تفاوت درآمد خالص و جریان نقدینگی


حسابداری و مشاوره مالیاتی امین مفید

مهارت‌ها و استعداد‌های فوق‌العاده در زمینه کسب و کار، سخت کوشی و قاطعیت، داشتن ‌ايده‌های عالی به همراه انرژی فراوان تشکیل دهنده یک مجموعه عالی برای داشتن یک کسب و کار موفق و حرفه‌اي است، اما همه‌اين ویژگی‌های ارزشمند معنایی نخواهند داشت اگر نتیجه کار شما در حساب سود و زیان شرکت ارائه نشود.
بخش مالی یک طرح کسب ‌و کار تمام ‌آيتم‌های عملیاتی سایر بخش‌های طرح کسب وکار را گرد هم مي‌آورد. سه عنصر اساسی برای تدوین یک طرح کسب و کار جامع و با ساختار مناسب لازم هستند.‌ اين سه عنصر شامل:
1. پیش‌بینی حساب سود و زیان که درآمد وهزینه‌ها در آن ذکر شده باشد.
2‌. صورت حساب گردش نقدی که نشانگر میزان نقدینگی است.
3. تجزیه و تحلیل حساسیت است که به بیان ریسک و فرصت‌ها در طرح کسب‌ و کار مي‌پردازد.
پیش‌بینی سود وزیان باید به صورت ماهانه برای سال اول و یک برآورد سالانه برای سال دوم تهیه شود. به دلیل تهیه منابع مالی و تامین بودجه برای شروع کسب ‌و کار، پیش‌بینی سود و زیان برای سال اول هر کسب و کار مي‌تواند مشکل باشد، بنابراین جزئیات سال اول مالی باید بسیار دقیق برآورد شود.
پیش‌بینی حساب سود وزیان در طرح کسب وکار شامل حساب مالی فروش، خرید، هزینه و قیمت موجود در سایر بخش‌های طرح کسب و کار است. علاوه بر محاسبه کامل موارد قبلی همچنین باید هزینه‌های اداری کسب و کار را نیز حساب کرد. تمام ارقام تفاوت درآمد خالص و جریان نقدینگی درحساب درآمد و هزینه طرح کسب وکار باید با میزان برآوردهای فیزیکی در سایر بخش‌های طرح همخوانی کامل داشته باشد. در بخش فروش، حجم فروش هر محصول را در قیمت در نظر گرفته شده برای آن ضرب کرده و مقدارآن را محاسبه کنید. حداقل درآمد متفرقه‌اي را که ممکن است بدست آورید را نیز لحاظ کنید. محاسبات مالی که نتیجه مي‌شود درآمد مورد انتظار حاصل از فروش را به شما ارائه مي‌دهد. استفاده از اطلاعات چرخه تولید وبخش‌های عملیاتی طرح کسب وکار موجب مي‌شود تا میزان فروش بر اساس هزینه مورد انتظار خرید کالا‌ها و خدمات ارزیابی شود.‌ اين عملیات رقمي‌از هزینه فروش را به دست مي‌دهد که در صورتی که از میزان درآمد حاصل از فروش کسر شود رقم سود خالص پیش‌بینی شده ماهانه را به دست مي‌دهد.
طرح کسب وکار باید شامل یادداشت‌ها وگزارش‌هایی از تمام هزینه‌ها از جمله هزینه‌های مربوط به کارمندان باشد. به همراه هزینه‌های اداری و بالا سری (که شامل هزینه‌های آب، برق، بیمه، مالیات و غیره مي‌شود.) یک پیش‌بینی ماهانه از هزینه‌های مورد انتظار کسب و کار نوپا به دست می‌آيد. ارزیابی هزینه‌های راه‌اندازی کسب و کار با جزئیات از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چرا که اشتباه در محاسبه آنها مي‌تواند به شکست خوردن یک کسب و کار خوب بیانجامد.
پیش‌بینی حساب سود و زیان ماهانه با وارد کردن درآمد مورد انتظار حاصل ازفروش منهای هزینه‌های فروش ،هزینه راه‌اندازی کسب وکار و هزینه‌های بالا سری، تکمیل مي‌گردد و سود خالص ماهانه را نشان مي‌دهد. ممکن است پیش‌بینی حساب سودوزیان نشان دهد که در ماه‌های اولیه با زیان روبه‌رو هستیم، اما زمانی که حجم فروش افزایش یافت باید میزان قابل قبولی از سود حاصل شود. اگر محاسبات نشان دهنده زیان است سعی نکنید با عوض کردن اعداد، حقیقت را پنهان کنید. در عوض باید به بخش فروش و هزینه‌ها برگردید و در نظر بگیرید چه اقداماتی مي‌تواند به افزایش سود ناخالص و کاهش هزینه‌های سربار به میزانی قابل قبول کمک کند. برای طرح یک کسب‌و‌کار کوچک، نقدینگی معمولا امری حیاتی است. یکی از مهم‌ترین دلایل ورشکستگی کسب و کارهای کوچک پیش از برآورده کردن انتظارات کارآفرین کمبود نقدینگی و سرمایه است. صورتحساب نقدینگی بر اساس ارقام و قیمت‌های موجود در طرح کسب و کار و به شکلی تدوین مي‌شود که منابع مالی لازم در آن ذکر شده باشد.
جریان نقدینگی با حساب سود و زیان متفاوت است؛ چرا که حساب سود و زیان میزان اختلاف میان ارزش کالاهای فروخته شده و هزینه‌ها را بیان مي‌کند. صورتحساب نقدینگی هم میزان سود به دست آمده و هم تغییرات در میزان خرید و موجودی انبار، پرداخت‌های مقطعی و میزان بدهکاری و بستانکاری کسب و کار را نشان مي‌دهد و به‌اين ترتیب مشخص مي‌کند که کسب و کار مورد بررسی تا چه میزان دخل و خرج مي‌کند.تهیه صورتحساب جریان نقدینگی بر عهده حسابداران است. برای محاسبه صورتحساب ساده گردش مالی باید حساب سودوزیان خالص را منهای هزینه‌های انبار (که شامل کالاهایی که هنوز فروخته نشده و مواد اولیه موجود در انبار است) کنید. همچنین هریک از پرداخت‌های نقدی که برای پیش‌پرداخت‌ها وخرید دارایی‌های ثابت صورت گرفته است را نیز باید از حساب سود و زیان کسر کرد.علاوه بر‌اين هنگامي‌ که یک کسب وکار جدید شروع مي‌شود مبلغ بدهی به تامین‌کنندگان و اعتبار دهندگان صفر است، همچنین مقدار طلب مشتریان نیز صفر است. در طول سال‌اين موازنه در هر ماه نسبت به شرایط مالی و شرایط کسب وکار تغییر مي‌کند. تغییرات پدید آمده در ‌اين حساب‌ها باید در صورت حساب نقدینگی وارد شوند. افزایش بدهکاران، جریان نقدینگی را کاهش مي‌دهد و افزایش اعتباردهندگان افزایش جریان نقدینگی را در بر دارد.
سومین قسمت در بخش مالی تجزیه وتحلیل کامل طرح کسب وکار را شامل مي‌شود که تجزیه وتحلیل حساسیت نامیده مي‌شود. ‌اين بخش برای آنان که چیزی از حسابداری نمي‌دانند، کاری تکنیکی محسوب مي‌شود. با ‌اين حال بخش بسیار مهمي‌است که تجزیه و تحلیل حساسیت مالی را در بر دارد. چرا که تغییرات در فرصت‌های مالی و همچنین ریسک‌های مالی در طرح کسب وکار را همین تجزیه و تحلیل حساسیت نشان دهد‌.
همه بخش‌های عمده در راه‌اندازی یک کسب وکار از جمله حجم فروش، قیمت فروش، هزینه تفاوت درآمد خالص و جریان نقدینگی عناصر و عوامل دیگری که ممکن است بر کسب‌وکار تاثیرگذار باشند باید مورد ارزیابی قرار گیرد و برای هریک از‌اين موارد یک میزان حدی براساس شرایط بالقوه بازار و ریسک‌های احتمالی در نظر گرفته شود.
یک ارزیابی مالی برای محدودیت‌ها در حد بالا و پایین داشته باشید و تاثیر هر یک را در حساب سود و زیان و حساب جریان نقدی تعیین کنید. همچنین ترکیبی از عوامل متعددی را که در بخش مالی کسب و کار کوچک تاثیرگذار است، ارزیابی کنید. کاهش حجم فروش ممکن است برای یک کسب وکار کوچک ناراحت کننده باشد؛ اما چنانچه با کاهش قیمت فروش وهزینه‌های بالاتر همراه شود با ریسک شدیدتری در کسب وکار خود مواجه خواهید شد.
بخش مالی طرح کسب وکار باید دقیق ومنعکس کننده عملکرد پیش‌بینی شده برای بخش مالی کسب و کار باشد و بسیار مهم است که صادقانه تنظیم شده باشد تا بتواند در صورت بروز شرایط خطرناک به اقدامات مدیریتی اورژانسی کمک کند واثرات ریسک را در بخش مالی محدود کند.
در عمل برخی از ‌اين ریسک‌ها رخ خواهد داد. به ویژه مشکل کمبود نقدینگی که خطرناک‌ترین مشکل برای یک کسب و کار کوچک است. تفاوت میان آگاهی داشتن و غفلت از آنها در واقع فرق بین بقای کسب و کار و ورشکستگی است.

