نشانه های نابغه واقعی: ۲۵ نشانه که شما واقعا یک نابغه هستید
ممکن است آدمهای دیگر شما را یک فرد باهوش بدانند، ولی همیشه دلتان میخواهد واقعا یک نابغه واقعی باشید. انواع مختلفی از هوش وجود دارد، ولی معمولا با آزمون بهرهی هوشی یا IQ به عنوان یکی از آزمونهای استاندارد میتوان نبوغ را در یک فرد تشخیص دهند. در این نوشتار درباره نشانه های نابغه واقعی بحث می شود.
نشانه های نابغه واقعی
بسته به هوشتان، راههای چندگانهای برای نشان دادنِ نبوغتان وجود دارد. دکتر هاوارد گاردنر اصطلاح جدیدی به نام “هوش چندگانه” را به وجود آورده است. بر اساس این نظریه، موتزارت و انشتین هر دو نابغه بودند، ولی در راههای مختلف.
ممکن است شما نیز یکی از انواع مختلف نبوغ زیر را داشته باشید:
نبوغ زبانی (نویسنده و سخنران)
نبوغ ریاضی (دانشمند، برنامهریز مالی)
نبوغ طبیعتگرایی (کشاورز، گیاهشناس)
نبوغ تصویری/فضایی (هنرمند، رقصنده)
نبوغ موسیقیایی (آهنگساز، موسیقیدان)
نبوغ فیزیکی (ورزشکار)
نبوغ میانفردی (حقوقدان، سیاستمدار، روانشناس)
نبوغ درونفردی (پیشگو، رهبر دینی، فیلسوف)
نبوغ هیجانی (هنرپیشه و بازیگر)
به گفتهی دکتر گاردنر ’هوش تواناییِ خلق محصولاتِ کاربردی و حل همهی مشکلات است‘، که نشان میدهد تا چه میزان مهارتهایتان خریدار دارند. اگر بتوانید با کاری که در آن دارای نبوغ هستید، پول درآورید، به این معنی است که سطح هوشیِ بالایی در آن حوزهی خاص دارید.
بر اساس وبگاه آموزشی و تحصیلیِ غیرانتفاعیِ infed.org ’ نظریهی هوشهای چندگانهی هاوارد گاردنر به راحتی موردِ قبول روانشناسانِ علمی قرار نگرفت.
با این حال، بسیاری از مربیان و فرهیختگان به این نظریه به شدت واکنش مثبت نشان دادند. این نظریه از جانب بسیاری از نظریهپردازان آموزشی مورد قبول واقع شد، و به صورت گستردهای مورد استفادهی معلمان و سیاستگذاران مسائل تعلیم و ترتیب قرار گرفت‘. برخی مدرسهها طیِ برنامههای آموزشیِ خاصی، روی انواع مختلف هوش دانشآموزان کار کردند.
ملاک استاندارد برای آزمونهای بهرهی هوشی، مقیاس هوشی استنفورد بینه یا همان آزمون IQ است. عموما، یک فرد با IQ بالای ۱۴۰ را نابغه میگویند. جامعهی بینالمللی منسا ۲ درصدِ برترِ آزمون استاندارد هوش را به عضویت خود در میآورد.
شاید پیش خودتان به انواع هوشهایتان و راههای مختلفی که ممکن است شما را به عنوان یک نابغه بشناسند، فکر میکنید. بر اساس فهرست انواع هوش که توسط دکتر گاردنر تهیه شده است، اگر فکر میکنید نابغه واقعی هستید، ۲۵ نشانهی زیر ار در خودتان پیدا کنید.
اگر نشانه های نابغه واقعی که در زیر آمده است را در خودتان یافتید، پس به خودتان افتخار کنید.
۱. خلاقیت یکی از مهمترین ویژگیهایشان است.
آموزشِ زودهنگامِ موسیقی در کودکان با ایجاد پیوندهای بیشتر در مغزشان باعث میشود نسبت به کودکانی که آموزش ویژگی افراد دارای هوش مالی موسیقی ندیدهاند، رشد مغزیِ بیشتری داشته باشند.
تواناییهای هنری از نشانه های نابغه واقعی است. تواناییِ تبدیل یک ایده به شاهکاری که تحسین دیگران را برانگیزد، چیزی کمتر از نبوغ نیست.
۲. آنها روابط جنسی را دوست دارند ولی بسیار مشکلپسند هستند.
مردانی که از هوش بالاتری برخوردار هستند، نسبت به افراد معمولی تمایل کمتری به تنوع جنسی دارند. همچنین میزان تنوع جنسیِ افرادی که در دانشگاههای سطح بالا در حال تحصیل بودند، پایینتر از دانشجویانِ دانشگاههای سطح پایین است.
ولی این قبیل نوابغ نسبت به افراد معمولی علاقهی بیشتری به استفاده از اسباببازیّهای جنسی دارند. آدمهای با IQ بالا تمایلِ بیشتری به تکهمسری دارند و اغلب، فرزندان کمی دارند یا کلا فرزندی ندارند.
۳. آدمهای متفاوتی هستند.
گاهی اوقات نوابغ دوست دارند خلاف مسیر رودخانه شنا کنند. نگاهشان به جهان کمی با ما متفاوت است و اندکی دمدمیمزاج به نظر میرسند. یک نابغه واقعی ممکن است به سرگرمیهای عجیب و غریبی علاقهمند باشد؛ سرگرمیهایی نظیر ادارهی یک رادیوی آماتور یا جمعآوری حشرات.
این گونه افراد معمولا به خاطر ایدههای غیرمعمولشان مورد تمسخر قرار میگیرند. از نظریههای گرانشی گرفته تا نظریههای دیانایهای فرازمینی، آدمهای معمولی نمیتوانند ایدههای افراطی و بنیادیشان را بپذیرند و از نوابغ دوری میکنند.
۴. ویژگیهای جسمانی
با تعجب باید گفت، برخی خصوصیتهای جسمانی افراد باهوش هم با دیگران متفاوت است. آدمهایی که چشمان آبی دارند، لاغر و قد بلند و/یا چپدست هستند، نسبت به افراد دیگر باهوشترند.
آدمهای چشمآبی از لحاظ انجام وظایف و تفکرات راهبردی چنان عملکرد خوبی در مدرسه دارند که میتوانند یک سر و گردن از بقیه بالاتر باشند. آدمهای چپدست توانایی دسترسی به آن بخش از مغز را دارند که اغلبِ آدمهای راستدست به آن بخش دسترسی کمتری دارند؛ دایرهی لغاتِ کاملتری دارند و نسبت به افراد راستدست مشکلات را بهتر حل میکنند. کودکان قد بلند عملکرد بهتری در آزمونهای شناختی دارند و آدمهایی با BMI (شاخص تودهی بدنی) زیر ۲۰ نسبت به آدمهای چاقتر دایرهی لغات بهتری دارند.
۵. میشنوند و یاد میگیرند.
نشانهی دیگری که میتوانید به عنوان یک آدم نابغه در خودتان پیدا کنید این است که آیا شنوندهی خوبی هستید یا خیر. آدمهای نابغه شنوندگان فوقالعادهای هستند و برای اینکه بتوانند اطلاعات زیادی کسب کنند، به دقت به هر منبع اطلاعاتی گوش میسپارند.
یکی از بزرگترین تفاوتهای آدمهای نابغه با افراد معمولی، تواناییِ یادگیریِ سریع است. همهی ما تقریبا با مغزهای مشابهای به دنیا آمدهایم. از آنجاییکه همهی ما از درصد پایینی از مغزمان استفاده میکنیم، اگر شخصی بتواند از مقدار بیشتری از مغزش استفاده کند، قطعا شخص نابغهای خواهد بود.آ
۶. ببخشید، ما اجتماعی نیستیم
افراد باهوشتر، روابط اجتماعی خوبی ندارند. نوابغ، احساسمیکنند مردم آنها را نمیفهمند، بنابراین خودشان را از جامعه دورمیکنند. علایق و اولویتهای این افراد با همسالان، همکاران و حتی اعضاء خانوادهشان متفاوت است و همین مسئله، باعث فاصلهگرفتن این افراد میشود.
گاهی وقتها، فردی را میبینید که با اعتماد بهنفس، حرفهای کاملا بیهوده میزند، از طرف دیگر، ممکن است فردی را ملاقاتکنید که یکبار در ماه صحبتمیکند اما وقتی صحبتمیکند، از حرفهای شگفتانگیزی که میزند، متعجب خواهیدشد. این، تفاوت میان یک نابغه واقعی و یک فرد عادی است، نابغه، قبل از حرفزدن فکرمیکند اما بیشتر مردم نه. اما باید با این روابط اجتماعی ضعیف چهکرد؟
نوابغ، احتمالا، بسیار فکرمیکنند، آنها تمام تاثیرات و عواقب حرفی که میخواهند بزنند را درنظرمیگیرند، مثلا اگر این را بگویم، این فرد چه فکری میکند؟ آیا این صحبت، احمقانه بهنظرمیرسد؟ ممکن است این فرد فکرکند من میخواهم خیلی باهوش بهچشم بیایم و افکاری از این قبیل. همچنین، ممکن است روابط اجتماعی، در مقایسه با دیگر فعالیتهایشان، برایشان بسیار خستهکننده باشد.
