الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها


پین بار نزولی و پین بار صعودی

۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای بازگشتی که هر تریدر باید بداند!

در این مقاله ، ما در مورد پنج الگوی بازگشتی بسیار قدرتمند و قابل اطمینان در بازار های بورس بحث و کنکاش خواهیم کرد. به طور کلی ، الگوهای بازگشتی پتانسیل بسیار بالایی در ارائه‌ی نسبت ریسک به ریوارد (risk-reward) مطلوب دارند. لذا خواهیم آموخت که چطور از طریق شناسایی این الگوها معاملات پر بازده ای را تجربه کنیم.

الگوهای بازگشتی در واقع تغییر جهت از بازارهای افزایشی به بازارهای نزولی و بالعکس را نشان می دهند. ما می توانیم جهت پیش بینی حرکات آینده از این الگوها استفاده کنیم و همچنین در مواقع لازم معاملات را به شکل باز یا بسته قرار دهیم.

الگوهای بازگشتی سر و شانه چیست؟ (Head & Shoulders)

الگوهای Head & Shoulders جزو الگوهای بازگشتی بسیار منحصر به فرد می باشند. آن ها یک ساختار نموداری هستند که توسط سه قله ی قیمتی ایجاد می شوند. دو قله در قسمت پهلو یا کناره ها که اغلب دارای ارتفاع یکسانی هستند، و قله ی دیگر در وسط و بالاترین نقطه قرار دارد.

آن ها قدرتمندترین الگوهای بازگشتی در بازار بورس محسوب می شوند. این الگوها دقیقاً از نام خود تبعیت می کنند به این صورت که دارای یک سر (Head) در وسط، و دو شانه (Shoulders) در کناره های خود می باشند. در روند های صعودی ، قیمت، یک قله را تشکیل می دهد که درواقع همان شانه سمت چپ می باشد.بعد از آنکه اصلاحات فنی انجام شد ، قیمت یک قله ی بالاتری را به عنوان Head یا سر شکل می دهد.

در آخر نیز ، قیمت یک سطح بیشینه ی کاهشی(lower high) ایجاد می کند که شانه راست مجموعه می باشد. خطی که هر سه دره را به هم متصل می کند ، خط گردن یا Neckline نامیده می شود. تأیید این الگو پس از آنکه Neckline شکسته شد، صورت می گیرد. لحظه ای که Neckline شکسته می شود درواقع یک سیگنال بازگشتی نیز تولید می شود و دقیقاً لحظه ای است که شما باید به دنبال پوزیشن یا موقعیت خرید یا فروش باشید.

به مثال زیر توجه کنید :

الگوهای بازگشتی

الگوهای بازگشتی bearish، سر و شانه های معکوس

الگوهای بازگشتی دو قله ودره چیست؟ (Double Top & Bottom)

الگوهای دو قله و دو دره هر دو جزو الگوهای بازگشتی هستند.الگوهای دو قله در اغلب اوقات پس از یک روند صعودی قابل توجه و مفید رخ می دهند. در روند های صعودی ، قیمت، همیشه قله های افزایشی و یا کمینه های افزایشی (higher low) را ایجاد می کند.

این الگوهای اصطلاحاً دوقلو توسط دو قله با ارتفاع یکسان تشکیل می شوند. موقعیت دو قله با ارتفاع یکسان، پس از آنکه یک روند صعودی رخ داد، نشان دهنده ی این است که خریداران در وضعیت از دست دادن قدرت خرید خود هستند.

پایین ترین و آخرین سطح بین دو قله trigger line نامیده می شود. این الگوهای بازگشتی تنها زمانی تکمیل می شود که خط تریگر(trigger line) بریک اوت (breakout) شود. زمانی که این اتفاق می افتد، درواقع سیگنالی برای ما خواهد بود تا به تغییرات قیمت جهت رسیدن به موقعیت فروش توجه داشته باشیم.

دو دره (double bottom) دقیقاً برعکس الگوی دو قله عمل می کنند و معمولاً پس از روندهای نزولی مورد توجه قرار می گیرند. در روندهای نزولی ، قیمت دره های کاهشی (lower bottoms) و ارتفاع های کاهشی (lower heights) را ایجاد می کند.

در الگوهای بازگشتی دو دره ، قیمت، دو دره در یک سطح ایجاد می کند و فروشندگان موفق به ایجاد دره های کاهشی (lower bottom) نمی شوند. این حالت نشان می دهد که فروشندگان قدرت الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها خود را از دست داده اند و فرصتی پیش می آید تا یک روند معکوس یا بازگشتی به وجود آید.

این الگوها زمانی تکمیل می شوند که خط تریگر (trigger line) ،که بین دو دره قرار دارد، توسط قیمت شکسته شود.

وقتی این موقعیت ایجاد می شود ما باید به دنبال وضعیت خرید باشیم.

مثال ها :

الگوهای بازگشتی

الگوهای بازگشتی

الگوهای کازیمودو چیست؟ (Quasimodo Pattern)

Quasimodo قطعاً یکی از بهترین و قدرتمندترین الگوهای بازگشتی جهت شناسایی روندهای معکوس هستند.

به طور نسبی ، الگوی Quasimodo یک متد و روش منظمی را در بین تریدرهایی که از طریق تحلیل تکنیکال فعالیت می کنند، ایحاد کرده است.مانند الگوهای بازگشتی قبلی که در مورد آن صحبت کردیم ، Quasimodo اگر بعد از یک روند صعودی یا نزولی رخ دهد ، قطعاً فرصت های خوبی را برای شما مهیا می کنند.

ساختار الگوی Quasimodo چندان پیچیده نیست. روند صعودی یا uptrend ، سبب ایجاد قله های افزایشی(higher peak) و کمینه های افزایشی (higher low) می شود. سپس ، از آخرین پیک، قیمت کاهش پیدا کرد و یک شکل کمینه ی کاهشی (lower low) را ایجاد کرد. کمینه ی کاهشی نشان می دهد که روند از حالت صعودی به حالت نزولی تغییر پیدا کرده است.

معمولاً سطح ورود، آخرین پیک قیمت خواهد بود. روند نزولی قیمت یک کمینه کاهشی(lower low) و پیک های کاهشی (lower peaks) ایجاد می کند. سپس ،از آخرین دره، قیمت یک بیشینه ی افزایشی (higher high) جدید را ایجاد می کند. این بیشینه ی افزایشی که بعد از تعداد زیادی بیشینه ی کاهشی رخ می دهد نشان می دهد که مومنتوم قیمتی از نزولی به صعودی تغییر کرده است.

مثال ها:

الگوهای بازگشتی

الگوهای بازگشتی

الگوهای کندل استیک پوششی چیست؟ (engulfing candlestick)

این الگوها توسط دو کندل تشکیل می شوند. الگوهای بازگشتی صعودی پس از یک روند نزولی نمایان می شوند، شروع آن با یک کندل نزولی می باشد که توسط یک کندل بزرگ صعودی دنبال می شود که کندل نزولی را پوشش می دهد. کندل صعودی پوشاننده (bullish engulfing candle) باید بالاتر از کندل های بیشینه ی قبلی بسته یا close شود. این حالت نشان می دهد که خریداران آماده ی فعالیت شدند و ما باید به دنبال ایجاد یک تنظیم قیمت جهت شکل دادن موقعیت خرید باشیم.