تحلیل جریان نقدی (Cash flow) به آسانترین روش

وضعیت جریان نقدی نشان می‌دهد که یک شرکت چگونه سرمایه خود را خرج می‌کند و این سرمایه از کجا به شرکت وارد می‌شود. وضعیت جریان نقدی نشان‌دهنده‌ی تمامی نقدینگی است که یک شرکت از طریق فعالیت‌های در گردش و منابع سرمایه‌گذاری خارجی خود به دست می‌آورد. همان‌طور که نقدینگی خروجی، سرمایه‌ای است که برای فعالیت‌های کسب‌وکار سرمایه‌گذاری در یک بازه‌ی مشخص پرداخت‌شده است. در این مقاله ما به گزارش صورت جریان نقدی و کمک آن در تحلیل شرکتِ مناسب برای سرمایه‌گذاری می پردازیم.

چرا جریان وضعیت نقدی مهم است؟

دو نوع حسابداری وجود دارد: حسابداری تعهدی (Accrual Accounting ) و حسابداری نقدی (Cash Accounting )

حسابداری‌ تعهدی توسط شرکت‌های دولتی استفاده می‌شود و روشی که در آن عایدی یک شرکت به‌منزله‌ی درآمد آن است و نه اینکه شرکت وجوهی را دریافت کرده باشد. هزینه‌ها گزارش می‌شوند حتی اگر هیچ پرداخت نقدی صورت نگرفته باشد. برای مثال اگر یک شرکت یک فروش را گزارش کند، سود آن در صورت سود و زیان شناسایی می‌شود، اما شرکت وجهی را تا بعدازآن تاریخ دریافت نمی‌کند. ازنقطه‌نظر حسابداری، شرکت سودی را که از طریق فعالیت های صورت سود و زیان کسب کرده است را باید مالیات درآمد( income taxes) پرداخت کند، اگرچه هیچ تبادل پولی صورت نگرفته است. همچنین در این معادله احتمالاً پول نقد در ابتدا از شرکت برای خرید تجهیزات و تولید محصولات برای فروش(خرید مواد اولیه) خارج‌شده است. در چنین کسب‌وکارهایی، معمول است که مشتری پرداخت صورتحساب را به ۳۰،۶۰ و یا حتی ۹۰ روز بعد به تعویق بیاندازد. فروش انجام‌شده یک مطالبه قابل دریافت است که مادامی‌که پول دریافت نشود، تأثیری بر نقدینگی شرکت نخواهد داشت.