حتی ممکن است برخی نوابغ، مغرور شوند و با افرادی که از نظر ذهنی، در حدشان نیستند، ارتباط برقرارنکرده و حتی شخصیتی ضداجتماعی را بسازند. داروین، به اختلال اضطراب اجتماعی دچار بود و زمانهایی بوده که فیزیکدان معروف- گالیله- بارها به مردم توهین کرده است.
۷. بله، این مسئله من است!
چون نابغهها، دوست دارند چیزهای جدید را تجربهکنند، نسبت به افراد عادی، احتمال بیشتری وجوددارد که در مواد غرقشده و معتاد شوند. یک مطالعه، نشانداد احتمال مصرف مواد غیرقانونی مانند ماریجوآنا، اکستازی، آمفتامین و هروئین در آنها زیاد است.
۸. خوابیدن، بسیار خستهکننده است
اگر دوستدارید تمام شب را بیدار بمانید چون بدون تمامکردن رمان “اسپارک” خوابتان نمیبرد، به باشگاه نوابغ خوشآمدید. تکامل، باعثشده ما روزها کارکنیم و شبها استراحت، اما ظاهرا این مسئله برای نوابغ مهم نیست.
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی که با خلاقیت زیاد در ارتباط است، زمانی که در فاز مانیک خود هستند، کمتر میخوابند. یک تحقیق بیانمیکند که بیخوابی با IQ بالا در ارتباط است و هرچه هوش بالاتر باشد، نیاز به خواب در شب کاهشمییابد. همچنین، این احتمال نیز وجوددارد که کانال کلسیم Cav۳.۱ نابغهها برای خواب عمیق، ناپایدار باشد.
خوب، بهسختی خوابتان میبرد؟ این نشانه نبوغ شماست. جای تعجب نیست که نیکولا تسلا، هرگز بیشتر از ۲ ساعت در شب نخوابید!
۹. تواناییهای هنری و تخیل بیحد و مرز
چه دنیای جادویی هری پاتر که ذهن هزاران نفر را به خود مشغولکرد، چه جانی دپ که باعثشد فکرکنید جک گنجشکه واقعا وجوددارد یا استعداد شگفت موزارت یا مونا لیزای جاودان داوینچی، نوابغ خودشان را طوری بیانمیکنند که دنیا بتواند آنها را بفهمد.
توانایی طرح افکار و ابراز خود به دنیا، نیازمند ذهنی فراتر از حد متوسط است. افراد با IQ بالا تمایلدارند افکارشان را بهگونهای مطرحکنند که برای همه قابلفهم و خوشایند باشد مانند شعر، نوشتن، موسیقی و غیره.
۱۰. آزادیخواهی- در کار من دخالتنکنید
نتایج یک مطالعه نشانمیدهد افرادی که در جوانی آزادیخواه هستند، میانگین IQ ۱۰۶.۴ دارند درحالیکه افرادی که محافظهکار، میانگین IQ ۹۴.۸ دارند. این نیز، مثل هرچیز دیگری در نوابغ، به این دلیل است که این افراد میخواهند تکامل را به چالش بکشند. نیاکان ما برای خاانوادههای خود یا افرادی با شباهتهای ژنتیکی، فرهنگی و جغرافیایی ارزش قائل بودند و منابع خود را با افرادی با نژاد متفاوت تقسیمنمیکردند، پیوند نژادی، بین آنها معمول نبود و همین، منجر به روشی محافظهکارانه برای محافظت از قوانین، ژن و منابع شد. آزادیخواهی، یک داستان تکاملی است، بنابراین افراد باهوشتر، بیشتر به آن عملکردهاند.
۱۱. سرگرمیهای عجیب
نابغهها به عجیببودن تمایلدارند یا از چیزهایی که افراد معمولی عادی میدانند، پیروینمیکنند. تفکر یک نابغه درمورد سرگرمی نیز عجیب است. میتوانید حدسبزنید سرگرمی آلبرت انیشتین چه بود؟ سرگرمی او خواندن نظرات محققان درباره اشعههای الکترومغناطیسی و یا همچنین ساعتها وقتگذاشتن برای رابطه میان کمیتهای فیزیکی نبود، انشتین عاشق قایقسواری بود.
۱۲. آنها کارهایی را انجاممیدهند که دیگران آنها را مسخرهمیکنند
همه به برادران رایت خندیدند، نخندیدند؟ چون هیچکس هدفی مانند هدف آنها نداشت. داروین، پس از ارائه تئوری تکامل، توسط جامعه علمی به باد انتقاد گرفته شد. سقراط مجببور به خوردن سم شد زیرا یونانیها معتقدبودند که با افکار تند خود، جوانان را فاسد کرده است.
۱۳. بیماری ذهنی- تفاوت زیادی بین نابغه و دیوانه وجوددارد، درست است؟
IQ بالا و اختلالات ذهنی، همراه یکدیگرند. اختلال وسواس با IQ بالاتر از متوسط در ارتباط است، دوقطبی با خلاقیت و اوتیسم با مهارتهای موسیقی. در تاریخ، هیچ نابغهای بدون دیوانگی وجودندارد.
۱۴. فرزند ارشد بودن
والدین، ارتباط عاطفی و روانی بیشتری با فرزند اول خود دارند و این مسئله، باعث رشد ذهنی بهتر کودک میشود. IQ کودکان بزرگتر، بهطور متوسط، ۳ امتیاز، بالاتر از دیگر فرزندان است.
۱۵. شیرمادر و IQ
اگر کودک، نوعی از ژن FADS۲ را داشتهباشد، شیرمادر، IQ را ۷ تا ۱۰ نمره، افزایشمی دهد. مطالعهای دیگر، چنین دریافت که کودکانی که در شش ماه اول از شیر مادر تغذیهکردهاند، IQ کلامی بیشتر از ۱۰.۴۸ دارند.
۱۶. چپدستی
قسمت ویژگی افراد دارای هوش مالی راست مغز، سمت چپ بدن را کنترلمیکند و بالعکس. افراد چپدست میتوانند از هردو طرف مغز به اندازه مساوی استفادهکنند و بنابراین توانایی پردازش اطلاعات بیشتری را دارند.
محققان مشاهدهکردند که این افراد، توانایی لغت و حل مسئله بیشتری دارند و همین ویژگی، آنها را باهوشتر – معمولا IQ ۱۴۰ و بالا- از افراد راستدست میکند، اما خبر بد اینکه تحقیقات نشانمیدهد افراد چپدست، مسائل را بهآسانی فراموشمیکنند و این، بهدلیل تشکیل نورون در ناحیه هیپوکام مغز است.
بههمین دلیل است که یادآوری خاطرات کودکی، دشوار است و این مسئله درمورد نوابغ نیز صدقمیکند.
۱۷. آیا همیشه قدبلندترین فرد کلاس بودهاید؟
یک مطالعه، دریافت که حتی قبل از اینکه کودک، به مدرسه برود، کودکان بلندقدتر، عملکرد بهتری در تستهای شناختی دارند.
۱۸. طعنهزدن
آیا گفتن لطیفههای طعنهآمیز، راه موردعلاقه شما برای ابراز علاقه به دوستانتان است؟
با استناد به مطالعهای دردانشگاه هاروارد، طعنه و لطیفه، میتواند فرآیندهای تفکر خلاق را افزایشدهد. و توانایی سخنان هوشمندانه و طعنهآمیز، نشانه هوش بالاتر است.
گفتن و شنیدن لطیفههای طعنهآمیز، نیازمند تلاش زیاد گوینده و شنونده، بهمنظور فهمیدن محتوای طنز آن است. این، خلاقیت و عملکرد شناختی هردوطرف را تقویتمیکند.
۱۹. لاغربودن
چاقی، درطول زمان، IQ را کاهشمیدهد. تحقیق انجامشده توسط دانشمندان فرانسوی نشانداد افرادی با شاخص توده بدن ۲۰ یا پایینتر، در تست واژگان، عملکرد بهتری نسبت به افرادی با شاخص توده بدن ۳۰ یا بیشتر دارند.
۲۰. باهوشبودن به معنای راستگو بودن نیست
چون افراد باهوش، از توانایی خود آگاهند، برای بیرونآمدن از وضعیت سخت، بیشتر از مردم عادی دروغ میگویند.