یک الگوی کندل پوشاننده نزولی (bearish engulfing candle) پس از روندهای بالا رونده و صعودی ایجاد می شوند. اولین کندل در این ساختار کندل صعودی می باشد و کندل دوم یک کندل نزولی است که کندل صعودی را پوشش داده است. کندل نزولی پوشاننده باید در زیر کندل های کمینه قبلی بسته شود.

زمانی که این حالت رخ می دهد ، ما باید به دنبال تنظیم قیمت جهت فراهم کردن موقعیت فروش باشیم.

مثال ها

الگوهای بازگشتی

کندل پوشاننده ی صعودی

الگوهای بازگشتی

کندل پوشاننده نزولی

الگوهای کندل استیک چیست؟ (pin bar)

ساختار یک پین بار (pin bar) صعودی با یک دم بلند در قسمت پایین شروع می شود ، که به آن wick یا”فتیله” می گویند. دم باید حداقل ۲/۳ از کل اندازه کندل باشد که به معنی سایه کاهشی (lower shadow) نیز هست.

سپس ، یک بدنه کوچک که ناحیه ای بین قیمت باز و بسته قرار دارد و در بعضی از آنها نیز یک دم کوچک در بالای آن وجود دارد. وقتی پس از یک روند نزولی این نوع ساختار شکل می گیرد ، نشان دهنده ی آن است که به زودی یک روند بازگشتی رخ می دهد. در نتیجه ، ما باید به دنبال تنظیم قیمت جهت ایجاد موقعیت خرید باشیم.

ساختار یک Pin bar نزولی دقیقاً برعکس مورد قبل است ، این قسمت با دم بلند در بالا ،و در برخی موارد یک بدنه و دم کوچک در پایین است. زمانی که الگوی نزولی Pin Bar بعد از یک روند صعودی رخ می دهد ، ما باید شروع به جستجوی تنظیمات قیمت جهت ایجاد موقعیت فروش کنیم.

مثال ها

الگوهای بازگشتی

پین بار نزولی و پین بار صعودی

الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال

ارائه تحلیل در بازار بورس امری جدایی‌ناپذیر است. در این بین تحلیل تکنیکال یکی از مهم‌ترین ابزارهای تحلیل در بازار سرمایه به شمار می‌رود. در تحلیل تکنیکال اصطلاحات و مفاهیم مختلفی مورد بحث قرار می‌گیرد. یکی از آن‌ها مفهوم الگوی ادامه‌دهنده می‌باشد. با استفاده از الگوی ادامه‌دهنده، داده‌های مفید و مؤثر در تحلیل سهام و دارایی‌های مختلف، ارائه می‌شود که برای تعیین روند پیش روی سهام و پیش‌بینی آتی آن، نقش بسیار تأثیرگذاری دارد. در این مقاله سعی داریم تا به بررسی بیشتر در مورد الگوی ادامه‌دهنده و آموزش‌های لازم آن بپردازیم و مطالبی که در ادامه بحث خواهیم کرد:

الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال

آموزش الگوهای ادامه‌دهنده

انواع الگوهای ادامه‌دهنده

-الگوی مثلث (الگوی مثلث افزایشی، الگوی مثلث کاهشی، الگوی مثلث متقارن)

-الگوی مستطیل (الگوی مستطیل افزایشی،الگوی مستطیل کاهشی)

-الگوی پرچم
-الگوی فنجان و دسته

الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال

به طور کلی باید گفت دو نوع الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که تحلیلگران از آن‌ها برای پیش‌بینی‌های خود استفاده می‌کنند.

  1. الگوهای بازگشتی ( reversal patterns )
  2. الگوهای ادامه‌دهنده (continuation patterns)

الگوی ادامه‌دهنده در تحلیل تکنیکال، نوع دیگری از الگوهای قیمتی کلاسیک است که طبق آن حرکت قیمتی سهام مطابق با روند غالب و در ادامه آن اتفاق می‌افتد. نمودار هر سهم تمایل حرکت قیمتی را نشان می‌دهد که در این الگو می‌توان ادامه روند را تحلیل و پیش‌بینی کرد.

در واقع به تمایل حرکت قیمتی بر اساس داده‌های نموداری گذشته الگوی ادامه‌دهنده می‌گوییم.

طبق آن چیزی که از این دو الگو بر می‌آید، در الگوی بازگشتی شاهد تغییر روند قبلی هستیم و در الگوی ادامه‌دهنده انتظار تکرار روند قبلی را داریم.

آموزش الگوهای ادامه‌دهنده

در الگوی ادامه‌دهنده، عبارت "تاریخ تکرار می‌شود" نمود پیدا می‌کند. طبق این الگو، نمودار قیمتی در گذشته، حرکت‌هایی را در خود ثبت کرده که احتمالاً در روند بعدی آن، دوباره تکرار می‌شود.

حال این روند می‌تواند صعودی (بازار گاوی) یا نزولی (بازار خرسی) باشد. آن چیزی که در آموزش الگوی ادامه‌دهنده مهم به نظر می‌رسد، تشخیص الگوها و اشکال شکل‌گرفته در نمودار قیمتی می‌باشد. چرا که هر نمودار بر اساس داده‌های ثبت شده طی روز، تشکیل الگویی را در مدت‌زمان مشخصی می‌دهد. این الگوها دارای قاعده خاص خود است که تشخیص آن‌ها می‌تواند نقش بسیار مؤثری در شناسایی الگوی ادامه‌دهنده داشته باشد.

در ادامه به بررسی و شرح کامل انواع الگوی ادامه‌دهنده می‌پردازیم که هرکدام در تحلیل تکنیکال کاربرد ویژه‌ای دارند.

2-aedameh.jpg

انواع الگوهای ادامه‌دهنده

همان‌طور که تا حدی اشاره کردیم، نمودار قیمتی سهام در طی روند خود معمولاً تشکیل الگو و اشکال مختلفی را می‌دهند. الگوهای ادامه‌دهنده بر اساس اشکالی که به وجود می‌آورد، انواع مختلفی دارد که به صورت زیر تعریف می‌شوند:

1-الگوی مثلث (الگوی مثلث افزایشی، الگوی مثلث کاهشی، الگوی مثلث متقارن):

تشکیل الگوی مثلث زمانی اتفاق می‌افتد که نمودار یک سهم در روند قیمتی خود به سمت متراکم شدن در حرکت باشد. این مثلث می‌تواند یک مثلث افزایشی روبه‌بالا و یا یک مثلث کاهشی رو به پایین و یک مثلث متقارن باشد.

در شکل زیر انواع الگوی مثلث را مشاهده می‌کنیم:

2-bedameh.jpg

طبق آن چیزی که در شکل ملاحظه می‌شود، در الگوی مثلث افزایشی، هرگاه نمودار قیمت، کف‌های بالای خود را ثبت کند و به سمت متراکم شدن در حرکت باشد، به‌نوعی تشکیل یک الگوی ادامه‌دهنده داده است. این روند می‌تواند در حرکت‌های بعدی سهم تکرار شود و معمولاً روند صعودی در پیش می‌گیرد.

