چگونه خط حمایت و سطح مقاومت را در نمودار فارکس تشخیص دهیم؟
بازار فارکس فرصت کسب سود فراوانی را در اختیار معامله گران قرار میدهد اگر خط حمایت و سطح مقاومت به خوبی مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. در این بازار معامله گران از نوسان قیمت ها سود می برند و با توجه به نوع تحلیلی که از بازار دارند اقدام به خرید و یا فروش می کنند. زمانی که بازار حالت ریزشی به خود می گیرد بدین معناست که کفه فروش سنگین تر از کفه خرید است. بالعکس زمانی که بازار حالت صعودی در پیش می گیرد کفه خرید سنگین تر فروش عمل می کند. در اینجاست که سطوح حمایت و مقاومت شکل می گیرد. به عبارت دیگر سطح حمایت و مقاومت می تواند به معامله گران کمک کند تا بینشی در مورد قدرت روند قیمت کسب کنند.
حمایت و مقاومت چیست؟
خط حمایت و مقاومت به زبان ساده محلی گفته میشود که قیمت روی آن واکنش نشان میدهد. مثلاً در خط حمایت، درواقع خطی ترسیم شده روی قیمتی است که چند بار بازار به آن واکنش نشان داده و در واقع از آن عدد حمایت کرده و نگذاشته که پایینتر از آن بیاید. در باره خط مقاومت هم همین تعریف صدق میکند. به محلی که قیمت در آن مقاومت کرده و از آن بالاتر نرفته است.
“حمایت” و “مقاومت” اصطلاحات بیان کننده دو سطح مربوط به نمودار قیمت است که دامنه حرکت بازار را محدود می کند. سطح حمایت جایی است که معمولا روند نزولی قیمت متوقف می شود و قیمت پس از آن در یک روند صعودی قرار می گیرد. در حالی که سطح مقاومت جایی است که قیمت ها به طور معمول افزایش می یابد اما توسط این سطح متوقف شده و به سمت پایین حرکت می کند. این سطوح با نام عرضه و تقاضا وجود دارند. اگر خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان وجود داشته باشند ، قیمت می تواند افزایش یابد و اگر فروشندگان بیشتری نسبت به خریداران وجود داشته باشد ، قیمت رو به کاهش است.
بیشتر بدانید: تحلیل تکنیکال چیست؟ (آموزش تکنیکال فارکس)
هر چه قیمت ها به این سطوح نزدیکتر شوند احتمال رسیدن به این سطح در پیش بینی حرکات آینده قیمت قابل اطمینان تر است. اغلب اتفاق می افتد که این دو تبدیل به سطح روانی برای معامله گران می شوند چرا که قیمت پس از رسیدن به این سطح انگیزه خرید یا فروش را در معامله گران بیشتر می کند. اگر قیمت سطوح حمایت یا مقاومت را لمس کند یا شکسته باشد اما پس از مدت زمان بسیار کوتاهی مجددا به روند پیشین باز گردد، اصطلاحا فقط این سطح را آزمایش نموده است. اما اگر قیمت پس از شکستن سطح برای مدت زمان طولانی تری باقی بماند، تا زمانی که سطح حمایت یا مقاومت جدیدی برقرار نشود، روند ادامه خواهد یافت.
⚠️ به یاد داشته باشید در حالیکه سطح حمایت و مقاومت بیانگر محدوده ای از قیمت هستند، خطوط حمایت و مقاومت (Support & Resistance Line) به صورت دقیق تر و جزئی تر به بیان و توضیح این مطلب می پردازند.
تعیین سطح حمایت و مقاومت در محیط تریدینگ ویو
خط حمایت و مقاومت چطور به وجود میآید
خط حمایت و مقاومت زمانی به وجود میآید که فروشندگان یا خریداران با قدرت وارد بازار میشوند. فرض کنید قیمت دلار در حال پایین آمدن است. اما به یک قیمت که میرسد ناگهان متوقف میشود و به سمت بالا چرخش میکند. حالا فرض کنید در یک محدوده قیمتی چند بار زمانی که قیمت به آن برسد همینطور مقاومت کند و اصطلاحاً خریداران اجازه ندهند که قیمت پایینتر از آن برود. اینگونه است که خط حمایت و مقاومت به وجود میآید. برخی از تحلیلگران معتقد هستند که هرچه تعداد برخوردهای یک خط بیشتر باشد در نتیجه آن خط معتبرتر است. هرچند که برخی دیگر هم عقیده دارند بعد از چند بار برخورد قیمت به یک محدوده قیمتی امکان فشار و شکستن آن بیشتر میشود. در کل نوع ترید کردن با خط حمایت و مقاومت بسیار متفاوت و خاصتر است بنابراین یک قاعده ندارد که بتوانید به راحتی از آن پیروی کنید.
تشخیص سطوح حمایت و مقاومت
اما حمایت و مقاومت همیشه دقیقاً روی یک قیمت اتفاق نمیافتد. بلکه ممکنه است محدوده یک قیمت با چند پیپ اختلاف باشد. به این محدوده که معمولاً تحلیل گران تکنیکال با یک باکس آن را مشخص میکنند سطح حمایت و مقاومت میگویند. در واقع سطح حمایت و مقاومت نیز برداشت درستتری است زیرا فشار خریداران و فروشندگان در یک قیمت آنقدر بالاست که شاید گروه پیروز نتواند دقیقاً از آن قیمت محافظت کند اما میتواند با چند پیپ اختلاف حمله گروه مقابل را دفع کند. بنابراین همیشه معامله گران حرفهای توصیه میکنند که استفاده از یک خط برای حمایت و مقاومت غلط است بلکه باید یک سطح قیمتی را برای حمایت و مقاومت در نظر گرفت.
برای فهم بهتر خط حمایت و سطح مقاومت ابتدا باید سطوح حمایتی و مقاومتی را شناسایی کنیم. چند روش برای شناسایی سطح پشتیبانی و مقاومت وجود دارد که به شما در انتخاب بهترین زمان و نقطه ورود به بازار کمک خواهد کرد. برای شناسایی سطح حمایت و مقاومت ، معامله گران می توانند به موارد زیر توجه کنند:
- داده های مربوط به قیمت های گذشته
معتبرترین منبع برای شناسای ی سطح حمایت و مقاومت، قیمتهایی است که در طول دوره های پیشین به وجود آمده است که آنها را برای تجار بسیار ارزشمند می کند. نکته اصلی این است که با استفاده از این قیمت ها (گاهی اوقات در نتیجه فعالیت های اخیر شکل می گیرد) می توانید با الگوهای گذشته آشنا شوید. بنابراین اگر دوباره ظاهر شوند می توانید آنها را تشخیص دهید. با این حال ، لازم به یادآوری است که الگوهای گذشته ممکن است تحت شرایط مختلفی شکل گرفته باشند وهمیشه به تنهایی یک شاخص قابل اعتماد نیستند. - سطح حمایت و مقاومت پیشین
می توانید از سطح حمایت یا مقاومت برجسته قبلی به عنوان نشانه هایی برای ورود و خروج احتمالی و همچنین اندیکاتورهای حرکت آینده قیمتی استفاده کنید. توجه به این نکته مهم است که عمدتا سطح حمایت و مقاومت به ندرت دارای ارقام دقیق هستند. امکان اینکه که یک بازار پس از سپری شدن مدت زمانی مجددا به قیمتی که در گذشته داشته بازگردد غیر محتمل است. بنابراین به نظر می رسد اگر آنها را به عنوان مناطق حمایت یا مقاومت در نظر بگیریم بسیار کاربردی تر خواهد بود. - اندیکاتورهای تکنیکال
اندیکاتورهای تکنیکال یا خط روند می توانند سطوح حمایت یا مقاومت پویا را ایجاد کنند که با پیشرفت نمودار حرکت می کنند. سطح حمایت و مقاومت در بازارهای مختلف اغلب برعوامل مختلفی نیز استوار است. توانایی تشخیص اینکه چه سطوحی بر قیمت بازار تأثیر می گذارد ممکن است زمان بر باشد. به همین دلیل، آموزش شناسایی سطح حمایت یا مقاومت با استفاده از نمودارهای قیمت های گذشته بسیار حائز اهمیت است.
