الگوی های برتر candlestick


نمونه خط نافذ

الگوی های برتر candlestick

برای اطلاع از تخفیف دوره ها ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.

حساب دیسکورد ایپ کوین هک و 360,000 دلار NFT به سرقت رفت

شبکه سولانا برای ساعاتی متوقف شد!

میرور پروتکل، مجددا هک شد

رئیس بانک مرکزی: رمزریال تا شهریور عملیاتی می شود.

فروش جایزه یورو ویژن 2022 به ارزش 500 اتریوم

آیا ریزش قیمت لونا 2 در راه است؟

افتتاح اولین ساختمان کریپتو در جهان با مزرعه استخراج بیت کوین در آرژانتین

تیم دریپر: زنان بازار صعودی بعدی بیت کوین را هدایت خواهند کرد

رصد حساب های بانکی جهت مبارزه با پولشویی

ارز دیجیتال ملی آمریکا ممکن است 5 سال طول بکشد

الگوی سه حمله (Three Drives Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی هارمونیک پنج صفر (0 – 5 Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی سایفر (Cypher Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی کوسه (Shark Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی پروانه (Butterfly Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی هارمونیک خرچنگ (Crab Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی هارمونیک خفاش (Bat Harmonic Pattern) چیست؟

الگوهای هارمونیک ABCD (AB=CD) ایده آل و جایگزین چیست؟

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) چیست؟

blogImage

الگو سه گانه (Three Methods) چیست؟

الگو سه گانه، یک الگوی حداقل سه کندلی است که در حالت ایده آل از پنج کندل و در حالت متعارف از سه کندل تشکیل شده است. این الگو یک الگوی بازگشتی است که می تواند الگوی های برتر candlestick هشدار تغییر روند صادر کند.

انواع الگو سه گانه

الگو سه گانه خارجی صعودی: این الگو در واقع از یک الگوی انگلفینگ صعودی تشکیل شده که پس از آن یک کندل تاییدیه نیز وجود دارد.

مفهوم الگو سه گانه خارجی صعودی

  • کندل اول در این الگو (که در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود)، عموما یک کندل با بدنه کوچک (مانند کندل فرفره) است که نشان از شک و دودلی خریداران و فروشندگان دارد. به عبارت بهتر فروشندگان تمایلی به فروش دارایی خود نشان نمی دهند و در مقابل نیز خریداران تمایلی برای خرید بیشتر ندارند. این اتفاق می تواند نشان از رسیدن قیمت دارایی به یک حمایت و یا انتشار اخبار مثبت در مورد آن دارایی و یا اقتصاد کلان باشد.
  • به دلیل انتظارات معامله گران نسبت به نزول قیمت، کندل دوم پایین تر از کندل اول باز می شود، اما به تدریج خریداران اختیار کامل بازار را در دست می گیرند و اجازه افت بیشتر قیمت را نمی دهند و به همین دلیل کندل دوم عموما کندلی صعودی با بدنه بلند است.
  • پس از اینکه کندل دوم در الگو سه گانه خارجی صعودی به صورت صعودی قدرتمند بسته شد، به معامله گران سیگنالی مبنی بر اتمام روند نزولی داده می شود. بنابراین در این کندل نیز، قدرت فروشندگان کاهش یافته و دست برتر بازار در اختیار خریداران است.

نکات الگو سه گانه خارجی صعودی

  • در این الگو سایه ها اهمیتی ندارند.
  • این الگو ماهیتی کوتاه مدتی دارد.
  • قیمت بسته شدن کندل سوم از بدنه کندل اول و دوم بالاتر است.
  • اندازه بدنه کندل سوم اهمیتی ندارد و می تواند یک کندل صعودی با یک بدنه کوچک یا بزرگ باشد.
  • کمترین قیمت کندل سوم به عنوان حد ضرر ورود به معامله شناخته می شود. البته بسته به میزان ریسک پذیری تان، می توانید کمترین قیمت در هر یک از کندل های اول، دوم و سوم این الگو را به عنوان حد ضرر خود انتخاب کنید. اما ممکن است سود احتمالی نتواند میزان ریسک معامله را توجیه نماید.
  • اگر قیمت در کندل های بعد از تشکیل این الگو، به پایین تر از کمترین قیمت کندل سوم نفوذ کند، این الگو از درجه اعتبار ساقط است.
  • این الگو نیازی به کندل تاییدیه ندارد اما بعضی از معامله گران محتاط تر منتظر تاییدیه ای برای این الگو هستند که این تاییدیه می تواند یک گپ صعودی و یا یک کندل صعودی باشد که قیمت بسته شدن آن از قیمت بسته شدن کندل سوم بالاتر است.
  • از آنجا که این الگو در پایان روند نزولی رخ می دهد، وجود حمایت در محدوده تشکیل الگو اعتبار آن را افزایش خواهد داد.
  • معمولا حجم معاملات در کندل دوم بالا می رود.
  • کمترین قیمت در کندل اول را می توان به عنوان حمایت این الگو در نظر گرفت و اگر کندل های بعد از این الگو، به پایین این ناحیه نفوذ کنند؛ الگو فاقد اعتبار است.
  • تشکیل الگوی سه گانه خارجی صعودی در میانه روند صعودی هیچ ارزشی ندارد و باید نادیده گرفته شود. این الگو حتما باید در انتهای روند نزولی شکل گرفته باشد.