در الگوی مثلث کاهشی، انتظار داریم عکس الگوی مثلث افزایش رخ بدهد. در این الگو هر وقت، قیمت سهم به مقاومت نزدیک می‌شود، افت می‌کند. به این شکل که در نمودار قیمتی سهام، در نقاط بازگشتی، سقف‌هایی تشکیل می‌شود که هر کدام پایین‌تر از سقف قبلی خود است و در نهایت این روند، متراکم‌تر می‌شود تا جایی که شبیه شکل مثلثی رو به پایین می‌گردد. در این الگو، می‌توان روند نزولی را برای حرکت بعدی سهام پیش‌بینی کرد تا جایی که از محدوده مثلث خارج شود.

در الگوی مثلث متقارن، ترکیبی از دو الگوی مثلثی قبلی شکل می‌گیرد. بر این‌ اساس که کف‌های قیمتی بالاتر و سقف‌های قیمتی پایین‌تر نسبت به هم تشکیل یک مثلث متقارن می‌دهند. در چنین الگویی هم‌زمان، هر دو فاز صعودی و نزولی در شکل‌گیری الگوی مثلثی نقش دارند.

الگوی مثلث تا زمانی که نمودار قیمتی، سقف مقاومتی را در صعود، نشکند و یا کف قیمتی را در نزول، رد نکند ادامه دار خواهد بود و در صورت شکست، باید منتظر روند بعدی شد.

در شکل زیر نمونه ای از الگوی مثلث متقارن را برای نمودار سهم سرمایه گذاری پتروشیمی، مشاهده می کنید.

2-cedameh.jpg

2- الگوی مستطیل (الگوی مستطیل افزایشی، الگوی مستطیل کاهشی):

در تحلیل تکنیکال، معمولاً کف‌های قیمتی و همچنین سقف‌های قیمتی، اهمیت زیادی دارند و برای تحلیل نمودارها، مورد استفاده قرار می‌گیرند. این کف‌ها و سقف‌ها الگوهای خاصی را تشکیل می‌دهند. الگوی مستطیل یکی دیگر از الگوهای ادامه‌دهنده هستند که به‌صورت افزایشی و کاهشی تشکیل می‌شود. برای تشخیص الگوی مستطیل، باید به سقف‌ها و کف‌های شکل‌گرفته در نمودار توجه کرد. در این الگو خط سقف‌های قیمتی با خط کف‌های قیمتی موازی هستند به طوری که تشکیل دو خط موازی از یک مستطیل را می‌دهند.

نوسان قیمتی در طی بازه زمانی، با برخورد به سقف و کف قیمتی، می‌تواند تشکیل یک الگوی مستطیلی بدهد. شکل زیر نمونه‌ای از یک الگوی مستطیلی است. همان‌طور که مشاهده می‌شود، این روند به شکل نوسانی ادامه پیدا می‌کند و به عنوان یک الگوی ادامه‌دهنده مطرح می‌شود.

3-bedameh.jpg

در الگوی مستطیل افزایشی، نمودار بعد از چند نوسان و متراکم شدن، می‌تواند روند افزایشی قبل را تکرار کند و با عبور از سقف، روند افزایشی به خود بگیرد که معمولا سیگنالی برای خرید صادر می شود. این افزایش قیمت بعضاً با فشرده شدن زیاد، می‌تواند با قدرت بیشتری نیز اتفاق بیفتد.

در الگوی مستطیل کاهشی، برعکس الگوی افزایشی عمل می‌کند. به این صورت که نمودار سهم بعد از افت زیاد قیمتی وارد نوسان می‌شود و در یک محدوده مستطیل شکل متراکم می‌شود. زمانی که نمدار از ناحیه مستطیل خارج شود، می‌توان این انتظار را داشت که سهم به افت قیمتی قبلی خود برگردد و دچار افت قیمتی گردد و گارد نزولی بگیرد.

تراکم در الگوی مستطیل مثل یک فنر عمل می‌کند. به این صورت که هرچقدر تراکم آن بیشتر باشد احتمال شدت روند بعد از عبور از تراکم، قوی‌تر می‌شود.

3- الگوی پرچم

الگوی پرچم یکی از محبوب‌ترین و کارآمدترین الگوهای موجود در تحلیل تکنیکال می‌باشد. این الگو نیز بر اساس نمودار قیمتی در طول بازه زمانی تشکیل می‌شود و شناسایی آن می‌تواند کمک بسیار زیادی در تعیین سرنوشت بعدی سهام به تحلیلگران بازار کند. الگوی پرچم زمانی رخ می‌دهد که نمودار قیمتی با شیب خاصی در حرکت باشد و بعد از مدتی در یک ناحیه، به تراکم یا نوسان برسد.

شکل زیر نمونه‌ای از الگوی پرچم را نشان می‌دهد. طبق شکل، نمودار، بعد از گذر از یک صعود قیمتی بالا، وارد فاز نوسانی و متراکم می‌شود. این ناحیه متراکم، با شیب خاصی شکل‌گرفته که شبیه یک پرچم به چشم میاید. ناحیه صعود قیمتی هم به‌اصطلاح میله پرچم در نظر گرفته می‌شود.

3-cedameh.jpg

طبق تعریف در الگوی پرچم، بعد از هر فاز صعودی و تشکیل الگوی پرچم، بدون شک باید منتظر فاز صعودی دیگری شبیه به صعود قبلی و به میزان میله پرچم باشیم. به همین خاطر این الگو از مهم‌ترین الگوهای ادامه‌دهنده به شمار می‌رود و در تحلیل تکنیکال کاربرد فراوانی دارد.

به عنوان مثال در نمودار سهم زیر بعد از تشکیل الگوی پرچم، شاهد رشد صعودی قیمت به میزان میله پرچم در روند حرکتی بعدی سهم هستیم. این الگو تا شکست روند می‌تواند ادامه‌دار باشد.

3-dedameh.jpg

4- الگوی فنجان و دسته:

یکی دیگر از الگوهای مورد استفاده در الگو ادامه‌دهنده، الگوی فنجان و دسته است. این الگو همان‌طور الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها که از نام آن پیداست، شبیه بدنه فنجان و دسته کناری آن، شکل می‌گیرد. در الگوی فنجان، نمودار سهم، بعد از فاز صعودی، به میزان پرعمق، افت می‌کند و بعد از نوسان قیمتی در آن ناحیه، دوباره وارد فاز صعودی می‌شود.

همان‌طور که در شکل زیر دیده می‌شود، روند صعودی قبل، حکم دسته فنجان و روند اصلاح و نوسان، شکل بدنه فنجان را به خود گرفته است. به طور معمول وقتی نمودار به لبه فنجان می‌رسد، با عبور آن به سمت بالا، می‌تواند نقطه مناسبی برای خرید باشد. در این الگو، نمودار سهم بعد از گذشت از روند صعودی، با شیب زیادی افت می‌کند و نوسانات بعدی آن تشکیل یک فنجان می‌دهد؛ بنابراین می‌توان انتظار صعود دوباره سهم و به‌تبع آن نزول دوباره را داشت. این الگو ازآنجاکه جزو الگوی ادامه‌دهنده است تا زمانی که خط روند قبلی را نشکند، ادامه‌دار خواهد بود.

4-a-edameh.jpg

جمع‌بندی

الگوهای تشکیل‌دهنده در نمودار سهام و دارایی‌ها، اطلاعات و داده‌های مهمی را می‌دهند که نقش تأثیرگذاری در پیش‌بینی روند آتی آنها دارند. طبق آن چیزی که در سرفصل‌ها بررسی کردیم، الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال انواع مختلفی دارد و در این مقاله ما به مبحث الگوی ادامه‌دهنده در تحلیل تکنیکال پرداختیم. انواع الگوی ادامه‌دهنده که در تحلیل نمودار مورد استفاده قرار می‌گیرد را به شکل کامل شرح دادیم و گفتیم که تشکیل این الگوها چه روندی را می‌تواند برای سهام موردنظر، به همراه داشته باشد.

