خرید عرضه اولیه در فردای عرضه
در مقالات و ویدیوهای گذشته در مورد عرضه اولیه و حتی آمار و اطلاعات آنها توضیحات مفصلی داده شد. اگر هنوز آنها را ندیدی و یا تازه وارد بورس شدهای حتما به این مطالب هم سری بزن. همچنین یک مقاله تحت عنوان راهنمای کامل شرکت در عرضه اولیه برای تو دوست خوبم نوشته شده که پاسخ همه سوالاتت را در آنجا خواهی یافت.
اما امروز قصد دارم یکی از سوالات شما در مورد خرید عرضه اولیه را پاسخ دهم. سوالی که به خصوص در بین تازه واردها بسیار پرسیده میشود …
“چطور در صف خرید عرضه اولیه، سهم بخریم؟!”
“چرا فردای عرضه اولیه نمیتوانم سهم بخرم؟!”
“به نظر میرسد خرید سهام عرضه اولیه فقط برای تعداد خاصی از افراد است، واقعا چرا؟!”
” آیا راه و روش و یا ترفند ویژهای برای خرید عرضه اولیه در روزهای بعد از عرضه وجود دارد؟!”
اینها فقط تعداد کمی از سوالات شماست که از طریق ایمیل، فضای مجازی و … از ما پرسیده میشود. اگر عرضهای هم در پیش باشد که تعداد این نوع سوالات دیگر حتی قابل شمارش هم نیست!
چرا عرضه اولیه جذاب است ؟!
قبلتر گفتیم که ارزشگذاری سهام شرکتها در عرضههای اولیه به صورتی است که معمولا کمتر از ارزش ذاتی آنها در نظر گرفته میشود. دلیل این موضوع این است که خرید سهام شرکت تازه وارد برای سرمایهگذاران و معاملهگران جذاب باشد. پس به همین دلیل و همچنین به دلیل این که معمولا تقاضا برای خرید عرضه اولیه زیاد است، تا چند روز سهام شرکت رشد خواهد کرد. در این مواقع (تا چند روز کاری) و در زمان پیشگشایش بازار، رأس ساعت ۸:۳۰ صبح، صفهای خرید توسط معاملهگران تشکیل میشوند. چرا که خیلی از افراد تقاضای خرید سهام عرضه شده را دارند تا بتوانند از این رشد قیمت سود خوبی کسب کنند!
اکثر افراد شکایت میکنند!
خیلی از کسانی که در عرضه اولیه شرکت میکنند گله دارند که چرا مبلغ تخصیص یافته به هر نفر در این عرضهها بسیار کم است! بسیاری از افراد هم قصد دارند که در روزهای بعد از خرید عرضه اولیه تعداد بیشتری سهام بخرند تا سود بیشتری کسب کنند. حتما شما هم به این موضوع فکر کردهاید که اگر بتوانید فردای روز عرضه، تعداد زیادی سهام بخرید، چقدر خوب خواهد شد! تصور میکنید که اگر بتوانید در روز بعد از عرضه اولیه تعداد زیادی سهام بخرید چه سود سرشاری کسب خواهید کرد! احتمالا روز کاری بعد برای خرید عرضه اولیه در همان ابتدای صبح هم اقدام میکنید تا نفر اول در صف خرید باشید! اما غافل از این که همزمان با شما هزاران و یا حتی دهها هزار نفر دیگر هم در صف خرید قرار میگیرند … درست در ساعت ۸:۳۰ صبح، دهها هزار سفارش، همزمان با شما …
پاسخ شما یک رابطه ساده است …
به طور خلاصه بگویم که نه روش و شیوه خاصی برای خرید عرضههای اولیه وجود دارد و نه افراد خاص و ویژهای هستند که سهام عرضه شده را بخرند! خیلی راحت بگویم که این ذهنیتها را دور بریزید! تنها روشی که برای ثبت سفارش استفاده میشود همان روشی است که همه ما از آن استفاده میکنیم. اگر قصد خرید عرضه اولیه پس از روز عرضه را دارید، میبایست همانند سایر افراد رأس ساعت ۸:۳۰ صبح سفارش خود را ارسال کنید. احتمالا میدانید که اولویت خرید سهام در صف خرید با کسانی است که سفارش خود را زودتر ارسال کردهاند. پس حتما توجه کنید که چند ثانیه تأخیر هم میتواند باعث شود که شما جایگاه مناسبی در صف خرید نداشته باشید!
توجه کنید که در مورد عرضههای اولیه تعداد سفارشهای ارسال شده بسیار زیاد بوده و در کسری از ثانیه هزاران سفارش به هسته معاملات بورس فرستاده میشود! طبق اعلام سازمان بورس در این گونه موارد سیستم به صورت تصادفی جایگاه افراد در صف خرید را مشخص میکند.
حالا فرض کنید که ۱۰,۰۰۰ نفر سفارش خود را برای خرید عرضه اولیه ارسال کرده باشند. معمولا اگر دقت کنید در روزهای اول پس از عرضه تعداد بسیار کمی از افراد (معمولا کمتر از تعداد انگشتان دست) هستند که میتوانند سهم مورد نظر را خریداری کنند. پس اگر طبق علم احتمال این دو عدد را بر هم تقسیم کنیم (۱۰,۰۰۰ تقسیم بر ۱۰)، احتمال این که شما جزء آن افراد باشید چقدر است؟! بلکه یک در هزار یا ۰.۱%!
به جای غصه خوردن از فرصتها استفاده کنید!