نحوه ترید کردن با خط حمایت و مقاومت
برای پیدا کردن صحیح خطوط حمایت و مقاومت باید مدتی را به تمرین به پردازید. اما زمانی که مطمئن شدید که این سطوح و خطوط را درست تشخصی میدهد باید بدانید که چطور با آن ترید کنید. برخی از معامله گران فقط با همین سطوح قیمتی به معامله میپردازند و کل استراتژی آنها بر اس اساس است. اما برخی دیگر نیز از خطوط حمایت و مقاومت به عنوان یک تأییدیه یا محلی برای ورود و خروج از معامله خود استفاده میکنند. هیچ کس نمیتواند بگوید که خطوط حمایت یا مقاومت واقعاً عمل میکنند یا خیر، یا اینکه تا چه میزان میتوان به آنها تکیه کرد. اما به عنوان یک ابزار کمکی در تحلیل تکنیکال میتوانید از خطوط حمایت و مقاومت برای گرفته تاییدیههای اضافی استراتژی خود استفاده کنید.
خط حمایت و مقاومت چیست؟
- خط حمایتی:
این خط مرکز توجه خریداران است. چرا که در این حالت قیمت به قدری کاهش یافته است که فرصتی مناسب را برای خرید در اختیار معامله گران می گذارد. در واقع پس از رسیدن کندل به این نقطه بازار حمایت خود را آغاز می کند و از ریزش بیشتر جلوگیری میکند. - خط مقاومتی
غالبا فروشندگان از رسیدن بازار به این نقطه بهره میبرند. رسیدن کندل به این نقطه بدان معناست که بازار تا بالاترین سطح قیمتی بالا رفته است. اکنون نوبت فروشندگان است تا با فروش این سهم در برابر افزایش بیش از حد قیمت مقاومت کنند.
نحوه ترسیم خطوط حمایت و مقاومت
برای ترسیم خطوط حمایت و مقاومت بر روی نمودار ابتدا باید آنها را با استفاده از یکی از روش های زیر پیدا کنید:
- سقف و کف قیمت
- سطح حمایت و مقاومت در تایم فریم گذشته
- میانگین متحرک
- خطوط روند
- برای ایجاد مقاومت خطوط حمایت و مقاومت ، می توانید این روش ها را ترکیب کنید.
? در ادامه به توضیح مفصل هر یک از روش ها برای ترسیم خط حمایت و مقاومت می پردازیم:
سقف و کف قیمتی
برای ترسیم خطوط با استفاده از سقف و کف قیمتی:
1. ابتدا بازه زمانی خود را انتخاب کنید.
2. بالاترین سطح قیمتی را در نمودار مشخص کنید.
3. همین کار را با کمترین سطح انجام دهید.
4. هر سقف و کف قیمتی را علامت گذاری کنید.
اگر روند نزولی وجود داشته باشد، از اتصال کف قیمتی به کف قیمتی دیگر یک خط حمایتی شکل میگیرد. برعکس، اگر روند صعودی وجود داشته باشد، از اتصال کف قیمتی به کف قیمتی بالاترر خط مقاومتی شکل میگیرد.
ترسیم خطوط با استفاده از سقف و و کف قیمتی در نمودار EURUSD
ترسیم خط مقاومتی بر اساس بالاترین کف های قیمتی در نمودار EURUSD
ترسیم خط حمایتی بر اساس پایین ترین کف های قیمتی در نمودار EURUSD
استفاده از تایم فریم های قبلی
اگر از سطوح حمایت و مقاومت مربوط به یک بازه زمانی قبلی استفاده می کنید، بازه زمانی کوتاه به طور مثال 15 دقیقه انتخاب کنید. سپس، سطوح قبلی را از فریم های زمانی یک ساعته و چهار ساعته روی قاب 15 دقیقه ای ترسیم کنید. اگر سطوح مربوط به بازه های زمانی طولانی مشابه یا برابر با سطح بازه زمانی کوتاه تر باشد، می توان سطوح حمایت و مقاومت را درست و محکم در نظر گرفت.
شاخص میانگین متحرک
شاخص میانگین متحرک روش دیگری برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت و ترسیم آنها روی نمودار است. برای انجام این کار می توانید با فعال کردن نشانگر، یک خط مورب از بالاترین سطح به پایین ترین سطح رسم کنید تا ببینید روند به کدام سمت حرکت می کند. در صورتی که خط روند رو به بالا حرکت کند، این میانگین متحرک به عنوان سطح حمایت عمل می کند و بالعکس. این خط، حمایت یا مقاومت پویا نامیده می شود زیرا سطح به طور مداوم در حال تغییر است.
خط روند
در صورت استفاده از خط روند، باید حداقل سه سطح قبل از ترسیم خطوط وجود داشته باشد تا یک خط روند قابل استفاده باشد. هنگامی که خط روند را روی نمودار خود ترسیم کردید، خط روند صعودی شما سطح حمایت خواهد بود. در حالی که خط نزولی، سطح مقاومت خواهد بود. همانند سطح حمایت و مقاومت میانگین متحرک، این سطح نیز پویا است.
نکته: برای ترسیم خطوط حمایت و مقاومت راه های ساده تری نیز وجود دارد، شما به راحتی میتوانید با استفاده از ابزارهایی با سرعت بیشتری نقاط حمایت و مقاومت را مشخص کنید. یکی از بهترین ابزارها، اندیکاتور فیبوناچی می باشد.
اندیکاتور حمایت و مقاومت
مسئله اندیکاتور و اکسپرت در فارکس به حدی گسترش یافته است که برای هر چیزی میتوانید یک اندیکاتور پیدا کنید. اگر شما نمیتوانید به خوبی خطوط حمایت یا مقاومت را تشخیص دهید میتوانید برای اینکار از اندیکاتورها استفاده کنید. با یک سرچ ساده در سایت متاتریدر میتوانید انواع مختلفی از اندیکاتورها را پیدا کرده و روی متاتریدر خود نصب کنید. این اندیکاتورها دارای تنظیمات خاصی نیز هستند مثلاً میتوانید آلارمی را در آنها فعال کنید تا به محض برخورد قیمت به خط حمایت یا مقاومت به شما آلارم دهد. یا میتوانید مشخص کنید که حداقل چند برخورد را به عنوان یک خط معتبر حمایت یا مقاومت به شما نشان دهد.
حمایت و مقاومت روندی
اما حمایت و مقاومت در دو نوع وجود دارد. حمایت و مقاومت روندی و حمایت و مقاومت افقی. فرض کنید که ترند در یک جفت ارز بسیار شدید است و کاملاً با چشم مشخص است که آن جفت ارز در حال صعود یا نزول است. به اصلاحاتی که ارز در زمان بالا رفتن انجام میدهد یک مقاومت میکند و دوباره مسیر خود را طی میکند. نموداری شبیه به پله میسازد. که این حمایت و مقاومت را از نوع روندی مینامند. معمولاً در حمایت و مقاومت روندی تعداد برخوردها زیاد نیست و مثلاً در یک مسیر صعودی خیلی زود مقاومت شکسته و به حمایت برای بالاتر رفتن قیمت تبدیل میشود. این وضعیت در زمان نزول هم وجود دارد و خطوط مقاومتی سریعاً میشکنند و به خطوط مقاومتی برای پایینتر راندن قیمت تبدیل میشوند.
حمایت و مقاومت افقی
آسانترین خطوط حمایت و مقاومت همان حمایت و مقاومت افقی است. چیزی که به راحتی با چشم قابل رویت است. چارت را باز کنید، با چشم نگاه کنید، کجا درههایی میبینید که قیمت سریع به آنها واکنش نشان داده و بالا رفته. همانجا یک خط بی اندازید. تبریک میگوییم. شما یک خط حمایت را پیدا کردهاید. این یک حمایت افقی است. مقاومت افقی هم همین گونه است و شما در سقفهای قیمتی باید به دنبال پیدا کردن آنها باشید که کار سختی نیز نیست.