حسابداری نقدی یک روش حسابداری است که درآمدها در مدت‌زمانی که دریافت شده‌اند، گزارش می‌شود و هزینه‌ها در زمان دقیقی که آن‌ها پرداخت ‌شده‌اند، گزارش می‌شوند. به‌عبارت‌دیگر، درآمد و مخارج زمانی گزارش می‌شوند که پول نقد دریافت و پرداخت‌ شده باشد. سود شرکت به‌عنوان درآمد خالص(net income) در وضعیت درآمدی(صورت سود و زیان) خود را نشان می‌دهد. درآمد خالص آخرین سطر گزارش یک شرکت است. اگرچه از طریق حسابداری تعهدی، درآمد خالص لزوماً به معنی دریافت تمامی وجوه پرداختی توسط مشتریان نیست. از طریق دیدگاه حسابداری، یک شرکت می‌تواند سود رسان باشد. اما اگر دریافتی‌ها به تعویق بیافتند و یا پرداخت نشوند، شرکت می‌تواند دچار مشکلات مالی شود. حتی شرکت‌های پرسود نیز در مقاطعی با مدیریت کنترل جریان نقدی مشکل داشته‌اند. به همین علت وضعیت جریان نقدی یک ابزار مهم برای تحلیلگران و سرمایه‌گذاران است.

صورت جریان نقدی

وضعیت جریان نقدی سه بخش مجزا دارد(در ایران پنج بخش دارد) که هرکدام از آن‌ها به یکی از اجزا شامل عملکرد(فعالیت عملیاتی)، سرمایه‌گذاری و تأمین مالی یک شرکت در فعالیت‌های تجاری اشاره می‌کند. در ادامه یک وضعیت معمول جریان نقدی را بررسی می‌کنیم:

جریان نقدی از طریق عملکرد یا عملیات شرکت

این بخش میزان نقدینگی ایجاد شده از وضعیت درآمدی که از طریق دیدگاه تعهدی گزارش‌شده است را اعلام می‌کند. مواردی که در آن بخش قرار می‌گیرند شامل حساب‌های دریافتنی( accounts receivables) و حساب‌های پرداختنی ( accounts payable)و مالیات پرداختنی درآمد (income taxes payable) می‌باشد. به‌طور خلاصه، سرمایه‌گذاران می‌توانند ببینند که چگونه یک شرکت برای خود و عملیاتش سرمایه‌گذاری می‌کند.

جریان نقدی از طریق فعالیت های تأمین مالی

بدهی‌ها و معاملات انجام‌شده در این بخش گزارش می‌شود. هرگونه جریان نقدی شامل پرداخت سود سهم ، بازخرید و یا فروش سهم و اوراق قرضه می‌توانند به‌عنوان یک جریان نقدی برای فعالیت‌های تأمین مالی شرکت در نظر گرفته شود. نقدینگی از طریق وام گرفتن و یا نقدینگی پرداخت بدهی در این بخش ثبت می‌شود. برای سرمایه‌گذارانی که شرکت‌های پرداخت‌کننده سود(DPS) بالا را ترجیح می‌دهند، این بخش مهم است. زیرا نشان می‌دهد که سود نقدی از نقدینگی پرداخت می‌شود و از درآمد خالص برای پرداخت سود به سهامداران استفاده نمی‌شود.

تجزیه‌وتحلیل جریان نقدی

جریان نقدی یک شرکت می‌تواند از طریق اعدادی که در وضعیت جریان نقد به‌عنوان نقدینگی توسط فعالیت‌های عملیاتی یا جریان نقدی خالص عملیاتی گزارش می شود، ایجاد گردد. اگرچه، هیچ تعریف جهانی پذیرفته‌شده وجود ندارد. برای مثال، بسیاری از مدیران مالی حرفه‌ای، جریان نقدی یک شرکت را مجموع درآمدهای خالص آن بعلاوه استهلاک آن (هزینه‌های غیر نقدی در صورت سود و زیان) در نظر می‌گیرند. درحالی‌که تحلیل جریان نقدی می‌تواند نسبت‌هایی را برآورد کند، نشانگرهایی که در ادامه بیان می‌شوند می‌توانند نقطه‌ی شروع خوبی برای یک سرمایه‌گذار فراهم ‌کنند تا کیفیت سرمایه‌گذاری جریان نقدی یک شرکت اندازه‌گیری شود.

جریان نقدی عملیاتی/ فروش خالص

این نسبت که تحت عنوان میزان جریان نقدی عملیاتی خالص یک کمپانی به نسبت فروش خالص، یا درآمد (از طریق صورت سود و زیان) بیان می‌شود، به ما می‌گوید که چه مقدار نقدینگی از طریق هر دلار حاصل از فروش به‌دست‌آمده است. نمی‌توان درصد دقیق و قابل قبولی برای این نسبت مطرح کرد، اما سرمایه‌گذاری با توجه به میزان این نسبت، اگر نسبت درصد بالاتری داشته باشد بهتر است. همین‌طور باید اشاره داشت که صنایع و شرکت‌ها دارای نسبت متفاوتی هستند. سرمایه‌گذاران باید عملکرد این نشانگر را در طول دوره‌های زمانی بلندمدت بررسی کنند تا تغییرات مهم میانگین نسبت جریان نقدی/فروش و ارتباط آن در مقایسه با دیگر شرکت‌های هم‌تراز را متوجه شوند. هم‌چنین باید سرمایه‌گذاران به مقدار افزایش جریان نقدی و افزایش فروش توجه داشته باشند، زیرا باید هر دو مقدار به یک نسبت در طول زمان تغییر کنند.