پس دیدیم که بیش از ۹۹% افراد در روزهای اول پس از عرضه نمیتوانند سهام عرضه شده را بخرند. طبیعی است که تعداد افرادی که ناراضی هستند بسیار بسیار بیشتر از تعداد افرادی است که راضی هستند … و این افراد هم معمولا یا از شانس و اقبال خود ناراحتاند و یا رانت و دستهای پشت پرده را مسئول میدانند!
من و دوستان من هیچگاه ذهن خود را درگیر این موضوع که آیا سهام عرضه اولیه به ما میرسد یا خیر نکرده و نمیکنیم. چرا که اساسا به دنبال شانس و اقبال نیستیم. هر کسی که با دانش کافی وارد بورس شود، میتواند سهمهایی را پیدا کند که حتی بسیار ارزندهتر از سهام عرضه اولیه هستند. به نظر عاقلانهتر هم هست که موفقیت و کسب سود را متکی به دانش و مهارت خود کنیم و نه متکی به شانس و اقبال و …
در مورد خرید عرضه اولیه هم اگر شما تحلیل مناسبی از نظر بنیادی بر روی سهم عرضه شده داشته باشید، در زمانهایی که اصطلاحا صف خرید میریزد و سهم متعادل میشود، میتوانید سرمایهگذاری خوبی را انجام دهید. البته همانطور که گفتم این موضوع به شرطی است که تحلیل مناسبی روی شرکت انجام شده باشد و شرکت از نظر بنیادی از ارزش بالایی برخوردار باشد.
بررسی آماری عرضههای اولیه
چرا سهمها گران عرضه میشوند؟!
نکته دیگری که قصد دارم به آن اشاره کنم در مورد قیمت سهام عرضه اولیه است. بسیاری از افراد تازه وارد فکر میکنند که اگر برای مثال سهام شرکت الف با قیمت ۳۰۰۰ تومان عرضه میشود، نسبت به سهام شرکت ب که مثلا با قیمت ۲۰۰ تومان عرضه میشود، خیلی گرانتر است! شاید برای شما جالب باشد که تعداد زیادی از افراد این طور فکر میکنند! اما اگر کمی تجربه داشته باشید احتمالا برایتان بدیهی است که ارزش یک سهم را نباید با قیمت ریالی آن سنجید. مثلا ممکن است ارزش واقعی سهام شرکت الف ۶۰۰۰ تومان باشد، پس در واقع ۳۰۰۰ تومان برای آن ارزان هم هست! اما در سمت مقابل سهام شرکت ب با قیمت ۲۰۰ تومان گران باشد، چرا که ارزش واقعی یا ذاتی بیشتر از ۱۵۰ تومان ندارد.
ارزش ذاتی یا واقعی سهام را میتوان با بررسی صورتهای مالی آنها به دست آورد.
چکیده مطلب:
بررسیهایی که ما داشتیم نشان میدهد که علاوه بر بازدهی اولیهای که خرید عرضه اولیه برای سرمایهگذاران به همراه دارد، بازدهی ثانویه میتواند بسیار پرسودتر بوده و پتانسیل بیشتری داشته باشد. چرا که تعداد سهام تخصیص یافته در عرضه اولیه به هر نفر (کد سهامداری) بسیار محدود است، اما برای کسب بازدهی ثانویه این محدودیت وجود ندارد. شما بازگشت بورس به نقطه تعادل میتوانید این اطلاعات و آمار را در مقاله بررسی آماری عرضههای اولیه به تقکیک سهام مشاهده کنید.
توصیه ما این است که با سودهایی که از خرید عرضه اولیه به دست میآورید بر روی خودتان سرمایهگذاری کنید. سرمایهگذاری بر روی خودتان یعنی آموزش دیدن و کسب مهارت برای رسیدن به ثروت دلخواه خودتان …
بورس تا پایان سال صعودی است یا نزولی؟
تنها ۴۰ روز تا پایان سال ۱۴۰۰ باقی مانده است و همزمان با نوسان ناپایدار دماسنج بورس حول محور ۳/ ۱ میلیون واحد، خروج سرمایه های خرد از گردونه معاملات سهام ادامه دارد.
کارشناسان انتظار دارند بورس در این مدت باقیمانده چندان متفاوت با آنچه گذشت نباشد؛ اما معتقدند مشخص شدن سرنوشت مذاکرات هستهای میتواند بورسبازان را تا حدودی از سردرگمی کنونی برهاند تا شاید با تصمیمات قاطعتری دادوستد کنند.
ناهنجاری سیاستگذاری در بازارهای مختلف، بورسبازان را هم بینصیب نگذاشته است. رد پای تدابیر سیاستگذار به قدری در مسیری که بازارسهام پیموده پررنگ است که وضعیت مخاطرهانگیز کنونی این بازار پرحاشیه را میتوان زیر سایه آن به وضوح مشاهده کرد.
گرچه حداقل در ۲ سال گذشته چه در زمان اوج بازار و چه در زمان افول آن پارامترهای شوکآور از جمله دخالت درمکانیزم بازار، اجرای دستورالعملهای۲۴ ساعته در قیمتگذاری برخی صنایع و حمایتهای پولی توانست به عنوان مُسَکنهای مقطعی چندروزی از بحران به وجود آمده بکاهد اما در نهایت به عنوان اهرمی بازدارنده بورس تهران را با تراژدی فراموش نشدنی همراه کرد.