تبدیل خط حمایت به مقاومت یا برعکس
یکی از نکات مهم خطوط حمایت و مقاومت، تبدیل شدن آنها به یکدیگر است. بگذارید کمی توضیح دهیم بعد این موضوع را با یک عکس برایتان شفاف میکنیم. فرض کنید که یک خط یا سطح حمایتی وجود دارد که قیمت از بالا چند بار به آن برخورد کرده و حمایت کنندگان نگذاشتند که قیمت پایینتر برود. اما در نهایت seller ها پیروز این نبرد میشود و قیمت را پایینتر از آن سطح میبرد. حالا buyer ها از پایین هرچقدر که سعی میکنند که دوباره به بالای آن سطح برگردند نمیتوانند و عملاً ان خط حمایت به یک خط مقاومت در برابر بالا رفتن قیمت تبدیل شده است. این روند را روند تبدیل حمایت به مقاومت میگویند که هر زمان برعکس این موضوع نیز اتفاق بیافتد، میگویند که مقاومت به حمایت تبدیل شده است. این مسئله البته دارای جزئیات فراوان بیشتری است که بسته به استراتژی، نوع نگاه به بازار و دیدگاه شما میتواند تأییدیههای بیشتری داشته باشد.
شکست حمایت و مقاومت
همانطور که در بالاتر گفتیم هر خط حمایت یا مقاومتی میتواند بشکند و کاملاً برعکس عمل کند. اما هر عبوری از قیمت حمایت یا مقاومت به معنای شکست آن نیست. متخصصان تحلیل تکنیکال میگویند که باید یک شکست کامل رخ دهد. یعنی حتماً تثبیت قیمت در بالای خط مقاومت یا پایین خط حمایت را بتوانید ببینید. این تثبیت زمانی است که قیمت پس از حداقل دوبار سعی کردن نتواند نقطه را بشکند و به سطح قبلی برگردد. البته نظر کارشناسان تحلیل تکنیکال بسیار متفاوت از یکدیگر است. مثلاً برخی اعتقاد دارند که حتماً باید 2 کندل در تایم فریمهای بالاتر نیز بسته شود تا بتوانیم بگوییم که حتماً خط حمایت یا مقاومت شکسته شده است.
نتیجه گیری
برای پیش بینی آینده قیمت، روش های متفاوتی در بازار فارکس وجود دارد که میتوان با بهره گیری از آن ها میزان ضرر و زیان را کاهش داد. در این میان برتری سطوح مقاومت و حمایت آن است که برای ترسیم آن ها می توان از الگوها و اندیکاتورهای متفاوتی بهره گرفت. فقط در استفاده از این روش باید به این نکته توجه داشت که برای به دست آوردن سطوح حمایت و مقاومت قوی و قابل اطمینان لازم است دو یا چند روشی که در بالا مورد بحث قرار گرفت با یکدیگر ترکیب شوند.
سوالات متداول
چگونه خطوط حمایت به مقاومتی و بالعکس تبدیل می شوند؟
اینگونه تغییر جهت بیشتر جنبه روانشناسی دارد. بدین ترتیب که در تبدیل خط حمایتی به مقاومتی، پس از رسیدن قیمت به سطح حمایتی معامله گران شروع به خرید می کنند. در صورتی که این سطح حمایتی در اثر نوسانات بازار شکسته شده و قیمت به سطوح پایین تر حرکت کند، معامله گرانی که سهام را خریداری کرده اند دچار ضرر و زیان می شوند. اگر به دلیل نوسانات مجدد بازار قیمت مجددا شروع به رشد کند، معامله گران برای اینکه ضرر خود را به حداقل برسانند اقدام به فروش سهام می کنند. در این حالت مجددا قیمت شروع به ریزش می کند که در نتیجه این تغییر، خط حمایت پیشین تبدیل به خط مقاومتی می شود.
چگونه به سهولت خطوط حمایت و مقاومت تکنیکال را رسم کنیم
یکی از اولین مهارت هایی که شما باید به عنوان یک تریدر پرایس اکشن یاد بگیرید این است که چگونه خطوط حمایت و مقاومت بکشید (گاهی اوقات آنها به عنوان سطوح نامیده می شوند). ترسیم خطوط حمایتی و خطوط مقاومت درست ، کار ساده اي براي یک تریدر مبتدي نیست. بسیاري این مهارت را به درستی یاد نمی گیرند و از روي سرخوردگی و ناکامی در اینترنت دنبال یک اندیکاتور می گردند که خطوط را براي آنها به صورت خودکار رسم کند. متاسفانه هیچ اندیکاتوري که بصورت صحیح خطوط حمایت و مقاومت را رسم کند، وجود ندارد. که به این معنی است که تنها امیدي که این معامله گران بتوانند از خطوط حمایت و مقاومت در ترید خود استفاده کنند این است که آنها یاد بگیرند که چگونه خطوط را خودشان بکشند.
اگر شما یکی از تریدرهاي نا امیدي هستید که به نظر نمی رسد هیچ وقت بتوانید خطوط حمایت و مقاومت مناسب را در نمودار خود داشته باشید، این مقاله را مطالعه کنید. چرا که در مقاله امروز من قصد دارم به شما راهنماي گام به گام چگونگی شناسایی و ترسیم خطوط حمایت و مقاومت در بازار را به شما بدهم. در پایان این مقاله می توانم تضمین کنم که شما می توانید خطوط حمایت و مقاومت را مانند حرفه اي ها بکشید، و قادر به استفاده از آنها در ترید خود باشید.
نحوه شناسایی خطوط حمایت و مقاومت
براي شروع من باید به شما نشان دهم چگونه خطوط حمایت و مقاومت را در نمودارهایتان شناسایی کنید، زیرا این که شما بتوانید خطوط درست را رسم کنید یک چیز است، وپیدا کردن این خطوط در مرحله اول یک چیز دیگر است. تعیین این که خطوط حمایت و مقاومت کجا قرار گرفته اند در واقع فرایند ساده ایست، گر چه اگر شما هیچ دانشی در مورد نحوه کار خطوط حمایت و مقاومت نداشته باشید این چیزي است که می تواند دشوار باشد. براي کسانی که نمیدانند، خطوط حمایت و مقاومت، باید بگویم که این خطوط در واقع نقاطی هستند که بازار احتمال بالایی دارد ریورس شود. دلیل اینکه آنها احتمال بالایی دارند که بازار را معکوس کند، این است که خطوط را از نقاطی از بازار که در گذشته ریورس انجام شده است، رسم می شوند. ایده این است که اگر بازار چندین بار از تقریبا همان نقطه در گذشته تغییر کرده است، پس احتمال دارد که در آینده نیزهمین کار را بکند. (بعدا متوجه خواهید شد). این به این معنی است که همه چیزي که ما براي شناسایی خطوط حمایت و مقاومت در بازار باید انجام دهیم ، این است که باید به دنبال نقاطی باشیم که چندین بار باعث ریورس شدن بازار در قیمتی مشابه شده اند.
در این تصویر می بینیم که در چارت یک ساعته آزی دلار 8 بار ریورس صورت گرفته است. شما می توانید ببینید که هر کدام از ریورس هاي بالا، از قیمت هایی کاملا نزدیک به یکدیگر شکل گرفته است. این به ما می گوید که یک خط حمایت باید در جایی نزدیک به جایی که این ریورس ها آغاز شده اند، پیدا کرد، زیرا براي اینکه یک خط حمایت در واقع در بازار وجود داشته باشد، باید چندین معکوس از قیمت هاي مشابه به یک دیگر انجام شده باشد.
در این تصویر شما می توانید 5 ریورس که در نمودار 1 ساعت USD/JPY رخ داده است را مشاهده کنید.
