داستان فقیرانی که میلیاردر شدند


سی پولدار ایرانی میلیاردرهای ایران چه کسانی هستند؟

خیلی ها موفقیت را داشتن موقعیت شغلی مناسب و برخورداری از رفاه کامل می دانند ، اگرچه بسیاری ثروتمند بودن را به عنوان نوعی ارزش، شاید شبیه به موفقیت نمی دانند، اما در بسیاری از کشورهای دنیا چنین است. از همین راهروی فکری هم هست، که ثروتمند ترین مردان و زنان دنیا، آنجا که سامانه مالیاتی درستی هم وجود دارد، با افتخار سر خود را بالا می گیرند و از ثروت مشروعی می گویند که البته قانونمد و شفاف به دست آمده است و کم نیستند لیست های ثروتمند ترین افراد یک کشور یا جهان که در نشریات مطرح می شوند.

به گزارش بورس نیوز به نقل از عصرایران، در "ایران سال 1389 "اما ، موضوع مثل خیلی از مقولات دیگر متفاوت از دنیاست. در اینجا، پولدار بودن همان است که در «به کجا چنین شتابان؟» و «دارا و ندار» نشان داده می شود ؛ اگرچه این سریال محصول ماه های اخیر است، اما فیلمنامه آن در ذهن بسیاری از افراد داستان فقیرانی که میلیاردر شدند جامعه ما از خیلی سال ها پیش نقش بسته است. سال هایی که گنج قارون ساخته شده بود.

بر اساس این تفکر است که: «اولا پولدار ها خبیث هستند و هیچ راهی به جز بالا کشیدن حق فقرا نداشتند تا پولدار شوند. ثانیا، پولدارها معمولا امراضی نظیر سرطان خون (خاص مرفهان بی درد) دارند و اگر این را هم نداشته باشند، حتما از حرص پول سکته می کنند. بچه هایشان هم که اگر ایدز نداشته باشند(که این ایدز هم سوغات یک سفری خارجی و بی بندوباری است) حتما معتاد و الکلی هستند.»

با این پاراگراف کوتاه، چه کسی حاضر می شود بگوید من ثروتمندترین ایرانی هستم؟ بهتر آنکه چیزی رو نشود. از طرف دیگر هم، خانواده 8 نفری که نان شب شان به زحمت در می آید، پای تلویزیون ال سی دی قسطی(وارد شده توسط یکی از آن ثروتمندان ایدزی) بنشینند ، وقتی که نوک پاهایشان به خاطر تنگی جا به هم می خورد، 500 تومان تخمه آفتابگردان بشکنند و به عاقبت ثروتمندان بدبخت نگاه کنند و خدا را هزار مرتبه شکر کنند که اگر پولدار نیستند و قسط خرید وسایل منزل و اجاره خانه و شهریه دانشگاه عقب افتاده و پول خرید گوشت ندارند و شیر یارانه ای گیرشان نمی آید و زیر کفششان هزار بار وصله شده، لااقل بچه هایشان ایدز ندارند، دست به قتل نمی زنند، از اعتیاد کمرشان نشکسته و.

از بحث دور نشویم، به لطف سامانه های مالیاتی و مالی کشورمان ایران، دو دسته ثروتمند وجود دارند. دسته اول که همیشه هم بحث برانگیز بودند، رانتی هستند و زمین خوار و . اینها را کسی نه می شناسد، نه دیده، نه حساب هایشان معلوم است. لااقل 5 سالی هم هست که اسمشان از نوک زبان، به بیان نرسیده و هنوز مردم منتظر شنیدن نامشان هستند و مدارک ثروت نامشروعشان.در ضمن وقتی نام شان از نوک زبان بزرگان به مقام بیان نرسیده، انتظار زیادی است که از قلم ما بچکد!

پس اجازه بدهید سراغ دسته دوم برویم، همان ها که ثروتمند هستند، اما شناخته شده اند و به خاطر شناخته شده بودنشان، مالیات می دهند. مالیاتی که کوچه داستان فقیرانی که میلیاردر شدند های شهرمان را با آن اسفالت می کنند، صدا و سیمای مان را با آن می چرخانند و. برای پیدا کردنشان باید کمی بگردیم.

در فهرست زیر، هرجا که دیدید، نام شرکت یا کارخانه ای آمده است، بدانید که در آن بنگاه اقتصادی، اشخاص زیادی کار می کنند و به واسطه تولید، چرخ اقتصاد خانواده شان می داستان فقیرانی که میلیاردر شدند چرخد ؛ پس قابل احترام هستند.

1- علاء ميرمحمدصادقي: الان 79 سال دارد و متولد اصفهان است. كسي كه همه او را به‌عنوان پدر گچ و سيمان كشور مي‌شناسند.

او بنيانگذار سازمان اقتصاد اسلامي است كه روزي قرار بود بانك خصوصي بازاري‌ها باشد اما با تهديد به استعفاي 7 عضو كابينه دولت موقت، به محاق تعليق رفت تا سرانجام در دولت احمدي‌نژاد به بانك قرض‌الحسنه تبديل شد.

میرمحمد صادقی رئیس انجمن صنایع و معادن گچ کشور، رئیس خانه معدن کشور، بنیانگذار و رئیس هیات مدیره اتاق های مشترک این و کانادا، ایران و افغانستان، کمیته مشترک ایران و کره، شورای مشترک ایران و بحرین، و ایران و عربستان، اتحادیه تولید کنندگان و صادر کنندگان محصولات معدنی، عضو هیات مدیره شرکت کشتی سازی نوح، شرکت صنایع گچ خوزستان، شرکت صادراتی بنادر جنوب، شرکت پخش سیمان کشور و عضو هیات رئیسه اتاق تهران است.

2- سید حمید حسینی: حضور اشخاصی مثل صفایی فراهانی در مجلس ترحیم پدر وزیر ارشاد برای بسیاری سوال برانگیز بود.

پاسخ سوال را باید در فعالیت های اقتصادی برادر وزیر ارشاد جست، بالاخره برادر وزیر ارشاد با صفایی فراهانی همکار است.

