پوزیشن سایز چیست؟


تمامی این موارد میتواند کمک کند که معامله گر مدیریت ریسک و سرمایه بهتری در هنگام درست پیش نرفتن تحلیل داشته باشد.
حتما برای معامله خود هدف گزاری کنید و برای معامله خود حد سود و ضرر تایین کنید.احتمالات عدم سود خودرا بارها و بارها مرور کنید و آمادگی عکس العمل به تمامی موارد ضروری را داشته باشد.

استراتژی معاملاتی ست اند فورگت (Set & Forget)

در آموخته‌های قبلی دیدیم که چگونه، معاملات روزانه در فارکس انجام بدیم، در این هفته می خوایم به این بپردازیم که شما چگونه معاملات ست اند فورگت در فارکس، سهام، کامودیتی‌ها و شاخص‌های جهانی انجام بدین.
وقتی که در مورد «معاملات ست اند فورگت» صحبت می کنم، تعریف پایه‌ای که مدنظرم هستش اینه که شما یه پوزیشن با نقاط ورود، استاپ لاس و حد سود از پیش تعیین شده، می گیرید، و وقتی که پوزیشن‌تون باز شد، شما بدون مدیریت معامله ولش می کنید.
و این یعنی شما اجازه می دین که معامله پیش بره و به حد سود و یا حد ضررتون برخورد کنه، از این رو اسمش «ست اند فورگت» هستش.این استراتژی می تونه در هر تایم فریمی انجام بشه، یعنی می تونه در چارت هفتگی، روزانه یا چهار ساعته انجام بشه و یا حتی در تایم فریم‌های میان روزی، مانند یک ساعته و یا کمتر، یعنی شما حتی می تونید در طول روز هم معامله ست اند فورگت انجام بدینف به این صورت که قیمت به حد ضرر یا حد سودتون می رسه و یا اینکه هیچ کدوم از اینا اتفاق نمیوفته و سشن اون روز تموم میشه.

نکته‌ی مهم در این استراتژی اینه که وقتی پوزیشن‌ ‌تون باز هستش هیچ مدیریت معامله‌ای رو انجام نمیدین، حالا بریم به چند موضوع و نکته‌ی کلیدی پیرامون معاملات ست اند فورگت بپردازیم:

کوتاه اگه جواب بدم، بله.
و این استراتژیه که شما باید به احتمال زیاد ازش استفاده کنید اگر که در طول روز فقط یک یا دو ساعت وقت برای معامله در بازار فارکس یا هر بازار دیگری دارید.
نقطه مقابل استراتژی معاملاتی ست اند فورگت اینه که به صورت فعال معاملاتتون رو مدیریت کنید، اما به هرحال من توصیه نمی کنم این کار رو انجام بدین اگه هر یک از موارد زیر رو نداشته باشین:

  • مهارت‌های عملی کافی برای خوانش رفتار حرکتی قیمت و در نتیجه مدیریت کردن معامله و یافتن نقطه خروج بهینه
  • خط مبنا و سابقه سوددهی که نشون‌دهنده این باشه که میتونید معاملاتتون رو مدیریت کنید
  • وقت کافی برای اینکه بتونید به صورت مستمر پوزیشن‌تون رو زیر نظر بگیرید
  • شرایط، قوانین و الگوهای از پیش تعیین شده‌ای که به شما کمک کنه تا در شرایط درست از پوزیشن‌تون خروج کنید.

بنابراین اگر هیچ یک از موارد گفته شده در بالا رو ندارید، باید با استراتژی ست اند فورگت معامله کنید، و همچنین اگه تازه معامله‌گری رو شروع کردید بهتون توصیه می کنم که با استراتژی ست اند فورگت معامله کنید تا یه خط مبنا بسازید، بهتون نشون میده که می تونید معاملات و نقاط ورود خوبی رو پیدا کنید و همچنین سطوح حد ضرر و حد سود مناسبی رو تعیین کنید.
حالا که مشخص کردیم چه کسی باید با استراتژی معاملاتی ست اند فورگت کار کنه، بریم به قوانین پیشنهادی، نکات و استراتژی‌های من بپردازیم.

3 نکته مهم و حیاتی در استراتژی ست اند فورگت (Set & Forget)

یک روتین قبل از معامله داشته باشید

معامله گری برای ایجاد سوددهی به یه ذهنیت و فعالیت ذهنی بسیار خاصی نیاز داره، خیلی به ندرت ذهنیت شما، شما رو کاملا به سمت داشتن معاملات درست هدایت میکنه، به همین دلیل من بهتون توصیه می کنم که یه روتین برای قبل از معاملات داشته باشین، که به موجب آن قبل از شروع معامله و یا حتی قبل از اینکه پشت رایانه خودتون بنشینید، ذهنتون رو پاک کنید، مطمئن بشید که در شرایط ریلکس و آرامی قرار دارید و قبل از اینکه هر گونه تصمیم معاملاتی بگیرید تمرکز کافی دارید.

تنها چیزی که نیاز دارید حدود 5 تا 10 دقیقه آمادگی ذهنیه تا خود را در وضعیتی واضح برای معامله قرار دهید.

هنگامی که از نظر ذهنی به آرامش رسیدید و آماده معامله شدید، پلتفرم معاملاتی خودتون رو باز کنید و تجزیه و تحلیل پیش از معامله رو آغاز کنید.برای تجزیه و تحلیل قبل از معامله، شما همچنین می خواهید که روالی ساختار یافته و ثابت داشته باشید باشد، منظورم اینه که:

  • شما به طور ایده‌آل در زمان‌های ثابت و مشابه در هر روز معامله می کنید
  • شما هر روز فقط به مجموعه ای ثابت از ابزارها نگاه می کنید که بخشی از برنامه معاملاتی شما هستند
  • شما با تجزیه و تحلیل از بالا به پایین شروع می کنید، به این معنی که با تایم فریم های پوزیشن سایز چیست؟ بالاتر شروع می کنید و به سمت تایم فریم‌های پایین حرکت می کنید (اگه که در حال انجام تحلیل چندین تایم فریم هستید)
  • ابتدا با تجزیه و تحلیل رفتار حرکتی قیمت یا اگر معامله گر سبک ایچیموکو هستید، با مفاهیم ایچیموکو بازار رو تجزیه و تحلیل کنید.

هنگامی که موارد فوق رو تکمیل کردید، زمان آن هستش که انتخاب کنید کدوم معاملات با معیارهای شما مطابقت دارن و سپس نقاط ورود، سطوح حد ضرر و حد سود خود را تعیین کنید.

همیشه باید با حداقل نسبت ریسک به ریوارد 1:1 معامله کنید، دلیل این موضوع هم در مقالات بعدی بررسی میشه، اما در مورد تعیین ریسک به ریوارد توصیه نمیکنم همیشه یه عدد ثابت رو لحاظ کنید، اما همیشه کف این مقدار رو 1:1 در نظر بگیرید.