الگو سه گانه خارجی نزولی: این الگو در واقع از یک الگوی انگلفینگ نزولی تشکیل شده که پس از آن یک کندل تاییدیه نیز وجود دارد تشکیل شده است. به همین دلیل مورد علاقه معامله گران محتاط است.

مفهوم الگو سه گانه خارجی نزولی

  • کندل اول در این الگو (که در انتهای یک روند صعودی تشکیل می شود)، عموما یک کندل با بدنه کوچک (مانند کندل فرفره) است که نشان از شک و دودلی خریداران و فروشندگان دارد. به عبارت بهتر فروشندگان تمایلی به فروش دارایی خود نشان نمی دهند و در مقابل نیز خریداران تمایلی برای خرید بیشتر ندارند. این اتفاق می تواند نشان از رسیدن قیمت دارایی به یک مقاومت و یا انتشار اخبار شوم و منفی در مورد آن دارایی و یا اقتصاد کلان باشد.
  • به دلیل انتظارات معامله گران نسبت به افزایش قیمت، کندل دوم بالاتر از کندل اول باز می شود، اما به تدریج فروشندگان اختیار کامل بازار را در دست می گیرند و اجازه رشد قیمت را نمی دهند و به همین دلیل کندل دوم عموما کندلی نزولی با بدنه بلند است.
  • پس از اینکه کندل دوم در الگو سه گانه خارجی نزولی به صورت نزولی قدرتمند بسته شد، به معامله گران سیگنالی مبنی بر اتمام روند صعودی داده می شود. بنابراین در این کندل نیز، قدرت خریداران کاهش یافته و دست برتر بازار در اختیار فروشندگان است.

نکات الگو سه گانه خارجی نزولی

  • در این الگو سایه ها اهمیتی ندارند.
  • این الگو، ماهیتی کوتاه مدتی دارد.
  • قیمت بسته شدن کندل سوم از بدنه کندل اول و دوم پایین تر است.
  • اندازه بدنه کندل سوم اهمیتی ندارد و می تواند یک کندل نزولی با یک بدنه کوچک یا بزرگ باشد.
  • بیشترین قیمت کندل سوم به عنوان حد ضرر ورود به معامله شناخته می شود. البته بسته به میزان ریسک پذیری تان، می توانید بیشترین قیمت در هر یک از کندل های اول، دوم و سوم این الگو را به عنوان حد ضرر خود انتخاب کنید. اما ممکن است سود احتمالی نتواند میزان ریسک معامله را توجیه نماید.
  • اگر قیمت در کندل های بعد از تشکیل این الگو، به بالاتر از بیشترین قیمت کندل سوم نفوذ کند، این الگو از درجه اعتبار ساقط است.
  • این الگو نیازی به کندل تاییدیه ندارد. اما بعضی از معامله گران محتاط تر منتظر تاییدیه ای برای این الگو هستند که این تاییدیه می تواند یک گپ نزولی و یا یک کندل نزولی باشد که قیمت بسته شدن آن از قیمت بسته شدن کندل سوم پایین تر است.
  • از آنجا که این الگو معمولا در پایان روند صعودی رخ می دهد، وجود مقاومت در محدوده تشکیل الگو اعتبار آن را افزایش خواهد داد.
  • بیشترین قیمت در کندل اول را می توان به عنوان مقاومت این الگو در نظر گرفت و اگر کندل های بعد از این الگو، به بالای این ناحیه نفوذ کنند؛ الگو فاقد اعتبار است.
  • معمولا حجم معاملات در کندل دوم بالا می رود.
  • تشکیل الگوی سه گانه خارجی نزولی در میانه روند نزولی هیچ ارزشی ندارد و باید نادیده گرفته شود. این الگو حتما باید در انتهای روند صعودی شکل گرفته باشد.

الگو سه گانه داخلی صعودی: این الگو در واقع از یک الگوی هارامی صعودی تشکیل شده که پس از آن یک کندل تاییدیه نیز وجود دارد.

مفهوم الگو سه گانه داخلی صعودی

  • کندل اول در این الگو (که در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود)، عموما یک کندل با بدنه بزرگ درجهت روند قبلی است و در واقع هیچ نشانه ای از تغییر روند در این کندل دیده نمی شود و دست برتر بازار در این کندل در اختیار فروشندگان است.
  • کندل دوم، کندلی صعودی با بدنه کوچک (عموما کندل های چکش یا فرفره) است که با کندل قبل از خود تشکیل الگوی هارامی صعودی می دهد. در این کندل قدرت خریداران کمی بیشتر از قدرت فروشندگان است.
  • در نهایت کندل سوم، کندلی صعودی با بدنه ای بلند است که قیمت باز شدن آن بالاتر از قیمت باز شدن کندل دوم قرار دارد. قیمت بسته شدن آن نیز بالاتر از قیمت بسته شدن کندل دوم می باشد.