جریان نقدی آزاد( free cash flow)

این جریان اغلب به‌عنوان جریان خالص نقدعملیاتی منهای مخارج سرمایه تعریف می‌شود. جریان نقدی آزاد یک معیار مهم است. زیرا نشان می‌دهد که چگونه عملکرد شرکت در تولید پول نقد مؤثر است. سرمایه‌گذاران با بررسی جریان نقدی آزاد یک شرکت می‌تواند به سؤالاتی از قبیل آیا این شرکت نقدینگی کافی دارد تا پس از سرمایه‌گذاری بتواند سود سهام را به سرمایه‌گذاران پرداخت کند و یا تفاوت درآمد خالص و جریان نقدینگی سهام را بازخرید کند. برای محاسبه جریان نقدی آزاد: از صورتحساب جریان نقدی، مورد جریان نقدی عملیاتی را بیابد (که به آن نقدینگی عملیاتی و یا نقدینگی حاصل از فعالیت‌های عملیاتی نیز گفته می‌شود) و هزینه‌های سرمایه که برای عملیات فعلی لازم است را از آن کم کنید. شما می‌توانید با گسترش آنچه در اعداد جریان نقدی آزاد وجود دارد، قدمی فراتر بردارید. برای مثال، علاوه بر هزینه‌های سرمایه شما می‌توانید مقدار سود سهام را از جریان نقدی عملیاتی خالص کم کنید تا به مقدار دقیق تری از جریان نقدی آزاد برسید. این نمودار می‌تواند همان‌طور که اشاره شد با میزان فروش مقایسه شود.

درواقع، اگر یک شرکت سابقه‌ای در پرداخت سود سهام دارد، نمی‌توان بدون دلخوری سهامداران آن را حذف کرد و نادیده گرفت. حتی کاهش سود تقسیم‌شده درحالی‌که ضرر کمتری دارد برای بسیاری از سهامداران مشکل‌ساز است. برای برخی از صنایع سرمایه‌داران سود سهام پرداخت‌شده را هم تراز با هزینه‌های سرمایه می‌دانند. بسیار مهم است که جریان نقدی آزاد یک شرکت در دوره‌های مختلف بررسی شود و نمودارهای آن با نمودارهای کمپانی دیگر که در یک صنعت‌کار می‌کند مقایسه شود. اگر جریان نقدی آزاد مثبت بود، باید نشان داده شود که شرکت قادر به انجام تعهدات خود ازجمله تأمین فعالیت‌های عملیاتی و پرداخت سود سهام می‌باشد یا خیر.

پوشش جریان نقدی آزاد جامع

شما می‌توانید نسبت جریان نقدی آزاد جامع را با تقسیم جریان نقدی آزاد جامع بر جریان نقدی عملیاتی خالص به‌منظور به دست آوردن درصد نسبت انجام دهید. هم چنان هرچه درصد بالاتر باشد، بهتر است.

سخن آخر

جریان نقدی آزاد یک شاخص و معیار بسیار مهم برای سرمایه‌گذاران است. این نشانگر تمام ویژگی‌های مثبت نقدینگی ایجادشده داخلی از طریق فعالیت‌های یک شرکت را بررسی می‌کند و استفاده از نقدینگی برای هزینه‌های سرمایه را تحلیل می‌کند. اگر نقدینگی یک شرکت مثبت باشد، یک نشانه مثبت است که این شرکت در موقعیت خوبی قرار دارد که از وام گرفتن جلوگیری کند، کسب‌وکارش را گسترش دهد، سود سهام را پرداخت نماید و از شرایط دشوار عبور کند. عبارت (cash cow) که برای شرکت‌ها با جریان نقدی مثبت بالا استفاده می‌شود، عبارت مناسبی نیست. اما مطمئنا یکی از ویژگی‌های بسیار جذاب برای سرمایه‌گذاری است که منجر می‌شود در چنین شرکت‌های سرمایه‌گذاری کنید.

تفاوت درآمد خالص و جریان نقدینگی

نسبت‌های مالی مقادیر عددی هستند که به منظور به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورت‌های مالی یک شرکت استخراج می‌شوند. اعداد بدست آمده از صورت‌های مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی همچون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزش‌گذاری و غیره قابل استفاده می اشد. یکی از متداول‌ترین راه‌های تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبت‌ها در چندین گروه تعریف شده‌اند و هر کدام به یکی از جنبه‌های وضعیت مالی شرکت‌ها می‌پردازند.

تجزیه و تحلیل نسبت های مالی بیانگر چه چیزی است ؟

سرمایه گذاران و تحلیلگران برای ارزیابی سلامت مالی شرکت ها از طریق بررسی صورت های مالی گذشته و فعلی شرکت نسبت های مالی استفاده می کنند. داده های تقریبی می توانند عملکرد شرکت را در طول زمان نشان دهند. هم چنین می توان از آنها برای تخمین عملکرد آینده شرکت استفاده کرد. این داده ها همچنین قادر خواهند بود وضعیت مالی یک شرکت را با میانگین بازدهی صنعت مقایسه کرده و همزمان با عملکرد سایر شرکت های حاضر درآن صنعت مقایسه نمایند.
نسبت های مالی معیاری به منظور مقایسه ی شرکت ها هستند. به وسیله ی نسبت های مالی می توان سهام هر صنعت را مورد ارزیابی قرار داد. به همین ترتیب می توانند عملکرد فعلی و گذشته ی آن را مورد مقایسه قرار دهند. به طور کلی، نسبت های مالی معمولا به صورت جداگانه استفاده نمی شوند، بلکه در ترکیب با سایر نسبت ها استفاده می شوند.

نسبت‌‌های نقدینگی

نسبت نقدینگی را به این صورت بیان کرد: نسبت‌های نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکت‌ها در برابر پرداخت دیون کوتاه‌مدت یا عمل به تعهدات کوتاه‌مدتشان فراهم می‌آورند تعریف کرد.
نسبت‌های نقدینگی متداول شامل موارد زیر می‌شوند:
نسبت جاری: دارایی‌های جاری/ بدهی‌های جاری
نسبت جاری: توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت با دارایی‌های جاری.
نسبت آنی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود از محل دارایی‌های نقدی

نسبت آنی (سریع) = دارایی‌های جاری – موجودی مواد و کالا / بدهی‌های جار

نسبت وجه نقد: توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه­ کارانه‌ترین نسبت نقدینگی است که حساب‌های دریافتنی نیز در آن لحاظ نخواهند شد.

نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت / بدهی‌های جاری

نسبت‌‌های اهرمی

نسبت‌های اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را محاسبه می‌کنند. در واقع، از نسبت‌های اهرمی به منظور ارزیابی سطح بدهی‌های کوتاه و بلندمدت شرکت ها استفاده می‌شود. نسبت‌های اهرمی شامل موارد زیر باشد:
نسبت بدهی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه و بلندمدت با کل دارایی‌های موجود

نسبت بدهی = مجموع بدهی‌ها / مجموع دارایی‌ها

نسبت تسهیلات به سرمایه: میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود

نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام

نسبت پوشش بهره: نشان‌ دهنده توان شرکت در پرداخت هزینه‌های مالی مثلا بهره وام­‌های دریافتنی از محل سود عملیاتی

نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینه‌های مالی

نسبت‌های فعالیت

نسبت‌های فعالیت یا کارایی ابزارهایی برای سنجش کاربرد دارایی‌های شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرند و از روش ارزیابی میزان فروش و تاثیر دارایی‌ها بر آن اندازه‌گیری می‌شوند. این دسته از نسبت‌ها، حجم فروش شرکت را با سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به‌ کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی می‌کنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان می‌دهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.

دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام‌ شده کالای فروش رفته

دوره وصول مطالبات:نشان‌ دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت‌ زمانی است که طول می­‌کشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با بررسی این نسبت درمی‌یابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمی‌گرداند.

دوره وصول مطالبات = متوسط حساب­‌های دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه

دوره گردش عملیات:به دوره‌ای گفته می‌شود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری می‌کند.

دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا

گردش دارایی:این نسبت، میزان تأثیرگذاری گردش دارایی‌ها را در کسب درآمد شرکت نشان می‌دهد و بیانگر این است که چگونه دارایی‌های شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته می‌شوند. با مقایسه این نسبت در دوره‌های گذشته می‌توان به این نتیجه رسید که افزایش دارایی‌ها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تاثیرگذار بوده است یا خیر.

گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع دارایی­‌ها

نسبت‌های سودآوری

نسبت‌های سودآوری، توانایی شرکت برای تولید درآمد در جهت عملکرد و سود سهام، دارایی‌های ترازنامه، هزینه‌های عملیاتی و سهام را اندازه‌گیری می‌کند. مهم‌ترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر می‌باشد:
بازده دارایی‌­ها: نسبت بازده دارایی‌ها نشان‌ می دهد که شرکت چگونه از منابع و دارایی تفاوت درآمد خالص و جریان نقدینگی تفاوت درآمد خالص و جریان نقدینگی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده دارایی‌ها می‌تواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.

بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع دارایی­‌ها

بازده حقوق صاحبان سهام: یکی از راه ها برای اندازه‌گیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن می‌کند.

بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام

حاشیه سود ناخالص: این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی کرده و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام‌ شده کالای فروش رفته را بررسی می کند و رابطه‌ بین فروش و هزینه‌های تولید کالای فروخته‌ شده را نشان می‌دهد.

حاشیه تفاوت درآمد خالص و جریان نقدینگی سود ناخالص = سود ناخالص / فروش

حاشیه سود عملیاتی: نسبت سود عملیاتی بیانگر این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.

حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش

حاشیه سود خالص: درصد حاشیه سود خالص شرکت بیانگر این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل‌ شده است.

حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش

نسبت‌های ارزش بازار

این نسبت‌ها منعکس‌ کننده نگرش سهامداران و تحلیل گران بازار سرمایه در خصوص عملکرد گذشته و پیش‌ بینی روند آتی شرکت هستند. انواع متداول نسبت‌های ارزش بازار عبارت‌اند از:
نسبت ارزش دفتری (P/B): این نسبت بیانگر ارزش ثبت‌ شده خالص دارایی‌ها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.

P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام

نسبت قیمت به درآمد (P/E): این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت تعیین می‌کند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست می‌آید.

P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی

نسبت قیمت به فروش (P/S): این نسبت که از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد می‌شود، به شما می‌گوید برای هر یک ریال فروش سالانه چقدر هزینه می‌کنید.

P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت

قیمت به جریان نقدینگی (P/CF): این نسبت از توان قابل ملاحظه‌­ای برای پیش ­بینی بازده سهام برخوردار است و معمولا به‌ وسیله سرمایه‌گذاران نهادی مورد استفاده قرار می‌گیرد. نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف می‌کند.

امکان مقایسه عملکرد شرکت

مقایسه‌ نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت می‌گیرد که مشخص شود کدام بخش شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکت‌ها به یک تحلیلگر یا سرمایه‌گذار کمک می‌کند تا تشخیص دهد کدام شرکت‌ها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینه‌تری از دارایی‌شان داشته‌اند. استفاده‌ کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده ‌کنندگان داخلی و خارجی تقسیم می‌شوند:
استفاده‌ کنندگان خارجی:
شامل تحلیلگران مالی، سرمایه‌گذاران خرده‌فروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت می‌شوند.
استفاده‌ کنندگان داخلی:
شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان می‌شوند.

تحلیل جریان نقدی (Cash flow) به آسانترین روش

وضعیت جریان نقدی نشان می‌دهد که یک شرکت چگونه سرمایه خود را خرج می‌کند و این سرمایه از کجا به شرکت وارد می‌شود. وضعیت جریان نقدی نشان‌دهنده‌ی تمامی نقدینگی است که یک شرکت از طریق فعالیت‌های در گردش و منابع سرمایه‌گذاری خارجی خود به دست می‌آورد. همان‌طور که نقدینگی خروجی، سرمایه‌ای است که برای فعالیت‌های کسب‌وکار سرمایه‌گذاری در یک بازه‌ی مشخص پرداخت‌شده است. در این مقاله ما به گزارش صورت جریان نقدی و کمک آن در تحلیل شرکتِ مناسب برای سرمایه‌گذاری می پردازیم.