52 ساله است و اهل رفسنجان. رئیس هیات مدیره گروه بین المللی مذاکرات و مدیر عامل شرکت پالایشگاه نفت سروش است.

رئیس هیات مدیره و مدیر عامل شرکت بوتان است، رئیس هیات مدیره انجمن مدیران صنایع ایران، رئیس هیات مدیره کنفدراسیون صنعت ایران، دبیر کل کانون داستان فقیرانی که میلیاردر شدند عالی کارفرمایان ایران، رئیس هیات مدیره شورای صنایع لوازم خانگی ایران، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی کارفرمایان توزیع کننده گاز مایع ایران است. عراقی متولد 1308 در تهران است.

4- شاهرخ ظهيري: حتما لااقل یکبار سس های او را تجربه کردید، به او سلطان سس هم می گویند ؛ پيشگام صنايع غذايي در كشور و بنيانگذار كارخانه‌هاي مهرام است.

علاوه بر این، ظهیری 80 ساله عنوان های دیگری نظیر: نایب رئیس اتاق های مشترک ایران و روسیه، ایران و استرالیا، ایران و ارمنستان و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، عضو هیات رئیسه اتاق ایران و کانادا، رئیس کمیسیون کشاورزی در صنایع و بسته بندی اتاق ایران، عضو هیات رئیسه انجمن مدیران، نایب رئیس کنفدراسیون صنایع غذایی ایران را نیز در کارنامه دارد.

5- مهدي جارياني: هربار که حمام بروید یا دست هایتان را بشویید، شاید به یاد جاریانی بیفتید. جاریانی متولد تهران است و 62 سال سن دارد. جاریانی مدیر عاملی شرکت های: پاکسان، انتباه، تولی پرس، پخش عظیم، کالا مصرفی، تولید مواد اولیه داروپخش(تماد) را در کارنامه دارد.

به کت و شلوار عادیش نگاه کنید و با خودتان فکر کنید که در روزگاری نه چندان دور، هر مردی در شب دامادیش یکی از محصولات آقای مدیر را به تن می کرد.

درست متوجه شدید، خاموشی 71 ساله، این عنوان ها را در کارنامه دارد(به جهت فزونی تعداد شرکت هایی که به واسطه ریاستش در بنیاد در آنها نیز نفوذ داشته است از ذکر بسیاری از آنها در اینجا خودداری شده است): رئیس هیات مدیره شرکت سرمایه گذاری ایران، رئیس هیات مدیره شرکت های: ریسندگی و بافندگی مطهری و پوشاک جامعه، مدیر کل شرکت های: ریسندگی و بافندگی مقدم و تیم، مدیر تولید نساجی ممتاز، عضو شورای عالی پول و اعتبار و رئیس بنیاد مستضعفان.

7- اسداله عسگراولادي: همین یکی –دو هفته قبل، جوابیه معترضانه ای را به یکی از روزنامه های کثیر الانتشار فرستاده بود، از آنها گله کرده بود که چرا از وی با عنوان «حاجی ترانسفر» نام برده اند.

عسگراولادی اهل تهران است و چه کسی است که او را نشناسد. بر اساس روایتی پیر مرد خوش قلب در جریان نگرانی بخش خصوصی از واگذاری نمایشگاه بین المللی تهران با آن وسعت در آن نقطه اعیان نشین تهران در جمع هیات نمایندگان اتاق چنین گفته بود: جناب رئیس(آل اسحاق) اگر اجازه می دهید، بنده به عنوان یک «کاسب جزء» همین حالا چک خرید نمایشگاه را بکشم!

از اعضاي بنام مؤتلفه، رئيس اتاق مشترك ايران و چين، دارنده شركت بزرگ «حساس» كه در عرصه صادرات خشكبار و به خصوص پسته ايران در سطح جهان صاحب نام است. چند هفته قبل هم گفته شد دو بانک چینی را خریده، البته بعدا متذکر شد که کل بانک ها را نخریده ، بلکه سهام آنها را خریداری کرده است.

8- فاطمه مقیمی: اهل رشت است. به روسری و مزدای صورتی رنگش نگاه نکنید، راننده کامیون های زیادی آخر برج چشمشان به دست خانم رئیس دوخته شده است.

موسس و مدیر عامل شرکت حمل و نقل بین الملل است و در کارگروه های مرتبط با موضوع حمل و نقل همکاری های زیادی دارد.

داستان زندگیش هم خالی از لطف نیست. مقیمی قرار بوده مترجم یا معلم زبان باشد. ماجرا از جایی شروع شده که مترجم یک شرکت حمل و نقل بین المللی شده است و بعد وقتی صحبت های روسایش را ترجمه می کرده، فکر کرده که چرا خودش مدیر نشود. همین می شود که یک شرکت راه می اندازد و باقی ماجرا!

9- محمد مهدی رئیس زاده: مشهدی 52 ساله انگار برای مدیریت در این دنیا حاضر شده: عضو هیات مدیره و مدیر عامل گروه صنایع سیمان کرمان، عضو هیات مدیره و مدیر عامل شرکت تسهیلات بازرگانی صنعتی، عضو هیات مدیره و مدیر عامل شرکت بازرگانی صنایع ملی ایران، رئیس هیات مدیره شرکت سرمایه گذاری سیمان کرمان، عضو هیات مدیره شرکت سیمان ممتازان، عضو هیات مدیره گروه تولیدی داستان فقیرانی که میلیاردر شدند لاستیک بارز، نایب رئیس هیات مدیره شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران و. .

10- احمد اميراحمدي: 71 ساله است، اما خیلی جوان مانده، به گوش های شکسته و پف کرده اش که نگاه کنید ظاهرا رمز جوانیش را دریافتید، کشتی گیر با سابقه ای است. البته کیست که نداند کار و پول خوب هم آدمی را جوان نگه داستان فقیرانی که میلیاردر شدند میدارد! كشتي‌گير قديمي با گوش‌هاي شكسته كه به‌عنوان پدر سرب و روي كشور شناخته مي‌شود اهل تهران است.

