها ارزش کالای نهایی (یعنی نان) در نظر گرفته شده، و ارزش کالاهای واسط مثل آرد و گندم در محاسبات لحاظ نمیشوند. در واقع از آن جا که ارزش کالاهای واسط مثل گندم و آرد در هنگام فرآیند تولید در قیمت نهایی نان لحاظ شده است، دیگر نیازی به محاسبه مجدد ارزش آنها نبوده و تنها ارزش کالای نهایی مورد استفاده باید در نظر گرفته شود.
محاسبات به روش قیمت ثابت
اگر قیمت هر نان را ۲۰۰۰ ریال فرض کنیم، و تعداد ۱۰۰۰ قرص نان در دوره یک ساله تولید شود، کل تولید ناخالص داخلی برابر با ۲ میلیون ریال خواهد بود. حال در صورتی که در سال بعد قیمت قرص نان با ۵۰% افزایش به ۳۰۰۰ ریال برسد، عدد GDP نیز به ۳ میلیون ریال خواهد رسید. در واقع در این حالت عدد GDP به لحاظ ریالی افزایش یافته است، اما میزان واقعی تولید همچنان همان ۱۰۰۰ قرص نان ثابت باقی مانده!
در مثال بالا مشاهده کردیم که رشد GDP به دلیل افزایش مقدار تولید نبوده، بلکه به دلیل افزایش قیمت کالاها ایجاد شده است. اگر بخواهیم اثر افزایش قیمت را حذف کنیم، GDP ثابت خواهد بود. به فرآیند حذف اثر تغییرات قیمت، روش قیمت ثابت میگویند. آن چه که در اقتصاد کشورها نیز به عنوان یک معیار قابل اتکا شناخته میشود، بر اساس روش قیمت ثابت استوار است. بنابراین وقتی در اخبار و جراید گفته میشود که مثلا در برنامه پنجم توسعه رشد تولید ناخالص داخلی به میزان ۵% هدفگذاری شده است، منظور همان رشد بر اساس محاسبات به روش قیمت ثابت است.
روشهای محاسبه تولید ناخالص داخلی
به طور کلی سه روش برای محاسبه GDP یک کشور استفاده میشود:
۱- روش تولید (Production Method) :
به روشی که تا این جا در مورد آن توضیح داده شد، یعنی مجموع ارزش نهایی محصولات و خدمات در یک دوره زمانی معین، روش تولید میگویند. در کشور ما از روش تولید به عنوان روش اصلی محاسبه GDP استفاده میشود.
۲- روش هرینه نهایی (Expenditure Mehod) :
در این روش با جمع هزینههای نهایی واحدهای اقتصادی، تولید ناخالص داخلی برآورد میشود. در واقع کل محصولات تولیدی در کشور یا به مصرف میرسند، یا سرمایگذاری میشوند و یا به سایر کشورها صادر میگردند. از کسر رقم واردات از مجموع این این سه پارامتر، میتوان GDP را محاسبه کرد. رقم به دست آمده در روش هزینه نهایی باید تقریبا برابر با عدد محاسبه شده در روش تولید باشد.
واردات – صادرات + سرمایهگذاریها + محصولات مصرفی بخش دولتی و خصوصی = تولید ناخالص داخلی
البته توجه کنید که تولید ناخالص داخلی محاسبه شده از این روش به قیمت بازار بوده و به اندازه مالیات بر تولید و واردات با روش اول تفاوت دارد. به عبارت دیگر:
مالیات بر تولید و واردات + تولید ناخالص داخلی به روش تولید (قیمت پایه) = تولید ناخالص داخلی به روش هزینه نهایی (قیمت بازار)
۳- روش سهم عوامل تولید (Factor Incomes Method) :
در این روش سهم یا در واقع درآمد هر یک از عوامل در فرآیند تولید لحاظ میشود. در واقع با جمع خدمات پرداختی به کارکنان و مازاد عملیات ناخالص شامل سود عملیاتی، خالص بهره پرداختی، اجاره منابع طبیعی و استهلاک تولید ناخالص داخلی با روش سهم عوامل تولید محاسبه خواهد شد. پس داریم:
خدمات پرداختی به کارکنان + سود عملیاتی + خالص بهره پرداختی + اجاره منابع طبیعی + استهلاک= تولید ناخالص داخلی با روش سهم عوامل تولید
تولید ناخالص ملی (Gross National Product)
در تعریف GDP گفتیم که تنها محصولات نهایی تولید شده در داخل کشور در آن گنجانده شده است. اما تولید ناخالص ملی (GNP) علاوه بر محصولات تولید شده در داخل کشور، خالص محصولات و خدمات تولید شده در خارج از کشور را نیز شامل میشود. برای مثال اگر یک شرکت ایرانی در کشورهای همسایه سرمایهگذاری کرده باشد، درآمد حاصل از این سرمایهگذاریها در تولید ناخالص ملی لحاظ شده اما در تولید ناخالص داخلی لحاظ نخواهد شد.