در پایان ذکر این نکته ضروری است که تشخیص و شناسایی الگوهای شکل‌گرفته در تحلیل تکنیکال نیازمند آموزش‌های لازم و کسب مهارت‌های لازم می‌باشد. در این زمینه کارگزاری اقتصاد بیدار با در نظر گرفتن شرایط بازار سرمایه، خدمات تحلیلی و آموزشی خود را به سرمایه‌گذاران ارائه می‌دهد و امید دارد این مطلب مورد توجه شما واقع شده باشد.

12 الگوی رایج کندل استیک بکار رفته در تحلیل تکنیکال:

کندل استیک

نمودارهای کندل استیک یکی از رایج‌ترین ابزارهای تکنیکال استفاده‌شده برای تحلیل الگوهای قیمت هستند. معامله گران و سرمایه‌گذاران برای قرن‌ها از این نمودارها برای یافتن الگوهایی که محل افزایش قیمت را نشان می‌دهند، استفاده کرده‌اند. در این مقاله به بررسی برخی از معروف‌ترین الگوهای کندل استیک همراه با ذکر مثال تصویری می‌پردازیم.

آموزش ارز دیجیتال به صورت غیرحضوری با جدیدترین و بهترین استراتژی‌های روز دنیا

نحوه استفاده از الگوهای کندل استیک:

الگوهای کندل استیک بی‌شماری وجود دارند که معامله گران می‌توانند با استفاده از آن‌ها مناطق سودآور را روی نمودار شناسایی کنند. از این نمودارها می‌توان برای معامله‌گری روزانه، معامله‌گری سوئینگ (swing trading) و حتی معامله‌گری پوزیشن طولانی‌مدت، استفاده کرد. در حالی‌که ممکن است برخی از الگوهای کندل استیک در مورد توازن میان خریداران و فروشندگان اطلاعاتی در اختیار ما قرار دهند، دیگر نمودارها نشان‌دهنده بازگشت، ادامه یا بلاتکلیفی روند هستند.

باید توجه داشت که الگوهای کندل استیک به‌خودی‌خود لزوماً سیگنال خرید یا فروش نیستند. بلکه روشی برای بررسی ساختار بازار هستند و بر وجود یک فرصت در آینده نزدیک دلالت دارند. ازاین‌رو، بررسی الگوها همیشه مفید است. این می‌تواند مفهوم الگوی تکنیکال روی نمودار، بازارهای بزرگ‌تر و دیگر فاکتورها باشد.

به‌طور خلاصه، الگوهای کندل استیک مانند دیگر ابزارهای تحلیل بازار، زمانی که در ترکیب با دیگر تکنیک‌ها به کار روند، بسیار مفید هستند. این تکنیک‌ها می‌توانند شامل روش Wyckoff، نظریه موج Elliot و نظریه Dow باشند. همچنین می‌تواند اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال (TA) از قبیل خطوط روند، میانگین متحرک‌ها، شاخص قدرت نسبی (RSI)، RSI استوکاستیک، باندهای بولینگر (Bollinger Bands)، ابرهای ایچیموکو (Ichimoku Clouds)، Parabolic SAR یا MACD را شامل شود.

کندل استیک چیست؟

کندل استیک (نمودار شمعی) یک نوع نمودار قیمت است که ابزاری عالی و کارآمد برای بررسی و تخمین وضعیت آینده بازار، در تحلیل تکنیکال به شمار می رود. آموزش استفاده از کندل استیک، به عنوان یک روش الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها تحلیلی کارآمد، یکی از مهمترین مباحثی است که در دوره تحلیل تکنیکال مجتمع فنی نیاوران، به آن پرداخته می شود.

بطور کلی، در بازار سرمایه اظهار نظر و ارائه پیش بینی درباره هر سهم، نیازمند تحلیل و بررسی قیمت ها است و ارائه این تحلیل ها، تنها با استفاده از نمودارها ممکن می باشد. برای این منظور نمودارهای مختلفی وجود دارد که هر کدام روش و عملکرد خاص خود را دارد.

نمودارهای قیمتی، دارای سه روش نمایش شناخته شده و مشهور، به نام های روش میله ای، روش خطی و روش شمعی هستند. برای آشنایی با نمودار شمعی یا کندل استیک، ابتدا باید شیوه عملکرد دو روش دیگر را بدانید. در ادامه به بررسی و تشریح دو روش میله ای و خطی پرداخته و سپس به نمودار شمعی می پردازیم.

نمودار شمعی (کندل استیک)

آنچه در این مطلب می خوانید:

روش نمایش میله ای در نمودار قیمت

این روش نمایش، دارای چهار قسمت است الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها که در این قسمت ها، قیمت آغازین یا Open، بیشترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا High، کمترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا Low و قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود.

در این نمودار، اطلاعات روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه به شکل میله های جداگانه، نشان داده می شود و هر یک از میله ها، بیانگر معاملات همان روز، هفته یا ماه مربوط به سهام است. اطلاعات هر میله، شامل اطلاعات خرید و فروش بازه معاملاتی می باشد، به نحوی که خط سمت راست میله، قیمت آغازین و خط سمت چپ، قیمت پایانی را نشان می دهد. بیشترین و کمترین قیمت ها نیز در بالا و پایین میله نمایش داده می شود. بدین ترتیب هر گاه که قیمت آغازین از قیمت پایانی کمتر باشد، نمودار صعودی و مثبت بوده و برعکس، هر گاه که قیمت آغازین بیشتر از قیمت پایانی باشد، نمودار نزولی و منفی خواهد بود.

نمودارهای میله ای اگر چه می توانند صعود و نزول قیمت ها را ار ابتدا تا انتها نشان دهند، اما در ارائه الگوهای تغییر قیمت ها ناموفق بوده اند.

روش نمایش خطی در نمودار قیمت

در روش نمایش خطی، تنها قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود و سایر اطلاعات در آن کاربردی ندارد. به همین سبب این روش نمایش، نمی تواند دورنمای مطلوبی از اطلاعات مورد نیاز در بازه معاملاتی ارائه کند و تنها کاربرد مهم آن، تشخیص شکست سطوح مقاومتی و حمایتی برای تحلیلگران است.

نمودار شمعی

روش نمایش شمعی، نخستین بار توسط ژاپنی ها مورد استفاده قرار گرفت و از آنجا که شکل نمودارها، شباهت بسیاری به شمع داشت، به آن کندل استیک یا نمودار شمعی گفته می شود. در نمودار شمعی یا کندل استیک، از همان اطلاعات روش میله ای استفاده می گردد، با این تفاوت که بخش دیگری به نام بدنه یا body نیز در آن وجود دارد. بدنه، به شکل یک مستطیل و در قسمتی حد فاصل میان قیمت ابتدایی و نهایی قرار دارد. در اینجا نیز کندل صعودی یا کندل نزولی، با استفاده از اختلاف قیمت آغازین و پایانی مشخص می شود.

