- ارزش فعلی خاص : با استفاده از تنزیل یک جریان نقدی، ارزش یک کسب و کار را نشان میدهند.
- نقدینگی فعلی: وضعیت یک شرکت در پرداخت تعهدات مالی را بیان میکند.
- نقدینگی در سهام: در این قسمت درآمد شخص یا شرکت، پس از کسرمبلغ مالیات، تقسیم بر سهام موجود میشود.
- نرخ تبدیل پول نقد: این نرخ فاصله زمانی پرداخت هزینه اقلام توسط شرکت و دریافت آن از مشتری را نشان میدهد.
- نقدینگی فعالیتهای اجرایی: این نوع از نقدینگی، فقط هزینه حاصل از فعالیتهای اصلی شرکت را بیان میکند و درآمد سرمایه گذاری را شامل نمیشود.
- کسری بودجه: مشخص کننده مقدار مبلغی است که شرکت، برای جبران کسری به آن نیاز دارد.
- پرداخت سود سهام: برای پرداخت سود سهام به سرمایه داران، از این نوع جریان نقدینگی استفاده میشود.
- هزینههای سرمایه گذاری: مشخص کننده گردش مالی مورد نیاز، برای سرمایه گذاری مجدد روی کسب و کارتان میباشد.
- نقدینگی مستقل سرمایه داری: بیان کننده تفاوت گردش مالی هزینههای سرمایهگذاری و فعالیتهای اجرایی است.
- نقدینگی مستقل شرکت: این پارامتر برای ارزش گذاری شرکت استفاده میشود، با فرض اینکه این شرکت هیچ وامی ندارد!
- تغییرات نقدینگی خالص: تفاوت گردش مالی، طی یک دوره حسابداری با دوره دیگر را نشان میدهد.
رشد نقدینگی با برجام متوقف میشود؟
رئیس کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق بازرگانی تهران میگوید: دولت تا کنون هیچ تغییری در سیاستهای پولی و مالی خود ایجاد نکرده است. همین دلیلی برای افزایش ۷۰۰ هزار میلیارد تومانی سقف نقدینگی و تجربه ناخوشایند تورم بالای ۶۰ درصد دراقتصاد است.
به گزارش صدای بورس، با توجه به جایگاه ویژه تورم در اقتصاد ایران، نقش سیاستهای پولی بانک مرکزی در افزایش رشد نقدینگی و اثر آن در شکل گیری رژیمهای تورمی متوسط و بالای اقتصاد ایران اهمیت بالایی دارد.
بسیاری از اقتصاددانان و کارشناسان، افزایش شدید نقدینگی را سمی برای اقتصاد دانسته و همواره در این مورد هشدار میدهند. تورم افسار گسیخته و هدف گذاری دولت برای جبران کسری بودجه وضعیت تورم در سال ۱۴۰۱ را به وضعیت بحران خواهد کشاند.
در همین رابطه فریال مستوفی عضو هیات نمایندگان اتاق ایران میگوید: رشد بالای نقدینگی در شرایطی که رشد اقتصادی روند منفی را طی میکند باعث افزایش قیمتها در سطح عمومی میشود.
وی ادامه داد: نقدینگی مهمترین متغییری است که سیاست گذار باید به آن توجه کند. یکی از عوامل رشد نقیدنگی ریشه در کسری بودجه دولتها دارد. دولت در سالهای گذشته با درآمدهای نفتی بالا میتوانست کسری بودجه را از درآمد حاصل از دلارهای نفتی جبران کند.
مستوفی تصریح داشت: متأسفانه به دلیل تحریمها فروش نفت در سالهای اخیر توسط دولت به شدت کاهش یافته است. اگر نفتی هم به فروش برسد، بازگشت پول آن یا باتأخیر یا مسکوت میماند.
رئیس کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق بازرگانی تهران یادآور شد: اختلال در روند برگشت ارزهای نفتی به کشور دلیلی شده که دولت به سمت استقراض از بانک مرکزی برود و همین عاملی بر تقویت رشد نقدینگی در کشور شده است.
به گفته عضو هیات نمایندگان اتاق ایران؛ وضعیت استقراض دولتها از بانک مرکزی باعث تورم افسار گسیخته درکشور شده است و در ادامه این رویه با وجود نرخ ارز ۲۳ هزار تومانی، افزایش دستمزدها و سایر مولفههای تأثیر گذار بر اقتصاد پیش بینی میشود سال ۱۴۰۱ کسری بودجه دولت به بیش از ۵۰ درصد برسد.
مستوفی با بیان اینکه با روند سیاست گذاری اقتصادی کشور، هیچ اتفاق خاصی در زمینه توقف رشد نقدینگی نخواهد افتاد، گفت: در این صورت سقف نقدینگی در سال جاری به بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار میلیارد تومان خواهد رسید.
عضو هیات نمایندگان اتاق ایران گفت: بزرگترین مشکل در کشور مسئله تورم است که متأسفانه به صورت تاریخی در کشور در حال حرکت است. تورم ۴۸ درصدی در ایران با هیچ معیاری سازگاری ندارد. کشورهای ضعیفتر از ایران (افغانستان – عراق) توانسته اند نرخ تورم کشورشان را در سطح قابل قبولی نگه دارند، اما ایران هنوز قادر به کنترل نرخ تورم نبوده است.
وی تأکید داشت: رشد اقتصادی نیاز به توسعه و تحول در کسب و کارها است. نبود سرمایه گذاری در بخشهای مولد و فرار سرمایهها از کشور موضوع دیگری است که به افزایش رشد نقدینگی در کشور دامن میزند.
تأثیر برجام بر رشد نقدینگی
این فعال اقتصادی در بخش خصوصی معتقد است؛ اگر در سال جدید بر اساس امضای برجام مقداری از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شود و اجازه صادرات نفت از سوی تحریم کنندگان صادر شود، کشور میتواند رشد مثبت اقتصادی را بر خلاف سالهای گذشته تجربه کند.
رئیس کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق بازرگانی تهران گفت: رشد اقتصاد کشوربستگی به نوع توافق برجام (موقتی یا دائمی) دارد. میزان تولید، فروش نفت و از همه مهمتر مبادلات بانکی اساسیترین گزینهها در توافق برجامی است.
وی تصریح داشت: شواهد نشان میدهد این توافق در آینده به صورت توافقی خواهد بود از این رو تعیین سقف تاثیر رشد نقدینگی بر بازارها صادرات نفت بستگی به توافق نهایی در برجام دارد که صادرات نفت ایران تا چه سقفی مجوز میگیرد و ازهمه مهمتر اینکه چگونه میتواند پولهای حاصل از فروش نفت را دریافت کند.
