بازده چیست؟
سود یا پاداش حاصل از هر نوع سرمایهگذاری، بازده نامیده میشود. این مفهوم نیز همانند ریسک برحسب درصد بیان شده و کیفیت آن، معمولاً بر مبنای دوره زمانی حصول، عملکرد سایر داراییها در مدت مشابه و شاخصهای پولی، ارزیابی میگردد. بازدهی سرمایهگذاران بازار سهام، از دو طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه، حاصل میشود. به منظور تعیین درصد بازدهی بهینه، معیار مشخصی وجود ندارد زیرا، همانگونه که در بالا اشاره شد؛ محاسبه بازدهی مطلوب میتواند تابعی از افق سرمایهگذاری، ماهیت دارایی، ریسک، هزینههای معاملاتی، نرخ بهره، درصد تورم و… باشد.
به عبارت دیگر، نحوه ارزیابی بازدهی اوراق دارای درآمد ثابت با سهام موجود در بورس بررسی مفهوم تابلوخوانی بورس که سود مقرر شدهای برای آنها وجود ندارد؛ کاملاً متفاوت است.
برای مثال اگر نرخ تورم کشور را ۲۰ درصد فرض کنیم، کسانی که در اوراق مشارکت با سود ۲۵ درصد سرمایهگذاری کنند؛ علاوه بر حفظ ارزش پول خود در مقابل تورم، ۵ درصد نیز بازده واقعی داشتهاند. اما زمانی که کارشناسان مالی به ارزیابی عملکرد بازار سرمایه میپردازند، علاوه بر موارد فوق، معمولاً تمرکز اصلی آنها بر مقایسه عملکرد بورس، با سایر بازارهای سرمایهگذاری نظیر ارز و طلا در مدت مشابه میباشد.
بازده در طرف مقابل ریسک بوده و به گونهای، نتیجه تقبل ریسک است. در واقع سرمایه گذاران به منظور دستیابی به بازدهی معقول حاضر میشوند تا درصد ریسک احتمالی مشخصی را تحمل کنند. واژه بازده، الزاماً به کسب سود تعبیر نمیشود و این موضوع به اشتباه در ذهن برخی سرمایه گذاران نقش بسته است. مثبت یا منفی بودن بازدهی، طبیعت سرمایهگذاری است و سود و زیان هر دو، پاداش معاملاتی ما محسوب میشوند. در یک کلام میتوان گفت، کسب بازدهی انگیزه تمام افراد از ورود به دنیای سرمایهگذاری است.
انواع بازده در بازار سهام
در معاملات سهام و بازار مالی، بازده به دو دسته کلی مورد انتظار و واقعی تقسیم میشود.
بازده مورد انتظار؛ پیش از ورود به معامله تعیین شده و بیانگر انتظارات سوددهی، از موقعیت معاملاتی مذکور است. به منظور تعیین بازده مورد انتظار خود از هر موقعیت معاملاتی سهام، باید به متدهای تحلیلی مختلف مسلط باشیم. برحسب تحلیل شرایط بنیادی و گزارشات مالی منتشره از سوی شرکتها، در مورد سود تقسیمی پایان سال، سناریوهایی در نظر میگیریم. سپس وضعیت نموداری سهم را بر اساس اصول و روشهای تکنیکالی بررسی نموده و اهداف قیمتی آینده آن، مشخص خواهند شد. در نهایت بازدهی تقریبی مورد انتظار با توجه به ریسک و حجم معامله، از مجموع پتانسیل سوددهی آتی سهم محاسبه میشود.
بازده واقعی؛ پس از خروج و بر اساس سود قطعی کسب شده از موقعیت معاملاتی، قابل محاسبه میباشد. به بیان ساده، مجموع اختلاف قیمت خرید و فروش سهم، سود نقدی و بعضاً درآمد حاصل از حق تقدمهای سهام، نشان دهنده بازده واقعی شما است. تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار، بیانگر سطح کیفی سرمایهگذاری طی دوره مذکور است.
بسیاری از کارشناسان سرمایهگذاری توصیه میکنند که حین انجام محاسبات تعیین بازده مورد انتظار، رویکرد محافظه کارانهای داشته باشید. زیرا موجب میشود که با داشتن دیدگاهی واقع بینانه، درصد خطا کاهش یافته و از شناسایی سودهای موهومی جلوگیری شود.
نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی
همانگونه که توضیح داده شد؛ برای محاسبه بازده واقعی باید پس از فروش سهام، مجموع سود حاصل شده از این موقعیت معاملاتی را محاسبه نمایید؛ تا درصد بازده نسبت به سرمایه کل مشخص شود. در همین راستا و به منظور درک عمیق مطلب، توجه شما را به یک معامله فرضی جلب میکنیم:
سرمایه گذار الف با دارایی ۵۰ میلیون تومانی خود، در بازار سهام تهران مشغول فعالیت است. وی در ابتدای سال تصمیم میگیرد؛ با افق سرمایهگذاری یکساله، روی سهام شرکت ایران خودرو سرمایهگذاری نماید. طبق تحلیل نموداری، پیش بینی میشود این سهم تا پایان سال، حداقل یک رشد قیمت ۲۰ درصدی را تجربه کند. همچنین نتایج تحلیل بنیادی نشان دهنده این است که شرکت وضعیت سوددهی فوق بررسی مفهوم تابلوخوانی بورس العادهای داشته و بر اساس سیاستهای مدیریتی فعلی، تقسیم سود نقدی ۲۰۰ تومانی به ازای هر سهم در پایان سال مالی، بسیار محتمل است.