ماهیت بصری کندل استیک، به نحوی است که به خوبی می تواند نقاط ضعف و کمبودهای نمودارهای خطی و میله ای را پر کرده و بسیار مورد توجه تحلیلگران قرار گیرد. نمودارهای شمعی دارای آرایش ها و الگوهای مختلفی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد.

اجزای کندل استیک (نمودار شمعی)

اجزای کندل استیک

کندل استیک یا نمودار شمعی، دارای اجزای مختلفی است که در ادامه به بررسی مختصر هریک خواهیم پرداخت. اما یادگیری تخصصی و کامل تجزیه و تحلیل این اجزا و بکارگیری آن ها در تحلیل های بورسی، قطعا مستلزم حضور در دوره های آموزشی تحلیل تکنیکال و دوره های جامع بورس، مانند دوره بورس مجتمع فنی نیاوران است.

رنگ بدنه نمودار شمعی

در نمودارهای شمعی، رنگ بدنه و همچنین سایه پایین و سایه بالا، اهمیت بسیاری دارد و هر کدام از این موارد، بیانگر شرایط ویژه ای است؛ برای مثال هنگامی که یک نمودار شمعی سفید و توخالی، دارای سایه کوتاهی باشد، به معنی صعودی بودن نمودار و بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین است و هنگامی که نمودار شمعی، تو پر و یا به رنگ مشکی باشد، به معنای نزولی بودن نمودار و کوچک بودن قیمت پایانی است.

در واقع بدنه، ابزاری برای نشان دادن منفی یا مثبت بودن نمودار است. در نتیجه کندل استیک های صعودی، دارای بدنه تو خالی و کندل استیک های نزولی، دارای بدنه تو پر هستند. سایه نیز بیانگر حداقل و حداکثر قیمت در یک بازه‌ی معاملاتی است.

اندازه بدنه نمودار شمعی

علاوه بر رنگ بدنه، اندازه بدنه نیز در کندل استیک ها دارای اهمیت است. هر چقدر که بدنه بزرگ تر باشد، نشانگر قدرت بیشتر خریداران یا فروشندگان در بازار بورس خواهد بود.

برای تشخیص این امر که این بدنه بزرگ، بیانگر قدرت بالای خریدار است یا فروشنده، باید مجددا به رنگ بدنه توجه کرد؛ رنگ سفید یا توخالی بدنه نمودار شمعی، نشان دهنده قدرت بالای خریداران می باشد و بر عکس، بدنه توپر یا تیره رنگ و بزرگ، قدرت بالای فروشندگان را نشان می دهد.

کندل سفید در محدوده حمایت و کندل تیره در محدوده مقاومت نیز به ترتیب بیانگر صعود قیمت و افت قیمت ها خواهد بود. بنابراین بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین و صعودی بودن نمودار، منجر به تیره شدن بدنه و قدرت فروشندگان خواهد شد. در مقابل، پایین تر بودن قیمت نهایی از قیمت ابتدایی، منجر به نزولی شدن نمودار و قدرت خریداران خواهد شد.

سایه نمودار شمعی

همانگونه که گفته شد، سایه ها بیانگر بیشترین و کمترین قیمت روز در بورس هستند. بنابراین در صورتی که قیمت ابتدایی سهم و قیمت پایانی، با بیشترین و کمترین قیمت سهم برابر باشند، سایه ای در نمودار تشکیل نخواهد شد.

در کندل استیک، توجه به این نکته که سایه در بالای نمودار قرار دارد یا در پایین، بسیار حائز اهمیت است. سایه های بلند نیز نشان دهنده انجام معاملات سهم در خارج از قیمت ابتدایی و نهایی می باشند. با این اوصاف می توان گفت که اگر سایه بالایی در الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها نمودار شمعی بلند باشد، بیانگر قدرت خریداران است؛ زیرا منجر به افزایش قیمت سهم شده است. با این حال، همچنان می تواند بیانگر فروشندگان خیلی قوی نیز باشد؛ چرا که منجر شده که سهم در محدوده قیمت پایانی بسته شود.

در مقابل، بلند بودن سایه پایینی نیز نشانگر قدرت بالای فروشندگان است؛ زیرا منجر به کاهش قیمت سهم می گردد و همچنان می تواند نشان دهنده خریداران خیلی قوی نیز باشد؛ زیرا قیمت در محدوده الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها ابتدای بسته شده است.

9 الگوی کندل استیک

نمودارهای شمعی دارای دو الگوی کلی ادامه دهنده یا بازگشتی هستند که هر کدام از این دو نیز انواع مختلف دارند. الگوهای ادامه دهنده بیانگر ادامه مسیر بازار سرمایه هستند و تا زمانی که قیمت نهایی بالاتر یا پایین تر بماند، روندها صعودی یا نزولی باقی خواهد ماند.

اما الگوهای بازگشتی، نشان دهنده تغییر در روند بازار سرمایه اند. الگوهای بازگشتی کندل استیک نیز دو نوع خرسی و گاوی دارند که نوع نخست، بیانگر بازگشت روند نزولی و نوع دوم، بیانگر بازگشت روند صعودی است. نمودارهای شمعی با توجه به شیوه آرایش و اندازه اجزای مختلف، دارای نام ها و عملکردهای متفاوتی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد:

الگوی کندل استیک مارابوزو

1- الگوی کندل استیک مارابوزو

کندل مارابوزو یک الگوی دو شمعی است با بدنه ای بسیار بلند و بدون سایه که به شکل قاطعانه ای، قدرت عاملان صحنه سرمایه گذاری را نشان می دهد. هنگامی که هر دو نمودار شمعی کندل مارابوزو سفید و تو خالی باشند، به آن مارابوزو گاوی گفته می شود و بیانگر قدرت خریداران است. نمودارهای تیره و تو پر نیز بیانگر قدرت فروشندگان بوده و مارابوزو خرسی نام دارد.

الگوی کندل استیک دوجی

2- الگوی کندل استیک دوجی

کندل دوجی دارای سایه های بسیار بلند و بدنه بسیار کوتاه است که نمایشگری برای حالت تعادل و موازنه میان خریداران و فروشندگان در بازار سرمایه می باشد. به عبارت دیگر، این کندل، حالاتی از بی تصمیمی و تردید را در بازار سهم ها نشان می دهد و معمولا در پایان روندها به وقوع می پیوندد.

کندل دوجی صلیب: نمودار دوجی با پایه بلند، نشانگر قدرت خریدار و فروشنده است و شکلی شبیه به یک صلیب دارد.

کندل دوجی سنجاقک: نمودار دوجی سنجاقک، فشار خرید در برابر عرضه سنگین را نشان می دهد و شکلی شبیه به حرف T دارد.

کندل دوجی سنگ قبر: دوجی سنگ قبر، با اشاره به فشار فروش سنگین در برابر تلاش خریداران، شکلی دقیقا بر عکس دوجی سنجاقک را نشان می دهد و به حالت T برعکس می باشد.

کندل دوجی چهار قیمت: دوجی چهار قیمت نیز با شکل یک خط افقی صاف، بیانگر صف خرید یا فروش است و در بازارهای دارای دامنه نوسانات بسیار، به وقوع می پیوندد.

الگوی کندل استیک فرفره

3- الگوی کندل استیک فرفره

نمودار شمعی فرفره نیر مانند نمودار دوجی حکایت از بی تصمیمی در بازار سرمایه دارد، اما بر خلاف نمودار دوجی، دارای بدنه بلندتری است. نمودار فرفره ای، شکلی شبیه به صلیب، با خط افقی پهن تر دارد و رنگ قرمز یا سبز آن، بیانگر منفی یا مثبت بودن نمودار است.