علاوه بر سرب و روی، در صنعت شیشه و بلور هم کم فعالیت نکرده است. عناوینی چون: رئیس انجمن صنفی کارفرمایان صنعت شیشه و بلور استان تهران، و شرکت تعاونی تولید کنندگان شیشه و بلور و انجمن تخصصی صنایع همگن شیشه وبلور تهران، نایب رئیس خانه صنعت و معدن تهران و. را هم یدک می کشد.

11- تقي بهرامي نوشهر: فکر نکنید چون شهرتش به نوشهر ختم می شود شمالی ست. دو کلمه که حرف بزنید متوجه لهجه دلنشین اذریش خواهید شد.

متولد 1324 در اردبیل است. اگر سر و کارتان به بازار آهن و . خورده، احتمالا میخواهید بدانید چه کسی فی این بازار را مشخص می کند. با پدر خوانده فولاد كشور آشنا شوید! مؤسس چندين شركت بزرگ فولاد و فعال اين صنعت است.

او موسس شرکت های گرو.ه صنعتی نورد نوشهر، ذوب آهن اردبیل و سبلان و سهند، کارخانه قطعه سازی دینام و استارت اردبیل، سیمان خلخال، کاغذ سازی اترک اصفهان، رئیس انجمن فولاد کشور، دبیر کل خانه صنعت و معدن، رئیس هیات مدیره شرکت کشتیرانی لنگر است.

12- محمد صدر هاشمي‌نژاد: از مؤسسان اولين بانك خصوصي كشور و رئيس هيأت‌مديره همان بانك، مدیر عامل شركت توانمند ساختماني استراتوس، كسي نمي‌داند او چقدر ثروت دارد، اما در زمينه ساختمان‌سازي و بازرگاني از بزرگان به شمار مي‌رود. صدر هاشمی متولد 1329 در شهر کرمان است.

41 سال سن دارد و متولد زاهدان است. رئیس هیات مدیره گروه شرکت های پرسال، عضو هیات مدیره و دبیر کل اتحادیه صادر کنندگان فرآرده های نفت، گاز و پتروشیمی ایران، موسس، عضو هیات مدیره و مدیر عامل صندوق توسعه صادرات فرآرده های نفتی ایران است.

14- علی شمس اردكاني: مديرعامل يك شركت بزرگ خودروسازي و از فعالين بنام صنعت خودروسازي خصوصي در كشور. سوابق اجرای شمس اردکانی کم نیست که بتوان در چند خط تمام آنها را گفت. رئیس مجمع ایران برای فردا، مشاور وزارت نفت، عضو هیات مدیره بانک مسکن در امور بازرگانی و مالی در اردن، رئیس هیات مدیره شرکت های گروه سرمایه گذاری و تبدیل گاز به مایع نارکنگان، رئیس اجرایی هیات مدیره شرکت های آسیای آرام و صنایع خودرو کویر و گروه بین المللی ساروج بوشهر، دبیر کل اتاق بازرگانی ایران، عضو بنیانگذار منطقه آزاد قشم و. شمس اردکانی متولد 1322 در اصفهان است.

15- عباسعلي قصاعي: از بازماندگان خاندان بزرگ سرمايه‌دار قصاعي و از بزرگ‌ترين فعالان صنعت چيني در داستان فقیرانی که میلیاردر شدند كشور است. به سال1326 در نطنز به دنیا آمده و تا امروز نامش را با چینی و بلور در ذهن بازار ثبت کرده است. قصاعی 63 ساله مدیر شرکت های صنایع چینی قصایی، چینی زرین ایران، چینی یاسمن، صنایع بسته بندی زرین بان و رئیس انجمن صنایع چینی ایران است.

بیشتر سمت های دولتی داشته مثل معاونت وزیر بازرگانی و مشاور وزارت نفت داشته است، اما این باعث نمی شود که ارض اقدس مشهدی چیزی از سایرین کم داشته باشد، چراکه در حال حاضر او مدیرعامل و عضو هیات مدیره ده ها شرکت صنعتی بزرگ است. ارض اقدس 54 ساله است.

17- احمد پورفلاح: از اقتصادی های خوش تیپ «خیر» به شمار می رود. متولد کرج است و حالا 65 ساله شده. مديرعامل شركت بزرگ تأسيساتي سكو ايران است علاوه بر این عناوینی چون: قائم مقام رئیس هیات مدیره اتاق ایران و ایتالیا، نایب رئیس اتاق ایران و استرالیا، عضو شورای مرکزی ICC، عضو هیات امنای موسسه خیریه محک و. را نیز یدک می کشد.

18- مسعود دانشمند: 61 سال دارد و اهل زاهدان است. دارنده يك شركت بزرگ حمل و نقل دريايي است. اما شاید دوستی اش( با وجود کراواتی که همیشه به گردن دارد) با علینقی خاموشی هم جزو عناوینش باید ذکر شود. البته از دور دستی هم بر آتش هتلداری یا چیزی شبیه گردشگری و سفر و. دارد!

19- هوشنگ ادهمی: همشهری روسای اتاق های ایران و تهران است، یک زنجانی 58 ساله. عناوینی چون: مدیر عامل شرکت مبنای خاورمیانه(اکنون)، مدیرعامل سیمان فارس خوزستان، رئیس هیات مدیره شرکت توسعه معادن روی، مدیر گروه سیمان سازمان صنایع ملی ایران را در کارنامه اش دارد.

20- اکبر برادر هریسچیان: تبریزی 70 ساله است. فرش تبریز را چه کسی نمی شناسد؟ در اطراف تبریز هم منطقه ای وجود دارد به نام هریس، شاید نام فامیلش را از آن منطقه اخذ کرده باشد که اتفاقا اگر در ایران فرش تبریز مشهور است، در تبریز هم فرش هریس. او هم در این هنر-فن صاحب نام است.