تارگت‌ها همیشه باید بر اساس مفاهیم رفتار حرکتی قیمت ( یا ایچیموکو) تنظیم بشن، اگه شما یه استراتژی معاملاتی خاص دارید که بهتون یه تارگت خاصی رو میده، بسیار خب انجامش بدید، اما باید همیشه یه سطح حد سودی رو هدف قرار بدین که در بلند مدت عملکرد سوددهی رو داشته باشید.
تا زمانی که مبنا و دیتای کافی برای اینکه تشخیص بدید سطح حد سود بهینه شما کجاست، نداشته باشید، داشتن یه حد سود ثابت (ریسک به ریوارد ثابت) در هر معامله رو به هیچ وجه توصیه نمی کنم، زیرا ممکنه بر اساس این عدد ثابت در چندین معامله زودتر از موقع مناسب خروج کنید.

اگه شما در معامله‌گری تازه کار هستین، من تارگت‌های حدودی بین 1.25R تا 2R رو بهتون پیشنهاد میدم.
اینجا R منظور همون ریسک به ریوارد هستش، اگه شما 100 پیپ ریسک کنید، تارگت 1.25R یعنی که حد سود شما 125 پیپ هستش؛ پوزیشن سایز چیست؟ و همچنین در خصوص سایز پوزیشن‌تون، من بیشتر از یک درصد رو توصیه نمی کنم و اگه شما تازه کار هستین، بهتره که بیشتر محتاط باشید و 0.5 درصد در هر معامله ریسک کنید؛ چون ممکنه اشتباهات بیشتری داشته باشید پس باید بافر و حاشیه امن بیشتری رو لحاظ کنیم.

ما همیشه توصیه می کنیم درصد ثابتی از سرمایه خودتون رو در هر معامله ریسک کنید.

چه ابزارهایی رو معامله می کنید؟

مهمترین قوانین سرانگشتی برای انتخاب ابزارهای مورد معامله 3 نکته زیر هستش:

  • ابزارهای معاملاتی بیشتری را که نتونید به راحتی مدیریت، دنبال و تحلیل کنید، معامله نکنید.
  • هر ابزار معاملاتی رو که انتخاب می کنید، تا سه ماه حداقل باهاش کار کنید تا یه مبنایی از اون داشته باشید.
  • به طور ایده آل در همان دسته دارایی بمونید تا زمانی که با آن دسته دارایی ثبات و سودآوری داشته باشید.

اگه شما به دنبال معامله کردن در بازار فارکس هستید و با استراتژی ست اند فورگت (Set & Forget) معامله میکنید، من توصیه میکنم حداقل 4 تا 5 جفت ارز رو مدنظر قرار بدید، که 3 تای اونا از جفت‌ ارز‌های اصلی، یک جفت ارز فرعی و یک جفت ارز غیر معمول هم داشته باشید، همچنین مطمئن شوید که فقط جفت ارز هایی رو که بیشترین ارتباط با منطقه و زمان شما دارند، معامله کنید.
بنابراین اگه در کشور‌های بریتانیا، اروپا و آمریکای شمالی هستین جفت ارز‌های دلار و اروپایی بهترن، برای کشورهای آسیا، استرالیا و یا نیوزیلند حداقل دو جفت ارز از این منطقه ها مثل (JPY,AUD,NZD,CNY,SGD,KRW) و حداقل یک جفت ارز از دلار رو معامله کنید.

اگه میخواید با استفاده از استراتژی ست اند فورگت روی سهام معامله کنید، من توصیه میکنم یک یا دو شاخص و حداقل 2 تا 4 سهام نوسانی از منطقه خودتون رو معامله کنید، و همچنین میتونید یک یا دو ETF رو هم در نظر داشته باشید.

اگه میخواید با استفاده از استراتژی ست اند فورگت روی کامودیتی‌ها معامله کنید، من توصیه میکنم حداقل یه محصول انرژی یا منابع طبیعی مانند نفت برنت یا گاز طبیعی، یک تا دو فلز گرانبها مانند طلا یا نقره، و یک تا دو فلز صنعتی مانند مس و آلومینیوم و یا یک تا دو محصول کشاورزی مانند ( ذرت، شکر، گندم و …) رو معامله کنید.

حالا که شما روتین‌های قبل از معامله، سایز پوزیشن و انتخاب ابزار معاملاتی رو انجام دادین، مورد بعدی که باید تنظیم کنید تایم فریم‌هایی هستش که باهاش معامله میکنید.

با چه تایم‌فریم هایی کار می کنید؟

  • برای ست اند فورگت‌هایی که در پوزیشن سایز چیست؟ معاملات روزانه انجام میدین( به این معنی که باز و بسته شدن پوزیشن‌تون در یه روز و یا در یه سشن باشه)، توصیه میکنم برای بررسی تایم‌ فریم‌های بالاتر تون از تایم‌فریم‌های 4 ساعته و 1 ساعته استفاده کنید، سپس روی نمودار 15 دقیقه، نمودار 5 دقیقه یا نمودار 3 دقیقه معامله کنید.
  • برای ست اند فورگت‌هایی که در معاملات سویینگ انجام میدین( به این معنی که شما معاملات تون رو برای روز‌ها، هفته‌ها و شاید ماه‌ها نگه میدارین)
    توصیه میکنم برای مشخص کردن رفتار حرکتی قیمت در تایم‌فریم‌های بالاتر از تایم فریم روزانه استفاده کنید، سپس تصمیمات معاملاتی خودتون رو بر روی نمودار روزانه، 4 ساعته و یا 1 ساعته بگیرید.

  • تایم فریمی رو انتخاب کنید که برای ستاپ معاملاتی شما واضح ترین به نظر بیاد
  • تایم فریمی رو انتخاب کنید که با سایز پوزیشن و مدت زمان نگهداری پوزیشن‌تون همخونی داشته باشه

از نظر اینکه کدوم تایم فریم بر اساس تارگت و زمان نگهداری پوزیشن شما بهترینه، اول باید تارگت خودتون رو مشخص کنید.

یه قانون ساده اینه که یه اندیکاتور ATR روی نمودار روزانه تنظیم کنید تا ببینید میانگین محدوده قیمتی روزانه برای ابزار معاملاتی‌ شما چقدر هستش، اگه تارگت شما خارج از ATR فعلی هستش، احتمالا چند روز برای رسیدن قیمت به تارگت تون نیاز دارید و باید با بازه زمانی بالاتری کار کنید، اگه تارگت شما در ATR روزانه باشه باید با تایم فریم پایین تر کار کنید.

استراتژی ‌های معاملات ست اند فورگت

چه شما در فارکس یا چه سهام، کامودیتی و یا شاخص‌های جهانی به دنبال معاملات ست اند فورگت باشین، یه ستاپ و استراتژی دائما قدرتمند، ستاپ بریک اوت،پولبک هستش.
این یه استراتژی خیلی ساده‌ست که شما در اون به دنبال معامله با روند هستید و منتظر هستید تا بازار یه سطح حمایتی یا مقاومتی کلیدی ( مقاومت برای روند صعودی و حمایت برای روندهای نزولی) رو بشکونه، هنگامیکه بازار سطح کلیدی خودش رو شکست، سپس منتظر پولبک به سطح حمایت و یا مقاومت قبلی میمونیم تا در جهت روند معامله کنیم.