نوسان چندباره حول ابرکانال ۳/ ۱میلیون واحد بهرغم برخی تلاشها سیگنال ضد و نقیضی به سرمایهگذاران بورسی مخابره میکند. در این میان به گفته تحلیلگران، سرمایهگذاران به دلیل حمایت حقوقیها از بازار، ابهامات موجود در نهایی شدن مباحث مربوط به لایحه بودجه و پرونده باز توافقات هستهای قادر به فعالیت در فضای شفافتری نیستند.
به همین دلیل است که در روزهای اخیر شاهد رکوردزنی خروج منابع از تالارهای شیشههای بودیم. با این حال مشخص شدن سرنوشت مذاکرات هستهای میتواند بورسبازان را تا حدودی از سردرگمی و تردید کنونی برهاند تا شاید با قدرت تعقل بیشتری برای چینش پرتفو و همچنین ورود سرمایههای جدید به بورس بیندیشند.
دست و پنجه نرم کردن بورس با ابهامات
محمدشکری، کارشناس بازار سرمایه: شاخص کل بازار سرمایه روزگذشته با بیش از۶هزار واحد افزایش، در جایگاه یک میلیون و ۲۸۱هزار واحدی قرار گرفت. این در حالی است که از ابتدای هفته، بازار در مدار نزولی قرار گرفته بود. این وضعیت در حالی است که سرمایهگذاران همچنان در بلاتکلیفی بهسر میبرند.
در به وجود آمدن این بلاتکیفی چندعامل مهم اثرگذار دخیل هستند. همانطور که میدانیم نتایج مذاکرات هستهای و احتمال توافقات بینالمللی بر همه بازارهای سرمایهگذاری سایه افکنده، ازاینرو بازار سرمایه نیز درکنار بازارهای موازی محتاطانه دنبال میشود.
احتمال عقبنشینی بیشتر قیمت دلار از کانال ۲۶ هزارتومان این شائبه را به وجود آورده که با محتمل شدن این رخداد در بازار ارز، وضعیت قیمت سهام با تغییرات جدی مواجه شود. برهمین اساس افزایش ریسک سرمایهگذاری در تالارهای شیشهای به بیشترین حد ممکن رسیده است. سهامدارانی که در داخل بازار هستند با علم به این موضوع، راه خروج را درپیش گرفتهاند.
در این میان سرمایهگذارانی که از بازارهای رقیب رانده شدهاند انگیزهای برای واردکردن سرمایه خود به بورس ندارند. در چنین شرایطی که پرونده بازارسهام در سالجاری ۴۰ روز دیگر بسته میشود کفه خروج سرمایه میتواند تحتتاثیر عوامل مختلف، سنگینتر از کفه ورود باشد. خروج پول در ماههای اخیر بر تداوم این روند صحه میگذارد.
با توجه به رشد قیمت کامودیتیها، برخی صنایع مرتبط با این گروه با بازدهی مثبت ماهانه، شرایط نسبتا متعادلی را به رخ سهامداران کشیدند. صنایع کامودیتیمحور و گروههای صادراتی عملکرد نسبتا مناسبی را به نمایش گذاشتند. اما برآوردها نشان میدهد این وضعیت برای همه گروهها یکسان نبوده، به طوری که برخی صنایع از جمله خودرو و بانک به دلیل انتشار اخبار حاشیهای مرتبط با مسائل مذاکرات هستهای و قرارگرفتن دلار در مدار نزولی، نوسانات شدیدی را پشت سرگذاشتند.
بازار سرمایه در ماههای اخیر با موج خروج منابع مواجه بود. از آنجا که این مهم تحتتاثیرعواملی در خارج از بازار ( که همچنان در گردنه بلاتکلیفی حیرانند) به وقوع پیوسته احتمالا ادامهدار خواهد بود. نکته بسیار مهمی که نباید از کنار آن به راحتی عبور کرد بحث حمایتهای مصنوعی از بازار است.
این سبک از حمایتها بارها ازسوی فعالان و متخصصان بورسی به متولیان امر هشدار داده شده اما سیاستگذار بدون توجه به عواقب حمایتهای دستوری، بازار را به چالش بیشتری کشانده است. کنترل بازار به دست حقوقیها معمولا یکی از حربههایی است که سیاستگذار برای کنترل بحران بازارسهام دست به دامن آن شده؛ این در حالی است که این سبک از حمایتها هرگزنتوانسته ناجی بازارشود.
تداوم روند کنترل دستوری بازار در هفتههای آینده نیز میتواند دردسرساز شود. در شرایطی که بازار با عدمشفافیت دست به گریبان است، اصراربه اجرای برخی سیاستگذاریها از جمله قدرتنمایی حقوقیها در ورای معاملات نهتنها نمیتواند به جذب سرمایه منتهی شود بلکه حتی بر خروج بیشتر منابع نیزدر هفتههای بعد سرعت میبخشد.
تداوم روند فرسایشی
شایان کرمی، کارشناس بازار سرمایه: واقعیت این است که بازار سرمایه بیشتر از بازارهای رقیب با عدماعتماد سرمایهگذاران مواجه است. تصمیمات ضد و نقیضی که در یک سال و نیم گذشته برای این بازار اتخاذ شده بیاعتمادی سرمایهگذاران را رقم زده است.
بازگشت اعتماد صاحبان پول به بورس در حال حاضر کار سختی است که به نظر میرسد در کوتاهمدت امکانپذیر نباشد. قرارگرفتن دراین سیکل احتمالا نتایج مثبتی تا پایان سال دربر نخواهد داشت و بازار به صورت نوسانی به روند خود ادامه خواهد داد. در حال حاضر هیچ محرک مثبتی که منجر به خیز جدی صعود بازار شود وجود ندارد.