پس طبق فرمول خواهیم داشت :
خالص درآمد عوامل خارج از کشور + تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار = تولید (درآمد) ناخالص ملی
سرانه GDP کشورها در سال ۲۰۱۴
تولید ناخالص سرانه و تولید (درآمد) خالص سرانه
برای به دست آوردن تولید ناخالص سرانه و تولید (درآمد) خالص سرانه نیز کافیست رقم تولید ناخالص و درآمد خالص را بر جمعیت کشور تقسیم کنیم.
چکیده مطلب :
تولید ناخالصی داخلی از این جهت که پارامترهای اقتصادی دیگری نظیر تولید ناخالص سرانه، تولید ناخالص ملی، تولید (درآمد) خالص ملی و تولید (درآمد) خالص سرانه از طریق آن محاسبه میشود، بسیار حائز اهمیت است. در این مقاله علاوه بر آشنایی با مفاهیم کاربردی و مهمی نظیر تولید ناخالص داخلی، تولید ناخالص ملی، درآمد سرانه و… به روشهای محاسبه آنها نیز پرداختیم. آگاهی از این تعاریف قطعا میتواند برای رسیدن به درک بهتر از اقتصاد کلان و وضعیت کلی سرمایهگذاری در کشور ما کمک کند. همچنین لازم است بدانید که استفاده از عدد GDP به عنوان شاخص توسعه اقتصادی کشورها نسبت به GNP معمولتر است.
صورت سود و زیان در امکان سنجی
در مقاله پیش رو، در نظر داریم تا شما مخاطبان عزیز را با نقش صورت سود و زیان در یک طرح امکان سنجی بررسی کنیم. اما پیش از منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ هرچیز باید ببینیم طرح امکان سنجی چیست و شامل چه بخش هایی است. در ادامه به بررسی مواردی دیگری در مورد صورت سود و زیان و نقش آن در یک طرح توجیهی خواهیم پرداخت. پس تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
صورت سود و زیان چیست؟
در واقع می توان این طور توضیح داد که صورت سود و زیان، یکی از انواع صورتهای مالی اساسی است که نحوه انجام و نتیجه عملکرد مای یک شخصیت حقوقی را طی یک دوره مالی معین نشان میدهد.
به عبارت ساده تر، می توان گفت که به صورت حسابی که عملکرد مالی شرکت را در یک بازه زمانی مشخص مورد اندازهگیری قرار می دهد؛ صورت حساب سود و زیان گفته میشود. این صورت حساب با ارائه خلاصهای از اینکه کسبوکارها چگونه درآمدها و هزینههای خود را از طریق روش های مختلف از قبیل انواع فعالیتهای عملیاتی و غیرعملیاتی کسب میکنند، محاسبه میشود. به علاوه، سود یا زیان خالص ایجادشده شرکت در یک دوره حسابداری خاص را که به طور معمول یک فصل، ماه یا سال مالی می باشد؛ نشان میدهد.
الف. درآمدعملیاتی:
منظور از درآمد عملیاتی در واقع درآمد هایی است که از فعالیت مستمر و اصلی واحد های تجاری حاصل می شود.
ب. درآمدهای غیرعملیاتی:
منظور از درآمد غیر عملیاتی در حقیقت همان درآمدهایی است که از طریق فعالیت مستمر و اصلی حاصل نمی شود و در عوض در اثر فعالیتی غیر از ماموریت اصلی موسسه عاید شده است. به عنوان مثال فعالیت شرکت در خرید و فروش کالا است و بنابراین درآمد اصلیش را از فروش کالا بدست می آورد. اما بخشی از ساختمان خود را نیز اجاره داده است و درآمد حاصل از اجاره، درآمد غیرعملیاتی این شرکت به حساب می آید و این به این دلیل است که این رویداد مستمر و همیشگی نیست پس نسبت به درآمد عملیاتی از اهمیت کمتر برخودار می باشد.