مستوفی ادامه داد: اگر برجام هم امضا شود تا اثرگذاری آن در اقتصاد نیاز به صرف زمان است. هیچ روزنه امیدی در تغییر سیاستهای بلند مدت سیاست گذاران کشور وجود ندارد و با این روند سیاست گذاران اقتصاد بیمار کشور، حتی با اجرای برجام هم به این زودیها موانع توسعه برداشته نخواهد شد.
به گفته مستوفی؛ با پیش بینی احتمال اجرای برجام و توافقهای موقتی، شرایط رشد اقتصاد در کشور فراهم می شود. حالا این سوال مطرح است، آیا دولت و سیاست گذاران کشور زیر ساختهای لازم برای فعالیت در چنین فضایی را فراهم کرده اند یا اینکه باز هم به دنبال کارها و سیاست های پوپولیستی هستند؟!
عضو هیات نمایندگان اتاق ایران به اقتصاد ۲۴ گفت: با این نوع سیاستهای موجود در اقتصاد نمیتوان انتظار داشت در سال ۱۴۰۱ با امضای برجام، اقتصاد تغییر چشمگیری داشته باشد. باید زمینههای اعتماد در اقتصاد فراهم شود و به سرمایه گذار خارجی و داخلی تضمین رشد و حفظ سرمایه داده شود.
بازار ارز به کدام سو میرود؟
مستوفی در پاسخ به این سوال که نرخ ارز در سال جاری تا چه حدی افزایش مییابد، گفت: پیش بینی نرخ ارز به سیاستهای دولت بستگی دارد. اگر پولهای آزاد شده را به منظور کاهش نرخ ارز به بازار وارد کند، کوتاه مدت خواهد بود و دوباره نرخ ارز روند افزایشی خواهد گرفت.
وی تصریح داشت: درصورتی که بهترین سناریو ثبات نرخ ارز در مدار ۲۵ تا ۲۶ هزارتومان است؛ همین سیاست باعث رقابت پذیری تولید خواهد شد. اما پیش بینی میشود نرخ ارز به بین ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان خواهد رسید.
نقدینگی چیست؟ | انواع نقدینگی در گزارش تحلیلی مالی
نقدینگی یکی از عوامل تعیین کننده در اقتصادشرکت های خصوصی و بازار سرمایه خواهد بود. حتی اگر در کلاسهای اقتصاد شرکت نکرده باشید یا رشته حسابداری، رشته دانشگاهی شما نباشد، باز هم به احتمال زیاد عباراتی مثل : جریان نقدینگی، هدایت نقدینگی و … به گوش شما آشنا خواهد بود.در این مقاله از گروه نرم افزاری محک به این سوال پاسخ میدهیم که جریان نقدینگی چیست و چرا جریان نقدینگی نقشی اساسی در سرپا نگه داشتن یک کسبوکار دارد میپردازیم.
فهرست مطالب
یکی از اصلی ترین وظایف حسابداران و سایر کارشناسان اقتصادی، نظارت دقیق بر گردش پول در جهت حفظ منافع شرکت خواهد بود. بررسی جریان نقدینگی به شما کمک خواهد کرد تا درک بهتری از عملکرد کسبوکار خود داشتهباشید. در این مقاله، ضمن آشنایی با انواع و هدایت نقدینگی، امکان تحقق یا عدم تحقق آن را بررسی خواهیم کرد.
منظور از نقدینگی چیست ؟
در اصطلاح به میزان سهولت تبدیل یک دارایی به پول نقد، نقدینگی گفته میشود. به عبارتی دیگر میتوان گفت نقدینگی به میزان داراییهای نقدی اشاره میکند. در واقع اسکناسهایی که برای خرید مایحتاج، روزانه با خود حمل میکنیم نقدترین داراییهای ما محسوب میشوند. هرچه سرعت تبدیل دارایی به پول نقد بیشتر باشد ، میزان نقدینگی بالاتر خواهد رفت .برای مثال تبدیل پول های موجود در سپرده بانکی به اسکناس بسیار سریع تر و راحت تر از تبدیل یک واحد آپارتمان به پول نقد است، پس میزان نقدینگی تاثیر رشد نقدینگی بر بازارها مورد اول بیشتر است .
اهمیت و تاثیر نقدینگی در کسب و کار
- به شما در تامین بودجه و اعتبار کمک میکند تا در مواقع ضروری به بهترین شکل از آن استفاده کنید. بنابراین میتوان گفت که نقدینگی توانایی یک تجارت در تبدیل سریع و راحت دارایی های خود به پول نقد است. هرچه میزان نقدینگی مشاغل بیشتر باشد، شانس دریافت وام و باز پرداخت به موقع آن به بانک نیز بالاتر خواهد رفت .
- مشاغل با نقدینگی بالاتر، شرایط اضطراری نظیر رکود اقتصادی را راحت تر پشت سر میگذارند. همه مشاغل کوچک باید دارایی های نقدینگی کافی داشته باشند تا حداقل یک یا دو ماه بتوانند آنها را به سرانجام برسانند.
درجه نقدینگی کسب و کار شما چقدر است ؟
نقدینگی کسب و کار خود را مدام زیر نظر داشته باشید. بررسی کنید که آیا نقدینگی شرکت یا سازمان شما خیلی بالا است یا خیلی پایین؟ممکن است به این نتیجه برسید که باید میزان نقدینگی زیاد خود را صرف رشد کسب و کارتان کنید و یا از طریق دیگری وارد چرخه مصرف کنید. ممکن است بخواهید تجهیزات جدیدی بخرید، موجودی جدیدی سفارش دهید یا بهترین کارها را برای پیشرفت کار خود انجام دهید. اگر نقدینگی شما کم باشد، کسب و کار شما دچار مشکل خواهد شد. ممکن است بخواهید دارایی های خود را به عنوان سپری برای مقابله با مشکلات آینده نگه دارید. بنابراین تمام این موضوعات نیاز به دقت و بررسی مداوم دارند.اما موضوع مهم، کمیت و کیفیت نقدینگی است. مقدار نقدینگی نباید آنقدر بالا باشد که نتوان ارتباطی منطقی بین آن و شاخصهای کلان اقتصای همچون «نرخ رشد اقتصادی» برقرار نمود. در واقع تاثیر رشد نقدینگی بر بازارها نقدینگی بهخودی خود پدیدهای منفی نبوده و میتواند باعث گردش اقتصادی شود.
منظور از نقدینگی در حسابداری چیست؟
نقدینگی در حسابداری، توانایی یک شرکت یا فرد، در انجام تعهدات مالی از جمله وام یا بدهی ها را بیان خواهد کرد. در واقع، نشان دهنده میزان پول آمادهای است که در اختیار دارند. نقدینگی در حسابداری بررسی می کند که یک مجموعه یا شرکت، توانایی پرداخت بدهیهای خود در موعد مقرر را خواهد داشت یا خیر؟ در حسابداری ، نقدینگی، جزو دارایی ها محسوب شده و بر این اساس، در طرف راست ترازنامه حسابداری قرار میگیرد.