حداکثر ریسک قابل تحمل برای این سرمایه گذار در موقعیت معاملاتی مذکور، ۱۵ درصد نسبت به کل سرمایه میباشد. اگر نقطه ورود مد نظر، در ناحیه قیمتی ۱۰۰۰ تومانی بوده و طبق استراتژی معاملاتی در صورت افت قیمت تا محدوده ۸۰۰ تومان، سرمایه گذار با پذیرش زیان از معامله خارج شود؛ با انجام محاسبات مربوط به تعیین حجم بر اساس مدیریت سرمایه مشخص میشود که این شخص مجاز است حداکثر ۳۷۵۰۰ سهم از این شرکت را خریداری کند.
۵۰/۰۰۰/۰۰۰ × ۱۵% = ۷/۵۰۰/۰۰۰
۱۰۰۰ – ۸۰۰ = ۲۰۰
۷/۵۰۰/۰۰۰ ÷ ۲۰۰ = ۳۷۵۰۰
تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار
طبق تحلیل فوق و با توجه به مقادیر سود مورد انتظار ناشی از رشد قیمت و تقسیم سود نقدی سهام، مجموع بازدهی احتمالی این موقعیت معاملاتی بر اساس حجم حدوداً ۳۰ درصد میباشد، که نشان دهنده شرایط ایدهآل معامله مذکور از لحاظ قوانین مدیریت سرمایه است.
۲۰۰ (سود نقدی احتمالی سهم) + ۲۰۰ (مقدار افزایش قیمت احتمالی سهم) = ۴۰۰ (مجموع بازده مورد انتظار به ازای هر سهم)
۳۷۵۰۰ × ۴۰۰ = ۱۵/۰۰۰/۰۰۰
اما پس از گذشت یک سال، قیمت سهم به ۱۱۰۰ تومان میرسد (افزایش قیمت ۱۰ درصدی). از طرف دیگر، گزارشات مالی شرکت در سامانه کدال نیز بیانگر این است، که سود نقدی شرکت ایران خودرو در پایان سال مالی مذکور، صرفاً ۵۰ تومان است! پس از انجام محاسبات سود و زیان مشخص میشود؛ این سرمایهگذار مجموعاً در این معامله، ۱۱.۱درصد بازدهی کسب کرده است.
۱۰۰ (سود نقدی سهم) + ۵۰ (مقدار افزایش قیمت سهم) = ۱۵۰ (مجموع بازده واقعی به ازای هر سهم)
۳۷۵۰۰ × ۱۵۰ = ۵/۶۲۵/۰۰۰
با توجه به اختلاف قابل ملاحظه بازده واقعی و مورد انتظار (حدوداً یک سوم)، افق زمانی و مقدار ریسک معامله، به این نتیجه میرسیم؛ که مثال فوق موقعیت معاملاتی چندان پرسودی نبوده است! اما در این قسمت ذکر دو مورد ضروری است.
همانطور که خودتان میدانید، خرید و فروش سهام در بازار بورس شامل کارمزد ۱.۵ درصدی میباشد، که جهت سهولت محاسبات، از در نظر گرفتن آن چشم پوشی کردیم. نکته بعدی این است، که معمولاً فرآیند پرداخت سود نقدی سهام شرکتها، به سرعت و عیناً در پایان سال انجام نمیشود و مسلماً طولانیتر شدن دوره پرداخت، تأثیر منفی بر بازدهی معاملات دارد. در نتیجه اگر موارد مذکور را نیز در نظر بگیریم؛ سرمایه گذار «الف» بازدهی واقعی کمتری خواهد داشت. چنین نتایج معاملاتی، میتواند ناشی از پیش بینیهای بسیار خوشبینانه، ضعف روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی، ریسکهای سیستماتیک و… باشد. بسیاری از این عوامل، به مرور زمان و پس از کسب تجربه سرمایهگذاری در بازار، قابل اصلاح و اجتناب خواهند بود. در واقع کسب بازدهی مناسب تا حد زیادی، نتیجه مهارت شما در معاملهگری است، زیرا توانستهاید موقعیتهای معاملاتی خود را در تمام مراحل، از لحظه ورود تا خروج به گونهای مدیریت کنید، که بهترین نتیجه ممکن حاصل شود.
تا اینجا سعی شد، مفاهیم ریسک و بازده در بازار سهام و جزئیات مربوط به آنها شرح داده شوند. در مطالب آتی، رابطه ریسک و بازده و نسبتهای کاربردی در مدیریت سرمایه را توضیح خواهیم داد.
بررسی مفهوم تابلوخوانی بورس
شما از یک مرورگر منسوخ شده استفاده می کنید. لطفا مرورگر خود را ارتقا دهید تا کیفیت را تجربه کنید.