21- محمدرضا بهرامند: تهرانی 61 ساله، بی مقدمه بگذارید برخی از سمت هایش را مرور کنیم: عضو هیات مدیره شرکت های: تولید و فراوری مواد معدنی ایران، گدارسنگ، سنگاب همدان، معدنی پیرتاک، فراسنگ محلات، منطقه ای، معادن آذربایجان، فصلنامه سنگ، اروم کانسار، مدیر عامل و عضو هیات مدیره: فرامز تهران، مجتمع معادن نی ریز، سنگاب آذرشهر، معدنی ایران سنگ، مدیر مسئول مجله سنگ و معدن، عضو کمیته ملی برگزاری بیستمین کنگره جهانی معدن، مشاور وزیر معادن و فلزات در ستاد سیاست گذاری توسعه صادرات سنگ کشور- نایب رئیس کنونی کمیسیون معادن اتاق ایران و. .

22- مهدی پورقاضی: دوباره نوبت به اصفهانی ها رسید، اینبار یک اصفهانی 53 ساله. با عناوینی مثل: مدیر عامل شرکت نیرومند پلیمر و شرکت فرافن گاز تهران.

23- احمد ترک نژاد: درست 50 ساله است. متولد الشتر . ترک نژاد از جهادگران سال های قبل بوده و از اقتصادیان امروز! نام بانک خصوصی در کشورمان با پارسیان گره خورده، عناوینی مثل: مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری بانک پارسیان، رئیس هیات مدیره شرکت تجاری بین المللی راهبرد پارسیان، رئیس هیات مدیره شرکت توسعه سیستم های حمل و نقل راه ابریشم، نایب رئیس هیات مدیره شرکت پارسیان اینترنشنال، عضو هیات مدیره شرکت گشترش هتل های لوتوس پارسیان را در کارنامه دارد.

24- محمدرضاجابر انصاری: 61 ساله، اهل تهران، ایجاد یا مشارکت در تاسیس شرکت های: دژ پاد، صنایع فلزی سبک، گروه صنعتی سپاهان، آهن و فولاد اصفهان، ساخته های فلزی اصفهانیان، سرمایه گذاری صنایع ایران، سرمایه گذاری ساختمانی سخت آژند، زراعی محمدآباد، آجر ماشینی سه ام، بار آهن سپاهان، آژند سازه اسکان و مهر آژند، انبوه سازان اسکان، عضو موسس شرکت های عام و تشکل های صنفی موسسه اعتباری کارآفرینان، بانک کارآفرینان، فروسیلیس ایران، بیمه کارآفرین، اتحادیه صنایع فلزی سبک و. را یدک می کشد.

25- غلامرضا حمیدی انارکی: بالاخره نوبت به سمنان هم رسید، 66 ساله است و عناوینی مثل: رئیس کارگاه شرکت پارادیس، عضو هیات مدیره شرکت سرب و روی، مدیر عامل شرکت های: باریت ایران، ایران کان آرا، تولید و فراوری مواد معدنی ایران، معدنی آهن آجین، فولاد زاگرس، مواد نسوز بیرجند، مدیرعهامل تهیه و تولید مواد نسوز کشور-رئیس کنونی کمیسیون معادن اتاق ایران و. را یدک می کشد.

26- محمدرضا حیدری: درست 60 ساله شده است، کردی از خطه کرمانشاه، رئیس هیات مدیره و مدیر عامل شرکت سیمان فارس و خوزستان و 50عضویت در هیات مدیره بیش از 50 شرکت بزرگ بورسی را در کارنامه دارد.

28- جمشید عدالتیان شهریاری: 55 ساله و اهل تهران، بسیار خوشتیپ و البته مدیر، تحصیلاتش را در آلمان ادامه داده و مدیر عامل شرکت کمپاس ایران و سرپرست منطقه 7 کمپاس بین الملل، رئیس هیات مدیره شرکت صنایع فراورده های غذایی پدیده دیناوند است.

فقیران معتبر/ ثروتمندانی از خانواده های فقیر!

همه ما از شنیدن داستان هایی راجع به افراد مشهور و ثروتمندی که زمانی با ناملایمات زندگی دست و پنجه نرم می کردند انگیزه زیادی برای تلاش و تکاپو و موفق شدن در زندگی پیدا می کنیم. حتی اگر رویای پولدارشدن هم در سر نمی پرورانید شنیدن داستان هایی درمورد افرادی با اعتماد به نفس، پشتکار و مصمم برای دست یافتن به آرزوهایشان باعث می شود روحیه بگیرید. بیشتر این افراد از صفر شروع کرده اند.

راکفلر در ریچفورد نیویورک در یک خانواده هشت نفری به دنیا آمد. پدرش فروشنده دوره گردی بود که همواره با قوانین و سنت های اخلاق گرا در حال مبارزه بود. پدر راکفلر در طول مدت زندگی اش همیشه به دنبال یافتن راهی برای کار نکردن یا فرار از کار سخت بود. مادر جان برای حفظ ثبات زندگی خود و بچه ها همیشه در حال تقلا و مبارزه بود. به خصوص زمانی که همسرش برای هفته ها به شهرهای دور می رفت. به همین دلیل خانواده راکفلر بارها به شهرهای مختلف نقل مکان کردند. جان هم به مدرسه می رفت و هم به عنوان کتابدار در جایی کار می کرد. درآمد او در سه ماه 50 دلار بود. در سال 1859 راکفلر برای رهایی از مشکلات مالی خانواده اش تصمیم گرفت با یکی از دوستانش به نام موریس بی کلارک شرکتی نفتی تاسیس کند. این شرکت نفتی چهار سرمایه گذار دیگر هم داشت اما خیلی زود راکفلر همه سهام ها را خرید و نام آن را راکفلر و اندروز گذاشت. سپس با مشقت و کار بسیار زیاد او و برادرش شرکت های نفتی بیشتری خریدند. راکفلر شرکت استاندارد نفتی را پایه گذاری کرد و خود و خانواده اش را تبدیل به اولین میلیونرهای جهان کرد.

