چگونه بدون ریسک سرمایه گذاری کنیم؟
اصل ثابتي در فرهنگ سرمايه گذاري وجود دارد مبني بر اينكه سرمايه از ريسك و خطر گريزان است و به سوي بازده و سود تمايل دارد . به همين خاطراست كه سرمايه گذاران ريسك گريز از ورود سرمايه خود به جايي كه خطر و ريسك وجود دارد يا افق نامشخصي در برابر سود و اصل سرمايه شان هست، امتناع مي كنند.
اما آيا مي توان جايي را پيدا كرد كه سـرمايه گـذاري در آن ريسك نداشته باشد؟ ريسك و خطر از دسـت دادن اصـل و فـرع سـرمايه در همـه جـا هست، بعضي سرمايه گذاري ها پرخطرند و برخي كم خطر. سرمايه گذار با توجه به ميزان خطر و ريسك سرمايه گذاري، انتظار سود و بازده متناسب را دارا ميباشد. معمـولا سـرمايه گـذاران بـه وسيله تجزيه و تحليل هاي مالي خود به دنبال بازده متناسب با توجه ريسك مربوط مي باشـند
در يك بازار متعارف كه در آن عوامل بازار واجد اطلاعات مي باشند، بازده بـالا همـواره ريـسك بالاتري را نيز به دنبال خواهد داشت. اين موضوع موجب مي شود كـه همـواره تـصميمگيـري جهت سرمايه گذاري بر اساس روابط ميان ريسك و بـازده صـورت گيـرد و يـك سـرمايه گـذار همواره دو فاكتور ريسك و بازده را در تجزيه و تحليل و مديريت سبد سرمايه گذاري هاي خـود مدنظر قرار دهد.
با وجود این که میدانیم هر چه ریسک بالاتر باشد بازدهی نیز بالاتر است اما عده بسیاری ریسک کم و خیال آسوده را ترجیح میدهند و دلیل آن را ترس از دست رفتن سرمایه میدانند.
با نگاهی به آمار بالای سرمایه گذاری در بازار مسکن میتوان میزان ریسک گریزی را در ایرانیان مشاهده کرد؛ زیرا بازار مسکن از کم ریسک ترین بازارها به حساب میآید و مردم با سرمایه گذاری در آن، هم تقاضای مصرفی و هم تقاضای سرمایهگذاری خود را برآورده میکنند.
اما گفتنی است که روشهای سرمایه گذاری بدون ریسک نیز وجود دارند. مانند سپردهگذاری در بانک؛ اما بهتر است بدانیم که این روشها بیشتر پسانداز محسوب میشوند تا سرمایهگذاری. علاوه بر این با گذاشتن پول در بانک و دریافت سود ناچیز، ارزش پول با گذشت زمان و بر اثر تورم از بین میرود.
حتی افراد ریسک پذیر هم به دنبال سرمایهگذاری سودمند با حداقل ریسک هستند. به همین منظور در بازارهای مالی خصوصا بازار بورس، روشهایی برای تمامی افراد وجود دارد تا بتوانند از سود این بازار نسبت به روشهای مرسوم دیگر بهره ببرند و به عبارتی سود راحت تر و بیشتر به دست آورند.
در ادامه برخی از روشهای متداول سرمایهگذاریهای با بازدهی ثابت ماهانه و همچنین کمترین ریسک را معرفی میکنیم.
1-صندوقهای سرمایه گذاری
یکی ازروش های سرمایه گذاری کم ریسک ، سرمایه گذاری درصندوق های سرمایه گذاری است. صندوق ها به چند دسته تقسیم میشوند ابتدا بیایید با صندوقها آشنا شویم.
صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت
بیشترین حجم دارایی این صندوقهای با درآمد ثابت گاها از70 تا حتی 90 درصد در قالب سپردههای بانکی، گواهی سپرده بانکی، اوراق مشارکت و سایر اوراق بهادار سرمایه گذاری میشود. ضمن اینکه بخش اندکی از دارایی صندوق نیز در بازار بورس سرمایه گذاری میشود.این مدل سرمایه گذاری مناسب اشخاصی است که قدرت ریسک پذیری پایینی دارند و با سرمایه گذاری در این صندوق علاوه بر ریسک کم از یک حداقل سود تضمین شده هم برخوردارمی شوند.
سود غالبا تضمین شده این صندوقها در مقاطع عمدتاً یک ماهه و بعضاً در مقاطع سه ماهه پرداخت میشود. مشتریانی که به هر دلیل در کوتاه ترین زمان ممکن (حداقل یک ماه) نیاز به دریافت سرمایه خود باشند، با توجه به امکان و اجبار بازخرید سهام توسط صندوق، در هر لحظه قادرند سهام خود را به فروش برسانند یا به راحتی میتوانند با ابطال واحدهای خود، سرمایه شان را به صورت نقدی دریافت کنند.
صندوق سرمایه گذاری در سهام
بخش بزرگی از سرمایه این صندوقها در سهام شرکتها سرمایهگذاری میشود. این نوع از صندوقها حداقل 70 درصد از دارایی های خود را در سهام سرمایه گذاری میکنند و 30 درصد باقی مانده را به اختیار مدیر صندوق در سهام، اوراق مشارکت، سپرده بانکی و یا سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت سرمایه گذاری میکنند.
سرمایه گذاری در سهام بورسی سبب می شود که ریسک این صندوقها نسبت به دیگر صندوقهای سرمایه گذاری بیشتر باشد. در واقع سرمایهگذاری در این صندوقها به نوعی سرمایهگذاری در اوراق بورسی است با این تفاوت که به دلیل اینکه صندوق بر روی اوراق با درآمد ثابت نیز سرمایه گذاری کرده است، به نوعی ریسک سرمایه گذاری تعدیل می شود.
صندوق سرمایه گذاری مختلط
این نوع صندوق ها از لحاظ پرتفوی / سبد سرمایهگذاری حداکثر 60 درصد از دارایی خود را در سهام و حداقل 40 درصد از آن را در اوراق با درآمد ثابت مثل اوراق مشارکت یا سپرده بانکی سرمایهگذاری میکنند.
این صندوقهای سرمایه گذاری به دلیل نوع پرتفوی و سرمایهگذاریشان از منظر ریسک بین دو نوع صندوق فوق الذکر قرار میگیرند. این صندوقها به دلیل اینکه بیش از نیمی از داراییهایشان روی سهام سرمایهگذاری شده است، سود تضمین شده ندارند اما معمولا ضامن نقد شوندگی دارند.
