کدام اندیکاتور فنی دقیق تر است؟
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / واگرایی در بورس به چه معناست؟ انواع واگرایی کدامند؟
واگرایی در بورس به چه معناست؟ انواع واگرایی کدامند؟
واگرایی یک مفهوم مهم در تحلیل تکنیکی سهام و سایر دارایی های مالی مانند ارز است. با این حال، این مفهوم به روش های دیگری نیز مفید است. هدف تحلیلگر فنی هنگام استفاده از شاخص های واگرایی، مشاهده وارونگی روند بین نمودار قیمت و نمودار اندیکاتور است، شناسایی اولیه یک معکوس روند می تواند بسیار سودآور باشد. واگرایی در تجزیه و تحلیل فنی بورس ممکن است نشانگر یک حرکت عمده مثبت یا منفی باشد. حال در ادامه به تعریف واضح تر واگرایی در بورس و انواع آن می پردازیم.
واگرایی چیست؟
واگرایی زمانی است که قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک شاخص فنی مانند نوسان ساز حرکت می کند و یا برخلاف سایر داده ها حرکت می کند. واگرایی هشدار می دهد که روند فعلی قیمت ممکن است در حال تضعیف باشد و در برخی موارد ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود.
به طور کلی تعریف دقیق واگرایی در بورس به معنای تناقض حرکت قیمت و حرکت اندیکاتور است، نتیجه اصلی این امر در هنگام وقوع واگرایی این است که قیمت از ادامه حرکت خود می ایستد و تغییر در جهت فعلی می دهد.
یکی از اصلی ترین سیگنال های پر قدرت در تحلیل های تکنیکالی، مشاهده واگرایی در اندیکاتورها است.
روند اصلی واگرایی در بورس
قبل از اینکه بتوانید حس واگرایی را ایجاد کنید، باید معنای یک روند را درک کنید. روند، جهت کلی است که در آن قیمت سهام یا دارایی دیگر در حال حرکت است. به عنوان مثال، گفته می شود در صورت پیش رفتن قیمت، سهام در روند صعودی قرار دارد. اگر قیمت رو به کاهش باشد، گفته می شود سهام در روند نزولی است.
هنگامی که قیمت نسبتاً راکد است، روند آن یک طرفه است. این روند به جهت کلی قیمت های سهام اشاره دارد. حتی وقتی یک سهام روند صعودی داشته باشد، قیمت آن در برخی روزها کاهش می یابد. با این حال، اگر قیمت به طور کلی در حال صعود است، تحلیلگران از روند صعودی صحبت می کنند.
میانگین حرکت در تشخیص روند
اگر قیمت سهام بسیار ناپایدار است و نوسانات روزانه قیمت های مختلف سهام را به نمایش می گذارد، تفسیر این روند صرفاً با نگاه به نمودار قیمت، دشوار خواهد بود. یکی از ابزاری که تحلیلگران برای شناسایی بهتر روند اصلی درون بازار بورس از آن استفاده می کنند، میانگین حرکت است، یا این حرکت متوسط قیمت در طی روزهای مشخصی محاسبه می شود.
به طور مثال، میانگین متحرک ۱۰ روزه با میانگین حسابی قیمت بسته شدن سهام در طی ۱۰ روز گذشته برابر است. تحلیلگر با ترسیم مقادیر روزانه میانگین حرکت، خط صاف تری نسبت به نمودار قیمت به دست می آورد.
انواع واگرایی در بورس
به طور کلی واگرایی به دو دسته اصلی تقسیم می شود:
۱- واگرایی مثبت:
واگرایی مثبت زمانی اتفاق می افتد که قیمت دارایی در حالی که یک شاخص مانند جریان پول شروع به صعود می کند، نرخ جدید را پایین بیاورد. در واقع این نوع واگرایی بدین معناست، زمانی که نمودار قیمت در مدت زمانی در حال ساخت کفی پایین تر از کفی قبلی است، در مقابل نمودار اندیکاتور در حال ساحت کفی بالاتر از کفی قبلی خود در همان بازه ی زمانی است.
این حالت در انتهای نزول قیمتی سهام مشاهده می شود و آن زمانی اتفاق می افتد که تعداد عرضه کنندگان کاهش می یابد و در مقابل تعداد خریداران سهام در حال افزایش است.
به طور مثال، تصور کنید که قیمت سهام کمترین نرخ جدید را ایجاد می کند در حالی که اندیکاتور با هر نوسان در قیمت سهام پایین ترین نرخ را دارد. سرمایه گذاران ممکن است به این نتیجه برسند که پایین ترین نرخ سهام در حال نزولی حرکت خود را از دست می دهد و ممکن است بزودی روند معکوس را به دنبال داشته باشد.
۲- واگرایی منفی:
واگرایی منفی زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت در یک بازه ی زمانی در حال ساخت سقفی بالاتر از سقف قبلی است، در مقابل نمودار اندیکاتور در حال ساخت سقفی پایین تر از سقف قبلی در همان بازه ی زمانی است.
معامله گران از واگرایی برای ارزیابی حرکت اساسی قیمت یک دارایی و برای ارزیابی احتمال واژگونی قیمت استفاده می کنند. به عنوان مثال، سرمایه گذاران می توانند نوسانگرها مانند شاخص نسبی قدرت اندیکاتور را در نمودار قیمت ترسیم کنند. اگر سهام در حال افزایش است و اوج جدید خود را می سازد، در حالت ایده آل اندیکاتور نیز به اوج خود رسیده است.
اگر سهام در حال افزایش جدید است، اما اندیکاتور شروع به افزایش های پایین تر می کند، این هشدار می دهد که روند صعودی قیمت ممکن است در حال تضعیف باشد. با قاطعیت می توان گفت که این یک واگرایی منفی است، معامله گر سپس می تواند تعیین کند که آیا می خواهد از موقعیت خارج شود یا در صورت شروع به نزول قیمت، ضرر را متوقف کنند.
این حالت در انتهای صعودی قیمتی سهام مشاهده می شود و آن زمانی اتفاق می افتد که تعداد عرضه کنندگان افزایش می یابد و در مقابل تعداد خریداران سهام در حال کاهش است.
محدودیت های استفاده از واگرایی
همانطور که با تمام اشکال تجزیه و تحلیل فنی ممکن است درست باشد، سرمایه گذاران باید به ترکیبی از شاخص ها و تکنیک های تجزیه و تحلیل استفاده کنند تا یک روند معکوس را قبل از اقدام به واکاوی در بورس تشخیص دهند.
- واگرایی برای همه معکوس قیمت ها وجود نخواهد داشت، بنابراین برخی از شکل های دیگر کنترل ریسک یا تجزیه و تحلیل ریسک باید همراه با واگرایی استفاده شود.
- همچنین هنگامی که واگرایی رخ می دهد، به این معنا نیست که قیمت معکوس خواهد شد یا به زودی معکوس رخ می دهد.
- واگرایی می تواند مدت زیادی طول بکشد، بنابراین اگر قیمت همانطور که انتظار می رود واکنش نشان ندهد، عمل کردن به تنهایی می تواند به معنای ضرر قابل توجهی باشد.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
اسیلاتور یا نوسان نما – تفاوت اسیلاتور و اندیکاتور
نوسان نما در بازارهای غیر دولتی که در آن نوسان قیمت ها در یک باند افقی یا محدوده ی معاملاتی است شرایطی را برای بازار ایجاد می کند که اکثر سیستم های دنبال کننده ی روند نمی توانند ایجاد کنند. همچنین شما می توانید با شرکت در دوره تحلیل تکنیکال، مدرسه معین با استفاده دقیق با اسیلاتور و یا نوسان نما آشنا شوید.
نوسان نما ابزاری را در اختیار معامله گر فنی قرار می دهد که می تواند از این طریق از محیط های دوره ای و محیط های بازار بدون روند سود کسب کند.