دروغگفتن، نیازمند دقت و پردازش مغز است، دانشمندان نشاندادند که بخشهایی از مغز که در حافظه فعال نقشدارند، در افراد باهوشتر، توسعهیافتهترند و هنگام دروغگفتن، فعالمیشوند.
بههرحال، تحقیق انجام شده در دانشگاه آکسفورد ادعاکرد که افر اد باهوش در اعتمادکردن به مردم بهتر عملمیکنند، بنابراین احتمالدارد که اعتماد به مردم، نشانه هوش باشد.
۲۱. به پوشیدن لباس تکراری علاقهدارند
اکثر افراد موفق و قوی، هرروز یک لباس تکراری میپوشند و این هیچ ربطی به تنبلی و عدم شناخت از مد روز ندارد. بلکه، بر اساس مطالعه، این یکی از ویژگیهای نوابغ است.
البته، بدون شک، افراد موفق و قوی، نابغه هستند. و همانگونه که میدانید، زندگی آنها مملو از تصمیمات دشوار است. بنابراین، برای کاهش زمانگذاشتن برای تصمیمگیری درمورد چیزهای احمقانه، ذهنشان را بر مسائل مهم تر متمرکزمی کنند. بدین منظور، آنها استانداردهایی را برای خود درنظرمیگیرند و یکی از آنها پوشیدن لباس تکراری است.
مثلا، استیو جابز، به پوشیدن جینهای یقه اسکی سیاه و کفشهای اسنیکر معروف بود. و مارک زوکربرگ را میتوان هرروز با یک تیشرت خاکستری و شلوار جین دید. آلبرت انیشتین نیز چند دست از یک مدل کت و شلوار داشت.
همین! پوشیدن یک لباس، نشانه یک نابغه واقعی است. آیا شما هم چند عدد از یک مدل تیشرت دارید؟
۲۲. باهوش مثل مادرتان!
ژنها نحوه رشد مغز را تعیینمیکنند، بنابراین احتمالدارد ژنهای باهوشبودن در خانوادهها منتقلشوند، والدین باهوش، نسبت به والدین معمولی، شانس بیشتری برای داشتن فرزند باهوش دارند. این مسئله، توسط مطالعات انجامشده بر IQ دوقلوهای همسان و غیرهمسان اثباتشد. همچنین، یک مطالعه، ثابتکرد بهطور متوسط، ۲۰ تا ۴۰ درصد هوش کودک، از والدین به ارث میرسد.
۲۳. نمیتوانم فکر خودم را بشنوم!
اگرچه زمانی نشانه دیوانگی بود، اما صحبتکردن با خود، باعث افزایش حافظه میشود. زمانی که ذهنتان پر از فکر است و شما با صدای بلند با خود صحبتمیکنید، به یاد آوردن آن در آینده، آسان است چون برای ذهنتان آشنا بهنظرمیرسد.
۲۴. دفعه بعد، به من یک گیتار هدیهبده
بخشی از مغز که اطلاعات دریافتی را پردازشمیکند، در موسیقیدانها نسبت به فرد عادی، پیشرفتهتر است. آزمایشات نشاندادهاند که یادگیری ز دن یک وسیله موسیقی، میتواند فیزیولوژی عصبی شما را تغییردهد.
۲۵. یک گوش شنوا را دستکم نگیرید!
نوابغ، بیشتر گوشمیدهند و این، نحوه یادگیری آنهاست، فرآیندهای شنیداری پیچیده، در شنیدن ارادی و ذخیره مسئله در مغز، نقشدارند، بنابراین افراد باهوش در آن بهترند.
اینها نشانههای یک فرد نابغه واقعی بودند، آیا شباهتی میان آنها و شخصیت خود دیدید؟ اگر دیدهاید، پس شما هم یک نابغه واقعی هستید.
ویژگی افراد دارای هوش مالی
هوش مالی یا هوش اقتصادی چیست؟
شاید برای شما هم پیش آمده که گاهی از خود بپرسید چرا بعضیها آنقدر خوب پول درمیآورند و هر روز ثروتمندتر از روز گذشته میشوند. باید بگوییم این افراد دارای هوش مالی یا هوش پولی هستند و با این ویژگی نه تنها پولشان را از دست نمیدهند، بلکه هر روز پول بیشتری به دست میآورند.
به گزارش راوی امروز، شاید برای شما هم پیش آمده که گاهی از خود بپرسید چرا بعضیها آنقدر خوب پول درمیآورند و هر روز ثروتمندتر از روز گذشته میشوند. باید بگوییم این افراد دارای هوش مالی یا هوش پولی هستند و با این ویژگی نه تنها پولشان را از دست نمیدهند، بلکه هر روز پول بیشتری به دست میآورند. هوش مالی توانایی مدیریت مسائل مالی است. در این مطلب تعریف هوش مالی و روشهای مهم را برای تقویت و افزایش هوش مالی به شما معرفی میکنیم.
هوش مالی یا پولی چیست؟
هوش مالی عبارت است از رویکرد و استراتژی ذهنی که با اتخاذ آن میتوان بصورت هوشمندانه منابع مالی را مدیریت کرد. همچنین راهکارهای کسب درآمد با روشی خاص که ثروت را به زندگی شما وارد کند. بسیاری از افراد زمین، مستغلات، سهام و… را بعنوان سرمایه در نظر میگیرند در صورتی که امروزه داشتن ذهن ثروتساز بعنوان سرمایه مطرح میشود. به عبارت مالی هوش مالی یعنی قدرت شما در حل مسائل مالی و مجموعهای از اقدامات ناب که منجر به سود میشود.
رابرت کیوساکی سرمایه گذار مشهور میگوید: هوش مالی یا هوش پولی رفتاری است که شما با پولتان انجام میدهید، اگر میخواهید پولدار شوید باید بدانید که با پولتان چه بکنید. هوشی مالی مهارت مدیریت مالی است. پول خرج کردن و پول به دست آوردن نیازمند دانش هوش مالی است. آگاهی و دانش در هوش در کنار آگاهی از ۳ عامل سرمایه، بدهی و جریان مالی در پیشرفت شما تاثیر گذار است.
هوش مالی بالا یا عالی یعنی اینکه تصمیمات مالی شما هوشمندانهتر بوده و اقدامات صحیح تری جهت بهبود شرایط مالی خود انجام میکنید؛ و هوش مالی پایین یا ضعیف یعنی اینکه شما در برابر مسائل مالیتان اقدامات غیرمسئولانهای اتخاذ میکنید.
راههای تقویت هوش مالی
در این بخش مهارتهایی را برای افزایش هوش مالی به شما معرفی میکنیم. مهارتهایی که میتواند این توانایی را در شما تقویت کند تا شاید بتوانید از منابع مالی خود را منطقیتر استفاده کنید و به مرحله پولسازی برسید.
۱. خرج کنید تا ثروتمند شوید
اغلب افرادی که در بحرانهای مالی قرار میگیرند، سعی میکنند هزینههای جاری زندگی را کاهش دهند. آنها کمتر به رستوران میروند و مسافرتهای خارج از کشور را به حداقل میرسانند. همچنین بجای افزایش درآمد و جاری کردن منابع جدید در زندگی، کمتر خرج میکنند و این روند گردش پول را متوقف میکنند. رابرت کیوساکی میگوید: بسیاری از صاحبان کسب و کار در زمان رکود و کاهش درآمد مالی، شروع به کاهش هزینهها میکنند و اولین کاری که میکنند این است که دست از تبلیغات میکشند و همین امر باعث میشود منابع جدید به سازمان وارد نشود و بنای ورشکستگی بنا شود.
یکی از نشانههای داشتن هوش مالی این است که بدانیم چه موقع خرج کنیم. کیوساکی در خاطرات خود از زما رکود بعنوان فرصت یاد میکرد و میگفت ما در این مواقع پرداخت قبوض را به تعویق میانداختیم و با تمام توان به بازاریابی و تبلیغات میپرداختیم تا هزینههای سازمان افزایش یابد. بودجه بندی مناسب راز افراد با هوش مالی بالاست. بودجه عبارتست از طرحی برای هماهنگی بین منابع و هزینه ها. اگر بتوانیم تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم، در اینصورت میتوانیم بگوییم دارای هوش مالی بالایی هستیم.
۲. بدهی خوب و بد
بصورت کلی دو نونع بدهی وجود دارد: ۱- بدهی خوب که ما ار ثروتمند میکند و شخص دیگری آنرا پرداخت میکند. ۲- بدهی بد که ما را فقیر میکند و برای پرداخت آن باید جان بکنیم. در این نوع بدهی باید قرضی را که مربوط به یک بدهی دیگر است را پرداخت کنیم و فرد را از یافتن فرصتهای جدید بازمیدارد.