باز هم، هر یک از ریورسهایی که در اینجا مشاهده میکنید، از قیمتهاي مشابه به یکدیگر شروع شده است، که این یعنی خطوط مقاومت در اینجا وجود دارد که ما میتوانیم آنها را در نمودارهایمان قرار دهیم. حالا که من چند نمونه از چگونگی شناسایی خطوط حمایت و مقاومت را نشان دادم، آنچه که من می خواهم انجام دهم این است که شما را با فرآیند تشخیص محل قرار گیري انواع خطوط، آشنا کنم. از آنجا که هرچند شما خطوط حمایت و مقاومت را به همان شکل پیدا می کنید، خط حمایت یا خط مقاومت تنها به این معنی است که جابجایی ها در رابطه با قیمت بازار فعلی شکل گرفته است.
نحوه شناسایی خطوط حمایت
پیدا کردن جایی که خطوط حمایت ممکن است در بازار قرار گیرد ساده است، همه چیزهایی که باید انجام دهید این است که نقاطی را که همه ریورس ها اخیر زیر قیمت کنونی بازار صورت گرفته است را مارك کنید. علامت گذاري این نقاط باعث می شود که شما بتوانید مکان هایی چگونگی شناسایی خطوط مقاومت را که در آن خطوط بالقوه وجود دارد را بیابید، زیرا شما قادر خواهید بود که ببینید که کجا چندین ریورس در قیمت هاي مشابه اتفاق افتاده است.
تمام ریورسهاي اخیر که در زیر قیمت فعلی بازار در نمودار 1 ساعت USD/JPY رخ داده است را مشخص کرده ام. خط قرمز نشان دهنده قیمت فعلی بازار است.
فقط با نگاه کردن به جایی که این ریورس ها شکل گرفته اند، می توانید ببینید که بعضی از این ریورسهاي قیمت از قیمتی نزدیک به آنچه که در گذشته ریورس صورت گرفته، آغاز شده است. ما می دانیم که ریورس هاي متعددي از قیمت هاي مشابه در زیر قیمت فعلی بازار، به معناي وجود خطوط حمایت است، بنابراین کار بعدي ما این است که خطوطی را که از محل ریورس هایی که از قیمت هاي مشابه منشأ می گیرند، مارك کنیم تا بدانیم چه تعداد خطوط حمایت میتوانیم از این منطقه رسم کنیم.
این تصویري است که ما فقط در آن نگاه کردیم، اما با خطوط مشخص شده، به راحتی امکان دیدن نقاطی را که چندین معکوس در اطراف قیمت هاي مشابه به یکدیگررخ داده است وجود دارد. شما می توانید ببینید که در مجموع 7 خط وجود دارد، که اساسا به این معنی است که 7 خطوط حمایت بالقوه می توانیم رسم کنیم. هنگامی که شما مثل من خطوط را از طریق ریورس ها در تصویر بالا می کشید، می خواهید مطمئن شوید که تا جاي ممکن ریورس ها را در نظر گرفته اید. با این کار، منظور من این است که شما باید خطوط را به همان اندازه که می توانید تغییر دهید، لمس کنید، حتی اگر این بدان معنی است که شما از بدنه کندل هاي ریورس به عقب برگردید. در تصویر می توانید ببینید که برخی از خطوطی که من کشیده ام ، در تمام ریورس هایی که مارك کرده بودم لمس نشده اند، اما آنها از بیشتر نقاط عبور کرده اند، و آنهایی که آنها لمس نشده اند هم انقدر نزدیک به خطوط اند که به عنوان بخشی از ریورس هایی که در اطراف این نقاط اتفاق افتاده در نظر گرفته می شود. بیش از حد نگران نباشید که خطوط را کاملا دقیق رسم کنید. این خطوط خطوط حمایتی نیستند که ما قصد استفاده از آن براي ورود به معاملات باشیم، آنها فقط خطوطی هستند که به ما کمک می کنند تا ببینیم که خطوط حمایت بالقوه در بازار وجود دارد. در بخش بعدي من به شما چگونگی رسم خطوط حمایت واقعی را نشان می دهم. بیایید نگاهی به مثال دیگري بیاندازیم تا مطمئن شویم که روند روشن است.
در این تصویر چگونگی شناسایی خطوط مقاومت من تمام ریورس هایی که در نیمه اول ماه دسامبر در EUR/USD اتفاق افتاده را مشخص کرده ام. همانطور که می بینید قیمت فعلی بازار بالاتر از قیمت هایی است که این ریورس ها رخ داده است. این به ما می گوید که هر خطی در اینجا تشکیل شده است باید خطوط حمایت باشد؛ چرا که آنها فقط می توانند زیر قیمت فعلی بازار شکل بگیرند نه بالاتر از آن. با تمام ریورس هاي مشخص شده، وظیفه بعدي این است که خطوط را از طریق ریورس هایی که در قیمتهاي مشابه رخ داده است بکشیم، تا بدین ترتیب بدانیم که واقعا چه تعداد خطوط حمایت در اینجا وجود دارد.
در اینجا نشان داده ایم که با رسم چند خط مشخص شده که از نقاطی که به دفعات ریورس از آنها اتفاق افتاده، چارت چطور دیده می شود.
همانند مثال قبلی، در مجموع 7 خطوط ریورس وجود دارد. واقعیت این است که 7 خط وجود دارد که به ما می گوید که 7 خط حمایت وجود دارد که ما می توانیم از این قسمت پرایس اکشنی رسم کنیم. باز توجه کنید که چگونه تمام خطوطی که من کشیده ام، حداکثر تعداد ریورس را که با قیمت هاي مشابه به یک دیگر مربوط می شود لمس می کند. مانند مثال دیگر برخی از خطوط تمام ریورس ها را لمس نمی کند، اما همه آنها موفق می شوند که حداقل 3 تا را داشته باشند، بنابراین همیشه به یاد داشته باشید که وقتی خطوط خود را رسم می کنید مطمئن شوید که حداقل 3 ریورس که در قیمت هاي مشابه رخ داده است را لمس کند. اگر آنها فقط دو ریورس را لمس می کنند، بر روي نمودارهاي خود بازگردید به عقب تا نقاطی را پیدا کنید که در آن قیمت ها بیشتربا ریورس روبرو شده اند و سپس سطوح خود را برمبناي این ریورس ها رسم کنید.
چگونگی شناسایی خطوط مقاومت
شناسایی خطوط مقاومت به نحوي بسیار شبیه به خطوط حمایت است که ما آن را بررسی کرده ایم. ما براي اولین بار نقاطی را که در آن ریورس هاي اخیر رخ داده است را مارك می کنیم و سپس خطوط را از طریق این نقاط به عنوان وسیله اي براي تعیین اینکه چند خط مقاومت در واقع در بازار وجود دارد، رسم می کنیم. تفاوت اصلی بین تعیین دو خط، این است که ما خطوط مقاومت را با علامت گذاري ریورس هاي اخیر که بالاتر از قیمت فعلی بازار بوده اند، شناسایی می کنیم، نه زیر آن.
در تصویر بالا می بینید که من برخی از ریورس هایی که در AUD/USD رخ داده اند را مشخص کرده ام.
همه این ریورس ها در بالاي قیمت فعلی بازار رخ داده است، به این معنی که خطوطی که ما در نهایت با استفاده از این ریورس ها رسم می کنیم خطوط مقاومت هستند، زیرا آنها همیشه نقاطی را نشان می دهند که در آن بازار به طور بالقوه می تواند از حرکت به سمت بالا باز ایستد.
چگونه می توانید خطوط حمایت و مقاومت را در چارت رسم کنید
حالا که من به شما نشان دادم چگونه نقاطی را که خطوط حمایت و مقاومت در بازار وجود دارد شناسایی کنید، آخرین کاري که باید انجام دهم، این است که به شما نشان دهم که چگونه خطوط حمایت و خطوط مقاومت را در نمودار خود رسم کنید. قرار دادن خطوط آسان است، همه چیزهایی که لازم دارید انجام دهید این است که دنبال نزدیک ترین اعداد بزرگ رند به خطوطی که از طریق ریورسهایی که در قیمتهاي مشابه رسم کرده اید، بگردید.