روند ملایم افت قیمت ارز در حالی آغاز شده که از سوی دیگر، کامودیتیها نیز شرایط پر ریسکی را پشت سر میگذارند. افزایش میزان نرخ تورم آمریکا و اثرگذاری آن بر نرخ کامودیتیها نشان میدهد که نمیتوان به رشد قیمت این گروهها دلخوش کرد. موضوع قیمت نفت نیز از جمله موضوعات مهم و اثرگذار بر بازارهای سرمایهگذاری از جمله بورس است.
به همین دلیل به نظر میرسد باید منتظر ماند تا ببینیم نفت میتواند قله ۱۰۰ دلاری و بیشتر از آن را فتح کند یا نه. شواهد نشان میدهد کاهش عرضه نفت توسط روسیه به دلیل اختلافات پیش آمده با کشورهای اروپایی و ناکامی اوپک در افزایش سقف تولید نفت، نقش مهمی در سرنوشت قیمت طلای سیاه و صنایع زیرمجموعه آن بازی میکند. این موارد باعث افزایش قیمت نفت خواهد شد.
افزایشی که میتواند تغییرات جدی در قیمت صنایع بورسی مرتبط با این حوزه به وجود آورد. اما این همه ماجرای بازار سرمایه نیست. فعالان بورسی میدانند تا وقتی ابهامات در مسائل بینالمللی کشور و موضوعات مربوط به احیای برجام مرتفع نشود، خبری از بازگشت پول به بازار نخواهد بود.
بازار سرمایه در هفتههای آینده اگر بتواند با اخبارمثبت بینالمللی روبهرو شود و دو طرف ایرانی و آمریکایی به توافقات اصلی دست یابند احتمالا با توجه به سقوط قیمت ارز به کانالهای پایینتر، با تغییرات قیمتی سهام مواجه خواهد شد.
با درنظر گرفتن احتمال افزایش قیمت نفت، صنایع پالایشی شاید وضعیت بهتری را تجربه کنند اما تجربه ثابت کرده معمولا شرکتهای بورسی نسبت به نوسانات قیمت دلار واکنش بیشتری نشان میدهند تا سایر عوامل اثرگذار، از این رو با توجه به اینکه بازار خالی از هرگونه محرک جدی برای خیز به سمت صعود است، به نظر میرسد روند رکودی و فرسایشی بازار ادامه مییابد.
تشدید فشار از سوی قوانین مزاحم
حمیدمیرمعینی، کارشناس بازار سرمایه: وضعیت بازار سرمایه چنگی به دل نمیزند. قیمت دلار به عنوان اصلیترین محرک بازار برای رشد قیمت سهام در حال نوسان منفی است. این مهم در کنار خروج ادامهدار منابع از بازار، سیگنال مثبتی برای سرمایهگذاران به همراه ندارد، از این رو میتواند در صورت تداوم، بازار سرمایه را به رکودی عمیق فرو ببرد.
کمتر از یک ماه و نیم تا پایان سال باقی مانده اما سهامداران در بلاتکلیفی بهسر میبرند. بخش عمدهای از سهامداران خرد از بازار خارج شدهاند و آن دسته از سهامدارانی که در بازار ماندهاند نیز انگیزهای برای انجام معاملات بیشتر ندارند. در حالی بورسبازان در مسیری ناامیدکننده گام برمیدارند که این وضعیت در ماههای قبل میتوانست تا حدی کنترل و از عمق فاجعه بکاهد.
اجرای برخی قوانین مزاحم در بازار از جمله محدودیتهای دامنه نوسان در صورت حذف، پویایی بیشتری به دادوستدها میبخشد و جلوی فرار سرمایهگذاران را سد میکند. با این حال متولیان بورسی در همین راستا با آزمون و خطاهای تکراری راه سرمایهگذاران را سخت کردند.
عدماعتماد به سیاستگذاریهای انجام شده از سوی سرمایهگذاران به اوج خود رسیده و پناه بر سهامداری را به امری غیرممکن تبدیل کرده است. وضعیت قیمت ارز نیز تا حدی مشخص است. ریزش اسکناس آمریکایی توانسته سهامداران بیشماری را راهی درهای خروج کند. گزارشهای دی ماه برخی شرکتها نیز در مقایسه با ماه قبل از آن، ازعملکرد ضعیفتری حکایت میکند. مجموع این عوامل چشمانداز روشنی از معاملات هفتههای آتی ترسیم نمیکند.
با سود بانکی ۲۰ درصدی و تورم ۴۰ درصدی چه کسی حاضر است سهام خود را نگه دارد؟ /بازار سرمایه با این وضعیت محکوم به سقوط است!
کارشناس اقتصادی و بازار سرمایه گفت: اگر شاخص بورس به نقطه تعادل برسد در شرایطی که واحد پول در سال ۲۰ درصد سود سپرده بدون زحمت دارد و تورم ۴۰ درصدی را تجربه می کنیم دولت باید درباره این مساله پاسخ دهد که چه کسی حاضر است سهام خود را حفظ کند؟! اگر در شرایطی با تورم ۵ درصدی قرار بگیریم و نرخ بهره ۲ درصد داشته باشیم در همین شاخص بازار سهام جذابیت خواهد داشت اما در شرایط کنونی محکوم به سقوط است.