می توان این طور توضیح داد که درآمدهای غیرعملیاتی مثلا از محل فروش دارایی های ثابت، نه تنها در ازاي کاهش ثروت شرکت شناسایی می شود، بلکه حتی ممکن است جنبه مستمر نداشته باشد و به عبارت دیگر نوعی سود تجدید ناپذیر باشند و بنابراین از این دیدگاه باید با دقت به آن نگریست. دقت نکردن به اثرات و نتایج سود غیرعملیاتی بر سود خالص ممکن است باعث ایجاد انتظارات گمراه کننده از درآمد و در نتیجه قیمت سهام شرکت شود.
صورت منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ سود و زیان شامل چه موارد می شود؟
یک صورت سود و زیان در یک طرح امکان سنجی شامل موارد مختلفی می شود که در ادامه به مهم ترین این موارد اشاره می کنیم:
الف. درآمد حاصل شده از فروش: این مورد به درآمد ریالی به دست آمده از فروش کالاها و یا ارائه خدمات به مشتری اشاره دارد.
ب. بهای تمام شده کالا ها: قیمت مواد، انرژی، خدمات و دستمزد که همه و همه برای کسب درآمد مورد نیاز می باشند.
ج. سود ناخالص: مازاد فروش خالص نسبت به بهای تمام شده فروش کالاهایی که به فروش رفته اند.
د. هزینه های اداری، عمومی و تشکیلاتی: این نوع هزینه ها در واقع همان هزینه هایی هستند که برای کادر اداری موسسه یا شرکت صرف می شود. به عنوان مثال:حقوق کارمندان اداری، ملزومات اساسی شرکت، استهلاک و هزینه بیمه ودیگر موراد از این قبیل
ه. سود یا زیان عملیاتی: این مورد به سود وزیان عملیاتی پس از کسر شدن هزینه هایی از جمله هزینه های اداری، عمومی و تشکیلاتی اشاره دارد.
و. هزینه های مالی: منظور از هزینه های مالی همان هزینه نرخ بهره تسهیلات دریافت شده می باشد .
ز. درآمد حاصل شده از سرمایه گذاری: این مورد به درآمد حاصل شده از انواع فعالیت های سرمایه گذاری اعم خرید و فروش سهام و دیگر موارد این چنینی اشاره دارد.
ح. هزینه ها و درآمدهای متفرقه شرکت: این مورد به درآمدهایی مانند درآمد حاصل از تسعیر ارز، سود سپرده بانکی و فروش دارایی های ثابت و دیگر درآمدهای مشابه اشاره دارد.
ط. سود یا زیان ویژه پیش از کسر شدن مالیات: این مورد به سود یا زیان به دست امده پیش از کسر شدن مالیات پرداختی اشاره دارد.
ی. مالیات: مالیات قابل پرداخت به دولت
ک. سود یا زیان پس از کسر شدن مالیات: این مورد به سود یا زیان حاصل شرکت پس از کسر شدن مالیات قابل پرداخت اشاره دارد.
ل. سرمایه: سرمایه یا همان سرمایه ثبتی در حقیقت به تعداد سهام بر اساس قیمت اسمی اشاره دارد.
صورت سود و زیان چگونه تهیه می شود؟
صورت سود و زیان به دو روش مختلف قابل تهیه و تنظیم می باشد.
الف. روش یک مرحله ای:
در روش یک مرحله ای ابتدا تمام درآمدها به صورت یکجا آورده شده و در ادامه تمام هزینهها در زیر آنها آورده میشود و در پایان از تفاضل آنها می توانیم سود یا زیان قبل از کسر مالیات برسیم که البته با کسر مالیات در شرایطی که شرکت یا موسسه ما سود دهی داشته باشد؛ به سود یا زیان بعد از کسر مالیات یا به عبارت دیگر همان سود یا زیان ویژه خواهیم رسید.