نکته: اعداد رند بزرگ، قیمت هایی از بازار هستند که با 00به پایان می رسد، به عنوان مثال 112.600 با دو صفر به پایان می رسد بنابراین یک عدد رند بزرگ است.
دلیل اینکه خطوط حمایت و مقاومت همیشه در سطوح اعداد رند بزرگ قرار دارند، به دلیل یک پدیده به نام خوشه بندي سفارش است. خوشه بندي سفارش (Order Clustering) این است که در آن سفارشات، به طور خاص دستور سفارشات استاپ لاست، در حدود سطوح رند در بازار جمع می شوند. هیچ کس نمی داند که چرا این اتفاق می افتد، مطالعات متعددي انجام شده است، اما نتایج
آن به نتیجه اي چگونگی شناسایی خطوط مقاومت معتبر در مورد دلیل آن نرسیده است. با وجود اینکه هیچکس نمی تواند در مورد اینکه چرا سفارشات تمایل دارند در حول قیمت هاي رند جمع شوند توافق کند، تصور می شود که این یک مفهوم بسیار واقعی است که بخش بزرگی از حرکت قیمت را انجام می دهد. واقعیت این است که سفارشات در قیمت هاي رند موجب می شود که آنها یک مغناطیسی براي بازار باشند، زیرا تریدرهاي بانک می دانند که با ایجاد یک کندل اسپایک در حول اعداد رند، می توانند دستور استاپ لاست زیادي را فعال کنند که به آنها امکان می دهد تعداد زیادي از معاملات خود را در قیمت مناسب قرار بدهند.
چگونه خطوط حمایت را بکشیم
رسم خطوط حمایت یک فرایند سه مرحله اي است. شما ابتدا باید خطوطی را که نقاطی را در آن قرار داده اند که در آن چندین ریورس رخ داده اند در نمودار خود قرار دهید، همانطور که در بخش قبلی نشان دادم، سپس باید نزدیک ترین اعداد رند به این ریورس ها را مارك کنید، و در نهایت باید خطوطی که در بالاي قیمت اعداد رند نشسته اند را پاك کنید.
در این تصویر 7 خط ریورس در نمودار 1 ساعته EUR/USD مشخص شده اند.
می توانید ببینید که من اعداد رند را که نزدیک خطوط ریورس در نمودار است، را مشخص کرده ام. این اعداد رند نقاطی هستند که خطوط حمایت قرار دارند. این واقعیت که ما شاهد چندین ریورس از نقطه اي که این عدد رند هستند پیدا می کنیم، به ما می گوید که تریدرها اغلب باید از آنها به عنوان نقطهاي براي قرار دادن استاپ لاست استفاده کنند، بنابراین همه کاري که ما باید انجام دهیم این است که خطوطی را که بالاي اعداد رند قرار دارند را پاك کنیم.
در اینجا شما می توانید ببینید که نمودار با تنظیم خطوط ریورس روي اعداد رند چطور دیده می شود. حال این خطوط، خطوط حمایت صحیح هستند که اگر بازار در آینده به خطوط بازگشت کند، براي ورود به معاملات خرید مورد استفاده قرار می گیرند.
اجازه دهید به مثال دیگري بپردازیم:
این تصویر 4 خط ریورس را که در AUD/USD مشخص شده را نشان می دهد.
درست مثل مثال قبل ، میبینید که اعداد رند بزرگ را که در نمودار در نزدیکی خطوط ریورس قرار گرفته اند، رسم کرده ام. ما می دانیم که این تعداد عدد رند بزرگ نقاطی اند که خطوط حمایت پیدا می شوند، بنابراین کار بعدي ما این است که خطوط ریورس که بالاي اعداد رند می نشینند را حذف کنیم.
این تصویر چگونگی نمودار پس از آن است که من خطوط ریورس را در بالاي اعداد رند را حذف کرده ام.
حالا که آنها پاك شده اند، خطوط ریورس، خطوط حمایت می شوند و شما می توانید آنها را جهت ورود به معاملات خرید در صورت بازگشت مجدد بازار به آنها، مانیتور کنید. حال اجازه دهید نگاهی به چگونگی رسم خطوط مقاومت بیاندازیم.
چگونگی رسم خطوط مقاومت
رسم خطوط مقاومت اساسا شبیه به رسم خطوط حمایت می باشد، تنها تفاوت بین این دو این است که به جاي ترسیم اعداد رند بزرگ در نزدیکی خطوط ریورس زیر قیمت فعلی بازار، ما در حال تخمینی اعداد رند نزدیک به خطوط ریورسی که ما در بالاتر از قیمت فعلی بازار قرار دارند، هستیم.
در تصویر بالا می توانید ببینید که اعداد رند که نزدیک به 6 خط ریورس که بالاتر از قیمت فعلی بازار در EUR/USD تشکیل شده است را مارك کرده ام. این واقعیت که آنها بالاتر از قیمت فعلی بازار شکل می گیرند بدین معنی است که خطوط مقاومت باید در اینجا پیدا شوند، زیرا خطوط حمایت تنها می توانند در زیر قیمت فعلی بازار شکل بگیرند. براي رسم خطوط مقاومت در نمودار خود، شما فقط نیاز به حذف خطوط برگشتی موجود در بالای ارقام رند دارید.
در اینجا چگونگی تصویرقبل پس از حرکت دادن خطوط ریورس به نزدیکترین اعداد رند، را می بینید. حالا که ما آنها را به بالای اعداد رند انتقال دادیم، خطوط ریورس خطوط مقاومتی می شوند که ما می توانیم براي پیدا کردن ورودی های احتمالی به معاملات فروش استفاده کنیم.
آموزش به دست آوردن خطوط حمایت و مقاومت بیت کوین
امروزه اکثر سرمایهگذاران بازارهای مالی برای رسیدن به اهداف و کسب درآمد از طریق خرید و فروش داراییهای خود، به دانش فنی نیازمندند. تحلیل تکنیکال به عنوان رایجترین نوع تحلیل در تمامی بازارها کاربرد دارد. این تحلیل ابزارهایی اختصاصی دارد که برای پیشبینی روند بازار و اعلام بهترین موقعیت خرید و فروش، افق زمانی مناسب را برای سرمایهگذار ترسیم میکند. خطوط (سطوح) و مناطق حمایت و مقاومت، کلیدواژهای اساسی در تحلیل تکنیکال است که درک مفاهیم و استفاده عملی از آن برای تمامی عاملین بازار ضروری به نظر میرسد. در این مقاله میکوشیم که این مفاهیم را معرفی کنیم و نحوه به دست آوردن خطوط مقاومت و خطوط حمایت را توضیح دهیم.
از آنجا که مقاومت و حمایت با مفاهیم ابتداییتری در ارتباط است، در نتیجه برای درک آنها لازم است در ابتدا مفاهیم مربوطه را به زبانی ساده توضیح دهیم تا به اصل مطلب برسیم.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال به زبان ساده یعنی مطالعه و بررسی رفتار قیمت یک دارایی مالی مانند اوراق بهادار یا یک رمزارز مانند بیت کوین در طول یک بازه زمانی و همچنین پیشبینی آن در آینده. در تحلیل تکنیکال، فاکتورهایی وجود دارند که باید روی آنها متمرکز شد: زمان، قیمت و عوامل روانشناختی بازار. هنگامی که الگوی حرکت قیمت در یک بازار به طور معناداری تکرار میشود، سرمایهگذارانی که زودتر از بقیه متوجه این نکته میشوند، میتوانند با استراتژیهای خود بیشتر از میانگین بازار سود بگیرند.
تحلیل تکنیکال به ما کمک میکند که با شانس بیشتری نسبت به دیگران خود را در معرض سود قرار دهیم و با استفاده از ابزارهایی مانند نمودارها (خطی، میلهای، شمعی)، اندیکاتورها، شاخصها و… به ابزارهای مناسبی در این زمینه مجهز شویم.