,فقیران معتبر/ ثروتمندانی از خانواده های فقیر! فقر,ثروتمندان,پولدار شدن,مقالات مدیریت ، بازاریابی ، تبلیغات

اوپرا فرزند دو نوجوان بود که در می سی سی پی زندگی می کردند. وقتی به دنیا آمد این دو نوجوان از هم جدا شدند. پس از آن اوپرا به مادربزرگ خود سپرده شد که وضع مالی خوبی نداشت و قادر به تامین هزینه های بزرگ کردن اوپرا نبود اما قبل از سه سالگی به اوپرا خواندن و نوشتن یاد داد. در شش سالگی او دوباره نزد مادرش برگشت. او و مادرش با مشکلات مالی فراوانی مواجه بودند اما با همه اینها اوپرا تحصیلات خود را ادامه می داد. در سن نوجوانی اوپرا از خانه گریخت و همین امر باعث شد برای نگهداری به پدرش سپرده شود. در مدرسه فوق العاده بود و بسیاری از معلمانش را تحت تاثیر قرار می د اد. به دلیل استعداد فوق العاده اش به رادیو و تلویزیون معرفی شد و به سرعت پله های ترقی را پیمود. امروزه او برای خودش یک برنامه و کانال اختصاصی تلویزیونی دارد و صاحب یک مجله است.

,فقیران معتبر/ ثروتمندانی از خانواده های فقیر! فقر,ثروتمندان,پولدار شدن,مقالات مدیریت ، بازاریابی ، تبلیغات

چارلز اسپنسر چاپلین در آوریل 1889 در است استریت لندن در انگلستان به دنیا آمد. براساس نوشته ها و اسناد موجود او در یک کاروان کولی به دنیا آمده است. والدین او هر دو در سالن موسیقی آواز می خواندند. مادرش بازیگر هم بود. قبل از اینکه چارلی سه ساله شود والدینش از هم جدا شدند. او آوازخواندن را از والدینش آموخت. با مادر و برادرش م جبور بودند دائما از جایی به جای دیگر نقل مکان کنند. پدرش به دلیل رفتارهای عصبی اش ارتباط بسیار کمی با فرزندانش داشته است. مادر چارلی که از لحاظ روانی دچار مشکل بود مجبور می شود او و برادرش را نزد پدرشان بفرستد. وقتی چارلی 12 ساله بود پدرش را از دست می دهد. در مدرسه با پیوستن به گروه رقص خیلی زود استعداد خود را نشان می دهد و پس از پشت سر گذاشتن مشکلات فراوان و تلاش زیاد به عنوان بزرگ ترین و مشهورترین ستاره سینمای عصر خود مبدل می شود. در زمینه فیلم صامت چاپلین خلاق ترین سینماگری است که جهان به خود دیده است.

هنری ادموند مارتینسون

,فقیران معتبر/ ثروتمندانی از خانواده های فقیر! فقر,ثروتمندان,پولدار شدن,مقالات مدیریت ، بازاریابی ، تبلیغات

این نویسنده سوئدی و برنده جایزه نوبل ادبیات، سختی های زیادی را در دوران کودکی از سر گذراند. در سنین کنودکی پدرش را از دست داد و مادرش هم او را رها کرد. کودک بی خانمانی که روی زمین کار می کرد و پول ناچیزی دریافت می کرد و فقط می توانست شکمش را سیر کند. مارتینسون برای مدتی به عنوان ملواندر سفر بود اما بیماری او را دوباره سر زمینی که در آن بی خانمان بود عقب راند. در جاده ها زندگی می کرد و یک بار هم به جرم ولگردی دستگیر شد اما هویت غنی و تخیل قوی مارتینسون از او نویسنده ای ساخت که توانست ادبیاتر ا تغییر دهد.

,فقیران معتبر/ ثروتمندانی از خانواده های فقیر! فقر,ثروتمندان,پولدار شدن,مقالات مدیریت ، بازاریابی ، تبلیغات

رولینگ در یات گلوسترشایر انگلستان نزدیک به دنیا آمد. رولینگ در مدرسه متوجه علاقه بیش از اندازه اش به نوشتن شد. رولینگ داستان هایی را که می نوشت برای خواهرانش می خواند. او و خانواده اش بارها مجبور می شدند از دهکده ای به دهکده ای دیگر بروند. در دسامبر 1990 رولینگ داستان فقیرانی که میلیاردر شدند مادر خود را از دست داد و پس از مرگ مادرش برای تدریس زبان انگلیسی به پرتغال رفت. او قبل از مرگ مادرش نوشتن رمان هری پاتر را آغاز کرده بود. در پرتغال ازدواج کرد ولی پس از مدتی در سال 1993 از همسرش جدا شد. او از این ازدواج صاحب دختری شد و پس از جدایی با دختر خود به ادینبورگ اسکاتلند رفت. در طول این مدت رولینگ با مشکلات زیادی رو به رو شد، دچار افسردگی شدید شد و چندبار اقدام به خودکشی کرد. او که شغلی نداشت از مستمری بیکاری برای گذران زندگی استفاده می کرد. در این مدت برای نوشتن رمانش به کافه های بی شماری می رفت. حال او داستان فقیرانی که میلیاردر شدند پس از چاپ مجموعه هری پاتر یکی از میلینورهای دنیاست.