ب. روش دو مرحله ای:
در این روش ابتدا درآمدهای عملیاتی آورده می شود و در ادامه هزینههای عملیاتی ذکر خواهد شد که از تفاضل این دو به سود یا زیان عملیاتی میرسیم. سپس به مرحله بعد می رویم که در این مرحله درآمدهای غیر عملیاتی و هزینههای غیر عملیاتی آورده میشود و همانند حالت قبل از تفاضل این دو می توانیم سود و زیان غیر عملیاتی را حساب کنیم. نهایتا از تفاضل این مرحله و مرحله قبل به سود و زیان قبل از کسر مالیات خواهیم رسید که با کسر مالیات به سود و زیان بعد از کسر مالیات یا به عبارت دیگر همان سود و زیان ویژه خواهیم رسید. به صورت حساب سود و زیان صورت حساب درآمد یا صورت حساب عملیات نیز گفته می شود.
نکته ای که باید به خاطر داشت این است که مهمترین بخش صورت حساب سود و زیان قسمت نهایی آن یعنی سود یا زیان ویژه است که نتیجه نهایی فعالیت هر واحد تجاری را نشان میدهد که آیا واحد تجاری در طول دوره مالی فعالیتش سودآور بوده است یا خیر.
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله نسبت های مالی را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
تهیه صورتهای مالی ازروی مدارک ناقص
نحوه تهیه صورتهای مالی ازروی مدارک ناقص : بسیاری از موسسات کوچک مانند باشگاه ها ، انجمن های شهری و محلی واحدهای تجاری کوچک ، سازمان های غیر انتفاعی و اشخاصی که در نقش وصی یا قیم عمل می کنند به دلیل عدم اطلاع از مزایای سیستم حسابداری دو طرفه یا اقتصادی نبودن به کار گیری آن ، معمولاً اسناد و مدارک کاملی برای ثبت و فعالیت های مالی خود نگهداری نمی کنند.
حتی برخی از سیستم های دفتر داری که توسط اتحادیه های بازرگانی و تولیدی به خرده فروشان مانند داروخانه ها توصیه می شود ، بر سیستم حسابداری یک طرفه مبتنی است.
این گونه موسسات که با حداقل اسناد و مدارک مالی به فعالیت اشتغال دارند ، معمولاً برای تهیه و تنظیم صورت های مالی و یا اظهار نامه مالیاتی از حسابداران کمک می گیرند و حسابداران از طریق بررسی اسناد و مدارک موجود و پرس و جو ، اطلاعات لازم را گردآوری و بر مبنای سیستم حسابداری دو طرفه ( یعنی معادله اساسی حسابداری : دارایی ها = بدهی ها + حقوق صاحبان سهام ) تجزیه و تحلیل و سپس صورت های مالی را تنظیم می کنند.
نحوه در توضیح تهیه صورتهای مالی ازروی مدارک ناقص در ادامه ارائه می گردد :
تهیه و تنظیم ترازنامه از روی مدارک ناقص :
در موسساتی که از سیستم حسابداری دو طرفه استفاده نمی شود ، لازم است برخی از اطلاعات اساسی مانند دریافت های نقدی ، چک های صادر شده ، مبالغ قابل دریافت از بدهکاران و مبالغ قابل پرداخت به بستانکاران ثبت شود.
با استفاده از اطلاعات مزبور و سایر منابع اطلاعاتی تراز نامه این گونه موسسات مس تواند در هر تاریخی به شرح زیر تهیه شود :
1-موجودی صندوق و بانک می تواند از طریق شمارش وجوه نقد و بررسی صورت حساب های بانک تعیین شود.
2-مبلغ بدهکاران می تواند از تلخیص سیاهه های دریافت نشده فروش مشخص گردد.
3-موجودی های جنسی می تواند از طریق شمارش ، تعیین و براساس سیاهه های خرید قیمت گذاری شود.
4-بهای تمام شده دارایی های غیر تجاری می تواند به همین نحو تعیین گردد.
5-مبلغ بستانکاران می تواند از تلخیص سیاهه های پرداخت نشده خرید و صورت حساب های ماهانه فروشندگان مشخص شود.
محاسبه سود خالص از روی مدارک ناقص (در توضیح تهیه صورتهای مالی ازروی مدارک ناقص) :
روش اول :
در این روش باید توجه داشت که سرمایه صاحبان موسسه بر اثر سود خالص و یا سرمایه گذاری مجدد ، افزایش و بر اثر زیان خالص و برداشت های طی دوره کاهش می یابد.