صندوقهای سرمایه گذاری طلا
با اینکه بازار طلا و سکه همیشه از ثبات خوبی برخوردار بوده ولی همیشه عواملی هستند که باعث بر هم ریختن فضای بازار میشوند. از سوی دیگر، نقدشوندگی طلا و سکه از مزایای بسیار مهم این ابزار به شمار میرود، طوری که همین نکته به تنهایی توانسته جایگاه طلا و سکه را در بین بازارهای سرمایهگذاری بالا ببرد.
در همین راستا صندوقهای سرمایهگذاری طلا از بازارهای سرمایهگذاری جدید در ایران است که مردم میتوانند بدون خرید ریسک در سرمایه گذاری و بازار سرمایه طلا در آن سرمایه گذاری کنند. صندوقهای با درآمد ثابت، کم ریسک ترین نوع صندوق به حساب میآیند زیرا مانند بانک، یک سود ثابت و تضمین شده ارائه می دهند.
صندوقهای مختلط وسهام ریسک بیشتری دارند. بنابراین اگر به دنبال حداقل ریسک هستید، صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت را انتخاب کنید.
نحوه پرداخت سود صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت
صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت به ۲ روش بین سرمایه گذاران سود تقسیم میکنند.
برخی از صندوق ها سود ایجاد شده را ماهانه بین سهامداران تقسیم کرده و در پایان هر ماه یا ابتدای ماه بعد، سود تخصیص یافته را به حساب بانکی سرمایه گذاران واریز میکنند.
نوع دوم صندوقهای سرمایه گذاری با درآمد ثابت ، سود ایجاد شده خود را در قیمت هر واحد نشان میدهند ریسک در سرمایه گذاری و بازار سرمایه و روزانه قیمت هر واحد صندوق افزایش مییابد. در این نوع صندوق های سرمایه گذاری پرداخت سود ماهانه وجود ندارد.
روش خرید صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت
به طورکلی صندوق ها ازنظر نحوه خرید و فروش به ۲ دسته تقسیم میشوند.
صندوق سرمایه گذاری قابل معامله در بورس (ETF)
صندوق سرمایه گذاری مبتنی بر صدور و ابطال
در نوع اول یعنی صندوق سرمایه گذاری قابل معامله، با داشتن کد بورسی و از طریق سامانه معاملاتی کارگزاریها، میتوان نسبت به خرید واحدهای صندوق (مانند خرید سهام) اقدام نمود.
همچنین بهمنظور خرید واحدهای صندوق های مبتنی بر صدور و ابطال باید به صورت حضوری و از طریق دفاتر صندوق ها با ارائه مدارک هویتی و مبلغ موردنظر برای سرمایه گذاری اقدام کنید.
چه تضمینی برای سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت وجود دارد؟
صندوق های سرمایه گذاری به صورت مستقیم تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادارهستند. تمامی وجوه واریزی و سرمایهگذاری شده طبق محدودیتهای ایجادشده توسط سازمان بورس، در بازارهای مالی تحت نظارت این سازمان سرمایهگذاری میشود.
همچنین یکی دیگر از نکاتی که میتوان به آن اتکا کرد، میزان شفافیت صندوق های سرمایهگذاری است. تمامی صندوقها ملزم هستند که تمامی اطلاعات بااهمیت مثل میزان داراییهای خود را در سایت صندوق به اطلاع عامه مردم برسانند.
از طرفی با توجه به وجود بازار گردان در صندوق های سرمایه گذاری، ریسک نقد شوندگی آنها نیز بسیار پایین است.
2-اسناد خزانه اسلامی اخزا
اسناد خزانه اسلامی (اخزا) اوراق بدهی هستند که دولت به ازای بدهی خود به پیمانکاران منتشر میکند. این اوراق دارای سررسید بوده و دولت متعهد میشود در تاریخ سررسید مبلغ اسمی آن را به دارنده اوراق بپردازد.
مبلغ اسمی هر ورق اسناد خزانه در زمان سررسید معادل ۱۰۰ هزار تومان است.
اسناد خزانه اسلامی (اخزا) سرمایه گذاری بدون ریسک!
در زمان خرید اسناد خزانه اسلامی بزرگترین دغدغه افراد، پرداخت مبلغ اوراق در زمان سررسید توسط ناشر است.
اما چه تضمینی وجود دارد که دولت در زمان سررسید، مبلغ مذکور را تسویه نماید؟
جالب است بدانید که پرداخت سود و اصل اسناد خزانه دراولویت اول دولت قرار دارد. به این معنی که دولت پیش از صرف هزینههای دیگر، ابتدا نسبت به تسویه اسناد خزانه اقدام میکند. با این تفاسیر این اوراق با ریسکی پایین و نزدیک به صفر قابلاستفاده برای سرمایه گذاران خواهد بود.
همچنین با توجه به اینکه اسناد خزانه جزو اوراق بدهی پرطرفدار بازار سرمایه هستند، ریسک نقد شوندگی آنها نیز بسیار پایین است و سرمایهگذاران هر زمان که قصد فروش آنها را داشته باشند، تقاضا برای خرید این اوراق وجود خواهد داشت.
ریسک نقد شوندگی، یعنی امکان فروش اوراق در بازار بورس. درصورتیکه خریدار و تقاضا برای اوراق کم باشد، ریسک نقدشوندگی بالا خواهد بود و بالعکس.
چگونه اسناد خزانه بخریم؟
برای خرید اسناد خزانه (اخزا) باید کد بورسی داشته باشید. پس از دریافت کد بورسی همانند خرید سهام در سامانه معاملاتی کارگزاریها میتوان اقدام به خرید اسناد خزانه با نماد اخزا نمود.
لازم به ذکر است که تمامی نمادهای اخزا یک هفته پیش از سررسید متوقف میشوند. در تاریخ سررسید نیز مبلغ اسمی اوراق معادل ۱۰۰ هزار تومان به ازای هر ورق به حساب دارندگان اوراق اسناد خزانه اسلامی واریز میگردد.