۳. اطلاعات خود را بروز کنید
کتابهای بسیاری در زمینه هوش مالی در بازار وجود دارد که میتواند در تغییر الگوهای نادرست مالی به ما کمک کند. خواندن کتاب «هوش مالی» یکی از بهترین اقداماتی است که به ذهن ما را در این زمینه جهت میدهد. باید قبول کنیم دانش به سرعت در حال کامل شدن و تغییر است. از اینرو دانش مالی نیز از این امر مستثنی نبوده و باید به آخرین تغییرات آن توجه نمود.
در این کتاب چنین آمده است که افراد با هوش مالی معمولی همانند دایناسورها منقرض میشوند و افراد موفق به همزیستی با تغییرات دوران خود میپردازند. زمانی داشتن سواد خواندن و نوشتن برای اداره زندگی کافی بود، اما امروزه زندگی آنقدر پیچیدگی دارد که اگر کسی در برقراری ارتباط با دنیای پیرامون خود تعلل کند، دیر یا زود حذف خواهد شد.
سالانه چه میزان از درآمد خود را برای شرکت در دورههای آموزشی بورس، سرمایه گذاری و… میپردازید؟ اگر این رقم صفر است پس باید این عادت پولساز را در خود پدید بیاورید و به یادگیری جذب منابع جدید کنید. در عصر حاضر دنیا از روند تولید و صنعت به سمت خدمات حرکت کرده و فردی را میبینید که با کمترین امکانات مانند یک کامپیوتر و تبلیغ در شبکههای اجتماعی به درآمد پایداری دست میابد.
بیاد دارم پدر من در سالهای ابتدایی که موبایل وارد جامعه شده بود در استفاده از آن مقاومت میکرد، اما پس از مدتی دید که نیمی از کارهای روزانه مانند پرداخت قبوض، خرید اینترنتی و حتی رزرو بیمارستان نیز نیازمند بکارگیری گوشیهای هوشمند است؛ بنابراین یک اصل مهم در موفقیت هماهنگ شدن با تغییرات استو واقعیت اینست که قبل از اینکه بتوانیم بدویم، باید راه رفتن را بیاموزیم.
۴. تعیین اهداف مالی
همانطور که میدانید طبق قانون پارکینسون انجام کارها در زمانی که برای آنها در نظر میگیریم، گنجانده میشوند. معنی این جمله آنست که اگر فردی برای تایپ کردن یک نامه یک ساعت زمان تعیین کند، در همان یک ساعت به پایان خواهد رسید در صورتی که اگر زمان بیست دقیقه هم برای آن در نظر بگیرد، ذهن او مکلف میشود در همان زمان به پایان برساند.
در هدفگذاری مالی نیز اگر ما برای یک ماه خود یک درآمد ثابت معمولی در نظر بگیریم، بدون دغدغه به آن خواهیم رسید در صورتی که با کمی تلاش میتوانیم هر ماه این میزان را کمی افزایش دهیم و ذهن در منطقه امن خود باقی نماند. تعیین استانداردهای درآمدی در افراد با میزان رشد آنها رابطه مستقیم دارد.
۵. تولید مازاد بودجه
هنگامی که بتوانید درآمد خود را از هزینهها بیشتر کنید و بین این دو فاصله زیادی را ایجاد کنید به نحوی که در یک منطقه امن قرار گیرید و بدون دغدغه خرج کنید، مازاد بودجه ایجاد کرده اید. زمانی که درآمدهای یک فرد افزایش میابد، به سه طریق میتواند برای مازاد بودجه خود تصمیم بگیرد. در روش اول میتواند وام بگیرد و بدین ترتیب اقساط وام خود ار افزایش دهد. در روش دوم میتواند هزینههای خود را افزایش دهد و مازاد بودجه را خرج کند. در روش سوم هم میتواند مازاد بودجه خود را سرمایه گذاری کند.
نکته جالبی که در اکثر افراد با هوش مالی پایین اتفاق میافتد این است که بجای تمرکز بر مازاد بودجه، به کسری بودجه تمرکز میکنند.
۶. وارد بازی ثروتمندان نشوید
رابرت کیوساکی اعتقاد دارد نحوه بروز اقتصاد جدید بگونهای است که بسیاری از مردم را وارد بازی برد-باخت به نفع ثروتمندان کرده و طی آن مردم چارهای جزء سرمایه گذاری و تبعیت از آنچه در مقابل آنها گذاشته میشود، ندارند. یکی از دلایل مهم این اتفاق، پایین بودن اطلاعات اقتصادی مردم است. آنها دارای تحصیلات مالی اندک هستند و نمیتوانند موقعیتهای سرمایه گذاری مناسبی که به آنها پیشنهاد داده میشود را تشخیص دهند.
از اینرو وارد سیستم سرمایه گذاری میشوند که قوانین آنرا افراد دیگری وضع کرده اند و آنها کنترلی بر آن ندارند، بنابراین در این میان یا سود کمی میکنند و یا اصلا سود نمیکنند. نمونهای از این سرمایه گذاریها در کشور خودمان مربوط میشود به خرید اوراق بهادار و سرمایه گذاری در بانک ها. بهترین حالت در این نوع سرمایه گذاریها این است که همراه با رشد تورم، سود کمی هم به ما تعلق میگیرد. این سیاستهای مالی زمانی آغاز میشود که مقدار زیادی پول سرگردان در دست مردم وجود دارد و آنها به درستی نمیتوانند برای آن برنامه ریزی کنند.
۷. عادتهای پولساز
وارن بافت یکی از ثروتمندترین افراد دنیا در یکی از مصاحبههای خود میگوید، روزی همسرم را دیدم که مبلغ ۱۵۰۰۰ دلار را برای خریدن یک لباس مجلسی پرداخته بود. او میگوید اگر در آن زمان بجای خرید لباس آن پول را برای سرمایه گذاری در اختیار من قرار میداد، سرمایهای در حدود ۸۰۰ میلیون دلار داشت.
او ادامه میدهد بزرگترین ترس در آمریکا ترس از تروریسم نیست بلکه ترس از بی پول شدن در دوران بازنشستگی است. بسیاری از افرادی که کارمند هستند و سغل ثابتی را دنبال میکنند، برای رهایی از کسری بودجه و منابع مالی در سالهای بازنشستگی، بجای افزودن به منابع و سرمایه گذاریهای خود، آنرا در جایی ذخیره میکنند و سپس به انتظار روزهای پیری مینشینند.
به عقیده کیوساکی با تقویت پول خود میتوانید کاری کنید که با استفاده از پول دیگران، پولتان با شدت بیشتری کار کند و اگر بخوبی پول و سرمایه خود را تقویت کرده باشید، میتوانید مالیات کمتری پرداخت کنید و امنیت سرمایه خود را از طریق درآمد مولد تقویت کنید.
تمرین:
ابتدا لیستی از عادتهای خود در زمینه برخورد با پول و سرمایه تهیه کنید. سپس به اصلاح آن عادات بپردازید. ما باور داریم که «تکرار کارهای قبلی مساویست با نتایج قبلی و انجام کارهای جدید مساویست با نتایج جدید»
به مدت یک هفته قبل از هرگونه تصمیمگیری مالی از خود بپرسید آیا این عادت و تصمیم میتواند به من کمک کند یا خیر؟ اگر جواب منفی است، به تغییر آن بپردازید.
۸. الگوهای ذهنی افراد موفق
من عاشق این جمله ام: «مجاورت، مشابهت میآورد». این یعنی رابطه داشتن با انسانهای موفق و استفاده از استراتژی آنها میتواند روند ثروتمند شدن ما را بیش از پیش سریعتر کند. افراد موفق و ثروتمند بخوبی میتوانند از منابع مختلف به تقویت پول خود بپردازند. فرض کنید برای یک سرمایهگذاری نیاز به ۱۰ میلیون تومان دارید. اگر دارای هوش مالی بالایی باشید، باید بتوانید ۷ میلیون را از بانک و منابع دیگر تهیه کرده و تنها ۳ میلیون و یا کمتر را از منابع خود خرج کنید.
افراد موفق دارای یک الگوی ذهنی ثابت هستند که طی آن با کمترین هزینه و سرمایه گذاری و مشارکت دادن سرمایه دیگران به بیشترین رشد اقتصادی میرسند. سازمانهای موفق نیز از مدیران مالی و مشاوران خبره جهت کمترین ریسک مالی استفاده میکنند تا بتوانند سرمایه اصلی خود را در امنیت کامل قرار دهند. بطور مثال در سالهای اخیر ادغام شرکتهای خودروسازی و همچنین برون سپاری شرکتهای اروپایی در کشورهای آسیایی مانند چین برای تولید قطعات خودرو، متاثر از این سیاست بوده است.