گروه بورس و بازارهای مالی پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، میثم سادات فاطمی کارشناس اقتصادی و تحلیلگر بازار سرمایه در گفت و گو با رادار اقتصاد در خصوص چرایی عدم تحقق وعده های داده شده از سوی دولت و روند رو به افول و نزول بازار سرمایه گفت: برای جلوگیری از ریزش ها و افت های مکرر و ادامه دار بورس در وهله اول باید به دنبال ریشه یابی وقایعی باشیم که از دو سه سال گذشته تا کنون بازار سرمایه ایران را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده است.
وی در این باره خاطر نشان کرد: بخشی از اتفاقاتی که در نیمه دوم سال ۹۸ و نیمه اول سال ۹۹ رخ داد که به افزایش هیجانی شاخص و حبابی شدن بازار منجر شد را می توان به عملکرد دولت وقت نسبت داد چرا که دولت با عدم عرضه به موقع عرضه های اولیه که درمورد آن تبلیغ بسیاری کرده بود خود بورس را به شدت تحریک کرد و تحت تاثیر قرار داد.
وی با اشاره به اینکه دولت از مردم و سرمایه های خرد برای سهامدار شدن در بورس دعوت به عمل آورده بود، گفت: وقتی خود دولت میدان دار شده بود و بورس را تبلیغ می کرد و خواهان هدایت سرمایه های خرد به بورس بود و به انحای مختلف تلاش کرد تا نقدینگی های دست مردم وارد بورس شود مشخص بود این بازار عاقبت خوبی نخواهد داشت چرا که دولت بدون عمق بخشی به بازار فقط برای جمع آوری نقدینگی تبلیغ می کرد.
میثم سادات فاطمی در این باره توضیح داد: تبلیغ بدون تامین زیر ساخت ها در نهایت منجر به آن شد که بازار بدون دلیل مشخصی، بدون رشد اقتصادی چنان رشدی را در شاخص ها تجربه کند که تا به آن روز تجربه نشده بود. دولت باید به عواقب اثرات چنین موضوعی در بورس فکر می کرد که برای تامین کسری بودجه، بالا بردن شاخص به صورت دستکاری، حتما پایین آمدنی نیز به دنبال خواهد داشت.
کارشناس اقتصادی تصریح کرد: همان زمان کارشناسان اقتصادی و دلسوزان مردم پیش بینی کردند و به دولت اخطار دادند حتی در آذر ماه سال ۹۸ در مرکز پژوهش های مجلس و در جلسات برگزار شده با حضور مدیران دولتی به این موضوع اشاره شد که دولت متناسب با نقدینگی جدیدی که وارد بازار می شود با توجه به اینکه تکلیف برنامه است و بخشی از کسری بودجه از مسیر فروش سهام تامین می شود لازم است که دولت عرضه اولیه را به موقع انجام دهد تا از حبابی شدن بازار جلوگیری کند اما آن زمان این مساله محقق نشد.
میثم سادات فاطمی معتقد است: تا زمانی که واحد پولی داریم که تورم انتظاری حول و حوش ۲۰ درصدی در آن نهادینه شده و تورم ۴۰ درصدی را تجربه می کنیم باید به سرعت این موضوع را بررسی کنیم که جمع سود واقعی بازار در شاخص ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار چقدر است؟ یعنی نباید دارایی شرکت ها را فقط ملاک ارزیابی قرار دهیم و سود صوری ایجاد کنیم، بلکه باید سود عملکرد بازاررا مورد بررسی قرار دهیم بدون اینکه افزایش قیمت دارایی های بنگاه ها اعمال شود تا مشخص شود در چه وضعیتی قرار داریم.
وی در این باره توضیح داد: در حال حاضر در شاخص کنونی سود حاصل از عملکرد بازار، سرجمع کمتر از ۵ درصد در سال است بنابراین مشکلی اساسی داریم. باید مشخص شود عدد تعادلی شاخص روی چه عددی است روی ۱ میلیون و ۶۰۰ یا ۷۰۰ هزار یا ۲ میلیون یا هر عددی که بیان شود آن زمان وقتی رقم شاخص مشخص شود سهامدار باید منتظر سود عملکرد باشد چرا که بالاخره یک نقطه اوج و ثابت شدن برای شاخص حتمی است.
وی در این باره بیان داشت: نمی توان تصور کرد ارزش در بازار سرمایه دائما صعودی باشد بالاخره یک نقطه ای به عنوان عدد تعادل باید مشخص شود. در این زمان نسبت بازدهی حاصل از عملکرد کمتر از آنچه امروز است خواهد بود. اگر امروز بازدهی واقعی ۵ درصد است اگر شاخص روی ۲ میلیون برسد بازدهی واقعی ۲ درصد می شود.
میثم سادات حسینی در ادامه بحث خاطر نشان کرد: اگر شاخص بورس به نقطه تعادل برسد در شرایطی که واحد پول در سال ۲۰ درصد سود سپرده بدون زحمت دارد و تورم ۴۰ درصدی را تجربه می کنیم دولت باید درباره این مساله پاسخ دهد که چه کسی حاضر است سهام خود را حفظ کند؟! اگر در شرایطی با تورم ۵ درصدی قرار بگیریم و نرخ بهره ۲ درصد داشته باشیم در همین شاخص بازار سهام جذابیت خواهد داشت اما در شرایط کنونی محکوم به سقوط است.
کورسوی امید در بورس تهران
شنبه 15 مرداد، هزار میلیارد تومان از منابع صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار سرمایه تزریق شد.