ارزش نوسان نما محدود به دوره های بدون روند در تجارت نیست. نوسان نما در رابطه با نمودارهای قیمت در طی مراحلی، با آگاه کردن معامله گر نسبت به اخطارها و نقاط هیجان انگیز کوتاه مدت، بازار، که معمولا به عنوان شرایط فرابورس یا سبقت فروشی شناخته می شود، تبدیل به یک واحد بسیار باارزش می شود.
همچنین نوسان نما می تواند پیش از اینکه این وضعیت در عملکرد قیمت مشهود باشد هشدار دهد که روند در حال پایان یافتن است.
اسیلاتورها (نوسان نما) می توانند با نمایش واگرایی خاص، روند صعودی را نشان دهند.
تفاوت اسیلاتور و اندیکاتور
اسیلاتور نوعی اندیکاتور بوده و نسبت به آن متفاوت است؛ اما برخی از معاملهگران به اشتباه اندیکاتور و اسیلاتور را دارای یک ماهیت مشابه تصور نموده و تفاوتی میان آنها قائل نیستند. در این بخش سه ویژگی منحصربهفرد اسیلاتورها را ذکر میکنیم:
نواحی اشباع خرید و فروش
در اغلب اسیلاتورها دو ناحیه بالایی و پایینی محدوده نوسانی به عنوان نواحی اشباع خرید و فروش درنظر گرفته میشوند.
اشباع خرید یا فروش در قالب کلمه به معنی بیش از حد گران یا ارزان بودن یک دارایی طی یک دوره زمانی بوده و بر اساس شرایط نمودار قیمت، نشاندهنده یک دوره حرکات روندی شدید (احتمالاً هیجانی) و بدون اصلاح است؛ که بازگشت قیمت در این نواحی محتمل میباشد.
نحوه قرار گرفتن در نمودار قیمت
اندیکاتورها معمولاً در پسزمینه نمودار قیمت قرار میگیرند. این درحالی است، که اسیلاتورها در یک پنجره جداگانه در بخش پایینی نمودار نمایش داده میشوند.
در واقع اگر اندیکاتورهایی نظیر میانگین متحرک یا پارابولیک سار را بررسی کنید؛ این ابزار روی خود نمودار قرار گرفته و مواردی نظیر استوکاستیک، در یک پنجره منفرد نموداری جای میگیرند.
واگرایی
یکی از معتبرترین سیگنالهای معاملاتی در تحلیل تکنیکال، واگرایی قیمت و اندیکاتور است. حتی برخی معاملهگران از این ساختار نموداری به عنوان یک استراتژی معاملاتی کامل استفاده میکنند.
به بیان ساده واگرایی به شرایطی گفته میشود، که قیمت و اندیکاتور سیگنالهای متناقض صادر کنند. شرایط تشکیل واگرایی به گونهای است، که صرفاً به واسطه مقایسه قیمت و اسیلاتورهایی نظیر مکدی، استوکاستیک و RSI قابل تشخیص میباشد.
اندیکاتور (روندی و حجمی) یا اسیلاتور؟!
این موضوع به مؤلفههای بسیاری از جمله شرایط بازار، وضعیت نمودار قیمت، نحوه استفاده، میزان تخصص و تجربه، افق زمانی سرمایهگذاری و استراتژی معاملاتی فرد بستگی دارد.
همچنین اسیلاتورها معمولاً به عنوان یک ابزار تأیید بهکار رفته و همواره باید از صرفاً تصمیمگیری بر مبنای آنها پرهیز کنید. در واقع اسیلاتورها نیز همانند سایر ابزار تحلیل میتوانند، برای یک معاملهگر بسیار مفید واقع شده و برای دیگری بدون تأثیر یا فقط مایه ضرر و زیان باشند.
در نتیجه نمیتوان، این ابزار را به عنوان بهترین یا بدترین درنظر گرفت! به طور کلی، اگر هر نوع ابزار تحلیل را در شرایط مناسب و به طرز صحیحی به کار ببرید، حتماً نتیجه مثبتی در پی خواهد داشت.
اندیکاتور های نوسان نما
اندیکاتور های نوسان نما می توانند اطلاعاتی از قبیل بهترین نقطه ورود به بازار و بهترین نقطه خروج را در بازارهای رنج و نوسان دار بدهند.
اندیکاتور های نوسان نما در چارت قیمتی بصورت یک پنجره ی جداگانه ای در زیر نمودار قیمت رسم می شوند.
این اندیکاتورها از ۲ ناحیه با نام های اشباع خرید(Bought Over) و اشباع فروش(Sold Over) تشکیل می شوند و زمانی که قیمت یا اندیکاتور از این ناحیه ها خروج کرد بعنوان صدور سیگنال خرید و صدور سیگنال فروش محسوب می شود.
اندیکاتورهای معروف برای نمایش Oscillators:
اندیکاتور مکدی(MACD) ، اندیکاتور (CCI)، اندیکاتور شاخص قدرت نسبی(RSI)، اندیکاتور استوکاستیک(Stochastics)
استفاده از نوسان نما
نوسان نما فقط یک شاخص ثانویه است، به این معنا که باید تابع تجزیه و تحلیل روند اساسی باشد.
از آنجا که انواع مختلفی از اسیلاتورهای مورد استفاده ی تکنسین ها را طراحی می کنیم، اهمیت تجارت در جهت روند حاک بر بازار دائمی بررسی میشود. خواننده همچنین باید توجه داشته باشد که مواقعی وجود دارد که نوسان نماها مفیدتر از سایرین هستند.
به عنوان مثال، تقریبا در ابتدای شروع حرکت های مهم، تجزیه و تحلیل نوسان نما چندان مفید نیست و حتی می تواند گمراه کننده باشد.
با این وجود تا پایان حرکت بازار،نوسان نماها با ارزش هستند. سر انجام، هیچ بخشی در مورد افراط و تفریط بازار بدون در نظر گرفتن عقاید مخالف کامل نخواهد بود.
تفسیر نوسان نما (اسیلاتور)
روش های مختلف زیادی برای ساخت نوسان نماهای حرکت وجود دارد، تفسیر آنها تفاوت بسیار کمی با یکدیگر دارند.
اکثر نوسان نماها بسیار شبیه هم هستند. آنها در پایین نمودار قیمت نقشه کشیده شده و شبیه باند افقی مسطح هستند.
باند نوسان نما در واقع صاف است، در حالی که قیمت ها ممکن است در بالا، پایین یا خنثی باشد. با این وجود قله ها و فرو رفتگی های موجود در نوسان نما منطبق بر قله ها و فرورفتگی های موجود در نمودار قیمت است.
برخی از نوسان نماها دارای یک نقطه ی میانی هستند که دامنه ی افقی را به دو نیمه، باند بالا و پایین تقسیم میکند. بسته به فرمول مورد استفاده این خط میانی معمولا یک خط صفر است. برخی از نوسان نماها نیز دارای مرزهای بالا و پایین از ۰ تا ۱۰۰ هستند.
قوانین کلی برای تفسیر
به عنوان یک قاعده ی کلی، هنگامی که نوسان نما در مقطع فوقانی یا تحتانی باند به یک مقدار شدید برسد، این نشان می دهد که حرکت فعلی قیمت ممکن است خیلی سریع پیش رفته باشد و می تواند به دلیل اصلاح یا ادغام باشد.
از طرف دیگر، معامله گر برای خرید باید زمانی را انتخاب کند که نوسان نما در پایین ترین وضعیت خود است و برعکس این موضوع را برای خرید در نظر داشته باشد.
عبور از خط میانی اغلب برای تولید سیگنال های خرید و فروش استفاده می شود.
سه استفاده ی مهم اسیلاتورها
سه حالت وجود دارد که نوسان نما بیشترین استفاده را دارد. این سه وضعیت برای اکثر نوسان نماها مشترک است.