الگوی کندل استیک هارامی

4- الگوی کندل استیک هارامی

این کندل که از دو نمودار با رنگ های متضاد تشکیل می‌شود، در زبان ژاپنی به معنای باردار است. به همین سبب شمع اول را کندل مادر و شمع دوم را کندل بچه می ‌نامند. از آنجا که مادر آنچه را که باردار باشد به دنیا خواهد آورد، در این الگو نیز شمع دوم (مادر) نشانگر روند پیش رو می باشد.

هارامی اگر چه یک الگوی برگشتی ۱۰۰ درصد نیست و بیشتر به معنای پایان روند حاکم است، اما نتیجه نهایی آن مشخص نبوده و بستگی به بازار سهام دارد. وجود نمودار هارامی در بازار، بیانگر آشفتگی است. در نمودار هارامی، عموما بدنه شمع دوم از بدنه شمع اول کوچک ‌تر می باشد و به نوعی در دل شمع اول قرار می گیرد. در هارامی صعودی، شمع ها دارای رنگ متضاد اند، به نحوی که یکی تیره و دیگری روشن است.

الگوی کندل استیک هیکن آشی

5- الگوی کندل استیک هیکن آشی

این کندل در لغت به معنای کندل میانگین است و عموما برای پیش بینی روند، مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین یک استراتژی میان مدت محسوب می شود. از آنجا که هیکن آشی قیمت میانگین را نشان می دهد، این قیمت عموما با قیمت مبادله در بازار متفاوت است.

در این نمودار، کندل های سبز و بدون سایه پایین، نشان از روند صعودی دارند و در مقابل، کندل های قرمز بدون سایه بالایی، روند نزولی را نشان می دهند.

6- الگوی کندل استیک پوشا مثبت و منفی

الگوی پوشا یکی از الگوهای بازگشتی است که دو حالت مثبت و منفی دارد. الگوی پوشا مثبت در پایان روند نزولی واقع می شود و نشان دهنده تغییر روند به سمت صعودی است. در مقابل، الگوی پوشا منفی در انتهای روند صعودی قرار می گیرد و نشان از تغییر روند به سمت روند نزولی دارد. الگوهای پوشا معمولا به عنوان مکمل در کنار سایر الگوها برای تحلیل مورد استفاده قرار می گیرند.

7- الگوی کندل استیک مرد دارآویز

نام گذاری الگوی مرد دارآویز به دلیل شکل ظاهری آن که شبیه به فردی به دار آویخته شده است، انجام شده و یک بدنه مربعی کوچک و سایه بلند پایینی دارد. این الگو نشان دهنده اخطار اتمام روند در روندهای صعودی است. رنگ تیره یا قرمز این الگو، نشان از پایین بودن قیمت پایانی نسبت به قیمت ابتدایی دارد.

الگوی مرد دار آویز و چکش

8- الگوی کندل استیک چکش

الگوی چکش یکی از الگوهای تک شمعی است که در طی یک روند نزولی ایجاد می شود و یک محدوده حمایتی برای برگشت روند و پایان روند نزولی به وجود می آورد. ساختار این الگو نیز مانند الگوی مرد دارآویز، یک بدنه کوچک در بالا دارد.

الگوی کندل استیک ستاره ثاقب

9- الگوی کندل استیک ستاره ثاقب

ستاره ثاقب یکی از الگوهای نزولی و از دسته الگوهای دوجی می باشد؛ در حالی که سایه بالایی بسیار بلندی در مقایسه با بدنه دارد. این الگو عموما برگشت را نشان می دهد و حاکی از آغاز ریزش قیمت است.

استراتژی کندل استیک

برای به کارگیری استراتژی کندل الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها استیک در معاملات بورسی، باید بدانید که هر کدام از الگوهای ذکر شده را چگونه در معاملات مورد استفاده قرار دهید. در اینجا به نحوه معامله با هر یک از الگوهای ذکر شده اشاره خواهیم کرد.

کندل های شمعی CANDLESTICK

کندل های برگشتی را آموزش خواهید دید .در این مطلب آموزشی به علت استفاده عموم از کندل های شمعی به آن می پردازیم و الگوهای مهم آن را هم عرض می کنیم که می توانید از آنها در انواع نمودارها، مانند فارکس و بورس استفاده کنید. حتما برای شما هم سوال شده است که با وجود نمودارهای میله ای و خطی و . چرا بیشتر تحلیلگران از کندل استیک استفاده می کنند؟ زیاد شما را وارد حاشیه نمی کنم و با طولانی کردن مطلب ذهن شما را خسته نخواهم کرد، پس خیلی خلاصه جواب این سوال را به شما می رسانم . دلیل آن این است که، کندل استیک داده هایی را روی نمودار به ما نشان می دهد که سایر نمودار ها این مزیت را ندارند، همچنین به دلیل داشتن بدنه در کندل ها می توانیم آنها را بهتر آنالیز کرده و برای آنها انواع الگوها را در نظر بگیریم .

کندل ها نمایش دهنده روان معامله گران است و با یادگیری این علم قدرت بر پیش بینی روان معامله گران پیدا کرده و در نتیجه آینده بازار را پیش بینی خواهید کرد.

برای مثال به نمودار خطی زیر دقت کنید:

آنالیز کردن داده ها روی نمودار توسط کندل استیک

همینطور که می بینید در این نمودار فقط یک خط وجود دارد و حرکت قیمت را فقط بر اساس آخرین قیمت ها می بینیم. ولی در کندل ها، شما 4 ویژگی مختلف را در اختیار خواهید داشت.یعنی با یک نگاه شما هم قیمت آخرین معامله را دارید، هم قیمت اولین معامله ای که انجام شده، هم متوجه می شوید در آن تایم بالاترین نرخ معامله چقدر بوده و هم متوجه الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها می شوید پایین ترین نرخ معامله چقدر بوده است. پس شما چهار داده مهم را در این کندل ها به شکل زیر خواهید داشت .

قیمت باز شدن ( OPEN )

قیمت بسته شده ( CLOSE )

بالاترین قیمت ( HIGH )

پایینترین قیمت ( LOW )

داده های مهم در کندل استیک قیمت باز و بسته شدن همچنین بالاترین و پایین ترین قیمت

کندل ها از نظر (رنگ و حرکت قیمتی) به دو دسته تقسیم می شوند:

کندل های صعودی

کندل های نزولی


به زبان ساده تر اگر open ما پایین باشد و close ما بالا ، حرکت ما رو به بالا بوده و کندل ما صعودی است.

و اگر open قیمت بالا باشد و close پایین ، حرکت ما به سمت پایین بوده، پس کندل ما نزولی است.

کندل های صعودی رنگ سبز دارند

و کندل های نزولی رنگ قرمز

که از طریق تنظیمات نرم افزارها قابل تغییر است. خوب حالا شاید برای افراد حرفه ای تر از شما این سوال بوجود بیاید که همین داده ها را نمودار میله ای هم به ما می رساند، پس چرا همه از کندل ها استفاده می کنند؟
اگر اوایل مقاله خوانده باشید به این موضوع اشاره کردیم و آن ساختن الگوهای مختلف بخاطر داشتن بدنه در کندل ها است. شاید بعد ها برای شما سوال باشد، اصلا چه نیازی به الگو است؟

پس اجازه دهید همین الان جواب را عرض کنم: انسان ذاتا دنبال آن است که با ساختن اشکال ذهنی، برخی مطالب را بهتر به خاطر بسپارد و با دیدن آن الگوها یا اشکال سریع تر بتواند آنها را آنالیز کند.