ستاپ بریک اوت-پولبک یه استراتژی کلاسیک و مفیده که وقتی اون رو با رفتار حرکتی قیمت معامله کنید می‌تونه یه ستاپ معاملاتی بسیار سودآوری باشه، بنابراین قطعاً باید روش تمرین کنید و به تسلط دست یابید.

سخن پایانی

یکی از مشکلات بزرگی که اکثر معامله گران با اون دست و پنجه نرم می کنن، عدم تسلط بر مفاهیم مدیریت ریسک و سرمایه به صورت کاربردی در معاملاتشونه؛ و متاسفانه در ایران کتاب یا دوره آموزشی حرفه ای و کاربردی برای این موضوع تابحال وجود نداشته است چرا که یک چالش بزرگه و آموزش آن تجربه بسیار بالایی را می طلبد.
از این رو آکادمی دال ترید تصمیم برآن گرفت که برای پوشش این کمبود جدی میان معامله گران ایرانی، دوره آموزشی مدیریت ریسک و سرمایه و احساسات کریس کاپری، عصب شناس و معامله گر مطرح بازارهای مالی رو با ترجمه و زیرنویس تخصصی ارائه کند.
این دوره آموزشی بدون شک یکی از باکیفیت ترین دوره های دنیا در این معقوله مهم است و هم اکنون با تلاش مداوم تیم تخصصی مترجمین آکادمی دال ترید امکان شرکت در این دوره با ارزش برای شما فراهم شده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره نحوه ثبت نام، سرفصل های دوره، رزومه ی مدرس و … به اینجا مراجعه کنید.

آموزش محاسبه اندازه پوزیشن‌ها در ترید ارزهای دیجیتال

آموزش محاسبه اندازه پوزیشن‌ها در ترید ارزهای دیجیتال

آموزش محاسبه اندازه پوزیشن ترید ارزهای دیجیتال ! مهم نیست که سبد پورتفوی شما چقدر بزرگ باشد، شما باید مدیریت ریسک را انجام بدهید، در غیر این صورت، ممکن است، ضررهای قابل توجهی متحمل شوید. هفته‌ها یا حتی ماه‌ها سود، می‌تواند با یک معامله ضعیف از بین برد.

هنگام ترید یا سرمایه‌گذاری باید بتوانید احساساتتان را کنترل کنید تا بر تصمیمات معامله‌گری و سرمایه‌گذاریتان تأثیر نداشته باشد. به همین دلیل نیاز است که تعدادی قواعد را طی سرمایه‌گذاری و معاملات خود رعایت کنید.

بیایید این قواعد را « سیستم معاملاتی » شما بنامیم. هدف از این سیستم، مدیریت ریسک است که از تصمیمات غیر ضروری جلوگیری می‌کند. به این ترتیب، وقتی زمانش فرا رسید، سیستم معاملاتی شما به شما اجازه نمی‌دهد تصمیمات عجولانه و ضربتی بگیرید. هنگام ایجاد این سیستم‌ها، باید چندین مورد را در نظر بگیرید. افق سرمایه‌گذاری شما چیست؟

تحمل ریسک شما چقدر است؟ چقدر می‌توانید ریسک کنید؟ می‌توان به بسیاری موارد دیگر نیز اشاره کرد، اما در این مقاله ما بر یک جنبه خاص تمرکز خواهیم کرد: نحوه اندازه گیری پوزیشن ها برای معاملاتتان. برای انجام این کار، ابتدا باید مشخص کنیم که حساب معاملاتی شما چقدر بزرگ است و این که در یک معامله، حاضر هستید تا چه میزان ریسک کنید.

نحوه تعیین اندازه حساب

اگرچه این ممکن است کاری ساده به نظر برسد، اما اهمیت دارد. به ویژه اگر شما یک فرد آماتور باشید، تعیین اندازه حساب می‌تواند بخش‌هایی از سرمایه‌تان را به استراتژی‌های مختلف اختصاص دهد. به این ترتیب، دقیق‌تر می‌توانید روند پیشرفت استراتژی‌های مختلف خود را دنبال کرده و همچنین ریسک بیش از حد را کاهش دهید.

به عنوان مثال، فرض کنیم شما به آینده بیت‌کوین باور دارید و یک پوزیشن بلند مدت خرید در یک کیف پول سخت‌افزاری باز کردید، بهتر است که آن را بخشی از سرمایه تجاری خود در نظر نگیرید. در این وضعیت، تعیین اندازه حساب صرفاً سرمایه‌ای است که می‌توانید به یک استراتژی معاملاتی خاص اختصاص دهید.

جامع ترین دوره آموزشی صفر تا صد ترید و تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

نحوه تعیین ریسک حساب

دوین گام در محاسبه اندازه پوزیشن ترید، تعیین ریسک حساب شماست. این یعنی حاضرید روی چند درصد از سرمایه‌تان در یک معامله ریسک کنید.

قاعده 2 درصد در محاسبه اندازه پوزیشن ترید

در بازار مالی سنتی، یک استراتژی سرمایه‌گذاری به نام قاعده دو درصد وجود دارد. طبق این قانون، معامله گر در یک معامله، نباید بیش از 2 درصد از حساب خود را ریسک کند. ما دقیقاً به این موضوع خواهیم پرداخت، اما ابتدا اجازه دهید آن را در بازار کریپتو توضیح دهیم. قانون 2٪ یک استراتژی مناسب برای سرمایه‌گذاری‌هایی است که تنها چند پوزشن بلند مدت را شامل می‌شود. همچنین، برای بازارهای کم ریسک‌تر از کریپتو مناسب است.

اگر یک تریدر فعال‌تر هستید و به خصوص اگر تازه شروع به کار کرده‌اید، این قاعده بسیار مثمر ثمر است. در این حالت، اجازه دهید نام این قانون را قاعده «یک درصد» بگذاریم. این قاعده می‌گوید که شما نباید در یک معامله واحد، بیشتر از یک درصد از حساب خود را ریسک کنید.

آیا این بدان معناست که شما فقط 1٪ از سرمایه‌های موجود خود را وارد معامله می‌کنید؟ قطعا نه! این بدان معنی است که اگر معامله شما اشتباه از آب در آمد و ضرر کردید، فقط 1٪ از حساب خود را از دست خواهید داد.

نحوه تعیین ریسک معامله

تا اینجا اندازه حساب و ریسک حساب را تعیین کرده‌ایم. حال، اندازه پوزیشن را برای یک معامله چگونه تعیین کنیم؟ می خواهیم وضعیتی که در آن معامله بر خلاف انتظارمان پیش رفت را در نظر بگیریم. این یک نکته اساسی است و تقریباً برای هر استراتژی کاربرد دارد.