,فقیران معتبر/ ثروتمندانی از خانواده های فقیر! فقر,ثروتمندان,پولدار شدن,مقالات مدیریت ، بازاریابی ، تبلیغات

جیم کری را کسی نیست که نشناسد. او متولد اونتاریو کانادا است. نخست خانواده او زندگی خوبی داشتند. پدرش حسابدار بود اما با بزرگ شدن جیم شرایط خانوادهش روز به روز دشوارتر می شد. آنها مجبور شدند برای یافتن کار و گذران زندگی به اسکاربروگ نقل مکان کنند و همگی در کارخانه لاستیک تیتان کار کنند. جیم هم مجبور بود روزی هشت ساعت کار کند و هم به مدرسه برود. با اینکه همه آنها کار می کردند بازهم نمی توانستند شرایط مالی خوبی داشته باشند. او و خانواده اش مجبور بودند در ماشین ون در یک کمپ زندگی کنند. به مرور جیم تصمیم گرفت دل به دریا بزند و رویای کمدین بودن را دنبال کند. او آنقدر شیفته کمدین بودن و اجرای نمایش بود که کمی بعد از مدرسه اخراج شد. او با تلاش و پشتکار و با داشتن استعدادی فراوان خیلی زود تبدیل به ستاره سینما و به دنبال آن یکی از گران ترین هنرپیشه ها شد.

,فقیران معتبر/ ثروتمندانی از خانواده های فقیر! فقر,ثروتمندان,پولدار شدن,مقالات مدیریت ، بازاریابی ، تبلیغات

اگرچه اندرو ثابت کرد که یکی از غول های عصر صنعت است. اما زمانی پسر فقیری در اسکاتلند بود. پدرش در یک کارگاه بافندگی و نخ ریسی کارگر بود اما با صنعتی شدن جامعه اسکاتلند دیگر به نیروی کار او نیازی نبود. از آن پس او و خانواده اش برای گذران زندگی سختی ها و ناملایمات بی شماری را متحمل شدند. برای شروع یک زندگی جدید و یافتن کار، او به همراه خانواده اش به آمریکا مهاجرت کرد. او در 13 سالگی در آمریکا موفق شد در یک کارخانه کتان استخدام شود. اندرو روزی 12 ساعت و هفته ای شش روز کار می کرد. به تدریج با تلاش فراوان او توانست شغل بهتری به عنوان تلگرافچی پیدا کند. به دلیل پشتکار فراوان در کار، شخصی در پنسیلوانیا در شرکت راه آهن به او پیشنهاد کار داد و از این طریق او روز به روز بیشتر پس انداز می کرد تا بتواند بهاهدافش دست یابد. سرانجام با پس انداز خود روی شرکت فولاد سرمایه گذاری کرد. همین سرمایه گذاری باعث شد خیلی زود بتواند شرکت فولاد خودش را تاسیس کند و 120 میلیون دلار پول به دست آورد. اندرو از خانواده ای فقیر توانست رویای پولدار شدن را عملی کند و نام خود را در فهرست یکی از میلیونرهای جهان قرار دهد.

گزارش «فوربس» از ۲۵۰ هزار «میلیونرِ دلاری» در ایران

مجله معتبر «فوربس» گزارش داده که اکنون در ایران، حدود ۲۵۰ هزار نفر با داستان فقیرانی که میلیاردر شدند ثروت بالاتر از یک میلیون دلار زندگی می‌کنند و به این ترتیب، ایران چهاردهمین کشور جهان از منظر تعداد میلیونر‌ها است و در خاورمیانه هم جایگاه نخست را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که همزمان، حدود ۶۰ درصد از جمعیت ایران زیر «خط فقر رسمی» و حدود ۳۰ درصد هم زیر «خط فقر مطلق» زندگی می‌کنند. این یعنی حدود ۲۵ میلیون ایرانی، تفاوتی با شهروندان «آنگولا» یا «بورکینافاسو» ندارند.

فرارو- تقریباً همه می‌دانیم که نابرابری اجتماعی و اقتصادی در ایران افزایش پیدا کرده است. با این همه، تا زمانی که داده‌های آماری دقیق و منسجم در مورد افزایش (یا کاهشِ) میزان نابرابری در دسترس نباشد، نمی‌توان به طور دقیق در این مورد اظهارنظر کرد.


با این همه، ظاهراً برخی موسسات خارجی، با بررسی وضعیت ایران به این نتیجه رسیده اند که میزان نابرابریِ اقتصادی در ایران، طی ماه‌های گذشته به شکلی انفجاری بالا رفته است و عامل این وضعیت هم، رشد دیوانه وار بازار سرمایه و بازار رمزارز‌ها در سال ۱۳۹۹ بوده است.

«بچه پولدارها» از کجا آمدند؟

مجله معتبر «فوربس» (Forbes) به تازگی گزارشی در مورد افزایش حیرت آورِ تعداد «میلیونر‌های ایرانی» منتشر کرده که همزمانیِ آن با کاهش همگانیِ سطح درآمد‌ها در ایران، مثال زدنی است. در واقع، ایران حالا یک طبقه بسیار کوچک از «ابرثروتمندان» دارد و یک طبقه بسیار بزرگ از «فقرای مطلق».


بر اساس گزارش این مجله، در سال ۲۰۲۰ میلادی تعداد ابرثروتمندان (high net worth individuals یا HNWIs) در ایران، ۲۱.۶ درصد رشد کرده و این در حالی است که متوسط رشد تعداد این گروه از ثروتمندان در جهان در همین بازه زمانی، تنها ۶.۳ درصد بوده است.


نکته جالب توجه اینکه بر اساس گزارش مجله «فوربس»، ثروت این افراد به دلار محاسبه شده و بنابراین، آن‌ها «میلیونرهایِ دلاری» هستند. این گزارش اضافه می‌کند که ثروت این گروه از ایرانی ها، حتی سریع‌تر از تعدادشان هم رشد کرده و در طول سال ۲۰۲۰ میلادی، حدود ۲۴.۳ درصد افزایش پیدا کرده است.

ابرثروتمندان چگونه این قدر ثروتمند شدند؟

به گزارش فرارو، اما این ابرثروتمندانِ ایرانی، چگونه ناگهان این قدر ثروتمند شدند؟ گزارش به دو بازار اشاره می‌کند که بیش و کم برای همه ما آشنا هستند: بازار سرمایه و بازار ارز‌های دیجیتال. در این گزارش، به داده‌های موسسه مشاوره‌ای «Capgemini» اشاره شده که بر اساس آنها، بازدهی بازار سرمایه ایران در فاصله ماه‌های مارس تا جولایِ سال ۲۰۲۰ میلادی (تقریباً منطبق بر بازه فروردین تا مردادماه سال ۱۳۹۹)، حدود ۶۲۵ درصد در مقایسه با سالِ پیش از آن افزایش داشته است.