نقدینگی مثبت و نقدینگی منفی به چه معناست ؟
- نقدینگی مثبت (افزایش نقدینگی): یعنی کسب و کار شما برای ادامه انجام فعالیت و پرداخت وام ها به اندازه کافی پول دارد. افزایش نقدینگی معمولا ناشی از دریافت تسهیلات یا وصول مطالبات میباشد. نقدینگی مثبت، علاوه بر اینکه شرکت را سرپا نگه میدارد، به سازمان کمک میکند تا برای هزینهها و تغییرات موقعیتهای اقتصادی آماده باشد.
- نقدینگی منفی( کاهش نقدینگی): همانطور که از نام این بخش مشخص می شود ، نقطه مقابل نقدینگی مثبت، نقدینگی منفی است که باعث کاهش قدرت شرکت یا شخص، برای پیشرفت و تغییر موقعیتهای اقتصادی میشود. به این معنی که شما بیش از فروش تان خرج میکنید و حتی ممکن است برای پرداخت وام، مجبور شوید مبلغی را از دیگران قرض کنید.
انواع نقدینگی در گزارش تحلیلی مالی
- ارزش فعلی خاص : با استفاده از تنزیل یک جریان نقدی، ارزش یک کسب و کار را نشان میدهند.
- نقدینگی فعلی: وضعیت یک شرکت در پرداخت تعهدات مالی را بیان میکند.
- نقدینگی در سهام: در این قسمت درآمد شخص یا شرکت، پس از کسرمبلغ مالیات، تقسیم بر سهام موجود میشود.
- نرخ تبدیل پول نقد: این نرخ فاصله زمانی پرداخت هزینه اقلام توسط شرکت و دریافت آن از مشتری را نشان میدهد.
- نقدینگی فعالیتهای اجرایی: این نوع از نقدینگی، فقط هزینه حاصل از فعالیتهای اصلی شرکت را بیان میکند و درآمد سرمایه گذاری را شامل نمیشود.
- کسری بودجه: مشخص کننده مقدار مبلغی است که شرکت، برای جبران کسری به آن نیاز دارد.
- پرداخت سود سهام: برای پرداخت سود سهام به سرمایه داران، از این نوع جریان نقدینگی استفاده میشود.
- هزینههای سرمایه گذاری: مشخص کننده گردش مالی مورد نیاز، برای سرمایه گذاری مجدد روی کسب و کارتان میباشد.
- نقدینگی مستقل سرمایه داری: بیان کننده تفاوت گردش مالی هزینههای سرمایهگذاری و فعالیتهای اجرایی است.
- نقدینگی مستقل شرکت: این پارامتر برای ارزش گذاری شرکت استفاده میشود، با فرض اینکه این شرکت هیچ وامی ندارد!
- تغییرات نقدینگی خالص: تفاوت گردش مالی، طی یک دوره حسابداری با دوره دیگر را نشان میدهد.
مفهوم هدایت نقدینگی چیست ؟
هدایت نقدینگی اخیراً در محافل سیاسی و اقتصادی توسط اشخاص مختلف مطرح شده و مورد بحث قرار گرفته است. صرف نظر از درستی یا نادرستی آن می توان گفت هدایت نقدینگی در واقع راهکارها و چاره جویی هایی است که سبب هدایت حجم نقدینگی موجود در جامعه به سمت درست و جلوگیری از استفاده نادرست، راکد ماندن یا ایجاد ضرر و زیان آن میشود .این هدایت نقدینگی باعث دگرگونی و شکوفایی اقتصاد شده و به پیشرفت و رشد آن کمک کند.
در واقع این مفهوم به نوعی برای مقابله و یا کاهش اثر رشد نقدینگی در جامعه امروز بوجود آمده است. رشد نقدینگی به دلایل مختلفی مثل بدهی دولت و اشخاص وابسته به دولت به بانک مرکزی، مسئله تحریم و کاهش ارزش پول ملی و … بهوجود میآید و آثار مخربی بر اقتصاد و پیشرفت یک کشور میگذارد. رشد نقدینگی می تواند به نوعی سبب فروپاشی اقتصادی و سیاسی شود. بنابراین بعضی از اندیشمندان و اقتصاددانان فرضیه هدایت نقدینگی را برای مقابله با آن پیشنهاد داده اند.
راهکار مهار رشد نقدینگی چیست ؟
لازمه مهار رشد نقدینگی و بهینه سازی چرخه گردش پول در کشور (هدایت نقدینگی) این است که بانک مرکزی به صورت یک نهاد مستقل و نه وابسته به دولت عمل کند .چرا که در غیر این صورت بانک نمی تواند الزامات و قوانین خود را به درستی در سطح جامعه به مرحله اجرا در آورد و به نوعی دولت هر کجا که به مشکل بر بخورد چاره کار را در گرفتن وام از بانک مرکزی می داند.
علل رشد نقدینگی چیست ؟
رشد بیرویه نقدینگی همواره یکی از چالشهای پیش روی کشور بوده و اثرات منفی زیادی بر اقتصاد ایران داشته است. اما سوال مهمی که اینجا باید پرسیده شود این است که چه عواملی در بروز این مشکل نقش تعیین کننده ای دارند؟ چه مقدار از رشد نقدینگی ناشی از مشکلات ساختاری بوده و چه حد ناشی از خطاهای مدیریتی است؟
- بخش قابل توجهی از رشد نقدینگی به نظام بانکی ایران باز میگردد. به همین خاطر است که از صدر تا ذیل مسوولان کشور بر ضرورت اصلاح نظام بانکی تاکید فراوان دارند. بسیاری از بانکها، از طریق شرکتهای زیرمجموعه خود وارد فعالیتهای سفتهبازانه میشوند. بانکها بهجای تامین سرمایه مورد نیاز بنگاههای اقتصادی و کمک به تولید، به دلایلی برای جبران بدهیها یا پرداخت سود سپردهگذاران خود وارد بازارهای مختلف مانند ارز، سکه و مسکن میشوند.
- زیاد بودن هزینههای سازمانهای دولتی و بدهی دولت به بانک مرکزی یکی دیگر از دلایل رشد نقدینگی است؛ بنابراین، به جز کاهش هزینههای سازمانهای دولتی و بدهی دولت به بانک مرکزی کنترل نقدینگی امکانپذیر نیست.