مهدی صبایی، مدیرعامل صندوق تثبیت بازار سرمایه نیز از تزریق ۶ هزار میلیارد تومان دیگر از منابع صندوق توسعه به صندوق تثبیت خبر داد. بدینترتیب انتظار میرود در سال جاری در مجموع ۷ هزار میلیارد تومان از منابع صندوق توسعه ملی با هدف جلب اعتماد سرمایهگذاران به بورس تهران تزریق شود. در چنین شرایطی، چند سوال اساسی مطرح میشود؛ نخست آنکه آیا اینگونه حمایتهای مستقیم و تزریق نقدینگی به بورس، راهحل درستی است یا خیر؟ بسیاری از کارشناسان و فعالان بورسی مخالف تزریق نقدینگی به بورس از سوی دولت و دخالت آشکار این نهاد سیاستگذار در عملکرد بورس هستند، با این وجود تاکید دارند که دخالتهای سیاستگذاران در بورس تهران در سایر حوزههای سیاستگذاری ادامه دارد و سیگنالهای منفی متعددی را روانه بازار میکند. در چنین شرایطی، اینگونه حمایتها میتواند بهمنزله توجه سیاستگذاران به بازار سرمایه باشد. البته تزریق هزار میلیارد تومان نقدینگی به بورس تهران با توجه بهجایگاه و اثرگذاری بازار سرمایه ما، رقم قابلتوجهی نیست و تنها جنبه روانی دارد. باوجود نقاط قوت و ضعف تزریق نقدینگی از سوی صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار، عملکرد این صندوق در شرایط نابسامان بورس نیز جای سوال دارد؟
نگاهی به دلایل رشد محدود بورس تهران
بورس تهران در هفتههای گذشته روزهای مثبتی را پشتسر نگذاشته است. البته در روزهایی شاهد بازگشت بازار به روند صعودی بودهایم، اما روند کلی بازار امیدوارکننده نبوده است. با این وجود، هرازگاهی خبرهایی مبنی بر تزریق نقدینگی از منابع صندوق توسعه ملی در بازار سهام، مطرح میشود که خود محرکی برای بازار سرمایه است. این اقدام، زمینه جلب اعتماد مردم را به بورس فراهم میکند، اما به اعتقاد برخی از فعالان بازار، هر نوع دخالت مستقیم دولت در بازار سرمایه منفی است. با این وجود، پس از انتشار خبر تزریق نقدینگی به صندوق تثبیت بازار، شاهد بازگشت بورس تهران به مسیر صعودی بودیم. شاخص کل بورس تهران در روز شنبه 15 مرداد، مسیر صعودی را پشتسر گذاشت. شاخص بازگشت بورس به نقطه تعادل کل بورس در روز شنبه با رشد بیش از ۱۱ هزار واحدی در سطح یک میلیون و ۴۴۸ هزار واحدی ایستاد. البته علاوه بر تزریق نقدینگی به این بازار، انتشار اخبار مثبت از مذاکرات رفع تحریم در وین، محرک اصلی دیگری برای بورس تهران بود، تا جاییکه پس از مدتها شاهد ورود پول حقیقی به این بازار بودیم. روند رو به رشد شاخص پس از تعطیلات 16 و 17 مرداد با شیب بسیار ملایمی ادامه یافت، تاجاییکه شاخص کل بورس با صعود ۳ هزار واحدی به عدد یک میلیون و ۴۵۱ هزار واحد رسید. البته به اعتقاد بسیاری از فعالان بازار، امید به احیای برجام، یکی از دلایل تداوم روند رو به رشد بورس تهران در روز سهشنبه 18 مرداد بود.
حمایت روانی
یاسر فلاح، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با صمت و در ارزیابی تزریق هزار میلیارد تومان از منابع صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار سرمایه و تاثیر آن بر عملکرد بورس تهران، اظهار کرد: با توجه به شرایط کنونی بازار سرمایه، هزار میلیارد تومان، رقم قابلتوجهی نیست. بهویژه آنکه مبالغی که قرار بود از سمت صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار سرمایه تزریق شود، هنوز به شکل کامل، محقق نشده است؛ بنابراین تزریق هزار میلیارد تومان نمیتواند بر کاهش نقدینگی بورس غلبه کند و موتور محرک بازار باشد یا بهاندازه کافی برای بازار جذابیت ایجاد کند.
صندوق توسعه ملی از سود بورس منتفع میشود
وی افزود: در همین حال باید خاطرنشان کرد که تزریق نقدینگی از سوی صندوق توسعه ملی به بورس بهمنزله سرمایهگذاری این صندوق در بازار سرمایه است؛ یعنی قرار نیست صندوق توسعه ملی، پولی را به بازار سرمایه ببخشد، بلکه صندوق توسعه ملی بابت سرمایهگذاری در صندوق تثبیت بازار سرمایه، سود دریافت خواهد کرد. روند رو به رشد تورم در اقتصاد ما، افزایش مداوم قیمت ارز، بالا رفتن بهای محصولات و کامودیتیها در سطح جهان در بلندمدت و. زمینهساز رشد سودآوری بازار سرمایه در بلندمدت هستند. بهاینترتیب، صندوق توسعه ملی در بلندمدت از منافع سرمایهگذاری این بخش منتفع خواهد شد.
فلاح درباره نقش صندوق تثبیت در هزینهکرد سرمایه تزریقشده به آن از سوی صندوق توسعه ملی، گفت: صندوق تثبیت در شرایطی که بازار با ترس عمومی روبهرو است، نقش حمایتی دارد؛ یعنی در شرایطی که شاهد شکلگیری صفهای سنگین فروش سهام هستیم، این صندوق با خرید سهام، نقش حمایت از بورس را بر عهده میگیرد. البته صندوق تثبیت بازار سرمایه نیز خود را در موقعیت زیان قرار نمیدهد؛ این صندوق در شرایط نزولی از سهمهای ارزشمند حمایت میکند و با گذشت زمان و ایجاد تقاضا در بازار، سهمهای خود را در قیمت بالاتر به فروش میرساند و عملا از شرایط منتفع خواهد شد.