این در حالی است که طی همین بازه زمانی، شاخص S&P ۵۰۰ (شاخصی شامل نماد‌های ۵۰۰ شرکت برتر در بورس نیویورک و نزدک در آمریکا) تنها ۱۶ درصد بازدهی داشته است. بخش عمده سرمایه گذاری‌ها در بازار سرمایه، از سوی ثروتمندانی صورت گرفته که به رانت‌های اطلاعاتی دسترسی داشته اند و بیشترین سود را از افزایش انفجاری قیمت‌ها در بورس تهران کسب کرده اند.

گزارش «فوربس» از ۲۵۰ هزار «میلیونرِ دلاری» در ایران

ایران ۲۵۰ هزار میلیونر دارد

داده‌های موسسه Capgemini نشان می‌دهد که به لطفِ رشد اعجاب آوار بازدهی بورسِ تهران، ایران اکنون ۲۵۰ هزار نفر با میزان ثروت بالای یک میلیون دلار دارد، که عمده آن‌ها هم در تهران زندگی می‌کنند.


این گزارش اضافه می‌کند که اقداماتِ دولت ایران هم به رشد این گروه کمک کرده است: دولت ایران، پیش از این یک درصد از ذخایر «صندوق توسعه ملی» را به بورس تهران تزریق کرده و در مرحله بعد هم، همین چند ماه پیش، حدود ۵۹۵ میلیون دلار (معادل حدود ۱۳ هزار میلیارد تومان) به بازار سرمایه ایران تزریق کرد که موجب رشد جهشی بازدهی در بازار سرمایه ایران شد.


اما این تنها منبع ثروت ابرثروتمندانِ ایرانی نیست. داده‌های موسسه Capgemini اضافه می‌کند که استخراج بیت کوین، به دلیل ارزان بودن برق در ایران، دومین منبع اصلیِ ایجاد ثروت برای این طبقه خاصِ اجتماعی بوده است. جالب‌تر اینکه بر اساس این گزارش، حدود ۷۲ درصد از ابرثروتمندانِ ایرانی، یعنی جمعیتی در حدود ۱۸۰ هزار نفر، در حوزه استخراج رمزارز‌ها سرمایه گذاری کرده اند.

ایران، چهاردهمین کشور با بیشترین تعداد میلیونر‌ها در جهان

در بخش دیگری از این گزارش به این موضوع اشاره شده که ایران اکنون چهاردهمین کشور جهان بر اساس تعداد افراد با ثروت بالاتر از یک میلیون دلار است و از این منظر، ثروتمندترین کشور در خاورمیانه است. عربستان سعودی که پیش از این در جایگاه نخست در خاورمیانه قرار داشت، اکنون با ۲۱۰ هزار نفر میلیونر، در جایگاه ۱۷ در جهان قرار دارد.


این، اما در حالی است که بر اساس گزارش‌های رسمیِ اخیر، نرخ فقر در ایران به شکلی فزاینده رشد پیدا کرده و اکنون، حدود ۶۰ درصد از جمعیت ایران، زیر «خط فقر نسبی» زندگی می‌کنند. از آن سو، حدود یک ماه پیش، روزبه کردونی، رئیس موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی، از آمار تکان دهنده فقر مطلق در ایران رونمایی کرد و گفت در طول سال‌های ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸، شاخص «خط فقر مطلق» در ایران به ۳۰ درصد رسیده است.


بر اساس تعاریف سازمان ملل متحد، درآمد کمتر از روزانه ۲.۲ دلار (در سال ۲۰۲۰ میلادی)، به معنی این است که فرد زیر خط فقر مطلق زندگی می‌کند و نمی‌تواند نیاز‌های اساسیِ زندگی خود را تامین کند. با نرخ دلار ۲۵ هزار تومانی، این مبلغ معادل درآمد روزانه ۵۵ هزار تومانی به ازای هر نفر و ماهانه یک میلیون ۶۵۰ هزار تومانی به ازای هر نفر است.


به این ترتیب، یک خانوار ۴ نفره، برای آنکه با معیار‌های قاره آفریقا، بالای خط فقر زندگی کند، باید ماهانه دست کم حدود ۶ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان درآمد داشته باشد. به گزارش فرارو، اگر به گفته رئیس موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی، حدود ۳۰ درصد از جمعیت ایران زیر خط فقر مطلق قرار داشته باشند، این یعنی حدود ۲۵ میلیون ایرانی کمتر از این میزان درآمد دارند و از منظر سازمان ملل، فرقی با فقرایِ آنگولا یا بورکینافاسو ندارند.


می‌توان پرسید آیا نظام مالیاتی ایران، برای بازتوزیع ثروت از طبقه ۲۵۰ هزار نفری ابرثروتمندان (با ثروتی دست کم معادل ۲۵۰ میلیارد دلار) به طبقه فقیر مطلق، برنامه‌ای دارد یا نه؟

آخرین اخبار ثروت

فاصله فقیر و غنی در شهرها؛ 10 درصد ثروتمند 11 برابر دهک فقیر درآمد دارند

فاصله فقیر و غنی در شهرها؛ 10 درصد ثروتمند 11 برابر دهک فقیر درآمد دارند

آمار ها نشان می دهد در مناطق شهری کشور هزینه درآمد ثروتمند‌ ترین دهک در سال 1400، بالغ بر 11 برابر هزینه درآمد فقیر ترین دهک شهر داستان فقیرانی که میلیاردر شدند نشین بوده است.

 مهار تورم با اثر ثروت

مهار تورم با اثر ثروت

یکی از مسائل سال گذشته این بود که احساس ثروتمند بودن در میان مردم آمریکا باعث شد سطح مصرف آن‌ها افزایش پیدا کند.