وقتی صحبت از تجارت و سرمایه‌گذاری می‌شود، ضرر و زیان همیشه بخشی از بازی خواهد بود. حتی بهترین تریدر‌ها همیشه موفق عمل نمی‌کنند. در واقع، برخی از تریدرها ممکن است خیلی بیشتر اشتباه کنند و باز هم سودآوری داشته باشند. اما چطور ممکن است؟ همه اینها به مدیریت ریسک، داشتن استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن بر میگردد.

به این ترتیب، هر ایده معاملاتی باید یک نقطه نامعتبرشدن داشته باشد. درآن نقطه است که می‌گوییم: «تحلیل ما اشتباه بود و باید از این معامله خارج شویم تا ضرر بیشتری، متحمل نشویم.» در عمل، این به معنی تعیین حد ضرر معاملات است. نحوه مشخص کردن این نقطه در معامله، کاملاً مبتنی بر استراتژی معاملاتی فردی و شرایط است.

نقطه نامعتبرشدن می‌تواند براساس پارامترهای فنی مانند ناحیه حمایت یا مقاومت باشد. همچنین این نقطه می‌تواند براساس اندیکاتورها، ساختار بازار یا یک پارامتر دیگر مشخص شود. برای تعیین حد ضرر در ترید، تنها یک رویکرد جامع وجود ندارد. باید خودتان تصمیم بگیرید که چه استراتژی به بهترین شکل مناسب سبک معاملاتی شما بوده و براساس آن، نقطه نا معتبرشدن معامله را تعیین کنید.

نحوه محاسبه اندازه پوزیشن

خب، اکنون ما تمام پارامترهای لازم برای محاسبه اندازه پوزیشن ترید را در اختیار داریم. فرض کنیم که ما یک حساب پنج هزار دلاری داریم. ما می‌دانیم که نباید بیشتر از 1٪ از حساب خود را در یک معامله ریسک کنیم. این یعنی ما نمی‌توانیم بیش از 50 دلار در یک معامله ضرر کنیم.

فرض کنیم که ما تحلیل خود از بازار را انجام دادیم و مشخص کردیم که معامله ما پس از 5 درصد از ورود ما به معامله باطل می‌شود، در واقع، هنگامی که بازار 5٪ برخلاف روند مورد انتظار ما پیش می‌رود، ما از معامله خارج می‌شویم و 50 دلار ضرر را می‌پذیریم. به عبارت دیگر، 5٪ از پوزیشن ما باید همان یک درصد حساب ما باشد.

اندازه حساب – 5000 دلار

ریسک حساب – 1٪

نقطه نامعتبرشدن معامله (فاصله از حد ضرر) – 5٪

فرمول محاسبه اندازه پوزیشن ترید به شرح زیر است:

فرمول محاسبه اندازه پوزیشن

طبق این شکل، اندازه پوزیشن برای این معامله 1000 دلار خواهد بود. با پیروی از این استراتژی و خروج از نقطه نامعتبرشدن معامله، ممکن است از یک ضرر بسیار زیادتر جلوگیری کنید. برای استفاده صحیح از این مدل، باید هزینه‌ها (فی) که باید پرداخت کنید نیز در نظر بگیرید.

همچنین، باید به سقوط معامله هم فکر کنید، به خصوص اگر در حال معامله اینسترومنتی با نقدینگی پایین باشید. برای نشان دادن چگونگی این کار، بیایید نقطه نا معتبر شدن معامل را به 10٪ افزایش دهیم، بقیه موارد مشابه قبل هستند.

محاسبه حد ضرر

اکنون حد ضرر ما دو برابر فاصله اولیه است. بنابراین، اگر بخواهیم به همان مقدار ریسک کنیم، اندازه پوزیشنی که می‌توانیم در نظر بگیریم به نصف کاهش می‌یابد.

نتیجه گیری

اندازه پوزیشن براساس استراتژی‌های دل‌بخواهی محاسبه نمی‌شود. این کار شامل تعیین ریسک معامله و بررسی نقطه نامعتبر شدن معامله است. جنبه مهم این استراتژی، اجرای آن است. هنگامی که اندازه پوزیشن و نقطه نامعتبر شدن را تعیین کردید، نباید آنها را تغییر دهید. در اخر بهترین راه برای یادگیری اصول مدیریت ریسک‌، تمرین کردن است.

مدیریت ریسک چیست

میتوان گفت که به طور معمول 10% از ضررهایی که مادر بازارمالی متحمل میشویم به دلیل تحلیل اشتباه میباشد بیش از 90% این مورد مربوط به دلیل عدم رعایت مدیریت ریسک مناسب است.

ریسک یک بخش جداناپذیر از بازارهای مالی میباشد که میتوانید با رعایت درست مدیریت ریسک و ارزیابی موانع از ضررهای احتمالی جلوگیری کنید.

مدیریت ریسک یا فاکتور ضروری برای هر معامله گر است که باید آنرا جدی بگیرد و مدیریت ریسک هر فرد با فرد دیگر متفاوت میباشد.
مدیریت ریسک درست باعث میشود تا از ضررهای احتممالی جلوگیری شود و میتوان با مدیریت ریسک درست ، مدیریت سرمایه بهتری داشت .
در بازارهای مالی مدریت ریسک فرایند شناسایی ، تجزیه و تحلیل و پذیرش یا کاهش عدم قطعیت در تصمیمات سرمایه گذاری است.
Risk management زمانی اتفاق می افتد که یک سرمایه گذار تلاش میکند تا از ضررهای احتمالی جلوگیری کند و یا آنرا کاهش دهد.
این مورد به طور معمول با توجه به اهداف سرمایه گذاری و تحمل ریسک برروی سرمایه شخصی اقدامات مناسب را انجام می دهد.
میزان ریسک در معاملات با توجه به بازاری که در آن فعالیت دارید متفاوت میباشد.
به طور مثال (در بازارهای ارز دیجیتال و املاک و مستغلات به دلیل تورمی بودن بازار میزان ریسک معاملا بیشتر است پس باید مدیریت ریسک جدی تر و مناسب تری برای انجام معاملات در این بازارها داشت)

معرفی هدفات مدیریت ریسک در بازار های مالی

میتوان گفت که مدیریت ریسک دارای 4 هدف اصلی میباشد
1- شناسایی ریسک های احتمالی
2- کاهش یا تعدیل ریسک ها
3- فراهم کردن اصول منطقی برای تصمیم گیری درست و بدور از رفتارهای احساسی در رابطه با ریسک ها
4- برنامه ریزی درست و هدفمند
یکی از موارد مهم برای مدیریت ریسک این است که معامله گر Position Size پوزیشن سایز خودرا بداند.

معامله گر بداند که در نقطه ورود مناسب با چه حجمی و با چه مقداری در چه بازه زمانی قصد انجام معامله خود را دارد.