سرمایهگذاری بلندمدت در بورس
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه و در ارزیابی عملکرد بازار سرمایه، گفت: بازار در حال حاضر در موقعیت ارزندهای قرار دارد و قیمت سهام بنگاهها پایینتر از ارزش ذاتی آنها معامله میشود؛ درنتیجه بازار سرمایه میتواند بهعنوان مرجع مناسبی برای سرمایهگذاری مورداستفاده قرار گیرد؛ یعنی صاحبان سرمایه میتوانند با احتساب افق میانمدت در بورس سرمایهگذاری کنند.
فلاح گفت: با این وجود، ابهاماتی بر عملکرد این بازار سایه انداخته و افق نامعلوم مذاکرات وین و رفع تحریمها، از مهمترین سیگنالهای منفی حاکم بر این بازار است. در چنین شرایطی حتی سمتوسوی نرخ ارز را هم نمیتوان پیشبینی کرد و تغییر مداوم سیاستگذاریهای دولت و دخالت دولت در بازگشت بورس به نقطه تعادل عملکرد صنایع، بر بار مشکلات فعالان صنعتی میافزاید. اینگونه اقدامات و تغییرات مداوم در روند سیاستگذاری دولت، سودآوری صنایع را تحتتاثیر قرار میدهد و فعالان بازار را با ابهامات گستردهای روبهرو میکند.
این فعال بازار سرمایه گفت: رشد قابلتوجه تورم در سایر بازارهای موازی نیز بر عملکرد بورس تهران تاثیر منفی داشته و سرمایهگذاری در بخش ملک، خودرو، طلا، ارز و. همچنان از جذابیت بالایی برخوردار است؛ بنابراین بسیاری از صاحبان سرمایه ترجیح میدهند در این بخش سرمایهگذاری کنند. بهویژه آنکه سرمایهگذاری در حوزههای یادشده هنوز معافیت مالیاتی دارد. با این وجود، به اعتقاد من، بورس تهران نسبت به سایر بازارهای موازی، در بلندمدت سود بیشتری را ایجاد میکند؛ یعنی به این بازار باید با دید بلندمدت ۵ تا ۱۰ ساله نگریست و اقدام به سرمایهگذاری در آن کرد.
تزریق ناکارآمد نقدینگی به بورس
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با صمت اظهار کرد: دخالت مستقیم دولت در بازار سرمایه اشتباه است. نظام حمایت از بورس تهران و بازارسازی باید درونزا باشد، اما چنانچه منابعی خارج از فضای بازار سرمایه صرفا به نیت کنترل قیمت سهام یا جلوگیری از کاهش یا افزایش شاخص به این بازار تزریق شود، بدون تردید نتیجهبخش نخواهد بود. در واقع چنین سیاستهای حمایتگرانه مستقیمی فاقد کارآیی و اثربخشی لازم هستند؛ بنابراین شاهد اجرای چنین سیاستهایی در هیچ کشوری نیستیم.
آقابزرگی با اشاره به سیاستهای ضدتولید در کشور گفت: در طول سالهای گذشته، شاهد تغییرات مداوم سیاستهای اخذشده از سوی مدیران و سیاستگذاران کشور بودهایم. بهعنوان نمونه، چندی پیش و با وضع تعرفه روی صادرات محصولات فلزی و معدنی و. ، از سودآوری بنگاههای فعال در این بخش بهشدت کاسته شد. در چنین شرایطی از سیاستگذاران انتظار میرود بهجای تزریق نقدینگی به بازار، از تصویب چنین دستورالعملهای ضدتولیدی خودداری کنند. بدون تردید، توقف سیاستهای اشتباه دولت بهمراتب موثرتر از تزریق هزار میلیارد تومان نقدینگی به صندوق تثبیت بازار خواهد بود.
تاثیرگذاری نهچندان مطلوب
این فعال بازار سرمایه افزود: حجم و ارزش بازار سرمایه ما در طول سالهای گذشته بهشدت افزایش یافته و در چنین شرایطی، تزریق هزار میلیارد تومان به این بازار، رقم بسیار ناچیزی است که بیشتر جنبه نمایشی دارد. این رقم، تنها معادل ارزش یک ساعت معاملات بورس و فرابورس تهران است.
وی در ادامه اظهار کرد: این نقدینگی در نهایت از سوی صندوق تثبیت بازار به سهمهایی میرسد که پرگردش بوده و از نقدشوندگی خوبی برخوردار هستند، بنابراین اینگونه اقدامات مشکلات سهامداران خرد را برطرف نخواهد کرد.
این فعال بازارسرمایه تاکید کرد: صندوق توسعه ملی برای رسیدگی به امور کلان راهاندازی شده است و حمایت از بورس از وظایف این صندوق نیست. بهویژه آنکه در بسیاری موارد شاهدیم که سیاستهای غلط دولتمردان، از ارزش این بازار میکاهد و درنتیجه صندوق توسعه ملی، قربانی سیاستهای غلط خواهد شد. آقابزرگی در ادامه وضعیت کنونی بورس تهران را در شرایط تعادلی دانست و افزود: کاهش ادامهدار ارزش سهمها در یک سال و نیم گذشته و افزایش سود عملکردی شرکتها نسبت به دوره مشابه سال گذشته موجب شده در حال حاضر بازار سرمایه ما در نقطه تعادل باشد. در چنین شرایطی، تزریق رقم محدود هزار میلیارد تومان نقدینگی به این بازار، با توجه به چالشهایی که عملکرد آن را تحتتاثیر منفی قرار داده، تنها اثر مثبت روانی برای فعالان خرد بازار دارد، اما در مقیاس کلان و بزرگتر نتیجهبخش نبوده و نخواهد بود.