- نوسان نما وقتی مفید است که مقدار آن در نزدیکی انتهاب فوقانی یا پایین، مرزها بین باندها، له نقطه بحرانی برسد. در اینجا گفته می شود که بازار در بالاترین حد خود است و خرید هیجانی در حال وقوع است و هنگام نزدیک شدن به پایین ترین حد، فروش هیجانی در حال وقوع است. این مسئله هشدار می دهد که روند قیمت بیش از حد و آسیب پذیر است.
- واگرایی بین نوسان نما و عملکرد قیمت وقتی نوسانگر در یک موقعیت شدید قرار دارد، معمولا یک هشدار مهم است.
- عبور از خط صفر (یا نقطه ی میانی) می تواند سیگنال های معاملاتی مهممممی در جهت روند قیمت باشد.
اندازه گیزی جنبش
این مفهوم پایه ای ترین حالت کاربردی از اسیلاتورهاست که در آن سرعت تغییرات قیمت نسبت به سطوح واقعی که قیمت در آن قرار دارد اندازه گیری می شود.
برای ساخت یک خط جنبش ۱۰ روزه باید قیمت های پایانی ۱۰روز قبل را از آخرین قیمت پایانی کسر کنیم سپس این مقدار مثبت یا منفی نسبت به خط صفر ترسیم می شود.
اگر آخرین قیمت نهایی زیر قیمت نهایی ۱۰ روز گذشته باشد (قیمت ها کاهش یافته اند)، در این صورت یک مقدار منفی زیر خط صفر ترسیم می شود.
سرعت ۱۰ روز یک دوره ی زمانی پر کاربرد است، اما باید توجه داشت که محاسبه ی آن برای هر دوره ی زمانی قابل استفاده است. یک دوره ی زمانی کوتاه تر (مانند ۵ روز) با ایجاد نوسانات برجسته تر خط جساس تری تولید می کند.
تعداد روزهای طولانی تر (مانند ۴۰ روز) منجر به یک خط بسیار نرم تر می شود که نوسانات نوسان نما در آن کم دامنه تر دارند.
اندازه گیری میزان صعود یا نزول
با ترسیم اختلافات قیمت برای مدت زمان مشخصی، این نمودار نرخ نزولی یا صعودی را مطالعه می کند. اگر قیمت ها در حال افزایش باشند و خط حرکت بالاتر از خط صفر و در حال افزایش باشد، این بدان معنی است که روند صعودی در حال شتاب گرفتن است.
اگر خط شتاب اسیلاتور شروع به صاف شدن کند، این بدان معنی است که دستاوردهای جدید که توسط آخرین قیمت ها حاصل می شوند، همان دستاوردهای ۱۰روز قبل است.
در حالی که قیمت ها ممکن است هنوز در حال رشد باشند، نرخ رشد (یا سرعت) پایین آمده است. هنگامی که خط حرکت به سمت خط صفر شروع می شود، به سرعت کاهش می یابد. روند صعودی رو به کاهش است.
هنگامی که خط جنبش به زیر صفر برسد قیمت پایانی کنونی از قیمت پایانی ۱۰روز گذشته کمتر است و روند کاهشی را در اینجا مشاهده میکنیم.
با ادامه ی حرکت، روند نزولی دورتر از زیر خط صفر قرار میگیرد، و روند نزولی افزایش می یابد. تا زمانی که خط دوباره سیر صعودی را از سر بگیرد تحلیلگر می داند که روند نزولی رو به اتمام است.
یادآوری این نکته ضروری اشت که شتاب اختلاف بین قیمت ها را در دو بازه ی زمانی اندازه گیری می کند. برای پیش برد خط، باید قیمت سود روز آخر را بیشتر از دستاوردهای ۱۰ روز قبل باشد.
اگر قیمت ها فقط با همان قیمت ۱۰ روز پیش پیشرفت کنند، خط حرکت صاف خواهد بود. اگر آخرین افزایش قیمت از ۱۰ روز قبل کمتر باشد، هر چند قیمت ها همچنان در حال افزایش باشند، خط حرکت شروع به کاهش می کند.
به این ترتیب خط جنبش نرخ رشد یا نزول را در روند کاهشی یا افزایشی اندازه گیری میکند.
خط جنبش جلوتر از تغییرات قیمت حرکت می کند
این ساختار به گونه ای است که خط حرکت همیشه یک قدم جلوتر از جرکت قیمت است. این خط پیش روی یا کاهش قیمت را هدایت می کند، در حالی که روند فعلی قیمت هنوز هم در جریان است روند را ترک می کند.
پس از شروع به پایین آمدن قیمت، این روند در جهت مخالف شروع به حرکت میکند.
تقاطع با خط صفر به عنوان اخطار خرید یا فروش
نمودار حرکت دارای خط صفر است. بسیاری از تکنسین ها برای تولید سیگنال های خرید و فروش از تقاطع خط صفر استفاده می کنند. عبور از خط صفر رو به بالا می تواند یک سیگنال خرید باشد و عبور از خط صفر رو به پایین، یک سیگنال فروش باشد.
با این وجود، مجددا باید تاکید کرد که تحلیل روند اساسی هنوز مورد تاکید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل نوسانگر نباید به عنوان بهانه ای برای تجارت در روند حاکم بر بازار استفاده شود.
در صورت بالا رفتن روند بازار، موقعیت های خرید فقط باید در تقاطع های بالای خط صفر صورت بگیرند. تقاطع با خط صفر رو به پایین نیز اخصار فروش است.
ساخت یک اسیلاتور با استفاده از دو میانگین متحرک
عبور رو به بالا یا رو به پایین میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلند مدت می تواند اخطار خرید یا فروش باشد. تقابل میانگین متحرک می تواند برای ساخت نمودارهای توسان ساز استفاده شود.
این کار را می توان با ترسیم اختلاف بین دو میانگین به عنوان یک هیستوگرام انجام داد. این میله های هیستوگرام به عنوان یک مقدار مثبت یا منفی در اطراف یک خز صفر متمرکز ظاهر می شوند.
این اسیلاتور سه کاربرد دارد:
- برای کمک به اختلاف نقاط
- برای کمک به شناسایی تغییرات کوتاه مدت از روند بلند مدت، هنگامی که میانگین متحرک کوتاه مدت خیلی بالاتر از حد متوسط یا پایین تر از میانگین بلند مدت حرکت می کند
- برای اشاره به تقاطع های دو میانگین متحرک، که در هنگام عبور از نوسان نما از خط صفر رخ می دهد.
میانگین کوتاه مدت توسط میانگین بلند مدت تقسیم می شود. در هر دو حالت میانگین کوتاه مدت حول میانگین متحرک بلند مدت نوسان می کند که تاثیر آن بر نقطه ی صفر مد نظر است.
اگر میانگین متحرک کوتاه مدت تر بالاتر از میانگین متحرک بلندمدت تر قرار داشته باشد اسیلاتور عدد منفی را نشان می دهد و بالعکس.
هنگامی که دو خط میانگین متحرک خیلی دور از هم قرار دارند، یک نقطه ی بحران در بازار شکل می گیرد که خواستار توقف در روند است.
چه زمانی اسیلاتورها مفیدتر هستند؟ اسیلاتور
مواقعی وجود دارد که نوسان نماها مفیدتر از سایرین هستند. در دوره های بازار ناپایدار، با افزایش قیمت برای چند هفته یا چندماه، نوسان نما حرکت قیمت را از نزدیک دنبال می کند.
قله ها و فرورفتگی های موجود در نمودار قیمت تقریبا به طور دقیق با قله ها و فرو رفتگی های موجود در نوسان نما هم زمان است. از آنجا که هم قیمت و هم نوسان نما روند خنثی دارند، بسیار شبیه به هم هستند.
با این حال، در برخی از زمان، شکست قیمت رخ می دهد و روند صعودی یا نزولی جدید آغاز می شود. نوسان گر به طور ذاتی دقیقا همان طور که شکستن در حال وقوع است در وضعیت شدیدی قرار دارد.