- مجموعه انیمیشن های اصول موفقیت از ری دالیو
- فیلم آموزشی مهندسی ذهن و روانشناسی معامله گری توسط سعید مرادیان
- دوره مربیگری پرایس اکشن به سبک ICT توسط مایکل هادلستون
- فیلم آموزشی تورم و معامله گری در فارکس توسط مهدی متین
- فیلم آموزشی اقتصاد کلان کاربردی در بازارهای جهانی با علی اسلامی
- فیلم آموزشی مفاهیم مدیریت سرمایه در بازارهای مالی با کمیل آزادیان
- فیلم آموزشی ارزهای دیجیتال و بلاکچین توسط نیکا پورمند
- کتاب صوتی ۴۵ سال در وال استریت با ترجمه همایون فرزانه
- فیلم آشنایی با مفاهیم بورس تهران توسط سعید نجفی
- فیلم آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی توسط محمد رضوانی
اصطلاحات تحلیل تکنیکال
واژه | لاتین | توضیحات |
روند | Trend | روند زمانی تشکیل میشود که تغییرات نرخ به صورت مداوم در یک مسیر به وقوع میپیوندد. در صورتیکه آن مسیر صعودی باشد این روند را صعودی گویند. و درصورتی که آن مسیر نزولی باشد این بررسی مفهوم تابلوخوانی بورس روند را نزولی گویند. در روند صعودی دارای کفها و سقفهای بالاتر و در روند نزولی کفها و سقفهای پایین تر داریم. |
خط روند | Trend line | خط روند از اتصال حداقل دو دره کف یا دو قله سقف به یکدیگر ساخته میشود. در روند صعودی از اتصال دره ها و در روند نزولی از اتصال بررسی مفهوم تابلوخوانی بورس قله ها. (هر چه تعداد نقاط اتصال بیشتر باشد خط روند معتبر تر است) |
روند نزولی | Down trend | به روندی نزولی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های پایین تر از قبل تشکیل میشود. |
روند صعودی | Up trend | به روندی صعودی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های بالاتر ساخته میشوند. |
کانال | Channel | محصور کردن نوسان قیمت در یک چهارچوب و کانال |
چارت | Chart | نموداری که در بازارهای مالی برای ثبت نوسان قیمت بکار می رود. که دارای دو بخش زمان و قیمت می باشد. |
ضرر | Loss | |
حد ضرر | Stop Loss | به میزان ضرری که شما برای یک معامله در نظر می گیرید. مثلا سهامی را خریده اید و برای خود مشخص می کنید که ضرر من در این خرید نهایت ده درصد خواهد بود یا مثلا ضرر من در این معامله فلان میزان خواهد بود و اجازه ضرر بیشتر نمی دهم و معامله را با ضرر می بندم. هدف از داشتم حد ضرر یا حد توقف زیان این است که از ضرر بیشتر جلوگیری کنید. |
هدف | Target | به معنای هدف می باشد. مثلا شما سهامی را در قیمت 200 تومان میخرید و پیش بینی می کنید که به قیمت 300 تومان خواهد رسید. این 300 تومان می شود هدف قیمتی یا تارگت شما. |
حد سود | Take Profit | به اختصار(TP=Take Profit) هم گفته می شود و به معنای این است هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید قیمتی را برای خارج شدن از آن معامله با سود در نظر بگیریم که به این قیمت حد سود یا تیک پروفیت گفته می شود. |
خرید | Long | به معنای ورود و بازکردن معامله خرید است (شخص در این معامله از افزایش قیمت ها نفع میبرد) |
فروش | Short | به معنای ورود و بازکردن معامله فروش است (شخص در این معامله از کاهش قیمت ها نفع میبرد) |
خرید | Buy | به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله فروش قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن short باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد) |
فروش | Sell | به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله ی خرید قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن Long باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد) |
اشباع خرید | Overbought | به بازاری اطلاق می شود که در آن سرعت افزایش بهای ارزیا سهام بیش از میزان معمول است وامکان تغییر حالت وجود دارد.(خریداران به نهایت قدرت رسیده اند) |
اشباع فروش | Oversold | به بازاری اطلاق می شود که در آن کاهش بهای ارز یا سهام با سرعتی بیش از میزان معمول صورت گرفته وامکان تغییر حالت وجود دارد.(فروشندگان به نهایت قدرت رسیده اند) |
ماشه (تریگر) | Trigger | به آرایشی از قیمت گفته میشود که شما بعد از رویت آن تصمیم می گیرد وارد معامله ی خرید یا فروش شوید. مثلا شکست خط روند، شکست یک محدوده مقاومتی یا حمایتی، فتح یا شکست قله یا دره قبلی و …. (تریگر به معنای خیلی ساده یعنی رویت شواهد و نشانه هایی برای ورود به یک معامله) |
حمایت | Support | به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع ریزش و ادامه سقوط قیمت می شود. در سطوح حمایت عرضه ها کاهش و تقاضا زیاد می شود |
مقاومت | Resistance | به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع افزایش و رشد قیمت می شود و سدی برای قیمت محسوب می شود. در سطوح مقاومت عرضه بر تقاضا پیشی می گیرد. |
پیوت | Pivot | پیوت یکی از تعاریف کلیدی تحلیل تکنیکال می باشد و به معنای نقاط چرخش و تغییر در نمودار قیمتی است در اصل به نقاطی اطلاق می شود که نمودار دچار تغییر مسیر می شود (به بیان ساده تر نقاطی که قله ها و دره های قیمتی را میسازد). پیووت ها دو نوع هستند مینور و ماژور. در پیوت مینور تغییر اندک و در نوع ماژور تغییر زیاد است. |