سخن آخر
در این مقاله به ۲ روش سرمایه گذاری بدون ریسک و کم ریسک اشاره شد. با کاهش نرخ سود بانکی، اینکه بدانیم سرمایه خود را کجا و چگونه سرمایه گذاری کنیم، سؤال بسیاری از مردم است. اسناد خزانه اسلامی (اخزا) و صندوق درآمد ثابت، ۲ روش مرسوم و مطمئن برای جایگزینی سپرده های بانکی به شمار میروند. اشخاص با ریسکپذیری پایین میتوانند علاوه بر بهرهمندی از ریسک پایینتر نسبت به سپردههای بانکی یا سرمایه گذاری در بازارهایی مثل بازار ارز و طلا، از بازده بهتری نیز نسبت به سپردههای بانکی بهرهمند شوند.
نکات طلایی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری
در دنیای مالی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری فرآیند شناسایی ، تجزیه و تحلیل و پذیرش یا کاهش عدم اطمینان در تصمیمات سرمایه گذاری است. به طور کلی ، مدیریت ریسک زمانی اتفاق می افتد که یک سرمایه گذار یا صاحب صندوق سرمایه گذاری ، علت ضرر را با تجزیه و تحلیل پیدا کرده و سپس با توجه به اهداف سرمایه گذاری و تحمل ریسک ، اقدام مناسب را انجام دهد .
ریسک کردن همیشه در بازار های مالی وجود دارد. در هر نوعی از سرمایه گذاری خطراتی وجود دارد که در مورد اوراق بهادار آمریکا نزدیک به صفر در نظر گرفته می شود یا برای مواردی مانند ارزش سهام در بازار های نوظهور یا املاک و مستغلات در بازار های با تورم بالا بسیار زیاد است. ریسک هم از نظر مطلق و هم از نظر نسبی قابل اندازه گیری است. درک جامع ریسک در اشکال مختلف آن می تواند به سرمایه گذاران کمک کند تا فرصت ها ، معاملات و هزینه ها را با رویکرد های مختلف سرمایه گذاری تحلیل کنند .
در ادامه این مقاله به تعریف مفهوم مدیریت ریسک و سرمایه گذاری می پردازیم و آن را در بحث روانشناسی بازار بررسی می کنیم. با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله
مدیریت ریسک و سرمایه گذاری چیست؟
درک مدیریت ریسک
مدیریت ریسک در تمام حوزه های مالی رخ می دهد. این اتفاق زمانی می افتد که یک سرمایه گذار اوراق قرضه خزانه داری یک کشور را از طریق اوراق قرضه شرکتی خریداری کند ، یا هنگامی که مدیر صندوق سرمایه گذاری ارز های خود را با مشتقات ارزی هج کردن (hedging) می کند. کارگزاران سهام از ابزار های مالی مانند قرارداد اختیار معامله (Option) و قرارداد های آتی (futures) استفاده می کنند و مدیران مالی نیز ریسک در سرمایه گذاری و بازار سرمایه از استراتژی هایی مانند متنوع سازی سبد سهام ، تخصیص دارایی و اندازه گیری پوزیشن برای کاهش یا مدیریت ریسک استفاده می کنند.
مدیریت ناکافی ریسک می تواند عواقب بدی را برای شرکت ها ، افراد و اقتصاد به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال ، سقوط وام مسکن در سال ۲۰۰۷ که منجر به رکود بزرگی شد ، ناشی از تصمیمات نادرست مدیریت ریسک بود. تصمیمات غلطی مثل وام دهندگانی که وام های رهنی را به افرادی با اعتبار ضعیف اعطا می کردند؛ یا شرکت های سرمایه گذاری که این وام ها را خریداری می کردند و مجدداً می فروختند.
همه ما در انتخاب هدف هیچ مشکلی نداریم، اما انتخاب هدف تنها آغاز راه است و مسیر برای رسیدن به هدف بسیار دشوار در این ویدیو با حضور جناب آقای مهندس صبوری در برنامه لایو استریم به موضوع بسیار مهم مدیریت و هدف گذاری پرداخته ایم تا بتوانیم مسیر را بهتر مدیریت کنیم و از رسیدن به هدف لذت دوچندان ببریم. با ما همراه باشید.
نحوه مدیریت ریسک
معمولا مردم با شنیدن کلمه “ریسک” یاد اصطلاحات منفی می افتند. با این حال ، در دنیای سرمایه گذاری ، ریسک یک عامل ضروری برای یک انتخاب درست به حساب می آید .
تعریف رایج از ریسک در سرمایه گذاری ، عدم حصول نتیجه ی مورد انتظار است . ما می توانیم این عدم حصول را به صورت مطلق یا نسبت به چیز دیگری ، مثل یک معیار بازار بیان کنیم .
ممکن است این عدم حصول مثبت یا منفی باشد ، اما تحلیلگران و سرمایه گذاران معمولاً این عقیده را دارند که چنین انحرافی تا حدی به معنی نتیجه در نظر گرفته شده برای سرمایه گذاری هاست. پس برای اینکه بازدهی بیشتری در معاملات داشته باشیم باید ریسک بیشتری را بپذیریم. یک تئوری دیگر هم هست که می گوید افزایش ریسک به صورت افزایش نوسانات ظاهر می شود. در حالی که معامله گران حرفه ای دائماً راه حل هایی برای کاهش این نوسانات پیدا می کنند.
اینکه یک سرمایه گذار چقدر باید نوسانات را قبول کند ، کاملاً به تحمل فرد در برابر ریسک بستگی دارد یا در مورد یک متخصص سرمایه گذاری بستگی به این موضوع دارد که سرمایه گذاری تا چه حد به اهداف خود رسیده است. یکی از معیار های ریسک مطلق که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد انحراف معیار است. معیار آماری پراکندگی حول یک گرایش مرکزی است. به این صورت که شما به میانگین بازدهی سرمایه گذاری نگاه کرده و سپس میانگین انحراف معیار آن را در همان بازه زمانی می یابید. توزیع های عادی (منحنی زنگوله ای شکل شناخته شده) حکم می کند که بازده مورد انتظار سرمایه گذاری یک انحراف معیار از میانگین ۶۷٪ از زمان و دو انحراف استاندارد از انحراف میانگین ۹۵٪ از زمان باشد. این به سرمایه گذاران کمک می کند تا ریسک را به صورت عددی ارزیابی کنند. اگر آن ها بدانند که از نظر مالی و عاطفی می توانند ریسک را تحمل کنند ، پس سرمایه گذاری می کنند.