- تسلط سیاستهای مالی بر سیاستهای پولی و عدم استقلال کافی سیاستگذار پولی
بطور حتم دلایلی که اعلام شد ممکن است تنها بخشی از دلایل موجود باشد و کارشناسان بتوانند علل دیگری را هم اشاره کنند.
چطور می توان نقدینگی را مهار کرد ؟
کاهش و مهار نقدینگی در گرو حل معضلات نظام بانکی و پولی است و بی تردید برای حل آن باید از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. چرا که رشد بی رویه نقدینگی خطر بزرگی برای اقتصاد هر کشور محسوب می شود.
نقدینگی؛ تهدید است یا فرصت ؟
در این مقاله پیرامون موضوع مهم نقدینگی صحبت کردیم و گفتیم که رشد بی چهارچوب نقدینگی چه ضررهایی به اقتصاد کلان کشور وارد میکند و در عین حال هدایت نقدینگی می تواند کمک های بنیادی به اقتصاد کشور و در سطوح مختلف داشته باشد. امیدواریم در این مقاله از گروه نرم افزار حسابداری محک، حق مطلب را ادا کرده باشیم. با آرزوی بهترین ها برای شما مخاطبان عزیز.
رشد نقدینگی، قیمت خودرو را افزایش داد/ بازار خودرو کی متعادل میشود؟
کارشناس حوزه صنعت خودرو گفت: رشد نقدینگی در کنار اقدامات دستوری دولت، دو عامل اصلی در افزایش قیمت خودرو عنوان کرد.
گروه اقتصاد خبرگزاری آنا، قیمت خودرو طی سه هفته اخیر با وجود محدودیتهای ناشی از کرونا و رکود در بازار روند صعودی داشته است. ادامه این روند صعودی میتواند وزیر صمت آینده را با چالش اساسی برای مدیریت بازار مواجه کند، بسیاری از کارشناسان افزایش قیمت خودرو را ناشی از کاهش عرضه خودرو و افزایش نقدینگی میدانند و ادامه این وضعیت میتواند خرید خودرو را برای بسیاری از مردم دست نیافتنی کند.
به همین منظور به سراغ فربد زاوه کارشناس حوزه صنعت خودرو رفتیم و در این رابطه با وی صحلت کردیم. در ادامه مشروح گفتوگو را میخوانیم.
آنا: دلیل افزایش قیمت خودرو طی سه هفته اخیر بازار را چگونه ارزیابی می کنید؟
زاوه: قیمت خودرو مانند هر کالایی تابع عرضه و تقاضا است و دلیل عمده این افزایش را می توان در کاهش ارزش پول ملی و افزایش تقاضا جستجو کرد، بهطور معمول درفصل تابستان افزایش قیمت خودرو داشتهایم چون تقاضای مردم برای خرید خودرو به خاطر تعطیلات بالا میرود، عامل دوم این است که اقتصاد ما به صورت وحشتناکی دچار تورم است و اتفاقاً باعث تعجب است که همه میپرسند چرا قیمتها بالا میرود؟!
طبیعتاً تا روزی که در بانک مرکزی، در وزارت اقتصاد و در سازمان برنامه، ما تغییر راهبردی و نه تغییر مدیران، را در دستور کار قرار ندهیم و تا روزی که نحوه حکمرانی بودجهای، نحوه مدیریت اقتصاد را در کشور، از اساس و پایه تغییر ندهیم، روند تورم ادامه خواهد داشت.تورم با تمنا و دستور پایین نمیرود. برای اینکه تورم از بین برود مسائل علمی، بودجه منضبط و انضباطی نیاز دارد. این وضعیت انبساطی بودجه در ایران وحشتناک است. زمانی که بودجه شما دائماً منبسط میشود، علاوه بر هزینههای رسمی است و یک عالمه هزینه غیررسمی نیز اضافه خواهد شد. با وجود شرکتهای دولتی ضررده و شبکه بانکی ورشکسته، طبیعی است که قیمتها زیاد شود، اگر زیاد نشود باید تعجب کرد.
یک عامل سومی هم وجود دارد، آن هم این است که به نظر میرسد یک مقدار زیادی این مسائل سیاسی است. وضع تحریمهای بین المللی مشکلات فراوانی را برای اقتصاد و صنعت کشور ایجاد کرده است و در صورت برداشته شدن تحریم می توان به بهبود بازار خودرو نیز امیدوار بود.
آنا: دلیل عدم تناسب تورم با افزایش نرخ ارز چیست؟
زاوه: میان افزایش قیمت ارز و سایر کالا عواملی متعددی موثر است، شما این سوال را جواب بدهید که مگر گوجه فرنگی با نرخ ارز تغییر میکند؟ مگر در دوره رئیس جمهور وقت در دوره نهم و دهم که سرکوب نرخ ارز از سال ۸۴ تا ۸۹ صورت گرفت، قیمت ها افزایش پیدا نکرد؟پنج سال اجازه نداند هیچ تغییری اتفاق بیفتد، مگر کالاها گران نشد؟ در همین دولت یازدهم ، قیمت ملک سه برابر شده است، مگر نرخ ارز ثابت نبود؟
مگر دوره آقای پنجم نرخ ارز را یک دورهای تا سال ۷۱ سرکوب نکردند، از سالهای دیگر نتوانست سرکوب کند، تا سال ۷۱ نرخ ارز ۱۷۰ تومان ثابت بود. مگر بدترین تورم را در دولت ششم نداشتیم؟ مگر در دولت نهم و دهم تورم وحشتناک نداشتیم؟ موضوع نرخ ارز به تورم اصلاً ربطی ندارد. دلار خودش یک پایه است منتهی کالای پایه است، متأثر از سیاستهای پولی میتواند متورم شود. حالا گر شما به میزانی ارز داشته باشید که اجازه ندهید خود دلار متورم شود، کالاهای دیگر با یک ریتم متاثر از نرخ تورم افزایش قیمت را در خودشان نشان میدهند. شما مواد غذایی را میبینید در دوره ۸۴ تا ۸۹ متورم است، تولید صنعتی متورم است،
بیشتر بخوانید:
قطعهسازان از تحریم رنج میبرند یا موانع داخلی؟
بلایی که سیاست سرکوب ارزی سر کشور آورد این بود که همان صادرات نوپایی که در دوره نهم و دهم شکل تاثیر رشد نقدینگی بر بازارها گرفته بود، با آن سیاست سرکوب ارزی از بین رفت و توان رقابت از کالای ایرانی گرفته شد. سیاستهای اشتباه وزارت صمت و قیمت گذاری دستوری در حوزه حمل و نقل و انرژی یکی از دلایلی است که باعث شده تقریباً هیچ کالایی را در ایران اقتصادی نباشد. داستان گرانیها این است که باید بروید تورم را ببینید که ناشی از ازدیاد پول و کسری بودجه یا از عدم نظارت بر شبکه بانکی ایجاد میشود. حالا این به صورت یکنواخت که در همه کالاها توزیع نمیشود. متناسب با میزان ضرورت کالا، میزان قدرت حجم و قدرت خرید مشتریان نسبت به توزیع پول در آن بازار افزایش خواهد داشت.مثلاً پارسال اعلام کردند که ۴۶ درصد تورم داشتیم، مگر همه کالاها ضربدر ۱.۴۶ شد؟ الان قیمت مرغ سه برابر شده، این ۴۶ درصد از کجا آمده؟ قیمت خانه هم دو برابر شده است. به عبارت دیگر افزایش قیمت به صورت یکنواخت در کالاهای مختلف توزیع نمیشود. یک کالا بیشتر و یک کالا کمتر بالا میرود. یک دورهای هم برعکس میشود و امکان دارد کالاها جایشان را عوض کنند. یک کالا به نقطه اشباع میرسد، مشتریانش را از دست میدهد، رشد قیمتش متوقف میشود، کالاهای دیگری که هنوز تقاضا تاثیر رشد نقدینگی بر بازارها دارند، رشد قیمت را تجربه میکنند.