سووینگ | Swing | در لغت به معنای موج و چرخش بررسی مفهوم تابلوخوانی بورس می باشد و در اصطلاح بازارهای مالی یک واژه لاکچری هست مترادف با پیوت (high و low) |
های و لو | Lowو High | به همان قله ها و دره های قیمتی گفته می شود که نمودار دچار چرخش و تغییر مسیر شده. این چرخش ها می تواند در مقیاس کوچک (کم اهمیت) یا در مقیاس بزرگ (پر اهمیت) باشد. |
سوپلای و دیماند | Supply & Demand | سوپلای به معنی محل عرضه و دیماند در بازار به معنی محل تقاضا میباشد. |
پیوت لاین | Pivot line | خطوطی هستند که بر اساس محاسبات و فرمول های خاصی روی چارت بصورت افقی رسم می شوند و می توان از آنها برای خطوط حمایت و مقاومت استفاده کرد. پیوت لاین ها بر اساس نوع فرمولی که ساخته می شوند انواع مختلفی دارند از جمله : پیوت استاندارد، پیوت فیبوناچی، پیوت دیمارک، پیوت وودی و کامریلا نکته: پیوت لاین با نقاط پیوت که به معنای قله و دره هست تفاوت دارد. |
معامله | Trade | معامله کردن، تجارت کردن،دادوستد کردن یک محصول تجاری (کالا،سهام و ارز) |
معامله گر | Trader | تریدر به شخصی گفته مشود که اقدام به خرید و فروش در بازارهای مالی می کند. |
پولبک | Pullback | پولبک (در لغت یعنی برگشت به عقب) یا بوسه خداحافظی به برگشت قیمت به سطح مهم قبلی به منظور قدرت گرفتن برای ادامه حرکت گفته میشود (مثلا اگر خط روندی شکسته شود و قیمت بعد از کمی دور شدن از خط روند در حرکت اصلاحی خود به خط روندش سری بزند و برگردد به آن پولبک گفته میشود.) |
بازار خرسی | Bear Market | اصطلاحا به بازاری گفته میشود که نزولی و کاهشی است (خرس نماد بازار نزولی است) |
بیریش | Bearish | که از ریشه کلمه bear بررسی مفهوم تابلوخوانی بورس به معنی خرس است و یعنی بازار نزولی است |
بازار گاوی | Bull Market | اصطلاحا به بازار صعودی گفته میشود (گاو نر نماد بازار صعودی است) |
بولیش | Bullish | از ریشه کلمه bull به معنی گاو نر میآید و یعنی بازار صعودی است. |
شکست به بیرون | Break Out | اصطلاح تحلیل فنی که برای توصیف تغییرات قیمت بکار میرود هنگامی که قیمت از حمایت یا مقاومتی فرار می کند. |
معامله گری و مدیریت سرمایه
معرفی ما
فراچارت یک پایگاه آموزشی و اطلاع رسانی رایگان در زمینه بازارهای مالی می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در بازاهای مالی فعالیت می کنند.
حق نشر
لطفا هنگام برداشت از مطالب، با ذکر منبع به رشد و شکوفایی ما کمک کنید. استفاده از حاصل زحمات دیگران بدون اجازه و بدون ذکر منبع نه تنها مورد رضایت نویسندگان فراچارت نیست بلکه در نهایت باعث ترویج بی اعتمادی و ایجاد محیط ناسالم برای رقابت خواهد بررسی مفهوم تابلوخوانی بورس شد. ( توضیحات بیشتر )
مفهوم ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ + اهمیت بررسی ریسک
یکی از مفاهیم مهمّی که آشنایی با آن برای هر سرمایهگذاری واجب است، مفهوم ریسک در سرمایهگذاری و میزان ریسکپذیری در هر مورد خواهد بود. در واقع میتوان ادّعا کرد که بدون شناخت مفهوم ریسک، ورود به حوزهی سرمایهگذاری تقریباً غیرممکن است. حتی اگر بدون شناخت این مفهوم، وارد حوزهی سرمایهگذاری شوید، احتمال شکست و عدم سودآوری بسیار بالا میرود.
متأسفانه بیشتر افراد، در هنگام بررسی جوانب مختلف یک سرمایهگذاری، بیشتر به سنجش بازدهی آن میپردازند. بازدهی همان نقطه مقابل ریسک است که میتوان آن را به جنبهی موفقیت آن سرمایهگذاری تعبیر کرد. در این مطلب، توضیحات کاملی در زمینهی مفهوم ریسک در سرمایهگذاری ارائه شده است. مطالعهی این مطلب، توان شما را برای مدیریت ریسک، افزایش میدهد. توصیه میکنیم از مطالعهی این محتوا غافل نشوید!
همچنین با مراجه به صفحهی اصلی وبسایت میتوانید از پادکست ، دورهی آموزش اقتصاد ، سایر مقالات آموزشی و البته محتواهای تحلیلی ما استفاده کنید.
گام اول آشنایی با ریسک در سرمایهگذاری؛ مفهوم بازده در سرمایهگذاری
بازده پاداشی است که شخص سرمایهگذار، بابت تحمل ریسک معین در یک امر سرمایهگذاری، انتظار دارد یا به دست میآورد. اگر این پاداش، به پاداش مورد انتظار سرمایهگذار اشاره کند، آن را «بازده مورد انتظار» و اگر به پاداش کسب شده در پایان مدت باشد، «بازده واقعی» مینامند. ابتداییترین گام برای ورود به یک سرمایهگذاری، تعیین همین میزان بازده مورد انتظار است.
به عنوان مثال، زمانی که شما پولی را در محل معینی، سرمایهگذاری میکنید و پیشبینی میکنید که درصد معینی سود (مثلا ۲۰ درصد) در ظرف مدت زمان معین (مثلاً ۶ ماه) عایدتان شود، شما بازده مورد انتظارتان را تعریف کردهاید. حال بعد از گذشت زمان تعیین شده (یعنی همان ۶ ماه)، شما به سود و بازدهی واقعی میرسید که میتواند از میزان بازدهی مورد انتظار شما، کمتر یا بیشتر باشد. روشن است که هر سرمایهگذار، انتظار دارد که حداقل به بازده مورد انتظار خود برسد.
آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری
اگر بخواهیم یک تعریف خلاصه و جمعوجور برای ریسک ارائه دهیم، میتوانیم «عدم اطمینان در خصوص یک موضوع» را برای آن بازگو کنیم. در واقع ریسک، به اختلاف میان بازده واقعی و بازده مورد انتظار میپردازد. اینکه چقدر احتمال دارد تا در یک سرمایهگذاری، تمام یا بخشی از سرمایهی اولیهی خود را از دست بدهیم، در همین مفهوم ریسک روشن خواهد شد.