آیا قصد سرمایه گذاری 1000 دلار دارید و یا 100 پوزیشن سایز چیست؟ دلار قصد انجام معامله در تایم فریم کوتاه را دارید و یا بلند؟

کسب و کار کم ریسک ریسک سرمایه گذاری در بیت کوین مدیریت ریسک استراتژی

تمامی این موارد میتواند کمک کند که معامله گر مدیریت ریسک و سرمایه بهتری در هنگام درست پیش نرفتن تحلیل داشته باشد.
حتما برای معامله خود هدف گزاری کنید و برای معامله خود حد سود و ضرر تایین کنید.احتمالات عدم سود خودرا بارها و بارها مرور کنید و آمادگی عکس العمل به تمامی موارد ضروری را داشته باشد.

نسبت سود و ضرر معاملات را بررسی کنید و در صورت منطقی بودن این نسبت ها اقدام به باز کردن پوزیشن کنید.

میتوان گفت که حد سود و زیان معقول برای معاملات 1 به 2 میباشد ولی تمامی این موارد میتوانید برای افراد مختلف متفاوت باشد.

در بروکر معتبر لایت فارکس شما میتوانید با حداقل 1 دلار هم معاملات خود را آغاز کنید و به ترید بپردازید پس همین حالا حساب خود را طبق لینک افتتاح کنید و در صورت ایجاد هرگونه سوال و ابهامی به راحتی می توانید سوالات خودتان را با ما در واتساپ و تلگرام به اشتراک بگذارید


فایل پی دی اف راهنما در مورد مدیریت ریسک
244-RiskManagement-pforex-pdf

تعدادی از بهترین پوزیشن های رابطه جنسی

بر اساس آمار سازمان ملی سلامت و بهداشت بریتانیا، اندازه ​​آلت تناسلی مردان به طور متوسط 9 سانتی متر (بدون نعوظ) و 18-13سانتی متر (در حالت نعوظ) است. بسیاری از مردان آلت تناسلی کوچک تر از اندازه طبیعی یا متوسط دارند.

برخی مطالعات نشان می دهد مردانی که آلت تناسلی با طول متوسط دارند، ​​اغلب معتقدند که آلت تناسلی آن ها کوچک است. این امر اغلب منجر به کاهش عزت نفس جنسی و نارضایتی مردان می شود. با این حال، حتی اگر آلت تناسلی کوچکی داشته باشید، هم شما و هم همسرتان می‌توانید از رابطه جنسی لذت ببرید. در ادامه این مطلب، تعدادی از بهترین پوزیشن های رابطه جنسی برای افرادی که آلت تناسلی کوچک دارند، ذکر شده است.

پوزیشن های رابطه جنسی

نکاتی که باید در نظر داشته باشید

مردان اغلب اندازه آلت تناسلی را با مردانگی، توانایی و قدرت جنسی برابر می دانند. اما قبل از نگرانی در مورد سایز آلت تناسلی خود، باید نکات زیر را در نظر بگیرید:

رابطه جنسی فقط دخول نیست

اگر نگران داشتن آلت تناسلی کوچک و ناتوانی در ارضای جنسی همسرتان هستید، باید به خاطر داشته باشید که رابطه جنسی فقط دخول نیست. شما می توانید با معاشقه طولانی و یا رابطه جنسی دهانی، همسر خود را ارضا کنید. همچنین می‌ توانید در فانتزی های جنسی خود نقش بازی کنید تا همسرتان به ارگاسم برسانید.

قطر آلت تناسلی

وقتی مردان در مورد اندازه آلت تناسلی خود صحبت می کنند، اغلب فقط به طول آلت تناسلی اشاره می کنند و نه به قطر آن. در حالی که قطر آلت تناسلی نیز نقش مهمی در لذت جنسی دارد.

تجربه جنسی

مطالعات انجام شده نشان می دهد که اندازه آلت تناسلی مردان، بر ارضای جنسی فیزیولوژیکی زنان تاثیری ندارد. زیرا طول واژن به طور خود به خود با اندازه آلت تناسلی مطابقت پیدا می کند. بنابراین، اندازه آلت تناسلی، مهم ترین عامل برای داشتن یک تجربه جنسی عالی نیست.

همچنین، اغلب مردان از اندازه آلت تناسلی خود ناراضی هستند، در حالی که همسران این افراد از طول آلت تناسلی شریک خود رضایت دارند. یک نظرسنجی نشان می دهد که 85 درصد زنان، از اندازه آلت تناسلی همسر خود رضایت دارند. در مقابل، تنها 55 درصد از مردان از اندازه آلت تناسلی خود راضی هستند.

عدم تفاهم در رابطه جنسی

پوزیشن های جنسی متفاوت را امتحان کنید

اگر احساس می کنید که اندازه آلت تناسلی تان، ارضای جنسی شما یا همسرتان را دشوار می کند، می توانید پوزیشن های جنسی متفاوتی را برای داشتن دخول عمیق تر امتحان کنید. همچنین می توانید رابطه جنسی دهانی را نیز امتحان کنید و یا برای تحریک بیشتر از اسباب بازی های جنسی استفاده کنید.

پوزیشن های جنسی مناسب برای مردان با آلت تناسلی کوچک

انتخاب یک پوزیشن مناسب، می تواند منجر به عملکرد جنسی بهتر و تجربه یک رابطه جنسی رضایت بخش شود. بهترین پوزیشن ‌های جنسی برای مردانی که آلت تناسلی کوچک دارند، پوزیشن ‌هایی هستند که در آن ها دسترسی به واژن بهتر است و دخول عمیق تر صورت می گیرد. در پوزیشن هایی مانند میشنری (Missionary) که پاهای طرفین در هم تنیده می شود، دخول عمیق برای مردان دشوارتر است. در ادامه چند مورد از بهترین پوزیشن های جنسی برای دخول عمیق تر و افزایش لذت جنسی آورده شده است.

این حالت می تواند یکی از بهترین پوزیشن های جنسی برای مردان با آلت تناسلی کوچک باشد. در این پوزیشن، زن پاهای خود را باز می کند و به عقب می برد، به طوری که زانوها در تماس با قفسه سینه بوده و پاها در هوا قرار دارند. سپس مرد بین پاهای همسر خود زانو زده و دخول را انجام می دهد. این پوزیشن به مردان امکان دسترسی و کنترل بهتری می دهد و باعث دخول عمیق تر می شود. زیرا در این حالت پاهای زن به سمت عقب کشیده شده است.

این پوزیشن نیز یکی از پوزیشن ‌های جنسی فوق العاده برای مردان با آلت تناسلی کوچک است. در این پوزیشن، هر دو طرف به پهلو و رو به روی هم دراز می کشند (یکی از طرفین بر روی پهلوی راست و دیگری بر روی پهلوی چپ خود دراز می کشد) و در این حالت دخول انجام می شود. این پوزیشن جنسی عاشقانه به طرفین اجازه می دهد به هم نزدیک باشند و بدن یکدیگر را نوازش کنند. این پوزیشن ممکن است حرکت مرد را کمی محدود کند اما به دخول عمیق تر (از پهلو) کمک می کند.