سیگنال امیدبخش
محمدرضا آرام، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با صمت عنوان کرد: سرمایهگذاری از سوی یک نهاد مهم ملی مانند صندوق توسعه ملی در بازار سرمایه و شرکتهای بزرگ بورسی کشور، سیگنال مثبتی به بازار میدهد. به بیان دیگر، اعتماد صاحبان سهام را به این بخش تقویت میکند، چراکه این سرمایهگذاری حکایت از آن دارد که یک نهاد مهم ملی، سهام شرکتهای بورسی را در قیمتهای فعلی، خریداری میکند. درنتیجه نرخ کف در بازار ایجاد خواهد شد؛ یعنی شاخص کل بازار حداقلی را پیدا میکند که همین وضعیت فعلی است. این کارشناس بازار سرمایه درباره تزریق نقدینگی از سوی صندوق توسعه ملی به صندوق توسعه بازار گفت: صندوق تثبیت با هدف کاهش نوسانات بورس شکل گرفته؛ بنابراین انتظار میرود تزریق نقدینگی از سوی صندوق توسعه ملی در صندوق تثبیت به نفع بازار سرمایه باشد. صندوق تثبیت این نقدینگی را بهگونهای سرمایهگذاری میکند تا نوسانات در بازار سرمایه به حداقل کاهش یابد؛ درنتیجه این سیاست بر جلب اعتماد سرمایهگذار تاثیر مثبت خواهد داشت.
سخن پایانی
صندوق تثبیت بازار سرمایه با هدف تثبیت و حفظ شرایط رقابت منصفانه در زمان وقوع بحرانهای مالی و اقتصادی و اجرای سیاستهای عمومی و حاکمیتی در بازار سرمایه ایجاد شد. هدف اصلی این صندوق، جلباطمینان سرمایهگذاران خرد برای تداوم فعالیت در بازار سرمایه است و بر همین اساس نیز منابع صندوق توسعه ملی از طریق صندوق تثبیت روانه بازار سرمایه میشود. با این وجود، انتقادهایی به عملکرد این صندوق وارد است. از جمله آنکه پس از انتشار صورتهای مالی صندوق تثبیت بازار مشخص شد این صندوق در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ سود خوبی را بهدست آورده است؛ یعنی سهمها را در کف خریداری کرده و در روزهای مثبت به فروش رسانده است. درنتیجه حمایت از بورس آنطور که انتظار میرفته، اجرایی نشده است؛ بنابراین هزینهکرد منابع صندوق توسعه ملی در بازار سرمایه و اثرگذاری آن بر روند معاملات همچنان جای سوال و شبهه دارد.
بررسی سهامهای پتروشیمی در بازار سرمایه/نشانه های بازگشت بازار
وضعیت سهام مرتبط با پتروشیمی نیز در این هفته بسیار امیدبخش بود.در هفته گذشته از میان 33 سهم قابل خرید و فروش، 23 سهم با افزایش قیمت مواجه شدند و 10 سهم نیز کاهش قیمت داشتند.
به گزارش نفیرنفت | شبکه خبری صنعت نفت ایران؛ روند کاری بازار سرمایه در سومین هفته کاری پاییز (۹ – ۱۲ مهرماه) نشان می دهد شاخص در روزهای آخر هفته روندی صعودی پیدا کرد، به طوری که در پایان معاملات روز چهارشنبه شاخص کل روی عدد یک میلیون و ۳۲۰ هزار واحد متوقف شد. به این ترتیب سهامداران در این هفته به طور میانگین فقط ۰.۵ درصد سود را ثبت کردند اما نکته مهم این بود که نشانه های امیدواری در بازار دیده شد.
وضعیت سهام مرتبط با پتروشیمی نیز در این هفته بسیار امیدبخش بود.در هفته گذشته از میان ۳۳ سهم قابل خرید و فروش، ۲۳ سهم با افزایش قیمت مواجه شدند و ۱۰ سهم نیز کاهش قیمت داشتند.
در این هفته همه نمادهای مرتبط با پتروشیمی باز بود و نماد بسته ای وجود نداشت.
بیشترین سود
همانطور که بیان شد در این هفته ۲۳ سهم با افزایش قیمت روبرو شدند که ۱۹ سهم سود کمتر از ۵ درصد داشتند اما ۴ سهم سود بالاتر از ۵ درصد را نشان دادند. گزارش مالی بسیار چشمگیر دو پتروشیمی زاگرس (زاگرس) و فن آوران (شفن) باعث شد که این دو پتروشیمی با اقبال بسیار مواجه شوند، صف خرید برای این دو سهم شکل بگیرد و هر دو با سود بالایی به صدر جدول پربازده ها برسند.
پتروشیمی فن آوران (شفن) هفته های متوالی بود که وضعیت مناسبی نداشت و تقریبا هر هفته با کاهش قیمت روبرو بود، اما حالا امیدواری های بسیاری برای سهامداران این شرکت بزرگ شکل گرفته است.
دیدگاه شما