چرا جریان وضعیت نقدی مهم است؟

دو نوع حسابداری وجود دارد: حسابداری تعهدی (Accrual Accounting ) و حسابداری نقدی (Cash Accounting )

حسابداری‌ تعهدی توسط شرکت‌های دولتی استفاده می‌شود و روشی که در آن عایدی یک شرکت به‌منزله‌ی درآمد آن است و نه اینکه شرکت وجوهی را دریافت کرده باشد. هزینه‌ها گزارش می‌شوند حتی اگر هیچ پرداخت نقدی صورت نگرفته باشد. برای مثال اگر یک شرکت یک فروش را گزارش کند، سود آن در صورت سود و زیان شناسایی می‌شود، اما شرکت وجهی را تا بعدازآن تاریخ دریافت نمی‌کند. ازنقطه‌نظر حسابداری، شرکت سودی را که از طریق فعالیت های صورت سود و زیان کسب کرده است را باید مالیات درآمد( income taxes) پرداخت کند، اگرچه هیچ تبادل پولی صورت نگرفته است. همچنین در این معادله احتمالاً پول نقد در ابتدا از شرکت برای خرید تجهیزات و تولید محصولات برای فروش(خرید مواد اولیه) خارج‌شده است. در چنین کسب‌وکارهایی، معمول است که مشتری پرداخت صورتحساب را به ۳۰،۶۰ و یا حتی ۹۰ روز بعد به تعویق بیاندازد. فروش انجام‌شده یک مطالبه قابل دریافت است که مادامی‌که پول دریافت نشود، تأثیری بر نقدینگی شرکت نخواهد داشت.

حسابداری نقدی یک روش حسابداری است که درآمدها در مدت‌زمانی که دریافت شده‌اند، گزارش می‌شود و هزینه‌ها در زمان دقیقی که آن‌ها پرداخت ‌شده‌اند، گزارش می‌شوند. به‌عبارت‌دیگر، درآمد و مخارج زمانی گزارش می‌شوند که پول نقد دریافت و پرداخت‌ شده باشد. سود شرکت به‌عنوان درآمد خالص(net income) در وضعیت درآمدی(صورت سود و زیان) خود را نشان می‌دهد. درآمد خالص آخرین سطر گزارش یک شرکت است. اگرچه از طریق حسابداری تعهدی، درآمد خالص لزوماً به معنی دریافت تمامی وجوه پرداختی توسط مشتریان نیست. از طریق دیدگاه حسابداری، یک شرکت می‌تواند سود رسان باشد. اما اگر دریافتی‌ها به تعویق بیافتند و یا پرداخت نشوند، شرکت می‌تواند دچار مشکلات مالی شود. حتی شرکت‌های پرسود نیز در مقاطعی با مدیریت کنترل جریان نقدی مشکل داشته‌اند. به همین علت وضعیت جریان نقدی یک ابزار مهم برای تحلیلگران و سرمایه‌گذاران است.

صورت جریان نقدی

وضعیت جریان نقدی سه بخش مجزا دارد(در ایران پنج بخش دارد) که هرکدام از آن‌ها به یکی از اجزا شامل عملکرد(فعالیت عملیاتی)، سرمایه‌گذاری و تأمین مالی یک شرکت در فعالیت‌های تجاری اشاره می‌کند. در ادامه یک وضعیت معمول جریان نقدی را بررسی می‌کنیم:

جریان نقدی از طریق عملکرد یا عملیات شرکت

این بخش میزان نقدینگی ایجاد شده از وضعیت درآمدی که از طریق دیدگاه تعهدی گزارش‌شده است را اعلام می‌کند. مواردی که در آن بخش قرار می‌گیرند شامل حساب‌های دریافتنی( accounts receivables) و حساب‌های پرداختنی ( accounts payable)و مالیات پرداختنی درآمد (income taxes payable) می‌باشد. به‌طور خلاصه، سرمایه‌گذاران می‌توانند ببینند که چگونه یک شرکت برای خود و عملیاتش سرمایه‌گذاری می‌کند.

جریان نقدی از طریق فعالیت های تأمین مالی

بدهی‌ها و معاملات انجام‌شده در این بخش گزارش می‌شود. هرگونه جریان نقدی شامل پرداخت سود سهم ، بازخرید و یا فروش سهم و اوراق قرضه می‌توانند به‌عنوان یک جریان نقدی برای فعالیت‌های تأمین مالی شرکت در نظر گرفته شود. نقدینگی از طریق وام گرفتن و یا نقدینگی پرداخت بدهی در این بخش ثبت می‌شود. برای سرمایه‌گذارانی که شرکت‌های پرداخت‌کننده سود(DPS) بالا را ترجیح می‌دهند، این بخش مهم است. زیرا نشان می‌دهد که سود نقدی از نقدینگی پرداخت می‌شود و از درآمد خالص برای پرداخت سود به سهامداران استفاده نمی‌شود.

تجزیه‌وتحلیل جریان نقدی

جریان نقدی یک شرکت می‌تواند از طریق اعدادی که در وضعیت جریان نقد به‌عنوان نقدینگی توسط فعالیت‌های عملیاتی یا جریان نقدی خالص عملیاتی گزارش می شود، ایجاد گردد. اگرچه، هیچ تعریف جهانی پذیرفته‌شده وجود ندارد. برای مثال، بسیاری از مدیران مالی حرفه‌ای، جریان نقدی یک شرکت را مجموع درآمدهای خالص آن بعلاوه استهلاک آن (هزینه‌های غیر نقدی در صورت سود و زیان) در نظر می‌گیرند. درحالی‌که تحلیل جریان نقدی می‌تواند نسبت‌هایی را برآورد کند، نشانگرهایی که در ادامه بیان می‌شوند می‌توانند نقطه‌ی شروع خوبی برای یک سرمایه‌گذار فراهم ‌کنند تا کیفیت سرمایه‌گذاری جریان نقدی یک شرکت اندازه‌گیری شود.