مدیریت ریسک و سرمایه گذاری در روانشناسی بازار
بازار های مالی رفتاری با نشان دادن عدم تقارن بین دیدگاه افراد نسبت به سود و زیان ، یک عنصر مهم را در معادله ریسک کشف کرده است. گفته می شود که معمولا سرمایه گذاران تقریباً دو برابر بیشتر از احساس خوب سود کردن ، متحمل فشار روانی و استرس می شوند.
معمولا هر آنچه سرمایه گذاران واقعاً می خواهند بدانند این نیست که فقط یک دارایی از نتیجه مورد انتظار خود منحرف می شود ، بلکه این است که چگونه عوامل منفی در پایین سمت چپ منحنی توزیع به وجود می آیند. ریسک (VAR) تلاش می کند پاسخی برای این سوال ارائه دهد. ایده پشت VAR این است که با یک سطح اطمینان مشخص در یک دوره مشخص ، میزان ضرر سرمایه گذاری را به صورت کمّی تعیین کند. به عنوان مثال ، عبارت زیر مثالی از VAR خواهد بود: “با داشتن ۹۵٪ سطح اطمینان ، بیشترین هزینه برای از دست دادن یک سرمایه گذاری ۱۰۰۰ دلاری در یک بازه زمانی دو ساله ۲۰۰ دلار است.” سطح اطمینان یک عبارت احتمالی است که بر اساس مشخصات آماری سرمایه گذاری و شکل منحنی توزیع آن ارئه شده است.
مدیریت ریسک بتا و غیرفعال
معیار دیگر مدیریت ریسک که به گرایش های رفتاری مرتبط است ، کاهش است که به هر دوره ای گفته می شود که بازده یک دارایی نسبت به قیمت بالای قبلی منفی باشد. در اندازه گیری میزان افت سرمایه ، سه مورد را باید بررسی کرد:
- بزرگی هر دوره منفی (چقدر بد)
- مدت زمان هر یک (چه مدت)
- فرکانس (هر چند وقت یکبار)
به عنوان مثال ، علاوه بر اینکه می خواهیم بدانیم آیا صندوق سرمایه گذاری مشترک شاخص S&P 500 را شکست داده است ، همچنین می خواهیم بدانیم که این ریسک نسبتاً چقدر خطرناک است. یک معیار برای این بتا است که آن را به عنوان “ریسک بازار” می شناسند. بتا بر اساس ویژگی آماری کوواریانس است . بتا بیشتر از ۱ نشانگر ریسک بیشتری نسبت به بازار است و بالعکس.
بتا به ما کمک می کند تا مفاهیم ریسک منفعل و فعال را درک کنیم . نمودار زیر یک سری زمانی بازدهی (هر نقطه داده با برچسب “+” مشخص شده) را برای یک سبد سهام R (p) در مقابل بازدهی بازار R(m) نشان می دهد. بازدهی ها به صورت نقدی تنظیم می شوند ، بنابراین نقطه ای که محور های x و y با هم تلاقی می کنند بازده معادل وجه نقد است. ترسیم یک خط برای بهترین تطبیق از طریق نقاط داده به ما امکان می دهد تا ریسک انفعال (بتا) و ریسک فعال (آلفا) را به صورت کمّی مشخص کنیم.
شیب خط، بتای آن است. به عنوان مثال ، یک گرادیان ۱.۰ نشان می دهد که به ازای هر واحد افزایش بازدهی بازار ، بازدهی سبد سهام هم یک واحد افزایش پیدا می کند. یک مدیر مالی با استفاده از یک استراتژی مدیریت منفعل می تواند تلاش کند تا با پذیرفتن ریسک بیشتر در بازار (به عنوان مثال ، بتا بزرگتر از ۱) بازدهی سبد سهام را افزایش دهد یا با کاهش بتای سبد سهام به زیر یک ، ریسک سبد سهام و بازدهی را کاهش دهد.
مدیریت ریسک آلفا و فعال
اگر سطح ریسک بازار یا سیستماتیک تنها عامل تأثیرگذار باشد ، بازدهی سبد سهام همیشه برابر با بازدهی بازار تنظیم شده بتا است. اگر چنین رخ ندهد، بازدهی به دلیل تعدادی از عوامل غیرمرتبط با ریسک بازار متفاوت است. مدیران سرمایه گذاری که از یک استراتژی فعال پیروی می کنند ، برای رسیدن به بازدهی بیش از عملکرد بازار ، ریسک های دیگری را به عهده می گیرند. استراتژی های فعال شامل تاکتیک هایی هستند که از سهام ، انتخاب بخش یا کشور ، تجزیه و تحلیل بنیادی ، اندازه گیری موقعیت و تحلیل تکنیکال استفاده می کنند. مقاله تحلیل تکنیکال چیست و بررسی تفاوت آن با تحلیل بنیادی، برای اشنایی بیشتر با این تاکتیک ها را مطالعه کنید.
مدیران فعال در جستجوی آلفا ، به دنبال بازدهی بیش از حد هستند. در مثال نمودار ما در بالا ، آلفا مقدار بازدهی سبد سهام است که با بتا توضیح داده نشده است و به عنوان فاصله بین تقاطع محور های x و y و تقاطع محور y نشان داده می شود که می تواند مثبت یا منفی باشد. در تلاش برای بازدهی بیش از حد ، مدیران فعال، سرمایه گذاران را در معرض ریسک آلفا قرار می دهند تا نتیجه شرط بندی های آن ها منفی باشد تا مثبت. به عنوان مثال ، یک مدیر صندوق سرمایه گذاری ممکن است فکر کند که بخش انرژی از شاخص S&P 500 بهتر عمل می کند و وزن سبد سهام را در این بخش افزایش می دهد. اگر تحولات اقتصادی غیرمنتظره باعث کاهش شدید ذخایر انرژی شود ، مدیر احتمالاً عملکرد کمتری خواهد داشت.