بنابر این ، اگر حقوق صاحبان سرمایه در ابتدا و پایان دوره و مبلغ سرمایه گذاری مجدد و برداشت های طی دوره صاحبان سرمایه مشخص باشد ، با تجزیه و تحلیل تغییرات حقوق صاحبان سرمایه می توان سود یا زیان خالص ناشی از عملیات طی دوره را محاسبه کرد.
مثالی در مورد محاسبه سود خالص از روی مدارک ناقص با استفاده از روش اول در زیر ارائه شده است:
. نمونه یک نمونه دو
. (سود خالص) (زیان خالص)
حقوق صاحبان سرمایه در پایان دوره 2.200.000 2.000.000
کسر می شود : حقوق صاحبان سرمایه در پایان دوره 1.850.000 2.500.000
افزایش (کاهش) در حقوق صاحبان سرمایه 350.000 (500.000)
اضافه می شود : برداشت های طی دوره 480.000 260.000
کسر می شود : سرمایه گذاری مجدد (100.000) 50.000
سود (زیان)خالص دوره 730.000 (290.000)
روش دوم (در توضیح تهیه صورتهای مالی ازروی مدارک ناقص) :
در این روش طبق فرمول زیر عمل می کنیم :
سرمایه گذاری مجدد-برداشت های طی دوره+افزایش (کاهش) خالص دارایی ها=سود (زیان)خالص
730.000 = سودخالص = 100.000 – 480.000 + (1.850.000 – 2.200.000 ) = سود خالص
290.000 = سودخالص = 50.000 –260.000 + (2.500.000 – 2.000.000 ) = زیان خالص
سود یا زیانی که به ترتیب بالا تعیین می شود ، تصویر کاملی از عملیات طی دوره را ارائه نمی کند.
در اکثر موارد ، من جمله تهیه بودجه ، اعمال کنترل های مدیریت و تنظیم اظهار نامه مالیاتی ، لازم است ، صورت تفصیلی از عملیات طی دوره که به سود و زیان منجر شده است ، تهیه و ارائه شود.
بدین منظور باید اقلام درآمد و هزینه را از اسناد و مدارک موجود به دست آورد.
برای این منظور از آنجا که عملیات نقدی در هر موسسه از اهمیت خاصی برخوردار است ، مدارک مربوط به دریافت ها و پرداخت های نقدی به عنوان منبع اطلاعاتی با ارزشی محسوب می شود.
اطلاعات مفیدی که می تواند از مدارک مربوط به دریافت ها و پرداخت های نقدی استخراج شود به شرح زیر است :
اطلاعات زیر می تواند از صورت تفصیلی دریافت های نقدی استخراج شود :
1-دریافت های نقدی حاصل از فروش و سایر درآمدها ؛
2-وجوه دریافتی از بدهکاران ؛
3-وجوه حاصل از فروش دارایی های غیر جاری ؛
4-وام های دریافتی ؛
5-سرمایه گذاری نقدی صاحبان سرمایه ؛
اطلاعات زیر می تواند از از صورت تفصیلی پرداختی های نقدی استخراج شود (در توضیح تهیه صورتهای مالی ازروی مدارک ناقص) :
1-پرداخت های نقدی بابت خرید کالا و هزینه ها ؛
2-وجوه پرداختی به بستانکاران ؛
3-وجوه پرداختی بابت خرید دارایی های غیر جاری ؛
4-وام های پرداختی ؛
5-برداشت های نقدی صاحبان سرمایه ؛
اگر علاوه بر اطلاعات مربوط به دریافت ها و پرداخت های نقدی ، صورت دارایی ها و بدهی ها در ابتدا و پایان دوره مالی نیز در دست باشد ، می توان سرمایه ابتدا و انتهای دوره را تعیین و تراز نامه مقایسه ای را تهیه کرد.
با استفاده از اطلاعات مزبور و برخی اطلاعات دیگر می توان عناصر عمده صورت سود و زیان را محاسبه کرد.
محاسبه فروش ناخالص از روی مدارک منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ ناقص (در توضیح تهیه صورتهای مالی ازروی مدارک ناقص) :
مبلغ فروش می تواند با استفاده از دو منبع زیر محاسبه شود :
1-دریافت های نقدی از مشتریان ؛
2-افزایش ( کاهش ) ناخالص اسناد و حساب های دریافتنی تجاری ؛
مطالبات ابتدای دوره بیان گر درآمد تحقق یافته سال ( سال های ) قبل است و وجوهی که از این بابت در طی سال جاری دریافت می شود به درآمد سال جاری مربوط نمی گردد.