جریان نقدی عملیاتی/ فروش خالص

این نسبت که تحت عنوان میزان جریان نقدی عملیاتی خالص یک کمپانی به نسبت فروش خالص، یا درآمد (از طریق صورت سود و زیان) بیان می‌شود، به ما می‌گوید که چه مقدار نقدینگی از طریق هر دلار حاصل از فروش به‌دست‌آمده است. نمی‌توان درصد دقیق و قابل قبولی برای این نسبت مطرح کرد، اما سرمایه‌گذاری با توجه به میزان این نسبت، اگر نسبت درصد بالاتری داشته باشد بهتر است. همین‌طور باید اشاره داشت که تفاوت درآمد خالص و جریان نقدینگی تفاوت درآمد خالص و جریان نقدینگی صنایع و شرکت‌ها دارای نسبت متفاوتی هستند. سرمایه‌گذاران باید عملکرد این نشانگر را در طول دوره‌های زمانی بلندمدت بررسی کنند تا تغییرات مهم میانگین نسبت جریان نقدی/فروش و ارتباط آن در مقایسه با دیگر شرکت‌های هم‌تراز را متوجه شوند. هم‌چنین باید سرمایه‌گذاران به مقدار افزایش جریان نقدی و افزایش فروش توجه داشته باشند، زیرا باید هر دو مقدار به یک تفاوت درآمد خالص و جریان نقدینگی نسبت در طول زمان تغییر کنند.

جریان نقدی آزاد( free cash flow)

این جریان اغلب به‌عنوان جریان خالص نقدعملیاتی منهای مخارج سرمایه تعریف می‌شود. جریان نقدی آزاد یک معیار مهم است. زیرا نشان می‌دهد که چگونه عملکرد شرکت در تولید پول نقد مؤثر است. سرمایه‌گذاران با بررسی جریان نقدی آزاد یک شرکت می‌تواند به سؤالاتی از قبیل آیا این شرکت نقدینگی کافی دارد تا پس از سرمایه‌گذاری بتواند سود سهام را به سرمایه‌گذاران پرداخت کند و یا سهام را بازخرید کند. برای محاسبه جریان نقدی آزاد: از صورتحساب جریان نقدی، مورد جریان نقدی عملیاتی را بیابد (که به آن نقدینگی عملیاتی و یا نقدینگی حاصل از فعالیت‌های عملیاتی نیز گفته می‌شود) و هزینه‌های سرمایه که برای عملیات فعلی لازم است را از آن کم کنید. شما می‌توانید با گسترش آنچه در اعداد جریان نقدی آزاد وجود دارد، قدمی فراتر بردارید. برای مثال، علاوه بر هزینه‌های سرمایه شما می‌توانید مقدار سود سهام را از جریان نقدی عملیاتی خالص کم کنید تا به مقدار دقیق تری از جریان نقدی آزاد برسید. این نمودار می‌تواند همان‌طور که اشاره شد با میزان فروش مقایسه شود.

درواقع، اگر یک شرکت سابقه‌ای در پرداخت سود سهام دارد، نمی‌توان بدون دلخوری سهامداران آن را حذف کرد و نادیده گرفت. حتی کاهش سود تقسیم‌شده درحالی‌که ضرر کمتری دارد برای بسیاری از سهامداران مشکل‌ساز است. برای برخی از صنایع سرمایه‌داران سود سهام پرداخت‌شده را هم تراز با هزینه‌های سرمایه می‌دانند. بسیار مهم است که جریان نقدی آزاد یک شرکت در دوره‌های مختلف بررسی شود و نمودارهای آن با نمودارهای کمپانی دیگر که در یک صنعت‌کار می‌کند مقایسه شود. اگر جریان نقدی آزاد مثبت بود، باید نشان داده شود که شرکت قادر به انجام تعهدات خود ازجمله تأمین فعالیت‌های عملیاتی و پرداخت سود سهام می‌باشد یا خیر.

پوشش جریان نقدی آزاد جامع

شما می‌توانید نسبت جریان نقدی آزاد جامع را با تقسیم جریان نقدی آزاد جامع بر جریان نقدی عملیاتی خالص به‌منظور به دست آوردن درصد نسبت انجام دهید. هم چنان هرچه درصد بالاتر باشد، بهتر است.

سخن آخر

جریان نقدی آزاد یک شاخص و معیار بسیار مهم برای سرمایه‌گذاران است. این نشانگر تمام ویژگی‌های مثبت نقدینگی ایجادشده داخلی از طریق فعالیت‌های یک شرکت را بررسی می‌کند و استفاده از نقدینگی برای هزینه‌های سرمایه را تحلیل می‌کند. اگر نقدینگی یک شرکت مثبت باشد، یک نشانه مثبت است که این شرکت در موقعیت خوبی قرار دارد که از وام گرفتن جلوگیری کند، کسب‌وکارش را گسترش دهد، سود سهام را پرداخت نماید و از شرایط دشوار عبور کند. عبارت (cash cow) که برای شرکت‌ها با جریان نقدی مثبت بالا استفاده می‌شود، عبارت مناسبی نیست. اما مطمئنا یکی از ویژگی‌های بسیار جذاب برای سرمایه‌گذاری است که منجر می‌شود در چنین شرکت‌های سرمایه‌گذاری کنید.

صورت های مالی مهم برای مدیران

صورت مالی یک سند رسمی از فعالیت های مالی کسب و کار است. صورت های مالی به ویژه صورت های مالی مهم معمولا پایان هر سه ماه (گزارش سه ماهه) و همچنین در پایان سال تهیه می شوند (گزارش سالانه).

هدف یک صورت مالی ارائه اطلاعات در مورد کسب و کار به مردم است تا بتوانند تصمیمات درستی در زمان درست بگیرند. منظور از مردم سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، بستانکاران و همچنین مدیریت است. برخلاف باور عامه این تنها سهامداران نیستند که با استفاده از صورت های مالی تحلیل مالی انجام می دهند. مدیریت نیز در چنین اموری دخالت می کند. این امور برای تصمیمات مهم کسب و کار برای عملکرد بهتر و رشد انجام می شوند. به علاوه ورود شرکت ها به بورس اوراق بهادار مستلزم به اشتراک گذاشتن صورت های مالی مبتنی بر اصول حسابداری پذیرفته شده در آن کشور است.