هزینه های ریسک
در کل هرچه یک صندوق سرمایه گذاری فعال باشد و مدیران آن بیشتر نشان دهند که قادر به تولید آلفا هستند ، کارمزد بالاتری برای جلب سرمایه گذاران به دلیل قرار گرفتن در معرض استراتژی های آلفای بالاتر ، بیشتر خواهد بود. برای یک وسیله نقلیه کاملاً منفعل مانند صندوق شاخص یا صندوق قابل معامله در بورس (ETF) ، احتمالاً ۱ تا ۱۰ امتیاز پایه (bps) بابت هزینه های مدیریت سالانه پرداخت خواهید کرد ، در حالی که برای صندوق پوشش ریسک با اکتان بالا با استفاده از استراتژی های پیچیده معاملاتی با تعهدات سرمایه ای بالا و هزینه های معامله ، یک سرمایه گذار باید ۲۰۰ امتیاز پایه در هزینه های سالانه بپردازد ، به علاوه ۲۰٪ سود را به مدیر بازگرداند.
تفاوت قیمت گذاری بین استراتژی های غیرفعال و فعال (یا به ترتیب ریسک بتا و ریسک آلفا) بسیاری از سرمایه گذاران را ترغیب می کند تا این ریسک ها را از هم جدا کنند (مثلا برای پرداخت هزینه های کمتر برای ریسک بتای فرض شده و پرداخت هزینه های بیشتر در برابر آلفای مشخص شده) . این ایده به عنوان آلفای پرتابل یا انتقالی (Portable Alpha)، شناخته می شود که مولفه آلفای بازدهی کل است و از مولفه بتا جدا عمل می کند.
به عنوان مثال، یک مدیر صندوق سرمایه گذاری ممکن است ادعا کند که یک استراتژی چرخش بخش فعال (active sector rotation strategy) برای شکست دادن شاخص S&P 500 دارد و به عنوان شواهد ، رکورد شکست شاخص با ۱.۵٪ به طور میانگین سالانه را نشان می دهد. از نظر سرمایه گذار ، ۱.۵٪ از سود اضافی ارزش مدیر ، آلفا است و سرمایه گذار حاضر است هزینه های بیشتری را برای بدست آوردن آن پرداخت کند. بقیه بازدهی کل ، یعنی آنچه S&P 500 بدست آورده است ، مسلماً هیچ ارتباطی با توانایی منحصر به فرد مدیر ندارد.
چکیده نکات مهم مدیریت ریسک و سرمایه گذاری
- مدیریت ریسک فرآیند شناسایی ، تجزیه و تحلیل و پذیرش یا کاهش عدم اطمینان در تصمیمات سرمایه گذاری است.
- در دنیای سرمایه گذاری، ریسک از بازدهی جدایی ناپذیر است.
- روش های مختلفی برای تشخیص ریسک وجود دارد. یکی از رایج ترین موارد انحراف معیار است و یک معیار آمار پراکندگی حول یک گرایش مرکزی است.
- بتا ، همچنین به عنوان ریسک بازار شناخته می شود ، معیاری برای نوسانات یا ریسک سیستماتیک یک سهام منفرد در مقایسه با کل بازار است.
- آلفا معیاری برای بازدهی اضافی است. مدیران مالی که از استراتژی های فعال برای غلبه بر بازار استفاده می کنند ، در معرض ریسک آلفا قرار دارند.
سخن نهایی
تحقیقات نشان داده که سرمایه گذاری در دراز مدت ریسک را کاهش می دهد زیرا ، حتی اگر قیمت یک دارایی معین در مدت زمان کوتاه افزایش و کاهش یابد ، به طور کلی در بلندمدت هرگونه ضرر و زیان را جبران می کند. سرمایه گذاری یک استراتژی طولانی برای اهداف بلند مدت است (به طور معمول ۵ ، ۱۰ ، ۲۰ سال یا بیشتر)
یک سرمایه گذار هر استراتژی را انتخاب کند ، مدیریت ریسک برای به حداقل رساندن ضرر و زیان یک مسئله بسیار ضروری است.
به یاد داشته باشید: هرچه ضرر و زیان بیشتر می شود ، مبلغی که برای بازدهی کلی و جبران آن ضرر باید به دست آورید نیز بیشتر می شود. برای بهبود ۱۰٪ ضرر، ۱۱٪ سود کافی است. اما برای از بین بردن ضرر ۵۰٪ ،سود صد در صدی لازم است.
تناسب ریسک و بازده در سرمایه گذاری
در انتخاب یک دارایی مالی مثل سهام، توجه به اطلاعاتی که می تواند بر قیمت آن دارایی تأثیرگذار باشد، بسیار حائز اهمیت است، چون تصمیمگیری براساس اطلاعات میتواند تا حد زیادی ریسک سرمایه گذاری شما را کاهش دهد.
در بورس اوراق بهادار، نوعی از دارایی با عنوان دارایی مالی یا اصطلاحا دارایی کاغذی خرید و فروش میشود. سهام، اوراق مشارکت و سایر انواع اوراق بهادار، ازجمله این داراییهای مالی هستند. همچنین ارزش دارایی مالی، به پشتوانه یک دارایـی دیگر تعیین میشود. برای مثال، ارزش سهام یک شرکت به عملکرد شرکت مذکور بستگی دارد و با بهبود و یا ضعف عملکرد شرکت، ارزش سهام آن هم بالا و پایین میرود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازار سرمایه(سنا)، در انتخاب یک دارایی مالی مثل سهام، توجه به اطلاعاتی که می تواند بر قیمت آن دارایی تأثیرگذار باشد، بسیار حائز اهمیت است، چون تصمیمگیری براساس اطلاعات میتواند تا حد زیادی ریسک سرمایه گذاری شما را کاهش دهد. اما ریسک، چیست؟ و چطـور میتوان ریسک سرمایـهگذاری در بورس را کاهش داد؟
در یک تعریف بسیار ساده، ریسک، احتمال محقق نشدن پیشبینی هاست. برای مثال، فرض کنید قیمت سهام شرکت الف در حال حاضر 150 تومان است. شما پیش بینی می کنید که قیمت سهام این شرکت در ماه آینده به 160 تومان برسـد و براساس این پیش بینی، اقدام به خرید سهام می کنید.
در اینجا دو حالت ممکن است رخ دهد: یا سهام مزبور در ماه آینده به 160 تومان یا بالاتر از آن می رسد که در این صورت شما ریسک سرمایه گذاری را با موفقیت پشت سر گذاشتهاید و به اصطلاح ریسک سرمایه گذاری شما صفر بوده است یا اینکه پیش بینی شما محقق نمی شود و سهام آن شرکت با قیمتی کمتر از آنچه پیش بینی کرده بودید، به فروش می رسد. مثلا در ماه آینده قیمت سهام مزبور به 155 تومان می رسد. در این صورت پیش بینی شما با 50 درصد عدم موفقیت همراه بوده است. بدین ترتیب مشخص میشود که تعریف دیگر ریسک، احتمال عدم موفقیت است. هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایه گذاری بیشتر باشد، اصطلاحا ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.