مثال بازی دارت و صفحهی سیبل، تشبیه بسیار نزدیکی برای لمس این تعریف خواهد بود. زمانی که شما دارت را به سوی صفحه پرتاب میکنید، هدف شما برخورد با نقطهی مرکزی سیبل خواهد بود. اما میدانید که این احتمال نیز وجود دارد که دارت با نقطهی مرکزی صفحه، برخورد نداشته باشد. به عبارت دیگر ریسک اینکه دارت با هر نقطهای از صفحه و حتی خارج از آن برخورد داشته باشد را میدانید.
در سرمایهگذاریهای اقتصادی، مانند بازی دارت یا شطرنج، شما یک انتظار و هدف مشخصی دارید. (همان برخورد دارت با نقطهی مرکزی صفحهی سیبل یا کیش و مات کردن طرف مقابل در شطرنج) اما باید بدانید که این امکان وجود دارد که نتیجهی سرمایهگذاری شما خارج از چهارچوب مورد انتظارتان باشد. و این تشخیص همان ریسکپذیری در سرمایهگذاری شما خواهد بود.
ارتباط بازدهی و ریسک در سرمایهگذاری
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، بازدهی را میتوان نقطه مقابل «ریسک» دانست. اما بین این دو مفهوم ارتباط هم برقرار است. اگر شما برای یک آیتم و مورد سرمایهگذاری به خصوص، ریسک بالاتری را متحمل شوید، انتظار بالاتری برای میزان بازدهی آن نیز خواهید داشت! به عبارت بهتر، رابطهی میان بازدهی و ریسک در یک سرمایه گذاری، یک رابطهی مستقیم است.
البته توجه داشته باشید که امکان دارد بازدهی تحقق یافته، با بازدهی مورد انتظار یکسان نباشد! یعنی در یک سرمایهگذاری، شما به اندازهی مطلوب و به حد مورد انتظار با ریسک متحمل شده، بازدهی دریافت نکنید. که در صورت پایینتر بودن، سرمایهگذاری مطلوب شناخته نخواهد شد.
ریسکِ سرمایهگذاری در بازارهای مالی
تا به اینجا، بیس مفهوم ریسک را دانستید. اکنون به بررسی این موضوع در بازارهای مالی میپردازیم. در بازارهای مالی، با دو دسته از انواع ریسکها روبهرو خواهیم بود:
- ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری
- ریسکهای غیر سیستماتیک در سرمایهگذاری
در ادامه، این دو نوع ریسک را تشریح کردهایم. شناخت انواع ریسکها، برای مدیریت ریسک در سرمایهگذاری اهمیت دارد.
ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری
انواع سیستماتیک ریسکها در بازارهای مالی، تمام فعالین آن حوزهی سرمایهگذاری را تحت الشعاع قرار میدهد. به عبارت دیگر، ریسکهای سیستماتیک، در سطح کلان هستند. از طرف دیگر، فرد سرمایهگذار در کنترل ریسکهای سیستماتیک نقشی ندارد. به عنوان مثال تمام افراد فعال در حوزهی بازارهای مالی، از جابهجایی نرخ ارز، متحمل ریسک میشوند. وقوع جنگ و چنین پیشامدهایی نیز در این دسته از ریسکها قرار میگیرند. این دسته از ریسکها، قابل پیشگیری و کنترل از سوی فرد سرمایهگذار نخواهند بود اما میتوان تصمیم صحیح را با توجه به شرایط اتّخاذ نمود.
در بازار ایران، تصمیمات سیاسی، تعیین نرخ ارز و دلار، نرخ تورم، قوانین و مقررات از این دسته از ریسکها به شمار میروند. تمام موارد یاد شده، روند و وضعیت تمامی صنایع را تحت کنترل (چه به صورت مثبت و چه به شکل منفی) قرار میدهد.
ریسکهای غیر سیستماتیک در سرمایهگذاری
این دسته از ریسکها، برخلاف ریسکهای سیستماتیک، تنها برای برخی از شرکتها قابل دریافت خواهند بود. این ریسکها، در بازارهای مالی، فراوانتر هستند. به عنوان نمونه میتوان تغییرات ارزش سهام یک شرکت را در این زمینه مثال زد. روند ارزش سهام یک شرکت، قابل بررسی است و سرمایهگذار میتواند با کنترل آن، ریسک پایینتری برای خرید و سرمایهگذاری در آن سهام، داشته باشد.
موضوعات درونی شرکتها، میتوانند به ایجاد ریسکهای غیر سیستماتیک، دامن بزنند. ریسکهای مدیریتی، ریسکهای نظارتی و برنامههای اینچنینی در شمار این دسته از ریسکها قرار میگیرند. با مطالعهی ریسکها و شناخت اصول مدیریتی آنها، این ریسکها قابلیت کنترل را دارند.
وضیعت معکوس ریسکها در سرمایهگذاری
تمام سرمایهگذاریها، حتّی سپردن وجه اندک به حسابهای سپرده، حاوی ریسک هستند. البته بسته به میزان بازدهی مورد انتظار و بازدهی واقعی، میزان ریسکپذیری متفاوتی خواهند داشت. گاه سودآوری برای یک حساب بسیار پایین است اما طبیعتاً ریسک این سرمایهگذاری نیز نسبت به موراد دیگر، پایینتر خواهد بود.
باید توجه داشت که زمانی که از ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک صحبت میکنیم، همیشه اتفاقات منفی ریسکها را مورد خطاب قرار نمیدهیم. بسیاری از صنایع، با روبهرو شدن با ریسکهای بالا، دچار روند صعودی خواهند شد. برای اینکه این موضوع را بهتر لمس کنید، مثال وضعیت کرونا را در نظر بگیرید. قرنطینهی خانگی در بازههای مختلف این بیماری، برای بسیاری از مشاغل، مضر بود و سبب سقوط آنها شد. اما مشاغل خانگی و کسبوکارهایی که از طریق اینترنت قابل انجام بوند، روند صعودی و پیشرفت بینظیری را در این بازه، تجربه کردند. این همان وضعیت معکوس ریسک است.