از سوی دیگر خودروهای ایرانی و چینی به دلیل عرصه به صورت قطره چکانی در شرایط بدتری نسبت به خودروهای خارجی وارداتی هستند، ممنوعیت واردات خودرو خارجی باعث ایجاد حباب در این بازار شده است.
آنا: نقش دلالها و واسطههای بازار در افزایش قیمت را چگونه ارزیابی می کنید؟
زاوه: بنده به طور یقین نقش واسطهها را در افزایش قیمتها بیتأثیر میدانم، میزان تأثیر نقش واسطهها در قیمت کالا با تاثیر اقدامات آنها بر میزان دمای هوا در آریزونا در ۶ جولای برابر است، اگر آن تأثیر میگذارد، این هم تأثیر میگذارد.
در همه کالاها، تعداد دلالها و واسطهگری نقشی در قیمت نهایی ندارد. قیمت نهایی را خریدار نهایتاً تعیین میکند. یعنی قیمتها ناشی از میزان نقدینگی و تقاضا در بازار است به عبارت دیگر توان خریدی مردم و ضرورتی که کالا برایش وجود دارد که چقدر بودجه برای آن کالا بگذارد تعیین کننده سقف قیمت یک کالا است.
آنا: طرح فروش خودرو به صورت قرعه کشی در کنترل قیمت ها چقدر موثر بوده است؟
زاوه: توزیع خودرو با قیمت پایین تر در بازار به هر طریقی مانند قرعه کشی، باعث توزیع رانت خواهد شد،با فرض اینکه تمام کسانی که در قرعهکشی موفق به دریافت خودرو می شوند، مصرفکننده واقعی و نهایی هستند. این سوال مطرح میشود که در نهایت از ۸۵ میلیون نفر آدم نهایتاً یک میلیون نفر آدم میتوانند در این قرعه کشی صاحب خودرو شوند و در حقیقت به آن ۸۴ میلیون باقی ظلم میشود.
مگر ایران خودرو و سایپا قرعهکشیهای متعددی را برگزار نمیکند؟ پس چرا ماشین ۶۰ میلیونی به ۲۵۰ میلیون تومان رسیده است؟ مقضر دانستن دلالها و پلتفرمهایی مثل دیوار و باما که با محدودیت در نمایش قیمت مواجه شدند، فرافکنی و فرار روبه جلو بود.سال ۹۳ وزیر صمت وقت میگفت هر کسی پراید نخرد ضد انقلاب است؟ چرا عوض اینکه به مردم تهمت ضد انقلاب بزند، دلالها را صدا نکرد بگوید شماها بروید زحمت بکشید قیمت پراید را ۱۰ میلیون تومان کنید؟مشکل اصلی به تصمیمات بانک مرکزی و سیاستهای ولنگار پولی مربوط است، سیاستهای اشتباه در سازمان برنامه بودجه موجب افزایش کسری بودجه شده است؛ دلال یک فعال اقتصادی است. از این طرف میخرد از آن طرف میفروشد.
آنا: وزیر صمت آینده در بحث خودرو باید چه کاری انجام دهد؟ اصلاً بازار خودرو با این شرایطی که دارد، قابلیت کنترل و برگرداندن به وضعیت گذشته را دارد؟
زواره: اگر منظور بحث قیمتهاست که اصلاً ربطی به وزیر صمت ندارد. برای پیدا کردن دلایل افزایش قیمت باید سراغ وزارت اقتصاد، سازمان برنامه، بانک مرکزی رفت و نمی توان کاهش قیمت خودرو را تنها از وزارت صمت دنبال کرد.
مگر سیاست پولی دست وزیر صنعت است؟ بانک مرکزی پول اضافی منتشر نکند، چگونه تورم میتواند ایجاد شود؟ دولت برای کسری بودجه و پرداخت حقوق کارمندان خود اقدام به چاپ اسکناس میکند که در نهایت قدرت ریال کاهش خواهد یافت. حتی اگر وزیر صمت قول بدهد که قیمتها را پایین میآورد، این کار امکان پذیر نیست.وزیر صمت در بهترین حالت تنها میتواند وضعیت بازار را در بعضی از حوزهها تغییر دهد، آن هم یک زحمت بیشتر نیست؛ هیچ کاری نکند!
آنا: بهترین کاری که وزیر صمت در حوزه خودرو می تواند انجام دهد چیست؟
زواره: بهترین کار این است که هیچ اقدامی انجام ندهد!از بازار خودرو بیرون بیاید، هیچ تصمیمی نگیرد، هیچ تلاشی برای نظارت نکند، هیچ عکسالعملی نشان ندهد، مجوز ندهد، قیمتگذاری نکند، برود بنشیند نان و ماستش را بخورد، خود بازار بهتر از ایشان عمل میکند، اگر بپذیرد که این کارها را نکند، میتوانیم امیدوار باشیم اقتصاد ایران تا حدودی به سمت آرامش برود.
آنا: مهمترین چالش وزیر صمت جدید در وزارتخانه چیست؟
زواره: زنده نگه داشتن ایرانخودرو و سایپا در حوزه خودرو، زنده نگه داشتنشان در شرایط فعلی تنها با حفظ تورم میسر است. اگر وزیر اقتصاد کاری کند که تورم پایین بیایید، اگر رئیس سازمان برنامه اقدامات اساسی انجام دهد و خدای نکرده تورم کم شود، در این شرایط وزارت صمت با یک رقمی در حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی در ۲ شرکت دولتی خودروساز مواجه است.