نمودار شمعی ژاپنی (Candlestick chart)
این نمودار برای تکنیکالیستها بسیار جذاب است! نمودار شمعی یا کندل شبیه نمودار میلهای است با این تفاوت که نواحی بین قیمت گشایش (Open) و قیمت بسته شدن (Close) رنگی شده تا حرکت کلی بازار را در بازه زمانی نشان دهد. در واقع نمودار شمعی نمایانگر حرکت قیمت در دورههای زمانی مشخص است. هر کندل بر اساس چهار قیمت ترسیم میشود: قیمت باز شدن (Open)، قیمت آخر یا قیمت بسته شدن (Close)، بالاترین قیمت (High)، پایینترین قیمت (Low).
اگر بازار در بازه زمانی به سمت بالا حرکت کند و به اصطلاح بازار گاوی (bullish) باشد، فاصله بین دو قیمت مذکور به رنگ سبز دیده میشود و اگر به سمت پایین حرکت کند و به اصطلاح خرسی (bearish) باشد، ناحیه بین دو قیمت در نمودار شمعی به رنگ قرمز ترسیم میشود. البته به جای دو رنگ سبز و قرمز از دو رنگ سفید و سیاه نیز به ترتیب برای نمایش صعودی و نزولی بودن بازار استفاده میشود.
بازه زمانی (Time frame)
بسته به اینکه چه نوع سرمایهگذاری هستید، میتوانید از بازههای زمانی مختلفی برای تحلیل تکنیکال استفاده کنید. برای مثال اگر ترید روزانه انجام میدهید و میخواهید که از نوسانات بازارهای رمزارز سود ببرید، میتوانید قیمت بازار را در بازههای زمانی 30 دقیقه، یک ساعت یا 4 ساعت بررسی کنید.
از سوی دیگر اگر معاملهگر بلندمدت هستید و منتظرید که بازار به سمت محدوده سفارش خرید و فروش مدنظرتان حرکت کند، در این صورت میتوانید رفتار قیمت را به منظور پیدا کردن الگویی تکرارشونده در بازه زمانی روز یا ماه تحلیل کنید.
روند (Trend)
هنگامی که حرکت بازار را رصد میکنید، ممکن است است الگوها و قیمتهایی را بیابید که در نمودار خود را نشان میدهند. یکی از قابلتوجهترین صورتبندیهای یک نمودار، خط روند (Trend) است. روند به روانشناسی بازار مربوط است؛ یعنی احساس کلی بازار را اعم از ترس، طمع، انتظارات و… نشان میدهد.
هنگامی که قیمت یک رمزارز در نمودار در حال بالا رفتن است، به این معنی است که عوامل و کارگزاران بازار احساس خوبی نسبت به آن رمزارز دارند و به خریدن آن اقدام میکنند. این عمل باعث میشود که حرکت افزایشی قیمت تشدید شود.
اهمیت روند در این نکته نهفته که اگر بتوانید آن را تشخیص دهید، در واقع خود را به سود رساندهاید یا از ضرر جلوگیری کردهاید.
تشخیص برخی از روندها آسان است. به طور مثال در دوره زمانی بین جولای و دسامبر 2017 یک روند صعودی بسیار بزرگ در بازار بیت کوین و برخی از رمزارزهای دیگر ایجاد شد، به صورتی که یک حرکت صعودی ممتد و واضح قابل مشاهده بود. اما تشخیص روند همیشه آسان نیست و میتوان گفت ترسیم خط روند یک هنر است.
یک روش اصلی برای ترسیم خط روند اعم از صعودی و نزولی پیشنهاد میشود:
برای ترسیم روند صعودی، هنگامی که یک مومنتوم یا شتاب قیمت را در حالت صعودی نمودار تشخیص دادید، درهها یا نقاط مینیموم قیمت را به هم متصل کنید. برای ترسیم روند نزولی نیز، قلهها یا نقاط حداکثر را به هم متصل نمایید.
تشخیص خطوط اصلی
مهمترین نکته تحلیل تکنیکال، تشخیص بهترین قیمت ممکن برای خرید و فروش است. بهترین حالت این است که رمزارز مشخصی را که زیر نظر دارید در پایینترین قیمت ممکن خریداری کنید، نگه دارید و در بالاترین قیمت در بازه زمانی مدنظرتان بفروشید. در بازارهای معتبر که در آنها دادههای زمانی فروانی موجود است، میتوانید قیمت مناسب را به وسیله سطوح یا خطوط اصلی شناسایی کنید. این سطوح یا خطوط، برای حرکت بازار محدودیت ایجاد میکنند.
تمامی بازارها از منطق عرضه و تقاضا پیروی میکنند. در هنگام تعادل بازار، عرضه و تقاضا (Supply and demand) با هم برابر هستند و فشاری جهت تغییر قیمت وجود ندارد. تعادل همیشگی نیست؛ زیرا عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان به خاطر وجود برخی عوامل و فاکتورها، مقدار عرضه و تقاضای خود را تغییر میدهند.
وقتی مقدار عرضه بیشتر از تقاضا باشد، قیمت کاهش پیدا میکند و متقابلاً هرگاه تقاضا از عرضه بیشتر شود، قیمت تمایل دارد که افزایش یابد. درک و فهمیدن نکته اصلی خطوط اصلی مقاومت و حمایت به این قانون مربوط میشود.
خطوط حمایت
خط حمایت، مانعی بر سر راه قیمت است که اجازه نمیدهد از سطحی پایینتر برود. این سطح همیشه در قسمت پایین قیمت جاری بازار در نمودار قرار دارد. افرادی که سطح یا خط حمایت را تشخیص میدهند، منتظرند که رمزارز را در این سطح قیمت خریداری کنند. یکی از رایجترین روشها برای تشخیص خط مقاومت، بررسی عملکرد گذشته رمزارز روی نمودار است. توجه به این نکته اهمیت دارد که در هر زمانی یک سطح قیمت میتواند سطح یا خط مقاومت باشد که در آن از کاهش قیمت جلوگیری شود.
خریداران احساس میکنند که قیمت زیادی کاهش یافته و بهتر است که در این قیمت خرید کنند. از این رو افزایش تقاضا مانع از کاهش قیمت میشود.
همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، یکی از مهمترین خطوط مقاومت بیت کوین در قیمت حدودی 6000 دلار ایجاد شد. طی سالهای 2017 و 2018 چندین بار روند قیمت بیت کوین به سمت پایین بود اما هر بار خط مقاومت از نزول به قیمت پایینتر جلوگیری کرد.
توجه داشته باشید که در این مبحث، اشاره به سطح قیمت مقاومتی، حدودی و تقریبی است. در مقاومتهای اصلی به جای آنکه ما سطح قیمت داشته باشیم، مقاومت به صورت محدوده رخ میدهد و نه دقیقاً یک سطح قیمت خاص.
هر باری که سطح یا خط مقاومت در معرض حمله قیمت برای شکستن قرار میگیرد، قویتر میشود. اما بعد از اینکه یک حمایت قوی شکسته میشود، احساس بازار به سمتی هدایت میشود که به حرکت نزولی خود ادامه داده و به سمت خط حمایت بعدی حرکت کند.
خطوط مقاومت
خط مقاومتی مانعی بر سر راه قیمت است که اجازه نمیدهد از سطحی بالاتر برود. این سطح همیشه در قسمت بالای قیمت جاری بازار در نمودار قرار دارد. شما میتوانید در این نقطه رمزارز خود را بفروشید. میتوانید با نگاه کردن به نمودار قیمت، سطح یا خط مقاومت را در نقاط اوج قیمت یا قله (Peak) پیدا کنید. در صورتی میتوان یک قله قیمت را خط مقاومت در نظر گرفت که بالای ارزش فعلی بازار باشد.
فروشندگان احساس میکنند که قیمت بسیار افزایش یافته و بهتر است که در این قیمت دارایی خود را عرضه کنند؛ لذا افزایش عرضه مانع از افزایش قیمت میشود.
نمودار زیر، خط مقاومت را برای بیتکوین در قیمت حدودی 6620 دلار برای سپتامبر 2018 نشان میدهد.