نکات الگو سه گانه داخلی صعودی

  • در این الگو سایه ها اهمیتی ندارند.
  • قیمت بسته شدن کندل سوم از بدنه کندل اول و دوم بالاتر است.
  • این الگو، ماهیتی کوتاه مدتی دارد.
  • همچون الگوی هارامی صعودی، بدنه کندل دوم باید به طور کامل درون بدنه کندل اول قرار داشته باشد.
  • کمترین قیمت کندل سوم به عنوان حد ضرر ورود به معامله شناخته می شود. البته بسته به میزان ریسک پذیری تان، می توانید کمترین قیمت در هر یک از کندل های اول، دوم و سوم این الگو را به عنوان حد ضرر خود انتخاب کنید. اما ممکن است سود احتمالی نتواند میزان ریسک معامله را توجیه نماید.
  • اگر قیمت در کندل های بعد از تشکیل این الگو، به پایین تر از کمترین قیمت کندل سوم نفوذ کند، این الگو از درجه اعتبار ساقط است.
  • این الگو نیازی به کندل تاییدیه ندارد. اما بعضی از معامله گران محتاط تر منتظر تاییدیه ای برای این الگو هستند که این تاییدیه می تواند یک گپ صعودی و یا یک کندل صعودی باشد که قیمت بسته شدن آن از قیمت بسته شدن کندل سوم بالاتر است.
  • از آنجا که این الگو در پایان روند نزولی رخ می دهد، وجود حمایت در محدوده تشکیل الگو اعتبار آن را افزایش خواهد داد.
  • حداقل قیمت در کندل اول را می توان به عنوان حمایت این الگو در نظر گرفت و اگر کندل های بعد از این الگو، به زیر این ناحیه نفوذ کنند؛ الگو فاقد اعتبار است.
  • معمولا حجم معاملات در کندل دوم بالا می رود.
  • تشکیل الگوی سه گانه داخلی صعودی در میانه روند صعودی هیچ ارزشی ندارد و باید نادیده گرفته شود. این الگو حتما باید در انتهای روند نزولی شکل گرفته باشد.

الگو سه گانه داخلی نزولی: این الگو در واقع از یک الگوی هارامی نزولی تشکیل شده که پس از آن یک کندل تاییدیه نیز وجود دارد.

نگاهی به کندل ها و الگوهای کندلی (بخش دوم)

این الگوها بر خلاف الگوهای یک کندلی، از ترکیب دو کندل بوجود می آیند. از مهمترین انواع الگوهای دو کندلی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • پوشای نزولی (Bearish Engulfing)
  • پوشای صعودی (Bullish Engulfing)
  • ابر سیاه (Dark Cloud)
  • خط نافذ (Piercing Line)

در ادامه به صورت مجزا به هر کدام از الگوهای فوق خواهیم پرداخت.

الگوی پوشای نزولی یا Bearish Engulfing

این الگو در پایان یک حرکت صعودی مشاهده می شود و پس از شکل گیری این الگو انتظار کاهش قیمت را داریم. پوشای نزولی از ترکیب دو کندل بوجود می آید. کندل اول صعودی بوده و کندل بعدی که نزولی می باشد، به صورت کامل بدنه کندل اول را پوشش می دهد. توجه داشته باشید که برای ما مهم این است که کندل دوم بتواند بدنه کندل اول را پوشش دهد. بنابراین پوشش دادن سایه های کندل اول اهمیتی ندارد. هرچند که اگر چنین شد نیز حالت مناسبی خواهد بود.

پس از مشاهده شکل گیری این الگو می توان با شکسته شدن کف الگو اقدام به فروش کرد.

نمونه الگوی پوشای نزولی

الگوی پوشای صعودی یا Bullish Engulfing

الگوی پوشای صعودی در اواخر یک حرکت نزولی شکل گرفته و پس از آن انتظار افزایش قیمت را داریم. مراحل شکل گیری این الگو بدین صورت است که ابتدا یک کندل نزولی داریم و کندل بعدی که صعودی است، به صورت کامل بدنه کندل قبلی را پوشش می دهد. اینکه سایه های کندل قبلی پوشش داده شوند برایمان اهیمتی نخواهد داشت.

پس از مشاهده پوشای صعودی باید منتظر بمانید تا قیمت از سقف الگو فراتر رفته و سپس وارد پوزیشن خرید شوید.

نمونه الگوی پوشای صعودی

الگوی ابر سیاه یا Dark Cloud

الگوی ابر سیاه نیز یکی دیگر از الگوهای نزولی است که در اواخر یک حرکت صعودی مشاهده می شود. در این الگو یک کندل صعودی داریم و یک کندل نزولی که توانسته است حداقل نصف یا بیش از نصف کندل صعودی قبلی را پوشش دهد. این الگو نیز از دسته الگوهای هشدار دهنده می باشد و قدرت آن به اندازه الگوی پوشای نزولی نیست. بنابراین باید منتظر بمانید تا کندل بعدی نیز نزولی شود و سپس وارد پوزیشن فروش شوید.

نمونه الگوی ابر سیاه

الگوی خط نافذ یا Piercing Line

این الگو در انتهای یک حرکت نزولی ظاهر می شود و هشداری به منظور صعود احتمالی قیمت است. الگوی خط نافذ از یک کندل نزولی و یک کندل صعودی که توانسته است تا نیمی (یا بیشتر) از کندل قبلی را پوشش دهد تشکیل می شود. پس از مشاهده این الگو بهتر است منتظر بمانید تا کندل بعدی نیز صعودی تثبیت شود تا آنگاه بتوانید پوزیشن خرید اتخاذ کنید.