اهمیت تعیین بازدهی مورد انتظار در سرمایهگذاری
اگر به شما پیشنهاد یک سرمایهگذاری داده شود، باید بتوانید تشخیص دهید که میزان بازدهی مطلوب شما از این میزان سرمایهگذاری چقدر است. توجه داشته باشید که این میزان باید دقیق مشخص باشد. یعنی اینطور نباشد که بگوییم هراندازه سود بیشتر باشد، بهتر است! طبیعتاً سود بالاتر در یک سرمایهگذاری، آن را به گزینهی مطلوبتری تبدیل میکند. اما به عنوان یک سرمایهگذار باید رقم معینی از عدد بازدهی مورد انتظار را مشخص نماییم. البته تعیین دقیق رقم بازدهی مورد انتظار برای هر سرمایهگذار، یک الزام است.
تعیین بازدهی مورد انتظار، برای شفافسازی ریسکهای موجود در آن سرمایهگذاری بسیار ضروری خواهد بود. تعیین بازدهی مورد انتظار شما برای یک سرمایهگذاری، به شما کمک میکند تا بهتر بتوانید برای ریسکهای پیشرو تصمیم بگیرید. زمانی که میدانید که حداقل بازدهی مورد انتظار شما، مشروط به پذیرش ریسکهای بالایی است، با دید بازتری آنها را خواهید پذیرفت. برعکس زمانیکه بازدهی مورد انتظار شما میزان پایینی داشته باشد، میتوانید به تناسب آن، از پذیرش ریسکهای بالا صرف نظر نموده و در موارد با ضریب اطمینان بالاتری، سرمایهگذاری کنید.
اگر به سرمایهگذاری پرریسک و اصولی و همچنین کسب بازدهی بالا، علاقهمند هستید، حتما نگاهی به مقالهی مربوط به صندوق جسورانه داشته باشید.
مدیریت ریسک در سرمایهگذاری
همانطور که اشاره شد، در زندگی ما، هیچ کاری بدون ریسک نخواهد بود. در واقع تمام کارهایی که هر روز انجام میدهیم، همراه با ریسک است. از رانندگی به سمت محل کارمان گرفته، تا سرمایهگذاری مالی و تجارتی که انجام میدهیم، همه با «ریسک» روبهرو هستند. در پارهای از مسائل، این ریسکها آنقدر کوچک هستند که تقریباً صفر در نظر گرفته میشوند. در برخی از مسائل مانند سرمایهگذاریهای مالی و اقتصادی، کاملاً قابل کنترل هستند. بنابراین، کنترل و بررسی میزان ریسک در سرمایهگذاری، میتواند تا حدود بسیار زیادی در تعیین سرمایهگذاری صحیح به سرمایهگذار کمک کند. موارد ریسکهای غیر سیستماتیک که کاملاً قابل بررسی هستند، در موارد عدیدهای میتواند جلوی زیانهای مالی را بگیرد. بنابراین مدیریت ریسک، در تصمیم گیری برای سرمایهگذاری در نقطهی صحیح، بسیار مؤثر خواهد بود.
اگر به دنبال یک سرمایهگذاری با حداقل میزان سرمایه هستید، اوراق با درآمد ثابت میتواند گزینهی مناسبی برای شما محسوب شود.
جمعبندی آکادمی دانایان
بدون توجه به مفهوم ریسک، و توسّل به گزینهی شانس در بازارهای مالی، احتمال شکست و متحمل شدن زیانهای مالی سنگین، بسیار بالا خواهد بود. شکستهایی که میتواند خسارات جبرانناپذیری را برای سرمایهگذار به دنبال داشته باشد. خلاصهی مطلب آنکه بررسی مفهوم تابلوخوانی بورس بررسی مفهوم تابلوخوانی بورس با مدیریت ریسک، سرمایهگذار میتواند به اهداف مالی خود برسد. حداقل سریعتر و با خطراتی کمتر!.
برای دسترسی به سایر مقالات و همچنین بهرهمند شدن از محتوای تحلیلی وارد شوید .
تابلوخوانی در بازار سرمایه
یکی از مواردی که می بایست در فرآیند خرید سهام و آموزش بورس مورد استفاده قرار گیرد، تابلو خوانی می باشد. در واقع برای خرید سهام با نگاه کردن به تابلوی معاملات سهام می توان نسبت به قیمت هر سهمی باخبر شد و سپس با توجه به بودجه خود می توان دست به خرید سهم نمود تا خود را در پیشبرد سرمایه گذاری در بازار بورس بتوان فردی موفق و سربلند قلمداد نمود.
بنابراین تابلو خوانی یکی از ارکان اصلی و مهم در این حوزه کاری است که با بهره جستن از مولفه های تابلوخوانی و نیز با هوش و درایت و تحلیل های تکنیکال می توان به سادگی جهت و مسیر صعودی و نزولی سهام را تشخیص داده و اقدام به خرید و فروش در این بازار نمود. با در نظر گرفتن فاکتورهای لازم در زمینه آموزش بورس و آموزش تحلیل بنیادی می توان دست به سرمایه های هنگفتی زد.
فاکتورهای تابلوخوانی و بازار خوانی در بورس
برای این منظور می بایست یک سری فاکتورها را در نظر گرفت تا با استفاده از این فاکتورها و نیز آموزش تحلیل تکنیکال روند خود را به پیش برد.