بنابراین، با دقت در مفهوم ریسک میتوان به دو نکتـه اساسی پی برد:
1-پیشبینی صحیح نقش بسیار زیادی در کاهش ریسک سرمایه گذاری دارد
2-چون لزوما همواره پیش بینی ها بطور کامل منطبق بر واقعیت نخواهد بود، لذا فردی که قصد دارد با خرید سهام در بورس سرمایهگذاری کند، بایـد توانایی پذیرش ریسک را داشته باشد.
البته در آینـده، بیان خواهیم کرد که در سالهای اخیر و با طراحی برخی شیوه های جدید سرمایه گذاری در بورس، امکان سرمایه گذاری بدون ریسک در بورس هم برای افراد فراهم شده است. اما به هر حال، باید توجه داشت که موضوعـی تحت عنوان ریسک، همواره باید در سرمایه گذاری ها مدنظر قرار گیرد.
اما در کنار مفهوم ریسک، مفهوم دیگری نیز همواره در ادبیات سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیرد؛ مفهومی به نام بازده. منظور از بازده، درآمد حاصل از سرمایه گذاری است. در برنامه های قبل، توضیح دادیم که فردی که سهامی را خریداری میکند، از دو محل،کسب درآمد می کند: اول دریافت سود نقدی سالانه و دوم، درآمد ناشی از افزایش قیمت سهام. مجموع این دو را بازده می گویند. مثلا فرض کنید فردی، سهام شرکتی را به قیمت 150 تومان خریداری می کند. اگر این شرکت در پایان سال، به ازای هر سهم، 15 تومان سود نقـدی به سهامدارانش بدهـد و قیمت سهم هم در پایان سال، به 195 تومان برسد، بنابراین بازده سرمایه گذاری فرد در مجموع 40 درصد بوده است، 10 درصد بازده ناشی از دریافت سود نقدی و 30 درصد بازده ناشی از افزایش قیمت سهام.
فرض کنید شما به جای خرید سهام یک شرکت، اوراق مشارکت را از بانک خریداری کرده اید و نرخ سود سالانه اوراق مشارکت هم 20 درصد تعیین شده است. مشخص است که بازده سرمایه گذاری شما در یک سال از طریق اوراق مشارکت 20 درصد خواهد بود. در واقع، در اوراق مشارکت، برخلاف سهام، قیمت خود اوراق مشارکت ثابت است و سرمایه گذار، فقط سود ثابتی را در فواصل زمانی تعریف شده دریافت می کند.
سؤالی که مطرح می شود این است که چرا باید یک نفر سهامی را خریداری کند که 40 درصد بازده دارد ولی فرد دیگری به 20 درصد بازده راضی میشود؟
اگر از شما چنین سؤالی را بپرسند، چه جوابی دارید؟ احتمالا پاسخ میدهید:
- از کجا معلوم که سهام شرکت مورد نظر، حتما 40 درصد بازدهی داشته باشد؟
-اگر قیمت سهم برخلاف پیش بینی ها، به 195 تومان نرسید، چه میشود؟
-اگر شرکت سود نقدی کمتری از مقدار پیش بینی شده توزیع کرد، تکلیف چیست؟
-خرید اوراق مشارکت، حداقل این تضمین را دارد که قطعا 20 درصد بازدهی به دست خواهد آمد و پاسخ هایی از این دست.
اما با وجود همه این تردیدها، بسیارند سرمایه گذارانی که ترجیح می دهند بجای دریافت بازدهی 20 درصدی بدون تحمل ریسک، ریسک بیشتری را متحمل شوند و در ازای پذیرش این ریسک، بازدهی بیشتری بدست آورند. به همین علت است که به بازده، پاداش ریسک هم می گویند؛ یعنی کسب بازدهی بیشتر، در ازای پذیرش ریسک بیشتر و کسب بازدهی کمتر، در ازای پذیرش ریسک کمتر.
آشنایی با مفهوم ریسک و بازده در بورس
سرمایهگذاری در بازار سرمایه معمولاً با هدف دستیابی به سود و بازدهی بسیار خوب در آینده میباشد. بنابراین هر فردی پیش از سرمایهگذاری در این بازار باید با یک سری مفاهیم و اصطلاحات مهم در آن آشنایی داشته باشد. آگاهی از این مفاهیم به افراد کمک میکند تا سرمایهگذاری آنها با ریسک کمتری همراه باشد و احتمال موفقیت آنها افزایش یابد. «ریسک» و «بازده» از ارکان اصلی و عضو جدایی ناپذیر بازار سرمایهگذاری به حساب میآیند که هر سرمایهگذاری باید با آنها آشنایی کامل داشته باشد. در دنیای مالی و سرمایهگذاری، این دو مفهوم مخالف یکدیگر هستند. اما یک سرمایهگذاری مطمئن و پرسود، همواره بر اساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام میشود و نمیتوان آنها را جدا از هم در نظر گرفت. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به بررسی مفهوم ریسک و بازده در بورس و نقش آن در سرمایهگذاری میپردازیم.
ریسک و بازده در بورس : تعریف ریسک
تعریف ریسک و بازده آن در بازار بورس چیست
در رابطه با مبحث ریسک و بازده در بورس در توضیح ریسک باید بگوییم که ریسک (RISK)، تفاوت بین پیشبینی و واقعیت است. همهی افراد هنگام سرمایهگذاری، از بازدهی سرمایهی خود پیشبینی و انتظاری دارند؛ در واقع آنها وقتی سهمی را میخرند، انتظار دارند که به میزان مشخصی سود دریافت کنند. حال اگر این انتظار محقق شود، طبیعتاً ریسک سرمایهگذاری به حداقل میرسد و حتی گاهی اوقات میتوان ریسک را به صفر رساند. اما اگر این پیشبینی درست از آب در نیاید، ریسکی برای سرمایهگذاری وجود خواهد داشت که باید به آن توجه نمود. البته در کنار این موارد، شخصیت افراد و میزان ریسکپذیری سرمایهگذارن و سهامداران هم در تحقق ریسک، اهمیت بسیاری دارد. باید دید که فرد تا چه حدی آماده است که ریسک را بپذیرد. بنابراین میتوان گفت که بین ریسکپذیری و روحیهی افراد رابطهی مستقیم وجود دارد.