هر گاه شکست به سمت صعودی باشد، نوسان نما در حالت خرید هیجانی است. یک فروش هیجانی معمولا با یک شکست نزولی همراه است.
در چنین مواردی، نوسان نما باید نادیده گرفته شود. دلیل این امر این است که در مراحل اولیه ی یک روند جدید، به دنبال یک شکست مهم، اسیلاتورها اغلب خیلی سریع به نقطه ی بحران رسیده و برای مدتی در آنجا می مانند. اسیلاتور
تجزیه و تحلیل روند اساسی باید در چنین مواقعی مورد توجه اصلی قرار گیرد و نوسان نماها باید نقش کمتری داشته باشند.
معامله گران با وجود اخطارهایی مبنی بر شروع روند اصلی بسیاری از حرکات پر پتانسیل بازار را از دست می دهند، چرا که منتظر شرایط فروش هیجانی اسیلاتور هستند تا خرید انجام دهند.
بهتر است در مراحل اولیه ی شروع یک روند، اهمیت کمتری به اسیلاتورها داده شود، ولی زمانی که حرکت قطعی شد به اخطارهای آنها کاملا توجه کنید.
پرایس اکشن چیست؟ از بهترین استراتژی و بهترین اندیکاتور تا نکات مهم
پرایس اکشن (Price Action) یا رفتار قیمت از مهمترین و صد البته جذابترین استراتژیهای معاملاتی در بازارهای مالی به ویژه ارزهای دیجیتال است. استفاده از استراتژی پرایس اکشن نیازمند رعایت نکات مهمی است. در ادامه این مقاله از مجله رمزینکس به معرفی این استراتژی و همچنین بررسی بهترین استراتژیها و اندیکاتورهای تشخیص آن و نکات کلیدی مهم در استفاده از این استراتژی پرداخته ایم.
پرایس اکشن (Price Action) یا رفتار قیمت چیست؟
اما واقعا پرایس اکشن چیست؟ پرایس اکشن روشی برای تحلیل اطلاعات قیمت بازار بهمنظور شناسایی فرصتهای ورود به معاملات و خروج از آنها است. اساساً، این روش نحوه عملکرد قیمت در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را به تحلیلگر نشان میدهد. بیشتر تحلیلهای تکنیکال بر اساس اطلاعات قیمت است، اما معامله کردن بر اساس پرایس اکشن به معنای مشاهده مستقیم قیمتها، به طور معمول در نمودارهای شمعی، است.
برای آشنایی بیشتر با استراتژی های مختلف تحلیل تکنیکال به مقاله «تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟» مراجعه کنید.
نحوه تفسیر کردن پرایس اکشن چگونه است؟
معامله کردن بر اساس پرایس اکشن شامل تحلیل امواج روند دار و امواج برگشتی است که به آنها امواج ایمپالسی (waves impulse) و اصلاحی (corrective waves) نیز میگویند. یک روند زمانی پیشرفت میکند که امواج روند دار بزرگتر از امواج اصلاحی باشند.
معاملهگران «کدام اندیکاتور فنی دقیق تر است؟ سقفها» و «کفها» یا طول امواج روند دار و پولبکها را زیر نظر میگیرند تا جهت روند را مشخص کنند. در طی یک روند صعودی قانون به این صورت است که قیمت سقفهای بلندتر و کفهای بلندتر از سقفها و کفهای اخیر ایجاد کند. عکس این قضیه در روند نزولی صادق است؛ یعنی کفها و سقفهای خط روند بین سطوح حمایت و مقاومت در نمودار قیمت متغیر است.
نمودار شمعی زیر دارای خطوطی است که امواج اصلی صعودی و نزولی را نشان داده و به شناسایی روند نزولی و تغییر جهت به روند صعودی کمک میکند. در مقاله «کندل استیک یا نمودار شمعی ژاپنی چیست و انواع آن کدامند؟» به طور مفصل به نمودارهای شمعی پرداخته شده است.
امواج قیمت همچنین میتوانند الگوهایی مانند روند خنثی (امواج صعودی و نزولی با طول برابر)، مثلث (کوچکتر شدن تدریجی امواج قیمت) و دامنههای انبساطی (سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر) را تشکیل دهند.
روندها و الگوها عناصر اصلی سازنده پرایس اکشن را تشکیل میدهند. علاوه بر این، معاملهگران کدام اندیکاتور فنی دقیق تر است؟ همچنین به دنبال شناسایی سطوح عرضه و تقاضا و الگوهای شمعی هستند.
پرایس اکشن در فارکس چگونه است؟
معامله کردن بر اساس پرایس اکشن در تمام بازارها، حتی فارکس، یکسان است. البته در این میان تفاوتهای ظریفی وجود دارد که باید به آنها توجه داشته باشید.
ارزها را میتوان در طول ۲۴ ساعت شبانه روز معامله کرد اما در صورت باز نبودن بازارهای مربوطه نمیتوان انتظار داشت برخی از جفت ارزها حتی در صورت ایجاد سیگنال پرایس اکشن تغییرات قیمتی را تجربه کنند. بنابراین، این مقاله شامل مثالهایی از همه بازارها، از جمله فارکس، سهام، شاخص یا کالا، برای نشان دادن نحوه عملکرد پرایس اکشن است.
چگونه بر اساس عرضه و تقاضا در پرایس اکشن معامله کنیم؟
نواحی عرضه به سطوحی از قیمت گفته میشود که در آن فروشندگان با قدرت وارد بازار شده و باعث افت قیمت میشوند به گونهای که قیمت دیگر به بالا بر نمیگردد. معاملهگران مراقب این موارد هستند زیرا با بازگشت قیمت به بالا ممکن است فروشندگان همچنان حضور داشته و آماده فروش کدام اندیکاتور فنی دقیق تر است؟ مجدد باشند و قیمت را به پایین سوق دهند.
نواحی تقاضا سطوحی از قیمت در نمودار است که خریداران با قدرت وارد بازار میشوند. در این صورت قیمت به سمت بالا جهش کرده و به پایین باز نمیگردد. در صورت بازگشت قیمت به سطوح قبلی در پایین معاملهگران بررسی میکنند که آیا فشار فروش دوباره وجود دارد و قیمت دوباره به بالا حرکت میکند یا خیر.
در مقاله «۹ استراتژی معاملاتی ارزهای دیجیتال که برای موفقیت در این بازار باید بدانید!» به معرفی بهترین استراتژی های معاملاتی در دنیای ارزهای دیجیتال پرداخته شده است.
الگوهای معاملاتی پرایس اکشن
در ادامه به بررسی مهمترین الگوها و استراتژیهای معاملاتی پرایس اکشن پرداختهایم. قبل از ورود به دنیای ترید حتما نگاهی به مقاله «ترید ارز دیجیتال چیست؟ هر آنچه که باید در مورد تریدینگ بدانید!» بیندازید.
الگوهای ادامهدهنده پرایس اکشن
الگوهای ادامهدهنده در طی یک روند اتفاق میافتد. فرض کنید روند صعودی است و در طی آن یک مثلث تشکیل میشود. به دلیل صعودی بودن روند احتمال خارج شدن قیمت از مثلث و ادامه دادن به مسیر رو به بالا بیشتر است.
این قضیه در مورد شکلگیری الگوها در طی روندهای نزولی نیز صادق است. استراتژی معاملهگر در اینجا میتواند این باشد که صبر کنید تا یک روند شکل بگیرد و سپس منتظر تشکیل یک الگو بمانید و فقط در صورت خارج شدن قیمت از روند در جهت حرکت روند معامله کند.
در زیر مثالی را مشاهده میکنید:
معکوس شدن پرایس اکشن
معکوس شدن پرایس اکشن زمانی اتفاق میافتد که قوانین یک روند صعودی یا نزولی نقض شود. به محض نقض شدن یکی از این قوانین اساسی روند به مشکل میخورد. در صورت نقض هر دو قانون میتوان بر اساس امواج شکل گرفته گفت که روند تغییر جهت داده است.