نمونه خط نافذ

در بین الگوهای دو کندلی بهتر است که بیشتر روی پوشای صعودی و نزولی متمرکز شوید. چرا که سیگنال های قوی تری نسبت به دو الگوی دیگر صادر می کنند. دلیل آن نیز این است که در پوشای صعودی و نزولی، تغییر ساختاری در تایم فریم های پایین تر صورت گرفته است و چیزی که باعث خواناتر شدن حرکات قیمتی می شوند همین ساختارها هستند!

علم کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی‌ فرد در تحلیل جریان گسترده‌ای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل داده‌های تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، اخبار و … هستند. تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب می‌گردد. نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصر‌به‌فردترین و دقیق‌ترین روش‌های این نوع از تحلیل است، به گونه‌ای که می‌توان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.

کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است. نمودارهای شمعی ژاپنی می‌توانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است.

در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.

علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست. بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان می‌دهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایین‌ترین (open-close-high- low) است.

علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمی‌ترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمی‌گردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد می‌شود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالات‌متحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنی‌ها در معاملات خود ازین علم بهره می‌برده‌اند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.

مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان می‌کند الگوی های برتر candlestick که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:

  • شیطان را نبین.(محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد. شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیک‌های کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامه‌دهنده نیز همین باشد.
  • به شیطان گوش نده.(به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
  • با شیطان صحبت نکن.(پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)

در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقاله‌ای به جهان معرفی کرد.

بدنه کندل شمعی ژاپنی

در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل می‌نامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. به‌صورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتی‌که قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد. بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.

سایه‌ کندل شمعی ژاپنی

هر کندل می‌تواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده می‌شود. این خطوط نشان‌دهنده بالاترین و پایین‌ترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفته‌اند. در تحلیل کندل استیک این سایه‌‌ها نشان‌دهنده هیجانات بازار است.

سایه بالایی: بالاترین قیمت

سایه پایینی پایین‌ترین قیمت

هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد. در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایه‌ها و یا بلندی و کوتاهی آن‌ها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل می‌کند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز می‌توان کندل فردای بازار را پیش‌بینی کرد.

شاید با داستان پرنده افسانه‌ای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک می‌سوزد و از خاکسترش ققنوس تازه‌ای حیات می‌یابد. در مورد کندل‌ها نیز می‌توان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد می‌گردد. به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل می‌تواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیش‌بینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل می‌شوند.

این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامه‌دهنده تقسیم می‌شوند که در دوره آموزش بورس کالج تی بورس با برخی از آن‌ها آشنا شدیم. در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک می‌پردازیم.

الگوهای بازگشتی کندل استیک

۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی

این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز می‌شود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد می‌کند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می‌تواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد.

۲- الگوی الگوی های برتر candlestick تک کندلی Belt hold صعودی

این الگو در روند نزولی تشکیل می‌شود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز می‌شود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد می‌کند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می‌تواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.

۳- الگو دو کندلی Matching High

این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل می‌گردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو می‌تواند نشان‌دهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.

۴- الگو دو کندلی Matching low

این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل می‌گردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.

۵- الگو دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی

با الگوی هارامی در دوره آموزش بورس کالج تی بورس آشنا شدیم. اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچک‌تر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالی‌که در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچک‌تر است.

هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر می‌شود. همان‌طور که می‌دانیم کندل دوجی نشان‌دهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود و می‌تواند نشان‌دهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.

۶- الگو دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی

این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای می‌گیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.

۷- الگو دو کندلی MEETING LINES نزولی

به طول کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل می‌شود که کندل‌هایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد می‌شوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد می‌کنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونه‌ای که نقطه باز شدن سهم در قیمت‌های بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار می‌گیرد.

۸- الگو دو کندلی MEETING LINES صعودی

در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد می‌کنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه می‌شویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونه‌ای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو می‌توانند نشان‌دهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند. اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید می‌باشند.

۹- الگو سه کندلی سه سرباز سفید

این الگو که در روند نزولی شکل می‌گیرد، از مجموعه‌ای از کندل‌های تو خالی بلند تشکیل‌شده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پله‌ای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز الگوی های برتر candlestick روند صعودی خواهد بود.

۱۰- الگو سه کندلی سه کلاغ سیاه

این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل می‌گیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل می‌شود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت می‌باشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)

طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کرده‌اند. این نوع از تحلیل جهت پیش‌بینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روش‌های تحلیل تکنیکال می‌توانند رفتار قیمتی سهم را در هفته‌ها یا ماه‌های آتی پیش‌بینی کنند.

در حقیقت می‌توان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روش‌های تحلیلی آشکار می‌شود و نمی‌توان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آن‌ها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک می‌توانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آن‌ها را در روزهای آتی پیش‌بینی نماییم.

نتیجه‌گیری

در حقیقت می‌توان گفت که با استفاده از سایر روش‌های تحلیل تکنیکال می‌توان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار می‌شود.