پس در تحلیل قیمت ها هم به سراغ ساخت اشکال و الگوهای ذهنی رفته است که در ادامه بیشتر راجع به آن خواهید خواند. فعلا به تصویر زیر و تفاوت بین کندل ها و نمودار میله ای دقت کنید:

کندل شناسی

از ظاهر نمودارهای میله ای نمی توان برای ساختن الگوهای ذهنی استفاده کرد ، ولی ظاهر کندل ها مثل انسانی چاق یا اگر کمی کوتاه باشد، مانند بچه ای بازیگوش به نظر می آید . این را هم عرض کنم که ظاهر این کندل ها در بحث روانشناسی قیمتها بسیار بهتر است و به ما کمک خواهد کرد.
آقای استیو نویسن ( Steve noisn ) در سال 1989 میلادی اولین مقاله خود را در مورد الگوهای شمعی منتشر کرد و بعد ها این مقاله ها تبدیل به کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی شد. در این کتاب الگوها به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند:

الگوهای برگشتی

الگوهای ادامه دهنده

که دوجی ها و ستاره ها هم زیر مجموعه ی الگوهای برگشتی محسوب می شوند. در ادامه با هم به بررسی و یادگیری بعضی از این الگوها می پردازیم. این الگوها می توانند از یک کندل، تا ترکیب 5 کندل کنار هم شکل بگیرند. عجله نکنید بیشتر توضیح خواهیم داد.

الگوهای برگشتی ( Reversal pattern )

به الگوهایی گفته می شود که پس از دیدن آنها در نمودار، باید منتظر چرخش روند قدیمی باشیم. دقت کنید در توضیح عرض کردم منتظر چرخش روند، و نگفتم: چرخش روند اتفاق می افتد. متاسفانه بین تحلیلگران مبتدی اینطور جا افتاده است که بلافاصله بعد از دیدن این الگوها باید تغییر روند داشته باشیم. خیر. بگذارید متن صریح کتاب استیو نیسون رو در مورد این بحث مهم و ریز را برایتان بنویسم.

(این اتفاق به ندرت رخ می دهد که ناگهان روند قدیمی تمام شده و نمودار جهت خود را به یکباره تغییر دهد. همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، اغلب تغییر روند ها هم آهسته و با اخطارهایی در انتهای روند شکل می گیرند. اخطار بازگشت روند صرفا بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ، ولی به این معنا نیست که سریع تغییر جهت می دهد و بازگشت شکل می گیرد. درک و فهم این مطلب فوق العاده مهم است.)

برای این موضوع هم مثال یک اتومبیل را آورده که با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت به پیچ می رسد و می خواهد تغییر مسیر دهد، قطعا چند ترمز خواهد داشت و سرعت خود را کم کرده و بعد تغییر جهت میدهد. این ترمزها همین الگوها یا کندل های برگشتی هستند که شما با دیدن آنها متوجه ترمزهای پی در پی راننده در مسیر می شوید و آماده تغییر روند .

خوب، حالا بهتر است برویم با انواع این الگوها که شبیه ترمز هستند آشنا شویم.

الگوی مرد دار آویز ( Hanging man ):

الگوی مرد دارآویز

خصوصیات الگو:

الگوی مرد دارآویز دارای سایه پایینی بلند است ( نکته: به میله هایی که گاهی بالا یا پایین کندل ها شکل می گیرند ، سایه یا shadow گفته می شود)
این الگو فقط در سقف بوجود می آید

رنگ بدنه این الگو مهم نیست (در صورتی که رنگ بدنه مشکی باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد شد)

حداقل طول سایه باید سه برابر بدنه اصلی باشد (هر قدر طول سایه بیشتر باشد اعتبار الگو نیز بیشتر می شود)

وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی می تواند هشدار دهد که روند قبلی ممکن است به پایان رسد.

هر قدر که بدنه اصلی بالاتر از کندل های قبلی باشد احتمال پایان روند صعودی هست. (گپ)

سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا اگر وجود دارد اندازه آن بسیار کوچک باشد.

هر اندازه طول سایه پایینی بلندتر و طول سایه بالایی کوتاه تر باشد این الگو قطعیت بیشتری پیدا می کند.

نکته بسیار مهم برای این الگو: اینکه حتما نیاز به تایید دارد، یعنی بعد از دیدن این الگو باید شاهد یک کندل قرمز با بسته شدن قیمت آخرین معامله زیر بدنه این کندل باشیم. پس تاییدیه (فراموش نشود) که به کندل دوم، کندل confirmation (تاییدیه) می گویند.

خوب، حالا برویم سراغ الگوی دو

الگوی چکش:

الگوی چکش کندل شناسی

خصوصیات الگو:

1. این الگو در کف شکل می گیرد، شبیه همان مرد دارآویز ولی در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد، در کل یعنی اگر این کندل را، بالای نمودار مشاهده کردید، مرد دارآویز است و اگر پایین و در انتهای یک روند نزولی مشاهده شد به آن چکش می گوییم . اصطلاح چکش از اینجا به آن رسیده که گویا بازار در این محدوده چکش کاری شده است و بالا و پایین زیادی داشته است .

3 چکش برعکس یا ( inverted hammer )

حواستان باشد اگر hammer برعکس بود(مثل تصویر زیر) می شود:

الگوش چکش برعکس کندل شناسی

2. بدنه این الگوی چکش می تواند (قرمز) و (سبز) باشد( البته اگر بدنه سبز باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است).

3. هرچقدر بدنه کوتاه تر و سایه پایینی، بلند تر باشد بازهم از اعتبار بیشتری برخوردار است.

4. این الگو هم مثل الگوی مرد دارآویز حتماً باید تاییدیه داشته باشد ، یعنی همان کانفرمیشن ( Confirmation ).

5. هرچقدر که فاصله قیمتی بین کندل های قبلی و بعدی بیشتر باشد (گپ)، برگشت قوی تر شکل خواهد گرفت.

برای الگوی چکش: برخی اوقات کندل تاییدیه (بلافاصله) بعد از کندل برگشتی چکش به وجود نمی آید و معمولاً با اختلاف دو یا سه کندل به وجود می آید. در این صورت این الگوی برگشتی را یک هشدار تلقی می کنیم، صبر می‌کنیم در برگشت، کندلی سفید، بالاتر از بدنه الگوی چکش بسته شود، در این صورت می توانیم بگوییم تغییر روند شکل گرفته است. پس، رنگ کندل مرد دار آویز و چکش تفاوتی نمی‌کرد.