یک روند صعودی را در نظر بگیرید که سقفها و کفهای بالاتر تشکیل میدهد. هنگامی که این روند یک کف پایینتر از کف قبلی تشکیل میدهد میتواند هشدار باشد. اگر قیمت پس از آن یک سقف پایینتر از سقف قبلی نیز تشکیل دهد این بدان معنی است که روند در حال تغییر جهت است.
روند صعودی را در نظر بگیرید که در حال افزایش و نزول بیشتر است. وقتی نوسان پایین تری را کم میکند، این یک هشدار است. اگر قیمت پس از آن نوسان پایین را نیز بالا بکشد، این بدان معنی است که روند معکوس در حال انجام است.
این بدان معنا نیست که بازار نمیتواند دوباره به جهت حرکت قبلی برگردد و روند صعودی از سر گرفته شود؛ بلکه شواهد نشان میدهد که احتمال تغییر جهت روند وجود دارد. نمودار در زیر معکوس شدن پرایس اکشن از روند صعودی به روند نزولی و سپس دوباره به روند صعودی را نشان میدهد.
استراتژی معاملاتی پرایس ریجکشن
رد شدن قیمت یا پرایس ریجکشن زمانی رخ میدهد که قیمت سعی کند از یک سطح مهم عبور کند اما به دلیل نداشتن قدرت و مومنتوم معاملاتی کافی نتواند از آن عبور کند و دوباره تغییر جهت دهد.
رد شدن اغلب منجر به حرکتهای شدید و سریع در جهت مخالف میشود. در این شرایط به نکات زیر توجه داشته باشید:
- نزدیک شدن قیمت به یک ناحیه قیمتی مهم (عرضه، تقاضا یا ناحیه شکست الگو).
- قیمت به ناحیه نزدیک میشود یا حتی به صورت مختصر از آن عبور میکند.
- مومنتوم قیمت کاهش یافته و قیمت در جهت معکوس حرکت میکند.
- شمع (کندل استیک) به طور معمول سایه بلندی ایجاد میکند.
- قیمت دوباره به سمت دیگر حرکت میکند و فرصتی برای ورود ایجاد میشود.
نمودار عرضه و تقاضای زیر چندین نمونه از رد شدن قیمت را نشان میدهد. در همه موارد زیر شمعها سایههای بلندی دارند که نشان دهنده آخرین تلاشهای ناموفق قیمت برای خروج از الگو است.
استراتژی پرایس اکشن رنکو (Renko)
نمودارهای رنکو از آجرهایی تشکیل میشود که در آن هر آجر جدید زمانی تشکیل میشود که قیمت به مقدار مشخصی حرکت کند. آجرها فقط در زوایای ۴۵ درجه تشکیل میشوند و تا زمانی که روند معکوس نشود به یک رنگ تشکیل میشوند. تغییر جهت روند زمانی است که قیمت دو آجر در جهت مخالف حرکت کند.
نمودارهای رنکو عملکرد خوبی در بازارهای روند دار دارند. اگر رنگ نمودار رنکو تغییر نکند و روند ادامه پیدا کند معاملهگران باید در آن معامله بمانند. اما اگر رنگ نمودار تغییر کند شاید زمان خروج از پوزیشن باشد.
نمودار معکوس شدن پرایس اکشن که در بالا بررسی کردیم با استفاده از بلوکهای رنکو در زیر مجدداً نمایش داده شده است. معاملهگر بر اساس استراتژی این نمودار میتوانست در تمام طول رالی صعودی که از ماه مارس شروع شد در معامله خود بماند.
استراتژی اسکالپینگ (کدام اندیکاتور فنی دقیق تر است؟ Scalping) پرایس اکشن
اسکالپینگ یک استراتژی معاملاتی است که در آن تکلیف سود و زیان هر معامله به سرعت مشخص میشود زیرا معاملات معمولاً چند دقیقه بیشتر طول نمیکشد. اسکالپینگ در فارکس ممکن است به معنای تعیین حد ضرر ۳ تا ۵ پیپی و هدف سودگیری ۵ تا ۱۰ پیپی باشد و در ارز دیجیتال هم سودهای بسیار کوتاه و کم مد نظر است.
در بازار سهام این روش ممکن است به معنای ریسک کردن چند سنت به ازای هر سهم یا سفارش برای به دست آوردن چند سنت باشد. اسکالپینگ شامل سریع ورود به پوزیشن و خروج از آن برای بهرهمند شدن از حرکات اندک قیمت است. بسیاری از اسکالپرها معمولاً از نمودارهای ۱ دقیقهای استفاده میکنند.
هدف استراتژی اسکالپینگ معامله کردن در جهت روند و در هنگام پولبک یعنی زمانی است که قیمت شروع به حرکت مجدد در جهت روند میکند. برای این کار، معاملهگران برای تعیین زمان ورود به معامله به دنبال الگوهای پوشاننده (Engulfing) هستند.
مثلاً وقتی که یک شمع در جهت روند شمع قبلی شکل گرفته در جهت پولبک را میپوشاند. این اتفاق در هنگام پولبکها اتفاق میافتد.
در زیر، پیکانها الگوهای پوشانندهای را نشان میدهند که سیگنالی برای ورود احتمالی به معامله در نمودار ۱ دقیقه ای زیر هستند. اگرچه این یکی از نمونههای یک استراتژی اسکالپینگ است اما میتوان از تمام استراتژیها و مفاهیم قبلی بحث شده در مورد پرایس اکشن استفاده کرد.
استراتژی پرایس اکشن در معاملات نوسانی (سویینگ تریدینگ)
هر یک از استراتژیهای پرایس اکشن که در بالا ذکر شد را میتوان به عنوان بخشی از استراتژی معاملهگری نوسانی استفاده کرد. معاملهگران در ترید نوسانی معمولاً از نمودارهای ۱ ساعته، ۴ ساعته و روزانه برای یافتن موقعیتهای معاملاتی استفاده میکنند، اگرچه ممکن است برای یافتن نقاط دقیق ورودی خود از نمودارهای ۱۵ دقیقهای یا ۵ دقیقهای نیز استفاده کنند.
در زیر نمونهای از عرضه و تقاضا، همراه با معامله بر اساس روند را بررسی میکنیم. نمودار زیر حاکی از روند کلی نزولی در تایم فریم ۴ ساعته است.
همانطور که میتوانید تفسیر کنید قیمت شاهد رالی صعود بوده و یک سقف تشکیل میدهد سپس ریزش کرده و وارد یک روند نزولی کوتاه مدت میشود و سرانجام دوباره به سقف قبلی باز میگردد. با توجه به اینکه روند نزولی است و قیمت وارد ناحیه عرضه شده است میتوان گفت که فرصت ورود به یک معامله شورت (فروش) ایجاد شده است.
اگر قرار باشد بگذارید قیمت وارد ناحیه عرضه شود قیمت اغلب از سقف قبلی میگذرد. اگر میخواهید یک معامله شورت بر روی سهام باز کنید میتوانید در شرایطی وارد شوید که یک الگوی پوشاننده نزولی تشکیل شده یا قیمت برای مدتی تثبیت شده و در نهایت به سمت پایین شکسته میشود. پیکان تصویر زیر شکسته شدن تثبیت قیمت به سمت پایین را نشان میدهد.
حد ضرر و اهداف سودگیری در معاملات پرایس اکشن
با قرار دادن حد ضرر برای هر معامله میتوانید ریسک معاملاتتان را کنترل کنید. هنگام خرید و ورود به پوزیشن لانگ باید حد ضرر را پایینتر از کف قبلی قرار دهید. هنگام ورود به معاملات شورت (فروش) باید آن را بالاتر از سقف اخیر قرار دهید. این کار در هر دو مورد ریسک پایین آمدن یا بالا رفتن بیش از حد قیمت را محدود میکند.