می‌توان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایه‌گذاری بلندمدت وارد بازار سهام می‌شوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن می‌باشد. به نظر شما در بازار سهام تفاوت میان دیدگاه سرمایه‌گذاری با معامله گری چیست ؟ شما کدام یک را ترجیح می‌دهید؟

روانشناسی بازار با نمودارهای شمعی

معنای شناختِ کلیِ احساس بازار و تشخیص روند نمودارها با روانشناسی بازار

«روان» در بازار به همان؛ احساس معامله‌گران نسبت به یک نماد است و «شناسی» به معنای شناخت آن احساسات


گواهیـنامه پایان دوره
دارد


نحـوه برگـزاری
آنلاین – حضوری


پیـش‌نیـاز دوره
تحلیل تکنیکال مقدماتی


مـدت دوره

۱۵ساعت (۵ جلسه ۳ساعته)

مهارت‌هایی که در دوره «روانشناسی بازار با نمودارهای شمعی » کسب می‌کنید:

کار اصلی نمودارهای شمعی، تحلیل و شناخت رفتار معامله‌گران بازار سرمایه است. شناختی که برای تحلیل وضعیت سهم‌های مختلف، پیش‌بینی روند قیمت‌ها و در نهایت داشتن معاملاتی موفق‌تر در بورس به سرمایه‌گذاران این بازار کمک می‌کند.

موارد زیر بخشی از مهم‌ترین مهارت‌هایی هستند که در دوره «روانشناسی بازار با نمودارهای شمعی» کسب می‌کنید:

– شناخت رفتار معاملاتی سرمایه‌گذاران

– پیش‌بینی روند قیمت‌های یک نماد معاملاتی

– تعیین سطوح حمایت و مقاومت

– تشخیص نقاط مناسب ورود و خروج به یک سهم

درباره «دوره آموزشی روانشناسی بازار با نمودارهای شمعی » بیشتر بدانیم:

نمودارهای شمعی (کندل استیک) یکی از حالات متداول و بسیار پر کاربرد برای نمایش قیمت ها در بازارهای مالی است. رفتارها و اقدامات خریداران و فروشندگان و جریان عرضه و تقاضا موجب تغییرات قیمتی شده و حرکت قیمت، حالات و الگوهای مختلفی را در نمودارها ایجاد می کند. از سال ها قبل، بررسی این الگوهای ایجاد شده یکی از راه های مرسوم و پر کاربرد برای فهم بهتر و تحلیل الگوی های برتر candlestick وضعیت قیمت، تمایلات خریداران و فروشندگان و ارائه دورنمایی تقریبی از آینده بوده است. در این آموزش تلاش می شود تا پس از بیان مفاهیم پایه ای در رابطه با نمودارهای شمعی، به بیان انواع الگوهای یک شمعی، دو شمعی، سه شمعی و چند شمعی پرداخته شده و شیوه تحلیل چارت قیمت بر اساس این الگوها با مثال های واقعی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

روانشناسی بازار با استفاده از کندل استیک دید خوبی به سرمایه گذار در جهت شناخت بازار ارائه می کند، چرا که کندل استیک ها رفتار معاملاتی سرمایه گذاران را در قالب نمودارهای شمعی نشان می دهند. از مهم ترین ویژگی کندل استیک ها می توان به قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت در طول روز اشاره کرد که همگی در ساختار کندل وجود دارند. لذا کندل استیک ها وضعیت بهتری از چارت را به نمایش می گذارند. تحلیل کندل استیک با توجه به ویژگی هایی که دارد در بحث روانشناسی بازار بسیار مورد توجه قرار گرفته است. به همین دلیل استفاده از کندل استیک به همراه تابلو خوانی می تواند یک ابزار کارآمد برای سرمایه گذاران در بورس تهران و یا سایر بازارهای مالی باشد

کندل های شمعی CANDLESTICK

کندل های برگشتی را آموزش خواهید دید .در این مطلب آموزشی به علت استفاده عموم از کندل های شمعی به آن می پردازیم و الگوهای مهم آن را هم عرض می کنیم که می توانید از آنها در انواع نمودارها، مانند فارکس و بورس استفاده کنید. حتما برای شما هم سوال شده است که با وجود نمودارهای میله ای و خطی و . چرا بیشتر تحلیلگران از کندل استیک استفاده می کنند؟ زیاد شما را وارد حاشیه نمی کنم و با طولانی کردن مطلب ذهن شما را خسته نخواهم کرد، پس خیلی خلاصه جواب این سوال را به شما می رسانم . دلیل آن این است که، کندل استیک داده هایی را روی نمودار به ما نشان می دهد که سایر نمودار ها این مزیت را ندارند، همچنین به دلیل داشتن بدنه در کندل ها می توانیم آنها را بهتر آنالیز کرده و برای آنها انواع الگوها را در نظر بگیریم .

کندل ها نمایش دهنده روان معامله گران است و با یادگیری این علم قدرت بر پیش بینی روان معامله گران پیدا کرده و در نتیجه آینده بازار را پیش بینی خواهید کرد.

برای مثال به نمودار خطی زیر دقت کنید:

آنالیز کردن داده ها روی نمودار توسط کندل استیک

همینطور که می بینید در این نمودار فقط یک خط وجود دارد و حرکت قیمت را فقط بر اساس آخرین قیمت ها می بینیم. ولی در کندل ها، شما 4 ویژگی مختلف را در اختیار خواهید داشت.یعنی با یک نگاه شما هم قیمت آخرین معامله را دارید، هم قیمت اولین معامله ای که انجام شده، هم متوجه می شوید در آن تایم بالاترین نرخ معامله چقدر بوده و هم متوجه می شوید پایین ترین نرخ معامله چقدر بوده است. پس شما چهار داده مهم را در این کندل ها به شکل زیر خواهید داشت .