۹. هیچ میانبری در کار نیست
هنگامی که از هوش مالی و سرمایه گذاری سخن به میان میآید بیشتر افراد بیاد روشهای زودبازده و سطحی میافتند که ادعا دارند پس از چند ماه میتوان به ثروت عظیمی رسید. روند سرمایه گذاری عبارتست از شناخت حیطه درست سرمایه گذاری + ریسک پذیر بودن + منعطف بودن + صبر و پشتکار. پس از این مراحل دانههایی که برای سرمایه گذاری کاشتید را بداشت خواهید کرد و درآمد پایدار، پاداش بردباری و حرکت صحیح شما در زندگی مالی خواهد بود.
۱۰. پدر پولدار یا پدر بیپول؟
اگر به دیدگاه خود در مورد مسائل مالی توجه کنید خواهید دید بسیاری از آنها ناشی از دید والدین ما به چپول شکل گرفته است. اگر آنها پول را وسیلهای برای دوری از خداوند و افتادن در گناه میدانستند، ما نیز حس خوبی به ثروت نخواهیم داشت این دیدگاه بطور ناخواسته به فرزندان ما نیز سرایت پیدا میکند. در اینجا منظور من از پدر پولدار شخصی نیست که ثروت زیادی دارد بلکه فردی را تسیم میکنم که دید مثبتی به پول و تمکن مالی دارد. پدری که از نظر ذهنی ثروتمند است، میتواند به تقویت هوش مالی فرزندان خود بپردازد.
رابرت کیوساکی در کتاب معروف خود «پدر پولدار پدر بی پول» به این اصول اشاره میکند که اگر دو کودک را در نظر بگیرید که در شرایط کاملا یکسان و در یک مدرسه بزرگ شوند، کودکی که از پدر او به تقویت هوش مالی او پرداخته و تلاش کرده است که از کودکی به استقلال نسبی برسد، موفقیت بیشتری زا تجربه خواهد کرد. اگر پدران ما پولدار نبودند و حتی ذهنیت فرد پولدار را نیز نداشتند، ما شروع به ساختن خانوادهای با هوش مالی بالا کنیم تا در نهایت جامعه و کشوری موفق را بوجود بیاوریم.
تقسیمبندی هوش مالی
رابرت کیوساکی هوش مالی را به ۵ دسته تقسیم میکند که در این بخش از مجله پزشکی آسان طب به آنها اشاره میکنیم:
۱. کسب درآمد بیشتر
از این حیث تقسیم بندی کسانیکه مقدار پولی که بدست میآورند بیشتر است، هوش مالی بالاتری دارند. اگر در آمد سالانه شما ۳۰ میلیون تومان باشد، هوش مالی شما نسبت به فردی که در سال ۱۰ میلیون تومن درآمد دارد، بالاتر است.
۲. حفظ پول
کسانیکه قدرت حفظ پول بیشتری دارند نسبت به بقیه هوش مالی بالاتری دارند. زمانی که درآمدی را کسب کردید، باید آن را حفظ کنید. حفاظت پول مخصوصاً در مقابل مالیات دومین جنبه هوش مالی میباشد.
رابرت کیوساکی
۳. بودجه بندی پول
کیوساکی مینویسد: «توانایی داشتن زندگی خوب و در عین حال سرمایه گذاری بدون توجه به اینکه چقدر درآمد کسب میکنید، نیاز به سطح بالایی از هوش مالی دارد». این حوزه از هوش مالی براساس مقدار پولی که پس از پرداخت هزینهها برای شما باقی میماند، اندازه گیری میشود.
۴. اهرمسازی برای پول
طبق اطلاعات بدست آمده اهرمسازی برای پول براساس بازده سرمایه گذاری اندازهگیری میشود. «چگونه مازاد پول خود را به کسب ثروت بیشتر اختصاص داده اید؟»
۵. بهبود اطلاعات مالی
اطلاعات مالی فقط به معنی دانش مفاهیم مالی نیست؛ بلکه شامل اطلاعات دقیق و جزئی از سرمایه گذاریهای شما نیز میشود.
هوش 'مالی' و افزایش آن به روش رابرت کیوساکی
همگی مردم دنیا چه فقیر و چه ثروتمند مشکل مالی دارند.بسیاری فکر می کنند اگر پول زیادی داشته باشند مشکلات مالی آنها تمام می شود در حالیکه اینطور نیست و پول بیشتر مسائل مالی بیشتری را به دنبال دارد(نویسنده: به خاطر دارم در مقطعی آنچه که درآمد داشتم فقط به اندازه هزینه هایم بود و پولی برای پس انداز کردن نداشتم ولی از لحاظ فکری راحت زندگی می کردم و مدتی بعد از یکی از کارهائی که قبلا انجام داده بودم پول خوبی بدستم رسید و برای مدتی خواب و خوراک را از من گرفت.چرا؟چون باید تصمیم می گرفتم آن پول را در چه جائی سرمایه گذاری کنم تا ارزش آن کم نشود و بتواند ثروت بیشتری نیز تولید کند و این دغدغه بزرگی برای کسانی که سرمایه دارند می باشد.)
پول به تنهائی مشکلات مالی شما راحل نمی کند.تحصیلات هم مشکلات مالی راحل نمی کند.داشتن یک شغل هم مشکلات مالی را حل نمی کند .پس چه چیزی مشکلات مالی را حل می کند؟ جواب این سئوال ((هوش مالی)) است.
هوش مالی مشکلات مالی را برطرف می کند.هوش مالی بخشی از هوش کلی ماست که برای حل مشکلات مالی از آن استفاده می کنیم.
مشکلات مالی رایج در دنیای امروز ، تطبیق نداشتن درآمدها و هزینه های زندگی،نداشتن خانه شخصی،بدهکاری، هزینه های ماشین،هزینه های بهداشتی و درمانی و…است که با استفاده از هوش مالی می توان آنها را برطرف کرد.
اگر هوش مالی را در خود تقویت نکنیم روز به روز مشکلات وخیم تر می شوند و شرایط روز به روز سخت تر. واقعیت این است که پول تاثیر به سزائی بر سبک زندگی و کیفیت زندگی دارد.پول آسایش می آورد،آزادی زمانی و آزادی انتخاب می آورد. ولی بدست آوردن پول به تنهائی اگر با استفاده از هوش مالی نباشد منجر به ثروتمند شدن نمی شود.
این نکته را باید در نظر داشت که اگر بتوانید مشکلات مالی را حل کنید هوش مالی شما رشد می کند ووقتی هوش مالی رشد کند ثروتمند تر می شوید و اگر مشکلات مالی را حل نکنید روز به روز فقیر تر می شوید.
علت فقر
فقر حاصل غرق شدن یک شخص در مسائلی است که نمی تواند آنهارا حل کند.تمام دلایل فقر مشکلات مالی نیستند.اعتیاد،ازدواج با فرد نا مناسب،نداشتن مهارت کاری ومشکلاتی از این دست نیز می تواند دلایل فقر باشد.
برخی از مشکلات مالی امروزه،نظیر بدهی های بیش از حد و دستمزد پائین ناشی از شرایطی است که برطرف نمودن آنهاخارج از توان یک فرد است و معضلاتی است که مربوط به دولت و سیاست گذاریهای ضعیف اقتصادی و رانتهائی که در اقتصاد ها وجود دارد می باشد.
پس باید به گونه ای هوش مالی خود را تقویت کرد تا در مهلکه ای که روز به روز عرصه بر انسانها در کلیه جوامع تنگ تر می شود و فقر و رکود گستره بیشتری می یابد، بتوان به آزادی مالی دست پیدا کرد.
تغییر قوانین پول در دنیای امروز
در سال ۱۹۷۱ ریچارد نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا، با یک سیاست اقتصادی اشتباه ،پشتوانه طلا را از چاپ پول جدید کنار زد و موجب تغییر در قوانین پول گردید.
این سیاست موجب گردید که پول ارزش خود را از دست بدهد و ارزش آن به در جریان بودن پول وابسته باشد.به عبارت دیگر با توجه به سیاستهای اقتصادی موجود دنیا و تغییر قوانین قدیمی پول ، پس انداز کردن پول منجر به کاهش ارزش پول می شود و لازم است تا هر گونه نقدینگی به جای پس انداز کردن تبدیل به دارائی (ASSET) گردد. در حالیکه در قوانین قدیمی پول ، پس انداز کردن پول جایگاه خاصی در بین مردم داشت و نشان ویژگی افراد دارای هوش مالی دهنده هوش مالی بود.در حالیکه در قوانین جدید ،دیوانگی مالی محسوب می شود.