بنابر این ، برای محاسبه فروش سال جاری ( که وجه آن به طور نقد دریافت شده است ) باید مانده مطالبات ابتدای سال از کل وجوه دریافتی از مشتریان کسر شود.
از طرف دیگر ، مطالبات پایان سال جاری نشان دهنده فروش های سال جاری است که وجه آن هنوز دریافت نشده است و برای محاسبه فروش سال جاری باید به دریافت های نقدی از مشتریان اضافه شود.
مطالباتی که در این محاسبه منظور می شود ، تنها شامل اسناد و حساب های دریافتنی ناشی از فروش کالا و خدمات ( تجاری ) است.
برگشت از فروش و تخفیفات ، تخفیفات نقدی فروش و مطالبات سوخت شده طی سال بیان گر فروش هایی است که وجه آن تا پایان سال وصول نشده است و مانده مطالبات پایان سال نیز شامل آن نیست.
اما به هر حال این گونه مبالغ باید در محاسبه فروش ناخالص سال جاری منظور شود.
با به کار گیری مطالب بالا ، فروش ناخالص منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ موسسه امید می تواند با یکی از دو روش زیر محاسبه شود :
روش اول (در توضیح تهیه صورتهای مالی ازروی مدارک ناقص) :
محاسبه فروش ناخالص
برای سال منتهی به 29 اسفند ماه 13xx
فروش نسیه سال …. : ريال ريال
وجوه دریافتی از مشتریان در سال … 3.500.000
برگشت از فروش و تخفیفات 180.000
تخفیفات نقدی فروش 60.000
مانده مطالبات سوخت شده 30.000
مانده بدهکاران در پایان سال 760.000
کسر می شود: مانده بدهکاران در ابتدای سال 400.000
اضافه می شود : فروش نقدی 4.300.000
فروش ناخالص سال 8.340.000
روش دوم :
در این روش با استفاده از فرمول زیر به محاسبه فروش ناخالص می پردازیم :
فروش ناخالص = فروش نسیه + فروش نقد
8.430.000 = 4.130.000 + 4.300.000 ريال
محاسبه سایر درآمدها از روی مدارک ناقص (در توضیح تهیه صورتهای مالی ازروی مدارک ناقص) :
مبلغ سایر درآمدها نظیر درآمد اجاره و سود بانکی می تواند با استفاده از ترازنامه مقایسه ای و اطلاعات مربوط به وجوه نقد به یکی از دو روش زیر محاسبه می شود :
محاسبه سایر درآمدها
. سود بانکی درآمد اجاره
درآمدهای دریافت شده به نقد در سال 54.000 360.000
کسر می شود درآمدهای دریافت شده که به سال13xx مربوط نمی شود :
پیش دریافت اجاره در پایان سال 45.000
مانده سود بانکی دریافتنی در ابتدای سال 32.000
دریافت های نقدی بابت درآمدهای سال 22.000 315.000
اضافه می شود درآمدهای مربوط به سال 13xx که جزو دریافت های نقدی سال جاری نیست :
پیش دریافت اجاره در ابتدای سال 60.000
سود بانکی دریافتنی در پایان سال 53.000
سایر درآمدهای سال 75.000 375.000
روش دوم (در توضیح تهیه صورتهای مالی ازروی مدارک ناقص) :
مانده درابتدای سال 32.000 | وجوه دریافتی طی سال 54.000
سود بانکی 75.000 | سود بانکی دریافتی در پایان سال 53.000
حساب درآمد اجاره
پیش دریافت اجاره در پایان سال 45.000 | پیش دریافت اجاره در پایان سال 60.000
درآمد اجاره سال 375.000 | وجوه دریافتی طی سال 360.000
محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفته از روی مدارک ناقص (در توضیح تهیه صورتهای مالی ازروی مدارک ناقص) :
بهای تمام شده کالای فروش رفته می تواند از اطلاعات مربوط به خرید و موجودی کالا استخراج شود.
موجودی پایان دوره از طریق انبار گردانی ( شمارش موجودی ها ) تعیین می شود.
اگر موجودی کالای ابتدای دوره ، در پایان سال قبل از طریق انبار گردانی تعیین نشده باشد ، مبلغ آن منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ باید از طریق تخمین مشخص گردد.