پیش بینی بازار سرمایه در دو سناریوی حذف و ابقای تحریم ها
یک کارشناس بورسی آینده بازار سرمایه را با دو سناریوی محتمل ادامه تحریم های ظالمانه علیه ایران و توافق بر سر حذف آن را بررسی کرد.
به گزارش خبرنگار مهر، سجاد موحد یک کارشناس بورس در یادداشتی برای خبرگزاری مهر، دو سناریوی احتمالی پیش روی بازار سرمایه را در شرایط لغو تحریمهای ظالمانه علیه ایران و همچنین ادامه تحریمها و شرایط کنونی تحلیل و پیش بینی کرده است.
متن یادداشت به شرح زیر است:
رخدادهای سیاسی همواره از جهات مختلف بر بازارهای مالی در جهان و ایران تأثیرگذار بوده است. از جمله مهمترین رخدادهای سیاسی میتوان به تحریمهای اعمال شده علیه جمهوری اسلامی ایران در زمینههای صادرات نفت ایران و تحریم بانک مرکزی ایران اشاره کرد که منجر به ناتوانی بانک مرکزی ایران در وصول درآمد حاصل از فروش نفت به کشورهای جهان شده است. لذا با توجه به تأثیر تحریمها بر شاخصهای کلان اقتصادی و در نهایت اثرگذاری آن بر بازار سرمایه میتوان دو سناریو ادامه یافتن شرایط تحریمی و لغو تحریمها را بررسی نمود.
سناریو اول: ادامه یافتن شرایط فعلی
رشد نقدینگی
علت اصلی نوسانات بازارهای مختلف از جمله بازار سرمایه را باید در رشد نقدینگی و افزایش این رشد در سالهای اخیر دانست. در حالی که متوسط رشد نقدینگی در چهل سال اخیر حدود ۲۴ درصد بوده، این میزان در ماههای اخیر به بیش از ۳۰ درصد افزایش پیدا کرده است و در صورت ادامه دار بودن این رشد تا پایان سال با حجم نقدینگی ۴ هزار و ۶۳۱ هزار میلیارد تومان و رشد متوسط سالانه ۳۳.۲ درصدی روبه رو خواهیم شد.
علت رشد نقدینگی را در دو عامل ناترازی بانکها و کسری بودجه دولت میتوان جستجو کرد که در صورت حل این دو مشکل میتوان رشد نقدینگی کشور را کنترل کرد و کاهش داد.
بانکها به امهال وامهای غیرجاری و ثبت وامهای جدید، زیان انباشته زیادی دارند اما به دلیل قدرت خلق پول آن را در ترازنامه خود مخفی کردهاند. یکی از دلایل اصلی رشد نقدینگی به خصوص در سالهای ۹۲ تا ۹۶ خلق پول گسترده بانکها برای پنهان کردن ناترازی خود بوده است که نهایتاً خود را در تورمهای افسارگسیخته سالهای اخیر نشان داده است.
کسری بودجه دولت عامل دیگر خلق پول و رشد نقدینگی است.
عامل مسلط خلق پول در اقتصاد و افزایش نقدینگی، همواره کسری بودجه دولت بوده است، به گونهای که میتوان گفت عمده پول موجود در اقتصاد به واسطه تأمین مالی این کسری، انتشار یافته است.
به عبارتی، کسری بودجه دولت تا پیش از کاهش درآمدهای نفتی دیده نمیشد. اما با کاهش درآمدهای نفتی دولت، این کسری بودجه به تدریج نمایان شده است و در صورت عدم تأمین این کسری از منابع ممکن دیگر از جمله انتشار اوراق به ناگزیر استفاده میشود که مجدداً این کسری، دیر یا زود از محل پایه پولی بانک مرکزی تأمین خواهد شد.
نااطمینانی پیش روی اقتصاد ایران
نااطمینانی در مورد افق پیش روی اقتصاد کشور منجر به این میشود تا مردم ریال کمتر نگهدارند و سعی کنند در اولین فرصت ممکن ریال خود را تبدیل به دارایی دیگری کنند تا از این طریق بتوانند ثروت خود را در مقابل نوسانات و تورم پیشروی اقتصاد مصون و حفظ نمایند.
دلیل اصلی این مسئله آن است که مردم انتظار دارند که قیمتها در آینده افزایش پیدا کند و از این رو ترجیح میدهند تا حتی المقدور پول نقد نگهداری نکنند که این خود منجر به افزایش سرعت گردش پول میشود.
افزایش سرعت گردش پول بدین معناست که به میزان مشخصی از کالای موجود در اقتصاد نیاز به پول برای تبادل آنها کمتر خواهد بود. زمانی که میزان کالا و خدمات در اقتصاد ثابت است، افزایش سرعت گردش پول خود را در افزایش قیمتها، به خصوص قیمتهای دارایی و مالی نمایان میکند.
افزایش نرخ ارز
تحولات بازار سرمایه متأثر از رشد بالای نقدینگی است که این رشد با تأثیر بر روی قیمت دلار، عامل افزایش رشد بازار سرمایه است. همزمان با رشد نقدینگی بالا، تحریمها و نرسیدن ارز به داخل کشور، قیمت دلار افزایش یافته که نتیجه آن افزایش انتظارات تورمی و رشد بازار سرمایه خواهد بود.
از این رو میتوان گفت شاخص بازار سرمایه یک معلول است که علت رشد آن، افزایش رشد دلار است. از این نگاه بازار سرمایه نمیتواند به عنوان پیشران و لنگر اسمی انتظارات تورمی قرار بگیرد، بلکه نرخ ارز لنگر انتظارات است و تغییرات آن، تغییرات سایر بازارها را به دنبال خواهد داشت.
سناریوی دوم: لغو تحریمها
کنترل نقدینگی
نگرشی که سرمایه گذاران نسبت به مذاکرات هستهای و احتمال بهبود شرایط اقتصادی دارند؛ میتواند بر نحوه تصمیم گیری آنها در بازار سرمایه تأثیر بگذارد. یک رخداد سیاسی مانند اعلام برگزاری مذاکرات منجر به کاهش انتظارات تورمی و تثبیت نرخ ارز خواهد شد.
بدین صورت که با لغو تحریمها، درآمد نفتی افزایش مییابد، دولت نیز میتواند هزینههای جاری و عمرانی خود را از این طریق تأمین کند. درنتیجه بخشی از کسری بودجه دولت از این طریق تأمین میشود و دیگر نیازی به خلق پول و انتشار اوراق جهت تأمین کسری نخواهد بود.
با افزایش درآمد نفتی دولت، عدم فشار به بانک مرکزی و بازار سرمایه برای جبران کسری بودجه میتوان انتظار بازگشت استقلال بانک مرکزی جهت اعمال سیاستهای پولی مستقل و بهبود وضعیت بازار سرمایه را داشت.