کندل تایید (کانفرمیشن)

حالا گفتیم اگر چکش برعکس باشد مثل تصویر بالا به آن ( چکش برعکس) می گوییم ولی اگر در قسمت بالای نمودار یعنی در انتهای یک روند صعودی ، الگوی معکوس مرد دارآویز را داشتیم، اسمش چه خواهد شد؟ اسم این کندل که دقیقا معکوس مرد دارآویز است،

الگوی ستاره ثاقب یا ( Shooting Star ) :

الگوی ستاره ثاقب

الگوی پوشای نزولی و صعودی یا ( Engulfing )

الگوی پوشای صعودی:

این الگو در دو نوع صعودی و نزولی شکل می گیرد که ابتدا به بررسی الگوی صعودی اینگولفینگ می پردازیم:

الگوی پوشای صعودی

ویژگی های این الگو:

در الگوی پوشای صعودی کندل اولی به رنگ قرمز و کندل دوم به رنگ سبز خواهد بود.

معمولاً در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد.

شمع اول دارای بدنه کوچک و بعد از آن شمع دوم دارای بدنه بزرگی است که بدنه اول را کامل دربر می گیرد و می پوشاند.

بهتر است که در شمع دوم حجم معاملات بیشتر از حجم معاملات در شمع اول باشد.

گاهی اوقات این الگو از ۳ یا ۴ کندل تشکیل می شود، البته در بیشتر موارد با همان دو کندل شکل می گیرد:

تغییر روند با الگوی پوشای صعودی

الگوی پوشای نزولی:

این الگو باعث نزول می شود، پس باید در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد.

خصوصیات الگوی پوشای نزولی:

می توان به این اشاره کرد که از دو کندل تشکیل شده که باید کندل اول سبز و کندل دوم قرمز باشد، دقت کنید عرض کردم باید، یعنی نباید دو کندل هم رنگ باشند.

کندل دوم مثل حالت صعودی خودش، باید بزرگتر از بدنه کندل اول باشد. بدنه کندل دوم کشیده و قرمز رنگ است که کامل کندل اول را پوشانده به نوعی فروشنده‌ها بر خریداران غلبه کرده اند، این الگو هم می تواند از ۳ یا ۴ کندل مثل تصویر بالا( ولی در سقف )شکل بگیرد.

پس باید دقت کنید که در سقف ها دنبال پوشای نزولی باشید و در کف ها دنبال پوشای صعودی

الگوی پوشای نزولی

الگوی ابر سیاه:

الگوی ابر سیاه

خصوصیات الگوی ابر سیاه:

این الگو از الگوهای برگشتی سقف است.

این الگو حداقل از دو کندل تشکیل می شود.

شمع اول یک شمع سفید یا سبز است که بعد از آن یک شمع مشکی یا قرمز که از بالاترین قیمت کندل سبز رنگ شروع الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها شده و تا میانه شمع اول امتداد پیدا می کند. حداقل باید ۵۰ درصد داخل کندل اول نفوذ کند.

بین شمع اول و دوم هرقدر شکاف بیشتری باشد این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است. یعنی هر چقدر کندل سیاه یا قرمز دوم کشیده تر باشد الگو قدرتمندتر است.

اگر حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد عالی ست.

به هر اندازه که نفوذ شمع دوم داخل شمع اول بیشتر باشد الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است.

نکته اول: زمانی که در معرفی الگو ها صحبتی از کندل تایید نمی شود یعنی نیازی به کندل تاییدیه ندارند. این الگو خودش یک هشدار مهم است و نیازی به کندل تایید ندارد. دقت کنید که اعتبار الگوی پوشای نزولی به مراتب بیشتر از الگوی ابر سیاه است.

نکته دوم: در مورد تمامی الگوها ملاک بدنه است، یعنی مثلا اگر میگیم در الگوی پوشای صعودی کندل دوم باید کندل اول را بپوشاند، یعنی بدنه کندل اول باید بدنه کندل دوم را بپوشاند و (شادو) یا سایه ها مهم نیست.

نکته سوم: هرچه این الگوها در تایم فریم های بالاتر یافت شوند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود. یعنی الگوی دارک کلود در تایم هفتگی بسیار مرگبارتر از همین الگو در تایم روزانه است.

الگوی نفوذی ( Piercing Pattern ) :

حتما الان سوال شده که وقتی همه ی الگو ها یک الگوی معکوس هم دارند، پس باید دارک کلود ( ابر سیاه ) هم یک الگوی معکوس داشته باشد که در کف اتفاق بیفتد. باید عرض کنم که بله . دقیقا معکوس دارک کلود که در سقف اتفاق می افتاد، پیرسینگ پترن (الگوی نفوذی) را داریم که در کف اتفاق میفتد، یعنی در انتهای یک روند نزولی دیده میشود .

الگوی نفوذی

این الگو معکوس الگوی ابر سیاه است.

در شناسایی کف ها بسیار استفاده می شود.

این الگو باید حداقل دو کندل داشته باشد تا به عنوان الگو شناسایی شود، شمع اول حداقل باید ۵۰ درصد شمع دوم را بالا رود و داخل شمع قبلی نفوذ کند، پس شمع اول باید قرمز رنگ باشد و شمع دوم سبز رنگ

ستاره ها ( Stars ) :

یکی از الگوهای بازگشتی مهم ستاره ها هستند که به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می‌شوند . به نوع صعودی که در کف اتفاق می افتد. ستاره صبحگاهی (Morning Star) گفته میشود که گویا خورشید تازه در حال طلوع کردن الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها است ، کندل ها هم به همین شکل رو به بالا حرکت میکنند و الگوی نزولی آن را ستاره عصر گاهی (Evening Star) می گویند .

ستاره ها در کندل شناسی

خصوصیات الگو را یادداشت کنید:

باید بدانید که این الگوها از ۳ کندل تشکیل می شوند، بدنه اصلی شمع که در تصویر مشاهده می کنید کوچک است، شمع اول کشیده و شمع دوم (شمع اصلی) کوچک و شمع سوم کشیده است .

رنگ بدنه کندل دوم مهم نیست. اگر به جای بدنه شمع اصلی دوجی باشد به این الگو ستاره دوجی گفته می شود. تقریبا مثل ستاره صبحگاهی بالا.

(دقت کنید که اعتبار ستاره دوجی از ستاره معمولی بیشتراست.)

ستاره دوجی نشانه‌ای از بی تصمیمی در بازار است و قدرت خریدار و فروشنده معمولاً برابر می شود و بعد روند دوم شکل می گیرد.

به الگوی ستاره در روند نزولی ریزش باران هم می گویند.

فقط رنگ بدنه اول و سوم مهم است، در ستاره صبحگاهی بدنه اول سبز و بدنه کندل سوم قرمز است، ولی در ستاره عصرگاهی بدنه کندل اول قرمز و بدنه کندل سوم سبز است.

در کل باید بدانید کندلهای با بدنه کوچک را ستاره می گویند. پس الگوی چکش برعکس، ستاره صبحگاهی، شوتینگ استا v ، ستاره دوجی و ستاره عصرگاهی همه جزو استار ها محسوب می شوند.

در ستاره های صبحگاهی و عصرگاهی هرچقدر بدنه کندل دوم از بدنه بقیه کندلها فاصله بیشتری داشته باشد این الگو اعتبار بیشتری دارد. در کل باید بدانید وجود گپ (فاصله) به الگو اعتبار بیشتری خواهد داد.

دو نکته که در اکثر الگو ها صدق می کند: بهتر است حجم معاملات در کندل آخری بیشتر از کندل اولی باشد و همینطور کندل آخری بیش از ۵۰% کندل اول را برگشت داشته باشد.

دوجی : به طور کلی به ستاره های بدون بدنه دوجی گفته می شد. انواع دوجی ها را پایین می توانید ببینید:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.