پنج صورت مالی اساسی وجود دارد :

  1. صورت سود و زیان
  2. ترازنامه
  3. صورت جریان وجوه نقد
  4. صورت حقوق صاحبان سهام
  5. صورت سود و زیان جامع

ارزش هر یک از این صورت های مالی مهم و اینکه چرا هر کسب و کار با هر اندازه ای به آن احتیاج دارد در زیر آمده است :

1. صورت سود و زیان

این یکی از صورتهای اولیه است که برای سنجش عملکرد یک کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد. این صورت مالی میزان رشد در فروش یا درآمد و همچنین درآمد خالص یا دریافتی خالص شرکت را نشان می دهد. درآمد خالص معیاری است که معمولا برای فهمیدن اینکه چقدر شرکت در یک بازه زمانی مشخص که صورت حساب برای آن تنظیم شده در پول درآوردن موفق عمل کرده است مورد استفاده قرار می گیرد. یکی دیگر از عناصر مهم که بخشی از این صورت مالی را تشکیل می دهد هزینه های ایجاد شده به وسیله شرکت برای تولید درآمد است.

در صورت سود و زیان مدیر باید فروش ها و هزینه های یک دوره را با دوره پیشین مقایسه کند تا تغییر قابل توجهی نداشته باشد. به عنوان مثال اگر هزینه های اجرایی بدون هیچگونه افزایش در میزان فروش، رشد چشمگیری داشته باشند توسط صورت سود و زیان آشکار می شود و مدیر می تواند به دنبال راهی برای کاهش هزینه ها باشد.

دیگر هزینه های قابل توجه در صورت سود و زیان هزینه تحقیق و توسعه و بهره پرداخت شده برای وجوه قرضی است. اگر مقدار مورد دوم بالا باشد شرکت می تواند به دنبال یک منبع مالی ارزان تر بگردد. به این ترتیب صورت سود و زیان می تواند روندهایی در فروش و هزینه را نشان دهد که منجر به تصمیماتی برای عملکرد بهتر و رشد کسب و کار گردد.

2. ترازنامه

این صورت مالی را با نام صورت وضعیت مالی نیز می شناسند چرا که اطلاعاتی درباره دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام سازمان ارائه می کند. در حالی که صورت سود و زیان برای یک دوره زمانی خاص ایجاد می شود، ترازنامه در یک تاریخ مشخص تهیه می شود (معمولا در پایان یک سال مالی). از این جهت ترازنامه را می توان به یک عکس از وضعیت مالی شرکت در یک نقطه خاص از زمان تشبیه کرد.

عناصر ترازنامه (دارایی ها، بدهی ها و سرمایه) منابعی که متعلق به شرکت است و نحوه تامین مالی آنها را نشان می دهند. مدیریت باید این صورت مالی را با دوره های گذشته مقایسه و هر گونه افزایش یا کاهش عمده هر یک از عناصر آن را بررسی کند. به عنوان مثال در مورد دارایی ها اگر موجودی ها با سرعت بیشتری نسبت به فروش رشد کنند، مدیر باید به دنبال راهی باشد که هرچه سریع تر موجودی ها را تبدیل به فروش کند. به این ترتیب ترازنامه جنبه هایی را مشخص می کند که وضعیت مالی شرکت را بهتر کند.

3. صورت جریان نقدینگی

این صورت مالی با نام صورت جریان وجوه نقد نیز شناخته می شود. صورت جریان نقدینگی اطلاعاتی در مورد جریان نقدی ورودی و خروجی سازمان در طول یک بازه زمانی مشخص ارائه می کند.

جریان نقدی ممکن است به سه شکل متفاوت باشد :

  • جریان نقدی عملیاتی که جریان های وجوه نقد مربوط به درآمدها و هزینه های شرکت را نمایش می دهد.
  • جریان نقدی سرمایه گذاری که سرمایه گذاری صورت گرفته روی دارایی های بلندمدت است.
  • جریان نقدی تامین مالی که مربوط به حقوق صاحبان سهام است. مانند پرداخت سود سهام

جریان های نقدی برای تعیین نقدینگی موجود برای پرداخت بدهی ها مفید هستند. معمولا افزایش جریان نقدینگی حاصل از فعالیت های عملیاتی نشان دهنده یک وضعیت جریان نقدی سالم برای شرکت است.

4. صورت حقوق صاحبان سهام

این صورت حساب اطلاعاتی درباره توازن حقوق صاحبان سهام که در ترازنامه آورده شده اند به همراه توضیحی در مورد چرایی تغییر این تفاوت درآمد خالص و جریان نقدینگی موارد ارائه می کند. تغییرات این صورت مالی معمولا به دلیل توزیع سود سهام، صدور سهام جدید و بازخرید سهام خزانه اتفاق می افتند. مدیریت باید مدام سود سهام پرداخت شده و سود انباشته را بررسی کند. اگر سود انباشته کاهش یابد مدیریت باید بررسی کند که بودجه کافی برای پرداخت بدهی های خود داشته باشد.

5. صورت سود و زیان جامع

این صورت حساب اطلاعاتی در مورد درآمد جامع که نمی توان در صورت سود و زیان آورد ارائه می کند. مواردی چون درآمد یا هزینه تحقق نیافته، حقوق، سرمایه گذاری ها و معاملات ارزی بخشی از این صورت حساب می باشند. این صورت مالی به مدیریت کمک می کند که منابع نقدینگی احتمالی در آینده را شناسایی کند.

همانطور که مشخص است صورت های مالی و گزارش های مالی دقیق دیدگاه های متعددی برای بهبود عملیات، افزایش درآمد، کاهش هزینه ها و تضمین موافقت ارائه می کند. مدیران باید تلاش کنند تا روندهای موجود در فروش، هزینه ها و سایر جنبه های مهم را شناسایی کنند تا بتوانند عملکرد را بهبود ببخشند و کسب و کار را در مسیر سودآوری قرار دهند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.