رشد منابع ارزی
در شرایط لغو تحریمها، امکان نقل و انتقال منابع مالی فراهم میشود و ایران مجدداً قادر به صادرات حجم بالایی از نفت خواهد شد. بنابراین درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت برای کشو افزایش خواهد یافت. علاوه بر درآمد حاصل از فروش نفت، آزادسازی منابع ارزی بلوکه شده در خارج از کشور نیز منجر به تقویت عرضه ارز در کشور میشود.
نکته حائز اهمیت آنکه کاهش بیش از اندازه نرخ ارز نیز آسیب جدی به ساختار بودجه دولت خواهد زد که دلیل آن کسری بودجه دولت است؛ پس بهترین شرایط برای نرخ ارز، نه ریزش و نه صعود هیجانی است، بلکه نگه داشتن ثبات نرخ ارز و پیش بینی پذیر بودن آن خواهد بود. با تثبیت نرخ ارز و کاهش انتظارات تورمی، انتظار بهبود شرایط بازار سرمایه را میتوان داشت.
واکنش سرمایه گذاران؛ مثبت یا منفی؟
از نتایج توافق در مذاکرات هستهای، واکنش مثبت سرمایه گذاران نسبت به بازار سرمایه خواهد بود که مربوط به پیش بینی آنها از بهبود فضای کسب و کار، رونق اقتصادی کشور و بهبود شاخصهای اقتصاد کلان است.
مهمترین علت عکس العمل مثبت سرمایه گذاران را باید در خوش بینی نسبت به بهبود وضعیت در پی به نتیجه رسیدن مذاکرات دانست؛ به نحوی که حذف احتمالی محدودیتها، باز شدن قفلهای تحمیلی که مانع رشد و توسعه کشور میشود، بهبود شرایط صادرات و ارزآوری، رفع محدودیتهای بانکی و دسترسی به بازارهای متنوع میتواند از توافق هستهای حاصل شود و بر رفتار مثبت سرمایه گذاران تأثیرگذار باشد.
همچنین مذاکرات هستهای میتواند منجر به عکس العمل منفی از سوی سرمایه گذاران شود. درصورتی که سرمایه گذاران، انتظار بدتر شدن فضای کسب و کار را داشته باشند، احتمال عکس العمل منفی نیز وجود دارد. همواره در بازار سرمایه، حوادث بد تأثیر نمایانتری نسبت به حوادث خوب دارد؛ در نتیجه نوسانات بازار سرمایه در پی اخبار بد شدیدتر خواهد بود.
بازاری که در نهایت تحت تأثیر است
در ایران همواره متغیرهای سیاسی همچون تحریمها، برجام و خروج از آن نقش مهمی در اقتصاد ما داشته و در حال حاضر کارایی متغیرهای اقتصادی صرف به حداقل خود رسیده است. در نتیجه اغلب سیاستهای پولی و مالی، به خصوص سیاستهای اتخاذ شده توسط بانک مرکزی در مورد کاهش نرخ ارز با تأثیر از تحولات سیاسی پیش میرود و به دنبال آن روند بازار سرمایه نیز از آن پیروی خواهد کرد. بنابراین هرگونه اقدام و سخنی از سوی مسئولان داخلی و خارجی، بلافاصله روی نرخ ارز و به تبع آن بر بازار سرمایه تأثیرگذار خواهد بود.
حرکت به سمت آرامش و ثبات در روابط سیاسی، تأثیر بسزایی بر متغیرهای کلان اقتصادی خواهد داشت.
کنترل نقدینگی، جبران کسری بودجه دولت، افزایش درآمد نفتی و ارزآوری از نتایج توافقات هستهای خواهد بود که تأثیر مستقیم بر بازار سرمایه میگذارند و با بازگشت ثبات به اقتصاد کشور، انگیزه سرمایه گذاران داخلی و خارجی برای سرمایه گذاری در بازار سرمایه افزایش خواهد یافت.
از سوی دیگر، به نتیجه نرسیدن مذاکرات میتواند منجر به بی ثباتی در اقتصاد، رشد نقدینگی، افزایش نرخ بهره و کسری شدید بودجه دولت شود. این دو سناریو پیش روی بازار سرمایه است و تحلیل دقیق این سناریوها نیازمند آشکار شدن مفروضاتی است که در گذر زمان و به تدریج به آن خواهیم پرداخت.
تاثیر رشد نقدینگی بر بازارها
«ابتکار» تاثیر جذب نقدینگی توسط بازارهای اقتصادی بر تورم را بررسی کرد سود برابرتر ثروتمندان از رشد بازارها
کیمیا نجفی
این روزها بازارهای اقتصادی از جمله سکه، طلا، ارز و بورس همزمان رشد و افزایش قیمت را تجربه کرده و روزبهروز جذابیت بیشتری نزد سرمایهگذاران خرد و کلان پیدا میکنند و ما شاهد هستیم که نقدینگی با سرعتی بالا روانه بخشهای سودده در اقتصاد شده است. حرکتی که به گفته بسیاری از تحلیلگران میتواند اقتصاد را به پدیده تورم برساند.
اخیرا برخی از بازارهای اقتصادی بر مدار صعود قرار گرفتهاند و این صعودی شدن به روند سرمایهگذاریها سرعت بخشیده است. اما نکتهای که مورد توجه بسیاری از تحلیلگران قرار گرفته تورم به وجود آمده پس از جذب نقدینگی توسط یکی از بازارهای اقتصادی است. به عقیدهای آنها هنگامی که یک بازار اقتصادی با هجوم نقدینگی روبهرو میشود قیمتها در آن بخش افزایش یافته و این بازار با پدیدهای به نام تورم مواجه خواهد شد. چراکه وقتی حجم پول گستردهای در مدتزمانی کوتاه و بدون منطق اقتصادی به سمت یک بخش روانه میشود نتیجهای جز تورم نخواهد داشت و این فرآیند میتواند برای یک اقتصاد خطرناک باشد. آنها معتقدند اینکه نقدینگی به چه سمت و سویی برود اهمیت ندارد چراکه مسئله مهم فعالیتی است که در نهایت به تورم ختم میشود و میتواند عده زیادی را متضرر کند. قطعا در این شرایط میزان سود و زیان نیز برای افرادی که به یک بازار ورود پیدا کردهاند متفاوت خواهد بود چراکه میزان سرمایهگذاریها یکسان نیست. برخی از کارشناسان بر این باورند هنگامی که تورم، ناشی از ورود حجم زیاد نقدینگی به یکی از بخشهای اقتصاد باشد سرمایهگذاران خرد نسبت به افرادی که در مقیاسهای بالا سرمایهگذاری کردهاند زیان بیشتری میبینند، بنابراین خلق نقدینگی و پس از آن تورم میتواند آسیب جدی را به اقتصاد و همچنین سرمایهگذاران وارد کند. با وجود این مسائل باید دید آیا این فرضیه که افزایش حجم نقدینگی و ورود آن به یک بازار اقتصادی تنها با افزایش قابل توجه سطح عمومی قیمتها یا همان تورم به تعادل میرسد صحیح است یا خیر؟ عبدالحسین ساسان، اقتصاددان با اشاره به این مسئله که استقرار نقدینگی در بازارهای اقتصادی از جمله بورس راه را برای رسیدن به تورم هموار خواهد کرد به «ابتکار» گفت: هنگامی که نقدینگی با سرعت وارد بخشهای مختلف اقتصاد میشود عاملی برای افزایش قیمت خواهد بود. البته باید توجه داشت که مسئله گرانی و یا ارزانی در این فرآیند مطرح نیست و این پول است که مرتب ارزشش را از دست میدهد و روزبهروز به کالایی بیارزش تبدیلتر میشود. بنابراین مسئله پیچیدهای نیست، هر اندازه ارزش پول پایینتر بیاید به همان اندازه تورم را خواهیم داشت. همانطور که اشاره کردم در این شرایط ما گمان میکنیم که کالاها گران شده و توجه نداریم که پول ما بیش از حد بیارزش شده است.