1- تعداد معاملات
برای پیشبرد عملیات خود در بازار بورس با بررسی مفهوم تابلوخوانی بورس تابلوخوانی می توان به تعداد معاملات انجام شده پی برد. در صفحه ای که قابل رویت است هر نمادی معادل تعداد معادلات آن به شمار می آید و تعداد دفعات انجام معامله در نماد را نشان می دهد. هر چند که این فاکتور به تنهایی معیار دقیقی به شمار نمی آید و به هیچ عنوان نباید از بررسی مفهوم تابلوخوانی بورس این فاکتور برای نوسان گیری بهره جست. چرا که فاکتوری کاملا فریبنده می باشد به این دلیل که ممکن است یک نفر در طول معاملات چندین بار سفارش دهد و تمامی سفارشهای وی جزء معاملات قرار می گیرد؛ لذا نمی توان به این فاکتور اعتماد کرد.
2- حجم معاملات سهم
برای اطمینان بخشی از معاملات در ابتدا بهتر است که حجم معاملات را مورد بررسی و کاوش قرار داد. این فاکتور نیز یکی از روش های مفید و کارآمد تابلوخوانی و بازارخوانی در بورس و گرفتن سیگنال خرید و فروش با استفاده از آن به شمار می آید.
3- خرید و فروش حقوقی ها
خرید و فروش حقوقی ها نیز از دیگر راه های تابلوخوانی و بازارخوانی به شمار می آید. گاهی اوقات در این فرآیند ممکن است حقوقی ها در جایگاه خریدار یا فروشنده باشند که با توجه به این مسئله هر کدام در واقع استراتژی خاص خود را لازم دارد. تابلوخوانی و بازارخوانی در سهم نشان دهنده این مسئله است که با فروش حقوقی در بازار قیمت سهم رو به کاهش می رود. در این حالت می بایست در انتظار نشست تا فروش حقوقی ها به پایان برسد، سپس اقدام به خرید سهم نمود.
4- کادر برترین تقاضا:
با تابلوخوانی می توان کادر برترین تقاضا را چک نمود و با استفاده از آن می توان اقدام به خرید سهام ورزید.
5- کادر برترین عرضه
برترین عرضه را نیز می توان در فرآیند تابلوخوانی در نظر گرفت. سهم هایی که در حال اصلاح سنگین هستند را زیر نظر داشت تا در صورت حجم خرید زیاد آن را به عنوان یک فاکتور خرید مدنظر گرفت.
قدرت خریدار به فروشنده بورس چیست ؟ +آموزش ویدئویی و [چطور میشود از آن سود گرفت؟]
یکی از مفاهیم مهم در بازار بورس که هر یک از سرمایه گذاران و سهامداران باید از آن آگاهی کامل و کافی را داشته باشند، مفهوم قدرت خریدار به فروشنده است. به طور کلی فعالان و سرمایه گذاران در بازار بورس، در دو دسته سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی قرار میگیرند. قدرت خریدار به فروشنده زمانی مشخص میشود که تحلیلگران با بررسی کردن نقاط حمایت و مقاومت، وضعیت یک سهم در بازار بورس را تعیین میکنند
مفهوم قدرت خریدار به فروشنده
در این مقاله قصد داریم تا مفهوم اصلی قدرت خریدار به فروشنده را تحت بررسی قرار دهیم. شما برای این که به عنوان یک سرمایه گذار موفق در بازار بورس فعالیت داشته باشید، باید بدانید که ورود به بازار بورس و شروع فعالیت در بررسی مفهوم تابلوخوانی بورس آن نیازمند دانش و علم کافی است و در صورتی که مانند افراد ناپخته و نابلد وارد این بازار بزرگ سرمایه گذاری شوید و به انجام معاملات بورسی مختلف بپردازید، تنها باعث ورود خسارات بسیار زیاد به خود خواهید شد و با انجام معاملات بورسی مختلف حامل ضررهایی بیشمار میشوید.
پس آشنایی با مفاهیم مختلف در بازار بورس و تبدیل شدن به یک فرد آگاه و مطلع، میتواند کمک بسیار زیادی برای دست یافتن به سود و بازدهی بالا به شما کند. یکی از مفاهیم مهم در بازار بورس که هر یک از سرمایه گذاران و سهامداران باید از آن آگاهی کامل و کافی را داشته باشند، مفهوم قدرت خریدار به فروشنده است. به طور کلی فعالان و سرمایه گذاران در بازار بورس، در دو دسته سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی قرار میگیرند.
با توجه به معاملاتی که آنها بر روی سهمهای مختلف در بازار بورس انجام میدهند، اطلاعات بسیار مفیدی در اختیار سرمایه گذاران و تحلیلگران قرار میگیرد تا از این طریق بتوانند سرمایه گذاریهای مختلف را در بازار بورس انجام دهند. از جمله این اطلاعات میتوان به قدرت خریدار به فروشنده اشاره کرد که میتواند کمک کند تا اطلاعات مربوط به سهمهای مختلف را تحت بررسی قرار داده و تشخیص دهیم که این سهم چه آیندهای در بازار بورس را پیش روی خود خواهد داشت.
در واقع میتوان از این مفهوم به عنوان یک ابزار مفید برای تحلیل وضعیت بازار بورس یاد کرد و از این طریق تصمیمات درست جهت انجام معاملات مختلف را اتخاذ کرد. قدرت خریدار به فروشنده در فیلترنویسی کاربردهای بیشماری را به همراه داشته و به عنوان ابزاری بسیار کمک کننده برای تحلیلگران در جهت تحلیل وضعیت بازار بورس شناخته میشود.