در دنیای کنونی تبدیل فوری پول به دارائی و تبدیل یک دارائی به دارائی دیگر نشان دهنده میزان هوش مالی می باشد.
وقتی خانه گران می شود یا قیمت طلا بالا می رود و یا قیمتهای سهام در بازارها رشد می کند معنی آن این است که ارزش پول کاهش پیدا کرده است و درآمد افراد با کاهش ارزش پول کاهش می یابد.
نویسنده: با توجه به شرایط کنونی که بسیاری از مسائل و مشکلات اقتصادی در کشورهای مختلف منجمله ایران شرایط مشابهی پیدا کرده اند تبدیل نقدینگی به دارائی پایدار که بتواند درآمد و ارزش افزوده ایجاد کند ، به هوش مالی بالا نیاز دارد که خوشبختانه بدست اوردن هوش مالی بالا می تواند با آموزش به یک مهارت در افراد تبدیل شود.
چگونه ثروتمندان روز به روز ثروتمند تر می شوند؟
کلید ثروتمند شدن در این است که تشخیص دهید سیستم تغییر قوانین پول نا عادلانه است.قوانین را یاد بگیرید و از آنها به نفع خود استفاده کنید. این کار نیازمند هوش مالی است و هوش مالی را باید با حل کردن مشکلات مالی بدست آورد.ثروتمندان مشکلات مالی را بعنوان فرصتی برای یادگیری می بینند.فرصتی برای رشد،فرصتی برای باهوش شدن و فرصتی برای ثروتمند شدن.
ثروتمندان به جای گریختن،دوری کردن یا تظاهر به اینکه مشکلات مالی اصلا وجود ندارند به مشکلات مالی خوش آمد می گویند چون می دانند در مشکلات مالی فرصتهائی هست که در آن می توانند باهوش تر شوند و در نتیجه ثروتمند تر شوند.
فقرا چگونه با مشکلات مالی برخورد می کنند؟
فقرا مشکلات مالی را تنها بصورت همان مشکل می بینند.بسیاری از آنها احساس می کنند قربانی پول شده اند.بسیاری فکر می کنند تنها شخصی هستند که مشکل مالی دارند.
تنها تعداد کمی از آنها می فهمند که مشکلات مالیشان ناشی از نحوه نگرششان است. ناتوانی آنها در حل مشکلات مالی و یا اجتناب از مقابله با آن باعث شده مشکلات مالی آنها بیشتر و بیشتر شود. و به جای اینکه هوش مالی خود را افزایش دهند مشکلات مالی خود را افزایش می دهند.
نحوه برخورد قشر متوسط با مشکلات مالی
فقرا قربانیان پول هستند و قشر متوسط زندانیان پول.قشر متوسط به جای اینکه مشکلات مالی خود را حل کنند،فکر میکنند می توانند در برابر مشکلات مالی زرنگی به خرج دهند.آنها پول خرج می کنند و به دانشگاه می روند تا بتوانند شغلی مطمئن پیدا کنند.
اکثر آنها اینقدر باهوش هستند که بتوانند پول درآورند و جلوی مشکلات مالیشان یک سد ایجاد کنند.آنها خانه ای می خرند،هر روز به سر کار خود می روند و از طریق سهام یا اوراق مشارکت برای دوران بازنشستگیشان پس انداز می کنند.
اینگونه افراد در سن ۵۰ سالگی کشف می کنند که در دفتر کارخود زندانی هستند.آنها کارمندانی با ارزش و با تجربه هستند.امنیت شغلی دارند و شاید پول کافی به دست می آورند. ولی در عمق درون خود می دانند که از لحاظ مالی به دام افتاده اند و فاقد هوش مالی برای ترک دفتر کار خود هستند.
اکثر این افراد فاقد اطلاعات مالی لازم هستند بنابراین برای امنیت مالی ارزش قایل می شوند و به جای اینکه کارآفرین شوند برای کارآفرینان کار می کنند. به جای اینکه خود سرمایه شان را مدیریت کنند،مدیریت سرمایه شان را به دیگری می سپارند. و به جای افزایش هوش مالیشان، خود را به کار در دفاترشان مشغول می کنند.
نحوه برخورد ثروتمندان با مشکلات مالی
پنج نوع هوش اصلی وجود دارد که یک فرد باید در خود ایجاد کند تا ثروتمند شود که در قسمتهای بعدب به آنها پرداخته می شود.اگر شخصی به این پنج هوش مسلط شده باشد به کمال مالی دست یافته است.
ثروتمندان اگر راه حل مشکلات مالی خود را ندانند درجا نمی زنند و خود را مخفی نمی کنند.آنها به دنبال کارشناسانی می گردند تا بتوانند به آنها کمک کنند تا مشکلاتشان را حل کنند. در این روند آنها هوشمند تر شده و برای مشکل بعدی مجهزتر خواهند شد.ثروتمندان تسلیم نمی شوند بلکه می آموزند و از طریق آموختن ثروتمند تر می شوند.
حل مشکلات مالی
اکثرافراد کار می کنند تا مشکلات مالی دیگر مردمان را حل کننداما چه کسی مشکلات مالی کارگران و کارمندان را حل می کند؟
فقرا و اقشار متوسط برای ثروتمندان کار می کنند ولی از حل مشکلات مالی خود عاجزند.به جای اینکه به مشکلات مالی بعنوان فرصتهائی برای باهوش تر شدن بنگرند به خانه می روند روی صندلی می نشینند شام می خورند،تلویزیون می بینند و صبح روز بعد به محل کار می روند تا فردی را ثروتمند کنند.
بازی با پول؟
همه آدمها چه بدانند و چه ندانند در حال انجام بازی با پول هستند.منتها شدت دخالت در بازی فرق می کند.برخی شدید تر بازی می کنند،از قوانین آگاهند و از آنها استفاده می کنند تا بیش از دیگران برای خود کار کنند.
بعضی از مردم برای یادگیری و پیروزی مشتاق ترندو زمان بیشتری را به این کار اختصاص می دهند.اکثر افراد در حال بازی هستند شاید بدون اینکه بدانند دارند بازی می کنند ولی فقط برای این بازی می کنند که نبازند و برای برد بازی نمی کنند.
تفاوت هوش مالی با هوش ذهنی(IQ)
هوش مالی تنها بخشی از هوش ذهنی است که برای حل مشکلات مالی از آن استفاده می شود.ممکن است شخصی دارای هوش ذهنی بالائی باشد ولی هوش مالی پائینی داشته باشد و برعکس.
هوش مالی دارای طبقه بندی خاص خود به شرح زیر می باشد.
۱ – کسب درآمد بیشتر: اکثر آدمها درآمد دارند ولی کسی که درآمد بیشتری داشته باشد هوش مالی بالاتری دارد.
۲ – محافظت از پول: محافظت از پول در برابر ادمهائی که ممکن است با ترفند پول شما را بدزدند و یا پرداخت هزینه هائی مانند مالیات که در صورت دانستن قوانین مربوطه ممکن است بتوانید کمتر پرداخت کنید بیانگر هوش مالی است.
۳ – بودجه بندی پول: بودجه بندی پول مثل یک ثروتمند نیازمند هوش مالی بالائی است. اگر کسی بتواند مانند ثروتمندان بودجه بندی برای پول خود داشته باشد می تواند ثروتمند شود.
مثلا اگر یک نفر در سال ۱۰میلیون تومان درآمد داشته باشد و ده میلیون تومان هم هزینه داشته باشد در مقابل کسی که ده میلیون تومان درآمد دارد و هشت میلیون تومان هزینه و دو میلیون تومان از پولهای خود را سرمایه گذاری می کند دارای هوش مالی ضعیفی است.اینکه کسی بتواند فارغ از میزان درآمد خود مبلغی از درآمد خود را پس انداز و سرمایه گذاری کند دارای هوش مالی بالائی است.
۴- تقویت پول خود: بسیاری از افراد نمی دانند پس اندازهای خود را چگونه سرمایه گذاری کنند تا بتوانند پول خود را تقویت کنند.برخی از افراد پول خود را در بانک می گذارند و از حداقل سودی که بانک می دهد استفاده می کنند. در کشور ما غالبا سود پرداخت شده توسط بانکها از نرخ رشد تورم پائین تر است بنابراین پول در مدت زمان مشخص ارزش خود را از دست می دهد. خرید اوراق مشارکت و امثالهم هم همینطور است.اینگونه کارها نیاز به هوش مالی بالائی ندارد .ولی سرمایه گذاری به گونه ای که شما بتوانید با نرخ سودی بیشتر از نرخ تورم و حتی بالاتر پول خود را تقویت کنید نیازمند هوش مالی بالائی است. به عبارت دیگر هرچه سود بالاتری از سرمایه خودتان بتوانید کسب کنید دارای هوش مالی بالاتری هستید.