تشخیص و ترسیم خطوط حمایت و خطوط مقاومت
چند راه برای تشخیص و ترسیم خطوط حمایت و خطوط مقاومت وجود دارد:
اعداد رند (Round Numbers)
روشی ساده برای تشخیص خطوط مقاومت و حمایت، توجه به اعداد رند (Round Number) است. یافتههای اقتصاد رفتاری به صورت تجربی نشان میدهد که اعداد رند میتوانند موانعی برای حرکت قیمت حساب شوند. البته تعریف عدد رند در بازارهای مختلف میتواند متفاوت باشد. برای مثال میتوان به مقاومت قیمت دلار روی 20 هزار و اخیراً 30 هزار تومان در بازار ارز داخلی اشاره کرد.
قانون 20-80
این قانون رسمی نیست اما بررسی آن روی نمودارهای قیمت میتواند درستی نسبی آن را نشان دهد. این قانون به این نکته اشاره دارد اگر فرضاً 500 خط مقاومت باشد، قیمت عملاً روی 480 یا 520 خواهد بود.
توجه به گذشته یک نمودار
توجه به گذشته یک نمودار میتواند به ما برای تشخیص سطوح کمک کند؛ به خصوص وقتی در گذشته توالی تقریبی قلهها یا درهها حولوحوش یک سطح قیمت باشد. هر چه تعداد قلهها و درهها در یک سطح قیمت بیشتر باشد اعتبار اینکه سطوح اصلی باشند بیشتر میشود.
ابزار فیبوناچی (Fibonacci retracement)
پیشنهاد میشود که برای تشخیص خطوط مقاوت و خطوط حمایت ، از ابزار فیبوناچی (Fibonacci retracement) استفاده کنید. با افزودن ابزار فیبوناچی به یک خط روند در پلتفرمها میتوانید بلافاصله تعدادی سطوح حمایت و مقاومت را مشاهده کنید؛ بدون اینکه نیاز باشد خودتان یک به یک آن را استخراج نمایید.
سخن پایانی
در این مقاله کوشیدیم با ذکر مفاهیم مقدماتی همچون تحلیل تکنیکال، بازه زمانی و خط روند، اهمیت این تحلیل را با بهکارگیری ابزار اختصاصی آن توضیح دهیم. سطوح یا خطوط مقاومت و حمایت، یکی از مهمترین مفاهیمی است که برای تحلیل تمامی بازارها استفاده میشود. دانستن این مفاهیم برای ترید و سرمایهگذاری روی ارزهای دیجیتال لازم و ضروری است.
به طور خلاصه، حمایت، سطحی است که فروشندگان با تعداد بیشتری خریدار مواجه میشوند. مقاومت نیز سطحی است که خریداران با تعداد افزونتری از فروشندگان روبهرو هستند.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
مفاهیم حمایت و مقاومت در سطوح معاملاتی بدون شک دو مورد از مهم ترین ویژگی های تحلیل تکنیکال هستند. بخشی از تجزیه و تحلیل الگوهای نمودار، این اصطلاحات توسط معامله گران برای اشاره به سطح قیمت در نمودارهایی استفاده می شود که تمایل دارند به عنوان موانع عمل کنند، و مانع از آن می شوند که قیمت ارز به یک جهت خاص سوق یابد.
در ابتدا، توضیح و ایده شناسایی این سطوح آسان به نظر می رسد، اما همان طور که خواهید فهمید، حمایت و مقاومت می تواند به اشکال مختلف باشد و تسلط بر این مفهوم دشوارتر از آن است که در ابتدا نشان داده شده است.
آنچه در این مقاله میخوانید
تعریف سطوح حمایت و مقاومت
حمایت، یک سطح قیمتی است که انتظار می رود روند نزولی به دلیل تمرکز تقاضا یا سود خرید، متوقف شود. با کاهش قیمت ارزها یا اوراق بهادار، تقاضا برای آن افزایش می یابد، بنابراین خط حمایت ایجاد می شود. در همین حال، مناطق مقاومت به دلیل علاقه فروش هنگام افزایش قیمت ها بوجود می آیند.
5 اندیکاتور کاربردی برای تشخیص روند
مسلماً تجزیه و تحلیل روند ، مهمترین حوزه تجزیه و تحلیل تکنیکال است و برای تعیین روند کلی قیمت، امری کلیدی است. روندها میتوانند افقهای زمانی متفاوتی داشته باشند، به همین خاطر در این مقاله به معرفی پرکاربردترین اندیکاتور های تشخیص روند خواهیم پرداخت.
به طور مثال میتوان گفت، یک روند صعودی کلی در بازه زمانی هفتگی میتواند شامل روند نزولی روزانه باشد، درحالیکه در تایم فریم ساعتی در حال افزایش است. تجزیه و تحلیل در چارچوب چندگانه به معامله گران کمک میکند تا روند را بهتر درک کنند.
تجزیه و تحلیل روند را میتوان با استفاده از خطوط روند و با در نظر گرفتن سطوح قیمتی که حمایت و مقاومت سهم را نشان میدهند، انجام داد.
معامله گران با تشخیص روند معاملات سعی میکند از طریق تجزیه و تحلیل حرکت یک سهم در یک جهت خاص، سود خود را به دست آورند.
همچنین علاوه بر تجزیه و تحلیل، معامله گران باید به مدیریت ریسک و روانشناسی معاملات مسلط باشند. اما برخی از استراتژیها امتحان خود را پشت سر گذاشتهاند و اندیکاتورهایی را بهعنوان ابزار تحلیل روند در اختیار معامله گرانی که به تحلیل روند شاخصها علاقهمند هستند، قرار دادهاند.
1. میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک یک ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال است که در یک بازه زمانی با استفاده از خط میانگین، میتوان قیمت را مشخص کرد.
این اندیکاتور بر اساس بازه زمانی مشخص، از میانگین قیمتها به عنوان داده استفاده میکند و آن را به صورت یک خط، روی نمودار نشان میدهد.
میانگین متحرک در یک بازه زمانی خاص در نظر گرفته میشود 10 روز، 20 دقیقه، 30 هفته یا هر بازه زمانی که معاملهگر انتخاب میکند.
برای سرمایهگذاران و دنبالکنندگان روند بلندمدت، میانگین متحرک ساده 200 روزه، 100 روزه و 50 روزه گزینههای مناسبی هستند.
فرمول ساخت مووینگ اوریج در سادهترین حالت به شکل زیر است:
SUM(CLOSE, N)/N
جمع = SUM
تعداد دوره =N
قیمت پایانی = CLOSE
بهطورکلی، مووینگ اوریجی که از آن در چارت استفاده میشود با تایم فریم نسبت مستقیم دارد. برای مثال زمانی که مووینگ اوریج در بازه زمانی 100 روی تایم فریم روزانه تنظیم شود، به معنای داشتن یک میانگین قیمت 100 روزه روی چارت میباشد. تصویر زیر نشاندهنده مووینگ اوریج ساده 100 روزه روی نماد خساپا است.
بر اساس فرمول داخلی انواع MAها شامل:
- میانگین متحرک ساده Simple Moving Average) SMA)
- میانگین متحرک نمایی Exponential Moving Average) EMA)
- میانگین متحرک صاف شده Smoothed Moving Average) SMMA)
- میانگین متحرک خطی وزنی Linear Weighted Moving Average) LWMA or WMA)
روشهای مختلفی برای استفاده از میانگین متحرک وجود دارد.
روش اول: بررسی زاویه میانگین متحرک است.
اگر قیمت برای مدتزمان طولانی، عمدتاً به صورت افقی حرکت کند به این معنا است که قیمت آن روندی ندارد و بهاصطلاح حالت رنج گفته میشود.
محدوده متغیر معاملاتی زمانی اتفاق میافتد که برای مدتی اوراق بهادار بین آستانه قیمتهای بالا و پایین معامله میشود.
روش دوم: میتوان با رسم کراس اور چگونگی شناسایی خطوط مقاومت سیگنال خرید یا فروش را دریافت کرد.
زمانی که تقاطع میانگین 50 روزه با نمودار 200 روزه روبهبالا باشد، سیگنال خرید و اگر تقاطع میانگین 50 روزه و 200 روزه رو به پایین باشد، سیگنال فروش صادر میشود.