مفهوم قدرت خریدار به فروشنده
کاربردهای اندیکاتور قدرت خریدار به فروشنده کدامند ؟
همانطور که اشاره شد، اصلیترین کاربردهای اندیکاتور قدرت خریدار به فروشنده، به استفاده از آن در فیلترنویسی برمیگردد. یکی از مهمترین کاربردهای قدرت خریدار به فروشنده زمانی مشخص میشود که تحلیلگران با بررسی کردن نقاط حمایت و مقاومت، وضعیت یک سهم در بازار بورس را تعیین میکنند؛ به عبارت دیگر هنگامی که یک سهم در محدودهی مقاومتی قرار گیرد و فروشندگان توانایی این را داشته باشند که جهت فروش این سهم مورد نظر اقدام کنند، در این حال میتوان با مشاهدهی یک نشانه و هشدار فهمید که سهم مورد نظر در وضعیت خطرناک و کاملا ریسکی قرار گرفته است.
در صورت دیگر و به هنگامی که یک سهم محدودهی حمایتی قرار گیرد و خریداران زیادی توانایی این را داشته باشند که جهت خرید این سهم مورد نظر اقدام کنند، در این حال میتوان با مشاهدهی یک نشانهی خوب فهمید که سهم مورد نظر در وضعیتی کاملا درست و خوب قرار گرفته است و دوران اوج خود را سپری میکند. در واقع تحلیلگران به هنگامی میتوانند تشخیص دهند که یک سهم در بازار بورس درصد خریداران بسیار بالایی داشته و قدرت خریدار به فروشنده برای آن سهم زیاد است، که از فیلتر مختص این اندیکاتور بهره برده و به اطلاعات مرتبط با خرید و فروش سهمهای مختلف توسط معاملهگران و سهامداران در بازار بورس آگاهی پیدا کنند؛ این اطلاعات با مراجعه به سایت بزرگ و اصلی tsetmc قابل دسترسی خواهد بود.
به طور خلاصه با استفاده از فیلتر تحلیل بورس، مخصوص سنجش قدرت خریدار به فروشنده، وضعیت یک سهم در بازار بورس مشخص خواهد شد و میتوان تشخیص داد که آیا سهم مورد نظر در وضعیت مناسب و خوب برای خرید قرار دارد یا نه. پس باید گفت که تشخیص قدرت خریدار به فروشنده، میتواند مانند یک اهرم کمک کننده برای افراد در جهت فعالیت در بازار بورس و خرید و فروش سهمهای مختلف باشد.
کاربردهای اندیکاتور قدرت خریدار به فروشنده
نحوه محاسبه و تشخیص اندیکاتور
برای تحلیل قدرت خریدار به فروشنده، لازم است که با نحوه محاسبه و تشخیص این اندیکاتور در بازار بورس آشنایی داشته باشید. نحوه محاسبه قدرت خریدار و فروشنده کاملا ساده بوده و در طی چند مرحله قابل انجام است.
- با ورود به سایت اصلی اطلاعات خرید و فروش سهمهای مختلف در بازار بورس، یعنی سایت testmc.com ، اطلاعات کاملی را دربارهی میزان معاملات بورسی که بر روی سهم مورد نظر انجام شده است را به دست آورده و بفهمید که چه تعداد فروشنده و خریداری برای خرید و فروش سهم مورد نظر اقدام کردهاند. در واقع محاسبه قدرت خریدار به فروشنده، با در نظر داشتن میزان خرید و یا فروش سهم مورد نظر و تعداد خریداران و فروشندگانی که بر روی این سهم سرمایه گذاری کردهاند، کاملا ساده خواهد بود.
- جهت محاسبه میزان قدرت خریداران حقیقی یک سهم در بازار بورس، از طریق به دست آوردن نسبت میزان خرید سهم مورد نظر به تعداد سرمایه گذاران حقیقی که برای خرید این سهم اقدام کردهاند عمل میکنیم.
- جهت محاسبه میزان قدرت فروشندگان حقیقی یک سهم در بازار بورس، از طریق به دست آوردن نسبت میزان فروش سهم مورد نظر به تعداد سرمایه گذاران حقیقی که برای فروش این سهم اقدام کردهاند عمل میکنیم. نحوه تشخیص قدرت خریدار و فروشنده با انجام محاسبات بالا و در نظر داشتن اطلاعات مربوط به آنها میسر خواهد بود.
تحلیل قدرت خریدار به فروشنده
نکات مهم برای استفاده از اندیکاتور قدرت خریدار به فروشنده
برای استفاده از مفهوم قدرت خریدار به فروشنده در جهت تحلیل درست بازار بورس، لازم است که یک سری موارد و نکات مهم دربارهی این ابراز تحلیلی را در نظر داشته باشید؛ برای این که بتوانید از نتایج به دست آمده از طریق این ابزار به درستی در جهت تحلیل وضعیت یک سهم در بازار بورس بهره ببرید، لازم است که این اندیکاتور را در حین تحلیل وضعیت بازار به روش تکنیکال مورد استفاده قرار دهید.
در واقع استفاده از نتایج به دست آمده به وسیله این اندیکاتور بدون توجه به نتایج حاصل از تحلیل تکنیکال عملی نخواهد بود و به نوعی بی فایده است. علاوه بر آن نتایج حاصل از محاسبه این اندیکاتور در صورتی که میزان خرید و یا فروش یک سهم از 10 درصد کمتر باشد، چندان درست و معتبر به نظر نمیرسد. نکته مهم دیگر درباره قدرت خریدار به فروشنده این است که محاسبه این اندیکاتور در زمانی که یک سهم دوران عرضه اولیه خود را در بازار بورس سپری میکنند، نتایج مفیدی که باید را به همراه نخواهد داشت.
نکات مهم برای استفاده از اندیکاتور قدرت خریدار به فروشنده
دیدگاه شما