برخی افراد ریسکپذیر هستند و بعد از آنکه سرمایهی خود را در بازار فعال میکنند و سهم میخرند، به ریسک تن میدهند و ترسی از این موضوع ندارند. اما افرادی هم هستند که ریسکگریز میباشند و ترجیح میدهند که به روش سرمایهگذاری غیرمستقیم وارد بازار بورس شوند. چرا که در این روش، مدیریت دارایی توسط کارشناسان مسلط به علوم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی انجام میشود. بنابراین ریسک معاملات به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت. برای بررسی ریسک و بازده در بورس میتوانید ریسک سرمایهگذاری را با توجه به فرمول زیر محاسبه نمایید:
بازده واقعی – بازده پیشبینی شده = ریسک
انواع ریسک در سرمایهگذاری
برای آشنایی با مفهوم ریسک و بازده باید انواع ریسک را بشناسید. از یک منظر میتوان ریسک را به دو بخش تقسیم کرد.
۱. ریسک سیستماتیک (قابل اجتناب): ریسک سیستماتیک یا همان ریسک قابل اجتناب به عوامل درونی شرکت بستگی دارد. این ریسک، تغییرپذیری در بازدهی کل اوراق بهادار را مستقیماً ناشی از تغییرات بازار یا اقتصاد میداند. از آنجایی که ریسکهای سیستماتیک، غیر قابل کنترل هستند، کاهشپذیر هم نخواهند بود. ریسک تورم،ریسک نرخ بهره، ریسک بازار و گاهی هم ریسک سیاسی، از جمله منابعی هستند که این ریسک را شارژ میکنند.
۲. ریسک غیر سیستماتیک (غیر قابل اجتناب): در مقابل ریسکهای غیرسیستماتیک قرار دارند که به عوامل بیرونی شرکت بستگی دارند و قابل کنترل و کاهشپذیر هستند. هنگام بررسی ریسک و بازده در بورس باید بدانید که ریسکهای غیرسیستماتیک، قیمتی از تغییرپذیری را در برمیگیرند که در بازدهی اوراق بهادار باشد و به تغییرپذیری کلی بازار یا اقتصاد بستگی ندارد. بنابراین از طریق استراتژیهایی مثل تنوعسازی میتوان این ریسک را کاهش داده و حتی به صفر رساند. ریسک مالی،ریسک تجاری و ریسک نقدینگی، از مهمترین منابعی هستند که این ریسک را شارژ میکنند.
برای محاسبهی ریسک کل، از فرمول زیر میتوان استفاده کرد:
ریسک سیستماتیک+ریسک غیر سیستماتیک=ریسک کل
ریسک و بازده در بورس : منابع ریسک در سرمایهگذاری
منابع ریسک در سرمایهگذاری بورس به چه معناست
در بحث ریسک و بازده عوامل متعددی موجب به وجود آمدن ریسک در بورس میشوند که انواع مختلف از ریسک را به وجود آوردهاند. در واقع اگر از این منظر به ریسکها نگاه کنیم، انواع دیگری از ریسک را به قرار زیر خواهیم داشت:
۱. ریسک نرخ تورم: در اثر افزایش نرخ تورم یعنی کاهش قدرت خرید مردم به وجود میآید.
۲. ریسک تجاری: ناشی از انجام تجارتهای مختلف در یک صنعت خاص است که تغییر در قیمت را موجب خواهد شد.
۳. ریسک نرخ ارز: ناشی از تغییرات در بازدهی اوراق بهادار است که در نتیجهی نوسانات ارزهای خارجی میتواند ایجاد شود.
۴. ریسک مالی: ریسک ناشی از بکارگیری بدهی در شرکت است. هرچقدر بدهی در شرکت بیشتر باشد، ریسک مالی آن بیشتر است.
۵. ریسک نقدشوندگی: در بحث ریسک و بازده در بورس این ریسک در نتیجهی عدم احتمال تبدیل شدن به پول نقد در یک دارایی به وجود میآید.
۶. ریسک سیاسی: ریسک سیاسی یا ریسک کشور به ثبات یک کشور از لحاظ سیاسی و اقتصادی مربوط میباشد. این ریسک در کشورهایی که از نظر سیاسی اقتصادی دارای ثبات بالاتری هستند، کمتر میباشد.
۷. ریسک نرخ سود: در اثر تغییرات و نوساناتی که در سود بانکی پیش میآید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت میشود، به وجود میآید. (ریسکی است که سرمایهگذاران هنگام خرید اوراق قرضه، آن را میپذیرند).
در زمان بررسی ریسک و بازده در بورس لازم است تا به این نکته توجه داشته باشید که تمام ریسکهای نام برده شده در این بخش را از طریق اطلاعاتی که در بورس به صورت شفاف ارائه میشود و در اختیار همگان قرار میگیرد، شناسایی نمایید. یعنی باید با تحقیق راجع به یک سری اطلاعات خاص، این ریسکها را در سهم موردنظر شناسایی کرد.
ریسک و بازده در بورس : تعریف بازده
موضوع مهم دیگری که در بحث ریسک و بازده وجود دارد، بازده میباشد. هرچقدر که میزان ریسک بالاتر باشد و حتی محقق شود، طبیعتاً بازدهی یا سود بیشتری نصیب سهامدار خواهد شد. این افزایش بازدهی در نتیجهی بالا رفتن ریسک، پاداش ریسک تعریف میشود. به همین جهت افرادی که ریسکپذیری خوبی دارند، پاداش خوبی را در قالب سود بیشتر برای ریسک خود دریافت خواهند کرد. بازدهی ممکن است «بازده مورد انتظار» یا «بازده واقعی» باشد. بازده مورد انتظار (Expected Return)، بازدهی است که سرمایهگذار انتظار دارد و پیش بینی میکند که آن را در سرمایهگذاری به دست آورد. اما بازده واقعی (Realized Return)، مقدار حقیقی و عملی بازدهای است که سرمایهگذار از سرمایهگذاری خود در پایان زمان سرمایهگذاری کسب خواهد کرد.