قیمت باز شدن ( OPEN )

قیمت بسته شده ( CLOSE )

بالاترین قیمت ( HIGH )

پایینترین قیمت ( LOW )

داده های مهم در کندل استیک قیمت باز و بسته شدن همچنین بالاترین و پایین ترین قیمت

کندل ها از نظر (رنگ و حرکت قیمتی) به دو دسته تقسیم می شوند:

کندل های صعودی

کندل های نزولی


به زبان ساده تر اگر open ما پایین باشد و close ما بالا ، حرکت ما رو به بالا بوده و کندل ما صعودی است.

و اگر open قیمت بالا باشد و close پایین ، حرکت ما به سمت پایین بوده، پس کندل ما نزولی است.

کندل های صعودی رنگ سبز دارند

و کندل های نزولی رنگ قرمز

که از طریق تنظیمات نرم افزارها قابل تغییر است. خوب حالا شاید برای افراد حرفه ای تر از شما این سوال بوجود بیاید که همین داده ها را نمودار میله ای هم به ما می رساند، پس چرا همه از کندل ها استفاده می کنند؟
اگر اوایل مقاله خوانده باشید به این موضوع اشاره کردیم و آن ساختن الگوهای مختلف بخاطر داشتن بدنه در کندل ها است. شاید بعد ها برای شما سوال باشد، اصلا چه نیازی به الگو است؟

پس اجازه دهید همین الان جواب را عرض کنم: انسان ذاتا دنبال آن است که با ساختن اشکال ذهنی، برخی مطالب را بهتر به خاطر بسپارد و با دیدن آن الگوها یا اشکال سریع تر بتواند آنها را آنالیز کند.

پس در تحلیل قیمت ها هم به سراغ ساخت اشکال و الگوهای ذهنی رفته است که در ادامه بیشتر راجع به آن خواهید خواند. فعلا به تصویر زیر و تفاوت بین کندل ها و نمودار میله ای دقت کنید:

کندل شناسی

از ظاهر نمودارهای میله ای نمی توان برای ساختن الگوهای ذهنی استفاده کرد ، ولی ظاهر کندل ها مثل انسانی چاق یا اگر کمی کوتاه باشد، مانند بچه ای بازیگوش به نظر می آید . این را هم عرض کنم که ظاهر این کندل ها در بحث روانشناسی قیمتها بسیار بهتر است و به ما کمک خواهد کرد.
آقای استیو نویسن ( Steve noisn ) در سال 1989 میلادی اولین مقاله خود را در مورد الگوهای شمعی منتشر کرد و بعد ها این مقاله ها تبدیل به کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی شد. در این کتاب الگوها به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند:

الگوهای برگشتی

الگوهای ادامه دهنده

که دوجی ها و ستاره ها هم زیر مجموعه ی الگوهای برگشتی محسوب می شوند. در ادامه با هم به بررسی و یادگیری بعضی از این الگوها می پردازیم. این الگوها می توانند از یک کندل، تا ترکیب 5 کندل کنار هم شکل بگیرند. عجله نکنید بیشتر توضیح خواهیم داد.

الگوهای برگشتی ( Reversal pattern )

به الگوهایی گفته می شود که پس از دیدن آنها در نمودار، باید منتظر چرخش روند قدیمی باشیم. دقت کنید در توضیح عرض کردم منتظر چرخش روند، و نگفتم: چرخش روند اتفاق می افتد. متاسفانه بین تحلیلگران مبتدی اینطور جا افتاده است که بلافاصله بعد از دیدن این الگوها باید تغییر روند داشته باشیم. خیر. بگذارید متن صریح کتاب استیو نیسون رو در مورد این بحث مهم و ریز را برایتان بنویسم.

(این اتفاق به ندرت رخ می دهد که ناگهان روند قدیمی تمام شده و نمودار جهت خود را به یکباره تغییر دهد. همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، اغلب تغییر روند ها هم آهسته و با اخطارهایی در انتهای روند شکل می گیرند. اخطار بازگشت روند صرفا بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ، ولی به این معنا نیست که سریع تغییر جهت می دهد و بازگشت شکل می گیرد. درک و فهم این مطلب فوق العاده مهم است.)

برای این موضوع هم مثال یک اتومبیل را آورده که با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت به پیچ می رسد و می خواهد تغییر مسیر دهد، قطعا چند ترمز خواهد داشت و سرعت خود را کم کرده و بعد تغییر جهت میدهد. این ترمزها همین الگوها یا کندل های برگشتی الگوی های برتر candlestick هستند که شما با دیدن آنها متوجه ترمزهای پی در پی راننده در مسیر می شوید و آماده تغییر روند .

خوب، حالا بهتر است برویم با انواع این الگوها که شبیه ترمز هستند آشنا شویم.

الگوی مرد دار آویز ( Hanging man ):

الگوی مرد دارآویز

خصوصیات الگو:

الگوی مرد دارآویز دارای سایه پایینی بلند است ( نکته: به میله هایی که گاهی بالا یا پایین کندل ها شکل می گیرند ، سایه یا shadow گفته می شود)
این الگو فقط در سقف بوجود می آید

رنگ بدنه این الگو مهم نیست (در صورتی که رنگ بدنه مشکی باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد شد)

حداقل طول سایه باید سه برابر بدنه اصلی باشد (هر قدر طول سایه بیشتر باشد اعتبار الگو نیز بیشتر می شود)

وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی می تواند هشدار دهد که روند قبلی ممکن است به پایان رسد.