در نمودارهای رنکو هنگامیکه آجرها تغییر جهت دادند و رنگ آنها تغییر کرد از معامله خارج شوید.
معاملهگران پرایس اکشن باید سود معاملاتشان را ذخیره کنند. این کار را میتوان به روشهای مختلف انجام داد. یکی از سادهترین روشها استفاده از نسبت ریسک به پاداش (Risk-reward Ratio) است. به عنوان مثال، اگر میخواهید در یک معامله اسکالپ ۰/۰۵ دلار به ازای هر سهم ریسک کنید باید در سود ۰/۱۰ دلاری به ازای هر سهم از معامله خارج شوید.
این نسبت ریسک به پاداش ۱:۲ است. نسبتهای ۱/۵:۱ یا ۲:۱ در معاملات اسکالپ معمول است. در معاملات نوسانی نسبت ۳:۱ و بیشتر معمول است اما معاملهگران میتوانند نسبت ریسک به پاداش مورد نظرشان را خودشان تعیین کنند.
استفاده از خود پرایس اکشن از دیگر روشهای تعیین نقطه خروج است. اگر با نزولی شدن روند وارد معاملهای میشوید تا زمان تغییر جهت روند در آن معامله بمانید.
شواهد ایجاد شده توسط پرایس اکشن در مورد تغییر جهت روند زمان خارج شدن از معامله را به معاملهگر نشان میدهد. در صورت ورود به معامله در ناحیه عرضه میتوانید با رسیدن به ناحیه تقاضا از آن خارج شوید. اگر در نزدیکی ناحیه تقاضا وارد معامله شدید میتوانید با رسیدن قیمت به نزدیک ناحیه عرضه از معامله خارج شوید.
بهترین اندیکاتورها در معاملات پرایس اکشن
بسیاری از معاملهگران پرایس اکشن در معاملات خود از اندیکاتورها استفاده نمیکنند اما برخی از آنها ممکن است برای شناسایی بهتر نقاط ورود، حد ضرر و اهداف قیمتی از اندیکاتورها استفاده کنند. این اندیکاتورهای تکنیکال همچنین ممکن است با بررسی منطقی اطلاعات قیمتی آنچه معاملهگر در پرایس اکشن مشاهده میکند را تایید کنند.
فیبوناچی بازگشتی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت
فیبوناچی بازگشتی روی نمودار از یک کف به یک سقف (در روندهای صعودی) یا از یک سقف به یک کف (در روندهای نزولی) رسم میشود. خطوط رسم شده توسط این اندیکاتور سطوحی را نشان میدهد که ممکن است قیمت تا آنها پولبک داشته باشد.
این سطوح شامل بازگشت ۲۳/۶، ۳۸/۲، ۵۰، ۶۱/۸، و ۱۰۰ درصدی است. در روندهای صعودی قوی پولبکها معمولاً ضعیف هستند و اغلب فقط به سطح ۳۲/۸ درصد میرسند. در بیشتر روندها پولبکهای بیش از ۵۰ و ۶۱/۸ درصدی معمول است.
نمودار زیر نشان دهنده روند صعودی متوسط نفت خام است. از آخرین موج صعودی برای ترسیم فیبوناچی بازگشتی استفاده شده است. سطح ۱۰۰ درصدی به کف موج و سطح صفر درصدی به سقف موج مورد تحلیل باز میگردد زیرا قیمت در حال افزایش است. در صورت کاهش قیمت میتوانید این روش را به صورت معکوس استفاده کنید.
منتظر یک پولبک بیشتر از ۵۰ درصدی باشید. سپس همانطور که قبلاً بحث شد منتظر یک سیگنال ورود به معامله باشید. پس از افت قیمت به زیر سطح ۶۱/۸ درصدی یک حرکت قوی صعودی وجود دارد. این یک سیگنال خرید احتمالی است.
شاخص مقاومت نسبی (RSI) برای شناسایی مومنتوم
شاخص مقاومت نسبی یا آر اس آی محل قرارگیری قیمت را در یک بازهای ۱۴ دورهای اخیر نشان میدهد. وقتی آر اس آی بالای ۷۰ درصد باشد، قیمت در بالای ناحیهای است که در ۱۴ دوره گذشته معامله شده است. هنگامیکه قیمت به زیر ۳۰ درصد برسد یعنی در پایینتر از ناحیهای است که در ۱۴ دوره گذشته معامله شده است.
معاملهگران برای گرفتن تایید در مورد ورود به یک معامله معمولاً منتظر میمانند تا قیمت در طول روند از این نواحی خارج شود. در طی روند صعودی معاملهگران وقتی وارد معامله خرید میشوند که آر اس آی به زیر سطح ۳۰ رسیده و سپس به بالا رالی میکند.
در طی روند نزولی، معاملهگران وقتی وارد معامله شورت یا فروش میشوند که آر اس آی به بالای ۷۰ برسد و سپس قیمت به پایین حرکت کند. برای تأیید این سیگنالها معمولاً از سیگنالهای دیگر پرایس اکشن نیز استفاده میشود.
در زیر همان نمودار نفت خام بالا را این بار با اضافه کردن اندیکاتور آر اس آی بررسی میبینید. در نمودار زیر آر اس آی به زیر سطح ۳۰ رسیده و دوباره به بالا رفته است. در عین حال پرایس اکشن و فیبوناچی بازگشتی نیز سیگنالهای ورود به معامله را نشان میدهند.
اسیلاتور استوکاستیک (Stochastic) برای شناسایی تغییر جهت روند
از استوکاستیک میتوان برای شناسایی نقاط بازگشت و تأیید سیگنالهای پرایس اکشن استفاده کرد. روش استفاده از استوکاستیک مشابه آر اس آی است. این اندیکاتور از دو خط استوکاستیک و خط سیگنال تشکیل شده است. خط سیگنال میانگین متحرک است بنابراین با سرعت کمتری حرکت میکند.
معاملهگری که میخواهد بر اساس سیگنال پرایس اکشن وارد معامله شود میتواند منتظر بماند تا خط استوکاستیک از روی خط سیگنال عبور کند. اگر هدف او ورود به یک معامله لانگ باشد باید منتظر سیگنال پرایس اکشن و عبور خط استوکاستیک به بالای خط سیگنال باشند. استوکاستیک اطلاعاتی مشابه به آر اس آی را در نمودار نفت خام ارائه میدهد.
نکات کلیدی پرایس اکشن
ممکن است اندیکاتورها به تایید سیگنالهای پرایس اکشن کمک کنند اما به طور معمول سیگنالهای پرایس اکشن زودتر ظاهر میشوند. منتظر ماندن برای کدام اندیکاتور فنی دقیق تر است؟ دریافت تایید از سوی این اندیکاتورهای تاخیری ممکن است به معنی ورود دیرتر به معامله و از دست دادن بخشی از سود بالقوه باشد، بنابراین، گرفتن این تأییدها به قیمت بخشی از سود معاملات خواهد بود.
ابر کومو (ایچیموکو) چیست ؟| ابر کومو در تحلیل تکنیکال + ویدئو
ابر کومو (Ichimoku Cloud) یا کومولوس، یکی از اندیکاتورهایی است که از آن برای تحلیل تکنیکال بازارهای مالی استفاده می شود. می توان با بررسی این اندیکاتور زمان مناسب برای ورود و خروج از بازار را تعیین کرد. در اصل اندیکاتور ابر از جمله معدود اندیکاتورهایی است که می توان با آن اقدام به پیش بینی آینده قیمت نمود.
منظور از ابر کومو (ایچیموکو) چیست؟
ابر کومولوس یا Ichimoku Cloud در اصل یکی از اندیکاتورهایی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد. از این رو افرادی که تمایل دارند وارد بازار بورس شوند، لازم است در مورد ابر کومو اطلاعات دقیق به دست آورند، و بدانند چگونه می توانند با استفاده از این اندیکاتور بهترین موقعیت بازار برای خرید و فروش سهام را انتخاب کنند.