در این پوزیشن زن دراز می کشد، پاها را کنار هم قرار می دهد، زانوهای خود را خم کرده و نزدیک چانه خود می آورد. در این حالت باسن او از زمین بلند می شود و به مرد امکان دخول بهتری می دهد. تفاوت این پوزیشن با پوزیشن Yawning این است که در این حالت، زانوهای زن در کنار هم و در تماس با قفسه سینه قرار دارند. در این پوزیشن مرد می تواند از پاهای زن برای نگه داشتن او و دخول عمیق تر کمک بگیرد.

یکی از پوزیشن های جنسی که حتما باید با همسرتان امتحان کنید، پوزیشن داگی استایل است. در این پوزیشن زن به صورت چهار دست و پا قرار می گیرد و کمر خود را کمی خم می کند. سپس مرد پشت سر او زانو زده و از پشت دخول را انجام می دهد. این حالت به مرد اجازه می دهد تا کل طول آلت تناسلی خود را به داخل واژن وارد کند. برای لذت جنسی بیشتر می توانید از پشت، سینه های زن را نیز لمس کنید. پوزیشن جنسی داگی استایل به شما امکان دسترسی بهتر به ناحیه کلیتوریس زن را نیز می دهد و می‌توانید در حین دخول، کلیتوریس را تحریک کنید.

در این پوزیشن جنسی، هر دو طرف به پهلو و رو به روی هم دراز می کشند. زن زانوی راستش را خم می کند، کمی پایش را بلند می کند و بر روی کمر مرد قرار می دهد. به طوری که پشت پا در تماس با کمر و باسن مرد قرار می گیرد. سپس مرد می تواند از پهلو دخول را انجام دهد. در این حالت زاویه بهتری برای دخول ایجاد می شود. درست مانند پوزیشن Clasping، این پوزیشن نیز امکان دخول عمیق تر (از پهلو) را به مرد می دهد، اما حرکت او را محدود می کند. اگر می خواهید یک رابطه جنسی عمیق، آهسته و شهوانی داشته باشید، می توانید این پوزیشن جنسی را امتحان کنید.

این پوزیشن نیز برای مردانی که آلت تناسلی کوچک دارند، مناسب است. زیرا اجازه دخول عمیق تر را می دهد. در این پوزیشن مرد چهار زانو می نشیند. سپس زن نیز روبروی مرد و بر روی پاهای او می نشیند و در این حالت دخول انجام می شود. در این پوزیشن، زن کنترل بیشتری دارد و می تواند سرعت دخول را تعیین کند. در این حالت زن می تواند کمی خود را بلند کند و دوباره بنشیند. با این کار، تمام طول آلت تناسلی به داخل واژن می رود و در نتیجه دخول بهتر و عمیق تری صورت می گیرد. علاوه بر این، پوزیشنSitting lotus به مرد این امکان را می دهد تا سینه های زن را لمس کند و کلیتوریس او را پوزیشن سایز چیست؟ نیز مالش بدهد و تحریک کند. بنابراین، این پوزیشن می تواند لذت جنسی را افزایش دهد.

مدیریت سرمایه

قبل از شروع مبحث مدیریت سرمایه میخوام بگم که تا الان شما یکی از سیستم های معاملاتی خوب رو در اختیار دارید. شما میدونید چطوری محدوده های عرضه و تقاضا رو پیدا کنید و قدرت سطح رو چطوری مشخص کنید. یاد گرفتید چطوری مولتی تایم (تحلیل از بالا به پایین) رو بصورت دقیق انجام پوزیشن سایز چیست؟ بدید و میخوام بابت این تلاش و زحمتی که کشیدید و این دوره آموزش رو گذروندید بهتون تبریک بگم. (الکی) ولی بذارید یچیز دیگه بگم که این استراتژی ها و تاکتیک های معاملاتی که یاد گرفتید به تنهایی نمیتونه شما رو در زمینه معامله کردن موفق کنه مگر اینکه استراتژی برای مدیریت سرمایه داشته باشید.

سوال:

بذارید یک سوال ازتون بپرسم. چیزی در مورد حجم پوزیشن میدونید؟ اگر نمیدونید به شدت توصیه میکنم این بخش رو با دقت مطالعه کنید. چون دونستن یا ندونستن این موضوع باعث میشه تریدرهای موفق یا خدای نکرده مثل عساتید. معامله‌گران زیاندهی باشید و سرمایه تون رو بر باد بدید.

حجم پوزیشن چیست؟

حجم پوزیشن میزان لات معاملاتی هست که شما وارد معامله میکنید و هیچ فرقی نداره که حساب شما استاندارد ، میکرو یا مینی باشه. برای مثال اگر شما ۲ مینی لات (هر مینی لات معادل ۱۰،۰۰۰ واحد) در جفت ارز پوند دلار معامله میکنید این به معنی این هست که شما به ارزش ۲۰،۰۰۰ دلار امریکا وارد معامله کردید. و بستگی به اینکه نرخ تبدیل در بروکر شما بر روی ارز پوند دلار در جهت تمایل شما حرکت کنه شما به ازای هر پیپ حرکت بازار ۲ دلار سود یا ضرر میکنید.

پس

اگر ۱۰۰ پیپ در جهت تمایل حرکت شما داشته باشیم میزان ۲۰۰ دلار سود میکنید. برای اینکه بتونیم درک درستی از محاسبه پشت این اعداد داشته باشیم معکوس حرکت را بررسی میکنیم. برای مثال فرض کنید قیمت پوند دلار از قیمت 1.5600 به 1.5500 به سمت پایین حرکت کرده و این میزان ۱۰۰ پیپ حرکت هست که به معنی ۱ سنت تغییر نرخ تبادل قیمت در این ارز هست. پس داریم :

0.0100 * 20.000 = 200 دلار

شما اگر ۱ لات استاندارد معامله کنید برابر ۱۰۰،۰۰۰ دلار معامله هست که به ازای هر ۱ پیپ حرکت ۱۰ دلار سود یا ضرر میکنید.

همچنین ۱ مینی لات برابر ۱۰،۰۰۰ دلار هست و ارزش ۱ دلار در هر پیپ را دارد.

۱ میکرو لات برابر با ۱۰۰۰ دلار معامله هست که برابر ۱۰ سنت سود یا ضرر در هر پیپ حرکت می باشد.

اگر

یک حساب استاندارد لات باز کنید و انتخاب کنید که مینی لات ترید کنید، ۱مینی لات برابر با ۱۰ استاندارد لات ، ۵ مینی لات برابر با ۵۰ استاندارد لات هست.اگر شما یک حساب مینی باز کنید و انتخاب کنید که میکرو لات ترید کنید پس 1 میکرو لات برابر با ۱۰ مینی لات و ۵ میکرو لات برابر با ۵۰ مینی لات هست.