هر قدر که بدنه اصلی بالاتر از کندل های قبلی باشد احتمال پایان روند صعودی هست. (گپ)

سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا اگر وجود دارد اندازه آن بسیار کوچک باشد.

هر اندازه طول سایه پایینی بلندتر و طول سایه بالایی کوتاه تر باشد این الگو قطعیت بیشتری پیدا می کند.

نکته بسیار مهم برای این الگو: اینکه حتما نیاز به تایید دارد، یعنی بعد از دیدن این الگو باید شاهد یک کندل قرمز با بسته شدن قیمت آخرین معامله زیر بدنه این کندل باشیم. پس تاییدیه (فراموش نشود) که به کندل دوم، کندل confirmation (تاییدیه) می گویند.

خوب، حالا برویم سراغ الگوی دو

الگوی چکش:

الگوی چکش کندل شناسی

خصوصیات الگو:

1. این الگو در کف شکل می گیرد، شبیه همان مرد دارآویز ولی در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد، در کل یعنی اگر این کندل را، بالای نمودار مشاهده کردید، مرد دارآویز است و اگر پایین و در انتهای یک روند نزولی مشاهده شد به آن چکش می گوییم . اصطلاح چکش از اینجا به آن رسیده که گویا بازار در این محدوده چکش کاری شده است و بالا و پایین زیادی داشته است .

3 چکش برعکس یا ( inverted hammer )

حواستان باشد اگر hammer برعکس بود(مثل تصویر زیر) می شود:

الگوش چکش برعکس کندل شناسی

2. بدنه این الگوی چکش می تواند (قرمز) و (سبز) باشد( البته اگر بدنه سبز باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است).

3. هرچقدر بدنه کوتاه تر و سایه پایینی، بلند تر باشد بازهم از اعتبار بیشتری برخوردار است.

4. این الگو هم مثل الگوی مرد دارآویز حتماً باید تاییدیه داشته باشد ، یعنی همان کانفرمیشن ( Confirmation ).

5. هرچقدر که فاصله قیمتی بین کندل های قبلی و بعدی بیشتر باشد (گپ)، برگشت قوی تر شکل خواهد گرفت.

برای الگوی چکش: برخی اوقات کندل تاییدیه (بلافاصله) بعد از کندل برگشتی چکش به وجود نمی آید و معمولاً با اختلاف دو یا سه کندل به وجود می آید. در این صورت این الگوی برگشتی را یک هشدار تلقی می کنیم، صبر می‌کنیم در برگشت، کندلی سفید، بالاتر از بدنه الگوی چکش بسته شود، در این صورت می توانیم بگوییم تغییر روند شکل گرفته است. پس، الگوی های برتر candlestick رنگ کندل مرد دار آویز و چکش تفاوتی نمی‌کرد.

کندل تایید (کانفرمیشن)

حالا گفتیم اگر چکش برعکس باشد مثل تصویر بالا به آن ( چکش برعکس) می گوییم ولی اگر در قسمت بالای نمودار یعنی در انتهای یک روند صعودی ، الگوی معکوس مرد دارآویز را داشتیم، اسمش چه خواهد شد؟ اسم این کندل که دقیقا معکوس مرد دارآویز است،

الگوی ستاره ثاقب یا ( Shooting Star ) :

الگوی ستاره ثاقب

الگوی پوشای نزولی و صعودی یا ( Engulfing )

الگوی پوشای صعودی:

این الگو در دو نوع صعودی و نزولی شکل می گیرد که ابتدا به بررسی الگوی صعودی اینگولفینگ می پردازیم:

الگوی پوشای صعودی

ویژگی های این الگو:

در الگوی پوشای صعودی کندل اولی به رنگ قرمز و کندل دوم به رنگ سبز خواهد بود.

معمولاً در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد.

شمع اول دارای بدنه کوچک و بعد از آن شمع دوم دارای بدنه بزرگی است که بدنه اول را کامل دربر می گیرد و می پوشاند.

بهتر است که در شمع دوم حجم معاملات بیشتر از حجم معاملات در شمع اول باشد.

گاهی اوقات این الگو از ۳ یا ۴ کندل تشکیل می شود، البته در بیشتر موارد با همان دو کندل شکل می گیرد:

تغییر روند با الگوی پوشای صعودی

الگوی پوشای نزولی:

این الگو باعث نزول می شود، پس باید در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد.

خصوصیات الگوی پوشای نزولی:

می توان به این اشاره کرد که از دو کندل تشکیل شده که باید کندل اول سبز و کندل دوم قرمز باشد، دقت کنید عرض کردم باید، یعنی نباید دو کندل هم رنگ باشند.

کندل دوم مثل حالت صعودی خودش، باید بزرگتر از بدنه کندل اول باشد. بدنه کندل دوم کشیده و قرمز رنگ است که کامل کندل اول را پوشانده به نوعی فروشنده‌ها بر خریداران غلبه کرده اند، این الگو هم می تواند از ۳ یا ۴ کندل مثل تصویر بالا( ولی در سقف )شکل بگیرد.

پس باید دقت کنید که در سقف ها دنبال پوشای نزولی باشید و در کف ها دنبال پوشای صعودی

الگوی پوشای نزولی

الگوی ابر سیاه:

الگوی ابر سیاه

خصوصیات الگوی ابر سیاه:

این الگو از الگوهای برگشتی سقف است.