رابطه بین ریسک و بازده در بورس
چه رابطه ای بین ریسک و بازده در بازار بورس وجود دارد؟
با توجه به موارد گفته شده، حتما به رابطهی مستقیم ریسک و بازده در بورس پی بردهاید. با این حساب سرمایهگذارانی که به دنبال بازدهی بالا هستند، باید ریسک بیشتری را بپذیرند. عکس این موضوع نیز صادق است؛ یعنی سرمایهگذارانی که توانایی پذیرش ریسک بالا را ندارند، نباید انتظار بازدهی و سود بالا را نیز داشته باشند. بنابراین میتوان گفت که تمام تصمیمات سرمایهگذاران بر مبنای رابطهی بین این دو مفهوم شکل میگیرد. به بیان دیگر، افراد پیش از سرمایهگذاری باید میزان ریسکپذیری خود را بسنجند و سپس بر اساس آن اقدام به سرمایهگذاری نمایند. سرمایهگذارانی که ریسکپذیری بالایی دارند، میتوانند وارد بازار بورس شده، سهام بخرند و معامله کنند. اما ورود به بازار بورس به آن دسته از افرادی که تحمل پذیرش ریسک در آنها پایین است، توصیه نمیشود. در عوض این افراد میتوانند وارد بازارهای مالی بدون ریسک (خرید اوراق مشارکت)، که درصد سود آنها تضمینی است، شوند.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی مفهوم ریسک و بازده در بورس و نقش آن در سرمایهگذاری پرداختیم. ریسک و بازده از جمله موارد بسیار مهمی هستند که پیش از خرید سهام باید به آنها توجه داشته باشید. به خاطر داشته باشید که در صورت افزودن نمادهای با ریسک بالا به پرتفوی خود، امکان بازدهی سبد شما افزایش مییابد. البته از طرفی امکان زیانده بودن هم بالا خواهد رفت. پس باید سبدی را تشکیل دهید که ریسک و بازدهی معقولی داشته باشد. یک روش دیگر برای سرمایهگذاری کمریسک استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و یا افزودن سبدی متنوع از سهام مختلف با ریسک کم است. برای آشنایی بیشتر با خرید سهام خوب میتوانید از دوره های آموزش بورس استفاده نمایید. چراغ ، بهعنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی مهمترین نکات بورسی به شما برای سرمایهگذاری در این بازار کمک نماید.
ریسک بالا عامل بیپولی در بازار سرمایه
مهمترین دلیل افت شاخص بورس عدم استقبال سرمایهگذاران است، زیرا آنان به دلیل ریسکهایی که وجود دارد، اشتیاق چندانی برای سرمایهگذاری از خود نشان نمیدهند.
به گزارش نبض بورس، حمیدرضا جیهانی، کارشناس مسائل اقتصادی درباره افت شاخص بورس گفت: مهمترین دلیل افت شاخص بورس عدم استقبال سرمایهگذاران است. ورود سرمایهها به بازارسرمایه تحت تاثیر ریسکهایی که در کشور وجود دارد از جمله بحث شایعه افزایش نرخ بهره، کاهش بازدهیها، دستکاری دولت در قیمتگذاری محصولات شرکتها و به عبارتی سرکوب قیمت و کاهش حاشیه سود، کاهش یافته و سرمایه گذاران در این خصوص اشتیاق چندانی نشان ندهند.
این کارشناس اقتصادی در این رابطه بیان کرد: لازم است تا به این نکته هم اشاره شود، در اینکه دولت سیزدهم در موضوعات مختلف زحمتهای فراوانی کشیده، شکی وجود ندارد. نتیجه آن هم این است که ظرفیتهایی برفرض برای افزایش فروش نفت به وجود آمد تا از طریق آن شاهد ورود دلار به کشور باشیم و بحثهای تورم انتظاری به مدیریت درآید. این کارها زحمت مجموعه بانک مرکزی و دیگر ارگانهای نظام است، ولی وقتی به قول وزیر و وعده رئیس جمهور توجه نمیشود، نه تنها حس مثبتی به بازار منتقل نمیکند، بلکه ذهنیت درستی هم به وجود نمیآورد.
جیهانی در ادامه اظهار کرد: تاثیرات جهانی در خصوص افت شاخص بورس را باید در نظر گرفت، به طور نمونه در نتیجه جنگ اوکراین نرخ کامودیتیها ۱۰۰ تا ۲۰۰ درصد افزایش داشت که در چند هفته اخیر بعضی از کامودیتیها با توجه به ورود فضای رکودی ۲۰، ۳۰ حتی تا ۳۵ درصد کاهش نرخ پیدا کرد. باید توجه کرد که همراه شدن فضای اقتصاد ایران با اقتصاد جهانی بسیار خوب است، ولی نباید فراموش کرد که در داخل کشور قیمت گذاری دستوری انجام میشود و این خود تاثیرات قابل توجهی دارد. برفرض روغن در دنیا بالای ۱۰۰ درصد افزایش نرخ پیدا کرده، در ایران هم با قطع ارز ۴۲۰۰ تومانی و جایگزینی ارزنیمایی روغن در عمل افزایش نرخ داده شد.
وی در ادامه بیان کرد: شرکتها عملکردهای خیلی خوبی در حوزه بازار سرمایه در گزارشات سه ماهه از خود نشان دادند وکارشناسان انتظار داشتند که برای بازار پیام خوبی به دنبال داشته باشد، ولی کارشناسان ارشد تحلیلگراز آنجا که بر دورنمای سه ماهه دوم و ورود به قیمتگذاری دستوری دولتیها آگاهی دارند، نسبت به سهام اقبالی نشان ندادند.
این فعال بازار سرمایه ضمن اشاره به نرخ بهره بانکی در این خصوص افزود: نرخ بازدهی بازار سرمایه به نسبت ریسکهای موجود تفاوت معناداری با بازدهی بازار بدون ریسک مانند بازار پولی و سپرده دارد. در کشورهای دیگر نرخ سپرده همیشه ۱.۵ و حداکثر ۲ درصد بوده و بسیاری از جاها هم منفی است، در عوض بازار سرمایه آنها ۸.۴ درصد است. ولی در کشور ما بازدهی سال گذشته بورس منفی بود و نرخ سود سپرده حدود ۲۰ درصد بوده است. این درصد به درستی نشان از ریسک بالا دارد که برای سرمایهگذاری هیچ جذابیتی باقی نمیگذارد.
دیدگاه شما