پس در نتیجه سایز معاملات شما با نوع حسابتون (استاندارد یا مینی) و چه حجمی قصد ترید دارید ارتباط مستقیم دارد. بعضی از بروکر ها حساب میکرو ندارند. این اطلاعات برای اینکه بدونید چه حجمی باید باز کنید بسیار مهم هست

بخش دوم:

اکثر تریدرهای تازه کار این دیدگاه رو دارند که یک سیستم معاملاتی قوی تمام چیزی هست که نیاز دارن که به سود برسن. اینطور افراد سالهای زیادی رو برای پیدا کردن یک سیستم هولی گریل صرف میکنند. (سیستمی که وین ریت بسیار بالا و نزدیک ۱۰۰% داره) تا رویاهاشون رو بسازن. اگر شما هم یکی از اونها هستید باید بگم که وین ریت سیستم معاملاتی شما هیچ ربطی به موفقیت شما در تریدتون نداره ( بچه‌ها منظورش اینه که این موضوع ارزش کمتری نسبت به مدیریت سرمایه داره که بسیار حرف درستیه). شما با وین ریت ۹۰% باز هم پول از دست میدید حتی با وین ریت ۹۹% . اگر و اگر مدیریت سرمایه ضعیفی داشته باشید. از طرف دیگه شما با وین ریت ۳۰% میتونید به سود مداوم برسید اگر مدیریت سرمایه قوی داشته باشید.

خبر خوب این هست که

وقتی با استراتژی بانکی و موسسات مالی معامله میکنید اگر سیستم مدیریت سرمایه قوی داشته باشید به یکی از قوی ترین سیستم های معاملاتی و ترید دست پیدا میکنید. و هیچ وقت برای پول در آوردن از ترید در بازارهای مالی مختلف مشکلی نخواهید داشت.

یکی از مهم ترین فاکتور های مدیریت سرمایه ، ریسک به ریوارد هست که به عنوان یکی از مهم ترین شرایط برای تایید یک سطح عرضه و تقاضای خوب در موردش تو مباحث قبلی به صورت دقیق صحبت کردیم. من به شما یاد میدم که چطوری این رو محاسبه کنید و این محدوده های عرضه و تقاضای جذاب رو پیدا کنید. مثال پایین رو ببینید:

بررسی پوزیشن سایز چیست؟ تصویر:

همینطور که میبینید این چارت ۴ ساعته یورو به دلار هست و ما یک محدوده‌ی عرضه رو مشخص کردیم. وقتی که بازار برای تست این محدوده بر میگرده متوجه میشیم که یک کندل پین بار تشکیل شده. در حقیقت خیلی شبیه کندل دوجی هست. ولی چیزی که خیلی مهم هست اسم کندل‌ها نیست بلکه روانشناسی پشت این فرم کندلی هست. همینطور که میبینید بازار با قدرت از سطح پرتاب شده. پس برای ورود به این ترید ما نیاز داریم در بسته شدن کندل دوجی یا پین بار وارد معامله بشیم و استاپ لاس رو بالای محدوده شادو کندل قرار بدیم.

فاصله بین ورود شما و استاپ لاس ریسکی هست که متحمل میشید. (البته بچه‌ها باید چند پیپ بالاتر قرار بدید که قیمت اجازه حرکت داشته باشه و بخاطر اسپرد استاپ نخورید) و همینطور که می‌بینید این فاصله ۲۳ پیپ محاسبه شده. پس در این ترید ما ۲۳ پیپ استاپ یا ریسک داریم.

خب حالا چطوری سود رو تعیین کنیم؟

ریوارد میزان پولی هست که شما قرار هست در این ترید بدست بیارید البته اگر قیمت در جهت تحلیل شما حرکت کنه. برای محاسبه نسبت سود (ریوارد) باید فاصله بین ورود شما تا تارگت رو بدست بیارید و میزان پیپ را محاسبه کنید. به چارت پایین نگاه کنید:

بررسی چارت

چارتی که پوزیشن سایز چیست؟ در بالا مشاهده می کنید، همان چارت یورو دلار ۴ ساعته هست. با مشخص کردن فاصله بین ورود و تارگت ما به ریوارد میرسیم. بعد از محاسبه این فاصله دیدیم این فاصله ۱۰۷ پیپ هست که یعنی ریوارد برابر ۱۰۷ پیپ هست. پس این ترید برای ما ریسک به ریوارد 1:4.5 رو داره.(یک به چهار و نیم)

( Risk/Reward = 1 / 4.5)

اجازه بدید یک پوزیشن سایز چیست؟ مثال دیگه بزنم تا کاملا متوجه بشید.

چارت پایین رو ببینید:

این چارت، چارت ۱ ساعته دلار به فرانک هست و ما یک محدوده‌ تقاضای خیلی خوب داریم. زمانی که بازار برگشت به محدوده ما یک کندل پین بار خوب تشکیل داده و این یک نشانه برای برگشت قیمت میتونه باشه.

ورود شما با بسته شدن این کندل پین بار هست و استاپ لاس شما باید زیر محدوده تقاضا قرار بگیره. با محاسبه بین نقطه ورود و استاپ ما ریسک را بدست میارریم که برابر ۲۱۳ پیپ هست.

همیشه این نکته رو گفتم که محدوده سود ما سطح بعدی هست. و در این مثال یک محدوده تقاضا داریم پس هدف ما مقاومت بعدی هست. همینطور که میبینید با محاسبه سود به راحتی نسبت سود را بدست میاریم که این مقادیر از ورود تا سطح مقاومتی برابر ۶۲۳ پیپ هست. پس میتونیم پوزیشن سایز چیست؟ بگیم که این ترید ریسک به ریواردی برابر با 1:2.5 برای ما داره.

سایز پوزیشن و ریسک به ریوارد

در حقیقت درک اینکه ریسک به ریوارد نقش اصلی در حجم پوزیشن شما رو داره برترین دلیل برای رسیدن به سود مستمر هست.

قبل از ورود به یک معامله شما نیاز دارید که بدونید دقیقا چه مقدار پول رو قرار هست ریسک کنید. و دقیقا چقدر قرار هست از این پوزیشن سایز چیست؟ ترید سود ببرید. به زودی متوجه میشوید چرا.

وقتی مقدار دقیق دلاری رو مشخص کردید بعد باید حجم پوزیشن رو مشخص کنید تا به اون عدد برسید. اگر شما دارید میکرو ترید میکنید و میخواید ۵۰$ ریسک کنید در یک ترید با ۱۰۰ پیپ استاپ لاس بنابراین حجم شما ۵ هست. (یادتون باشه که ۵ میکرو لات برابر نصف ۱ لات مینی هست.)

0.5*100=50 Dollar

پس شما پوزیشنی دارید با سایز ۵ مینی لات ( ۵ میکرو لات) که ۵ دلار ریسک میکنید با علم به اینکه هر پیپ برای شما ۵۰ سنت ارزش داره.

درک دیدگاه ریسک به ریوارد بسیار مهم هست.