معنای اشتباه افزایش حداقل دستمزد

معنای اشتباه افزایش حداقل دستمزد

چرا پول‌دارها با کرونا پول‌دارتر شدند؟

چرا پول‌دارها با کرونا پول‌دارتر شدند؟

ده دختر و پسر میلیاردر

ده دختر و پسر میلیاردر

پنج قانون طلا

پنج قانون طلا

آیا بیلیونرها اژدها هستند؟

آیا بیلیونرها اژدها هستند؟

اژدها در اسطوره شناسی نماد نگهبانی از گنج و انباشت ثروت است که در بسیاری از داستان های اساطیری غربی و تولیدات هالیوودی، از جمله داستان «هابیت» دیده می‌شود. بیلیونرها هم در چشم بسیاری از مردم دنیا اژدهاهای حریص، مال پرست و غارتگری هستند که ذره ای نوع دوستی و شفقت در آن‌ها دیده نمی‌شود. این تصویر تا چه حد با واقعیت تطابق دارد؟

مدیران نجومی با حقوق نجومی

مدیران نجومی با حقوق نجومی

در شرایطی که بسیاری از شاغلین آمریکایی بر اثر کرونا از کار بیکار شده یا با کاهش محسوس حقوق هایشان مواجه شده اند، مدیران شرکت های بزرگ این کشور کماکان دستمزدهای نجومی دریافت می‌کنند. اکنون بسیاری از مدیران این فهرست میلیاردر شده‌اند و ایلان ماسک، تیم کوک و سوندرای پیچای در بین ثروتمندترین افراد جهان قرار دارند.

چرا کرونا حریف میلیاردرها نشد

چرا کرونا حریف میلیاردرها نشد

آمارهای تازه می‌گویند 12 میلیاردر آمریکایی در سال بد کرونا، درخشیدند. آنها در این سال بیشتر از یک تریلیون دلار به ثروتشان اضافه کردند.

ثبات کافی نیست

ثبات کافی نیست

مسعود نیلی، موسی غنی‌نژاد، محمدمهدی بهکیش و احمد دوست‌حسینی در این میزگرد بیان کرده‌اند که سیاست‌گذاران نباید این آرامش را دائمی بدانند و فرض را بر عبور همیشگی از بحران بگذارند. در غیر این صورت ممکن است این آرامشِ پس از طوفان، به آرامشِ پیش از طوفان بعدی تبدیل شود.

داستان مردی که یک شبه میلیاردر شد!

گفت و گو با مردی که یک روز میلیاردر شد.واریز رقم نجومی به حساب یک مشتری بانک ملی،وی را برای یک روز میلیاردر کرد.

به گزارش بانکی به نقل از "خبرآنلاین"،یکی از شعب بانک ملی در مرکز شهر تهران،به حساب یکی از مشتریان خود،بیش از 60 میلیارد و 379 میلیون تومان واریز کرد.

"شهاب پهلوانی"،مرد میلیاردر در گفت و گوی اختصاصی با "خبرآنلاین" در این خصوص گفت:"شنبه صبح قرار بود یکی از دوستان من مبلغی را به حساب بنده واریز کند،وقتی با تلفن بانک ملی ایران تماس گرفتم،رقمی را شنیدم و با سرعت تلفن را قطع کردم چون این رقم به من مربوط نبود."

وی افزود:"برای دومین بار که با تلفن بانک ملی ایران تماس گرفتم،باز هم رقم 60 میلیارد و 379 میلیون تومان از سوی اوپراتور اعلام شد که باز هم تماس را قطع کردم و برای سومین بار تماس گرفتم،اما اصرار بر این بود که این مبلغ هنگفت به حساب ام واریز شده است."

پهلوانی بیان جزئیات این اتفاق نادر در سیستم بانکی ایران گفت:"برای اطمینان از صحت و سقم این انتقال عجیب بانکی با دستگاه کارت خوان، حسابم را یکبار دیگر چک کردم و به اطمینان رسیدم که این پول به حساب ام واریز شده است."

وی افزود:"از آنجایی که مادرم نیز کارمند بازنشسته بانک ملی ایران است، موضوع را با وی در میان گذاشتم. ایشان گفتند که به احتمال قوی این حساب بلوکه خواهد شد.چند ساعتی از این اتفاق نگذشته بود که بانک ملی حساب میلیاردی من را بلوکه کرد."

شهاب پهلوانی،افزود:"از آنجایی که این رقم بسیار زیاد بود،خود شعبه مربوطه نتوانست پول را از حساب خارج کند،بلکه از طرف شرکت انفورماتیک بانک ملی حساب بلوکه شد."

وی تصریح کرد:"روز بعد از این اتفاق به شعبه بانک ملی ایران در میدان هفت تیر رفتم و با رئیس شعبه گفت و گو کردم و جزئیات را جویا شدم که وی اعلام کرد این اشتباه از سوی متصدی امور بانکی صورت گرفته،به این ترتیب که وی به جای انتقال مبلغ واقعی به شماره روی کارت بانک ملی من،شماره کارت بانک ملی را به عنوان مبلغ به شماره حساب ام واریز داستان فقیرانی که میلیاردر شدند کرده بوده است."

وی در خصوص اینکه آیا فکر انتقال آن به حسابی دیگر به ذهنت رسید،گفت:"آنقدر شوکه بودم که این فکر به ذهنم نرسید که پول را زخمی کنم،گرچه برخی هم گفتند که این کار را انجام دهم،اما هیچگاه به خودم اجازه ندادم که پول مردم را زخمی کنم."

وی در پاسخ به این سوال که با دیدن پرینت حساب خود پس از انتقال 60 میلیارد و 379 میلیون تومان چه احساسی داشتی،گفت:"از دیدن این مبلغ شوکه شده بودم،اصلا به فکرم خطور هم نمی کرد که این پول را روزی در حساب خود ببینم،گرچه فقط یک روز بیشتر میلیاردر نبودم."

با حضور درتالار گفتگوی بانکی در مباحث و مسائل اقتصادی کشور شرکت کنید



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.