۵- افزایش اطلاعات مالی خود: واگذاری کار سرمایه گذاری به دیگران مانع افزایش دانش مالی خود تان می شود.بعبارت دیگر اگر شخص دیگری پولتان را مدیریت کند نمی تتوانید هوش مالی خود را افزایش دهید و در اصل شما با پول خودتان به جای خود،به دیگران پاداش می دهید.
خصوصیات مدیر مالی موفق چیست و چه مهارتهایی دارد؟
مدیر مالی موفق باید مهارت و تجربه کافی داشته باشد و به مهارتهای خود تسلط کافی داشته باشد و بتواند از مهارتها به خوبی و درستی استفاده نماید. درست رفتار کردن با پرسنل و داشتن صداقت با آنها بسیار اهمیت دارد. از خصوصیات مدیر مالی موفق باید در هر صورتی با صداقت با کارکنان خود رفتار نماید و بتواند از حق کارکنان خود به خوبی دفاع نماید و به وعدههایی که میدهد پایبند باشد و از قوانین سرپیچی نکند.
مدیران مالی معمولا دارای جایگاه مهم و حساسی میباشند که وظیفه آنها گرفتن تصمیمات بزرگ و پیاده کردن آنها در امور شرکت و کسب و کار است. اگر مدیر مالی اشتباه کند ممکن است باعث نابودی شرکت شود پس تصمیمات مدیر مالی بسیار اهمیت دارد.
این افراد باید بازار کسب و کار خود را به خوبی بشناسند و نسبت به این بازارها تیزبین باشند تا بتوانند موفقیتهای زیادی را به دست بیاورند.
مهارت ها و خصوصیات مدیر مالی موفق
یک مدیر مالی خوب باید یک سری ویژگیها را دارا باشد که افراد از او رضایت داشته باشند. برخی از ویژگیهای یک مدیر خوب را برای شما توضیح میدهیم:
داشتن تجربه و مهارت در حسابداری
از خصوصیات مدیر مالی موفق این است که باید بتواند بحرانها را به راحتی مدیریت نماید و تجربه حضور در بحران را داشته باشد و بتواند از عهده آنها بر بیاید. به این علت که اگر این بحرانها به خوبی مدیریت نشوند ممکن است باعث ورشکستگی شرکت شوند.
اگر تجربه کافی در این زمینه را داشته باشید میتوانید به راحتی فرصتی که برای شما به وجود میآید را به درآمد تبدیل نمایید.
معرفی نرم افزار: نرم افزار صورت های مالی
اعتماد به نفس و روابط عمومی بالا
اعتماد به نفس و روابط عمومی بالا یکی دیگر از خصوصیات مدیر مالی موفق می باشد. یک مدیر باید تصمیمات درست و منطقی که میگیرد براساس اعتماد به نفس باشد. داشتن اعتماد به نفس در مدیران باعث میشود که تصمیمات آنها درست و به جا باشد و این اعتماد به نفس به کارمندان هم منتقل میشود و باعث میشود که آنها به کاری که انجام میدهند اعتماد داشته باشند.
معمولا مدیر مالی در بیشتر جلسات عقد قرارداد شرکت حضور دارد و یک مدیر مالی باید بتواند با خوش برخوردی و رعایت آداب در جلسات موفقیت زیادی را به دست بیاورد. اگر مدیر مالی دارای اخلاق و رفتار مناسبی باشد میتواند به راحتی گروه را مدیریت نماید و به پرسنل خود انگیزه کار کرد بهتر را بدهد.
به علاوه چیزی که خیلی برای موفقیت تاثیر گذار است داشتن روابط عمومی بالا است که مدیران مالی با داشتن روابط عمومی بالا میتوانند در تعاملات خود موفق باشند.
داشتن اطلاع کافی از دانش روز دنیا
مدیر موفق معمولا از تکنولوژیهای روز دنیا مانند نرم افزارهای هوشمند و سخت افزارها و… که به کار آنها مرتبط است آشنایی دارد و میتواند به راحتی بدون وجود مشکلی امور را انجام دهد. در گذشته تنها از کاغذ برای حساب و کتاب استفاده میکردند ولی امروزه با پیشرفت تکنولوژی نرم افزارهای حسابداری بسیار زیادی وجود دارند که میتوانند به مدیران مالی در انجام امور خود کمک شایانی کنند.
داشتن هوش و دانش صنعت
داشتن هوش تجاری یا کسب و کار یکی از مهمترین خصوصیات مدیر مالی موفق است. هوش یک مدیر نیاز نیست حتما به اندازه هوش یک معاملهگر حرفهای باشد ولی داشتن آشنایی با روال و اصول بسیار مهم است و داشتن آگاهی از صنعت و درک آن هم باعث موفقیت در مدیریت میشود و بسیار مهم و ضروری است.
مهارت حل مشکلات
در برخی از مواقع کارها به درستی و روال انجام نمیشوند و مدیر باید بتواند مشکلاتی که به وجود میآیند را به راحتی حل نماید و تصمیماتی بگیرد که مشکلات به وجود آمده را حل و ثبات شرکت را تامین نماید.
مدیر و مدبر بودن
مدیر و مدبر بودن مدیر بسیار اهمیت دارد یعنی فردی که مدیریت را بر عهده دارد باید بتواند به خوبی بر روی کار افراد زیر مجموعه خود نظارت داشته باشد و بتواند به راحتی صحبت کند و از کار خود و گروهش و تصمیماتی که گرفته میشود دفاع نماید.
وظایفی که برعهده مدیر مالی موفق است؟
مدیر مالی معمولا دارای یک سری وظایف است که باید بتواند آنها را به خوبی انجام دهد که این وظایف شامل:
نظارت کردن بر جزئیات مالی
یکی از مهم ترین وظایف مدیر مالی موفق نظارت کردن بر جزئیات مالی است. نظارت کردن بر جزئیات مالی شرکت باعث میشود که عملکرد حسابداران آن شرکت بهتر باشد. اگر هر مدیری بر کار کارکنان خود و جزئیات کار نظارت داشته باشد هیچ گاه درگیر مشکلات نمیشود.
معرفی نرم افزار: نرم افزار BOM
نظارت داشتن بر کار واحد حسابداری
مدیر مالی سرپرست حسابداران محسوب میشود و باید سندهای حسابداری را ثبت کند و گزارشات لازمه را برای مدیر فراهم نماید. پس باید بر کار افرادی که در واحد حسابداری هستند نظارت داشته باشد. یکی از مسئولیتهای مهم مدیر مالی نظارت کردن بر فعالیتها و گزارشات حسابداران است.
داشتن تسلط به قانون و جوابگویی به مشکلات قانونی شرکت
داشتن تسلط به قانون یکی دیگر از وظایف مدیر مالی موفق می باشد. این افراد باید به قوانین شرکت و استانداردهای شرکت آشنایی کامل داشته باشند تا در مواقعی که مشکلی به وجود میآید بتوانند پاسخگو باشند و آن را برطرف نمایند.
جمع بندی
در متن بالا سعی کردیم خصوصیات و مهارتهای یک مدیر موفق را برای شما توضیح دهیم. معمولا بهترین مدیران افرادی هستند که توقعشان در کار از خودشان بیشتر از کارمندان خود است و مدام در حال امر و نهی کردن به کارمندان خود نیستند. چون امر و نهی زیاد به کارمندان باعث میشود انگیزه و خلاقیت کارمندان از بین برود. این افراد باید سعی کنند اهداف شرکتها را محقق کنند و سوالات و مشکلات کارکنان خود را با صبر و حوصله برطرف نمایند.
مدیران مالی باید به صورت مداوم در حال یادگیری باشند و اطلاعات خود در زمینه کاریشان را به روز نمایند تا بتوانند موفقیتهای بیشتری به دست بیاورند.
هوش ریاضی یا منطقی چیست؟
هوش ریاضی منطقی یکی از مهمترین هوشهایی است که بسیار مورد توجه است. اهمیت و کاربرد این نوع هوش بر هیچکس پوشیده نیست. هوش منطقی ریاضی به گونهای حائز اهمیت است که عدهای آن را زیربنا و پایه دیگر هوشها میدانند. هوش ریاضی بیشتر به تجزیه و تحلیل مربوط است و ارتباط زیادی با کلام و سخن ندارد. در این مقاله سعی شده است که به مبحث هوش ریاضی منطقی پرداخته شود. همچنین به انواع شغلهای مرتبط با هوش ریاضی و بازیهای تقویت کننده آن نیز پرداخته شده است.