آموزش اندیکاتور ایچیموکو :
در وبسایت investopedia ابر کومو یا ایچیموکو را اینگونه بیان مینماید
Ichimoku Cloud مجموعه ای از شاخص های فنی است که سطوح پشتیبانی و مقاومت و همچنین حرکت و جهت گیری را نشان می دهد. این کار را با گرفتن چندین میانگین و رسم آنها روی نمودار انجام میشود . همچنین از این ارقام برای محاسبه “ابری” که سعی در پیش بینی محل حمایت یا مقاومت در آینده دارد استفاده می کند .
ابر کومو
ابر کومو در بورس سطح مقاومت و حمایت و همچنین مسیر روند و اندازه حرکت را به تحلیلگر نشان می دهد. اطلاعاتی که از این اندیکاتور به دست می آید، به سرمایه گذاران و تحلیلگران این اجازه را می دهد تا در مورد آینده قیمت سهام پیش بینی انجام دهند. این اندیکاتور در اواخر دهه 60، توسط یک روزنامه نگار ژاپنی به نام گویچی هوسودا ابداع گردید.
به طور کلی افرادی که قصد دارند در بازارهای مالی از جمله بازار بورس، کدام اندیکاتور فنی دقیق تر است؟ فارکس و ارزهای دیجیتالی به موفقیت دست یابند، باید علم تحلیل تکنیکال را به طور کامل بشناسند. این که در این تحلیل از چه اندیکاتورهایی استفاده می شود، می تواند به آنها کمک کند تا بهترین زمان را برای انجام معامله و یا خروج از معامله انتخاب کنند. در نهایت استفاده از ابر کومو در تحلیل تکنیکال بورس، مزایای زیادی را برای معامله گران به همراه خواهد داشت.
ابر کومو در بورس
مزایای استفاده از ابر کومولوس چیست؟
ابر کومولوس بر روی نمودار بورسی چندین اندیکاتور را با یکدیگر ترکیب نموده، و به عنوان یک روش عالی برای شناسایی مسیر روند مناسب قیمت شناخته می شود. این نمودار که در اصل به معنای نمودار تعادل در یک نگاه است، مزایا و ویژگی های خاصی دارد. ابر کومو با استفاده از میانگین ها، اطلاعاتی را در اختیار معامله گران قرار می دهد، که بتوانند از بازارهای مالی سود خوبی بدست آورند.
زمانی که بر روی نمودار بازار بورس، قیمت بالاتر از ابر باشد، بدان معنا است که بازار روند صعودی در پیش گرفته است. اما زمانی که قیمت پایین تر از ابر باشد، یعنی روند قیمت بازار نزولی است. البته حالت سومی نیز وجود دارد که قیمت داخل ابر قرار می گیرد. در چنین حالتی بازار بدون نوسان بوده و به روند ثابت خود ادامه می دهد.
بیشتر معامله گرانی که از اندیکاتور ابر کومو برای تحلیل بازار بورس و بازارهای مالی دیگر استفاده می کنند، اغلب حالت ابر را فضایی از حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال به شمار می آورند. از این رو بسته به موقعیت نسبی قیمت، اقدام به ورود و خروج از معامله می نمایند.
ابر کومولوس
استراتژی ابر کومو سطحی از حمایت و مقاومت را به وجود می آورد، که قادر است برنامه ای مناسب را برای پیش بینی آینده بازار پیش روی معامله گر قرار دهد. تنها ویژگی که منجر شده است تا اندیکاتور ابر کومولوس نسبت به اندیکاتورهای دیگر تحلیل تکنیکال متمایز شود، فراهم کردن سطح حمایت و مقاومت برای بازه زمانی مشخص است.
پس در صورتی که معامله گران اقدام به استفاده از این اندیکاتور در کنار اندیکاتورهای دیگر تحلیل تکنیکال نمایند، می توانند سود خوبی از این بازار به دست آورند.
منظور از خط و سایه ابر کومو چیست؟
اندیکاتور ابر ایچیموکو دارای خط و سایه هایی است که هر یک معنا و عملکرد خاصی دارند. از جمله خطوط این اندیکاتور باید به 5 خط زیر اشاره کنیم:
- خط پیشرو یا سنکو اسپن آ (Senkou Span A)
- خط تغییر روند یا تنکانسن (Tenkan-sen)
- خط پیشرو یا سنکو اسپن بی (Senkou Span B)
- خط استاندارد یا کیجون سن (Kijun-sen)
- خط تاخیر یا چیکو اسپن (Chikou Span)
خط های پیشرو A و B در واقع مهمترین بخش اندیکاتور ابر کومو به شمار می روند. این دو خط همانطور که از نامشان مشخص است، برای پیش بینی آینده قیمت بازار مورد استفاده قرار می گیرند. از آن رو آنها را شاخص های پیشرو می نامند. از سوی دیگر خطوط تاخیر یا چیکو اسپن وجود دارند که نوعی شاخص پس رو به شمار می روند.
سایه ابر کومو
معمولا در حالت پیش فرض این ابرها به رنگ های قرمز و سبز نمایش داده می شوند. با این کار معامله گران قادر هستند به راحتی اقدام به خواندن نمودار کنند. اصولا ابرهای سبز رنگ در این اندیکاتور زمانی شکل می گیرد، که خط پیشروی A بالاتر از خط پیشروی B قرار گرفته باشد. پس بر روی نمودار ابر کومو اگر این شرایط برعکس شود، شاهد ابری به رنگ قرمز خواهیم بود.
در روش تحلیل تکنیکال ابر کومو بازار، میانگین های متحرک طبق بالاترین و پایین ترین نقطه ثبت شده در دوره مشخص محاسبه می شود. در حالی که که روش های دیگر تحلیل تکنیکال به این صورت نیستند. پس در چنین حالتی زمانی که نقطه ای در سایه ابر قرار می گیرد، بسته به شرایط میانگین متحرک آن مورد محاسبه قرار می گیرد.
به طور کلی اگر بخواهیم در مورد این اندیکاتور توضیحی بیان کنیم، باید بگوییم ابر کومو از جمله اندیکاتورهای معدودی است که نگاهی رو به جلو و آینده دارد. زمانی که معامله گران اقدام به بررسی این اندیکاتور می نمایند، قادر خواهند بود بهترین سیگنال های ورود و خروج از بازار را دریافت کنند.
سایه ابر کومولوس
محاسبه ابر ایچیموکو به چه صورت است؟
محاسبه این اندیکاتور اصولا بسته به اعداد انجام می شود. اعداد مهمی که برای محاسبه ابر کومولوس به آنها نیاز خواهیم داشت، اعداد 9، 26 و 52 است. نظریه های زیادی در مورد استفاده از این اعداد وجود دارد، اما چندان حائز اهمیت نیستند. تنها مسئله ای که باید به آن توجه نماییم، این نکته است که اعداد به کار رفته در سیستم ایچیموکو دقیق عمل می کنند.
بسیاری از تحلیلگران بازارهای مالی و بورس، تلاش می کنند که اعداد سیستم ابر کومو را تغییر دهند. تا بتوانند به تجربه ها جدیدی در استفاده از این اندیکاتور برسند. اما اگر تمایل دارید از این اندیکاتور برای تحلیل بازار استفاده کنید، بهتر است از اعداد اصلی سیستم استفاده نمایید. زیرا این اعداد در نمودارهای مختلف بررسی شده اند و به اثبات رسیده اند.
ابر ایچیموکو
همانطور که پیش از این بیان نمودیم، نمودارهای ابر کومو به این دلیل به وجود آمدند، که نگاه دیگری از آینده را پیش روی معامله گران قرار دهند. از این رو به راحتی می توان از این اندیکاتور برای پیش بینی آینده بازار استفاده کرد. بدون آن که نیاز به اندیکاتورها و اسیلاتورهای دیگر باشد. اما به خاطر داشته باشید که صرفا بسته به این اندیکاتور در بازار معامله نکنید. زیرا تمامی سیستم ها ممکن است دچار خطا شوند.