رقم خرید می تواند از روی اسناد و مدارک مربوط به پرداخت های نقدی و اسناد و حساب های پرداختنی ناشی از خرید کالا و خدمات ( تجاری ) در ابتدا و پایان دوره محاسبه شود.
مانده بستانکاران در ابتدای سال مربوط به خرید سال ( سال های ) قبل است و جزء نتایج سال جاری نیست.
بنابر این برای محاسبه پرداخت های نقدی مربوط به خرید سال جاری باید مانده بستانکاران در ابتدای سال از جمع پرداخت های نقدی به فروشندگان کسر شود.
مانده بستانکاران در پایان سال بیان گر خرید های نسیه سال جاری است که برای تعیین مبلغ خرید سال جاری باید به پرداخت های نقدی مربوط به خرید سال جاری اضافه شود.
تجزیه و تحلیل سیاهه های خرید نیز اطلاعاتی درباره تخفیفات نقدی و برگشت از خرید و تخفیفات را به دست دهد.
برای تعیین مبلغ بهای تمام شده کالای فروش رفته ، می توان به یکی از دو روش زیر عمل کرد :
روش اول (در توضیح تهیه صورتهای مالی ازروی مدارک ناقص):
اولین اقدام ، محاسبه مبلغ خرید ناخالص سال می باشد :
محاسبه خرید ناخالص برای سال منتهی به 13xx
وجوه پرداختی به فروشندگان در سال 13xx (شامل هزینه حمل) 5.340.000
برگشت از خرید و تخفیفات 97.000
تخفیفات نقدی خرید 110.000
مانده بستانکاران در پایان سال 850.000
کسر می شود: مانده بستانکاران در ابتدای سال 940.000
خرید ناخالص سال 5.457.000
پس از تعیین خرید ناخالص ، این مبلغ همراه با مبالغ موجودی کالا که از ترازنامه مقایسه ای به دست می آید ، اطلاعات لازم جهت محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفته را فراهم می کند.
سپس به طریق زیر به محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفته می پردازیم :
محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفته
برای سال مالی منتهی به 29/12/ 13xx
موجودی کالای ابتدای دوره سال 1.800.000
خرید ناخالص ( به شرح قبل ) 5.457.000
برگشت از خرید و تخفیفات 97.000
تخفیفات نقدی خرید 110.000
خرید خالص 5.250.000
بهای تمام شده کالای آماده برای فروش 7.050.000
کسر می شود : موجودی کالای پایان دوره سال 2.500.000
بهای تمام شده کالای فروش رفته در سال 4.550.000
روش دوم (در توضیح تهیه صورتهای مالی ازروی مدارک ناقص) :
در این روش اولین اقدام ، محاسبه خرید سال xx13 به شرح زیر است :
حساب کنترل بستانکاران
وجوه پرداختی به فروشندگان 5.340.000 | مانده ابتدای سال 940.000
برگشت از خرید و تخفیفات 97.000 | خرید نسیه 5.457.000
تخفیفات نقدی خرید 110.000 |
مانده پایان سال 850.000 |
خرید خالص = خرید نقد + خرید نسیه
5.457.000 = 0 + 5.457.000
و سپس به روش زیر به محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفته می پردازیم :
محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفته
برای سال مالی منتهی به 29/12/ 13xx
موجودی کالا در ابتدای سال 1.800.000 | برگشت از خرید و تخفیفات 97.000
خرید ناخالص 5.457.000 | تخفیفات نقدی خرید 110.000
. | بهای تمام شده کالای فروش رفته 4.550.000
. | موجودی کالای پایان سال 2.500.000
در توضیح تهیه صورتهای مالی ازروی مدارک ناقص : در مواردی که سود ناخالص بر اساس درصدی از بهای تمام شده کالای فروش رفته تعیین می شود ، اطلاع از درصد مزبور و مبلغ خرید ، محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفته ، سود ناخالص و فروش را میسر می سازد و چنانچه مبلغ فروش مشخص باشد ، سود ناخالص و خرید را می توان تعیین کرد.
در این حالت ، محاسبات با این فرض انجام می گیرد که تمام فروش ها با توجه به درصد مزبور قیمت گذاری شده است و هیچ گونه ضایعات یا کسری و اضافی موجودی کالا وجود ندارد و از اسناد و مدارک موجود ، تنها رقم خرید یا فروش قابل استخراج است.
دیدگاه شما