هوش منطقی از نظر گاردنر
هوارد گاردنر در حوزه هوش و استعداد پژوهشهای بسیاری انجام داده و توانسته است برای انواع هوشهای موجود در انسان یک طبقه بندی خاص تعریف کند. او در این طبقه بندی عنوان کرده است که انسان مجموعهای از هشت هوش مختلف: ریاضی منطقی، تصویری فضایی، کلامی زبانی، اندامی جنبشی، میان فردی، درون فردی، طبیعت گرا و موسیقایی است.
هر شخصی در هر کدام از هوشها در سطح خاصی قرار دارد و میتواند بر اساس آنها یک شیوه یادگیری خاص برای خود داشته باشد. او ویژگیهای هر کدام از این هوشهای هشت گانه را ذکر کرده و همچنین عنوان کرده است که بعضی از هوشها در افراد پررنگتر و بیشتر از دیگر انواع هوشها است. البته برای تقویت هر کدام از انواع هوشهای هشت گانه راهکارایی پیشنهاد شده است که میتوان با توجه به آنها به شکوفایی هوشهای هشت گانه پرداخت. در ادامه مقاله به تعدادی از راهکارها برای تقویت و افزایش قدرت هوش ریاضی پرداخته شده است. بهتر است برای فهم این موارد با ما در این مقاله همراه باشید.
منظور از هوش ریاضی منطقی چیست؟
همانطور که گفته شد، هوش ریاضی منطقی یکی از انواع هوشهای چندگانه در وجود انسان است که به استدلال و تجزیه و تحلیل مسائل مرتبط است. افرادی که از هوش ریاضی بالایی برخوردار هستند با استفاده از تفکر و استدلال به دنبال جواب برای حل مسائل هستند. در واقع هوش ریاضی منطقی افراد را به فهم روابط علت و معلول مسئله وادار میکند. جهت فهمیدن این روابط از دادهها، الگوریتمها، اشکال و روابطی خاص استفاده میکنند. ارائه ی بهترین و منطقی ترین جواب برای مسائل ماحصل استفاده از این روابط و الگوها است.
چه افرادی از هوش ریاضی بالایی برخوردار هستند؟
این سوال ممکن است پیش بیاید که بالا بودن هوش ریاضی در چه افرادی نمایانتر است؟ یا این افراد دارای چه مشخصههایی هستند که میتوان به بالا بودن هوش آنها در زمینه ریاضی منطقی پی برد. افراد صاحب هوش ریاضی بالا از ویژگیهای مشترکی برخوردار هستند که در متمایز ساختن آنها از دیگران نقش به سزایی دارند. از این مشخصهها میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
از ویژگیهای بارز اینگونه افراد، فهم آسان مسائل ریاضی و پیدا نمودن جواب آنها است. آنها با استفاده از قدرت ذهنی بالای خود به راحتی به جواب معادلات ریاضی دست مییابند.
ریاضی بیشتر با اعداد و ارقام مرتبط است و بالطبع افراد دارای هوش ریاضی علاقه خاصی نسبت به اعداد و ارقام دارند و از تبدیل سازی و کار کردن با آنها بسیار لذت میبرند.
ریاضی یک علم تحلیل و تفسیر است. افراد دارای هوش ریاضی بالا این توانایی را دارند که حتی سخت ترین مسائل موجود را تجزیه و تحلیل کنند و سپس راه حلی برای ویژگی افراد دارای هوش مالی آن بیندیشند.
همانطور که گفته شد، افراد صاحب هوش ریاضی دوستدار استدلال هستند. به همین سبب آنها در تفکرات خود به دنبال پیدا کردن رابطه میان علت و معلول مسائل هستند.
آنها در انجام کارهای خود از قوانین و چارچوبهای خاصی پیروی میکنند. نسبت به نظم و ترتیب حساس اند؛ به گونه ای که ساختار زندگی آنها به صورت سازمان یافته و برنامه ریزی شده است.
چه شغلهایی برای افراد دارای هوش ریاضی بالا مناسب است؟
برای آنکه بتوانید در زندگی خود پیشرفت کنید و راه ترقی را در مسیر حرفه خود طی کنید، در ابتدا باید تشخیص دهید که کدام نوع از هوشها در وجود شما فعال تر است. چرا که هر شغل و حرفه ای برای عملکرد بهتر به یک یا تعدادی از هوشها نیاز بیشتری دارد. اگر شما به این نتیجه و تشخیص رسیدید که از هوش ریاضی بالایی برخوردار هستید بهتر است متناسب با نوع هوش و ظرفیتهای وجودی خود در یک رشته و مسیر شغلی گام نهید. این عملکرد و درک از خود سبب موفقیت شما در زندگی و شغل خواهد شد.
افرادی که از هوش منطقی ریاضی بالایی برخوردار هستند، به آنها توصیه میشود که در رشتههایی همچون: پژوهشگری، شیمی، فیزیک، مدیریت مالی، تدریس ریاضی، حسابداری، برنامه نویسی، مهندسی، تحلیل گری، سرمایه گذاری، داروسازی و … ورود یابند. رشتهها و حرفههای ذکر شده به هوش بالایی از ریاضی و تجزیه و تحلیل نیاز دارند.
چه راهکارهایی برای تقویت هوش ریاضی منطقی پیشنهاد میشود؟
هر شخص و فردی دارای هوشهای چندگانه است. اما همانطور که گفته شد بعضی از هوشها در افراد، فعال تر و پررنگ تر از دیگر انواع هوشها است. البته به این معنی نیست که فرد تنها محدود به هوشهای بالاتر است و امکان افزایش و تقویت دیگر هوشها برای او وجود ندارد، بلکه میتواند با راهکارهایی به افزایش هوش کم فعال بپردازد. در ادامه به اختصار به بیان بعضی از راهکارها برای افزایش هوش ریاضی پرداخته ایم.
سعی کنید از ماشین حساب برای حل محاسبات استفاده نکنید و تا حد ممکن به صورت ذهنی به انجام محاسبات بپردازید.
میتوانید به آموختن یک زبان برنامه نویسی کامپیوتر بپردازید. کار با کامپیوتر و یادگیری آن علاوه بر تقویت هوش، بسیار جالب و سرگرم کننده نیز هست.
کتاب خواندن، تماشای ویدئوهای علمی و حل تستهای هوش از دیگر راهکارهای افزایش میزان هوش ریاضی در نظر گرفته شده است.
بازیها مناسب تقویت هوش ریاضی منطقی
استفاده و انجام بازیهای مناسب برای فراگیری و یادگیری اغلب مهارتها پیشنهاد میشود. چرا که انجام بازی باعث خستگی ذهن نمیشود. انجام بازیهای مناسب برای افزایش هوش ریاضی بسیار پیشنهاد میشود. بازیهای مختلف مطرح شده علاوه بر کودکان در تقویت هوش ریاضی نوجوانان و بزرگسالان نیز بسیار تاثیرگذار است. در ذیل به معرفی برخی از بازیهای مناسب جهت تقویت هوش ریاضی پرداخته شده است.
یکی از بهترین بازیهایی که جهت افزایش هوش ریاضی منطقی پیشنهاد میشود، کار کردن با پازل است. مغز برای در کنار هم چیدن قطعات پازل مجبور به تجزیه و تحلیل است و به همین قدرت استدلال شخص بالاتر میرود.
از دیگر بازیهای مناسب برای افزایش هوش ریاضی دومینو و شطرنج است. در دومینو اعداد و الگو بسیار مطرح است و در شطرنج نیز تجزیه و تحلیل بسیار به ویژگی افراد دارای هوش مالی کار میرود.
هوش ریاضی منطقی یکی از مهمترین هوشها است که توجه به تقویت و پرورش آن از اهمیت خاصی برخوردار است. شایان ذکر است که شکل گیری حدود ۸۰ درصد از هوشها در سن کودکی و تا قبل از ۸ سالگی رخ میدهد. به همین دلیل لازم است که نسبت به تقویت هوشهای چندگانه و به خصوص هوش ریاضی منطقی کودکان خود اهمیت دهید.
یک پدر و مادر خلاق از هر فرصتی میتواند جهت تقویت هوش کودکان خود استفاده کنند. همچنین میتوانند در هر مکانی برای ایجاد یک بازی و تشویق کردن کودکان به شرکت در آن استفاده کنند. در بازیهایی که توسط پدر و مادران صورت میگیرد، کودکان به صورت خلاقانه به یادگیری مشغول هستند. همچنین یک ارتباط میان کودک و پدر و مادر او صورت میگیرد و نظرات و ایدهها مطرح میشوند.
چه خوب است که پدر و مادران از فواید بازی با کودکان غافل نشوند. بازی کردن با کودکان علاوه بر تقویت هوشها آنها در یادگیری مهارتهای اجتماعی، عاطفی و افزایش اعتماد به نفس آنها نقش به سزایی دارد.
دیدگاه شما