وی همچنین افزود: تبعات این فرآیند کاملا مشخص است، درصورت ایجاد تورم جامعه شاهد افزایش قیمتها خواهد بود. وقتی پول بیارزش میشود قطعا تورم ایجاد شده است. اما اینکه این تورم چه تاثیری را بر معیشت افراد میگذارد مهمترین مسئلهای است که باید به آن توجه شود.
این اقتصاددان در پاسخ به این پرسش که در این فرآیند چه کسانی برنده و چه کسانی بازنده خواهند بود، گفت: افرادی که سرمایهای دارند تصور می-کنند که قیمت داراییشان افزایش پیدا کرده و احساس میکنند که در این شرایط سودی نصیبشان شده و خود را برندگان شرایط تورمی میبینند. در حالی که میتوان گفت بسیاری از افراد با شکلگیری این شرایط متضرر خواهند شد. البته باید اشاره کرد که بیشترین آسیب را افرادی میبینند که نه خانهای دارند و نه خودرویی. این افراد روزبهروز بدهیشان بیشتر میشود. مسلما این وضعیت به نفع یک طبقه خواهد بود، این قشر، کسانی هستند که بیش از مایحتایجشان دارایی دارند. قطعا آنها از این تورم بیشتر سود میبرند وگرنه دیگر افراد از شرایط تورمی متضرر خواهند شد و ما شاهد تبعات فرآیند افزایش نقدینگی، جذب آن در بخشهای اقتصادی و تورم ناشی از این فرآیند خواهیم بود.
تصمیمات و سیاستها میتواند بازارها را ملتهب کند
آلبرت بغزیان، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی نیز با اشاره به رشد قیمت در روزهای اخیر و تورم ناشی از تصمیمگیریها به «ابتکار» گفت: متولی رشد قیمت در بازارهای اقتصادی بانک مرکزی است، یعنی اگر قرار بر این باشد که علت جهشهای قیمت اخیر پرسیده شود باید این نهاد پاسخگو باشد. افزایش نقدینگی، حرکت آن به سمت یک بازار و درنهایت تورم، ناشی از تصمیم و یا اتفاقی است رخ داده و بانک مرکزی باید به چرایی شکلگیری این فرآیند پاسخ دهد، به عبارتی دیگر چرایی تورم و یا کاهش ارزش پول به این نهاد مربوط است. اگر نقدینگی افزایش یافته و در یکی از بازارهای اقتصادی جذب شده است حتما پس از آن تورم به وجود خواهد آمد و ما باید برای اصلاح شرایط دلایل افزایش نقدینگی را بررسی کنیم. اولین موضوع موثر در افزایش نقدینگی بالا رفتن پایه پولی است. به بیانی دیگر پایه پولی افزایش پیدا میکند و در سیستم میچرخد و نقدینگی را به وجود میآورد. پایهپولی را چه کسی افزایش میدهد؟ مسلما بانک مرکزی. اما اکنون این پرسش مطرح است که چرا پایه پولی بالا میرود. پایه پولی به دلیل بدهی سیستم بانکی به بانک مرکزی و یا بدهی دولت به بانک مرکزی بالا میرود، این در حالی است که اخیرا بانکها با قوانین جدید میتوانند به یکدیگر پول قرض بدهند و تنها چیزی که میتواند پایه پولی را در شرایط فعلی افزایش بدهد استقراض دولت از بانک مرکزی است. دلیل استقراض دولت از بانک مرکزی کسری بودجه بوده و همین مسئله میتواند تورمزا باشد.
وی افزود: تصمیمات و سیاستهایی میتواند بازارهای اقتصادی را ملتهب کند، به عنوان نمونه میتوانیم به نرخ ارز در روزهای اخیر اشاره کنیم. متاسفانه به دلیل حرکت نقدنگی به سمت بازارها و تصمیمات اتخاذ شده تورم، کاهش رفاه، کاهش قدرت خرید و یک رکود عمیق را خواهیم داشت.
این کارشناس اقتصادی به برندگان در شرایط تورمی اشاره کرد و گفت: در شرایط تورمی، برندگان ثروتمندان خواهند بود. به عبارتی دیگر با به وجود آمدن چنین وضعیتی ثروتمندان، ثروتمندتر میشوند. برندگان محتکرانی هستند که در روزهای آرام اقتصادی داراییهای خود را افزایش دادهاند. قطعا افرادی که با سوداگری به بازارهای اقتصادی وارد شدهاند میتوانند سود قابل توجهی را در شرایط تورمی به دست آورند.
این استاد دانشگاه گفت: افرادی هستند که به دلیل حفظ ارزش سرمایه خود فعالیتی را در یکی از بازارهای اقتصادی شروع میکنند، این افراد تنها برای حفظ ارزش سرمایهشان این اقدام را انجام میدهند و به نسبت سرمایهشان هم سود میبرند، اما عدهای با وامهای کلان، دستیابی به منابع مالی و رانت اطلاعاتی که دارند سرمایههایشان را به بازارهای اقتصادی بردهاند. این افراد بازار را با قیمتی ارزان در دست میگیرند و بعد از تورم سود قابل توجهی را به جیب میزنند، بنابراین از گذشته تا کنون همیشه ثروتمندان و محتکران برندگان شرایط تورمی هستند و اقشار دیگر تنها برای حفظ ارزش سرمایه-شان تلاش میکنند.
دیدگاه شما