نوشته بلاگ
اندازهگیری دقیق با استفاده از ابزارهای مختلف در صنایع دارای اهمیت بسیاری است و به همین علت ساعتهای اندیکاتور با کاربردهای مختلف به بازار عرضهشده است.
ویژگیهای این نوع ساعتها و همچنین کاربرد آنها میتواند تأثیر زیادی در نحوهی کار با آنها داشته باشد. ساعتهای اندیکاتور که به ساعت اندازهگیری معروف هستند در انواع مختلفی دستهبندیشدهاند با ما همراه باشید تا در ادامه به ویژگیهای این ساعتها بپردازیم.
ابزاری دقیق و آزمایشگاهی که بوسیله آن سطوح مختلف و قطعات به صورت فیزیکی سنجیده می شود و هر گونه غیر همسطحی ، لبه کردن ، چاله شدن لب پریدگی و ناهمواری بوسیله این ابزار قابل شناسایی است و اختلاف آن هم قابل خواندن می باشد
ساعت اندازه گیری در دو مدل دیجیتال و عقربه ساخته می شود که قرائت در نمونه دیجیتال ساده تر بوده و دقت بالاتر نسبت به نمونه عقربه ای دارد .
ساعت اندازه گیری معمولا با یک پایه زمینی به صورت مگنتی یا غیر مگنتی استفاده می شود همچنین برای هم محور کردن قطعات ثابت و گردان نیز از این ابزار استفاده می شود. به غیر از نمونه استاندارد ساعت اندازه گیری ، ساعت اندازه گیری ضخامت سنج ، ساعت عمق سنج ، ساعت داخل سنج و ساعت های اندازه گیری شیطانکی و بازو دار نیز برای فرم های خاصی از قطعات کاربرد دارند. ساعت اندازه گیری نسبت به سایر ابزار های اندازه گیری آسیب پذیر تر بوده و همواره باید در مورد برخورد های فیزیکی با آنها مراقب بود و فقط در زمان نیاز آن را از پایه یا جعبه جدا کرد. کالیبراسون و درستی عملکرد ساعت اندازه گیری بسیار حائز اهمیت است و باید در بازه های منظم زمانی اینکار انجام گردد.
از بهترین مارک های ساعت اندیکاتور می توان میتوتویو ژاپن ، آکاد و اینسایز را نام برد .
دقت اندازهگیری به بزرگنمایی آنها بستگی دارد؛ هر چه بزرگنمایی بیشتر باشد، به همان اندازه دقت اندازهگیری بیشتر، اما میدان اندازهگیری کمتر خواهد بود.
ویژگی ساعتهای اندازهگیری
- اندازههای کوچک را در مقیاس بزرگ نشان میدهند.
- در مقابل تغییر اندازه حساس هستند.
- نیروی دست شخص اندازهگیر در مقدار اندازه اثر نمیگذارد.
- حرارت دست به سیستم منتقل نمیشود.
- خطای چشمی کمتر است.
- کار کردن با آنها سادهتر است.
- معایب ساعتهای اندازهگیری
- در مقابل ضربه خیلی حساس هستند.
- دامنه اندازهگیری آنها محدود است.
- قیمت آنها گران است.
ساعت اندیکاتور ابزاری مهم برای اندازهگیری خلاصی طول هر قطعه است. همچنین تاب و انحنای موجود در قطعات مختلف را میتواند اندازهگیری کند، این ساعت دقت بالایی در اندازهگیری قطعات بیضی و انحنای آنها دارد. این محصول در دو نوع آنالوگ (عقربهای) و دیجیتال به بازار عرضه میشود.
ساعت اندیکاتور برای اندازه گیری و کنترل قطعات صنعتی که با این ابزار می توان اندازه های ابعادی قطعات را در طول و قطر تعیین کرد . ولی با توجه به محدودیتی که در دامنه اندازه گیری این ابزار وجود دارد بیشتر برای عمل کنترل قطعات از جمله تختی ، گردی ، توازی ، تعامد ، زاویه دار بودن قطعه کار کاربرد دارد.
همانطور که گفتیم این ابزار دارای دقت بالایی است و میتواند از ۰.۰۱ الی ۰.۰۰۲ را اندازهگیری نماید. اغلب ساعتهای عرضهشده به بازار برحسب اینچ و میلیمتر مدرج شدهاند که قابلیت اندازهگیری با این دو مقیاس را امکان میسازد.
این ساعت حساسیت بالایی در اندازهگیری تغییر انحنا در سطح کم دارد و به همین علت روشهای متفاوتی برای کار با آن بیانشده است. بیشترین کاربرد این ساعت را میتوان در الایمنت کوپلینگ ها دانست، زیرا با دقت بالای آن منجر به اندازهگیری درست میگردد.
مکانیزم ساعت اندازه گیری
ساعت اندازه گیری دارای مکانیزم چرخ دندانه است ، به واسطه درگیری چرخ دندانه ها حرکت ازمیله لمس کننده ساعت بهمنتقل می گردد. عملکرد آن به گونه ای است که در امتداد میله لمس کننده دندانه هایی وجود دارد و با چرخ دندانه ساده درگیر می شود و امتداد چرخ دندانه نیز با عقربه روی صفحه ساعت درگیر است و با حرکت خطی میله لمس کننده چرخ دندانه درگیر با آن به چرخش درامده و عقربه مقدار تغییرات را با توجه به دقت ساعت نشان می دهد و برای آنکه میله لمس کننده همیشه آماده برای عمل کنترل باشد ، فنر حلزونی در داخل محفظه آن تعبیه شده است که می تواند عمل برگشت میله لمس کننده را انجام دهد.
روش های استفاده از ساعت اندازه گیری :
۱- برای کنترل دور بودن قطعه کار نسبت به محور هایی که دوران دارند : روش عمل ابتدا پایه ساعت را بر روی سطح ثابت قرار داده و میله لمس کننده را نسبت به سطح مماس میکند و با چرخاندن محور و تغییراتی که عقربه بزرگ ساعت اندازه گیری نشان می دهد . میزان دور بودن آن را کنترل کنید.
۲- برای مخروط داخل سوراخ : ابتدا نوک میله لمس کننده را با سطح مخروط داخلی مماس کرده و سپس در طول مشخص حرکت داده تا میزان تغییرات ارتفاع مخروط را بدست آورده و از تقسیم اختلاف ارتفاعی که از حرکت عقربه ساعت نسبت به طول مشخص انجام می شود زاویه مخروط بدست می آید.
۳- فاصله کدام اندیکاتور فنی دقیق تر است؟ یک سطح نسبت به سطح دیگر را می تواند اندازه گیری کند
۴- کنترل توازی یک سطح نسبت به سطح دیگر : پایه ساعت را نسبت به سطح مبنا قرار داده و میله لمس کننده آن را به سطح فک ثابت گیره مماس کنید و با حرکت طولی ساعت میزان توازی آن را کنترل کنید.
روش خواندن ساعت اندازه گیری
جهت حرکت عقربه ساعت در خواندن تغییرات اندازه از روی ساعت موثر است اگر میله لمس کننده در پایین ترین نقطه قرار داشته باشد در این حالت باید عقربه بزرگ ساعت روی عدد صفر باشد در غیر اینصورت صفحه بزرگ ساعت را چرخانده تا صفر زیر عقربه قرار گیرد.
در صورتی که میله لمس کننده به سمت بالا جمع شود جهت عقربه ساعت به سمت راست می باشد. در صورتی که میله لمس کننده در بالاترین نقطه قرار داشته باشد و به سمت پایین حرکت کند جهت عقربه ساعت در جهت چپ دوران می کند و ملاک خواندن تغییرات اندازه نسبت به جهت چپ در نظر گرفته می شود.
دیدگاه شما