بازههای زمانی باتوجهبه استراتژی سیستم معاملاتی قابل اصلاح است.
2. همگرایی و واگرایی MACD
مکدی (Moving Average Convergence Divergence) نوعی اندیکاتور برای نوسانگیری است که باگذشت زمان، پیرامون خط مرکزی و محور صفر نوسان میکند. این اندیکاتور علاوه بر آنکه اندیکاتور روند نما است، بهعنوان اندیکاتور نوسانگر مومنتوم نیز استفاده میشود. در این
با توجه به اینکه خط مکدی بالای خط صفر قرار میگیرد یا در پایین آن، روند مشخص میشود.
- خط مکدی بالای صفر قرار گیرد، احتمالاً روند صعودی خواهد بود.
- خط مکدی پایین صفر قرار گیرد، احتمالاً روند نزولی خواهد بود.
MACD داری دو خط سریع و کند است. زمانی که خط سریع خط کند را رو به بالا قطع کند، سیگنال خرید صادر و اگر خط سریع خط کند را رو به پایین قطع کند، سیگنال فروش صادر خواهد شد.
3. اندیکاتور آر اس آی RSI
سومین اندیکاتوری که برای تشخیص روند مورد استفاده قرار میگیرد اندیکاتور Relative Strength Index) RSI) میباشد.
RSI بهعنوان یک نوسانساز نمایش داده میشود و میتواند از 0 تا 100 حرکت کند؛ بنابراین حرکت بین صفر تا 100 اطلاعات متفاوتی نسبت به MACD ارائه میدهد. در این اندیکاتور دو سطح 30 و 70 بسیار مهم و کاربردی هستند
- تفسیر و استفاده از RSI این است که مقادیر 70 یا بالاتر نشان میدهد که اوراق بهادار بیش از حد خریداری میشود (اشباع خرید) یا بیش از حد ارزشگذاری میشود و ممکن است برای تغییر روند اصلاح قیمت آغاز شود.
- حرکت RSI به سمت 30 یا کمتر نشاندهنده وضعیت بیش از حد فروش (اشباع فروش) است.
در یکروند صعودی قوی، قیمت اغلب برای دورههای طولانیمدت به 70 و فراتر از آن میرسد. برای روندهای نزولی، قیمت میتواند برای مدت طولانی در 30 یا کمتر باقی بماند.
در یکروند صعودی سیگنال خرید زمانی صادر میشود که RSI به پایین 50 میرسد و سپس به بالای آن سطح برمی گردد.
اما بهطورکلی سطوح اشباع خریدوفروش را نمیتوان بهعنوان سیگنال در نظر گرفت.
4. اندیکاتور OBV
حجم به خودی خود یک شاخص با ارزش است و حجم موجود (OBV) اطلاعات قابل توجهی از حجم را گرفته و آن را به یک اندیکاتور و با یک خط سیگنال تبدیل میکند.
این شاخص فشار تجمعی خریدوفروش را با افزودن حجم در روزهای "مثبت" و کم کردن حجم در روزهای "منفی" اندازهگیری میکند.
در حالت ایدهآل، حجم باید روندها را تأیید کند. افزایش قیمت باید با افزایش OBV چگونگی شناسایی خطوط مقاومت و کاهش قیمت نیز باید با کاهش OBV همراه باشد.
تصویر زیر نمونهای از یک سهم را نشان میدهد که همراه با OBV روند صعودی دارد. ازآنجاکه OBV نسبت به خط روند خود پایین نیامد، این نشانه خوبی است که قیمت حتی پس از پولبک نیز به روند صعودی خود ادامه میدهد.
- اگر OBV در حال افزایش است اما قیمت آن افزایش نمییابد، بهاحتمال زیاد قیمت در آینده از OBV پیروی میکند و شروع به افزایش میکند.
- اگر قیمت در حال افزایش است و OBV به صورت تخت یا در حال افت است، ممکن است قیمت حالت رنج باشد.
- اگر قیمت در حال سقوط است و OBV در حال صاف شدن یا افزایش است، قیمت ممکن است کاهش یابد.
- اگر OBV در حال افزایش است اما قیمت آن افزایش نمییابد، بهاحتمال زیاد قیمت در آینده از OBV پیروی میکند و شروع به افزایش خواهد کرد.
5. باند بولینگر Bollinger Band
باند بولینگر توسط مجموعهای از خطوط روند طراحی شده است که دو انحراف استاندارد (مثبت و منفی) را از میانگین متحرک ساده (SMA) قیمت اوراق بهادار ترسیم میکند، اما میتواند بر اساس ترجیحات کاربر تنظیم شود.
این اندیکاتور نوسانهایی که در سهم به وجود میآید را بهخوبی نشان میدهد. برای تنظیمات پیشفرض باند بولینگر اکثراً از میانگین متحرک با دورهی زمانی ۲۰ در نمودارهای معاملاتی استفاده میشود.
باند بولینگر روند مرز حرکت بین سقف و کف قیمت را بر اساس تایم فریم معاملاتی مشخص میکند. معاملهگر به کمک این اندیکاتور میتواند از بیشترین و کمترین قیمت سهم آگاه شود.
همچنین برای سنجش نوسانهای صعودی و نزولی، باند بالا و پایین میتواند به معامله گران بسیار کمک کند.
- هرچه روند قیمتها به باند بالایی نزدیکتر شود، بازار بیشتر به حالت اشباع خرید نزدیک میشود و هرچه حرکت قیمت به باند پایینی نزدیکتر میشود، بازار در معرض فشار فروش قرار میگیرد.
برای استفاده از باندهای بولینگر 22 قانون برای سیستم معاملهگری توسط جان بولینگر ارائه شده است.
اندیکاتور تشخیص روند رنج
جمعبندی
در این مقاله سعی شد به معرفی پرکاربردترین اندیکاتورهای تشخیص روند پرداخته شود که در تمام تایم فریمهای معاملاتی مورد استفاده قرار میگیرند و معمولاً هر معاملهگر باتوجهبه ترجیحات خود متغیرهای موردنیاز را تنظیم میکند.
این اندیکاتورها به کمک سایر اندیکاتورها برای تشخیص روند و تعیین نقاط ورود و خروج به معامله گران کمک میکنند.
معروفترین اندیکاتورهای تشخیص روند که به آن ها اشاره شد: اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average)، مکدی (MACD)، اندیکاتور آر اس آی (RSI)، اندیکاتور OBV و باند بولینگر (Bollinger Band) میباشند.
- اندیکاتور میانگین متحرک که آن را بهاختصار (MA) مینامند، رفتار روند قیمتی را درگذشته و حال مورد بررسی قرار میدهد و نوسانات بازار را به صورت خطی ملایم و صاف روی نمودار نمایش میدهد.
- واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) نوعی شاخص نوسانی است که میتواند به معامله گران کمک کند تا در کوتاهمدت بهسرعت عمل کنند. میزان جهت، قدرت و شتاب به کمک 3 میانگین متحرک 9،12 و 26 روزه تعیین میشود.
- شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکت است که میزان تغییرات قیمت اخیر را برای ارزیابی شرایط خرید اندازهگیری میکند.
- شاخص حجم موجود (OBV) چگونگی شناسایی خطوط مقاومت فشار تجمعی خریدوفروش را با افزودن حجم در روزهای "بالا" و کسر حجم در روزهای "پایین" اندازهگیری میکند.
در رابطه با توضیح بیشتر در مورد هریک از اندیکاتورهای تشخیص روند، توصیه میشود مقالات آموزشی مربوط به آن ها را مطالعه کنید.
یادگیری معامله با شاخصها میتواند یک فرایند پیچیده باشد. اگر شاخص خاصی برای شما جذاب است، در مورد آن بیشتر تحقیق کنید.
مهمتر از همه، این ایده خوبی است که قبل از استفاده از اندیکاتورها تحقیق کرده و برای انجام معاملات آن را آزمایش کنید.
دیدگاه شما