این الگو حداقل از دو کندل تشکیل می شود.

شمع اول یک شمع سفید یا سبز است که بعد از آن یک شمع مشکی یا قرمز که از بالاترین قیمت کندل سبز رنگ شروع شده و تا میانه شمع اول امتداد پیدا می کند. حداقل باید ۵۰ درصد داخل کندل اول نفوذ کند.

بین شمع اول و دوم هرقدر شکاف بیشتری باشد این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است. یعنی هر چقدر کندل سیاه یا قرمز دوم کشیده تر باشد الگو قدرتمندتر است.

اگر حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد عالی ست.

به هر اندازه که نفوذ شمع دوم داخل شمع اول بیشتر باشد الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است.

نکته اول: زمانی که در معرفی الگو ها صحبتی از کندل تایید نمی شود یعنی نیازی به کندل تاییدیه ندارند. این الگو خودش یک هشدار مهم است و نیازی به کندل تایید ندارد. دقت کنید که اعتبار الگوی پوشای نزولی به مراتب بیشتر از الگوی ابر سیاه است.

نکته دوم: در مورد تمامی الگوها ملاک بدنه است، یعنی مثلا اگر میگیم در الگوی پوشای صعودی کندل دوم باید کندل اول را بپوشاند، یعنی بدنه کندل اول باید بدنه کندل دوم را بپوشاند و (شادو) یا سایه ها مهم نیست.

نکته سوم: هرچه این الگوها در تایم فریم های بالاتر یافت شوند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود. یعنی الگوی دارک کلود در تایم هفتگی بسیار مرگبارتر از همین الگو در تایم روزانه است.

الگوی نفوذی ( Piercing Pattern ) :

حتما الان سوال شده که وقتی همه ی الگو ها یک الگوی معکوس هم دارند، پس باید دارک کلود ( ابر سیاه ) هم یک الگوی معکوس داشته باشد که در کف اتفاق بیفتد. باید عرض کنم که بله . دقیقا معکوس دارک کلود که در سقف اتفاق می افتاد، پیرسینگ پترن (الگوی نفوذی) را داریم که در کف اتفاق میفتد، یعنی در انتهای یک روند نزولی دیده میشود .

الگوی نفوذی

این الگو معکوس الگوی ابر سیاه است.

در شناسایی کف ها بسیار استفاده می شود.

این الگو باید حداقل دو کندل داشته باشد تا به عنوان الگو شناسایی شود، شمع اول حداقل باید ۵۰ درصد شمع دوم را بالا رود و داخل شمع قبلی نفوذ کند، پس شمع اول باید قرمز رنگ باشد و شمع دوم سبز رنگ

ستاره ها ( Stars ) :

یکی از الگوهای بازگشتی مهم ستاره ها هستند که به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می‌شوند . به نوع صعودی که در کف اتفاق می افتد. ستاره صبحگاهی (Morning Star) گفته میشود که گویا خورشید تازه در حال طلوع کردن است ، کندل ها هم به همین شکل رو به بالا حرکت میکنند و الگوی نزولی آن را ستاره عصر گاهی (Evening Star) می گویند .

ستاره ها در کندل شناسی

خصوصیات الگو را یادداشت کنید:

باید بدانید که این الگوها از ۳ کندل تشکیل می شوند، بدنه اصلی شمع که در تصویر مشاهده می کنید کوچک است، شمع اول کشیده و شمع دوم (شمع اصلی) کوچک و شمع سوم کشیده است .

رنگ بدنه کندل دوم مهم نیست. اگر به جای بدنه شمع اصلی دوجی باشد به این الگو ستاره دوجی گفته می شود. تقریبا مثل ستاره صبحگاهی بالا.

(دقت کنید که اعتبار ستاره دوجی از ستاره معمولی بیشتراست.)

ستاره دوجی نشانه‌ای از بی تصمیمی در بازار است و قدرت خریدار و فروشنده معمولاً برابر می شود و بعد روند دوم شکل می گیرد.

به الگوی ستاره در روند نزولی ریزش باران هم می گویند.

فقط رنگ بدنه اول و سوم مهم است، در ستاره صبحگاهی بدنه اول سبز و بدنه کندل سوم قرمز است، ولی در ستاره عصرگاهی بدنه کندل اول قرمز و بدنه کندل سوم سبز است.

در کل باید بدانید کندلهای با بدنه کوچک را ستاره می گویند. پس الگوی چکش برعکس، ستاره صبحگاهی، شوتینگ استا v ، ستاره دوجی و ستاره عصرگاهی همه جزو استار ها محسوب می شوند.

در ستاره های صبحگاهی و عصرگاهی هرچقدر بدنه کندل دوم از بدنه بقیه کندلها فاصله بیشتری داشته باشد این الگو اعتبار بیشتری دارد. در کل باید بدانید وجود گپ (فاصله) به الگو اعتبار بیشتری خواهد داد.

دو نکته که در اکثر الگو ها صدق می کند: بهتر است حجم معاملات در کندل آخری بیشتر از کندل اولی باشد و همینطور کندل آخری بیش از ۵۰% کندل اول را برگشت داشته باشد.

دوجی : به طور کلی به ستاره های بدون بدنه دوجی گفته می شد. انواع دوجی ها را پایین می توانید ببینید:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.