که بدونید اگر شما دارید ۱۰۰ دلار در یک ترید ریسک میکنید. و تارگت رو برابر ۲۰۰ دلار قرار میدید در حقیقت شما دارید سودتون رو دو برابر میکنید. و ریسک به ریوارد 1:2 دارید. در حقیقت در این حالت شما اگر ۵۰% ترید هاتون استاپ بخوره باز هم به مرور زمان سود می کنید. در حقیقت اگر شما ۶۵% تریدهاتون ضررده باشه با ریسک به ریوارد 1:2 باز هم سود میکنید.

در یک بازه ۱۰ تریدی اگر شما فقط ۳۵% وین ریت داشته باشید و ریسک به ریواردتون 1:2 باشه و در هر ترید ۱۰۰ دلار ریسک کنید بعد از ۱۰ ترید باز هم ۵۰$ سود کردید.

این قدرت ریسک به ریوارد هست وقتی بکاربگیریدش.

خیلی از تریدرها به اشتباه باور دارند که باید درصد بالایی از وین ریت رو داشته باشند تا بتونن در این بازار سود کنن. که در حقیقت یک دیدگاه اشتباه هست. اگر شما ریسک به ریوارد 1:3 داشته باشید این به معنی این هست که که اگر شما ۷ ترید از ۱۰ تریدتون استاپ بخوره و در هر ترید ۱۰۰ دلار ریسک کنید، شما ۷۰۰ دلار از دست میدید . ولی ۹۰۰ دلار بدست میارید. که در نتیجه شما بعد از ۱۰ ترید ۲۰۰ دلار سود کردید با اینکه ۷۰% تریدهاتون ضررده بوده!

در حقیقت باید الان متوجه شده باشید چرا تاکید داشتیم که حداقل باید ریسک به ریوارد 1:2 داشته باشید. دلیل این بود که با وین ریت پایین باز هم میتونید سود کنید.

ریسک بر اساس دلار محاسبه میشود نه پیپ.

حجم پوزیشن به شما این اجازه رو میده که بتونید مقداری که قرار هست ریسک کنید در هر ترید رو مشخص کنید. این به شما کمک میکند که در عین حالی که شما استاپ لاس بزرگی دارید بتونید ریسک دلاری حسابتون رو ثابت نگه دارید. خیلی از تریدر ها اشتباها این تصور رو دارند که استاپ لاس بزرگ در حقیقت ضرر سنگین تری به شما میزنه. اگر شما قرار هست استاپی برابر با ۲۰۰ پیپ داشته باشید و ۱۰۰ دلار رو براش ریسک کنید به راحتی میتونید با حجم پوزیشن این مقدار رو مدیریت کنید.

برای مثال فرض کنید شما پوند دلار مینی رو ترید میکنید و قرار هست ۱۰۰ دلار برای ۲۰۰ پیپ استاپ رو ریسک کنید. در اینصورت حجم پوزیشن شما برابر با ۵ (یا ۵ میکرو لات) هست. در حقیقت شما دارید تریدی میکنید که به ازای هر ۱ پیپ حرکت ۵۰ سنت ضرر میکنید. 50*200 = 100$

پس صرفا بخاطر اینکه استاپ لاس شما بزرگ هست به این معنی نیست که باید ریسک زیادی انجام بدید.

اکثر تریدر ها استاپ رو قرار میدند ولی حجم پوزیشن رو محاسبه نمیکنند که باعث میشه حساب معاملاتیشون از بین بره!

اگر شما در ابتدا ریسک معاملتون رو برای ۱۰۰ پیپ و ۱۰۰ دلار قرار دادید و در وسط راه تصمیم بگیرید استاپ رو ۱۰۰ پیپ بیشتر کنید و ۲۰۰ پیپ استاپ داشته باشید در حقیقت شما ۲۰۰ دلار دارید ریسک میکنید.( ۱ دلار به ازای هر پیپ * ۲۰۰ پیپ = ۲۰۰ دلار). این اصلی ترین اشتباه در ترید کردن هست که میتونید مرتکب بشید. شما باید قبل از ورود به معامله ریسک دلاریتون رو بر اساس استاپ دلخواهتون و هرجایی که هست مشخص کنید. (داره میگه اون استاپ بی صاحابو هی بالا پایین نکنید. وقتی میرید تو ضرر ترس از دست دادن پول باعث میشه شما ریسکتون رو بیشتر کنید و به مرور زمان حسابتون کلا از بین میره!)

استاپ لاس کوچکتر به معنی ریسک دلاری کمتر نیست!

بصورت مشابه خیلی از تریدرها فکر میکنند استاپ لاس کوچکتر به معنی ریسک دلاری کمتر هست.در حفظ سرمایه این همیشه صادق نیست و حجم پوزیشن این رو تعیین میکنه. اگر دکتر X یک تریدر باشه با یک استاپ ۵۰ پیپی اما ۵ دلار در هر پیپ ریسک کنه (۵ مینی لات) پس در حقیقت ۲۵۰ دلار ریسک کرده تو این ترید. اگر Y استاپ لاسی برابر با ۱۰۰ پیپ داشته باشد ولی ۲ دلار در هر ترید ریسک کرده باشه (۲ میلی لات) پس ریسک اون تو ترید برابر ۲۰۰ دلار هست. پس میبینید که استاپ کوچکتر لزوما به معنی ضرر کمتر نیست اینجا Y حجم کمتری با استاپ بزرگتری داشت و ضرر کمتری کرد.

نتیجه گیری:

نکته نهایی به زبان ساده جهت مدیریت سرمایه : اگر فکر کردید این همه بنز و خونه و ماشین که نشون میدن توی اینستاگرام از این راه خریدن زیاد باور نکنید. درسته که میشه خرید ولی واقعا تو بازه زمانی کم اتفاق نمی‌افته. اگر شما پولتون ۱۰۰۰ دلار باشه چقدر قراره سود کنید که بشه ۱ خونه اونم با دلار ۳۰ تومنی؟ پس دقت کنید این بازی که دارید واردش میشید یک طرفش مرگه یک طرفش زندگی . و بدونید مسیر مردن خیلی کوتاه‌تر از مسیر زندگی و ادامه دادن هست. فیتیله رو بکشید پایین و با حجم منطقی ترید کنید. بهترین ریسک برای معامله نیم تا یک درصد هست. از این بیشتر میشه توهم. و نیاز به مهارت بالایی داره. چون وقتی استاپ میخورید انواع و اقسام احساس خشم ، افسردگی ، ناراحتی، شماتت و این چیزا میاد سر وقتتون! منقل رو خاموش کنید و نهایتا ۱% ریسک کنید. بهتون قول میدم اگر ۱% ریسک کنید هیچ وقت حسابتون صفر نمیشه. مگر اینکه خیلی توانایی ضرر کردن داشته باشید که اگرچه غیر ممکن هست ولی از ما ایرانی‌ها بعید نیست? (اینم چن تا توصیه از جانب خودمون)



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.